کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

 

پایگاه مقاومت محمد رسول الله(ص)

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.

بیانات رهبری در مورد انتخابات

 

هرکس می تواند اظهار عقیده خودش را بکند ، اسلام جواب همه عقاید را به عهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد . از هم اکنون هم باید مطمئن باشیم رسانه های استکباری از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخن ها خواهند کفت و با تحلیل های موذیانه و القائات توام با تهدید و ارعاب تلاش خواهند نمود ذهن ها را به مسائل دیگر معطوف نمایند غافل از آنکه امت اسلامی ایران سالهاست نشان داده اند که از این هیاهوها نمی ترسند و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرتها و قدرتها می ایستند و به یاری خداوند متعال ملت شریف ایران با حضور گسترده خود انتخابات را با قدرت و قاطعیت برگزار می کنند . ( امام خمینی )

 بیانات مقم معظم رهبری (مدظله)

اهمیت انتخابات مجلس از این جهت است که حضور شما در پای صندوقهای رای بارزترین مظهر حضور مردمی است و این پشتوانه انقلاب و کشور است . (24 بهمن 1382)

 

انتخابات مجلس مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود و کشورشان است ؛ چون مجلس مرکز قانونگذاری است . قانون یعنی جاده ای که باز می شود تا مسئولان اجرایی از آن جاده حرکت کنند و با تلاش خود گوشه و کنار و زوایای کشور را آباد و اصلاح کنند . این جاده بازکنی به عهده قانون است و قانون را هم نماینده شما در مجلس وضع می کند . (24بهمن1382)

 

انتخابات یک نمایشگاه است برای نشان دادن عزم و رشد ملی ملت ایران ، استقامت ملت ایران ، دانائی و هوشیاری ملت ایران ، پایبندی ملت ایران به نظام مردم سالاری دینی (12 دی 1386)

 

مردم می دانند که حضور آنها در انتخابات مایه ی قدرت و ابهت بین المللی آنهاست . دشمنان این را نمی خواهند . آنها می خواهند مردم در انتخابات شرکت نکنند تا این نشانه ی رو گردانی مردم از نظام اسلامی باشد و نظام اسلامی به این وسیله ضعیف بشود و آنها بتوانند به ملت و کشور و دولت و همه فشار وارد کنند . (22 اسفند 1386)

 

انتخابات یک عرصه ظهور و بروز وحدت ما ، عقلانیت ما ، شعور ملی ما میتواند قرار بگیرد . بعضی خیال می کنند انتخابات ، زمزمه های انتخابات ، فضای انتخاباتی  ، مایه ی اختلاف است ؛ نه ، میتوانند مایه ی اتحاد باشد ؛ می تواند تشجیع کننده ی به سرعت عمل و پیشرفت باشد ، با رقابت مثبت (21 مهر 1386)

 

انتخابات مانع توطئه ها و جلوگیر خباثتهای دشمنان نسبت به این کشور است  ؛ لذا می خواهند انتخابات برگزار نشود . این راهبرد کلی آنهاست . (15 بهمن 1382)

 

انتخابات اگر به صورت مطلوب انجام گیرد ، آینده را تضمین و امنیت کنونی را هم تامین می کند . انتخابات مطلوب کدام است؟ انتخابات مطلوب انتخاباتی است که سالم ، آزاد و طبق قانون برگزار شود ؛ انتخاباتی که مردم با شور و نشاط در آن شرکت کنند ؛ انتخاباتی مه به عنوان وظیفه دینی ، همه مردم خود را موظف به برگزاری باشکوه آن بدانند . این انتخابات می تواند به معنای حقیقی کلمه ، مجلسی مطلوب برای کشور تدارک ببیند . (25 آذر 1382)

 

انتخابات ، فقط یک پدیده سیاسی نیست . انتخابات ، مظهر حضور مردم ، مظهر احقاق حق و مظهر توانایی و اقتدار ملی برای یک کشور است . از نظر مردم دنیا و تحلیلگران و سیاستگذاران عالم ، آن نظامی مستحکم است که تعداد بیشتری از مردمش در هنگام انتخابات پای صندوقها بیایند و رای بدهند . این نشانه استحکام یک نظام است . (26 بهمن 1378)

 

مسئله ی انتخابات خیلی مهم است . یکی از نمونه های عظمت این نظام ، همین انتخابات است . برای همین هم هست که انتخابات ملت ایران این پدیده ی به این وضوح را انکار می کنند . مردم سالاری ، این چیزی واضح را که وابسته ی به انتخابات مردمی است دشمنان عنود و لجوج انکار می کنند . چرا ؟ چون می دانند که این یکی از آن شاخصه های مهم پیروزی ملت ایران است . (19 دی 1386)

 

مجلس قوه ی مفکر ه ی کشور است . فکر در لباس قانون تجلی می کند ،بعد در سراسر وجود کشور سریان و جریان پیدا میکند. چیزی که دائم باید در نظر باشد، این است که ببینیم فکر این قوه مفکره اولا نسبتش با ارزشهای اساسی انقلاب چیست . ثانیا نسبتش با جامعه ، با مشکلات کشور و با نیازهای مردم چیست . یک نگاه به مبدا،یک نگاه به منتها ، یک نگاه به خاستگاه ، یک نگاه به هدف ، این باید روشن باشد . اگر این شد ، آن وقت قوانین ، هم اصیل خواهد بود ، درست خواهد بود ، صحیح خواهد بود ، هم کارآمد خواهد بود . (3 تیر 1388)

 

یکی از مهمترین ارکان نظام ، مجلس شورای اسلامی است . اگر در مجلس نمایندگان مومن ، با اخلاص و توانمند حضور داشته باشند ، مجلس خیلی از گره ها را می تواند باز کند . (18 دی 1382)

 

طبق قانون اساسی ما، مجلس ناظر بر دولت است . اگر دولت در جایی بد و یا کج حرکت کند ، پا در راه نادرستی بگذارد و خدای نکرده سوء استفاده ای بشود و فسادی به وجود آید ، مرکزی که می تواند جلو فساد و انحراف را بگیرد ، مجلس است ببینید . چقدر مهم است ! (24 بهمن 1382)

 

شان مجلس عبارت است از قانونگذاری و نظارت کردن ، هم قانون خوب بگذارند که مجریان دستشان باز باشد و بتوانند برای مردم کار کنند ، خدمت کنند .(22 اسفند 1386)

 

مجلس با آراء مردم تشکیل می شود . هرچه آراء بیشتر باشد، مجلس قویتر خواهد شد . شما وقتی کسی را صالح و شایسته دانستند و او را به مجلس فرستادید، توانسته اید بخشی از توان خود را در ساختن و پیشرفت آینده به کار بگیرید؛ اهمیت مجلس از این جاست .  (24 بهمن 1382)

 

مجلس جایگاه بسیار مهمی است ؛ خانه ملت است ؛ تجلیگاه عزت ملی ماست ؛ می تواند عزت اسلامی و عزت ملی ما را به دنیا نشان دهد ؛ تامین کننده منافع عمومی است . با قوانین مجلس است که مسئولان می توانند حرکت کنند و پیش بروند. مجلس می تواند حافظ امنیت ملی باشد؛ می تواند سد مستحکمی در برابر تعرض دشمنان و طمع ورزی بیگانگان باشد . خصوصیات یک مجلس مطلوب این است . (25 آذر 1382)

 

مجلس، عصاره ملت است ؛ مظهر حکومت مردمی است ؛جایگاه تعیین مسیر حرکت دولت و ملت است؛ مظهر خواستهای مردم در زمینه سیاستهای گوناگون چه داخلی و چه خارجی است؛ امید مردم است؛ معتمد مردم است؛ پشتیبان دولت است؛ راهگشای کارهای اساسی برای مسئولان نظام و کارگزاران کشور است . اینها مسائلی است که امروز بحمدالله در کشور ما عینیت پیدا کرده است و بیان آنها حرف تازه ای نیست .  (10 خرداد 1387)

 

مجلس باید مجلسی باشد که بتواند در مقابل زورگوییها و زیاده خواهیها و مرعوب کردنها و تطمیع کردنهای قدرتمندان جهانی بایستد و مصالح کشور و ملت را محاسبه کند و دنبال آن برود.  (26 بهمن 1378)

 

یکی از مسائل مربوط به بایدها و نبایدهای مجلس، این است که ذره ذره وقت آن، قیمت دارد . شغل نمایندگی ، اعز از مشاغل دیگر و قیمت وقت مجلس، حتی از تحصیل علم بالاتر است؛ چه رسد به تحصیل مال یا تامین آتیه!در داخل مجلس، همه اهتمام باید به کاری باشد که در صحن مجلس یا در داخل کمیسیون می گذرد.این، اساس قضیه است . (8 خرداد 1374)

 

ملت ایران وقت انتخابات که میرسد، احتیاج به بصیرت دارد؛ نگاه کند ببیند دشمن چه موضعی گرفته است در قبال این حرکت عظیم مردمی؛ حواس خود را جمع کند، تصمیم درست بگیرد. این هم وظیفه ی ما مردم است که بایستی مراقب کنیم . (19 دی 1386)

 

اینکه من بر حضور مردم اصرار می کنم به خاطر این است که این وظیفه شرعی و وجدانی و عقلانی است ؛ چون مجلس وقتی قانون تصویب کرد ، همه باید تسلیم آن قانون باشیم ، پس شما باید در ایجاد آن مجلسی که می خواهد این قانون را تصویب کند ، نقش ایفا کنید. اگر خودتان را کنار بکشید، این کنار کشیدن هیچ مشکلی را حل نمی کند؛ باید وارد میدان شوید. اگر تلاشتان را کردید و آنچه را که خواستید نشد، شما تلاشتان را کرده اید؛ وظیفه تان را انجام داده اید . (26 آذر 1382)

 

شما می توانید با رای دادن خودتان، شخص مومن صالح را به مجلس بفرستید. آن کسی که به مجلس رفت،در هنگامه حساس آن جایی که رای یک نماینده می تواند سرنوشت کشور یا یک قشر، یا سرنوشت اقتصاد را معین کند زای او کارساز خواهد بود . لذا هیچ وقت کسی نگوید که رای من چه تاثیری دارد. مهم این است که در روز انتخابات، ان شاءالله همه مردم بروند و رای بدهند و انتخابات را پرشور و پررونق کنند .  (26 بهمن 1378)

 

همه توجه کنند که این انتخابی که ما می کنیم ، یک جا بایست جواب آنرا بدهیم . اینطور نیست که بگوییم حالا ما یا اصلا انتخاب نمی کنیم ، یا انتخاب می کنیم و کسی چه می فهمد! اما خدای متعال که تشخیص می دهد. ما باید جواب او را بدهیم . ما باید محاسبه کنیم ، تحقیق کنیم .بررسی کنیم و معیارها را ملاحظه نماییم، تا بتوانیم به خداوند پاسخ دهیم. اگ ر انسان نمی تواند، از اشخاصی که مورد اعتماد هستند، از کسانی که انسان می تواند در مسائل مهم در مسائلی که باید به خدا جواب داد به آنها اعتماد کند ، استفسار نماید؛ اشکالی هم ندارد.  (26 بهمن 1378)

 

شما که می خواهید بروید پای صندوق رای و رای بدهید، هدفتان این باشد که یک مجلسی تشکیل بشود پایبند به همین مبانی انقلاب و ارزشهای انقلاب. نماینده ، متدین ، امین ، معتقد به عدالت اجتماعی استقرار عدالت در سرتاسر کشور متنفر از فساد در هر بخشی و در هر طبقه ای از طبقات مسئولین، معتقد به عزت جمهوری اسلامی ؛ مجلس باید یک چنین مجلسی باشد.  (22 اسفند 1386)

 

باید ما هوشیار باشیم؛ آحاد ملت باید هوشیار باشند. نماینده ی متدین ، امین ، طرفدار عدالت ، مخالف با فساد ، طرفدار حقوق محرومین ، پایبند به مبانی اسلام و ارزشهای اسلامی و خط امام؛ یک چنین نماینده ای را بفرستید مجلس؛ آنوقت مجلس مقتدر خواهد شد، عزتمند خواهد شد. تشخیص این برای همه البته آسان نیست، ولی باید تحقیق کرد، باید به آدمهای مطلع، آدمهای خبره، آدمهای مطمئن مراجعه کرد.  (22 اسفند 1386)

 

مردم وظیفه دارند در انتخابات شرکت کنند و نامزدهای صحیح را پیدا و آنها را انتخاب نمایند . مردم وظیفه دارند به ملاکهای دینی و شرعی و انقلابی نگاه کنند؛ به روابط قوم و خویشی و ایل و طایفه ای و اینطور چیزها نگاه نکنند. ببینید واقعا چه کسی با معیارهای الهی و انقلابی، مناسبتر و به آن نزدیکتر است، او را برگزینند و با شور و شوق به عنوان یک وظیفه در این کار دخالت کنند. کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تعویض کنند.کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی  دارند و آبرویی پیش مردم دارند مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. در معرفی نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه کنند که هیچ رابطه ای را غیر از رابطه دینی و الهی و وظیفه شرعی دخالت ندهند.  (14 بهمن 1374)

 

به مردم عزیزمان عرض کنم: در هر جا که شرکت می کنید؛ به همان تعداد لازم اسم بنویسید. این بهتر است؛ زیرا ای بسا شما اسم کسی را که بنظرتان صالح است ننویسید و آن فرد صالح ، از انتخاب شدن محروم شود. در فهرستها نگاه کنید و کسی را که واقعا می پسندید و می دانید صالح است ، انتخاب کنید.  (17 اردیبهشت 1371)

 

مردم تحقیق و مطالعه کنند؛ از روی احساس وظیفه به پای صندوقهای رای بروند و از روی احساس وظیفه، نام کسانی را که گزینش کرده اند، به صندوقهای رای بیندازند. مجلس، این گونه درست می شود و سپس دولت به وجود می آید و به پیش می رود. این، امتحان بزرگ و کار مهمی است. امیدواریم این بار هم ملت ایران، با اقدام قاطع خود ، مشت محکمش را به دهان یاوه گویان بزند، که خواهد زد و جهانیان خواهند دید که ایران مسلمان، ایران انقلابی و ایران متعهد، یعنی چه!  (16 اسفند 1374)

 

مردم عزیزمان در سراسر کشور این رفتارها را در نامزدهای انتخابات تفرس کنند، دنبال کنند، دقت کنند. نامزد انتخابات باید با قصد خدمت وارد شود. اگر با قصد قدرت طلبی و جمع کردن پول و مسائل گوناگون و انگیزه های ناسالم دیگر وارد شود، به کشور خدمت نمیکند.    (19 دی 1390)

 

نامزد انتخابات باید با انگیزه ی خدمت وارد شود؛ این را باید تشخیص داد، باید فهمید، باید حدس زد. اگر چنانچه نامزدها به مراکز ثروت و قدرت متصل شوند، کار خراب می شود؛ همچنان که امروز در به اصطلاح دموکراسی ها دنیا، در آمریکا و غیر آمریکا این رسم هست، کمپانی ها و پولدارها به نامزد انتخابات در ریاست جمهوری یا در انتخابات کنگره پول می دهند، ولی او در مقابل آنها متعهد است.  (19 دی 1390)

 

آن نماینده مجلسی که با پول فلان شرکت و فلان کمپانی و فلان ارباب و فلان پولدار توی مجلس بیاید، مجبور است آنجائی که آنها لازم میدانند، قانون جعل کند، قانون بردارد، توسعه و تضییق در قانون بکند. این نماینده به درد مردم نمی خورد. نه باید به مراکز ثروتهای شخصی متصل بود، و نه به طریق اولی به ثروتهای عمومی. کسی بیاید از پول  بیت المال مصرف کند، برای اینکه به وکالت مجلس برسد؛ این دو برابر اشکال دارد، اشکال مضاعف دارد. اینها را باید مردم مراقب باشند.  (19 دی 1390)

 

هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزه های انتخابیه این است که دقت کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دینداری و آمادگی برای حضور ر میدانهای انقلاب؛ دردشناس ترین و دردمندتربن نسبت به نیازهای مردم را انتخاب کنند.  (12 دی 1386)

 

نماینده باید متدین باشد؛ انسانهای متدین می توانند مورد اعتماد قرارگیرند. نماینده باید انقلابی باشد؛ روحیه و نشاط و امید و قوت و روحیه انقلابی در او وجود داشته باشد تا بتواند راههایی را که به نظر بن بست می رسد، بشکافد و پیش برود. نماینده باید خدوم، امتحان داده ، با کفایت ، برنامه دار، خوشنام و جوانگرا باشد و به جوانان اعتقاد داشته باشد. چنین افرادی در هر جای کشور حضور دارند، باید خود را موظف بدانند و بروند نامزد شوند.  (25 آذر 1382)

 

نماینده باید متدین باشد. بی دینی و بی تقوایی چیز بدی است؛ هرجا باشد، انسان را آسیب پذیر می کند. اگر در جای حساس باشد، آسیب پذیری آن بسیار گران تمام خواهد شد. نماینده باید کارآمد هم باشد. بعضیها متدین هستند،اما از آنها کاری ساخته نیست . باید به گونه ای باشند که بتوانند وظایفی را که بر عهده شان قرار دارد، انجام دهند. سوم اینکه دلسوز مردم بخصوص طبقات محروم باشد و برای آنها کار و فکر کند .   (24 بهمن 1382)

 

ملت، ملت شجاع و آزاده ای است؛ ملتی است که تهدید قدرتهای متکبر جهانی او را به عقب نمی نشاند؛ بنابراین نماینده او هم باید شجاع باشد و نترسد؛ شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق. اگر خودتان توانستید کسانی را بشناسید که دارای این خصوصیات باشند، بروید به آنها رای دهید.  (24 بهمن 1382)

 

کسانی که این نظام و قانون اساسی را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستی بدانند که از نظر این ملت آمدن آنها به مجلس خطاست. معلوم است کسانی که این قانون اساسی و این ملت و کارها و شعارها و راه اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانی که نظام، اسلام، قانون اساسی و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآمیز.   (18 دی 1382)

 

اگر نماینده ای بی علاقه به انقلاب و کشور و بی اعتقاد به قانون اساسی به مجلس راه پیدا کند که مصالح این کشور برایش مهم نباشد؛ دشمنیهای استکبار جهانی را نفهمد، دلش بخواهد که از استکبار جهانی تملق بگوید و در روزنامه ها و مجلات وابسته به صهیونیستها اسمش را درشت بنویسید و بگویند فلانی با سیاست نظام جمهوری اسلامی مخالفت کرد؛ چنین نماینده ای مجلس را خراب می کند، ملت را خراب می کند، کشور را هم خراب می کند؛ پس بدرد نمی خورد.   (20 بهمن 1374)

 

و اما در باب وظایف نمایندگی. آنگونه که بنده از مجموع قانون اساسی و مفاهیم و معارفی که در انقلاب ما هست و همه چیزهایی که ما را در این باب کمک می کند فهمیده ام، وظیفه اصلی در نمایندگی، قانونگذاری است . البته نظارت بر اجرا و از قبیل چیزها هم هست. آنها هم بسیار مهم است . اما چیزی که رکن اداره کشور است، عبارت است از وضع قوانین.  (20 خرداد 1371)

 

بیان مشکلات حوزه انتخابیه، البته کار خوبی است و اگر به شکل صحیحی انجام گیرد، مفید است. اما اینکه ما خیال کنیم که نماینده فلان شهر و فلان حوزه انتخابیه بودن، معنایش این است که بیاییم و بگوییم " آنجا آسفالت ندارد " یا " آب ندارد" یا " دانشگاه ندارد" یا چه و چه، این وظیفه نمایندگی نیست . شما باید قانون را بگذارید که بتواند امور همه جای کشور را متکفل شود .  (20خرداد 1371)

 

باید مراقبت کرد. سفارش این را کردن ، سفارش آن را کردن ، موافقت اصولی برای این ، اقدام برای آن ، با فلان سرمایه دار مذاکره و تفاهم کردن ، فریب فلان آدم را خوردن . . . غرض ، این چیزها، چیزهایی است که با حیثیت و آبروی نمایندگی مناسبتی ندارد.  (20خرداد 1371)

 

در مورد مسئولیت نمایندگان مجلس، به شکل قانون و قانونگذاری تجلی می کند. بایستی دو خصوصیت آرمانگرائی و واقع بینی را در نظر داشت . نگاهتان نگاه آرمان گرا باشد. از آرمانها پایین نیائید، کوتاه نیائید. نگاه باید نگاه آرمانی باشد، منتها با توجه به واقعیت.   (18 خرداد 1389)

 

وظیفه ی نظارت بر شورای نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جمله ی کارهای بسیار بزرگ و مهمی است که در قانون اساسی بر عهده ی شورای نگهبان گذاشته شده است . اگر نظارت شورای نگهبان نباشد، و اگر تایید صحت انتخابات به وسیله شورای نگهبان انجام گیرد، اصل انتخابات زیر سوال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد.  (20تیر 1386)

 

کاری که شورای نگهبان انجام می دهد، بسیار کار مهمی است.این کار خلاصه اش عبارت از این است که کسانی که بناست برای کشور و ملت تصمیم بگیرند و سرنوشت کشور به دست اینها اده می شود، از صلاحیت لازم برخوردار باشند. نمیشود هر کسی را مسلط بر سرنوشت مردم کرد. نمیشود به هر کسی با هر کیفیتی در رفتار و اخلاق و عقاید و سلائق و ممشا و معلومات و معرفت و اینها، اجازه داد که برای اداره ی یک کشور هفتاد میلیونی،با این عظمت، با این تاریخ، بیاید قانون بنویسد؛ او را الزام کند که باید تو اینطور بکنی، اینطور نکنی؛ این شرائطی دارد.  (20تیر 1386)

 

آن کسانی که بناست برای این کشور قانون بنویسند، یعنی حرکت قوه ی اجرائی را و قوای عامله ی کشور را ریل گذاری کنند و بگویند قطار دولت باید از ریل عبور کند، در واقع سرنوشت کشور دست اینهاست. نمیشود هر کسی بدون صلاحیتهای لازم در این مسند حساس بنشیند؛ صلاحیتهائی لازم است .   (20 تیر 1386)

 

این صندوقها امانت ملت ایران است؛ در واقع ناموس ملت ایران است که دست شما سپرده شده است . پس با کمال دقت و مراقبت و در حقیقت شاید با اعمال نوعی وسواس در کار، مواظب باشند که آنها را حفظ کنند؛ به شکل درستی آنها را شمارش کنند و آن چنان که هست، آنها را به افکار عمومی عرضه کنند. یعنی هیچ مصلحتی را از این بالاتر به حساب نیاورند و همانی را که مردم رای دادند، از صندوقها بیرون بیاورند و اعلان شود.  (18 اسفند 1374)

 

اثبات صلاحیت، امضای صلاحیت یا رد صلاحیت، یک وظیفه است. اگر این را از مجموعه ی فعالیتهای نظام برداریم، چیزی برای نظام باقی نمیماند. چطور اجازه بدهند یک آدمی که از لحاظ عقیده ، اغتقاد محکمی به مبانی نظام ندارد؛ از لحاظ ممشای عملی، یک انسان سالم و مستقل و دارای روش و اخلاق مستقیمی نیست؛ از لحاظ سیاسی، دلبستگی او به مسائل کشورش و مردم کشورش کمتر از دلبستگی او به مصالح بیگانگان است، فرضا بیاید در راس دستگاه اجرائی یا در مسند قانونگذاری قرار بگیرد؟ این کار جایر است؟ نظارت شورای نگهبان در مسائل انتخابات ، یکی از مهمترین کارهائی است که انجام می دهد؛ کار بسیار مهمی است .   (18 اسفند 1374)

 

معیار صلاحیت کاندیدا عبارت است از مقررات و قانون. سلائق نباید دخالت کند. گرایش سیاسی ، گرایش گروهی، گرایش جناحی نباید دخالت کند. سفارش و توصیه نباید دخالت کند. معیار بایستی بین خود و خدا، همان معیار قانونی باشد. اگر چنانچه بنا شد که با نظر اشخاص و افراد و مصلحت اندیشی این و آن ، معیارها و ضابطه ها به هم بخورد، دیگر ضابطه ای باقی نخواهد ماند.ضابطه مقدم است بر هر مصلحت اندیشی، بر هر نگاه و دید و بینش.  (20تیر 1386)

 

این بحث نظارت استصوابی و این چیزهایی که باز هم رویش جنجال می کنند، ازآن جنجالهای بسیار بی مبنا و بی ریشه ای است که هدفش تضعیف شورای نگهیان و در واقع نفوذ دادن عناصر مخالف با اسلام و مخالف با امام و مخالف با نظام جمهوری اسلامی در ارکان قانونگذاری است. مانعشان شورای نگهبان است . فکر می کنند همان بلایی که یک روز سر آن هیأت علمای طراز اول آوردند، به این وسیله می توانند بر سر شورای نگهبان هم بیاورند، که البته نخواهند توانست و مطمئنا چنین چیزی تحقق پیدا نخواهد کرد.   (15 اردیبهشت 1378)

 

در هیچ نظام مستحکم عقلائی ای شاید نشود فرض کرد و پیدا کرد جائی را که برای مراقبت و نظارت بلر اجرای اصول حاکم بر آن نظام، دستگاهی وجود نداشته باشد؛این، همه جائی است . البته اصول حاکم بر هر نظامی ، ارزشهای معتبر در هر نظامی ، با هم متفاوت است ؛ ولی تقریبا در همه جا دستگاهی وجود دارد که تدکید کند، امضا کند، تصدیق کند که کاری که دارد به وسیله حکومت انجام می گیرد، برروی خط ارزشها و در جهت اهداف آن نظام است. حالا بعضی جاها اسمش را میگذارند دادگاه قانون اساسی، بعضی جاها مثلا پاسدار قانون اساسی- از این قبیل تعبیرات دارند- اینجا شورای نگهبان است.     (20 تیر 1386)

 

نمیشود هر کسی بیاید در مسند حساس نظام قرار بگیرد ؛ صلاحیتهائی لازم است . این صلاحیتها را کی باید تشخیص بدهد؟ آیا جایی لازم نیست که تشخیص بدهد این صلاحیتها در این اشخاص هست یا نیست ؟ بدیهی است و واضح است که دستگاهی لازم است؛ این دستگاه، همین دستگاه شورای نگهبان و واسطه های نظارتی ای است کع این دستگاه دارد. ببینید که این کار چقدر مهم است . وقتی فهمیدیم چقدر مهم است ،آنگاه می فهمیم که چرا بعضی از جریانهائی که دل خوشی با نظام اسلامی ندارند ، اینقدر به این کار حمله می کنند ، هجوم می برند و علیه آن تبلیغات می کنند. دستگاه های تبلیغاتی بیگانه هم که کارشان همین است . همیشه و بخصوص در وقتی که انتخاباتی وجود دارد، یکی از حرفهای دائم التکرار اینها همین مسئله نظارت و شورای نگهبان و رد صلاحیت و اینهاست.   (20تیر 1386)

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 9:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 


فراز هايي از فرمايشات امام خميني (ره)درمورد انتخابات




انتخابات مال همه مردم است

12 اسفند 1390 نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در كشور برگزار مي‌شود و مردم براي انتخاب 290 نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به پاي صندوق‌هاي اخذ راي خواهند رفت.

بدون شك يكي از مؤلفه‌هاي مهم و تاثيرگذار مشاركت گسترده مردم در ادوار گذشته انتخابات مجلس شوراي اسلامي و ديگر انتخابات كشور، چراغ راه قراردادن رهنمود‌هاي حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب در طول سه دهه گذشته بوده است، موضوعي كه برگزاري انتخابات باشكوه و سالم سه دهه گذشته انقلاب در تاريخ زرين نظام جمهوري اسلامي ايران، گواهي بر اين مدعاست.

با نزديك‌شدن زمان برگزاري انتخابات مجلس نهم تلاش شده است از ميان بيانات امام(ره)، بخش‌هايي انتخاب شود و در هر بخش، اهميت و جايگاه مجلس شوراي اسلامي، اهميت شركت در انتخابات و ويژگي نمايندگان منتخب مردم ارائه گردد كه در آن بدون در نظرگرفتن زمان، فقط بر اهميت موضوعي سخنان حضرت امام(ره) درباره انتخابات تاكيد شده است.

بيانات امام خميني‌(ره) در مورد شركت در انتخابات مجلس

*رهبر كبير انقلاب در بياناتشان در جمع مديران و كاركنان صدا و سيما در 9‌/‌12‌/‌1362 فرمودند:

‌‌ـ‌ انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان، دست خودشان است و انتخابات براي تحصيل سرنوشت شما ملت است. ( صحيفه نور، جلد 18،ص 245)

* سخنراني در جمع دانشجويان عضو دفتر تحكيم وحدت 6‌/‌9‌/‌1361:

‌‌ـ ‌... به زن و مرد سفارش مي‌كنم كه هركس به حد قانوني رسيده است... در اين انتخاب شركت كند و افرادي كه پيشنهاد مي‌شود و انتخاب شده است يعني پيشنهاد شده است، هر يك را كه خواستند، به او راي بدهند لكن شركت كنند. (صحيفه نور، جلد 17، ص 89)

* پيام به ملت ايران 12‌/‌5‌/‌1358:

‌‌ـ‌ ملت شريف و مبارز ايران، دشمنان اسلام و نهضت، در خارج و داخل تبليغات زهرآگين خود را شروع كرده اند و چنين وانمود مي‌كنند كه مردم در اين انتخابات بي‌تفاوتند و به سردي و سستي گراييده‌اند.

مي‌خواهند شما را متهم كنند كه از جمهوري اسلامي رو برگردانده‌ايد. از شما ملت مبارز انتظار دارم كه با شركت همگاني خود ياوه‌سرايان را رسوا كنيد. (صحيفه نور، جلد 8، ص223)

* بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان 20‌/‌9‌/‌1362:

‌‌ـ‌ مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادي را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب را مي‌خواهند، همه در انتخابات شركت كنند و در صحنه حاضر باشند. (صحيفه امام، ج18 صص 243و244)

* سخنراني در جمع روحانيون تهران 10‌/‌4‌/‌1360:

‌‌ـ‌ نگوييد كه ديگران رأي مي‌دهند، من هم بايد رأي بدهم، تو هم بايد رأي بدهي، آن روستايي هم كه در كنار مزرعه خودش كار مي‌كند، بايد رأي بدهد. تكليف است، اين يك تكليف الهي است. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص 233)

* پيام به ملت ايران 21‌/‌12‌/‌1358:

‌‌ـ عزيزان من كه اميد نهضت اسلامي به شماست، در روز تعيين سرنوشت كشور به پاخيزيد و به صندوق‌ها هجوم آوريد و آراي خود را در آنجا بريزيد. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص 232)

* پيام حضرت امام خميني به ملت ايران 23‌/11‌/1358:

‌‌ـ‌ من انتظار دارم كه وحدت كلمه خود را حفظ و در انتخاب وكلاي خود رضاي حق را بر رضاي خود مقدم داريد. (صحيفه امام، جلد 12، ص 149)

بيانات امام خميني(ره) در مورد اهميت مجلس

بنيانگذار انقلاب در سخنرانى خود در جمع دانشجويان عضو دفتر تحكيم وحدت و اهميت انجمن‌هاى اسلامي در 6‌/‌9‌/‌1361 فرمودند:

‌‌ـ‌ مجلس در رأس همه امور واقع است، بايد تأييد بكند ملت و هيچ وقت اين‌طور نباشد كه تضعيف بكند و من اميدوارم كه ملت توجه كامل داشته باشد و اين تحكيم وحدتى كه شما در نظر داريد، باز موفق بشويد و ملت موفق بشود كه در بين همه افرادى كه در كشور هست، بين همه افرادى كه مشغول خدمت هستند، تحكيم وحدت بشود و همه آنها مشغول كار باشند و دلگرم مشغول كار باشند. موجب سستى و سردى فراهم نشود، موجب دلگرمى باشد ملت براى مجلس و دولت تا اين‌كه بتوانند انجام خدمت بكنند. (صحيفه امام، ج‏17، ص: 115)

* سخنرانى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى در 6‌/‌3‌/‌1360:

‌‌ـ‌ اين مجلس ماحصل خون يك جمعيتى است كه وفادار به اسلام بودند و اين مجلس عصاره زحمت‌هاى طاقت فرساى اين ملت مسلمان بوده است‏. (صحيفه امام، ج‏14، ص، 370)

* سخنراني در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 24‌/‌7‌/‌1364:

‌‌ـ‌ هيچ‌كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتي بكند و مجلس حقش است كه موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص 240)

* پيام به ملت ايران در پنجمين سالگرد پيروزي انقلاب 22‌/‌11‌/‌1362:

‌‌ـ‌ مجلس محلي است كه اكثريت مسائل قاطع مهم كشور بي‌واسطه يا با واسطه به آن وابسته است. هرچه به سر اين ملت مظلوم در طول زمان پس از مشروطيت تا دوره آخر انتصابات ستمشاهي آمد به طور قاطع از مجلس‌‌هاي فاسد بود كه ملت در انتخاب نمايندگانش يا هيچ دخالت نداشت و يا دخالت بسيار ناچيزي داشت. (صحيفه امام، ج 18، ص335)

* سخنراني در جمع فرمانداران، بخشداران و اعضاي شوراهاي روستايي 13‌/‌10‌/‌1362:

‌‌ـ‌ شما فرمانداران و بخشداران و همين طور اشخاص محترمي كه انجمن‌هاي اسلامي را در سراسر كشور دارند، همه‌تان موظفيد به اين‌كه در اين امر دقت بكنيد كه خوب انجام بگيرد. مبادا خداي نخواسته تقلبي در كار بيايد، مبادا خداي نخواسته يك اشخاص نابابي خودشان را عوضي جا بزنند كه از اين معاني بسيار خواهد بود. (صحيفه امام، ج18، ص285)

* پيام به ملت ايران 11‌/‌1‌/‌1367:

‌‌ـ‌ گمان نمي‌كنم كه نقش و اهميت انتخابات و مجلس شوراي اسلامي بر كسي پوشيده باشد. بحمدالله هرچه از عمر با بركت انقلاب شكوهمند اسلامي مي‌گذرد مردم مسلمان و متعهد كشورمان به اهميت حضور و نقش تعيين كننده خود در تمامي صحنه‌هاي انقلاب آشناتر مي‌شوند و راز دوام و بقا و استحكام قيام الهي خود را بهتر كشف مي‌نمايند. (صحيفه امام، ج21،ص9)

بيانات امام خميني(ره) در مورد ويژگي نمايندگان منتخب مردم

* پيام به ملت ايران 11‌/‌1‌/‌1367:

‌‌ـ‌ مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگاني راي دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسؤوليت كنند و طعم تلخ فقر را چشيده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنج‌ديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزه‌جو، اسلام پاك‌طينتان عارف و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدي(ص)‌ باشند و افرادي را كه طرفدار اسلام سرمايه‌داري، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بي‌درد، اسلام منافقين، اسلام راحت‌طلبان، اسلام فرصت‌‌‌طلبان و در يك كلمه، اسلام آمريكايي هستند طرد نموده و به مردم معرفي نمايند. (صحيفه امام، ج 21، ص11)

وصيتنامه سياسى‌‌ ـ‌ الهى‏ امام‌(ره):

‌‌ـ‌ ملت در هر دوره از انتخابات وكلاي داراي تعهد به اسلام و جمهوري اسلامي كه غالبا متوسطين جامعه و محرومان مي‌باشند و غيرمنحرف از صراط مستقيم به سوي غرب يا شرق و بدون گرايش به مكتب‌هاي انحرافي و اشخاص تحصيلكرده و مطلع بر مسائل روز و سياست‌هاي اسلامي به مجلس بفرستند. (صحيفه امام، ج‏21، ص: 420)

بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان 20‌/‌9‌/‌1362:

‌‌ـ ‌... مردم افرادي را كه تعيين مي‌كنند بايد سعي در شناسايي آنها نموده و قبل و بعد از انقلاب‌شان را در نظر بگيرند و بعد رأي دهند، پس مسأله خوب بودن خود شخص است، نه اين‌كه از يك دسته خاصي باشد. نه اين‌كه اهل علم باشد، حزبي باشد، بازاري باشد، اينها ديگر شرط نيست... .

( صحيفه امام، جلد 18، ص 243)

* پيام به ملت ايران (انتخابات مجلس شوراى اسلامى) در 23‌/‌11‌/‌1358:

‌‌ـ‌ من متواضعانه از شما مي‌خواهم كه حتي‌الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد. اشخاصي اسلامي، متعهد، غيرمنحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص 234)

* پيام به ملت ايران (انتخابات مجلس شوراى اسلامى) در 21‌/‌12‌/‌1358:

‌‌ـ‌ اميد است ملت مبارز متعهد به مطالعه دقيق در سوابق اشخاص و گروه‌ها، آراي خود را به اشخاصي دهند كه به اسلام عزيز و قانون اساسي وفادار باشند و از تمايلات چپ و راست مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد به قوانين اسلام و خيرخواهي امت معروف و موصوف باشند. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص 235)

* پيام راديو ‌‌ـ‌ تلويزيونى به ملت ايران (مسووليت ملت در انتخابات مجلس) در22‌/‌12‌/‌1358:

‌‌ـ‌ امروز همه بايد با هم پاي صندوق‌ها برويم و همه با هم اشخاص متعهد مسلم، كساني كه نه گرايش چپ دارند، نه گرايش راست دارند، نه ما را مي‌خواهند به آنها بفروشند، نه ما را مي‌خواهند به آن طرف بفروشند، اين اشخاص را تعيين كنيد تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلامي، سرنوشت صحيح باشد. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص235)

* سخنرانى در جمع خانواده‏هاى شهداى هفتم تير (هوشيارى در مقابل توطئه‏ها) در11‌/‌4‌/‌1360:

‌‌ـ‌ دنبال اين باشيد كه يك نفر صددرصد مكتبي، اسلامي، در خط اسلام، براي رياست جمهور انتخاب كنيد. (انتخابات و مجلس در كلام و پيام امام خميني‌(ره)، موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني‌(ره)، تهران، سال 1370، ص235)

* سخنرانى در جمع فرمانداران، بخشداران و اعضاى شوراهاى روستايى‏ 13‌/‌10‌/‌1362:

‌‌ـ‌ به مردم عرض مي‌كنم شركت كنيد در اين انتخابات و تميز دهيد اشخاصي را كه لايق‌اند براي اين مقام. مقدرات كشورتان را به دست كساني بدهيد كه براي كشور شما مفيدند از حيث سياست، از حيث اقتصاد، از حيث همه چيز. اگر مسامحه كنيد و امروز هم كسي نفهمد، خدا هست، خدا مي‌داند و مي‌بيند. ( صحيفه امام، ج18، ص286)

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 9:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
رهنمودهاي امام خميني درباره حضور مردم در صحنه و معيارهاي انتخابات




 

انتخابات بستر حضور گسترده مردم و تجلي گاه تكرار حماسه پرشور ملتي است كه نهضتي عظيم را به رهبري مصلح و انقلابگر بزرگ قرن حضرت امام خميني به ثمر رسانده است و براي شكل گيري و بقاي نظام حكومتي برخاسته از آن در عرصه هاي گوناگون مقابله با قدرت هاي استعماري و اذناب و ايادي داخلي آنها به دفاع پرداخته است . اينك اين مردم ديگربار در صحنه انتخابات حاضر مي شوند تا انقلاب اسلامي را تداوم بخشند و بقاي نظام اسلامي را تضمين كنند و راه امام خميني را كه احياگر دين و عزت بخش مسلمين و منادي بزرگ آزادي و استقلال است تداوم دهند. براي انجام انتخابات صحيح و موفق و برتر رهنمودهاي امام خميني همچنان مشعل راه ملت مسلمان ايران مي باشد.



اگر يك نفر آدمي باشد كه فيلسوف باشد يك آدمي باشد كه تمام عالم را در تحت سيطره علمي خودش برده باشد لكن جمهوري اسلامي را نمي خواهد اين را تعيين نكنيد.

آن چيزي كه الان لازم است بر همه آقايان بر همه شما جوانان بزرگان و بر همه قشرهاي ملت اين است كه چشمهايشان را باز كنند با مطالعه با دقت افرادي كه ... تعيين مي كنند صفات خاصي را داشته باشند : اول اينكه مومن باشند مومن به اين نهضت باشند جمهوري اسلامي را بخواهند طرفدار مردم باشند امين باشند اسلامي باشند شرقي و غربي نباشند انحرافات مكتبي نداشته باشند » .

عزيزان من كه اميد نهضت اسلامي به شماست در روز تعيين سرنوشت كشور بپاخيزيد و به صندوقها هجوم آوريد و آرا خود را در آنها بريزيد » .

« وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات چه انتخاب رئيس جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و چه انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر در صحنه باشند »

همه مسوول سرنوشت كشور و اسلام مي باشند چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آينده .

روز سرنوشت سازي است مي خواهيد زمام كشور را به يك كسي بدهيد كه موثر در مقدرات كشور شما باشد سهل انگاري نكنيد و به پاي صندوقها برويد.

« بايد ملت شريف بدانند كه انحراف از اين امر مهم اسلامي خيانت به اسلام و كشور است و موجب مسئوليت عظيم امت »

انتخاب كنندگان قبل از رفتن به سر صندوق انتخابات منتخبين خود را با تحقيق و دقت كامل روي يك ورقه بنويسند كه در وقت راي دادن با ذهن حاضر راي بدهند و لازم است كه خودشان مستقيما راي خود را به صندوق بيندازند و به احدي اطمينان نكنند كه فرصت طلبان در كمينند.

اشخاص بي سواد قبلا با مشورت اشخاص مطمئن متدين كانديداهاي خود رالله به وسيله شخص متديني بنويسند و باز به شخص ديگري كه مطمئن است بدهند بخواند و خودشان با دست خودشان راي خود را به صندوق بياندازند و اختيار نوشتن راي يا به صندوق انداختن را به هيچ كس ندهند.

بايد اخلاق همه در انتخابات هم اخلاق اسلامي باشد.

حيثيت و آبروي مومن در اسلام از بالاترين و والاترين مقام برخوردار است و هتك مومن چه رسد به مومن عالم از بزرگترين گناهان است و موجب سلب عدالت است .

بايد مردم را براي انتخابات آزاد گذاريم و نبايد كاري بكنيم كه فردي بر مردم تحميل شود .

اينجانب به هيچ وجه و به هيچ كس اجاره نمي دهم تا از سهم مبارك امام عليه السلام و يا از اموال دولت و اموال دفاتر و سازمانها و مجامع و اموال عمومي خرج انتخابات كند.

من متواضعانه از شما مي خواهم كه حتي الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد اشخاصي اسلامي متعهد غيرمنحرف از صراط مستقيم الهي را درنظر بگيريد.

 امروز همه بايد با هم پاي صندوقها برويم و همه با هم اشخاص متعهد مسلم كساني كه نه گرايش چپ دارند نه گرايش راست دارند نه ما را مي خواهند به آنها بفروشند نه ما را مي خواهند به آن طرف بفروشند اين اشخاص را تعيين كنيد تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلام سرنوشت صحيح باشد.

اميد است ملت مبارز متعهد به مطالعه دقيق در سوابق اشخاص و گروهها آرا خود را به اشخاصي دهند كه به اسلام عزيز و قانون اساسي وفادار باشند و از تمايلات چپ و راست مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد به قوانين اسلام و خيرخواهي امت معروف و موصوف باشند.


اين تكليف آقايان است كه راجع به مسائل اسلامي كه پيش مي آيد چه وكيل بخواهيد تعيين بكنيد و چه ... رئيس جمهور بخواهيد تعيين كنيد بايد در صحنه باشيد عذري نداريد كه برويد و كنار بنشينيد.

نگوييد كه ديگران راي مي دهند. من هم بايد راي بدهم . تو هم بايد راي بدهي آن روستايي هم كه در كنار مزرعه خودش كار مي كند بايد راي بدهد. تكليف است .

 مردم با شركتشان در انتخابات ثابت كنند كه از اسلام رويگردان نيستند.

آزاد هستيد و رضاي خدا را درنظر بگيريد و توجه به خدا داشته باشيد و پاي صندوقها بعد از اينكه اعلام كردند : تشريف ببريد و راي خودتان را بدهيد. اين راي به اسلام است .

من اميدوارم كه ملت شريف ايران در اين امر مهم الهي ـ كه منحرفان از هر چيزي بيشتر با آن مخالفت كرده و مي كنند و اين نيز از اهميت آن است ـ يكدل و يك جهت در روز انتخابات به سوي صندوقها هجوم برند و آراي خود را به صندوقها بريزند.

كساني را انتخاب كنيد كه مسائل را تشخيص دهند نه از افرادي باشند كه اگر روس يا آمريكا يا قدرت ديگري تشري زد بترسند بايد بايستند و مقابله كنند.

مردم شجاع ايران ... افرادي را كه طرفدار اسلام سرمايه داري اسلام مستكبرين اسلام مرفهين بي درد اسلام منافقين اسلام راحت طلبان اسلام فرصت طلبان و در يك كلمه اسلام امريكايي هستند طرد نموده و به مردم معرفي نمايند.

توجه داشته باشند رئيس جمهور و وكلا مجلس از طبقه اي باشند كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند نه از سرمايه داران و زمين خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنه گان را نمي توانند بفهمند.

از آقايان كانديداها و دوستان آنان انتظار دارم كه اخلاق اسلامي انساني را در تبليغ براي خود و كانديداهاي خويش مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد خودداري نمايند .


همه شما همه ما زن و مرد هر مكلف همان طور كه بايد نماز بخواند همان طور بايد سرنوشت خودش را تعيين كند .

بايد مردم را براي انتخابات آزاد بگذاريم و نبايد كاري بكنيم كه فردي بر مردم تحميل شود .

از همه قشرها از همه ملت مي خواهم كه آداب اسلامي خودشان را نسبت به همه امور خصوصا در «انتخابات » حفظ كنند و مبادا خيال كنند كه مبارزات انتخاباتي عبارت از اين است كه به ديگران بد بگويند و كارشكني كنند .


 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 9:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
عنوان : بخشی از بیانات امام خمینی و رهبری در مورد انتخابات
 

توضيحات :             

امام خمینی (ره) : « وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند »

…. باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود .

امام خمینی (ره) :« وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند »

همه مسوول سرنوشت کشور و اسلام می باشند چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده .

روز سرنوشت سازی است می خواهید زمام کشور را به یک کسی بدهید که موثر در مقدرات کشور شما باشد سهل انگاری نکنید و به پای صندوقها بروید.

« باید ملت شریف بدانند که انحراف از این امر مهم اسلامی خیانت به اسلام و کشور است و موجب مسئولیت عظیم امت »

انتخاب کنندگان قبل از رفتن به سر صندوق انتخابات منتخبین خود را با تحقیق و دقت کامل روی یک ورقه بنویسند که در وقت رای دادن با ذهن حاضر رای بدهند و لازم است که خودشان مستقیما رای خود را به صندوق بیندازند و به احدی اطمینان نکنند که فرصت طلبان در کمینند.

اشخاص بی سواد قبلا با مشورت اشخاص مطمئن متدین کاندیداهای خود را به وسیله شخص متدینی بنویسند و یا به شخص دیگری که مطمئن است بدهند بخواند و خودشان با دست خودشان رای خود را به صندوق بیاندازند و اختیار نوشتن رای یا به صندوق انداختن را به هیچ کس ندهند.

باید اخلاق همه در انتخابات هم اخلاق اسلامی باشد.

حیثیت و آبروی مومن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است و هتک مومن چه رسد به مومن عالم از بزرگترین گناهان است و موجب سلب عدالت است .

باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود .

اینجانب به هیچ وجه و به هیچ کس اجاره نمی دهم تا از سهم مبارک امام علیه السلام و یا از اموال دولت و اموال دفاتر و سازمانها و مجامع و اموال عمومی خرج انتخابات کند.

من متواضعانه از شما می خواهم که حتی الامکان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید اشخاصی اسلامی متعهد غیرمنحرف از صراط مستقیم الهی را درنظر بگیرید.

           امروز همه باید با هم پای صندوقها برویم و همه با هم اشخاص متعهد مسلم کسانی که نه گرایش چپ دارند نه گرایش راست دارند نه ما را می خواهند به آنها بفروشند نه ما را می خواهند به آن طرف بفروشند این اشخاص را تعیین کنید تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلام سرنوشت صحیح باشد.

امید است ملت مبارز متعهد به مطالعه دقیق در سوابق اشخاص و گروهها آرا خود را به اشخاصی دهند که به اسلام عزیز و قانون اساسی وفادار باشند و از تمایلات چپ و راست مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد به قوانین اسلام و خیرخواهی امت معروف و موصوف باشند.

نگویید که دیگران رای می دهند. من هم باید رای بدهم . تو هم باید رای بدهی آن روستایی هم که در کنار مزرعه خودش کار می کند باید رای بدهد. تکلیف است .

همه شما همه ما زن و مرد هر مکلف همانطور که باید نماز بخواند همانطور باید سرنوشت خودش را تعیین کند. مردم با شرکتشان در انتخابات ثابت کنند که از اسلام رویگردان نیستند.

آزاد هستید و رضای خدا را درنظر بگیرید و توجه به خدا داشته باشید و پای صندوقها بعد از اینکه اعلام کردند : تشریف ببرید و رای خودتان را بدهید. این رای به اسلام است .

من امیدوارم که ملت شریف ایران در این امر مهم الهی ـ که منحرفان از هر چیزی بیشتر با آن مخالفت کرده و می کنند و این نیز از اهمیت آن است ـ یکدل و یک جهت در روز انتخابات به سوی صندوقها هجوم برند و آرای خود را به صندوقها بریزند.

.

.

مقام معظم رهبری :

مقام معظم رهبری با تأکید بر اینکه “انتخابات مصونیت بخش انقلاب است” خاطرنشان کرد: هرچه حضور در انتخابات بیشتر و پای صندوق‌های رای شلوغ‌تر باشد، اعتبار کشور بالا خواهد رفت و مصونیت کشور بالا می رود.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم تشکیل “مجلس صالح و سالم و قوی” با شرکت پرشور مردم، و با بیان اینکه اینچنین مجلسی می‌تواند بر همه دستگاه‌های کشور اثر بگذارد، افزودند: دشمن ۲-۳ ماه است که با بوق های تبلیغاتی اش میخواهد مردم را ناامید و مایوس کند تا در انتخابات شرکت نکنند و بعضی در داخل کشور بدون اینکه بفهمند با آنها همراهی می‌کنند؛ دشمنان بیرونی مغرض‌اند و برخی داخلی‌ها غافل.

مقام معظم رهبری همچنین با تأکید بر اینکه آنچه در انتخابات لازم است “رقابت سالم و بدون تهمت زنی و بدگویی است“  فرمودند : فضای انتخابات باید سالم باشد. مردم اگر  خودشان نامزدهای انتخاباتی را می‌شناسند طبق تشخیص خود حتما عمل کنند و اگر نمی شناسند از افراد بصیر استفاده کنند.

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 9:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
سخن مقام معظم رهبری در مورد انتخابات

چرا مردم باید در انتخابات مجلس شرکت کنند؟

بازخوانی سخنان امام(ره) و مقام معظم رهبری درباره اهمیت مجلس

 

«اگر می‌خواهیم انتخاباتی سالم برگزار شود باید به صورت شفاف و اخلاقی تبلیغات را برگزار کنیم و نباید الگوی خود را رقابت‌های ناسالم در کشورهای اروپایی و آمریکا قرار دهیم زیرا آن‌ها به دنبال قدرت هستند و ما به دنبال ادای وظیفه و تکلیف هستیم.» این جمله جدید‌ترین اظهار نظر رئیس مجلس در آستانه انتخابات مجلس نهم است.
شفاف:«اگر می‌خواهیم انتخاباتی سالم برگزار شود باید به صورت شفاف و اخلاقی تبلیغات را برگزار کنیم و نباید الگوی خود را رقابت‌های ناسالم در کشورهای اروپایی و آمریکا قرار دهیم زیرا آن‌ها به دنبال قدرت هستند و ما به دنبال ادای وظیفه و تکلیف هستیم.» این جمله جدید‌ترین اظهار نظر رئیس مجلس در آستانه انتخابات مجلس نهم است.

اظهاراتی که نشان می‌دهد انتخابات پیش رو انتخاباتی متفاوت با سایر کشور‌ها خواهد بود. انتخاباتی که درشان جمهوری اسلامی است و در آن اخلاق مداری و دیانت حرف اول را می‌زند.

علی لاریجانی در ادامه تاکید می‌کند: «کسانی که پیرو رهبری هستند باید بدانند اگر به سراغ هتاکی و بداخلاقی بروند راه خود را از رهبری جدا کرده‌اند و برای اینکه مجلسی صالح و کارآمد داشته باشیم باید از ورود این افراد به مجلس جلوگیری کنیم.» تا رسالت قوه مقننه بیش از پیش آشکار شود.


بی‌تردید مجلس شورای اسلامی جایگاه نمایندگان به حق مردم است. نمایندگانی که ارکان نظام، حوزه انتخابیه و نفع مردمی که به عنوان وکیل خود به آن‌ها رای داده‌اند را در اولویت قرار دهند وبرای نفع شخصی خود و دولتی‌ها راهی مجلس نشوند.

اهمیت مجلس تا آنجاست که امام خمینی (ره) بار‌ها درباره آن سخن گفته‌اند. حضرت امام خمینی (ره) مجلس شورای اسلامی را تجلی اراده ملی و یکی از اساسترین نهادهای سیاسی که در راس تمام نهادهای نظام جمهوری اسلامی است و از ویژگی‌های خاص برخوردار است می‌دانند که مهم‌ترین ویژگی آن اسلامی و ملی بودن آن است.

امام (ره) نه تنها مجلس را خانه واقعی ملت و تجلی اراده ملی، بلکه تعرض به آن را قبیح، بر خلاف مصلحت کشور و خلاف موازین دینی می‌دانند و می‌فرمایند: «مجلس تنها مرجعی است که برای یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است و مجلس از همه مقاماتی که در یک کشور هست بالا‌تر است. بنابراین یک همچو مقامی را نشکنید و لو نمی‌توانید، لکن گفتنش اصلش، ذکرش اصلش کار قبیحی است و بر خلاف مصلحت است و بر خلاف مسلک اسلام است.» (صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۱۷.)

در اهمیت مجلس شورای اسلامی و جامعیت نقش آن در پرداختن به مسائل مهم کشور و نقش آن در اصلاح امور جامعه رهبر کبیر انقلاب معتقدند اگر مجلس شورای اسلامی بر طبق موازین شکل گیرد و نمایندگان آن افراد صالح و دلسوز مردم باشند چنین مجلسی منشاء اصلاح همه امور جامعه خواهد بود ایشان می‌فرمایند: «اگر مجلس شورا آن طوری که ما بخواهیم ملی و اسلامی باشد، همه این مطبوعات اصلاح خواهد شد. همه این رادیو و تلویزیون اصلاح خواهد شد...» (صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۵۶.)

به تعبیری اگر مجلس یک مجلس اسلامی که با انتخابات صحیح انجام بگیرد و اشخاصی که انتخاب می‌شوند واقعا منتخب ملت باشند، تمام کار‌ها با دست مجلسی‌ها اصلاح می‌شود.


ازسوی دیگر از دیدگاه مقام معظم رهبری نیز مجلس شورای اسلامی به عنوان یک رکن اساسی است. در واقع مقام معظم رهبری همچون امام خمینی (ره)، مجلس شورای اسلامی را عصاره یک ملت می‌دانند که با نگاهی مسئولانه در برابر اسلام، انقلاب و مصالح عالیه نظام  به امور کشور بپردازند.

 این نگرش در پیام‌ها و دیدارهای ایشان به مجلس و کارگزاران نظام بار‌ها مورد تاکید قرار گرفته است. ایشان در باب اهمیت مجلس شورای اسلامی می‌فرمایند: «مجلس شورای اسلامی، یک مرکز اساسی و تعیین کننده برای انقلاب است، همه سر رشته‌های امور، به مجلس شورای اسلامی بر می‌گردد.» (بیانات نظام معظم رهبری در تاریخ ۶۸/۹/۲۲)

مقام معظم رهبری درباره اهمیت جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی می‌فرمایند: «جایگاه مجلس، جایگاهی بسیار عالی برای انعکاس نظرات و اراده ملت در وضع قوانین و مقررات و رگه‌های اجرایی است.» (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۷۰/۹/۲۷)

آنچه مسلم است، شکل گیری مجلس قانون گذاری در هر کشوری نوعی توافق ملی برای اداره امور جامعه در سایه همبستگی، همدلی و همکاری است. این مفهوم در نظام مردم سالاری دینی که اتحاد از بنیادی‌ترین عناصر تشکیل و تاسیس آن بوده است اهمیت مضاعفی دارد و شرکت گسترده مردم در انتخابات به آن شکل می‌دهد.

نکته مهم اینجاست که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون یکی از اهداف اصلی استکبار جهانی دور کردن مردم از صحنه‌های انقلاب و بی‌تفاوت کردن مردم از حق تعیین سرنوشت خویش است که غرب با چنگ زدن به انواع ترفند‌ها و بکارگیری جنگ روانی و نبرد تبلیغی سعی در پیاده کردن ان دارد.

 اما ملت مسلمان و شریف ایران با حضور گسترده خود در تمامی صحنه‌ها از جمله جشن پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن امسال، همواره این حقیقت را به اثبات رسانده‌اند که از اتحاد و انسجام آنان چیزی کم نشده و استکبار وغرب در این راه موفق نبوده‌اند.

شرکت گسترده در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز گام محکم دیگری در مبارزه با استکبار خواهد بود و مردم شریف ایران از این آزمون نیز با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و رهنمود‌های امام راحل، سربلند بیرون خواهند آمد.

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:57 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

بهترین معجون تقویتی برای مغز جلوگیری ازپوکی استخوان وآلزایمر


 صبحانه های خوشمزه ، مفید و رژیمی در طب سنتی
1-شیر بادام ( مزاج معتدل)

مواد لازم
مغزبادام:15عددمتوسط
آب:یک لیوان
عسل یاخرما:1قاشق غذاخوری عسل یا 2 عددخرما
طرز تهیه
بادام هارامیتوانیم ازشب قبل درمقداری آب خیس کنیم و بعدپوست آن راجداکنیم و یا میتوانیم بادام هارا درآب درحال جوش بریزیم یک قل که زد ازروی حرارت برداریم بعدازولرم شدن پوستشان راجداکنیم(بهتراست بادام هاباپوست استفاده شود).
بادام هاراباآب وعسل یاخرمادرمخلوط کن میریزیم وآماده میکنیم.

مجموع کالری:200

2-شکلات صبحانه1(مزاج گرم)
مواد لازم

ارده :یک قاشق مرباخوری
پودرفندق نصف ق چایخوری
عسل:نصف قاشق مرباخوری
طرز تهیه
ارده رادریک ظرف چینی مناسب ریخته عسل رااضافه کرده وخوب مخلوط میکنید تاسفت و یکدست شود
بعدپودرفندق خام راروی آن بپاشید وبایک واحدنان(30گرم) میل کنید.
میتوانیدبه جای پودرفندق ازپودرگردو و یاپودرنارگیل هم استفاده کنید. این صبحانه بسیارانرژی زااست.
مجموع کالری:200
3- شکلات صبحانه2(مزاج گرم)
مواد لازم
ارده:یک قاشق غذاخوری
عسل:نصف قاشق مرباخوری
پودرپسته خام:نصف قاشق مرباخوری
پودرکاکائو:کمی بانوک قاشق مرباخوری
طرز تهیه
ارده رادریک ظرف چینی مناسب ریخته عسل رااضافه کرده وخوب مخلوط میکنید تاسفت ویکدست شود و پودرکاکائوراهم درظرف ریخته ومخلوط میکنید.
بعدپودرپسته خام راروی آن بپاشید و بایک واحدنان(30گرم) میل کنید این صبحانه مقوی انرژی زاو نشاط آوراست.
مجموع کالری:200
4-آب انجیر (مزاج گرم وتر)
مفیدبرای یبوست.پروستات.کبد وکم خونی.مفید برای روده ها
مواد لازم
انجیر:8عدد
آب:1ایوان
طرز تهیه
انجیرراشسته وازشب قبل درآب خیس میکنیم.آب انجیررامیتوان به عنوان یک وعده صبحانه استفاده کرد.
مجموع کالری:200
5-فرنی باشیر (مزاج:معتدل)
مفیدبرای معده و روده.سودمند برای خواب آرام.
مواد لازم
گلاب:1قاشق غذاخوری
آردبرنج:اقاشق غذاخوری
شیرمحلی:1لیوان
عسل:1قاشق غذاخوری
شیره کشمش یاشیره انگور:کمی برای تزیین(دلخواه)
طرز تهیه
آردبرنج رادرشیرحل میکنیم تانرم ویکدست شود.عسل وگلاب رااضافه کرده روی حرارت میگذاریم مرتب هم میزنیم تاجوش بیایدوغلیظ شود.وقتی آماده شددرصورت دلخواه باشیره انگورتزیین میکنیم وصرف مینماییم.
مجموع کالری:200
6-فرنی باشیربادام
مزاج:معتدل
مفید برای کم خونی واعصاب.تقویت عمومی
مواد لازم
شیربادام:یک سوم لیوان(طرزتهیه درقسمت بالا)
گلاب:دوقاشق غذاخوری
آردبرنج:یک قاشق غذاخوری
شیره انگوریاکشمش:یک قاشق مرباخوری
طرز تهیه
آردبرنج رادرشیربادام حل کرده تانرم ویکدست شود.عسل وگلاب رااضافه کرده وروی حرارت قرارمی دهیم.مرتب بهم زده تاجوش آمده وکمی غلیظ شود.ازروی حرارت برداشته درظرفی میکشیم تاخنک شود.باشیره انگوریاکشمش تزیین کرده ومیل مینمایید.
مجموع کالری:200

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

سخن رهبر معظم انقلاب درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی

 

**مسوولان و نامزدها وظیفه دارند با پایبندی كامل به قانون زمینه انتخابات را فراهم كنند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با بیان اینكه ' حضور مردم در انتخابات، حضوری پرشور و دشمن شكن خواهد بود'،تاكید كردند:همه مسئولان و نامزدها وظیفه دارند با پایبندی كامل به قانون، زمینه برگزاری انتخاباتی سالم و رقابتی را ایجاد كنند.'

** تاكید بر لزوم برگزاری انتخاباتی سالم و رقابتی و پرهیز از تهمت زنی

حضرت آیت الله خامنه ای با تأكید بر لزوم برگزاری انتخاباتی سالم و رقابتی خاطرنشان كردند: رقابت غیر از خصومت و تهمت زنی متقابل است، رقابت به معنای اثبات خود با نفی دیگران نیست. رقابت، دادن وعده های خلاف قانون، برای جلب نظر مردم نیست.

** امانتداری رای مردم

ایشان همه مجریان ، مسوولان و نامزدها را به رعایت آداب و شروط انتخابات سالم فراخوانده و افزودند : مجریان برگزاری انتخابات اعم از دولت و وزارت كشور و همچنین شورای نگهبان باید تمام تلاش خود را برای امانتداری رأی مردم و برگزاری انتخاباتی سالم انجام دهند و همه بدانند هیچ چیزی بالاتر از قانون نیست.

** رای مردم در تمام انتخابات اصل بوده است.

رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری برگزاری بیش از 30 انتخابات سالم در 32 سال گذشته، خاطرنشان كردند: در انتخابات مختلف، چه در زمان حیات امام (ره) و چه بعد از ایشان، هیچ موردی كه انتخابات را ناسالم كرده و یا نتیجه آن را تغییر داده باشد، وجود نداشته و همان رأی و انتخاب مردم، واقع شده است.

وبلاگ مدرسه علمیه معصومیه * س * شهرضا

 

 

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

ديدگاه امام و مقام معظم رهبری در مورد انتخابات مجلس خبرگان

انتخابات چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري بيست و چهارم آذر ماه سال جاري در سراسر كشور برگزار مي‌شود. قرار است در اين انتخابات ‪ ۸۶تن از نمايندگان مجلس خبرگان از سوي مردم انتخاب شوند.
با توجه به جايگاه ويژه مجلس خبرگان رهبري در نظام جمهوري اسلامي و مسووليت خطيري كه اين مجلس در تعيين رهبر و نظارت بر امر رهبري نظام اسلامي دارد، انتخابات آن هم از اهميت والايي برخوردار است و در نتيجه مشاركت عموم مردم در اين انتخابات حايز اهميت است.
در اين گزارش، ديدگاههاي رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در خصوص مجلس خبرگان رهبري، الزامات و ضرورتهاي انتخابات مجلس خبرگان به رشته تحرير درآمده ‌است.
حضرت امام خميني (ره) رهبر و بنيانگذارجمهوري اسلامي عنايت ويژه‌اي به مجلس خبرگان داشتند و بارها در سخنان خود بر اهميت و جايگاه اين مجلس در نظام جمهوري اسلامي تاكيد كردند.
اين امر از سوي مقام معظم رهبري ، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي نيز بارها مورد تاكيد قرار گرفته و ايشان به كرات، حفظ و صيانت از اين مجلس را خاطر نشان كرده‌اند.
حضرت امام ( ره ) و نيز مقام معظم رهبري ، مجلس خبرگان را داراي ريشه الهي و اثبات‌كننده ولايت فقيه مي‌دانند و حفظ و صيانت از دولت اسلامي را منوط به نظارت فقيه و ولايت فقيه قلمداد كرده‌اند.
در ديدگاه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري مجلس خبرگان در نظام جمهوري اسلامي ، تعيين‌ كننده ترين و مهمترين ركن از اركان نظام است، مجلسي كه براي حفاظت از دستاوردهاي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و مشروعيت بخشيدن به آن نقش اساسي دارد.
وظيفه مجلس خبرگان در نزد حضرت امام ( ره ) و مقام معظم رهبري بسيارحساس است، بطوري كه در نگاه اين دو بزرگوار، اين مجلس كه متشكل از مجتهدين و برجستگان در آگاهي و تعهد اسلامي و انقلابي است، حساسترين وظايف را در نظام جمهوري اسلامي برعهده دارد و ضامن بقا و استمرار نظام اسلامي در خطيرترين لحظات و پشتوانه‌اي عظيم براي نظام است.
در بيانات متعدد، امام راحل و نيز رهبر فرزانه انقلاب ، ضمن ترسيم اهميت مشاركت مردمي و "حماسه حضور" تكليف شرعي و انقلابي مردم را براي انتخاب خبرگان بيان كرده و از علماي بلاد خواسته‌اند مردم را با وظايف شرعي خود در برهه‌هاي حساس آشنا كنند.
توجه ويژه حضرت امام ( ره ) و مقام معظم رهبري به جايگاه حساس و مهم مجلس خبرگان نشان مي‌دهد كه ايشان جايگاهي عالي و رفيع را براي اين مجلس در نظام جمهوري اسلامي در نظر گرفته‌اند.
سخنان مقام معظم رهبري در آستانه برگزاري انتخابات چهارمين دوره مجلس خبرگان در خصوص عدم تضعيف مجلس خبرگان و كسب اعتماد مردم و همچنين پرهيز از تخريب چهره‌ها و شخصيت‌هاي علمي و پرهيز از هرگونه تفكر خطي و جناحي نشان مي‌دهد كه معظم له با حساسيت خاصي هم‌چون رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني ( ره ) به اين مجلس مي‌نگرند.
بيانات معظم له در خطبه‌هاي نماز عيد سعيد فطر در سال جاري در مصلاي تهران بيانگر توجه ويژه‌ ايشان به انتخابات مجلس خبرگان است.
"...اهميت انتخابات خبرگان - كه شايد هيچ كدام از انتخاباتهاي كشور به اين درجه از اهميت و حساسيت نباشد - در اين است كه با اين انتخابات، مردم افراد خبره‌ي مورد اعتماد خودشان را انتخاب مي‌كنند تا اينها آماده‌ي به كار باشند براي لحظه حساس فقدان رهبري در كشور. اين مجموعه مورد اعتماد ملت بايد بنشينند و با بصيرت كامل، رهبري را كه قادر بر اداي تكاليف رهبري مي‌دانند، انتخاب كنند و به مردم معرفي كنند.
اگر چنين جمعي در آن هنگام - يعني هنگامي كه كشور به تعيين رهبر احتياج پيدا كرده است، يا به خاطر اينكه رهبر قبلي از دنيا رفته است و يا خداي نخواسته از صلاحيت‌ها افتاده است، كه بايد رهبر ديگري را انتخاب كنند - حضور نداشته باشد و آماده‌ي به كار نباشد، آنچنان گرهي در دستگاه مديريت كشور به وجود خواهد آمدكه با هيچ سرانگشتي اين گره باز شدني نيست.
خصوصيت انتخابات رهبري اين است. كار مهم خبرگان در درجه اول، همين انتخاب است و در درجه‌ي دوم، نظارت بر وضع رهبر موجود و حاضر، كه متوجه باشند و ببينند آيا صلاحيت‌ها در او باقي است؟ اين كار مهم مجلس خبرگان است. هيچ دستگاه ديگري در كشور وجود ندارد كه بتواند اين كار مهم را انجام بدهد و قانون به آن، چنين اجازه‌اي را داده باشد و چنين تكليفي را كرده باشد.
بنابراين، انتخابات مجلس خبرگان بسيار حساس است.
در دوره ي قبل - يعني هشت سال قبل كه انتخابات مجلس خبرگان بود - از چند ماه قبل از انتخابات، راديوهاي بيگانه تبليغات خود را شروع كردند تا مردم را نسبت به اين انتخابات دلسرد كنند، تا آنان در انتخابات شركت نكنند.
هدف آنها همين بود كه اين معضل و گره بزرگ را در كشور به وجود آورند تا اين دستگاه صاحب صلاحيت در كشور وجود نداشته باشد. مردم ما به توفيق الهي و به دستگيري و هدايت الهي، برخلاف آنچه كه دشمنان مي‌خواستند، با يك حضور قوي و پرشور در عرصه‌ي انتخابات شركت كردند و اين اعضاي مجلس كنوني خبرگان را - كه در آخر دوره ي خود به سر مي‌برد - انتخاب كردند. برادران و خواهران بدانيد: امروز هم اين انتخابات بسيار مهم است و شركت در آن، به مصالح اساسي ملت و كشور ارتباط پيدا مي‌كند. هر چه اين مجلس قويتر ، معتبرتر، پايدارتر، بصيرتر و بيناتر باشد، آينده‌ي كشور بيشتر تضمين شده است...افراد مورد اعتمادي را كه خودتان مي‌شناسيد يا اشخاص مورد اعتماد آنها را معرفي مي‌كنند و بر صلاحيت آنها شهادت مي‌دهند، آنها را به مجلس خبرگان بفرستيد تا اين مجلس همواره با همان استحكام و اقتداري كه قانون براي آن معين كرده است، بماند و آينده‌ي كشور تضمين شود."

 

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

منبع: سایت تبیان


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:44 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

آرمانهای انقلابی یک ملت
 
30جمله کوتاه از رهبر معظم انقلاب در خصوص جنگ نرم

بیانات مقام معظم رهبری درباره جنگ نرم

بیانات امام خامنه ای درباره جنگ نرم

۱- این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید…


۲-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است

۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.

۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید…. چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.

۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است

۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود

۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست.

۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.

۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد

۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است

۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم

۱۲-یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند

۱۳-در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى‌‌آید که آنها را منهدم کند؛

۱۴-مؤثرترین سلاح بین‌‌المللى علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛

۱۵-من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم اول: جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی

۱۶-کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد

۱۷-کار فرهنگی در ایران اسلامی مسأله ای است که نمی توان لحظه ای از آن غفلت کرد.

۱۸-مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می کند.

۱۹-دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند

۲۰-اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی براساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قراردارد

۲۱-برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید

۲۲-شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.

۲۳-هدف از عملیات روانی دشمن، تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است،

۲۴-شکی نیست که امروز امواج تبلیغاتی پیچیده و درهم تنیده ی عالم، علیه اسلام متمرکز شده است.

۲۵-گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف، نظام جمهوری اسلامی است

۲۶-در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملّی و ازبین بردن آن است

۲۷-تهاجم فرهنگی انجام می گیرد تا فرهنگ خودی را ریشه کن کند

۲۸-فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست

۲۹-فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.

۳۰-در تهاجم معنوی ، تهاجم فرهنگی ، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید هوشیاری لازم است.

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:40 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

آرمانهای انقلابی یک ملت
    23 دلیل برای سوال چرا امام خامنه‌ای ؟!

امام خامنه ای


(۱) کاندولیزا رایس(وزیرسابق امور خارجه آمریکا ومشاور ارشد جرج بوش ): رهبر ایران می‌تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهن‌ها ، با صرف بیش‌ترین بودجه‌ها ، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند ، با یک سخنرانی یک‌ ساعته خنثی کند.

(۲)  سیّد حسن نصر الله (دبیر کل حزب الله لبنان) : ما با شخصیتی عظیم و استثنایی رو به‌ رو هستیم که بسیاری در میان امت، چیزی درباره او نمی‌دانند و کمتر کسی با این شخصیت آگاه است ما می دانیم که این رهبر در میان امت و حتی در ایران چقدر مظلوم است حتی در بارزترین و روشن‌ترین بعد در شخصیت ایشان یعنی بعد رهبری و سیاسی ایشان مظلوم است. شما در برابر شخصیتی قرار داری که دشمنان ، او را محاصره کرده اند و دوستان نیز حق او را آن‌گونه که باید ادا‌ نمی کنند.

(۳) دکوئیار (رییس اسبق سازمان ملل متحد): نقل از علی اکبر بشارتی وزیر اسبق کشور: پس از ملاقات، دکوئیار به من گفت: رییس جمهور شما( آن موقع آقای خامنه ای رییس جمهور ایران بودند) از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است. گفتم: چطور؟ گفت: من از چند دانشگاه معتبر دنیا مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و بیش از ۳۰ سال است که کار سیاسی می کنم و ۱۰ سال است که دبیر کل سازمان ملل هستم. در این مدت کمتر شخصیت سیاسی و رییس جمهوری هست که وی را ندیده و با او گفتگو نکرده باشم ولی تاکنون شخصیتی سیاستمدارتر و هوشمندتر از رییس جمهور شما ندیده ام.

(۴) عده ای به " آیت الله بهجت " گفتند: آقای خامنه ای جوان است برای رهبر شدن ! آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمود: همان یک بارکه گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند ، برای هفت پشتمان کافی است .

(۵) روزی بعد از ملاقات آیت الله خامنه ای با " آیت الله بهاءالدینی " ، از ایشان می پرسند که آیا دیروز مقام معظم رهبری به اینجا آمده بودند؟ ایشان در جواب می فرمایند: بله چند دقیقه خورشید در اینجا تابید ورفت ، او چون خورشید دارای خیر وبرکات است...

(۶) کوفی عنان( دبیر کل سابق سازمان ملل): من با شخصیت های مختلفی از جمله ژاک شیراک و هلموت کهل دیدار داشته ام که به شدت تحت تاثیر قرار گرفته ام. ولی در ملاقات با ایشان احساس کردم هنوز کسی را مثل ایشان ندیده ام شخصیت معنوی ایشان چنان مرا تحت تاثیر قرار داد که پیش خودم فکر کردم چرا شخصیتی مثل من باید دبیر کل سازمان ملل باشد. پس از این دیدار شخصیت هایی که مرا جذب کرده بودند همه را به فراموشی سپردم.

(۷) علامه عظیم الشان حضرت آیت الله حسن زاده آملی ، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب می کنند، حضرت آقا ناراحت شده و به علامه می فرمایند: اینکار را نکنید. علامه حسن زاده می فرمایند: "اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی کردم."

(۸) مرحوم محمد تقی بهلول نقل کرده است: من در طول مدت عمرم ، امرا و صاحب منصبان زیادی را دیده ام، اما کسی را به لحاظ بی رغبتی به مقام و منصب دنیایی ، همپای " آقا " ندیده ام. وقتی در زندگی روزمره او را از نزدیک می بینم حس می کنم که ذره ای میل به دنیا طلبی در او وجود ندارد .

(۹) روزی آقای خامنه ای از سفر آمده بودند و به خدمت امام خمینی رسیدند. همین که امام ، آقای خامنه ای را دیدند گفتند: وقتی شنیدم هواپیمای شما در فرودگاه نشست ، خیالم راحت شد. سپس فرمودند: هرموقع که شما به سفر می روی من مضطرب هستم تا برگردی ، خیلی سفر نرو !! امام خمینی (ره) : " الحق ایشان (آقای خامنه ای) شایستگی رهبری را دارند"

(۱۰) سید حسن نصرالله در مورد بوسیدن دست رهبری گفت: من با بوسیدن دست حضرت آیت الله خامنه ای خواستم به همه بگویم شما که مرا مرد سال جهان عرب می دانید این را نیز بدانید که رهبر من حضرت آیت الله خامنه ای است و من افتخار می کنم که شاگرد ایشان هستم .
http://www.bultannews.com/fa/news/230370/

(۱۱) پوتین (رئیس جمهور روسیه) : با عنایات به مطالعاتی که من درباره مسیح داشته ام در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد. حکیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمی کرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد. او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان هیچ خطری متوجه ایران نمی شود. من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم.
http://www.siasi.porsemani.ir/node/1869

(۱۲) مرجع عالیقدر، آیت الله سیستانی: من زمان آقای خمینی هرشب برایشان دعا می کردم و امروز برای آقای خامنه ای هرشب دعا می کنم، شما سلام مرا به همه برادران برسانید.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910114000176

(۱۳) علامه حسن زاده آملی: "گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است." این جملات وقتی بیش‌تر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌ا... طباطبایی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج). راهی که حسن‌زاده در پیش دارد، خاک آن توتیای چشم طباطبایی.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910114000176

(۱۴) روزنامه آمریکایی کریستیان ساینس مانیتور: بدون شک آیت ا... خامنه ای اکنون رهبری بی نظیر برای محور مقاومت علیه ایالات متحده، غرب، اسراییل و همپیمانانشان در خاورمیانه به شمار می رود که با دیگر رهبران غیرقابل مقایسه است.
http://www.afsaran.ir/link/159651

(۱۵) موسسه کارنگی آمریکا: شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که نسبت به مسائل جاری جهان به اندازه آیت ا... خامنه ای اهمیت دهد، اما همزمان تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد. آیت ا... خامنه ای به این دلیل به مقام رهبری انتخاب شد که به آرمان های انقلابی و آموزه های آیت ا... خمینی وفادار بود. لذا هر طرحی که آمریکاییان برای ایران طراحی کنند، محکوم به شکست است.
http://newbasij.mihanblog.com/post/152

(۱۶) استاد آیه الله فاطمی نیا : ﺑﻨﺪﻩ ﺭﻭﻱ ﻣﻨﺒﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ(ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ، ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ(ﺳﻼ‌ﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎ) ﺍﮔﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﻜﻨﻢ، ﻧﻤﻲ‌ﮔﻮﻳﻢ، ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻫﺮﻛﺲ "ﻛﻮﭼﻚ‌ﺗﺮﻳﻦ ﺣﺮف ﺩﺭ ﺗﻀﻌﻴﻒ ﻣﻘﺎﻡ ﺭﻫﺒﺮﻱ" ﺑﺰﻧﺪ، ﻫﺮﻛﺲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ‌ﺍﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺿﺪ ﻣﻘﺎﻡ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻳﻘﻴﻦ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ. ﻗﺪﺭﺩﺍﻥ ﺭﻫﺒﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ؛ ﺍﮔﺮ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﭘﺎﺷﻴﺪﻩ‌ﺍﻱ، ﭘﻮﺳﻴﺪﻩ‌ﺍﻱ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻜﻨﻴﺪ؛ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﻋﺰّ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ، ﺑﺎ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﻌﻈﻢ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻛﻨﺪ، ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﻤﻲ‌ﮔﺬﺭﺩ، این را از من بشنوید.... ﺍﮔﺮ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻧﻤﻲ‌ﮔﻔﺘﻢ، ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺗﻮ ﺷﺎﻫﺪﻱ که چیزی می دانم و می گویم، ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﻴﺮﻱ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﺸﺖ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﭘﻮﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﭘﺎﺷﻴﺪﻩ و ﻛﻪ ﺍﺯ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻓﺎﺳﺪه، ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﮔﺎﻫﻲ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ، توجه فرمودید، ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻛﺴﻲ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻱ ﻧﻜﺮﺩﻩ در این صدد بربیاد که ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺍﺳﺖ، ﻋﺰّ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ (ﺳﻼ‌ﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎ) ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ با این ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻛﻨﺪ، ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﺨﻴﺮ ﻧﻤﻲ‌ﺷﻮد، حواستان باشد، یه چیزی می دانم و می گویم. امروز از اوجب واجبات یکپارچگی و تعظیم حضرت آیت الله خامنه ای است.
http://www.hawzah.net/fa/News/View/82088

(۱۷) دیدار اردوغان(رییس جمهور ترکیه) با خامنه ای -نقل از زهره الهیان نماینده تهران: در این دیدار نوع نگاه و ارادت اردوغان و همسر و فرزندشان به رهبر انقلاب مشهود بود. اردوغان در این دیدار خطاب به رهبر معظم انقلاب بیان کرد که من به عنوان یک مسئول کشور در خدمت شما نیامده ام بلکه به عنوان مریدی به خدمت مرادم آمده ام. همسر و دختر اردوغان در این دیدار خطاب به رهبر معظم انقلاب بیان کردند که شما ما را به یاد پیامبر گرامی اسلام می اندازید.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/110149/

(۱۸)  آیت ا... مصباح یزدی: اگر امثال بنده شبانه‌روز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده، وا... معتقدم که از عهده شکر این نعمت برنمی‌آییم. رهبر عزیز ما تالی تلو معصوم(ع) است.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910114000176

(۱۹) چند سال پیش که حضرت آیت ا... خامنه‌ای یک هفته‌ای تشریف آوردند قم، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان‌ها. آیت ا... العظمی بهجت(ره) هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان. حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال‌! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان. شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟ آیت ا... العظمی بهجت فرمودند‌: " اگر مردم می‌دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی‌نشست‌".
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910114000176

(۲۰) آیت الله جوادی آملی: رهبری نه پست است نه مقـام، بلکه امـام جامعه است. چگونه است که در نمـــاز با اقتدای چند نفر می گوییم امـــام جماعت اما به رهبــر-جهــان-اسلام نگوییم امـــام؟ هر لفظی غیـــر از "امـام خامنـــه ای" جفـاست به ایشـــان…!
http://www.farhangnews.ir/content/25622

(۲۱) امام خمینی(ره): یک نفر را مثل ایشان پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/211925/

(۲۲) عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اول خاتمی که سالهاست در لندن زندگی کرده و با بی.بی.سی فارسی همکاری می کند، درباره رهبر معظم انقلاب می گوید: خود من که از آغاز انقلاب در مجلس بودم و در دولت بودم و آیت الله خامنه ای را می شناسم به عنوان منتقد ایشان اقرار می کنم که یک نقطه خاکستری حتی نه تاریک در زندگی اقتصادی ایشان و خاندانش نمی شود پیدا کرد.
http://www.bultannews.com/fa/news/169948/

(۲۳) سید شهیدان اهل قلم، مرتضی آوینی: شهادت در رکاب امام خمینی زیباست اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن زیباتر است؛ خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/211925/

نظرات(2)    link     سه‌شنبه ۱۳٩۳/۱٢/۱٩ - انقلابی

 
 
 
 
 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 
 
 
 

ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:35 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

گزیده بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص شورای نگهبان وانتخابات

باسمه تعالی

گزیده بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص شورای نگهبان وانتخابات


مدیرکل/ریاست محترم سازمان.....استان خراسان.......


سلام علیکم


پس ازحمدخداوندودرودوصلوات برمحمدوآل محمد(ص)


بااحترام،ضمن گرامیداشت یادوخاطره شهدای انقلاب اسلامی ،شهدای جنگ تحمیلی وهشت سال دفاع مقدس ،امام شهدا،شفای عاجل جانبازان ،پیروزی رزمندگان اسلام برکفرجهانی وآرزوی طول عمرباعزت وبرکت همراه باصحت وسلامت برای مقام عظمای ولایت وپیشوای مسلمانان جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز(حفظه الله)وعرض تبریک سی وهفتمین سالگردپیروزی شکوهمندانقلاب اسلامی ایران وباتوجه به برگزاری همزمان انتخابات مجلس خبرگان رهبری ومجلس شورای اسلامی ،بدینوسیله گزیده ای ازبیانات امام ورهبری درموردمعنونه بحضورتقدیم میگردد،لذاخواهشمنداست دستورفرماییدنسبت به درج آن درسربرگ مکاتبات اداری اقدام فرمایند./

 


احمداسماعیلی کریزی


دبیرخانه/امورایثارگران /روابط عمومی سازمان /اداره کل


بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص شورای نگهبان وانتخابات
بینیانگذارکبیرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)
من با این شورا ۱۰۰ درصد موافقم


تمکین نکردن به نظر شورای نگهبان مخالفت با اسلام است


« وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند »
* باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود
من انتظار دارم که وحدت کلمه خود را حفظ، و در انتخاب وکلای خود رضای حق را بر رضای خود مقدم دارید.
* اشخاصی که انتخاب می شوند واقعاً منتخب ملت باشند
علاقه مندم که قداست مجلس معظم و وکلای محترم محفوظ باشد تا الگویی باشند برای مجلسهای جهان.
* این مجلس«ما حَصَل»خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بوده اند.
مجلس خانه واقعی ملت است*
مجلس در رأس همه امور واقع است .
* انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست، انتخابات مال همه مردم است
اگر در انتخابات مسامحه کنیم، مطمئن باشید که از راه مجلس به ما لطمه می زنند.

* افرادی را انتخاب کنید که متعهد به اسلام [بوده] شرقی و غربی نباشند، [و] بر صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت باشند.
* باید اخلاق همه در انتخابات هم اخلاق اسلامی باشد.
* نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.
* مجلس خوب همه چیز را خوب می کند، و مجلس بد همه چیز را بد می کند.

• هدف از انتخابات در نهايت حفظ اسلام است، اگر در تبليغات حريم مسائل اسلامى رعايت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام مى‏شود؟

 

قانون این است، عقل این است، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد. هرملتی سرنوشتش به دست خودش باشد.


هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است مفسد است
در تمام مواقعی که مقتضی بوده است، شورای نگهبان را تایید کرده ام
شورای نگهبان حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسی است

بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله )درخصوص شورا ی نگهبان وانتخابات:
افراد صالح را به مردم معرفی کنید تا انتخاب کنند
“انتخابات مصونیت بخش انقلاب است”
در انتخابات نباید تعبیر برنده و بازنده و این اصطلاحات غربىِ مادى را به کار برد
شرکت در انتخابات آبروی نظام جمهوری اسلامی است، آبروی اسلام است، آبروی ملّت ایران است، آبروی کشور است.

 

شرکت در انتخابات موجی می شود که نظام جمهوری اسلامی ایران تقویت بشود، پایداری و ماندگاری آن تامین بشود،

انتخابات سرمایه گذاری عظیم ملت ایران است.


اگر رأی مردم نباشد نظام مقبولیت و کارآیی ندار د.
- قانون پشتوانه انتخابات است و نتیجه آن را همه قبول دارند.
در اسلام "تقوا" و "عدالت" پایه اصلی مشروعیت است. امام این مشروعیت بدون رأی مردم ، مقبولیت و کارائی ندارد.
- شورای نگهبان مطمئن‌ترین دستگاه برای حراست از نظام اسلامی است
- بی گمان ، پیروز و برنده این انتخابات ملت بزرگ و با اراده ایران است .

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 8:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

حوزه نت

 

پرسمان - اریبهشت ماه 1394 شماره 149 - شورای رهبری و اصل ولایت فقیه
 
نویسنده : محمد علی علوی ساروی

شورای رهبری چیست و چرا گاهی در کشور، بحث شورای رهبری یا رهبری شورایی مطرح می شود؟ آیا رهبری شورایی یا شورای رهبری با اصل ولایت مطلقه فقیه، سازگار است و یا شورای رهبری، مخالف قانون اساسی است؟

پاسخ:

اصل ولایت فقیه در کنار مبانی عقلی، قرآنی، کلامی و روایی، از مبانی قانونی برخوردار است و در اصول متعدد قانون اساسی، به شرایط و وظایف ولی فقیه و رهبری اشاره شده است. حال سؤال این است که آیا در قانون اساسی، بحثی از شورای رهبری و شورای موقت رهبری شده است؟ در پاسخ می گوییم شورای رهبری یا رهبری شورایی و شورای موقت رهبری، دو مسئله جدا می باشند که به صورت جداگانه آنها را مورد بحث قرار می دهیم.

شورای رهبری

در اولین قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸ در خصوص انتخاب رهبری، دو حالت وجود داشت؛ رهبری فردی و رهبری شورایی. در اصل پنجم آن قانون آمده بود:

«در زمان غیبت حضرت ولی عصر، عجل الله تعالی فرجه، در جمهوری اسلامی ایران، ولایت امر و امامت امت، برعهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که اکثریت مردم، او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد، رهبر یا شورای رهبری، مرکب از فقهای واجد شرایط بالا، طبق اصل یک صد و هفتم، عهده دار آن می گردد».

در اصل یکصد و هفتم همان قانون نیز که چگونگی انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری را بیان می کرد، آمده بود:

«هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همان گونه که در مورد مرجع عالی قدر تقلید و رهبر انقلاب، آیت الله العظمی امام خمینی چنین شده است، این رهبر، ولایت امر و همه مسئولیت های ناشی از آن را بر عهده دارد؛ در غیر این صورت، خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند، بررسی و مشورت می کنند و هر گاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند، او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می نمایند؛ وگرنه، سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضای شورای رهبری، تعیین و به مردم معرفی می کنند».

پس شورای رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مربوط به قانون اساسی مصوب سال 1358 بوده است. با این حال، همان قانون اساسی سال 1358 نیز اولویت را به انتخاب فرد واحد داده بود و تنها در صورتی که فرد واحدی در معرض گزینش و انتخاب مجلس خبرگان قرار نگرفت، سه یا پنج نفر از مراجع واجد شرایط، به عنوان شورای رهبری، وظایف رهبری را عهده دار می گردند.

در فاصله تصویب قانون اساسی تا زمان بازنگری آن در سال ۱۳۶۸، رهبری نظام به عهده امام خمینی بود و فرصتی برای طرح انتخاب رهبر یا شورای رهبری نبود و پس از ارتحال امام خمینی نیز همان حالت نخست، یعنی انتخاب فرد واحد و رهبر واحد، توسط خبرگان صورت پذیرفت.

پس از ارتحال امام خمینی در سال ۱۳۶۸، برای انتخاب رهبر جدید در مجلس خبرگان، ابتدا بحث شورای رهبری مطرح شد. یکی از پیشنهادها در مجلس خبرگان رهبری، تشکیل شورای رهبری با حضور حضرات آیات سید علی خامنه ای، عبدالکریم موسوی اردبیلی و علی مشکینی بود که تنها بیست نفر از اعضا به آن رأی دادند و ۴۵ نفر دیگر با این طرح مخالفت کرده، رهبری فردی را پیشنهاد کردند. بنابراین، طرح رهبری شورایی در مجلس خبرگان، رأی نیاورد و از دستور خارج شد.

در این زمینه یکی از اعضای مجلس خبرگان با اشاره به مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رهبری در سال 68 برای تعیین ولی فقیه می گوید: «در همان موقع، بحث بر سر این بود که ولایت فقیه بر عهده یک فرد باشد یا یک شورا... که رهنمودهای امام برای ما راهگشا شد.... در آن زمان ما حتی اعضای شورای رهبری را هم مشخص کردیم که بر اساس آن، آیت الله مشکینی، آیت الله خامنه ای و آیت الله موسوی اردبیلی سه عضو این شورا بودند. عده ای طرفدار فرد بودند و عده ای شورای رهبری را ترجیح می دادند. در آن زمان، مهم ترین مخالفت با رهبری یک فرد را، خود مقام معظم رهبری داشت. بنده نیز رهبری فرد را نقد کردم.... در نهایت در مجلس خبرگان رهبری رأی گیری کردیم و بر این اساس، 45 نفر به رهبری فرد و بیش از بیست نفر نیز به شورای رهبری رأی دادند. بنابراین، قرار شد که یک فرد به عنوان ولی فقیه انتخاب شود. عده ای آیت الله گلپایگانی و عده ای آیت الله خامنه ای را مطرح کردند؛ اما در نهایت، آیت الله خامنه ای با کسب دو سوم آراء، رهبر انقلاب اسلامی شد».

به گفته حجت­الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه ای پیش از این که داوطلب شود، اعلام کرد که بنده ولایت فرد را قبول ندارم؛ به همین دلیل کاندیدا نمی شوم که پس از یک سری صحبت هایی که انجام دادیم، ایشان را متقاعد کردیم که در نهایت برای رهبری نظام رأی آورد. این جا بود که مجلس خبرگان، اقتدار و عظمت خود را نشان داد.1

در جریان بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، یکی از تغییراتی که در قانون اساسی صورت پذیرفت، حذف شورای رهبری بود. اصول 5 و ۱۰۷ اصلاحی، درباره تعیین رهبری، تنها انتخاب فرد واحد را مورد توجه قرار دادند. در اصل ۱۰۷ که نحوه انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری را بیان کرده، آمده است:

«... خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول 5 و ۱۰۹، بررسی و مشورت می کنند و هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل ۱۰۹ تشخیص دهند، او را به رهبری انتخاب می کنند و در غیر این صورت، یکی از آنان را به عنوان رهبر، انتخاب و معرفی می نمایند».

بنابراین، در بازنگری قانون اساسی در سال 1368، شورای رهبری حذف شد و آن چه در قانون اساسی وجود دارد، ولی فقیه و ولایت فقیه و رهبر و رهبری است و شورای فقها و یا شورای رهبری در قانون اساسی کنونی وجود ندارد. از این رو، این بحث فاقد مشروعیت است و مستند قانونی نیز ندارد و مخالف قانون اساسی است.

نقد رهبری شورایی یا شورای رهبری

با این که رهبری شورایی، هیچ جایگاه قانونی و عملی در قانون اساسی ما ندارد، اما اکنون به عنوان یک نظریه به بررسی آن می پردازیم.

  1. ۱. مشورت در امور و نظرخواهی از دیگران و استفاده از نظر کارشناسان و به طور کلی، استفاده از خرد جمعی، امری پسندیده، معقول و مورد تأیید اسلام و قانون اساسی ایران است؛ اما با دقت در دلایل عقلی و نقلی شورا، به خوبی روشن می شود که شورایی بودن امور، هرگز بدین معنا نیست که شورا در همه مراحل، حتی در مرحله اجرا نیز پسندیده و معقول باشد. شورا و مشورت برای قبل از انجام و در مرحله همفکری است؛ اما در تصمیم گیری نهایی برای انجام هر کاری، این فرد است که باید تصمیم بگیرد و بر تصمیم خود اصرار ورزد و مسئولیت کارش را بپذیرد.
  2. ۲. شیوه رهبری شورایی در آیات و روایات، مورد تأیید قرار نگرفته است. خداوند پس از این که پیامبر را به مشورت سفارش می کند، می فرماید: «فاذا عزمت فتوکل علی الله».2 این عبارت به صراحت دلالت می کند که تصمیم نهایی با خود پیامبر است و آن حضرت باید حرف آخر را بزند. در روایات نیز شیوه رهبری شورایی مورد تأیید قرار نگرفته است.
  3. ۳. در سیره انبیا و اولیا نیز نه تنها شیوه رهبری شورایی را سراغ نداریم، بلکه شاهد وحدت رهبری هستیم؛ یعنی با این که در بسیاری از دوران ها، شاهد وجود چندین پیامبر در یک زمان هستیم، ولی رهبری با یک نفر بوده است و بقیه از او پیروی می کردند. در زمان ائمه علیهم السلام نیز چنین بوده که پیوسته امام معصوم واحدی در یک زمان امامت می کرد؛ هر چند امام دیگری معاصر او بود؛ مانند امام حسین علیه السلام در زمان امام حسن علیه السلام.
  4. ۴. روش رهبری جمعی و شورایی در امور اجرایی، در تاریخ کشورها بسیار کم بوده است و در آن موارد اندک هم، موقتی بوده، به محض این که رهبر مقتدری سر کار می آمد، کار حکومت و رهبری به او واگذار می شد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تشکیل شورای رهبری در زمان فقدان رهبر - اعم از فوت، بیماری یا حادثه دیگری - به صورت موقت، تا انتخاب رهبر جدید یا بهبود رهبر قبلی و به دست آوردن شرایط، پیش بینی شده است.
  5. ۵. عقل و منطق نیز مؤید رهبری واحد است؛ زیرا اگر امر تصمیم گیری نهایی به جمع واگذار شود، چه بسا اداره امور سیاسی نظام، مختل و اوضاع نابسامان شود و در مواقع حساس که نیازمند اتخاذ یک تصمیم فوری و قاطع باشد، اکثریت قاطع بر یک رأی توافق نکنند.
  6. ۶. حضرت امام نیز در اواخر عمر شریف خود به شورای بازنگری قانون اساسی دستور داد که طرح شورایی بودن رهبری را از قانون اساسی حذف و به جای آن، رهبری فردی را جایگزین کنند. بنابراین، شورا در نظام اسلامی به عنوان بازوی متفکر مدیریت و رهبری، عمل می کند و هرگز نباید اصل مدیریت و رهبری جامعه به شورا واگذار شود.

شورای موقت رهبری

اصل ۱۱۱ قانون اساسی، با هدف و کارکرد دیگری، شورای موقت رهبری را پایه ریزی کرد. بخشی از اصل 111 که شورای موقت رهبری را مطرح کرده، می گوید:

«... در صورت فوت یا کناره گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت، نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید، اقدام نمایند و تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان، به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده می گیرد و چنانچه در این مدت، یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه کند، فرد دیگری به انتخاب مجمع با حفظ اکثریت فقها در شورا، به جای وی منصوب می گردد...».

بنابراین، شورای مزبور که عنوان موقت دارد، در مواردی تشکیل می شود که خلأ رهبری وجود داشته باشد و برای این که این خلأ به مدیریت کشور لطمه ای وارد نکند، پیش بینی شده است. چنان که در اصل مذکور تصریح شده، این شورا تمام وظایف رهبری را برعهده می گیرد؛ ولی در مواردی همچون تعیین سیاست های کلی نظام، نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام، فرمان همه پرسی، اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها، عزل رئیس جمهور، عزل و نصب فرماندهان عالی نظامی و... شورای موقت رهبری، تنها پس از تصویب سه چهارم اعضای مجمع تشخیص مصلحت، تصمیم می گیرد.

بنابراین، در قانون اساسی، تنها شورای موقت رهبری و آن هم در شرایط اضطراری پذیرفته شده است و شورای رهبری دائمی هیچ گونه جایگاهی در قانون اساسی ندارد و در تعالیم اسلامی نیز پذیرفته نشده است.3

پی نوشت ها:

  1. ۱. ر. ک: خبرگزاری آفتاب، توضیحات هاشمی درباره شورای رهبری، پنجشنبه 16 آذر 1385.
  2. ۲. آل عمران، آیه 15.
  3. ۳. ر.ک: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ محمد تقی مصباح یزدی, نظریه سیاسی اسلام, ج 2؛ محمد جواد نوروزی, نظام سیاسی اسلام؛ نبی الله ابراهیم زاده، حاکمیت دینی؛ اداره مشاوره نهاد رهبری، لوح فشرده پرسمان.

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 5:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

پیوندهای مرتبطنقشه راهنقشه راهفیلمفیلمصوتصوت
۱۳۶۸/۰۳/۱۵
قرائت‌شده توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛

متن کامل وصیت‌نامه الهی سیاسی حضرت امام خمینی رحمه‌الله

بسم الله االرحمن الرحیم

 قالَ رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلّم: إنّی تارکٌ فیکُمُ الثَقلَینِ، کتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی فإِنَّهُما لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدَا عَلَیّ الْحَوضَ

الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ أللّهُمَّ صلّ ‌علی محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائنِ أسرارِ کتابِکَ الذّی تجلّی فیه الأَحدیه بِجمیعِ أسمائکَ حَتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایعْلَمُهُ غَیرک؛ و اللَّعنُ علی ظالِمیهم أصلِ الشَجَره الخَبیثه.

 و بعد، اینجانب مناسب می‌دانم که شمه‌ای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی ومعنوی وعرفانی،  که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه‌ای که عرفان آن برتمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلی و ازآنجا تا لاهوت و آنچه درفهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بربشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای «ثقل اکبر» و «ثقل کبیر» که از هرچیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است براین دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره‌ای گذرا و بسیار کوتاه ازآنچه براین دو ثقل گذشته است بنمایم.

شاید جمله لَنْ یفْتَرِقا حتّی یرِدا عَلَی الْحوَض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ هرچه بر یکی از این دو گذشته است بردیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.

 و ذکر این نکته لازم است که حدیث «ثقلین» متواتر بین جمیع مسلمین است و [در] کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و‌آله وسلم ـ به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است برجمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگرعذری برای جاهلان بی‌خبر باشد برای علمای مذاهب نیست .

اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مسائل أسف‌انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‌ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ  دریافت کرده بودند و ندای اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانه‌های مختلف وتوطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان راعقب زده و با قرآن، ‌در حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و برحکومت عدل الهی ـ که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا وکتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.

و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، ازمقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند،‌ برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط وعدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله، معصومین ـ علیهم صلوات الاولین والآخرین ـ بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ـ چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر و آخوندهای خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیله‌ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران ومعاندان حق تعالی شد. و مع‌الأسف به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت  ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت وکتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمی‌آورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن می‌گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمه «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بی‌دین شده بود و اکنون نیز هست.

و اخیراً قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامی، که خود را به دروغ به اسلام بسته‌اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع می‌کنند و به اطراف می‌فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می‌کنند. ما همه دیدیم قرآنی را که محمدرضاخان پهلوی طبع کرد و عده‌ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و می‌بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی‌پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی می‌کند و وهابیت، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی را ترویج می‌کند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می‌دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره‌برداری می‌کند.

ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می‌خواهد حقایق قرآنی، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می‌زند، ‌از مقبره‌ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می‌کشاند نجات دهد.

و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده، و امیرالمؤمنین علی بن‌ ابیطالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است .

ما مفتخریم که کتاب نهج‌البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.

ما مفتخریم که ائمه معصومین، از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان ـ علیهم آلاف التحیات و السلام ـ که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند. 

ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» می‌خوانند از ائمه معصومین ما است. ما به «مناجات شعبانیه» امامان و «دعای عرفات» حسین بن علی ـ علیهماالسلام ـ و «صحیفه سجادیه» این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی  به زهرای مرضیه است از ما است.

ما مفتخریم که «باقرالعلوم» بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول ـ صلی الله‌علیه و آله  ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، ‌از ما است.

و ما مفتخریم که مذهب ما «جعفری» است که فقه ما که دریای بی‌پایان است، یکی از آثار اوست. و ما مفتخریم که به همه ائمه معصومین ـ علیهم صلوات الله ـ و متعهد به پیروی آنانیم.

ما مفتخریم که ائمه معصومین ما ـ صلوات الله و سلامه علیهم ـ در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل  حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، درحبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه  براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. وما امروز مفتخریم که می‌خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشت‌ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا می‌کنند.

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان درصحنه‌های فرهنگی و اقتصادی ونظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت، و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و نا آشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی‌اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‌اند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق وشعف به لرزه درمی‌آورد و دل دشمنان وجاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می‌لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب‌گونه ـ علیها سلام الله ـ فریاد می‌زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر؛ و می‌دانند آنچه به دست آورده‌اند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.

و ملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی‌کشند و برای رسیدن به‌ ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی‌شناسند. و در رأس آنان امریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می‌شود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه «اسرائیل بزرگ»! آنان را به هر جنایتی می‌کشاند. و ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، وحسن و حسنی مبارک هم‌آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به امریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی  به ملتهای خود رویگردان نیستند. و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایتکاری ونقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می‌شناسند و همه می‌دانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج،‌ کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد.

و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه‌های گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی، ‌ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور می‌دهند متهم می کنند. کدام افتخار بالاتر و والاتر از اینکه امریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگی‌اش و آنهمه دولتهای سرسپرده‌اش و به دست داشتن ثروتهای بی پایانِ ملتهای مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه‌های گروهی، در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمی‌داند به که متوسل شود! و رو به هرکس می‌کند جواب رد می‌شنود! و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی ـ جلَّت عظمتُه ـ که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامی رابیدار نموده واز ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده.

من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غربِ ستمگرِ کافر وابسته است، بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدارً پایبند بوده، و لحظه‌]‌ای‌[ از شکر این نعمت غفلت نکرده و دستهای ناپاک عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند؛ و بدانند  که هرچه رسانه‌های گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم می‌زنند دلیل برقدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم درعوالم دیگر خواهد داد.  «إنَّه ولی النِّعَم وبِیدِه ملکوتُ کلِّ شیءٍ».

و با کمال جِد و عجز ازملتهای مسلمان می‌خواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است، چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه‌ اسلامی است، ذره‌ای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی، مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامی و حکومت عدل الهی است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نکنند، که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است. و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابی عبدالله الحسین ـ صلوات وافر الهی و انبیا  و ملائکه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد ـ هیچ‌گاه غفلت نکنند. و بدانند آنچه دستور ائمه ـ علیهم السلام ـ برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران  ستم‌پیشه در طول تاریخ الی الابد. و می‌دانید که لعن ‌و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه ـلعنه‌ الله‌ علیهم ـ با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‌اند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم‌‌شکن است.

و لازم است در نوحه‌ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق ـ علیهم سلام الله ـ‌ به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود؛ و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن ‌جمله آل‌سعود، این خائنین به ‌حرم بزرگ الهی _ لعنه الله و ملائکته و رسله علیهم ـ است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است که حافظ ملّیت مسلمین، بویژه شیعیان ائمه اثنی‌عشر ـ علیهم صلوات الله وسلم ـ [است].

و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی ـ الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیم‌الشأن ایران ندارد، بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب می‌باشد.

از خداوند ـ عزوجل ـ عاجزانه خواهانم که لحظه‌ای ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از عنایات غیبی خود به این فرزندان اسلام و رزمندگان عزیز لحظه [‌ای] دریغ نفرماید.

                                                                                                                         روح الله  الموسوی الخمینی

بِسْمِ اللهِ الْرَحْمنِ الْرَّحیمْ

اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.  اینجانب، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می‌نمایم. و از خداوند بخشاینده می‌خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید .

1-  ما می‌دانیم  که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید . اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضدّ اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد‌اسلامی و ضد‌ملی به صورت ملیت، و آنهمه شعرها و بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بی‌تفاوتی در پیشامدهای خائنانه، که به دست شاه فاسد و پدر بی‌فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه‌های قدرتمندان بر ملت تحمیل می‌شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده می‌شد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صد‌درصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام «ملیت» و «ملی گرایی»، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی‌توانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغاتْ به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد «الله اکبر» و فداکاریهای حیرت‌آور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خودْ مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است .

2- اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می‌کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را  در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است. اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه‌ریزی  شده، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، برملت عظیم الشأن ایران است که درتحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیای عظام از‌ آدم ـ علیه السلام‌ـ  تا خاتم النبیین ـ صلی الله علیه وآله وسلم‌ـ در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده‌اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام ـ علیهم صلوات الله ـ با کوششهای توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن  کوشیده‌اند. و امروز بر ملت  ایران، خصوصاً، و بر جمیع مسلمانان، عموماً،  واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند. و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی  نمایند، و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.

اینجانب که نفسهای آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقای این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند، برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.

الف
بی‌تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل‌های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.

اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می‌کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله بر‌قرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل  این انگیزه  که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی  هدف و تفرقه و اختلاف است. بی‌جهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده‌های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه‌‌ها و دروغهای تفرقه‌افکن نموده‌اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می‌کنند. بی‌انگیزه نیست سفر‌های دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و مع‌الأسف در بین آنان از سردمداران وحکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمی‌کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می‌شود؛ و بعض از روحانی‌نماها نیز به آنان ملحقند.

امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکنِ خانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه درعصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئه‌ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.

ب
از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و درعصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌کند، و حکومت و سیاست و سررشته‌داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ  و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است! و مع‌الأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان ومتدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می‌دانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود.

گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بی‌اطلاعی می‌زنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات برمیزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابه آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعی‌ باید جاری شود  و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده! و ادعای آنکه اسلام با نوآورد‌ها مخالف است ـ همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع می‌گفت که اینان می‌خواهند با چهارپایان در این عصر سفر کنند ـ یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآورد‌ها، اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ‌ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم وصنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفه‌ای می‌گویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنس‌بازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج می‌کنند.

و اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می‌دانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول  الله ـ صلی الله علیه وآله  ـ آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بارآورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی. و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشته‌اند و حکومت علی‌بن ابیطالب ـ علیه‌السلام ـ نیز با همان انگیزه، به طور وسیعتر و گسترده‌تر از واضحات تاریخ است. و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله  ـ بسیارند.

اینجانب دراین وصیتنامه با اشاره می‌گذرم، ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعه‌شناسان و تاریخ نویسان، ‌مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و می‌شود که انبیا ـ علیهم السلام ـ به معنویات کار دارند و حکومت و سررشته‌داری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز می‌کردند و ما نیز باید چنین کنیم،  اشتباه تأسف‌آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و بازکردن راه برای استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه‌جویی و انگیزه‌های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده‌اند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرت‌طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلی الله علیه وآله  ـ و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش می‌کردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هوشیار ایران با دید اسلامی این توطئه‌ها را خنثی نمایند. و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئه‌گر را قطع نمایند.

ج
و از همین قماش توطئه‌ها و شاید موذیانه‌تر، شایعه‌های وسیع درسطح کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعف‌تر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیه کشور است می‌باشد و شکنجه‌ها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است! هر روز عده‌ای را اعدام می‌کنند  به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمی‌گذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسام‌آور غوطه می‌خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! ‌اموال مردم مصادره می‌شود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا می‌شود. و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوی و برزن سر زبانها می‌افتد؛ در تاکسیها همین مطلب واحد و در اتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت می‌شود؛ و یکی که  قدری کهنه شد یکی دیگر معروف می‌شود. و مع‌الأسف بعض روحانیون که از حیله‌های شیطانی بیخبرند با تماس یکی‌ ـ‌ دو‌ نفر از عوامل توطئه گمان می‌کنند مطلب همان است. و اساس مسأله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل را می‌شنوند و باور می‌کنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند ـ چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتی که همه به سود اسلام است ندارندـ و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب را شنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوسته‌اند .

اینجانب توصیه می‌کنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها  و ملتهایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه می‌گذشته است، و قبل از توجه به گرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگریهایشان برای این دولت به ارث گذشته‌اند ، از وابستگیهای عظیم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانه‌ها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازه‌های مسکرات فروشی و ایجاد بی‌بندوباری در تمام شئون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع سینماها و عشرتکده‌ها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادیخواهان متعهّد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگی به پرونده اعدام شدگان و محکومان ‌به حبس و رسیدگی به زندانها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایه‌داران و زمینخواران بزرگ و محتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها وسایر مأمورین که در این زمان آمده‌اند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی در روستاهای محروم از همه مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن از قبیل آوارگان میلیونی و خانواده‌های شهدا و آسیب‌دیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئه‌های پی در پی آمریکا و وابستگان خارج  و داخلش ( اضافه کنید فقدان مبلّغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع) و هرج و مرجهایی که از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل دیگر، تقاضا این است که قبل از آشنایی به مسائل، به اشکالتراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها و جهل توده‌ها امروز طفلی تازه‌پا و ولیده‌ای است محفوف به دشمنهای خارج و داخل، رحم کنید. و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛ و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایه‌داران و محتکران بی‌انصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید؛ و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیر مستقیم از آنان، توجهی به ترور‌شدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟

اینجانب هیچگاه نگفته و نمی‌گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می‌شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی‌انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی‌کنند؛ ‌لکن عرض می‌کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می‌کنند و ملتِ دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعتر خواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی ـ اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان و اشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند.

من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله  ـ  و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ می‌باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ  مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی‌کردند و با بهانه‌هایی به جبهه نمی‌رفتند، که خداوند تعالی در سوره «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ آن شد که شد. و آنان که درشهادت دستْ آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز می‌بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه‌ها و مردم پشت جبهه‌ها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها می‌کنند و چه حماسه‌ها می‌آفرینند. و می‌بینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده می‌کنند. و می‌بینیم که بازماندگان شهدا و آسیب‌دیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره‌های حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان‌بخش با ما و شما روبه‌رو می‌شوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند، و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه ـ. و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه  مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی می‌باشیم .

و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهره‌برداری منافقان و منحرفان فرصت‌طلب و سودجو واقع شده‌اند می‌نمایم، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می‌خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با توده‌های محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و می‌کنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، ومطالعه کنید حالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند،  و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان؛ نوارهای این شهیدان تا حدی در دست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.

برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی‌خوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایسته‌ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید  تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور می‌خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید، که او هادی و رحمان است.

و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به  حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ می‌کنم؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که إن تَنْصروا الله ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم  و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.

و به مجلس و دولت و دست‌اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بی‌فرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.

و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایه بدبختی مسلمانان ، حکومتهای وابسته به شرق و غرب می‌باشند. و اکیداً توصیه می‌کنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تأمین شود.

د
از نقشه‌های شیطانی قدرتهای بزرگ استعمار و استثمارگر که سالهای طولانی در دست اجرا است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روشهای مختلف دنباله‌گیری شد، به انزوا کشاندن روحانیت است؛ که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن، و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود ، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و مع‌الأسف به واسطه بیخبری  هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرتها نتیجه چشمگیری گرفته شد. از یک طرف، از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را به دست می‌گیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً، و اسلام بخصوص، و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیون و مبلغان، متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان، و طرفدار سرمایه‌داران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی می‌نمودند. و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بی‌دینی و بی‌بند و باری و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم می‌نمودند. نتیجه آن که دولتمردانْ مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند؛ و توده‌های مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند، و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب  آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد، و می‌رفت که چه‌ آید.

اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت ـ از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز و سایر قشرها ـ بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرتها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می‌توان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که می‌خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئه‌ها در دانشگاهها از عمق ویژه‌ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه‌ها باشند.

هـ
ازجمله نقشه‌ها که مع‌الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، ‌دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله‌ گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! و قصه این امر غم‌انگیز، طولانی و ضربه‌هایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است.

و غم‌انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه‌داشته و کشورهایی مصرفی بار‌ آوردند و به‌ قدری‌ما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانی‌شان ترسانده‌اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزده بی‌فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می‌نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و می‌دهند. فی‌المثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسنده  آن را دانشمند و روشنفکر به حساب می‌آورند. و از گهواره تا قبر به هر‌چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم‌گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژه‌های بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتاده‌اند. خیابانها، کوچه‌ها، مغازه‌ها، شرکتها، داروخانه‌ها،‌ کتابخانه‌ها، پارچه‌ها، و دیگر متاعها، هر چند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی‌، کهنه‌پرستی و عقب‌افتادگی است. در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها  و اطبای دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پر ارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبر‌که  کهنه‌پرستی و عقب‌ماندگی است. بی‌اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه‌های روشنفکری و تمدن، و ‌در مقابل، تعهد به این امور نشانه عقب‌ماندگی و کهنه‌پرستی است.

اینجانب نمی‌گویم ما خود همه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‌اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خودْ کوچکدیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده‌ها و مصرفی بارآوردن  هر چه بیشتر، که خود داستانهای غم‌انگیز دارد، و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکده‌ها، و دهها  از این مصائب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست. من وصیت دلسوزانه و خادمانه می‌کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه‌ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی‌رفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانه‌ها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم.

باید هوشیار و بیدار ومراقب باشید که سیاست‌بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه‌های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین‌المللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید.

وبدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیده‌اند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس، و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب.

و بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف‌ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.

و ازجوانان، دختران و پسران، می‌خواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را،  ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی بند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی‌وطن به شما عرضه می‌شود  نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی‌کنند؛ و می‌خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.

و
از توطئه‌های بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر داده‌ام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمتها و نقشه‌های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل می‌شد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه.

و اما در دانشگاه  نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می‌خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب ‌نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، ‌زیرا برای ابرقدرتها بی‌زحمت و بی‌خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان می‌ریزد.

پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.

و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحله بعد وصیت می‌کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می‌دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه می‌کنم  که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.

ز
از مهمات امور، تعهد  وکلای مجلس شورای اسلامی است. ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غم‌انگیزی از مجلس شورای غیر صالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلی فاسد خورد؛ و چه مصیبتها و خسارتهای جانفرسا از این جنایتکاران بی‌ارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابی منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هر چه انگلستان و شوروی و اخیراً امریکا خواستند، با دست همین منحرفانِ از خدا بیخبر انجام دهند و کشور را به تباهی و نیستی کشانند. از بعد از مشروطه،  هیچ‌گاه تقریباً به مواد مهم قانون اساسی عمل نشد ـ قبل از رضاخان با تصدی غربزدگان و مشتی خان و زمینخواران؛ و در زمان رژیم پهلوی به دست آن رژیم سفاک و وابستگان وحلقه به گوشان آن.

اکنون که با عنایت پروردگار وهمت ملت عظیم‌الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود. وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلای دارای تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی که غالباً بین متوسطین جامعه و محرومین می‌باشند و غیر منحرف از صراط مستقیم ـ به سوی غرب یا شرق ـ و بدون گرایش به مکتبهای انحرافی و اشخاص تحصیلکرده ومطلع برمسائل روز و سیاستهای اسلامی، به مجلس بفرستند.

و به جامعه محترم روحانیت خصوصاً مراجع معظم، وصیت می‌کنم که خود را از مسائل جامعه خصوصاً مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بی‌تفاوت نباشند. همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست‌بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست‌بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.

اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش‌آمده است، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است. هرکس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است درخدمت اسلام و میهن باشد؛ و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر وغرب یا شرقزدگان ومنحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند، و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند، با تدریج و ظرافت درکشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه، و با دست افراد خودِ ملتها، کشورها را به دام استثمار می‌کشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدمِ نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار ونگهدار باشد.

واز نمایندگان مجلس شورای اسلامی دراین عصر و عصرهای آینده می‌خواهم که اگر خدای نخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.

وبه اقلیتهای مذهبی رسمی وصیت می‌کنم که از دوره‌های رژیم پهلوی عبرت بگیرند و وکلای خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوری اسلامی و غیروابسته به قدرتهای جهانخوار و بدون گرایش به مکتبهای الحادی و انحرافی و التقاطی انتخاب نمایند.

و از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری باهم مجلسان خود رفتار، و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل آیید.

و از شورای محترم نگهبان می‌خواهم و توصیه می‌کنم، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر و قانون اساسی بدون هیچ ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظه ضرورات کشور که گاهی با احکام ثانویه و گاهی به ولایت فقیه باید اجرا شود توجه نمایند.

و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می‌کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می‌شود مثلاً در انتخاب‌ خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه ‌بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول می‌باشند.

از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می‌‌باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه؛ و چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه،‌ گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الاّ کار از دست همه خارج خواهد شد. و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده‌اید و نموده‌ایم. چه هیچ علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد؛ و در تعیین رئیس جمهور و وکلای مجلس با طبقة تحصیلکردة متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور و غیروابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت کرده، و با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه‌ای باشند؛ که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه‌داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی‌توانند بفهمند.

و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، شایسته ومتعهد به اسلام و دلسوز  برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی‌آید؛ و مشکلاتی اگر باشد رفع می شود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می‌شوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطة تعیین شایسته‌ترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی، وظیفة سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن، که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می‌کند.

و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و درحقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و درعصرهای آینده، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند؛ و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه‌ای است و مقام والایی، ‌بلکه وظیفة سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار درجهان دیگر در پی دارد.

از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال می‌خواهم که ما و شما را  از این امتحان خطرناک با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدری خفیفتر برای رؤسای جمهور حال و آینده و دولتها و دست‌اندرکاران، به حسب درجات در مسئولیتها نیز هست که باید خدای متعال را حاضر و ناظر و خود را درمحضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشد .

ح
از مهمات امور، مسألة قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالیترین مقام قضایی که درعهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقه‌دار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.

و از شورایعالی قضایی می‌خواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع أسفناک و غم‌انگیزی درآمده بود با جدیت سر و سامان دهند؛ و دست کسانی که با جان ومال مردم بازی می‌کنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پراهمیت کوتاه کنند، و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی که، ان‌شاء الله با جدیت حوزه‌های علمیه مخصوصاً حوزة مبارکة علمیة قم تربیت و تعلیم می‌شوند و معرفی می‌گردند، به جای قضاتی که شرایط مقررة اسلامی را ندارند نصب گردند، که ان‌شاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی درسراسر کشور جریان پیدا کند.

و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می‌کنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلوات الله علیهم ـ دراهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه دربارة قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان‌طور که خطر این مقامْ بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و می‌دانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.

ط
وصیت اینجانب به حوزه‌های مقدسة علمیه آن است که کراراً عرض نموده‌ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند، و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها وقشرهای مردم پاکدل و علاقه‌مند نمودن آنان را به خویش وضربة مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد. و می‌دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی  یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی  انقلاب نمونه‌هایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «توده‌ای‌»ها و دیگر عناوین دیده‌اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیة آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‌دار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بی‌نظمی» است  از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه گران باشد.

در هرصورت وصیت اینجانب آن است که در همة اعصار خصوصاً درعصر حاضر که نقشه‌ها و توطئه‌ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه‌ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم‌الشأن صرف وقت نموده و با برنامة دقیق صحیح حوزه‌ها را و خصوصاً حوزه علمیة قم و سایر حوزه‌های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.

و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‌های فقهی و اصولی از طریقة مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشته‌های‌ دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه‌هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه‌هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی [است]، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می باشد.

ی
از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوة اجراییه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذ‌بازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کرده‌اند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد می‌کند.

وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانه‌ها بودجه‌ای که از آن ارتزاق می‌کنید مال ملت ، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می‌شود، همة شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته می‌شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال می‌نمایند. بنابر این حقیقت ملموس،

باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیر‌اسلامی ـ انسانی احتراز نمایید.

و در همین انگیزه به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه می‌کنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق، متدین،‌ متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند، تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانه‌ها مسئولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود دارند لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند؛ مثل وزارت خارجه که مسئولیت سفارتخانه‌ها را در خارج از کشور دارند. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوتزدگی سفارتخانه‌ها و تحول آنها به سفارتخانه‌های مناسب با جمهوری اسلامی توصیه‌هایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند. و اکنون که سه سال از پیروزی می‌گذرد اگر چه وزیر خارجة کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امرمهم انجام گیرد.

و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانه‌ها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال  و منافع کشور و روابط حسنه  با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند. و از هر امری که شائبة وابستگی با همة ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبنده‌ای داشته باشد یا منفعت و فایده‌ای  در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشة کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست.

و وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی  است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می‌بخشد قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را در‌ ‌آغوش خواهند کشید. و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست‌ برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می‌دهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.

و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همة اعصار خصوصاً عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائة چهرة حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، دراین زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه‌های گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم . چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمی‌زنند.

مع‌الأسف اکثر دولتهای منطقة اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته‌اند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آورده‌اند. و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و می‌دانید که امروز جهان روی تبلیغات می‌چرخد. و با کمال تأسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خود‌خواهیها و فرصت‌طلبیها و انحصارجوییها به آنان مجال نمی‌دهد که لحظه‌ای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسة بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانة ارزنده را توأم با بعض آنچه را که از دست داده‌اند، که رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت می‌کردند توأم با  وابستگی و نوکرمآبی وثناجویی و مداحی از جرثومه‌های فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستم‌پیشگان زبانها و قلمها رابه کار بگیرند.

و مسئلة تبلیغ تنها به عهدة وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفة همة دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانه‌ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهرة نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همة ابعاد به آن دعوت کرده‌ از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج‌فهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلامْ جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت بار و غم‌انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانسته‌اند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراری‌اند!

ک
از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت‌ساز مسئلة مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطة اهمیت فوق‌العاده‌اش تکرار نموده و با اشاره می‌گذرم. باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربة مهلک زده است قسمت عمده‌اش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامه‌های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان وجوانان جریان داشتند، ‌هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی‌رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب‌کن بر ملت محروم‌ غارتزده تحمیل نمی‌شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی‌شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی‌شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته‌های به آن اموال ملت را نمی‌توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرز‌گی خود و بستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوة قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می‌گرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه‌برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه می‌یافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکده‌ها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی ـ انسانی‌ـ ملی بود، می‌توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لکن چه غم‌انگیز و اسفبار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانی اداره می‌شد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت می‌دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان با برنامه و نقشة دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه می‌‌کردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می‌کردند.

اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده. و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است  در همة اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.

و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه درمقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.

ل
قوای مسلح، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیته‌ها و بسیج و عشایر ویژگی خاص دارند. اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی می‌باشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش‌بخشان به ملت می‌باشند، می‌بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند. و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهره‌برداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب، بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است که با  بازیهای سیاسی، کودتاها و تغییر حکومتها و رژیمها به دست آنان واقع می‌شود؛ و سودجویان دغل بعض سران آنان را می‌خرند و با دست آنان و توطئه‌های فرماندهان بازی خوردة کشورها را به دست می‌گیرند، و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب می‌کنند. و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمی‌آید و یا اگر احیاناً پیش آید، به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند. و در ایران نیز که این معجزة عصر به دست ملت انجام گرفت، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهن‌دوست سهم بسزائی داشتند.

و امروز که جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تکریتی به امر و کمک امریکا و سایر قدرتها پس از نزدیک به دو سال با شکست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبه‌رو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بی‌دریغ ملت در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند؛ و نیز شرارتها وتوطئه‌های داخلی را که به دست عروسکهای وابسته به غرب وشرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان کمیته‌ها و پاسداران بسیج و شهربانی و با کمک ملت غیرتمند در هم شکسته شد. و همین جوانان فداکار عزیزند که شبها بیدارند تا خانواده‌ها با آرامش استراحت کنند. خدایشان یار و مددکار باد.

پس وصیت برادرانة من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم، آن است که ای عزیزان  که به اسلام عشق می‌ورزید و با عشق لقاء الله به فداکاری در جبهه‌ها و در سطح کشور به کار ارزشمند خود ادامه می‌دهید، بیدار باشید و هوشیار که بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفه‌ای غرب وشرقزده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده  لبة تیز سلاح خیانت و جنایتکارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است؛ و می‌خواهند از شما عزیزان که با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید بهره‌گیری کرده و جمهوری اسلامی را براندازند؛ و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده به دامن یکی از دو قطب جهانخوار بیندازند، و بر زحمات و فداکاریهای شما با حیله‌های سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بکشند.

وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان‌طور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه‌ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می‌توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود  در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بی‌اشکال به تباهی کشیده می‌شوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.

و من به همة نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی، وصیت مشفقانه می‌کنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت می‌کند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که همة شما را جز برای بردگی خویش نمی‌خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم‌پذیری نگه می‌دارند نجات می‌دهد، و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو  با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛ و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها که از ساختن هرچیز خود را عاجز می‌دیدند و از راه انداختن کارخانه‌ها آنان را مأیوس می‌نمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانه‌ها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه‌ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی ازدشمن نجات یابد.

و هم در اینجا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از اینهمه عقب‌ماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر. و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر ان‌شاء‌الله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی‌برند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا ا‌ن‌شاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را به‌ جای خود نشانند. به امید چنین روزی.

م
رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمة دوم آن، چه نقشه‌های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگِ فرنگی مآب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن،  و برای همردیفان نیز مشکل می‌نمود! فیلمهای تلویزیون از فرآورده‌های غرب یا شرق بود که طبقة جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشی که بسیاری از آن‌ با دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانه‌ها و موزه‌های غرب و شرق منتقل گردیده است. مجله‌ها با مقاله‌ها و عکسهای افتضاح بار و أسف‌انگیز، و روزنامه‌ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگی خویش و ضد اسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقة جوان مؤثر را به سوی غرب یا شرق هدایت می‌کردند. اضافه کنید  بر آن تبلیغ دامنه‌دار در ترویج مراکز فساد و عشرتکده‌ها و مراکز قمار و لاتار و مغازه‌های فروش کالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد می‌شد. و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسکها و اسباب بازیها و کالاهای تجملی وارد می‌شد؛ و صدها چیزهایی که امثال من از آنها بی‌اطلاع هستیم. و اگر خدای نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوی ادامه پیدا می‌کرد، چیزی نمی‌گذشت که جوانان برومند ما ـ این فرزندان اسلام و میهن که چشم امید ملت به آنها است ـ با انواع دسیسه‌ها و نقشه‌های شیطانی به دست رژیم فاسد و رسانه‌های گروهی و روشنفکران غرب و شرقگرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر می‌بستند: یا جوانی خود را در مراکز فساد تباه می‌کردند؛ و یا به خدمت قدرتهای جهانخوار درآمده و کشور را به تباهی می‌کشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.

اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور ما‌بعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله‌ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همة ما و همة مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند. و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند . خداوند تعالی مددکار همه باشد.

ن
نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهکها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می‌کنند، اول به سران آنان در خارج و داخل، آن است که تجربة طولانی به هر راهی که اقدام کردید و به هر توطئه‌ای که دست زدید و به هر کشور و مقامی که توسل پیدا کردید به شماها که خود را عالم و عاقل می‌دانید باید آموخته باشند که مسیر یک ملت فداکار را نمی‌شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی‌سر و پا و غیر حساب شده منحرف کرد، و هرگز هیچ حکومت و دولتی را نمی‌توان با این شیوه‌های غیر انسانی و غیر منطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه‌های خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری می‌کنند. شماها که می‌دانید (و اگر ندانید بسیار ساده‌لوحانه فکر می‌کنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است. و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانة  شما و جنایاتی که با تحریک شما رخ داد آنان را از شما  جدا کرد و جز دشمن تراشی کار دیگری نتوانستید بکنید.

من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می‌کنم که اولاً با این ملت طاغوتزدة رنج کشیده که پس از 2500 سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاسته‌اید. چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد، راضی می‌شود برای احتمال رسیدن به یک مقام با میهن خود و ملت خود اینگونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند؟ من به شما نصیحت می‌کنم دست از این کارهای بیفایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید. و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه کنید که خداوند ارحم الراحمین است؛ و جمهوری اسلامی و ملت از شما ان‌شاء‌الله می‌گذرند. و اگر دست به جنایتی زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید. و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است.

و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می‌کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می‌کنند و از نقشه‌های آنها پیروی می‌کنند و ندانسته به دام آنها افتاده‌اند به هدر می‌دهید؟ و با ملت خود در راه چه کسی جفا می‌کنید؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید. و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می‌کنید که توده‌های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند؛ و به عیان می‌بینید که حکومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند؛ و آنان که به دروغ ادعای «خلقی» بودن و «مجاهد» و «فدایی» برای خلق می‌کنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده‌دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه‌های مجلل تیمی با زندگی اشرافی، نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می‌دهند و شما جوانان را به کام مرگ می‌فرستند.

نصیحت مشفقانة من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می‌کنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شرّ مخالفین نجات پیدا کند، و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید که جز به نفع شخصی خود فکر نمی‌کنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرت‌طلبی خویش می‌نمایند؟ شما در این سالهای پیروزی انقلاب دیدید که ادعاهای آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است. و می‌دانید که شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و کارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجه‌ای ندارد. من تکلیف خود را که هدایت است ادا کردم. و امید است به این نصیحت که پس از مرگ من به شما می‌رسد و شائبة قدرت طلبی در آن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید.

وصیت من به چپ گرایان، مثل کمونیستها و چریکهای فدایی خلق و دیگر گروهها[ی] متمایل به چپ، آن است که شماها بدون بررسی صحیح از مکتبها و مکتب اسلام نزد کسانی که از مکتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید و چه شده که دل خود را به چند «ایسم» که محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است خوش کرده‌اید؟ و شما را چه انگیزه‌ای وادار کرده که می‌خواهید کشور خود را به دامن شوروی یا چین بکشید؛ و با ملت خود به اسم «توده دوستی» به جنگ برخاسته یا به توطئه‌هایی برای نفع اجنبی به ضد کشور خود و توده‌های ستمدیده دست زدید؟ شما می‌بینید که از اول پیدایش کمونیسم مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرت‌طلب و انحصارطلبترین حکومتهای جهان بوده و هستند. چه ملتهایی زیر دست و پای شوروی مدعی طرفدار توده‌ها خُرد شدند و از هستی ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیر مسلمانان، تاکنون در زیر فشار دیکتاتوری حزب کمونیست دست و پا می‌زنند و از هر گونه آزادی محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهای دیکتاتورهای جهان به سر می‌برند. استالین، که یکی از چهره‌های به اصطلاح «درخشان» حزب بود، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اکنون که شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان می‌دهید، مردم مظلوم شوروی و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگریهای آنان جان می‌سپارند، و آنگاه شما که مدعی طرفداری از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده چه جنایاتی انجام دادید و با اهالی شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفی می‌کردید و عدة بسیاری را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به کشتن دادید، چه جنایتها که نکردید. و شما «طرفدار خلق محروم» می‌خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتوری شوروی دهید و چنین خیانتی را با سرپوش «فدایی خلق» و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتها «حزب توده» و رفقای آن با توطئه و زیر ماسک طرفداری از جمهوری اسلامی، و دیگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار.

من به شما احزاب و گروهها، چه آنان که به چپگرایی معروف ـ گرچه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد که اینان کمونیست امریکایی هستند ـ و چه آنان که از غرب ارتزاق می‌کنند و الهام می‌گیرند و چه آنها که با اسم «خود مختاری» و طرفداری از کرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم کردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمتهای فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استانها می‌شوند، مثل حزب «دموکرات» و «کومله» وصیت می‌کنم که به ملت بپیوندند. و تاکنون تجربه کرده‌اند که کاری جز بدبخت کردن اهالی آن مناطق نکرده‌اند و نمی‌توانند بکنند، پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است که با دولت تشریک مساعی نموده و از یاغی‌گری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند که اسلام برای آنان هم از قطب جنایتکار غرب و هم از قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام می‌دهد.

و وصیت من به گروههای مسلمان که از روی اشتباه به غرب و احیاناً به شرق تمایل نشان می‌دهند و از منافقان که اکنون خیانتشان معلوم شد گاهی طرفداری می‌کردند و به مخالفانِ بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن می‌کردند و طعن می‌زدند، آن است که بر سر اشتباه خود پافشاری نکنند و با شهامت اسلامی به خطای خود اعتراف، و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند هم‌صدا و هم‌مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شرّ مستکبران نجات دهید؛ و کلام مرحوم مدرس، آن روحانی متعهد پاک سیرت و پاک اندیشه را به خاطر بسپرید که در مجلس افسردة آن روز گفت: اکنون که باید از بین برویم چرا با دست خود برویم.

من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مؤمن عرض می‌کنم اگر ما با دست جنایتکار امریکا و شوروی از صفحة روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. و این سیره و طریقة انبیای عظام و ائمة مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم، و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگیها زندگی کنند می‌توانند؛ و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمی‌توانند خلاف ایدة آنان را تحمیل کنند.

از افغانستان عبرت باید گرفت با آنکه دولت غاصب و احزاب چپی با شوروی بوده و هستند، تاکنون نتوانسته‌اند توده‌های مردم را سرکوب نمایند. علاوه بر این اکنون ملتهای محروم جهان بیدار شده‌اند و طولی نخواهد کشید که این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطة ستمگران مستکبر نجات خواهند داد. و شما مسلمانانِ پایبند به ارزشهای اسلامی می‌بینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد نشان می‌دهد؛ و مغزهای متفکر بومی به کار افتاده و به سوی خودکفایی پیشروی می‌کند و آنچه کارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه می‌دادند، امروز به طور چشمگیری با دست و فکر ملت انجام گرفته و ان‌شاء‌الله تعالی در دراز مدت انجام خواهد گرفت. و صد افسوس که این انقلاب دیر تحقق پیدا کرد و لااقل در اول سلطنت جابرانة کثیف محمدرضا تحقق نیافت؛ و اگر شده بود، ایران غارتزده غیر از این ایران بود.

و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکالتراشان و صاحب‌عقدگان آن است که به جای آنکه وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هرچه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به کار برید، و با این عمل کشور خود را به سوی ابرقدرتها سوق دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت کنید و انگیزة باطنی خود را که بسیار می‌شود خود انسانها از آن بیخبرند بررسی کنید، ببینید آیا با کدام معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه‌ها و در شهرها نادیده می‌گیرید و با ملتی که می‌خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداکاری می‌خواهد آن را حفظ کند، به جنگ اعصاب برخاسته‌اید و به اختلاف‌انگیزی و توطئه‌های خائنانه دامن می‌زنید و راه را برای مستکبران و ستمگران باز می‌کنید. آیا بهتر نیست که با فکر و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست که به این ملت مظلوم محروم کمک کنید و با یاری خود حکومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوة قضایی را از آنچه در زمان رژیم سابق بود بدتر می‌دانید؟ آیا از یاد برده‌اید ستمهایی که آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم و بی پناه روا می‌داشت؟  آیا نمی‌دانید که کشور اسلامی در آن زمان یک پایگاه نظامی برای امریکا بود و با آن عمل یک مستعمره می‌کردند و از مجلس تا دولت و قوای نظامی در قبضة‌ آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخائر آن چه می‌کردند؟ آیا اشاعة فحشا در سراسر کشور و مراکز فساد، از عشرتکده‌ها و قمارخانه‌ها و میخانه‌ها و مغازه‌های مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراکز که هر یک برای تباه کردن نسل جوان عاملی بزرگ بود، از خاطرتان محو شده؟ آیا رسانه‌های گروهی و مجلات سراسر فساد انگیز و روزنامه‌های آن رژیم را به دست فراموشی سپرده‌اید؟ و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آنکه در چند دادگاه، یا چند جوان که شاید اکثر از گروههای منحرف نفوذ کرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی کارهای انحرافی انجام می‌دهند، و کشتن عده ای که مفسد فی‌الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می‌کنند شما را به فریاد در آورده، و با کسانی که با صراحت، اسلام را محکوم می‌کنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان که أسفناکتر از قیام مسلحانه است، نموده‌اند پیوند می‌کنید و دست برادری می‌دهید؛ و آنان را که خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم می‌خوانید، و در کنار بازیگرانی که فاجعة چهارده  اسفند را بر پا کردند و جوانان بیگناه را با ضرب و شتم کوبیدند نشسته و تماشاگر معرکه می‌شوید، یک عمل اسلامی و اخلاقی است! و عمل دولت و قوة قضاییه که معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال خویش می‌رسانند، شما را به فریاد درآورده و داد مظلومیت می‌زنید؟ من برای شما برادران که از سوابقتان تا حدی مطلع و علاقه‌مند به بعضی از شما هستم متأسف هستم، نه برای آنان که اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند که همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه کردن کشور و ملت و خدمتگزاری به یکی از دو قطب چپاولگر بودندـ آنان که با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علمای مربی جامعه را شهید نمودند و به کودکان مظلوم مسلمانان رحم نکردند، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند که شیطانِ نفس اماره بر آنان حکومت می‌کند.

لکن شما برادران مؤمن با دولت و مجلس که کوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همة مواهب زندگی محروم نماید چرا کمک نمی‌کنید و شکایت دارید؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاریها و نابسامانیها که لازمة هر انقلاب است، و جنگ تحمیلی با آنهمه خسارت و میلیونها آوارة خارجی و داخلی و کارشکنیهای بیرون از حد را در این مدت کوتاه مقایسه با کارهای عمرانی رژیم سابق نموده‌اید؟ آیا  نمی‌دانید که کارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریباً به شهرها آن هم به محلات مرفه؛ و فقرا و مردمان محروم از آن امور بهرة ناچیز داشته یا نداشتند؛ و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی برای این طایفة محروم با جان و دل خدمت می‌کنند؟ شما مؤمنان هم پشتیبان دولت باشید تا کارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار که خواه ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید. 

س
یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است، آن است که اسلام نه با سرمایه‌داری ظالمانه و بی‌حساب و محروم کنندة توده‌های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می‌کند و مخالف عدالت اجتماعی می‌داند ـ گرچه بعض کج‌فهمان بی‌اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده‌اند (و باز هم دست برنداشته‌اند)  که اسلام طرفدار بی مرز و حد سرمایه‌داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده‌اند چهرة نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه‌داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام‌شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته‌اند ـ و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می‌باشند با اختلاف زیادی که دوره‌های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در برداشته.

بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف، که اگر بحق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به راه می‌افتد و عدالت اجتماعی، که لازمة یک رژیم سالم است تحقق می‌یابد. در اینجا نیز یک دسته با کج فهمیها و بی‌اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دستة اول قرار گرفته و گاهی با تمسک به بعضی آیات یا جملات نهج البلاغه، اسلام را موافق با مکتبهای انحرافی مارکس و امثال او معرفی نموده‌اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج‌البلاغه ننموده وسر‌خود، به فهم قاصر خود، بپاخاسته و «مذهب اشتراکی» را تعقیب می‌کنند و از کفر و دیکتاتوری و اختناق کوبنده که ارزشهای انسانی را نادیده گرفته و یک حزب اقلیت با توده‌های انسانی مثل حیوانات عمل می‌کنند،‌ حمایت می‌کنند.

وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تأثیر تبلیغات بی‌محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه‌داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید، و به مالکیت و سرمایه‌های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه‌ها و فعالیتهای سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خود کفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند.

و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می‌کنم که ثروتهای عادلانة خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه‌ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است.

و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می‌کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان‌خانی در رنج و زحمت بوده‌اند. و چه نیکو است که طبقات تمکندار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند. و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است که یکی بی‌خانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.

ع
وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی‌نماها که با انگیزه‌های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌کنند و وقت خود را وقف براندازی آن می‌نمایند و با مخالفان توطئه‌گر و بازیگران سیاسی کمک، و گاهی به طوری که نقل می‌شود با پولهای گزافی که از سرمایه‌داران بیخبر از خدا دریافت برای این مقصد می‌کنند کمکهای کلان می‌نمایند، آن است که شماها طرْفی از این غلط کاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زده‌اید ـ و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسیدـ تا درِ توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم‌صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاریهای ملت به دست آمده حمایت کنید، که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید. و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیر عمدی، که از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید می‌کنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می‌نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق. و باز توجه نمایند که در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلط‌رویها و فرصت‌طلبیها غیر قابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید ـ از قبیل توطئه‌ها و تبلیغات دروغین و حملة مسلحانة خارج مرز و داخل، و نفوذ غیر قابل اجتناب گروههایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی، و تازه کار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان  امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفاده‌های کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده، و کمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و دهها گرفتاری دیگر، که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بیخبر است ـ و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنت‌طلب سرمایه‌دار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام‌آور و قاچاق و احتکار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می‌کشند، نزد شما آقایان به شکایت و فریبکاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان «سهم» مبلغی می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند و شما را عصبانی کرده به مخالفت برمی‌انگیزانند، که بسیاری از آنان با  استفاده‌های نامشروع، خون مردم را می‌مکند و اقتصاد کشور را به شکست می کشند.

اینجانب نصیحت متواضعانة برادرانه می‌کنم که آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعه‌سازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند. و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیة الله ـ روحی فداه‌ ـ یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد، بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت می‌رسد و محرومان جهان، که به اسلام و حکومت اسلامی رو[ی] آورده و دل باخته‌اند، مأیوس می‌شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از کردار خود پشیمان می‌شوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همة امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود یک اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه‌ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی که ان‌شاء‌الله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یکروزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاریها ستمکاران سرکوب و منزوی می‌شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامیهای منحرف، آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانّا لله و انّا الیه راجعون.

ف
وصیت من به همة مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر، که بتدریج پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همة کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز شده است مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو کردند که هیچ ‌یک از دوَل حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند؛  بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه کرده‌اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده؛ یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همة مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده، و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به کار گرفته‌اند و یا آنکه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بوده‌اند که برای وابسته کردن کشورها و ملتها هر چه  توان داشته‌اند به کار گرفته و با حیله‌های مختلف کشورها را بازاری  برای شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تأمین نموده‌اند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند.

و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عُمال سرسپردة آنان نترسید؛ و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می‌کنند از کشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همة مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همة مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.

ص
یک مرتبة دیگر در خاتمة این وصیتنامه، به ملت شریف ایران وصیت می‌کنم  که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان‌نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علّو رتبة آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید  و دنبال می‌کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می‌کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایدة توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی ـ صلی الله علیه وآله وسلم‌ ـ به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام ـ علیهم سلام الله ـ و اولیای معظم ـ سلام الله علیهم ـ برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی‌نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاکیان از سیر در آن حاصل می‌شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر‌ّ و عَلن حاصل نشود.

شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می‌روید که در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می‌روید که تنها راه تمام انبیا ـ علیهم سلام الله ـ و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همة اولیا شهادت را در راه آن به آغوش می‌کشند و مرگ سرخ را «احلی من العسل» می‌دانند؛ و جوانان شما در جبهه‌ها جرعه‌ای از آن را نوشیده و به وجد آمده‌اند  و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید بحق بگوییم « یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً ». گوارا باد بر آنان آن نسیم دل‌آرا و آن جلوة شورانگیز.

و باید بدانیم که طرفی از این جلوه در کشتزارهای سوزان و در کارخانه‌های توانفرسا و در کارگاهها و در مراکز صنعت و اختراع و ابداع، و در ملت به طور اکثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همة کسانی که متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودکفایی کشور به خدمتی اشتغال دارند جلوه گر است.

و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است  کشور عزیز از آسیب دهر ان‌شاء‌الله تعالی مصون است. و بحمد‌الله تعالی حوزه‌های علمیه و دانشگاهها و جوانانِ عزیز مراکز علم و تربیت از این نفخة الهی غیبی برخوردارند، و این مراکز در‌بست در اختیار آنان است، و به امید خدا دست تبهکاران و منحرفان از آنها کوتاه.

و وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همة ابعادش به پیش، و بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.

و اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق می‌بینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد.

با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.

و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهیها و قصور و تقصیرها بپذیرند. و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.

 و السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحـمة‌الله و برکاته

 26بهمن 1361 1جمادی‌الاولی 1403
روح‌الله الموسوی الخمینی

 

بسمه تعالی
 

این وصیتنامه را پس از مرگ من، احمد خمینی برای مردم بخواند؛ و در صورت عذر، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شورای اسلامی یا رئیس محترم دیوان عالی کشور، این زحمت را بپذیرند؛ و در صورت عذر، یکی از فقهای محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید.

روح‌الله الموسوی الخمینی

 

 بسمه تعالی

در زیر این وصیتنامه‌ی 29 صفحه‌ای و مقدمه، چند مطلب را تذکر می‌دهم:

(1) اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.

(2) اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده‌اند که اعلامیه‌های اینجانب را می‌نوشته‌اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می‌کنم. تاکنون هیچ اعلامیه‌ای را غیر شخص خودم تهیه کسی نکرده است.

(3) از قرار مذکور، بعضی‌ها ادعا کرده‌اند که رفتن من به پاریس به وسیله‌ی آنان بوده؛ این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ ‌شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.

(4)  من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه‌ی سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء‌ استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است.

روح‌الله الموسوی الخمینی

* متن وصیت‌نامه‌ی امام راحل با ویرایش پایگاه اطلاع‌رسانی مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

نسخه چاپی نسخه قابل چاپ

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 5:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

سرپرست تعزیرات حکومتی خراسان شمالی از رسیدگی به پرونده عرضه خارج از شبکه سوخت با سوء استفاده از کارت های سوخت یکی از سازمان های خدمات شهری سوخت در شعب ویژه قاچاق کالا و ارز این استان خبر داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان تعزیرات حکومتی، ایرج عزیزی سرپرست تعزیرات حکومتی خراسان شمالی، عامل این تخلف را یکی از کارکنان متخلف یک نهاد خدمات شهری عنوان کرد و اظهار داشت: پس از رسیدگی به این پرونده و انجام مراحل دادرسی در شعب ویژه قاچاق کالا و ارز تعزرات حکومتی استان، تخلف محرز اعلام و عامل تخلف برابر قانون به پرداخت جریمه نقدی به مبلغ هفت میلیارد و 543 میلیون ریال در حق صندوق دولت محکوم شد.

 
 
گروه خبري : اخبار تعزیرات

تاریخ :
1394/11/03





barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 


 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 5:20 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
نامه انتخاباتی طلاب قم به شورای نگهبان
 
کد خبر: ۲۹۰۰۱۹
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۵
برترینها

نامه انتخاباتی طلاب قم به شورای نگهبان

 

 
جمعی از طلاب، اساتید حوزه های علمیه و مردم قم با امضای طوماری، حمایت خود را از اقدام انقلابی شورای نگهبان اعلام کردند.
 

خبرگزاری مهر: با هجمه های روزهای اخیر علیه شورای نگهبان ۷۶۹۴ نفر از طلاب، اساتید حوزه های علمیه و مردم قم با امضای طوماری، حمایت خود را از اقدام انقلابی شورای نگهبان اعلام کردند.

متن این نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ حَسيباً (الأحزاب/۳۹)

كسانى كه رسالتهاى خدا را ابلاغ مى‌كنند، و از او مى‌ترسند، و از احدى به جز خدا نمى‌ترسند، و خدا براى حسابرسى كافى است.

امام خمینی: هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است «مفسد» است. (صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۷۰)

امام خامنه‌ای مدظله العالی:

بنده گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند، نه اینکه کسی که نظام را قبول ندارد بفرستند مجلس، در هیچ جای دنیا در مراکز تصمیم‌گیری کسی که اصل نظام را قبول ندارد راه نمی‌دهند. (۳۰/۱۰/۹۴)

بار دیگر در آستانه ی انتخابات، بیش از گذشته شاهد هجمه سنگین به نهاد انقلابی شورای نگهبان هستیم، با توجه به اهمیت جایگاه این شورا در صیانت از حق الناس، از اعضای محترم، شجاع و انقلابی آن شورا درخواست می کنیم که از ورود عناصر ضدانقلاب، به ویژه حامیان مادی و معنوی فتنه و نیز ساکتین فتنه که طبق بیان حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) : الساکت أخ الراضی و إن لم یکن معنا کان علینا(بحارالأنوار/ج۷۴/ص۴۲۱)؛ جزو حامیان فتنه محسوب می شوند، در عرصه انتخابات به جد جلوگیری کرده و پاسدار ثمره خون شهیدان باشند.

طلاب، اساتید حوزه های علمیه و مردم قم با امضای این طومار، حمایت خود را از اقدام انقلابی شورای نگهبان اعلام می کنند.
 

و من الله التوفیق

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

احمداسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ شنبه 3 بهمن 1394  ] [ 5:20 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 65 :: 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4187481 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب