مثل کبوتران شما گرچه میپرم
آنها کبوترند و من از جنس دیگرم
دیوارها فضای دلم را گرفتهاند
دیگر هوای پر زدن افتاده از سرم
این شهر بسته بالِمرا؛اینحصارها
تا آسمان کشیده شده در برابرم
گاهی برای بال زدن،آسمان کم است
یا صحن قدس باید و یا گنبد حرم
آقای من!ببخش اگر بال من شکست
بر من مگیر خرده اگر کم میاورم
مثل کبوتران شما نه!هنوز نه
مانده است تا قبول کنی یک کبوترم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا