سوال – از کتاب رساله ی حقوقی امام سجاد (ع) در مورد حق الله صحبت کنید .
پاسخ – امام می فرماید : خدا رحمتت کند . خدا حقوقی برای تو قرار داده است . تو هر کاری بکنی حقوق تو را احاطه کرده است . هر قدمی که در زندگی برمی داری در اطرافت حق هایی وجود دارد . ببینید که وظیفه مان چقدر سنگین است . سنگی که در وسط خیابان است حقی دارد . چرا بی اعتنا رد شدی و با پایت آنرا به کناری نزدی ؟ نکند که دوچرخه سوار یا ماشینی لاستیکش به سنگ بخورد و پنجر بشود . نکند این سنگ به زیرپای عابر پیاده ای برود و در برود و به صورت کسی بخورد . حتی سکون تو هم حقوقی دارد . شاید سکون تو هم بیجا باشد . الان پدرت گفته که برو نان بخر و تو اینجا نشسته ای . بعضی از حقوق قوی تر و بعضی از حقوق ضعیف تر است . تو باید این حقوق را به ترتیب درجه انجام بدهی . آمدن به مجلس امام حسین (ع) خیلی خوب است ، ثواب هم دارد اما تا دیر وقت این بلندگوی حسینیه را بیرون بگذاریم درست نیست و حق مردم را رعایت نکرده ایم . زیرا کسی بیمار است و می خواهد بخوابد و می خواهد استراحت کنند . حقی که از مردم بر گردن ما است قویتر از حق روضه بر گردن ماست و نباید بگوییم که آقا روضه ی امام حسین (ع) است . باید مراعات کنیم و اِلا حق ضایع میشود . الان آقا به خانم میگوید که من شب راضی نیستم که شما روضه بروید و اگر خانم بیاید ، لحظه لحظه ای که خانم آنجا نشسته است فرشته ها او را نفرین می کنند . این متن روایت است . حالا اگرخانمی به آقا گفت که امشب بچه بیمار است و خانه بمان . اگر آقا خانه پیش همسر و فرزندش ماند به مراتب ثوابش بیشتر از روضه رفتن است . اگر برود معلوم نیست ثوابی داشته باشد . بالاترین حقوق حقوقی است که خدا برای خودش دارد . و ما باید آن را یعنی حقوق خدا راعایت کنیم که اکبر حقوق هاست . ریشه ی حقوق همین جاست . چه کسی گفته که دست من حقی دارد ؟ اصل حقوق همان است و بقیه حقوق از این ریشه گرفته شده است و فرع است . مثلا می گوید که شما نسبت به همسایه ی بی دین خودت حقی داری و آن فقط بخاطر خداست . این تفاوتی بین اسلام و انسان محوری که همان اومانیسم است می باشد . در اینجا خدا انسانی میشود یعنی انسان جای خدا نشسته است . من وقتی همه ی دکترها من را جواب کردند می روم سراغ خدا و می گویم خدایا تو شفا بده . خیر انسان نسبت به خدا مثل لامپی به نیروگاه است . این لامپ نورش را از کجا آورده است ؟ از اتصال به نیروگاه . اگر یک لحظه نیروگاه خاموش بشود تمام لامپ ها خاموش میشود . اگر ما خدا را بعنوان خالق و مالک قبول داشته باشیم این حقوق را رعایت میکنیم . چون مالک حق دارد . شما مالک این کت هستید که تن شما است . می توانید این را بفروشید یا ببخشید . اما آنجا که میخواهید آن را ضایع بکنید یعنی بگویید که می خواهم آن را پاره کنم چون مال خودم است ، شما این حق را نداری زیرا حق مالکیت از خدا صادر شده است و در حقیقت مالک اصلی خداست . این امانت بحر روزی دست ماست که در پشت کامیون ها نوشته اند ، اگر این متن از حالت شعر در بیاید و بصورت معرفت در زندگی ما بیاید آن موقع وقتی آقا ازدواج می کند می داند که این خانم حقوقی دارد . نه اینکه این خانم من است و هر بلایی بخواهم سر آن می آورم . حضرت فرمود : ریشه ی همه حقوق از اوست . از ما میپرسند ولایت فقیه را از کجا آورده اید ؟ با سه شاخه به خدا میرسد . ولایت ائمه و ولایت ائمه از ولایت پیامبر و ولایت پیامبر از ولایت خدا گرفته شده است . خدا می فرماید که ولایت اصلی از من بوده است و من صاحب اختیار شما هستم چون مالک و خالق شما هستم ، شما از من صادر شده اید و ریشه گرفته اید. همه ی اصل تان از من است و حالا برای صاحب اختیار بودن ، این آقا را جانشین خودم کرده ام و بعد از او هم امیرالمومنین و در زمان غیبت هم مهدی را گذاشته ام . پس دموکراسی چه میشود ؟رای چه میشود ؟ این بحث های دیگری است . اصل این است حالا شما بگویید که خدایا ما به تو رای نمی دهیم . اگر شما رای ندهید خدا از خدایی ساقط میشود ؟ بچه به پدرش می گوید که من تو را بعنوان پدری قبول ندارم . خوب قبول نداشته باشد . مگر پدر و فرزندی آنها بهم می خورد ؟ اصلا اسم پدر و مادرت را از شناسنامه ات پاک کن ، باز در اصل قضیه فرقی نمی کند . تو نورت را از شمس گرفته ای . یامجیر
ادامه مطلب