سرد و بی روحم ببین دنبال درمان آمدم
سر به زیر و روسیاهم من پشیمان آمدم
این هوای نفس من دارد زمینم میزند
دست گیرم باش آقا بین خوبان آمدم
کم محلی کردنت آتش به جانم میزند
دلشکسته هستم و با چشم گریان آمدم
سائلی در به درم دارم به لب ذکر رضا
در میان روضهها با اذن سلطان آمدم
یادم آمد آن شبی که از دم باب الجواد
حاجتم را گفتم و تا پای ایوان آمدم
گفتم آقا کربلا میخواهم از دست شما
چشم وا کردم حریم شاه عطشان آمدم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا