باز هم نوکر پر درد سرت آمده است
پدر کشور مایی ، پسرت آمده است
مادرم گفت سلامت برسانم آقا
مادرم گفت بیایم و بمانم آقا
مادرم گفت بگویم که مرا راه دهی
مادرم گفت به من اشک دهی آه دهی
رد نکن دست مرا نوکریام در خطر است
و دعاهای پدر مادریام در خطر است
به کسی ربط ندارد که گدایت هستم
که دِلِ سوختهام را به ضریحت بستم
به کسی ربط ندارد که گنهکارم من
که فقط چشم به دستان شما دارم من
پایِ پروندهام امضای تو را میخواهد
و دِلِ سوخته دیدار رضا میخواهد
ای که از عرش خدا پرچمتان بالاتر
من ندیدم بخدا از تو کسی آقاتر
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا