هرچه دنیا پیش رویم جادهٔ عبرت گذاشت
روزگارِ خامِ من پا در رهِ غفلت گذاشت
دستِ حق با هر بهانه خواست تا بخشد مرا
در دلم مهر رضا صد موج از رغبت گذاشت
گر گدا کاهل بُوَد او باز هم فکر گداست
صاحبِ این خانه در هر سفرهای برکت گذاشت
شهرِ مشهد بی حریمش خانهای متروکه بود
ماهِ رخشان قرنها منت سر ظلمت گذاشت
زودتر از دیگران کرببلایی میشوم
چون برایم پنجرهفولاد یک نوبت گذاشت
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا