کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
هشدار محسن رضایی: عربستان نیروی زمینی به سوریه ارسال کند کل منطقه از جمله عربستان در آتش خواهد سوخت
 
  هشدار محسن رضایی: عربستان نیروی زمینی به سوریه ارسال کند کل منطقه از جمله عربستان در آتش خواهد سوخت

  پايگاه اطلاع رسانی خبر فوری گزارش می دهد:دبیر مجمع تشخیص

مصلحت نظام با انتشار مطلبی در اینستاگرام خود نسبت به اعزام ارتش عربستان به سوریه هشدار داد و همچنین پیش بینی کرد در صورت برخورد روسیه، ترکیه، عربستان و سوریه با یکدیگر و ورود آمریکا یک جنگ بزرگ منطقه ای، شعله ور شود.
 

 
  کد خبر: 62560   تاريخ انتشار: 1394/11/17 - 12:15 ب.ظ

پايگاه اطلاع رسانی خبر فوری گزارش می دهد:این مطلب که در پی انتشار 

خبر استقبال آمریکا از ورود نیروی زمینی ارتش عربستان به سوریه و هشدار کرملین نسبت به وقوع یک جنگ در منطقه منتشر شده است، به شرح زیر است:

"پس از شکست داعش و النصره در عراق (الرمادی) و سوریه (مخصوصا حلب)، عربستان و آمریکا تصمیم گرفته اند که سربازان سعودی را برای نجات باقیمانده تکفیری ها و درگیری با ارتش سوریه، وارد سوریه کنند.

در چنین شرایطی، برخورد روسیه، ترکیه، عربستان و سوریه با یکدیگر و پس از آن هم با ورود امریکا ، یک جنگ بزرگ منطقه ای، محتمل است.

بی تردید با چنین حرکتی از سوی دولت سعودی، که دیوانه وار به هر اقدامی دست می زند ،کل منطقه از جمله عربستان در آتش خواهد سوخت ،که البته ایران از آن دور خواهد بود."

محسن رضایی

15 بهمن 1394
منبع: ایسنا

 
تصاوير مرتبط :
  • هشدار محسن رضایی: عربستان نیروی زمینی به سوریه ارسال کند کل منطقه از جمله عربستان در آتش خواهد سوخت
 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 6:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 66647 دوشنبه، 19 بهمن 1394 - 12:18
 
 
ماجرای مناظره ابوحنیفه با امام صادق(ع) درباره هدهد
 
ماجرای مناظره ابوحنیفه با امام صادق(ع) درباره هدهدشهیدخبر(شهیدنیوز): مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: در مجلسی که ابو حنیفه نیز حضور داشت، امام صادق(ع) فرمود: هدهد راهنمای لشکر سلیمان(ع) بود، زیرا هدهد آب‌های زیر زمین را می‌بیند.
  

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: در مجلسی که ابو حنیفه نیز حضور داشت، امام صادق(ع) فرمود: هدهد راهنمای لشکر سلیمان(ع) بود، زیرا هدهد آب‌های زیر زمین را می‌بیند، ابوحنیفه فورا گفت:
«ظفرت بک» گرفتمت!
حضرت فرمود:
«و کیف ذاک؟»؛ چگونه؟
عرض کرد: اگر هدهد آب زیر زمین را می‌بیند، پس چرا دامی را که صیّاد برای او پنهان کرده نمی‌بیند و به دام می‌افتد؟ حضرت فرمود:
«یا نعمان! اما علمت أنه اذا جاء القدر، أعشی (أعشی) البصر؟!»(1)
ای نعمان، مگر نمی‌دانی که وقتی قدر خداوند فرا می‌رسد، دیده نابینا می‌گردد! تصریح به اسم ابوحنیفه، یعنی این که حضرت به او «نعمان» خاطب کرد، برای استخاف و تحقیر او است. «بهار توبه شکن می‌رسد، چه چاره کنم؟»(2)

1-بحارالانوار، ج 14، ص116؛ ج61، ص21؛ نیز ر.ک: قصص الانبیاء جزایری، ص 377.
2-دیوان حافظ تصحیح قدسی، ص 289، غزل 388:
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم / بهار توبه شکن می‌رسد، چه چاره کنم؟

کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 36
محمد حسین رخشاد

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 66801 دوشنبه، 19 بهمن 1394 - 17:55
 
 
مروری بر زندگی شهید معلم انقلاب
 
شهیدخبر(شهیدنیوز): تیمور مرادقلی نخستین شهید معلم انقلاب سیستان و بلوچستان که در بهمن ۵۷ شهید شد، جنس رفتارش بوی فرهنگ می داد و اکنون نیز برای مردمان این دیار تداعی کننده انقلاب است.
  

دوست این شهید انقلابی بابیان اینکه یکی از کارکردهای انقلاب معرفی انسان‌های آزاده به جهان است می گوید: هیچ‌وقت نشنیدم که تیمور علی‌رغم محرومیت تاریخی گذشته از مشکلات شخصی زبان به گلایه بگشاید بلکه جنس گلایه‌های او فرهنگی بود و همواره از مشکلات اجتماعی و فرهنگی تحمیلی به سیستان و بلوچستان گلایه می‌کرد.

با این نگاه رهسپار خانه شهید شدم، قدم زدن در کوچه‌شان سنگین نیست، اصلاً هیچ فرقی با دیگر کوچه‌های شهر ندارد، یک کوچه است به‌مانند هزار کوچه دیگر در دل محله کوی قدس زاهدان.

در این کوچه ۳۷ سال پیش جوانی که هنوز جوهر مهر دهه دوم زندگی‌اش خشک نشده بود قدم می‌زد، مسجد می‌رفت و بیانیه امام را پخش می‌کرد و لحظه‌شماری می‌کرد برای شنیدن حرف‌های امام مهربانی‌ها.

حالا این کوچه از آن‌همه رفت‌وآمد تنها یک یادگار از تیمور برای خود به یادگار برداشته، عکسی که هنوز بعد از ۳۷  سال روی سر در ورودی خانه آنان نصب است تداعی شور و است شوریدگی؛ عشق است و دلدادگی.

یکی از عکس‌هایش که بر روی دیوار خودنمائی می‌کرد برایم تلنگری عجیب بود، عکس به یادگار با بچه‌ها مدرسه که بر رویش نوشته بود آینده‌سازان ایران اسلامی.

حال که خودش برای شکل‌گیری این انقلاب با خونش، ریشه آن را آبیاری کرده بود اکنون نبود که آن نسل دانش‌آموز را ببیند که ایرانش را ساخته‌اند و از سوئی گرد پیری و فراق مهمان صورت خانواده‌اش شده بود و به گفته همسرش همچنان سفره‌ام را دو نفره پهن می‌کنم چراکه تیمور همیشه با ما است.

مرور خاطرات تیمور با این سخن همسرش افقی زیبا را برایم ترسیم می‌کرد، فرخ میرشکار می‌گوید: سال ۱۳۵۱ پس از طی دوران خدمتش در سپاه دانش‌نامه‌ای را به وزیر وقت آموزش‌وپرورش نظام ستم‌شاهی می‌نویسد و در آن نامه توصیه می‌کند: کشور عزیز ما درراه تمدنی بزرگ گام برمی‌دارد و کلیه آحاد ملت وظیفه‌دارند که درراه رسیدن به این هدف مقدس کوشا باشند.

هدفی که به زیبایی با نثار جانش شکل گرفت و بر تارک تاریخ انقلاب سیستان و بلوچستان، سال‌ها است که خودنمائی می‌کند.

مرگش را باور ندارم / تیمور سال‌ها است با ما زندگی می‌کند

همسرش می‌گوید هنوز باور ندارد که تیمور پر کشیده همان‌طور که هنوز سفره را دونفره پهن می‌کند و چند دقیقه بعد به یاد می‌آورد که هیچ‌کس قرار نیست جای خالی نفر دوم را پر کند.

اینجا خانه شهید تیمور مرادقلی است، شهیدی که تنها پل آشنایی ما با وی یک نام بود، که تداعی این جمله بود نخستین شهید معلم انقلاب سیستان و بلوچستان.

در این گوشه شهر و در این خانه کوچک اما باصفا خانواده برخلاف عرف غلط جامعه که با مرگ فردی تمامی خاطرات آن نیز به زیرخاک می‌رود هنوز لباس گچی تیمور را نگه‌داشته یا بهتر بگویم نخواسته بشوید تا نکند عطر تن امید زندگی اش را به فراموشی بسپارد و فراموش نکند که برای تربیت نسل آینده ایران‌زمین روزگاری تیمور تلاش می‌کرد، معتقد بود که با این کار هرروز بیشتر به جامعه متعهدتر می‌شود.

آن‌طور که همسر شهید می‌گوید تیمور از همان کودکی شوق معلمی را داشت؛ وی به‌محض پایان مقطع دبیرستان وارد مراحل گزینش و استخدام شد تا بعد از پایان این هفت‌خان توانست جایگاه معلمی را روی پیشانی خود نصب کند.

مروری بر زندگی شهید معلم انقلاب

هنوز وسایل اتاقش مثل قبل سر جایش است، هیچ‌چیزی فرق نکرده تا دل همسرش یا بهتر بگویم مادرش بیش از این ترک بردارد.

این شعر بر سر درب اتاقش خانه ساده اما مملو از صفایش خودنمائی می‌کرد که به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته قدم بردارید تا مبادا ترک بردارد چینی تنهائی من.

همسر شهیدی که به همراه دو یادگار تیمور در کنار ما نشسته می‌گوید: وقتی تیمور برای اولین بار در مقام معلمی ظاهر شد تازه دیپلم داشت و در قاب سپاه دانش مشغول به خدمت شد و به دلیل پایبندی به مقررات و انضباط کاری، خوش‌برخورد بودن و جدیت در تدریس پس از گذراندن دوره دانش سرا در سال ۱۳۵۱به استخدام رسمی آموزش‌وپرورش درآمد.

فرهنگ و محرومیت/ واژه هائی که تیمور جانش را برایش فدا کرد

فرخ میرشکار می‌گوید: شهید تیمور مرادقلی اعتقاد خاصی به خدمت در مناطق محروم داشت طی مکاتبه‌ای با رئیس آموزش‌وپرورش شهرستان تعهد می‌نماید در صورت موافقت برای ادامه تحصیل تا پایان خدمت صرفاً در روستاها و مناطق دورافتاده خدمت نماید، لذا موافقت می‌شود و تیمور ضمن خدمت؛ به تحصیلات عالیه خود در رشته مهندسی برق نیز ادامه می‌دهد.

همسر شهید دیگر تاب سخن گفتن ندارد، صورتش را در بین چادرش پنهان می‌کند، برای مدتی فضای آمیخته باغم، اندوه و آه حاکم می‌شود...

با آهی بلند و صدای لرزان متأثر از بغض ادامه می‌دهد که هم‌زمان با اوج‌گیری مبارزات انقلابی به رهبری امام خمینی (ره) علاوه بر شغل معلمی به‌عنوان دانشجوی رشته مهندسی برق در حال تحصیل و نقش بسیار تأثیرگذاری را در روشنگری دانش آموزان و اقوام و مردم زاهدان داشت و بدین منظور و بنا به درخواست شخصی از کاشمر به زاهدان انتقال یافت و در آن زمان ازجمله فعالیت‌های وی پخش بیانیه، توزیع اطلاعیه‌ها و تصاویر حضرت امام (ره) و برگزاری و شرکت در جلسات ضد رژیم بود.

وی یادآور می‌شود:  ۱۷ بهمن ۵۷ بود که از منزل جهت رفتن به مدرسه خارج شد حدود ساعت ۱۰ صبح که برای خرید از منزل خارج شدم دیدم یکی از شاگردانش از مدرسه برگشته، صدایش زدم و گفتم مگر مدرسه تعطیل‌شده است که این ساعت برگشتی؟ گفت: بله و معلمان برای اعتصاب رفتند؛ تیمور از برگزارکنندگان مراسم بود، سنگینی کوهی را بر روی سرم حس می‌کردم و دلم بر به شوره افتاده بود.

مروری بر زندگی شهید معلم انقلاب

همسر شهید می‌گوید: وقتی این صحنه را دیدم تا آخر خط را خواندم که برای همسرم اتاقی می‌افتد، به خانه خواهرش رفتم گفتم شاید او اطلاعی از برادرش داشته باشد که در همین حین پسر بزرگش که دبیرستانی بود سراسیمه آمد خانه و پرسید: دایی برگشته ؟ که مادرش گفت نه مگر چه شده ؟ گفت: توی راهپیمایی بلند مردم داد می‌زدند مرادقلی مجروح شد.

دیگر اشک امانش نداد و بغضش ترکید، طوری ضجه می‌زد که انگار در ۱۷ بهمن‌ماه همین امسال تیمور شهید شده، برای چنددقیقه‌ای مکث کردم اما همین‌طوری اشک از روی گونه‌هایش جاری می‌شد، در خلسه حالش با تیمور آنان را تنها گذاشتم و غبطه خوردم به این عشق و شوریدگی.

سرم را به نشانه خداحافظی تکان دادم و همسر شهید حسب ادب با همان چشمان بارانی تا دم درب مرا همراهی می‌کرد اما بغض راه صدایش را گرفته بود، اما از اینکه از سرنوشت پایانی تیمور آگاه بشوم ذهنم لحظه‌ای آرام نمی‌گرفت، مستقیم به اداره پژوهش بنیاد شهید رفتم و با مرور اسناد تاریخی دریافتم که شهید مرادقلی معلمی مبارز و انقلابی که از برگزارکنندگان و اداره‌کنندگان راهپیمایی ۱۷ بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ بود که در حین راهپیمایی براثر حمله نیروهای ضدانقلاب با اتومبیل به صفوف انقلابیون به درجه رفیع شهادت نائل و در گلزار شهدای زاهدان به خاک سپرده شد.

تمام شد و این نقطه پایان زندگی معلمی بود که برای عشق به وطن و استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی جانش را هدیه کرد به گواه تاریخ تشییع‌جنازه شهید تیمور مرادقلی یکی از شلوغ‌ترین تشییع‌جنازه‌ها بود، همه مردم شیعه و سنی، معلم و دانش‌آموز همه و همه آمده بودند و با احترام در ۱۷ بهمن ۵۷ پیکر مطهرش را در گلزار شهدای زاهدان به خاک سپردند.

   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark



نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
    کد امنیتی:
 
 

ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:57 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۱۰۰۸
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۶
 
قرائتی مطرح کرد

خصوصیات ولی فقیه از منظر امام زمان(عج)  

حجت‌الاسلام قرائتی مفسر قرآن به مناسبت ایام پیروزی انقلاب به بیان دستاورد‌های نظام پرداخت و گفت: در دوران طاغوت گریه برای امام حسین(ع) هم ممنوع بود، البته ضعف‌ها را قبول داریم اما باید جای تضعیف نظام عیب‌ها را بر طرف کنیم.

عقیق:حجت‌الاسلام محسن قرائتی استاد قرآن کریم شب گذشته به مناسبت ایام‌الله دهه فجر با حضور در مسجد امام جعفر صادق(ع) تهران به سخنرانی پرداخت.

وی ضمن گرامیداشت دهه‌ فجر، به نکاتی درباره شرایط گذشته و حال کشور اشاره کرد و گفت: باید مقایسه کنیم که کجا بودیم والان کجا هستیم. روزی که جمهوری اسلامی تشکیل شد، همه دنیا گفتند: جمهوری اسلامی نمی‌ماند. یادمان نرود که دکترهای ما هندی و پاکستانی بودند اما اکنون بیماران از خارج به ایران می‌آیند و عمل جراحی می‌کنند. مسجد مقدس جمکران، در گذشته تعداد اندکی می‌رفتند، ولی الان گاهی جمعیت چندصدهزار نفری در آن گرد هم می‌آیند. نماز جماعت در آن زمان فقط در مساجد بود، اما اکنون ظهر عاشورا نماز جماعت‌های باشکوه در سطح شهرها اقامه می‌شود. همین نماز جمعه‌هایی که باشکوه و در همه شهرها و شهرستان‌ها اقامه می‌شود، همه از برکات این نظام و انقلاب است.

در آموزش و پرورش نماز نبود، در جاده‌ها مسجد نبود، هر کس می‌خواست نماز بخواند در رستوران‌ها یک جای تنگ کثیفی نماز می‌خواند، امروز حدود هفتصد مسجد در جاده‌ها وجود دارد. سال تحویل چند نفر مشهد می‌رفتند؟ الان میلیونی می‌روند. در زمان شاه برای سفر حج حدود پنج هزار نفر از ایران می‌رفتند، الان اگر سعودی بگذارد، جمعیت چندصد هزار نفری مشتاق زیارت خانه‌ خدا هستند.

ماجرای کاهو سکنجبین و بیان حدیث

قرائتی در ادامه به بیان خاطراتی پرداخت و گفت: برادرم سرباز بود و در دو فرسخى خرم‌آباد در پادگانى خدمت مى‌‏کرد، از قم رفتم تا برادرم را ببینم. به دژبان گفتم: آقا مى‏‌شود من داخل بیایم و اخویم را ببینم؟ گفت: این جا بمانید، بروم او را خبر کنم. گفتم: من می‌‌خواهم سخنرانى کنم، گفت: نمى‌‏شود داخل بیایى، آنوقت مى‏‌خواهى بیایى سخنرانى کنى؟ ما مسلمان هستیم اما قانون اجازه نمى‏‌دهد. راست هم مى‌‏گفت. آن جا ایستادم. هر کس مى‌‏آمد رد مى‌‏شد به او مى‏‌گفتم: آقا مى‌‏شود من داخل بیایم و دو حدیث بگویم. برادرم ناراحت شد که یک برادر شیخ دارد، گفت: هم خودت را گیر مى‏‌اندازى و هم مرا گرفتار مى‌‏کنى.

ناراحت بود که چرا من براى حدیث خواندن التماس مى‏‌کنم. گفتم: اگر از عمامه و لباس بیرون بیایم و کت و شلوار بپوشم مى‌‏شود؟ گفتند: فرقی نمی‌‌کند، گفتم: اگر خوردنى باشد، مى‏‌آیند؟ گفت: شاید بیایند. گفتم: من مى‌‏روم کاهو بگیرم، بیایم. رفتم خرم آباد و 30- 40 کیلوکاهو با چند شیشه سکنجبین گرفتم. در تاکسى سوار شدم و به پادگان رفتم. گفتم: برو بچه‌‏هاى کاشانى و هم شهرى‏‌ها را بیاور. از عمامه و لباس بیرون آمدم و کاهوها را شستم. بعد یک عده از سربازها آمدند و شروع به کاهو خوردن کردند. همین که داشتند کاهو مى‏‌خوردند، برایشان حدیث گفتم. ارتش در زمان شاه این‌گونه بود. اگر یک طلبه‌‏اى مى‌‏خواست برادرش را ببیند و حدیث بخواند، آن هم در بیابان‌‏هاى خرم آباد، باید عمامه‌اش را برمی‌‌داشت.

مقایسه کنیم ببینیم که راه زیادی را پیموده‌ایم اما باز هم باید به جلو برویم

در آیات زیادى خدا به پیغمبرش مى‌‏گوید: از من غافل نشو، «أَ لَمْ یَجِدْکَ‏ یَتیماً فَآوى» (ضحى/ 6) یادت باشد، یتیم بودى و جایى نداشتى، من به تو مأوى دادم. «وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغْنى» (ضحى/ 8) یادت هست عائله‌مند و فقیر بودى، تو را غنى کردیم. «وَ وَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدى» (ضحى/ 7) یادت هست که متحیر بودى، من به تو خط دادم؟ ما باید به یاد بیاوریم که کجا بودیم. مقایسه کنیم ببینیم خیلى راه رفتیم، البته خیلى راه هم باید برویم.

اشک‌های آیت‌الله خوانساری برای مظلومیت امام حسین(ع) در دوران ستم‌شاهی

در زمان ستمشاهى رضاخان، روضه‌‌خوانى ممنوع بود. پدران ما از مجالس روضه‏‌‌خوانى مخفى‏ و محرمانه خاطرات جالبى تعریف مى‌‌‏کردند. یکى از بزرگان مى‌‏‌گفت: در قم زیرزمین‌‏‌هاى خانه‌‌‏ها را به هم متّصل کرده بودند و مخفیانه در ساعتى خاص جمع مى‌شدند و روضه مى‌‌‏خواندند. روزى آیت‏‌اللَّه خوانسارى‏ در راهرو یکى از زیرزمین‏‌‌ها آنقدر گریه کرد که غش کرد و مى‌‏‌فرمود: چقدر امام حسین(ع) مظلوم است که ما نمى‌‏‌توانیم حتّى علنى برایش اشک بریزیم!

ضعف‌ها را قبول داریم اما باید جای تضعیف نظام عیب‌ها را بر طرف کنیم

البته قبول داریم که در نظام ما ضعف‌ها، عیب‌ها، نقص‌ها و آسیب‌های اجتماعی، گرانی، تورم، بی‌حجابی، اعتیاد و... وجود دارد ولی من معتقدم: توجیه،‌ حماقت است. اگر کسی عیب‌‌ها را نبیند، احمق است اما تضعیف هم خیانت است. این همه جوان شهید شد تا انقلاب دست ما بیفتد، صدهاهزار شهید، جانباز و اسیر دادیم حالا بیاییم خون شهدا را تضعیف کنیم؟‌ رسالت و مسئولیت ما تکمیل است. یعنی بیاییم عیب‌ها را برطرف کنیم.

رأی اکثریت بهترین راه برای خروج از بن‌بست است

بهترین شیوه تعیین مقامات مسئول در جوامع امروز انتخابات است ولى شکّى نیست که انتخابات راه حل است، امّا همه جا راه حق نیست. هیچ برهان و دلیل علمى و عقلى لیاقت، صلاحیّت و حقانیّتِ شخص انتخاب شده را تأیید نمى‏‌کند، گرچه در مقام عمل، رأى اکثریّت مورد نظر قرار مى‏‌گیرد و بهترین راه حل و برای خروج از بن‌بست است.

در دنیا جابجایی قدرت یا با کودتا، یا جانشینی، یا نظر اقلیت و یا با نظر اکثریت است. کودتا قانون جنگل است و منطق ندارد. جانشینی هم تحمیل است. امروز همین آل‌سعود که حکومت نسل اندر نسل در بین‌شان جابجا می‌شود به اجبار حاکم هستند. مثل اینکه من بگویم چون من پیش‌نماز این مسجد هستم بعد از من پسر من باید پیش‌نماز این مسجد باشد. چه کسی این را گفته است؟ نظر اقلیت هم ظلم و تضیع حق اکثریت است. اکثریت هم با برگزاری انتخابات است. همین کاری که در حکومت ما اتفاق می‌‌افتد و بهترین راه است.

خصوصیات ولی فقیه از منظر امام زمان(عج)

البته قانون، قانون خداست. «إِنِ‏ الْحُکْمُ‏ إِلَّا لِلَّه» (انعام/ 57) خداوند پیغمبر را برگزید. پیامبر هم در غدیر خم حضرت علی(ع) را به جانشینی انتخاب کرد و بعد از او دوازده امام(ع) حجت‌‌های خداوند در زمین هستند. در زمان غیبت هم ولى فقیه و مرجع تقلید را امام تعیین کرده است. حضرت مهدى (عج) فرمود: کسى که فقیه، عادل‏ و بى‏‌هوس باشد در زمان غیبت من به او رجوع کنید.

باید در زندگی تابع مرجع باشیم همان‌طور که هنگام بیماری تابع دکتر هستیم

رابطه مردم با رهبر، رابطه‏ تبعیّت است. به فتوا گوش بدهید. نگویید: رازش را نمی‌فهمم، مگر فقیه معصوم است؟ نخیر! مگر شما پیش دکتر که مى‌‏روى راز قرص را مى‏‌فهمى؟ همه‏ مراجع ما خودشان تقلید می‌کنند. یعنى وقتى مریض مى‏‌‌شوند هرچه دکتر گفت گوش مى‌‌‏دهند. همینطور که مرجع ما به حرف دکتر گوش مى‌‌‏دهد، دکتر هم باید به حرف مرجع را گوش بدهد. اصل حجت است، نه عصمت. مگر دکتر اشتباه نمی‌‌‌کند؟ اما حرف دکتر برای ما حجت است.

اهمیت نماز جماعت حتی هنگام جهاد

در ادامه قرائتی به تفسیر آیاتی از سوره نساء در اهمیت نماز جماعت گفت: در سال ششم هجرى، پیامبر با گروهى از مسلمانان به سوى مکّه عزیمت کردند. در منطقه‏‌ حدیبیّه، با عده‌‌ای از کفار مواجه شدند که براى جلوگیرى از ورود آن حضرت، سنگر گرفته بودند. پس از اذانِ بلال و برپایى نماز جماعت، دشمن فرصت را مناسب دید که هنگام نماز عصر یکباره حمله کند. در این حال آیه‌ای نازل شد و از توطئه دشمن خبر داد.

در این نماز، گروه اوّل پس از پایان رکعت اوّل، برخاسته و بقیه نماز را خود تمام مى‌‏‌کنند و امام جماعت صبر می‌کند تا گروه دیگر به رکعت دوّم برسند و با سلاح، به نماز جماعت بپیوندند.

قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً» (نساء/101) و هرگاه که در زمین سفر کنید، گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید، اگر بیم دارید که کافران به شما آزار و ضرر رسانند. همانا کافران همواره دشمن آشکار شمایند.

«وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى‏ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً...» (اى پیامبر!) هرگاه (در سفرهاى جهادى) در میان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بایستند و سلاح‌هاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده کردند (قیام نمایند و رکعت دوّم را فرادى‏ انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه دیگر که نماز نخوانده‌‏اند (از رکعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسایل دفاع و سلاح‌هاى خود را با خود داشته باشند، کافران دوست دارند که شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شوید تا یکباره بر شما حمله آورند...

مراد از این آیات این است که نماز، حتّى در صحنه‏ جنگ تعطیل نمى‌‏شود و رزمنده، بى‌‏نماز نیست. در اهمیّت نماز جماعت همین بس که در جبهه‏‌ جنگ با دشمن، حتّى با یک رکعت هم برپا مى‌‏شود و در هنگام پیش آمدن دو وظیفه (جهاد و نماز)، نباید یکى فداى دیگرى شود. در همه حال، هوشیارى لازم است، حتّى نماز نباید مسلمانان را از خطر دشمن غافل کند و سرباز باید سریع و چابک باشد.

توصیه‌ای به کسبه در اهمیت نماز جماعت

حال چرا این را گفتم؟ اینجا مسجد است و احتمالاً در بین شما بازاری و کاسب و مغازه‌‌دار هم هست. خداوند در جبهه و در جنگ نماز جماعت را در بین رزمندگان تقسیم کرد، تا همه در نماز شرکت کنند. چه خوب است که شما نیز نماز جماعت را تقسیم کنید. مثلاً‌ اگر شاگرد شما در مغازه است، نماز مغرب را بخوانید و شاگرد شما خودش را به نماز عشاء برساند. اگر شنبه شما مسجد می‌‌آیید، یکشنبه شاگردتان بیاید. و همانطور که نسل قبل، ما را مسجدی و اهل نماز بارآوردند، ما نیز همینطور باشیم.

پاسخ به شبهات

از من سؤال شد که چرا بسیاری از دستورات در قرآن نیست. مثلاً آیه‌‌ خمس در خصوص غنایم جنگی است. باید این را بگویم که در قرآن شاید در جمع حدود دویست دستور دینی آمده است، ولی چندهزار دستورات دینی ما از روایات و احادیث ائمه اطهار(ع) است.  قرآن می‌فرماید: «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ‏ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آنچه را پیامبر براى شما آورده بگیرید و از آنچه شما را نهى کرده دور شوید. پیغمبر گفته است، چشم! طبق این آیه ما به تمام دستورات پیامبر و اهل بیت(ع) گوش می‌دهیم. گرچه در قرآن نباشد. مگر تعداد طواف در قرآن آمده است؟ مگر تعداد رکعات نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء در قرآن امده است.

ماجرایی از امیر‌المؤمنین و ابوذر در باب صداقت علی(ع)

ایشان در پایان با ذکر خاطره‌ای از حضرت علی(ع) و ابوذر تذکری انتخاباتی بیان کرده و گفتند: ابوذر وارد مجلسى شد دید معاویه نشسته و همه مسئولین مملکتى از فامیل او هستند. خنده‌‏اى کرد، پرسیدند چرا خندیدى؟ گفت: از پیامبر(ص) شنیدم، که گفت: ‏اى مردم! هر زمان دیدید همه مسئولان جامعه از بنى‌‌امیه هستند خاک بر سرتان. ابوذر یک پیرمرد از اصحاب پیامبر(ص) با این حدیث غوغایی برپا کرد و آبروی مسئولان را برد. او را گرفته و گفتند: باید شاهد بر این حدیث بیاورى. شاید این حدیث را بافتى تا آبروى ما را بریزى. کمى فکر کرد و گفت: شاهد من على(ع) است چون بیشترین کسى که با آن حضرت بوده ایشان است.

امیرالمؤمنین(ع) حاضر شد. از او سؤال کردند، اگر ما باشیم می‌گوییم از حزب ماست بگو راست می‌گوید. اگر امروز بود، می‌گفتیم باید دروغ مصلحتی بگوییم. او جزء حزب ماست. حضرت فرمود: من چنین حدیثى را از پیامبر(ص) نشنیده‏‌ام. خیلى به ظاهر بد شد، اما بعد حضرت فرمود: البته این حدیث را از پیامبر(ص) شنیده‌‏ام که: زیر این آسمان کسى راستگوتر از ابوذر نیست. این حدیث ابوذر را از مرگ نجات داد ولى على(ع) هم حزب بازى نکرد. باید هوشیار باشیم.

 

منبع:فارس

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۱۰۰۲
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۱
 

اصول چهارگانه در زندگی امام صادق(ع) 

امام صادق عليه‏ السلام در حدیثی، امور خود را بر اساس چهار پایه ترسیم نمودند.
  عقیق:متن حدیث را از کتاب بحارالانوار منتشر می کند.

قِيلَ لِلصَّادِقِ ع عَلَى مَا ذَا بَنَيْتَ أَمْرَكَ ؟ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ- عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِي لَا يَعْمَلُهُ غَيْرِي فَاجْتَهَدْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَيَّ فَاسْتَحْيَيْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِي لَا يَأْكُلُهُ غَيْرِي فَاطْمَأْنَنْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِي الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ.

 از امام صادق عليه‏ السلام پرسیدند: كار خود را بر چه اساسى استوار ساخته‏ اى؟

فرمودند: بر چهار اصل:

1- فهمیدم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى ‏دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم

2- دانستم كه خدا بر کار من آگاه است، پس (از انجام کارهای ناشایست) حيا كردم

3- فهمیدم كه روزى مرا ديگرى نمى‏ خورد پس آرام گرفتم؛

4-دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم.

 

بحار الانوار: ج75، ص228،

 خبرگزاری حوزه /حدیث روز/ امام صادق(ع)/اصول زندگی/ بحارالانوار


منبع:حوزه

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:55 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۰۹۸۷
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۱
 

علاقه علامه طباطبایی به مرحوم قاضی  

یکی از شاگردان علامه طباطبایی می گوید: باری، استاد ما نسبت به استاد خود مرحوم قاضی علاقه و شیفتگی فراوانی داشت و حقّا در مقابل او خود را کوچک می‌دید.

عقیق:یکی از شاگردان علامه طباطبایی می گوید: باری، استاد ما نسبت به استاد خود مرحوم قاضی علاقه و شیفتگی فراوانی داشت و حقّا در مقابل او خود را کوچک می‌دید؛ و در چهره مرحوم قاضی یک دنیا عظمت و اُبهت و اسرار و توحید و ملکات و مقامات می‌جست.
 

من یک روز به ایشان ]یعنی علامه طباطبایی[ عطر تعارف کردم، ایشان عطر را به دست گرفته و تاملی کردند و گفتند: دو سال است که استاد ما مرحوم قاضی رحلت کرده‌اند؛ و من تا به حال عطر نزده‌ام! و تا همین زمان اخیر نیز هر وقت بنده به ایشان عطری داده‌ام؛ در آن را می‌بستند و در جیبشان می‌گذاردند و من ندیدم که ایشان استعمال عطر کنند، با اینکه از زمان رحلت استادشان سی‌وشش سال است که می‌گذرد....

 

پی نوشت:

کتاب اسوه عارفان – ص 74
منبع:تسنیم


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:51 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۹۵۶۶۰
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۹
تعداد بازدید: ۱۱۹۰۳

پیامک یادآوری زمان شلاق خوردن! +عکس 

 
رژیم سعودی از طریق پیامک، به کسانی که حکم شلاق دارند نوبت می‌دهد و زمانش را یادآوری می‌کند!
 
خبرگزاری ایسنا: رژیم سعودی از طریق پیامک، به کسانی که حکم شلاق دارند نوبت می‌دهد و زمانش را یادآوری می‌کند!

در این پیامک، یادآوری شده که «زمان اجرای حکم شلاق شما فردا ساعت 8:30 صبح در اداره زندان‌هاست».

پیامک یادآوری زمان شلاق خوردن! +عکس
 
 
 
بازدید از صفحه اول
نسخه چاپی
ارسال به دوستانحکم شلاق از طریق پیامک!

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:46 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
فرمانده لشکر عملیاتی 5 نصر سپاه امام رضا (ع) در گفت وگو با «صبح توس»:
ولایت مداری ویژگی بارز «شهید قاجاریان»/ «قاجاریان» با مخالفان نظام سر سازش نداشت
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در ۲:۱۰ ب٫ظ
 
 
فرمانده لشکر عملیاتی 5 نصر سپاه امام رضا (ع) ولایت مداری را ویژگی بارز شهید قاجاریان عنوان کرد و گفت: این شهید بزرگوار هرگز با مخالفان نظام سر سازش نداشت.
غفورپور

سردار مجتبی غفورپور، فرمانده لشکر عملیاتی ۵ نصر سپاه امام رضا (ع) در گفتگو با صبح توس، به بیان برخی از ویژگی‌های مدافع حرم، سردار شهید محسن قاجاریان، فرماندهی تیپ زرهی یک امام رضای شهر نیشابور پرداخت.

 

غفورپور اظهار داشت: این شهید بزرگوار، در زمینه کاری، مدیری میدانی بود و در بیشتر کارها خودش پیش قدم می‌شد و همواره در صحنه حاضر بود و شهادت وی نیز گواهی بر این مدعاست و توانست مزد این مجاهدت‌هایش را بگیرد.

 

وی ادامه داد: شهید قاجاریان فرد میدانی بود و اینگونه نبود که در اتاق و سنگر بنشیند و بخواهد جنگ را مدیریت کند و فرمان بدهد و این یکی از ویژگی‌های بارز وی بود.

 

فرمانده لشکر عملیاتی ۵ نصر سپاه امام رضا (ع) از قاطعیت شهید قاجاریان گفت و بیان داشت: او فردی محکم و قاطع بود و کارها را از صفر تا صد پیگیری می‌کرد و در عین حال بسیار رئوف بود و با زیر مجموعه نیز بسیار مهربان بود. هم حق سازمان را حفظ می کرد و هم مشکلات بچه‌ها را پیگیری می‌کرد. نسبت به آدم‌های مستضعف و ضعیف بسیار بخشنده بود طوری که از اثاث منزل خود به مستحقان می‌بخشید و گاهاً برای رزمایش و … که به روستاها می‌رفت و می‌دید که فردی واقعاً نیازمند است از بودجه شخصی خودش خیرات می‌کرد.

 

وی عنوان کرد: ویژگی شاخص دیگر شهید قاجاریان ولایت مداری وی بود. با مخالفان ولایت و نظام اصلاً سر سازش نداشت و بسیار محکم در مقابل مخالفان ولایت می‌ایستاد و ثابت قدم بود.

 

وی ادامه داد: این بزرگوار محافظه کارانه عمل نمی کرد و هرجا که نیاز می‌دید و احساس وظیفه می‌کرد، خیلی راحت حرفش را می‌زد.

 

غفورپور با بیان اینکه این شهید ارتباط بسیار خوبی با علما داشت، بیان کرد: ایشان مخصوصاً با مرحوم حجت الاسلام غرویان امام جمعه فقید نیشابور که از علمای برجسته شهر و استان و عضو مجلس خبرگان بود ارتباط بسیار خوبی داشت.

 

فرمانده لشکر عملیاتی ۵ نصر سپاه امام رضا (ع) یادآور شد: من شنیدم که ایشان زمان دفن حجت الاسلام غرویان، به امام جمعه موقت نیشابور گفته است که قبری هم کنار قبر این مرحوم برای من در نظر بگیرید. از زمانی که حجت الاسلام غرویان مرحوم شدند بیش از ۴۰ روز نگذشت که شهادت سردار قاجاریان هم رقم خورد.

 

انتهای پیام/

کد مطلب: 328890

تــوجـه

  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد همین مطلب بنویسید
  • لطفا نظرات خود را به فارسی تایپ نمایید
  • لطفا سعی کنید نظرتان مختصر و مفید باشد
  • به نظرات دیگر کاربران احترام بگذارید

ثبت نظر :

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:44 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

مبغوض‌ترین افراد نزد خداوند کیست؟

 
شخصی از امام صادق(ع) پرسید مبغوض ترین افراد نزد خداوند چه کسانی هستند؟ فرمودند: کسی که خدا را متهم کند....
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: به امام جعفرصادق(ع) گفته شد ارجمندترین و گرامی‌ترین مردم نزد
خداوند کیست؟
فرمودند: کسی که بیشتر یاد خدا و بیشتر او را اطاعت نماید.

سؤال شد: مبغوض‌ترین افراد نزد خداوند چه کسی است؟
فرمودند: کسی که خدا را متهم کند.

سؤال شد: کسی هست که خدا را متهم سازد؟
فرمود: آری، کسی که از خدا خیر خواسته و خیری که به او رسیده ناخوشایندش آمده و خشمگین گردیده، از این رو، خدا را متهم نموده است.

سؤال: دیگر چه کسی متهم می‌کند؟
فرمود: آنکه از خداوند شکوه و شکایت کند.

پرسیدن: کسی هست که از خدا شکوه کند؟
فرمود: آری، آن کسی که چون بلایی ببیند، بیش از آنچه به او رسیده شکوه نماید و به مردم اظهار نماید.

سؤال شد: دیگر چه کسی؟
فرمود: کسی که چون به او عطایی شود شکر نکند و چون بلایی ببیند صبر ندارد.

سؤال شد: پس ارجمندترین مردم نزد خداوند چه کسی است؟
فرمود: کسی که هرگاه به او عطایی شود شکر کند و چون بلا نبیند صبر پیشه سازد.

منابع:
1-مکارم الاخلاق، ص320
2-تحف‌العقول، ص364



د
کد مطلب: 323170
مرجع : باشگاه خبرنگاران

ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

برخورد قاطعانه امام علی(ع) با خیانت کارگزاران

 
امام علی علیه‌السلام فرمودند: ای شريح به زودى كسى به سراغت مى آيد كه به نوشته ات نگاه نمى كند، و از گواهانت نمى پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: به امام خبر دادند كه شريح بن الحارث، قاضى امام خانه اى به قیمت 80 دينار خريد، حضرت او را احضار كرده فرمودند: 
به من خبر دادند كه خانه اى با هشتاد دينار خريده اى، و سندى براى آن نوشته اى، و گواهانى آن را امضا كرده اند.
شريح گفت: آرى اى امير مؤمنان،  امام عليه السّلام نگاه خشم آلودى به او كرد و فرمودند: 
اى شريح به زودى كسى به سراغت مى آيد كه به نوشته ات نگاه نمى كند، و از گواهانت نمى‌پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر میسپاردنت. اى شريح انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشى، كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده اى. اما اگر هنگام خريد خانه، نزد من آمده بودى، براى تو سندى مى‌نوشتم كه ديگر براى خريد آن به درهمى يا بيشتر، رغبت نمى كردى، آن سند را چنين مى‌نوشتم:
 
اين خانه‌اى است كه بنده‌اى خوار آن را از مرده اى آماده كوچ خريده، خانه‌اى از سراى غرور، كه در محلّه نابود شوندگان، و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهى مى گردد: يك سوى آن به آفت ها و بلاها، سوى دوّم آن به مصيبت ها، و سوى سوم به هوا و هوس هاى سست كننده، و سوى چهارم آن به شيطان گمراه كننده ختم مى شود، و در خانه به روى شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسى كه خود به زودى از جهان رخت برمى بندد، به مبلغى كه او را از عزّت و قناعت خارج و به خوارى و دنيا پرستى كشانده، خريدارى كرده است. هر گونه نقصى در اين معامله باشد، بر عهده پروردگارى است كه اجساد پادشاهان را پوسانده، و جان جبّاران را گرفته، و سلطنت فرعون ها  چون «كسرى» و «قيصر» و «تبّع» و «حمير» را نابود كرده است.
 
آنان كه مال فراوان گرد آورده بر آن افزودند، و آنان كه قصرها ساخته، و محكم كارى كردند، طلا كارى كرده، و زينت دادند، فراوان اندوختند، و نگهدارى كردند، و به گمان خود براى فرزندان خود باقى گذاشتند همگى آنان به پاى حسابرسى الهى، و جايگاه پاداش و كيفر رانده مى شوند، آنگاه كه فرمان داورى و قضاوت نهايى صادر شود «پس تبهكاران زيان خواهند ديد».
به اين واقعيّت‌ها عقل گواهى مى‌دهد هر گاه كه از اسارت هواى نفس نجات يافته، و از دنيا پرستى به سلامت بگذرد.
 
متن حدیث: 
 
یا شُرَيْحُ : أَمَا إِنَّهُ سَيَأْتِيكَ مَنْ لَا يَنْظُرُ فِي كِتَابِكَ وَ لَا يَسْأَلُكَ عَنْ بَيِّنَتِكَ حَتَّى يُخْرِجَكَ مِنْهَا شَاخِصاً وَ يُسْلِمَكَ إِلَى قَبْرِكَ خَالِصاً فَانْظُرْ يَا شُرَيْحُ لَا تَكُونُ ابْتَعْتَ هَذِهِ الدَّارَ مِنْ غَيْرِ مَالِكَ أَوْ نَقَدْتَ الثَّمَنَ مِنْ غَيْرِ حَلَالِكَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْيَا وَ دَارَ الْآخِرَةِ . أَمَا إِنَّكَ لَوْ كُنْتَ أَتَيْتَنِي عِنْدَ شِرَائِكَ مَا اشْتَرَيْتَ لَكَتَبْتُ لَكَ كِتَاباً عَلَى هَذِهِ النُّسْخَةِ فَلَمْ تَرْغَبْ فِي شِرَاءِ هَذِهِ الدَّارِ بِدِرْهَمٍ فَمَا فَوْقُ .
 
وَ النُّسْخَةُ هَذِه : ِ‏هَذَا مَا اشْتَرَى عَبْدٌ ذَلِيلٌ مِنْ مَيِّتٍ قَدْ أُزْعِجَ لِلرَّحِيلِ اشْتَرَى مِنْهُ دَاراً مِنْ دَارِ الْغُرُورِ مِنْ جَانِبِ الْفَانِينَ وَ خِطَّةِ الْهَالِكِينَ وَ تَجْمَعُ هَذِهِ الدَّارَ حُدُودٌ أَرْبَعَةٌ الْحَدُّ الْأَوَّلُ يَنْتَهِي إِلَى دَوَاعِي الْآفَاتِ وَ الْحَدُّ الثَّانِي يَنْتَهِي إِلَى دَوَاعِي الْمُصِيبَاتِ وَ الْحَدُّ الثَّالِثُ يَنْتَهِي إِلَى الْهَوَى الْمُرْدِي وَ الْحَدُّ الرَّابِعُ يَنْتَهِي إِلَى الشَّيْطَانِ الْمُغْوِي وَ فِيهِ يُشْرَعُ بَابُ هَذِهِ الدَّارِ اشْتَرَى هَذَا الْمُغْتَرُّ بِالْأَمَلِ مِنْ هَذَا الْمُزْعَجِ بِالْأَجَلِ هَذِهِ الدَّارَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عِزِّ الْقَنَاعَةِ وَ الدُّخُولِ فِي ذُلِّ الطَّلَبِ وَ الضَّرَاعَةِ فَمَا أَدْرَكَ هَذَا الْمُشْتَرِي فِيمَا اشْتَرَى مِنْهُ مِنْ دَرَكٍ فَعَلَى مُبَلْبِلِ أَجْسَامِ الْمُلُوكِ وَ سَالِبِ نُفُوسِ الْجَبَابِرَةِ وَ مُزِيلِ مُلْكِ الْفَرَاعِنَةِ مِثْلِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ وَ تُبَّعٍ وَ حِمْيَرَ وَ مَنْ جَمَعَ الْمَالَ عَلَى الْمَالِ فَأَكْثَرَ وَ مَنْ بَنَى وَ شَيَّدَ وَ زَخْرَفَ وَ نَجَّدَ وَ ادَّخَرَ وَ اعْتَقَدَ وَ نَظَرَ بِزَعْمِهِ لِلْوَلَدِ إِشْخَاصُهُمْ جَمِيعاً إِلَى مَوْقِفِ الْعَرْضِ وَ الْحِسَابِ وَ مَوْضِعِ الثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ إِذَا وَقَعَ الْأَمْرُ بِفَصْلِ الْقَضَاءِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ شَهِدَ عَلَى ذَلِكَ الْعَقْلُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِ الْهَوَى وَ سَلِمَ مِنْ عَلَائِقِ الدُّنْيَا.
 
 
 
«نهج البلاغه، نامه 3»
 


م
کد مطلب: 323172
مرجع : مشرق

ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کاظمی قمی :

پتانسیل انقلاب اسلامی سایه جنگ را از سر ایران برداشت؛ نه مذاکرات هسته‌ای

 
 

پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:  سفیر سابق ایران با تاکید بر اینکه آنچه موجب شده آمریکا تا به امروز جرئت نکرده به ایران حمله کند، مذاکرات هسته‌ای نیست گفت که پتانسیل انقلاب اسلامی و دوستدارانش در منطقه غرب آسیا سایه جنگ را از سر ایران برداشته است. "نفوذ" کلیدواژه‌‌ای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته، اما این روز‌ها بار معنایی متفاوت‌تری به خود گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله "نفوذ" و "رخنه" دشمن در ابعاد گوناگون هشدار داده‌اند، اما از دوران ماقبل برجام و به‌ویژه پسابرجام و در آستانه انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هشدارهای معظم‌له در این زمینه بیشتر شده تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع "نفوذ" پرداختند. ایشان در این زمینه می‌فرمایند: "به‌نظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهم‌تر است... آنها در  اظهاراتشان حرف‌هایی می‌زنند که به‌کلی خارج از مقوله هسته‌ای و مانند این حرف‌ها است ... از جمله حرف‌هایی که می‌زنند و ما را حساس می‌کند این است که می‌گویند برجام فرصت‌هایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است."و یا در سخنان دیگری تأکید می‌کنند: "نیت آن‌ها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور". اهمیت موضوع "نفوذ" ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع با حسن کاظمی قمی سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در عراق به گفتگو بنشینیم.
حسن کاظمی قمی دارای کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک و اولین سفیر ایران بعد از سقوط حکومت بعث در عراق بود که در سال 89 پس از 6 سال و نیم و با پایان ماموریتش در عراق به تهران بازگشت. وی قبل از آن سرکنسول کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر هرات در افغانستان بود. از جمله اقدامات مهم کاظمی قمی در عراق می‌توان به  3 دور مذاکرات هیئت‌های ایرانی و آمریکایی درباره عراق اشاره کرد که کاظمی در نقش اول دیپلماسی ایران در عراق برای دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و حقوق غصب شده ملت مظلوم عراق سرپرستی هیئت ایرانی را بر عهده داشت.
آنچه در ذیل می‌آید، مشروح گفت‌وگوی خبرنگاران تسنیم با حسن کاظمی قمی است.
* تسنیم: باتوجه به فعالیتهای دیپلماتیک شما و سرپرستی هیئت ایرانی در 3 دور از مذاکرات با آمریکا درباره عراق، تحلیل‌تان از این جمله مقام معظم رهبری که می‌فرمایند:"به‌نظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهم‌تر است... آنها در  اظهاراتشان حرف‌هایی می‌زنند که به‌کلی خارج از مقوله هسته‌ای و مانند این حرف‌ها است ... از جمله حرف‌هایی که می‌زنند و ما را حساس می‌کند این است که می‌گویند برجام فرصت‌هایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است." چیست؟ نفوذ آمریکا در ایران و منطقه چگونه اتفاق می‌افتد؟ 
- کاظمی قمی: امروز جنوب غرب آسیا که اصطلاحا از سوی غربی‌ها و آمریکایی‌ها «خاورمیانه» نامگذاری شده است؛ حقیقتا در کانون ژئوپولتیک جهان  قرار دارد. این جغرافیا نه فقط بر امنیت ملی ما بلکه بر صلح  و امنیت بین‌الملل و اقتصاد جهانی و کشورهای منطقه اثر مستقیم دارد و تحولات جاری این منطقه هم تحولاتی نیست که گفته شود با شکل‌گیری پدیده تکفیر -که نماد آن داعش است- آغاز شده است. 
منطقه جنوب غرب آسیا دارای مقاطع تاریخی است که باید آنها را به خوبی دید و بررسی کرد، یکی از مقاطعی که می‌شود آن را برسی کرد بحث حضور نظامی آمریکا در منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم از سال 2001 است که مربوط به دکترین راهبردی بوش و پس از فروپاشی شوروی است و بعد از این دکترین موضوع رهبری جهانی آمریکا و شکل‌گیری یک خاورمیانه جدید دنبال شد که پیشینه آن به فروپاشی شوروی در سال 1990 برمی‌گردد. برای عملیاتی کردن این دکترین سناریوهایی زیادی تدارک دیده شد که نتیجه‌ای دربر نداشت تا حادثه 2001 و بهانه رهبری جهانی مبارزه با تروریسم که آمریکا با این بهانه وارد منطقه غرب آسیا شد.
هنوز هم پس از گذشت سالها از حادثه 11سپتامبر سوالات بی‌شماری در این باره وجود دارد و نمی‌توان گفت که این حادثه بدون نظر آمریکا بوده و یک اقدام تروریستی است. اما فارق از همه این موضوعات -که چگونه این حادثه اتفاق افتاد و بهانه‌ای شد برای اینکه آمریکا در نقش سردمدار جهانی مبارزه با تروریست و برای نجات صلح و امنیت ظاهر شود- جغرافیایی که برای شروع انتخاب شد افغانستان بود که از نگاه کلان این کشور در حقیقت محل تقاطع سه حوزه تمدنی بزرگ؛ کنفسیوس چین، ارتدوکس روسی و انقلاب اسلامی نشات گرفته از اسلام ناب، است.
بهانه آمریکایی‌ها برای حمله به افغانستان مبارزه با تروریسم بود که امروز پس از گذشت سیزده الی چهارده سال از این موضوع نه مسئله تروریسم و نه تولید مواد مخدر که رابطه مستقیمی با تروریسم دارد کاهش نداشته و نابود نشده است بلکه وضعیت وخیم‌تر هم شده است. امروز حتی بعد از امضای توافق‌نامه امنیتی افغانستان و آمریکا شاهد ظهور پدیده داعش در افغانستان و با حمایت آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها هستیم که به عنوان یک پدیده خطرناکی نه  افغانستان بلکه تمام حوزه پیرامونیش را از روسیه، چین، پاکستان تا جمهوری اسلامی ایران را تهدید می‌کند و این درست در چارچوب سیاستهای آمریکا دیده می‌شود.

 برخی از دولتهایی که سکولارند و با اسلام ناب مبارزه می‌کنند عاملی برای تحریک و تهیج جوانان برای افراط‌گرایی هستند. وقتی که با اسلام اعتدال مقابله می‌شود طبیعی است که جوانان به سمت افراط‌گرایی سوق پیدا می‌کنند. آمریکایی‌ها موجب شدند که در افغانستان یک ارتش قوی، مستقل و مردمی شکل نگیرد؛ چراکه اگر در این کشور یک ارتش قوی و یک دولت مردمی شکل می‌گرفت دیگر نیازی به حضور آمریکایی‌ها نبود. یادمان هست وقتی که می‌خواستند طالبان را سرنگون کنند به مجاهدان افغانی لقب عنوان قهرمانان ملی دادند اما زمانی که خواستند دولت تشکیل دهند مجاهدان افغانی به عنوان جنگ سالار معرفی شدند. پس از افغانستان نوبت عراق شد که شاهدیم آمریکایی‌ها با شعار مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی که به ادعای آنها امنیت جهانی را با خطر روبه رو کرده بود این بار عراق را اشغال کردند بنابراین می‌توان اینگونه گفت که آمریکایی‌ها در دکترین دفاعی خود برای نظم دادن به جنوب غرب آسیا یا همان به اصطلاح خودشان خاورمیانه جدید، تروریسم را بهانه کردند تروریسمی که خودشان در شکل‌گیری آن چه در طالبان و چه در القاعده مسئول بودند.
در مورد جمهوری اسلامی ایران نیز بهانه‌ای که در دست داشتند بحث هسته‌ای بود، آنها ایران هسته‌ای را خطری برای امنیت جهانی معرفی کردند، درحالی که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها می‌دانستند که ایران با آژانس همکاری کرده و بازرسی‌ها انجام شده است اما برای تشکیل یک اجماع جهانی علیه ایران بحث هسته‌ای را بهانه قرار دادند. امروز هم شاهدیم که با در دستور کار قرار دادن جنگهای نیابتی ثبات را در منطقه ما نشانه گرفته‌اند تا بحران را در این منطقه ایجاد کنند.
* تسینم: آمریکا با حمله به عراق چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟ و اساسا رابطه حمله آمریکا به عراق با ایران چیست؟
- کاظمی قمی: آمریکایی‌ها با بهانه مبارزه با سلاح کشتار جمعی و ایجاد دموکراسی در عراق به دنبال تاسیس نظام سیاسی دلخواه خود و با مدیریت آمریکایی، تسلط بر ساختار دفاعی و امنیتی عراق،  حضور نظامی دائمی در این کشور و همچنین جلوگیری از شکل‌گیری ظرف همکاری ایران و عراق با توجه به اشتراکات این دو کشور و موقعیت حساس عراق بودند. 
** سناریوهای آمریکا از سال 2003 تا امروزدر منطقه ؛ از اشغال  نظامی تا جنگهای نیابتی
آمریکا از سال 2003 تا به امروز سناریوهای متفاوتی از اشغال نظامی تا جنگ نیابتی را رغم زده است اما به دلایل متعدد میزان ناکامی آمریکایی‌ها در منطقه بیش از توفیقاتشان است. با هزینه سنگینی که در عراق انجام دادند نتوانستند به اهدافی که اشاره کردم دست پیدا کنند و پس از شکست در عراق، از سال 2011  آمریکایی‌ها تلاش کردند تا دولت بشار اسد را نابود کنند که در این راستا با تمام امکانات از تروریستهای تکفیری -سعودی- ترکیه‌ای حمایت می‌کنند. 
 اهداف آرمانی انقلاب اسلامی همچون مسئله فلسطین و استکبار ستیزی از موضوعات اول است و حتی در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران گره خورده و علت آن هم روشن است، دشمن در یک بسته توطئه‌آمیز حملاتش را علیه کشورمان شروع کرده، روزی عراق را تحریک می‌کند تا به ایران حمله کند و امروز نیز در چارچوب یک جنگ نیابتی می‌تواند ما را  تهدید کند.
** وقتی داعش جغرافیای خلافت از ایران و لیبی تا جنوب اروپا را مطرح کرد مخالفین داخلی هم خطر آن را احساس کردند
اجازه دهید یک نکته‌ای را بگویم، تا قبل از پیدایش داعش این سوال خیلی در اذهان عمومی وجود داشت که چرا جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق دخالت می‌کند و برخی محترمانه‌تر می‌گفتند که عراق موضوع خودش است و سوریه هم چنین است اگر ما به اینها کاری نداشته باشیم آمریکا هم به ما کاری ندارد این تحریمها نتیجه این اقدامات ایران است. در شرایطی که خودمان دچار تحریمهای اقتصادی هستیم چرا باید در این شرایط سخت بیاییم و این اقتصادمان را به دیگران بدهیم اما از زمانی که داعش وارد عراق شد و جغرافیای خلافت را مطرح کردند این طیف از افراد دیدند که مسئله، عراق و سوریه نیست بلکه با طرح خلافت مرزهای سیاسی ژئوپولتیک را از میان می‌برد و مسئله فقط عراق نیست و برای کل منطقه است بعد می‌گوید جغرافیای خلافت من از لیبی و از جنوب اروپا شروع می‌شود تا خراسان بزرگ در هند، افغانستان و پاکستان ادامه دارد.
 
امروز تهدید داعش مقداری برای جامعه ما مفهوم پیدا کرده است که اگر ایران به ارتش و دولت عراق در یک چارچوب رسمی کمک می‌کند و حتی شهید می‌دهد فقط از جنبه وجدانی، اخلاقی و دینی نیست بلکه این جزئی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. اصل حمایت از مظلوم در برابر ظالم مداخله‌گری نیست. با فهم علت کمک ایران به عراق و سوریه امروز برخی بحث یمن را پیش می‌کشند که چرا به یمن کمک می‌کنیم؟ باید گفت حمایت از مظلوم در برابر متجاوز یک اقدام انسانی، وجدانی و هم در چارچوب منطق دینی ماست. اما ببینید الان یک متجاوزی عیله یک ملت مظلوم بی‌دفاع حمله می‌کند که اگر این نوع از تجاوزگری در یمن موفق شود در سوریه هم که جریان تکفیری  با حمایت عربستان، صهیونیسم و آمریکا درحال جنگ است بنابراین در صورت موفقیت این نوع تجاوزگری سلطه‌گرایانه اگر رویه شود در مورد کشور ما یا علیه هر نوع واحد سیاسی دیگری نمی‌تواند اتفاق بیافتد. پس می‌بینیم که یک خطر برای امنیت مبلی و منافع جمهوری اسلامی است.
در شرایط امروز منطقه امنیت ملی و منافع ملی ما به صحنه تحولات منطقه‌ای گره خورده است و شما نمی‌توانید بگوید من به این تحولات کاری ندارم و امنیت را فقط در مرزهای خودم برقرار می‌کنم درحالی که خطر تجاوز به طور مستقیم همه منطقه را تهدید می‌کند.
آنچه که امروز در منطقه اتفاق می‌افتد تداوم همان سناریوی آمریکا از سال 2003 است. به دنبال ناکامیهایی که آمریکا در منطقه با آن مواجه شده، امروز دچار یک ضعف مضمن است و دیگر آن اقتدار قبلی را ندارد و قدرت تحمیل جنگ نظامی و تقابل مستقیم با ایران را ندارد ولی برای انتقام‌گیری از محور مقاومت و بخصوص ایران، جنگ نیابتی را جایگزین تقابل مستقیم کرده‌اند، جنگ نیابتی و اقداماتی که تکفیریها در منطقه انجام می‌دهند. اما جبهه مقاومت نیز روز به روز رشد می‌کند که یکی از مصادیقش یمن است.
** از دیدگاه آمریکا هرنوع مذاکره‌ای با هدف اعمال و تحمیل خواسته‌های آنهاست
* تسینم: آقای کاظمی اگر اجازه دهید به موضوع نفوذ ایران در منطقه و دلایل آن بپردازیم، عده‌ای بر این عقیده هستند که مذاکرات هسته‌ای سایه جنگ را از سر ایران دور کرد به نظر شما این تحلیل درست است؟
- کاظمی قمی: انتخاب موضوع هسته‌ای از جانب آمریکا در چارچوب اهدافی بود که آنها دنبال می‌کنند. اینها موضوع هسته‌ای را خطری برای امنیت جهانی اعلام کردند تا با اجماع جهانی به ایران فشار آورده و وارد مذاکره شوند و هدف آمریکا در این مذاکرات بر پایه برد-برد نیست و سیاست برد-برد نیت جمهوری اسلامی ایران است از دیدگاه آمریکا هرنوع مذاکره‌ای با هدف اعمال و تحمیل خواسته‌های آمریکاست و به عبارت دیگر می‌توان گفت که آنها به دنبال این هستند آنچه را که در جنگ بدست می‌آورند را با مذاکره بدست آورند.
بنابراین می‌توان گفت که نفوذ و حضور ایران در منطقه هیچ ارتباطی به مذاکرات هسته‌ای و توافق و پسا توافق ندارد، بلکه مرهون مقاومت ملت ایران در برابر هرگونه تجاوزگری، همگرای و مشترکات بین جمهوری اسلامی ایران و مردم منطقه و کشورهای منطقه و همچنین مرهون اصول اساسی سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی برآمده  از انقلاب اسلامی با منشاء دینی است که از مظلوم در برابر متجاوز دفاع می‌کند. بی‌توجهی جبهه استکبار به منافع و هنجارهای ملتهای منطقه نیز از دیگر عوامل نفرت ملتها از آمریکا و نفوذ ایران در منطقه است چرا که وقتی آمریکا در منطقه حضور پیدا می‌کند آنچه را که می‌بیند فقط منافع خود و تفوق فرهنگ لیبرال دموکراسی در برابر هرنوع فرهنگ سایر ملتها است. 
** پتانسیل انقلاب اسلامی و دوستدارانش سایه جنگ را از سر ایران برداشته؛ نه مذاکرات هسته‌ای
* تسنیم: به نظر شما مذاکرات هسته‌ای در وجهه بیرونی جمهوری اسلامی ایران و در نزد ملتهای منطقه تاثیر منفی نداشته است؟
-کاظمی قمی:  اینکه گفته شود مذاکرات سایه جنگ را از روی جمهوری اسلامی برداشت غیر واقعی است. آنچه که موجب شده آمریکا تا به امروز جرئت نکرده است به جمهوری اسلامی ایران حمله کند نه مذاکره بلکه اقتدار و عظمت ملت ایران و اتحادی است که در بین ملت و رهبری وجود دارد که نهایتا پتانسیل عظیمی ایجاد کرده و انقلاب اسلامی دوستدارانی پیدا کرده است. شاید کسی از روی جهالت دست به حمله نظامی بزند و آغازگر باشد ولی پایان کار دست او نخواهد بود و همچنین هزینه جنگ بر علیه جمهوری اسلامی ایران هزینه کمی نخواهد بود. امروز در یک جبهه واحد به دلیل گره خوردن منافع، اگر حمله نظامی به ایران اتفاق بیافتد واکنشهای آن در جغرافیای مرزها نخواهد بود این هم نه به معنای اینکه ایران از سرزمینهای دیگر سوءاستفاده می‌کند، بلکه شرایطی که در عرصه منطقه‌ای به وجود آمده است دیگران به خوبی این را درک می‌کنند که اگر ایران دچار جنگ شود این آتش دامن آنها را هم خواهد گرفت.
اساس تشکیل جلسات و مذاکره قدرتهای بزرگ با ایران محصول مقاومت ایران بوده است و گرنه مگر آمریکا با جمهوری اسلامی ایران مذاکره می‌کرد. اینکه قدرتهای دیگر می‌آیند و به بهانه موضوع هسته‌ای با ایران سر میز مذاکره می‌نشینند نشان دهنده بزرگی جمهوری اسلامی ایران است که آمریکا می‌خواهد با صحنه‌سازی مردم را فریب دهد.
 
** آمریکا چالش بزرگ ایران است/عربستان پس از مرگ ملک عبدالله از رقابت راهبردی به تخاصم راهبردی با ایران روی آورده است
این را به صراحت عرض کنم امروز جمهوری اسلامی ایران نه منزوی است و نه چالش بزگ دارد، چالش بزررگ ایران، آمریکاست. پشت پرده اینکه آل سعود بعد از این یک سال و بعد از مرگ ملک عبدالله از یک رقابت راهبردی به یک تخاصم راهبردی با ایران روی آورده‌، آمریکاست. باور ندارم اینکه بگویم سعودیها منافعی جدا از منافع آمریکا و صهیونیستها دارند. اگر این بود و اقدام سعودیها خلاف خواسته آمریکاییها بود سعودیها به یمن حمله نمی‌کردند و با جمهوری اسلامی مخاصمه نمی‌کردند، اگر همه این اقدامات مغایر با خواسته آمریکا بود آمریکا این تیم را به روی کار نمی‌آورد.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل همگرایی و حمایت از مظلومین و دولتهای حامی جبهه مقاومت و دولتهای خط مقابله با صهیونیسم، به عنوان یک بازیگر قدرتمند در صحنه منطقه‌ای ظهور کرده و در حال ورود به باشگاه قدرتمندان جهانی است.  
** هدف آمریکا؛ مهار ایران با کشاندن پای میز مذاکره درباره سایر موضوعات
*‌ تسینم: آیا این مذاکرات بر اقتدار ایران اضافه کرده است؟
- کاظمی قمی: ایران برای اینکه نشان دهد اهل منطق بوده و با هر ابزاری به دنبال دور کردن منطقه از درگیری است وارد مذاکرات شده و نشان داده که دشمن رویکرد منطقی ندارد و الان نیز موضع آمریکا این است که در بحث هسته‌ای موفق شدیم ایران را  مهار کنیم و باید در ادامه کار، جمهوری اسلامی ایران را با کشیدن پای میز مذاکره در سایر موضوعات در منطقه مهار کنیم.
تسنیم: با توجه به این نکته می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که آمریکاییها درتلاشند با تعمیم دادن مذاکرات به سایر موضوعات، قدرت بازدارندگی و نفوذ ایران را در منطقه کاهش دهند؟ همچنین می‌توان این را از مصادیق نفوذ برشمرد؟
- کاظمی قمی: اینکه حضرت آقا می‌فرمایند پشت همه ترورها و جنایاتی که در منطقه اتفاق می‌افتد آمریکا قرار دارد و یا اینکه می‌فرمایند سیاست‌های منطقه‌ای ما با آمریکا 180 درجه متفاوت است، همه این خطابه‌هایی که رهبری با مردم سخن می‌گویند سیاستهای اصلی نظام است که متاسفانه رسانه‌ها به راحتی از روی آن عبور می‌کنند و فرمایشات رهبر معظم انقلاب را برای مردم تبیین نمی‌کنند. بیانات ایشان را باید باز کنیم.
 آمریکا اگر در سال 2003 دنبال یک مدیریت بود امروز به دنبال یک آشوب سازنده است که هر وقت خواست آنرا مهار کند، داعش را ایجاد می‌کند و با این ابزار دولتهای مستقل را درگیر می‌کند. هدفها فرق نکرده ولی روشها فرق می‌کند پس آنچه آمریکا دنبال می‌کند این هست که از نظر آمریکا رخداد هسته‌ای تبدیل به یک روند شود که در مورد همه مسائل مذاکره کنیم. چرا حضرت آقا می‌‌گویند در مسائل منطقه‌ای با آمریکا بحثی نداریم، به خاطر اینکه نقطه اشتراکی با آمریکا نداریم و آمریکا به دنبال آنارشیسم در منطقه است. 
** مشکل آمریکا با ایران ذات انقلاب اسلامی است
* تسنیم: می‌شود گفت که بحث هسته‌ای یکی از مسائل انقلاب است اما مسائل منطقه‌ای جزء ذات انقلاب اسلامی است؟
- کاظمی قمی: مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی بحث هسته‌ای و موضوع تروریسم نیست بلکه آمریکا با ذات انقلاب اسلامی مشکل دارد و علت آن، این است که ایران یک پدیده‌ای در مقابل دنیای مادی سلطه‌گر است. مقابله دنیای مادی و سلطه‌گر با جمهوری اسلامی ایران در موضوع هسته‌ای یا هر موضوع دیگری تمامی ندارد. ضدیت جبهه استکباری با انقلاب اسلامی در موضوع ادعایی تروریسم وحقوق بشر نیست بلکه مشکل وارد کردن خدا در عرصه جامعه است که حضرت امام معنویت، مادیت و عقل را به هم پیوند دادند و گفتند که می‌شود جامعه را اداره کرد و خدا را در آن دید و این درحالی بود که غرب چند  قرن تلاش کرده بود تا اومانیسم را جابیاندازد. در نتیجه با ما تا کی در تقابل هستند؟ تا زمانی که ناامید شوند.
تقابل جبهه استکباری با انقلاب اسلام نمونه‌هایی هم در صدر اسلام دارد، اینکه پیشانی و دندان مبارک پیامبر(ص) را می‌شکنند و بر سر ایشان خاستر می‌ریزند، امیرالمومنین (ع) را به شهادت می رسانند، به جنازه امام حسن تیر می‌زنند و امام حسین را در عاشورا سر می‌برند، با همه این اقدامات دنبال این بودند که حجت را به شهادت برسانند این تاریخ صدر اسلام است، همه اینها به یک جمله پیامبر(ص) برمی‌گردد که فرمودند: « قولوا لااله الاّالله تفلحوا» که با این سخن، خدا را وارد زندگی کرد و در برابر بت‌پرستی آن روز قرار داد و امروز نیز در جاهلیت مدرن خدا را باز دوباره از یاد برده‌اند که این تضاد اصلی استکبار با جمهوری اسلامی است.
** آمریکا درصدد است تا مذاکره با ایران را به سایر موضوعات منطقه‌ای نیز تعمیم دهد
* تسنیم: لطفا درباره نیت آمریکایی‌ها از مذاکره که فرمودید درصدد تعمیم مذاکرات به سایر مضوعات هستند بیشتر توضیح دهید...
- کاظمی قمی: از نگاه آمریکا باید رخداد هسته‌ای به یک روند تبدیل شده و به سایر موضوعات منطقه‌ای تعمیم پیدا کند تا از این طریق توان بازدارندگی ایران را از بین برده و بیداری اسلامی را در منطقه خاموش کنند و دولتهای وابسته به خودشان را تقویت کنند. 
حتی اگر شما در موضوعات منطقه‌ای هم بخواهید با آمریکا تفاهم کنید، آمریکا موضوعات مبنایی دیگری را مطرح خواهد کرد. اگرچه اختلاف ماهوی در سیاستهای ایران و رژیم صهیونیستی وجود دارد و ما رژیم اشغال‌گر قدس را قبول نداریم اما حامی اول این رژیم غاصب آمریکاست.


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۹۵۶۷۴
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۱
 
برترینها
 
  تذکر رهبر انقلاب به دولت درباره انتخابات

 

 
رهبر انقلاب در بحث انتخابات، خطاب به مسئولان نیز چند نکته مهم بیان کردند که اصلی ترین آنها، مشغول نشدن به مسائل تبلیغاتی و روزنامه ای بود. ایشان افزودند: مسئولان به یاری پروردگار مشغول کار و تلاشند اما مراقب باشند که جنجالهای روزمره انتخاباتی آنها را سرگرم نکند و از پرداختن به مسائل مهم به ویژه اقتصاد غافل ننماید.
 

خبرگزاری ایسنا: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی، ۲۲ بهمن و انتخابات را دو عید پرمضمون ملت ایران خواندند و با تأکید بر حضور چشمگیر و دشمن شکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال افزودند: حضور همگانی مردم در انتخابات ۷ اسفند نیز، به عنوان خونی تازه، عزت و اقتدار ایران و نظام را بیمه می کنند و اهداف دشمن حیله گر غدار را خنثی می‌کنند.

ایشان با تجلیل از حضور مردمی در مراسم ۲۲ بهمن هر سال خاطرنشان کردند: حضو مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن در سی و هفت سال گذشته، حضور جسمی همراه با اراده و عزم و محبت و پشتیبانی بوده است و امسال نیز به فضل الهی حضور مردم در خیابانها، چشمگیر و دشمن شکن و مأیوس کننده بدخواهان خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن را تکرار شادمانه عید انقلاب دانستند و با تأکید بر اینکه چنین مراسم مردمی مستمری در جهان بی نظیر است، افزودند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، مردم در هر شرایطی اعم از شرایط سخت جوی و در دل مشکلات، همواره در مراسم عید انقلاب در ۲۲ بهمن حاضر بوده اند.

ایشان افزودند: بخش قابل توجهی از کسانی که در سالهای اخیر در راهپیمایی شرکت کرده اند به اقتضای سن خود روزهای انقلاب و ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده اند و این سلسله تمام نشدنی نشان دهنده قدرت بازآفرینی انقلاب است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه نباید گذاشت خاطره این حادثه عظیم و به فراموشی سپرده شود، گفتند: باید حقیقت انقلاب همواره در ذهن مردم زنده بماند زیرا انقلاب اسلامی در نیمه راه خود است و برای استحکام پایه ها و رسیدن به اهداف والای خود، نیازمند زنده نگه داشتن اهداف اصلی است.

حضرت آیت‌الله خامنه ای تشکیل جامعه اسلامی برخوردار از علم، عدل، اخلاق، عزت و پیشرفت را اهداف اصلی نظام اسلامی برشمردند و تأکید کردند: هدف اساسی جبهه دشمن، به فراموشی سپرده شدن این اهداف والا، و در نهایت تغییر رفتار و «تغییر درونی نظام جمهوری اسلامی» است.

ایشان با تأکید بر اینکه هدف اصلی دشمن «تغییر ماهیت و هویت انقلابی نظام جمهوری اسلامی» است، افزودند: تمام تلاش جبهه گسترده بدخواهان نظام اسلامی، بازداشتن جمهوری اسلامی از ادامه حرکت به سمت هدفهای عزت آفرین و قدرت آفرین و بازگرداندن سلطه بیگانگان بر کشور است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه احتمال جنگ سخت بر ضد ایران، در شرایط کنونی بعید است ولی محال نیست، تأکید کردند: امروز اصلی ترین برنامه برای مقابله با نظام اسلامی، جنگ نرم است تا نظام و مردم ایران را از مؤلفه های قدرت تهی کنند.

ایشان تهی شدن یک ملت از مؤلفه های قدرت را به معنای تسلیم پذیر شدن دانستند و گفتند: اگر ملت ضعیف شد، برای مقابله با او دیگر احتیاجی به جنگ سخت نیست.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تنها راه جلوگیری از چنین وضع دهشتناکی، حفظ و حراست از تفکر انقلابی در «عمل و رفتار و جهت گیریها و ضوابط و قوانین» است.

رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان انتخابات را تزریق روح و خون تازه و نفسی نو برای ملت و کشور خواندند و افزودند: ملت با استفاده از حق طبیعی خود، در موعد های مقرر، به صحنه می آید تا تصمیم گیری کند چه کسانی از مسئولانی که قبلاً انتخاب کرده، بمانند یا بروند.

ایشان انتخابات را «تجدید قوای ملت و بیعتی تازه با اهداف انقلاب» برشمردند و افزودند: اصرار بنده بر حضور همه در انتخابات به این دلیل است که مشارکت همگانی، کشور و نظام را عزت می بخشد و بیمه می کند لذا شرکت در این حادثه عظیم، فریضه ای برای همه مردم است.

حضرت آیت الله خامنه ای ایجاد شکاف و دو قطبی کاذب و خطرناک میان ملت و نظام را از اهداف همیشگی جبهه دشمن و در رأس آن امریکا خواندند و تأکید کردند: حضور ملت در انتخابات و تجلی دوباره ارتباط مستحکم مردم و نظام، به معنای نصرت جمهوری اسلامی و ناکام ماندن این اهداف دشمن است و این حضور براساس وعده صدق الهی، نصرت و یاری پروردگار را به همراه می آورد.

ایشان با یادآوری سلسله تحرکات و توطئه های دشمنان از اول پیروزی انقلاب از جمله طرح تجزیه ایران، کودتا، ۸ سال جنگ تحمیلی و تحریم های روز افزون خاطرنشان کردند: ملت در مقابله با همه توطئه ها به یاری نظام اسلامی آمد و پروردگار نیز با نصرتی متقابل، جمهوری اسلامی و ملت ایران را به قدرتی منطقه ای و در برخی مسائل به یک قدرت مؤثر و نافذ جهانی تبدیل کرده است.

ایشان در جمع بندی این بخش از سخنانشان خطاب به ملت تأکید کردند: عزت و افتخار و اقتدار میهن و ملت، در گرو عمل به وظایف انقلابی است که شرکت در انتخابات از مهمترین این وظایف به شمار می رود.

حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنان خود درباره انتخابات با اشاره به برخی حرفهای غلط و نامناسب که این روزها مایه تشویش و تردید مردم می شود افزودند: این حرفها فقط با نگاه سیاسی و به علت دوری از انگیزه های خدایی بیان می شود اما اکنون قصد ندارم به آنها بپردازم.

رهبر انقلاب در بحث انتخابات، خطاب به مسئولان نیز چند نکته مهم بیان کردند که اصلی ترین آنها، مشغول نشدن به مسائل تبلیغاتی و روزنامه ای بود.

ایشان افزودند: مسئولان به یاری پروردگار مشغول کار و تلاشند اما مراقب باشند که جنجالهای روزمره انتخاباتی آنها را سرگرم نکند و از پرداختن به مسائل مهم به ویژه اقتصاد غافل ننماید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انتخابات را موضوعی در نهایت اهمیت خواندند اما خاطرنشان کردند: این مسئله با همه اهمیتش مقطعی است و آنچه بعد از چند هفته باقی می ماند مسائلی اساسی کشور از جمله مقاوم سازی اقتصاد است.

رهبر انقلاب با اشاره مجدد به ظرفیت عظیم نیروی انسانی تحصیلکرده و پرانگیزه، ویژگی های اقلیمی و منابع و ذخائر طبیعی ایران به مسئولان تأکید کردند: با تکیه بر این سرمایه های بی نظیر، اقتصاد کشور را به گونه ای مقاوم کنید که دشمن از فکر فشارهای اقتصادی برای تحمیل خواسته هایش منصرف شود.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: مسئولان با هدایت سرمایه ها به سمت تولید صنعتی و کشاورزی، رونق تولید و حل مشکل رکود، به پیشرفت کشور شتاب دهند تا دشمن بالاجبار بفهمد که تحریم بی فایده است.

حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری سخنان «ده، ۱۲ ساله اخیر خود» به مسئولان درباره ضرورت مقاوم سازی درونی اقتصاد افزودند: اگر این هدف تحقق یابد برای اشتغال جوانان، بیکاری، و دیگر مشکلات اقتصادی نیز راه حلهای مناسبی پیدا می شود.

رهبر انقلاب در نکته مهم دیگری، توجه کامل و همیشگی به نقشه ها و اهداف جبهه وسیع دشمنان را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: کسانی که از دشمنان خود غافل می شوند و دلشان به آنها خوش است، هیچ گاه مورد تمجید مردم قرار نمی گیرند.

ایشان افزودند: دشمن لبخند می زند، شما هم لبخند می زنید، اما باید مراقب بود که پشت لبخند دشمن چه حیله ای نهفته است.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: باید نقشه های دشمن را در مسئله امنیت، معیشت، فرهنگ، جوانان، آسیبهای اجتماعی و دیگر مسائل درک کرد و با هدف مقابله با آن، سیاست گذاری، قانون‌گذاری و اقدام کرد و حرف زد.

رهبر انقلاب با اشاره به سخنی از شاعر شیرین سخن، سعدی شیرازی خاطرنشان کردند: دشمن وقتی سلسله دوستی بجنباند، درلباس دوست کاری می‌کند که هیچ دشمنی نمی‌تواند.

ایشان با یادآوری وقاحت و نابکاری دشمن، مسئولان را به مراقبت مضاعف فراخواندند و افزودند: امریکاییها به ساده‌ترین سؤالات افکار عمومی جهان درباره علت حمایت از عوامل جنایات وحشیانه در یمن پاسخ نمی دهند و وقیحانه به حمایت از کسانی ادامه می دهند که بی‌رحمانه‌ترین شکل تروریسم دولتی را در کشتار مردم بی گناه یمن انجام می‌دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای ادعای دفاع امریکایی‌ها از حقوق بشر و دموکراسی را به سخره گرفتند و خاطرنشان کردند: آنها از رژیم کودک‌کش صهیونیستی و هم‌پیمانان منطقه‌ای خود که کوچکترین آشنایی با انتخابات ندارند و اصلاً انتخابات را نمی فهمند، حمایت می کنند!

رهبر انقلاب افزودند: هیئت حاکمه امریکا به قدری وقیح است که وحشیانه‌ترین کارها را انجام می‌دهد و بعد به شما لبخند می زند، آیا نباید در مقابل چنین دشمنی، با حواس جمع رفتار کرد؟

حضرت آیت الله خامنه‌ای در جمع بندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: حواس ملت در مقابل دشمن به یاری پروردگار جمع بوده و هست و حرکت عظیم ملت، تاکنون توطئه‌های این دشمن غدّار و حلیه گر را ناکام گذاشته و بعد از این هم او را خوار خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود بیعت نیروی هوایی با امام خمینی در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷ را پدیده ای مهم و تأثیرگذار و ستاره ای راهنما در تاریخ انقلاب خواندند و گفتند: نیروی هوایی ارتش در روز نوزدهم بهمن با پیوستن به مردم، معادلات کشور را تغییر داد و این حرکت بلافاصله از طرف مردم نیز پاسخ داده شد و این نشان می دهد با «مردم بودن»، حمایت مردم را به دنبال می آورد.

حضرت آیت الله خامنه ای عملکرد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی را در طول ۳۷ سال گذشته، واقعاً خوب خواندند و افزودند: امروز نیروی هوایی ارتش مجموعه ای مستحکم، مقتدر، مبتکر و در کنار مردم است و باید روز بروز بر این استحکام و قدرت و توانایی و ارتباط با مردم افزوده شود.

در ابتدای این دیدار امیر سرتیپ خلبان شاه صفی فرمانده نیروی هوایی ارتش ضمن گرامی‌داشت ۱۹ بهمن، روز نیروی هوایی، به اقدامات این نیرو در حوزه های دفاعی، علمی و فرهنگی اشاره و تاکید کرد: نیروی هوایی ارتش با درک آرایش جدید منطقه و در چارچوب راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران اهداف ابلاغی را با قدرت و انگیزه ای مضاعف دنبال می کند


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
کد خبر: ۲۹۳۲۳۴
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
تعداد بازدید: ۱۰۷۸۲
  برترینها

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (1)  

 
زندگی نامه رجال سیاسی در حال حیات را نوشتن، کار خطیری است. خطیر از آن رو که هم باید شرط ادب را نگه داشت، هم انصاف را رعایت کرد و هم نگران بود که مبادا این گونه تاریخ نویسی با سیاست ورزی آمیخته شود.
 
ماهنامه مهرنامه - محمد قوچانی: زندگی نامه نویسی به خصوص زندگی نامه رجال سیاسی در حال حیات را نوشتن، کار خطیری است. خطیر از آن رو که هم باید شرط ادب را نگه داشت، هم انصاف را رعایت کرد و هم نگران بود که مبادا این گونه تاریخ نویسی با سیاست ورزی آمیخته شود و یکی از موضع عشق و علاقه و دیگری از منظر خشم و کینه به تاریخ جاری بنگرد و واقعیت را با تصورات خود درآمیزد. در این میان پیدا کردن زاویه دیدی مستقل و متفاوت و در حقیقت یک «روایت سوم» کار دشواری است. روایتی که دوست، نرنجد و دشمن، خشنود نشود.

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (قسمت اول) (اسلایدشو)
روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای (1318 تاکنون)
تالیف: جعفر شیرعلی نیا
نشر سایان: 1394
992 صفحه
140 هزار تومان
مصور/ رنگی

نویسنده و درواقع مولف زندگی نامه دانشنامه ای «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای» در چنین موقعیت خطیری قرار گرفته و کوشیده از چشم سوم به موضوع اثر خود بنگرد و بکوشد نه یک کار تبلیغاتی که اثری تحقیقاتی منتشر کند. البته در سال های اخیر چند مجموعه زندگینامه  ای درباره مقام رهبری جمهوری اسلامی منتشر شده که مهمترین آنها «شرح اسم» به قلم هدایت الله بهبودی است اما وجه ممیزه کار جعفر شیرعلی نیا در ادامه دیگر «زندگینامه های دانشنامه ای» دو مساله است: اول- فرم کار که دربرگیرنده عکس های تاریخی بسیاری از زندگی و زمانه رهبری است و دوم- محتوای کار که فقط به زندگی آیت الله خامنه ای نمی پردازد و از آن بیشتر، به زمانه رهبری ایشان می پردازد و در واقع تاریخ 75 ساله ایران از سال 1318 تا به امروز را روایت می کند.

در این روایت، بازیگران بسیاری از موافقان یا مخالفان نظام جمهوری اسلامی حضور داشته اند که انتشار کتابی با این کیفیت چاپ و نشر عکس و سند درباره همه آنان کار جالبی است. به خصوص آن که درباره افراد منتقد یا مخالف با ادبیاتی پاکیزه نوشته شده است و این همان رعایت شرط ادب و انصاف است. درواقع از منظر اصول گرایی می توان این کتاب را یک کار آموزشی برای راویان و تاریخ نگاران اصولگرا و نیز اصلاح طلب دانست که درباره مخالف و موافق باید به چه زبانی سخن گفت. خوشبختانه مولف محترم آن اندازه معتمد شناخته شده است که این سنت حسنه را پایه گذاری کند و از جمله در مقدمه کتاب نوشته است:

«در این کتاب برای نام بردن از شخصیت اصلی کتاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در مقاطع مختلف تاریخی از عبارت های متفاوتی استفاده شده است. از کودکی تا مقطع پیروزی انقلاب از سیدعلی، سیدعلی خامنه ای یا آقای خامنه ای استفاده کرده ایم و پس از پیروزی انقلاب تا آغاز رهبری غالبا عبارت های آقای خامنه ای، حجت الاسلام خامنه ای یا رئیس جمهور خامنه ای  و رئیس جمهور آمده. هر چند ایشان از سال ها پیش از پیروزی انقلاب به اجتهاد رسیده بودند اما عبارت آیت الله خامنه ای یا حضرت آیت الله خامنه ای در مقاطع پس از رهبری ایشان استفاده شده و در این دوران نیز گاه از عبارت های رهبر معظم انقلاب یا رهبری استفاده کرده ایم.

برخی از کارشناسان محترم موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی این ادبیات را نمی پسندند. با احترام به نظر آنها باید تاکید کنم استفاده از این عبارات متناسب با لحن، روانی ادبیات کتاب و مبتنی بر نگاه بیرونی است و مبنایی برای ارزش گذاری برای شخصیت اصلی کتاب حضرت آیت الله خامنه ای نیست که جایگاه ایشان بسیار فراتر از این خطاب هاست.» (مقدمه به قلم مولف: جعفر شیرعلی نیا)

با همین زاویه دید و از نگاه یک مخاطب مستقل می توان از شخصیت اصلی کتاب، تصویری توام با ادب و انصاف و اعتدال دریافت. در چهار فصل:

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (قسمت اول) (اسلایدشو)

1-  از حوزه مشهد به حوزه قم: پیوند معرفت و شریعت

براساس کتاب می توان دریافت در دوره تحصیل آیت الله خامنه ای در میانه دو مکتب و مدرسه دینی مشهد و قم قرار داشته اند. «چهار ساله بود که پدر، او و برادر بزرگش را به مکتب فرستاد. مکتب خانه را نمی پسندید. هنوز کودک بود. تاب یادگیری درس مکتب خانه را نداشت. میرزای مکتب هرچند احترام سید جواد را داشت و فرزندانش را آزار نمی داد اما اخلاق درستی نداشت. روزهای پنج شنبه همه را صف می کرد و زیر زبانشان مهر می زد و می گفت هر کس نماز نخواند جای مهر تا شنبه پاک می شود. سید علی خاطرات تلخ مکتب به ویژه روزهای شنبه را تا 10 سال از یاد نبرد.» (ص 49)

برخلاف مکتب، در مدرسه و سپس حوزه چهره تازه و دل پذیری از دین و دینداری به روی او گشوده شد: «اولین سال طلبگی اش به مدرسه دینی سلیمان خان که زیر نظر آیت الله میرزااحمد کفایی اداره می شد، رفت... در حوزه ادبیات عرب می خواند و شبانه هم ثبت نام کرد تا در مدرسه آموزشی جدید دوره متوسطه را هم بگذراند.» (ص 56)

و افزون بر درس و مدرسه: «شعر هم می خواندم من با بسیاری از دیوان های شعر در دوره نوجوانی و جوانی آشنا شدم... مطالعه رمان مربوط به اوایل طلبگی ام بود اما تدریجا این گونه مطالعاتم وقتی که به فقه و اصول و اینها رسیده بود، کم شد. البته باز هم قطع نشده بود و دیگر به شعر و دواوین شعر او کتاب هایی که در زمینه تاریخ ادبیات بود، کتاب هایی که در زمینه سبک شعر بحث می کرد به تدریج نزدیک و آشنا می شدم تا وقتی که به قم رفتم.» (ص 57).

پیش از آن البته از مدرسه سلیمان خان به مدرسه نواب مشهد رفته بودند که «گل سرسبد مدارس علمیه مشهد بود.» (ص 64)

نکته مهم اما آن بود که برخلاف روش مرسوم در مکتب مشهد، آیت الله خامنه ای به فلسفه و عقل فلسفی علاقه داشتند و در همان مشهد نیز این مشرب را داشتند: «حوزه مشهد در ایام تحصیل... جوی ضدفلسفی داشت... هم به جلسات بحث فلسفی آیت الله میرزا جواد آقاتهرانی می رفت [که] او شاگرد آمیرزا مهدی غروی معروف به اصفهانی از مخالفان فلسفه و به ویژه ملاصدرا بود. آیت الله تهرانی کتاب ملاهادی سبزواری را می خواند و نظراتش را نقد و رد می کرد. مدتی از شرکت... در جلسات می گذشت که یکی از دوستان فلسفه خوانده اش در قم گفته بود تو باید پیش کسی بروی که به فلسفه معتقد است وگرنه مفاهیم حکمی را یاد نمی گیرد... پیش شیخ سیف الله ایسی از محضرداران مشهد رفت [که] ملای قدیمی و فاضل و حکیم و خیلی هم معتقد به حکمت بود.» (65)

این آموزه ها در قم هم ادامه یافت. حوزه علمیه قم نسبت به حوزه علمیه مشهد بیشتر طرفدار تفکر عقلی و اصولی و فقهی بود: «دیدار از حوزه قم و مشورت با طلبه ها مصممش کرد تا به حوزه آنجا برود... آیت الله میلانی... مخالف بود. همچنین برخی دوستانش در حوزه مشهد کوشیدند تا منصرف شود. شاید جو حوزه مشهد هم در اصرار او برای رفتن به قم بی تاثیر نبود. اصرار و مخالفت پدر تا ماه ها ادامه پیدا کرد تا شروع سال تحصیلی 1337 که پدر رضایت داد.» (ص 78)

در حوزه علمیه قم شاگرد درس امام خمینی و آیت الله شیخ مرتضی حائری شد. از درس فرزند بنیان گذار حوزه علمیه قم چنین روایت می شود: «خیلی خوش بیان نبود اما من می پسندیدم... کمتر نقل قول می کردند و بیشتر فکر می کردند و این طور نبود که اقول 10، 20 نفر را نقل کنند. حالا یادم نمی آید چیزی را متن قرار داده بودند ولی همان وقت که درس می دادند بیشتر فکر می کردند.» (ص 79)

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (قسمت اول) (اسلایدشو)

اما آنچه از آیت الله خمینی و به تعبیر آن روزها حاج آقا روح الله برای این طلبه مشهدی جالب بود آمیزه درس فلسفه و اخلاق نزد امام بود: «از قدیمی ترها شنیدیم که این مرد فیلسوف بزرگی هم هست و در قم درس فلسفه او، درس اول فلسفه بوده است و لکن حالا ترجیح می دهد که فقه تدریس کند. شنیدیم که این مرد، معلم اخلاق هم بوده است و کسانی که در درس اخلاق او شرکت می کردند و او به تقویت فضایل اخلاقی در جوانان همت می گماشته است.» (ص 80)

در حوزه علمیه قم با افرادی مانند غلامحسین ابراهیمی دینانی آشنا شد که بعدا از فیلسوفان مشهور شد. آقای ناطق نوری می گوید: «کسی که بیش از همه به آقا نزدیک بود (در مدرسه) آقای شیخ [غلام] حسین بود؛ دکتر [ابراهیمی] دینانی.» (ص 80) اما به جز هم درسی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی خود در کلاس های فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی و آیت الله شیخ حسینعلی منتظری هم شرکت می کرد. (ص 81)

با وجود این حضور آیت الله خامنه ای در حوزه علمیه قم دیری نپایید. با آغاز مبارزه: در کنار انقلاب قرار گرفت و در جریان نهضت روحانیت در 15 خرداد 1342 بازداشت شدند. در همین دوران با 11 نفر از مدرسین حوزه علمیه قم سنگ بنای نهادی را گذاشتند که بعدا به جامعه مدرسین مشهور شد و سرانجام دو عمل سبب بازگشت ایشان به مشهد شد: اول دستگیری ها و فشارهای ساواک و دوم خواست پدر که بیماری اش شدت گرفته بود.

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (قسمت اول) (اسلایدشو)

2- دفاع از نوگرایی مذهبی و تلاش برای آشتی شریعتی و مطهری

براساس کتاب می توان دریافت که آیت الله خامنه ای از آغاز به تعبیر خودشان به محروم سیدمجتبی نواب صفوی علاقه مند بود: «جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد. به کلی مرا مجذوب خودش کرد. هر کس هم که آن وقت در حدود سنین ما بود مجذوب نواب صفوی می شد. از بس این آدم پرشور و با اخلاص، پر از صدق و صفا و ضمنا شجاع و صریح و گویا بود.» (ص 6)

اما آشنایی با نواب صفوی تنها انگیزه مبارزه در آیت الله خامنه ای نبود. در مشهد با کانون نشر حقایق اسلامی و شریعتی ها (پدر و پسر) آشنا شدند و در قم تحت تاثیر امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفتند. رابطه آیت الله خامنه ای با مرحوم دکتر علی شریعتی رابطه ای جالب بود. مشهد دو متفکر جذاب و معروف داشت: علی شریعتی و مرتضی مطهری که هر دو خراسانی (سبزواری و فریمانی) بودند اما در فهم دین با هم اختلاف نظرهای جدی داشتند. آیت الله سید علی خامنه ای در آن دوران خطیبی شناخته شده بودند که پس از بازگشت به مشهد در مسجد کرامت درس های پررونق تفسیر قرآن و تبیین دین داشتند. مترجم آثار مبارزان و متفکران سیاسی مسلمان بودند:

شاید از نخستین کتاب ها، کتابی از سیدقطب را ترجمه کرد تا در این انتشارات به چاپ برسد... عنوان فارسی اش را گذاشت آینده در قلمرو اسلام.» (ص 111) سیدقطب به روایت مولف اولین کسی بود که از میان روشنفکران مسلمان اهل سنت مفاهیمی مانند انقلاب، عدالت اجتماعی و اسلام آمریکایی را وارد ادبیات مبارزه کرد: «آمریکایی ها نیازمند اسلام هستند آنها اسلامی می خواهند که اهل سنت در خاورمیانه با کمونیسم مبارزه کند نه اسلامی که با استعمار و استبداد مبارزه کند.» «ترجمه کتاب دیگری را هم آغاز کرد. کفاح المسلمین فی تحریرالهند نوشته عبدالمنعم النمر از علمای دانشگاه الازهر که بعدها با نام نقش مسلمانان در نهضت آزادی هند منتشر شد.» (ص 115)

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (قسمت اول) (اسلایدشو)

ترجمه صلح امام حسن نوشته شیخ راضی آل یاسین در این دوره انجام شده بود. «ابتدا خودش می خواست کتابی درباره امام حسن علیه السلام و صلحش بنویسد.. ترجمه کتاب صلح امام حسن (ع) اما از آنجا نشأت گرفت که رخداد مصالحه امام دوم شیعیان ایده ای در ذهن او پدید آورده بود که می خواست آ« را بنگارد و در معرض افکار علاقه مند قرار دهد. یادداشت هایی جمع کردم و آماده شدم که بنویسم [در پی جویی] منابع کتاب رسیدم به این کتاب. نگاه کردم دیدم که همه حرف های من توی این کتاب است... من که با اسم خود هوس تالیف ندارم... همان را به طور کامل ترجمه کردم و ارائه دادم.» (ص 121)

با چنین کارنامه ای آیت الله سیدعلی خامنه ای به دعوت آیت الله مرتضی مطهری برای سخنرانی در حسینیه ارشاد دعوت شد. آنها هر سه مشهدی بودند: آقایان خامنه ای، مطهری و شریعتی... اما میان مطهری و شریعتی اختلاف نظر بود و آقای مطهری از حسینیه ارشاد رفت: «دکتر شریعتی از او (آقای خامنه ای) خواست زمینه بازگشت آقای مطهری به حسینیه ارشاد را فراهم کند. از او خواسته بود خود او پیش قدم شود و در حسینیه سخنرانی کند تا اعتصاب روحانیون برای سخنرانی در حسینیه شکسته شود... آقای خامنه ای و دکتر شریعتی رابطه نزدیکی داشتند. رابطه ای که صمیمیتش مانع انتقاد کردن از برخی اندیشه های دکتر نبود. بسیاری از روحانیون از ستایش دکتر آغاز کردند و بعدها به تخطئه شدید دکتر رسیدند. اما دیدگاه آقای خامنه ای از ابتدا معتدل بود. جواد منصوری می گوید سال 1350به خانه آقای خامنه ای در مشهد رفته و آقای خامنه ای گفته است شریعتی پیش از او آنجا بوده و در ورود مساله ولایت تذکراتی به دکتر شریعتی داده و منابعی برای مطالعه معرفی کرده است و دکتر هم پذیرفته و گفته که اگر این مطالبی را که شما به من گفتی می دانستم حرف هایی را که قبلا زدم آن طور بیان نمی کردم و جور دیگری می گفتم.» (ص 136)

با همین روابط دوستانه و در عین حال منتقدانه بود که در 24 فروردین 1351 مصادف با 28 صفر در حسینیه ارشاد از صلح امام حسن سخن گفت. این کار شائبه ضدیت دکتر شریعتی و حسینیه ارشاد با روحانیت را از بین می برد. «اما او نتوانست استاد مطهری را با حسینیه ارشاد آشتی دهد.» تابستان هم که استاد مطهری به مشهد آمدند «فرصت را غنیمت شمردند و جلسه ای با حضور ایشان و دکتر شریعتی و محمدتقی شریعتی برقرار کردند تا راهی برای حل اختلاف مطهری و ناصر میناچی مدیریت حسینیه ارشاد پیدا کنند. اما این طرح هم به نتیجه نرسید.» (ص 137)

حرف های ناگفته از زندگی رهبر انقلاب (قسمت اول) (اسلایدشو)

در پیوند انقلاب اسلامی و روشنفکری مذهبی روابط آیت الله خامنه ای محدود به دکتر علی شریعتی نبود. به روایت کتاب، آقای خامنه ای از اولین کسانی بود که با مجاهدین خلق مخالف بود: «من در سال 50 وقتی کتاب شناخت را که حنیف نژاد و احمد رضایی برایم آورده بودند و تفکرات مارکسیستی را به وضوح در آن دیدم در سفری به تهران با عزت الله سحابی که وسیله ارتباط محمد حنیف نژاد با من بود، قرار گذاشتم به خانه او رفتم و همین مطلب را به او گفتم. او عینا همین پاسخ را داد. یعنی ضمن تایید اینکه پایه های فکری در مارکسیسم در افکار آنان رسوخ دارد گفت سعی من این است که این انحراف را اصلاح کنم.» (ص 132)

در این دوران آقای خامنه ای در مسجد امام حسن (ع) در مشهد تفسیر قرآن می گفتند: «آقای خامنه ای پاییز 1351 جلسات تفسیر جدیدی را در مسجد امام حسن (ع) آغاز کرد.» (ص 139) این جلسات هنگامی که تفسیر آیات درباره یهود در قرآن رسید و با مبارزات فلسطینی ها همزمان شد از سوی ساواک تعطیل شد. (ص 139) به تدریج همه جلسات روشنفکران مذهبی و روحانیون مبارز تعطیل شد. در سال 1356 علی شریعتی درگذشت. به روایت مولف ایشان سال ها بعد در حاشیه کتابی نوشت: «دکتر شریعتی در زمینه فلسفی (ماتریالیسم فلسفی) مطلق تحت تاثیر مارکسیسم نبود و تنها در زمینه اقتصادی نوعی گرایش به سوسیالیسم داشت که البته نمی توان گفت کاملا منطبق بر سوسیالیسم داشت که البته نمی توان گفت کاملا منطبق بر سوسیالیسم مارکسیست هاست.» (ص 155) از آن فراتر ایشان معتقد بودند حتی آثار پس از زندان دکتر شریعتی هم این گونه قابل تفسیر است: «وی تلاش کرد تا از وجود نقاط مشترک خود با دستگاه مانند ضدیت با مارکسیسم و انتقاد از روحانیت استفاده کند و ساواک را درباره خود به طمع بیندازد و درواقع آنها را فریب دهد و موفق شد.» (ص 155)

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:22 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
رییس سازمان تعزیرات حکومتی فرمان هشت ماده ای امام خمینی (ره) مبنای قانونگذاری و منشور کاملی برای سیاستگذاری حوزه حقوق شهروندی دانست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان تعزیرات حکومتی، دکتر علیرضا جمشیدی در همایش «حقوق شهروندی و گفتمان انقلاب اسلامی» در سخنانی تحت عنوان «حقوق شهروندی از فرمان هشت ماده ای امام خمینی تا دادرسی عادلانه»، ضمن گرامیداشت ایام الله دهه فجر و یاد امام راحل و شهدای انقلاب اسلامی، گفت: توجه به بحث حقوق بشر و حقوق شهروندی از جمله اهداف، وظایف و تکالیف انقلاب اسلامی می باشد و می باید این مقوله با قوت و قدرت در تمام سطوح جامعه محقق شوند.
رییس سازمان تعزیرات حکومتی با تاکید بر اهمیت فرمان هشت ماده ای امام خمینی (ره) گفت: اهمیت این فرمان زمانی بیشتر روشن می شود که فضای صدور آنرا با فضای امنیتی پس از یازده سپتامبر آمریکا مقایسه کنیم.
دکتر جمشیدی با اشاره به فضای سیاسی و امنیتی حاکم در سال 61 خاطر نشان کرد : فرمان هشت ماده ای امام خمینی (ره) در شرایطی صادر شد که فضای کشور بسیار متشنج و فرهنگ قانون مداری در کشور نهادینه نشده بود حوادثی نظیر کودتای نوژه، اقدامات حزب خلق مسلمان در سال 1358، شرایط جنگ تحمیلی، ترورهای وسیع در سطح کشور و مسئولان نظام از جمله شهادت آیت الله مطهری ، ترور مقام معظم رهبری ، آیت الله هاشمی رفسنجانی و شهید بهشتی و 72 تن از یارانش، شهید رجایی، رییس جمهور و شهید باهنر، نخست وزیر وقت و بسیاری از مسئولان بلند پایه نظام اسلامی، اقدامات و قیام مسلحانه منافقان علیه نظام اسلامی شرایط سختی را بر کشور حاکم کرده بود به گونه ای که هر کدام از اینها برای امنیتی کردن فضای کشور به تنهایی کافی بود. امام در چنین فضا و شرایطی فرمان هشت ماده ایی را صادر می کنند.
رییس سازمان تعزیرات حکومتی تصریح کرد: این فرمان مبنای قانون گذاری و منشور کاملی برای سیاستگذاری حوزه حقوق شهروندی وفتوایی از سوی مرجع دینی است.
دکتر جمشیدی با مقایسه فضای ملتهب سال 61 با حادثه یازده سپتامبر آمریکا و حوادث ماههای گذشته در فرانسه گفت: امام راحل در شرایطی که کشور در معرض اقدامات براندازانه قرار داشت و هرگونه نگاه سخت گیرانه بدیهی به نظر می رسید، فرمانی بسیار فراگیر و مردم محورانه را صادر کردند اما در شرایط پس از حادثه یازدهم سپتامبر شاهد هستیم که حقوق کیفری شهروندی در آمریکا به حقوق کیفری امنیت مدار تغییر یافت و اقداماتی نظیر شنود مکالمات، زندان گوانتانامو، جنگ و لشکر کشی به کشورهای دیگر و دستگیری های گسترده، فشار بر مهاجران و ... حاصل همین تغییر رویکرد حقوقی می باشد. در فرانسه هم قانون منع آمد و شد مردم و حتی قوانین مهاجرت را تغییر می دهند.
دکتر جمشیدی توجه به قانون مداری، استقلال و بی طرفی، کرامت مداری، تحصیل مشروع ادله، قانونی بودن اعمال قضایی و حفظ و احترام به حریم خصوصی شهروندان را از مهمترین بخشهای فرمان هشت ماده ای امام خمینی عنوان کرد و گفت: امام راحل در اولین بند از فرمان هشت ماده ای، بر ضرورت قانونمداری و لازم الاجرا بودن قوانین شرع مقدس اسلام تاکید دارند.
رییس سازمان تعزیرات حکومتی افزود: امام خمینی (ره) همیشه امنیت را حتی از زاویه مردم می دیدند ، مردم محوری را سرلوحه نگاه حقوقی خود قرار داده بودند و همواره کفه حقوق شهروندان را در مقایسه با حاکمیت سنگین می کردند و در واقع نگاه امام شهروندمداری بود نه امنیت گرای؛ به همین دلیل است که همواره در شرایط دشوار مانند جنگ تحمیلی و ماجرای بنی صدر، مردم با حضور در صحنه خود نقش آفرینی کردند، همانگونه که این دیدگاه را در عملکرد مقام معظم رهبری شاهد هستیم.
وی با اشاره به تاکید بر استقلال و رعایت بی طرفی در فرمان هشت ماده ای امام خمینی (ره) یادآور شد: این بخش بدین معناست که همه مردم و در همه سطوح نظام می باید در رفتار، قضاوت و بطور کلی در همه فعالیتها حقوق مردم را بصورت بی طرفانه درنظر گیرند و به هیچ عنوان تحت امیال درونی و فشارهای بیرونی قرار نگیرند.
وی در پایان یاد اور شد: فرمان هشت ماده ای امام خمینی با همه ابعاد و زوایا و اهمیت آن تاکنون به شکل شایسته مورد تحلیل و واکاوی قرار نگرفته است و ضروری است ضمن اینکه بصورت فراگیر در سطح جامعه و همچنین در سطح مدارس آموزش داده شود ، به شکل دقیق تفسیر و تحلیل شده و به زبانهای مختلف منتشر شود.
 
 
    گروه خبري   :   تعزیرات
تاریخ    :   1394/11/18
 
ساعت    :   14:07:36
 
 
 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 بهمن 1394  ] [ 5:12 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 65 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4177752 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب