کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
کد خبر:
۶۴۰۳۱
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۵
 
شب پنجم محرم در حسینیه امام جواد الائمه(ع)


حجت الاسلام طائب : با استناد به روایات جعلی در حال درو کردن شیعیان هستند + گزارش تصویری

برای یک شیعه که درست نماز نخواند. امام صادق(ع) فرمودند که در نماز قیام کنید و نماز را به ترتیل بخوانید.باور کنید درست نماز خواندن خیلی وقت نمی برد.

گزارش تصویری


 

عقیق: مراسم سوگواری شب پنجم ماه محرم در حسینیه امام جواد الائمه (ع) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدی طائب و مداحی ذاکرین اهل بیت برگزار شد .

در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام طائب را بخوانید

_ پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمودند یا علی: هفت مطلب است که اگر کسی این هفت مطلب را در خود ایجاد کند و حفظ کند ایمانش کامل است و درهای بهشت به سوی او باز است. ابتدا این است که وضوی نماز را با دعاهایش بگیرد یعنی اصباح وضو بگیرد. دوم این که نماز را نیکو بخواند. سوم پرداخت زکات مال است. چهارم این که غضب خود را جمع کند. پنجم زندانی کردن زبان خود و ششمین مورد این که از گناهی که کرده استغفار کند و هفتمین مورد وظایفی را که نسبت به اهل بیت(ع) دارد انجام دهد.

_ در باب نماز رساله وجود دارد ولی ما معنای فتواها را نمی دانیم. چقدر بد است برای یک شیعه که درست نماز نخواند. امام صادق(ع) فرمودند که در نماز قیام کنید و نماز را به ترتیل بخوانید.باور کنید درست نماز خواندن خیلی وقت نمی برد. خودبزرگ بینی که باعث تکبر شود بد است. اما این که انسان خود را بزرگ ببیند و شکرگزار خدا باشد خوب است.

_ درست نماز خواندن لذت ایجاد می کند. ما ازحقایق عالم بی اطلاع هستیم. در هر نقطه ای که رو به قبله باشیم روی بدن اثر می گذارد.

_ روایاتی که اهل سنت برای آخرالزمان نقل کردند دو نوع روایت است که یک نوع آن دروغ است و مورد دیگری صدق است. روایاتی که به دروغ جعل شده است دقیقاً هدفمند و سازمان یافته است.

_ از روایات جعل شده داریم که پیامبر به علی بن ابیطالب می فرماید که علی در آخرالزمان یک قومی درست می شود که رافضه است و اسلام را به دور می ریزند. در روایت دوم داریم عبدالله بن عمر می گوید که رسول الله فرمود یا علی بعد از من قومی می آیند که ادعا می کنند ولایت تو را دارند و نام آن ها رافضه هستند. علی اگر به زمان تو خوردند آنها را بکش چون اینها مشرکین هستید. علی(ع) می فرماید من از کجا بفهم این ها رافضه هستند و علامت آنها چیست. پیامبر فرمود که این ها نماز جمعه نمی آیند و در نماز جماعت شرکت نمی کنند.

_این روایات مشتی از خروار است. این ها چیزی نیست که وهابی ها درست کرده باشند بلکه این روایات در زمان امام صادق(ع) درست شده است. امروز در حال درو کردن شیعه هستند.

_ ائمه ما بسیار تلاش کردند که کار را درست کنند. تنها کسی که می تواند جامعه را سامان ببخشد و کارها را درست کند امام زمان|(عج) است. ما تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که برای ظهور ایشان دعا کنیم و کاری کنیم که در ظهور ایشان تعجیل شود.

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 27 مهر 1394  ] [ 5:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

کد خبر: ۶۴۰۱۴
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۸
 
قدم به قدم تا کربلا/پنجم محرم


ماجرای تمارض شبث برای نجنگیدن با امام حسین

ابن زیاد پیکی به دنبال شبث بن ربعی فرستاد تا به جنگ با امام حسین (ع) با لشگرش بپیوندد اما شبث خود را به بیماری زد و نرفت، به این وسیله می‌خواست ابن زیاد او را از جنگ با حسین (ع)‌ معاف کند.
عقیق: پنجمین روز ماه محرم الحرام ه.ق ابن زیاد پیکی به دنبال شبث بن ربعی فرستاد با این پیام که به سوی ما بیا، ما می‌خواهیم تو را به جنگ با حسین (ع) بفرستیم.
شبث خود را به بیماری زد و نرفت و به این وسیله می‌خواست ابن زیاد او را از جنگ با حسین (ع) معاف کند.
ابن زیاد دوباره نامه‌ای به او فرستاد به این مضمون:
اما بعد، فرستاده من، مرا از تمارض تو آگاه ساخت. می‌ترسم تو از آنانی باشی که وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ»؛ هنگامی که به مؤمنان می‌رسند می‌گویند ما ایمان آوردیم و هنگامی که با شیاطین خلوت می‌کنند می‌گویند ما با شما هستیم و آنها را مسخره کردیم. اگر در اطاعت و فرمانبرداری ما هستی بسرعت پیش ما بیا.
شبث شب هنگام بعد از عشاء به سوی ابن زیاد رفت تا آثار بیماری در چهره‌اش تشخیص داده نشود. هنگامی که در مجلس ابن زیاد وارد شد، ابن زیاد ورودش را تهنیت گفت و او را نزد خود نشاند، سپس به او گفت دوست دارم فردا با هزار سوار به عمر سعد ملحق شوی. شبث گفت می‌روم.

*رسیدن حصین بن نمیر به کربلا
حسین بن نمیر با چهار هزار سوار، روز پنجم محرم به کربلا رسید و به عمر سعد پیوست.
ظاهرا این حصین بن نمیر همان است که بلاذری از آن به حصین بن تمیم یاد کرده است، ابن زیاد او را از قادسیه فرا خواند و به کربلا فرستاد. به اعتقاد بلاذری او یک یا دو روز پس از رسیدن عمر سعد به کربلا به او ملحق شده، یعنی روز چهارم یا پنجم محرم.

*پیوستن عامر بن ابی سلامه از کوفه به کاروان امام(ع)
ابن زیاد، زحر بن قیس جعفی را با 500 سوار بر پل صراة مستقر کرده بود تا از پیوستن کوفیان به حسین بن علی (ع) جلوگیری کند. عامر بن ابی سلامه، که عازم کربلا بود، قصد عبور از پل را داشت.
زحر به او گفت می دانم چه قصدی داری، بازگرد! عامر به او و یارانش حمله کرد و آنها را متفرق ساخت به طوریکه کسی نتوانست به او نزدیک شود. عامر خود را به کربلا رساند و تا روز عاشورا در کنار امام بود و به شهادت رسید.
نویسنده کتاب قصه کربلا پیوستن عامر به امام در روز پنجم محرم دانسته است.
بلاذری ماجرای عامر یا عمار بن ابی سلامه را به گونه دیگری نقل می‌کند. او نوشته است عمار بن ابی سلامه قصد داشت عبیدالله بن زیاد را در اردوگاه نخیله ترور کند، اما موفق نشد، خود را به امام رساند و در روز عاشورا به شهادت رسید.

*پیوستن عبدالله بن عمیر کلبی به کاروان امام
عبدالله بن عمیر در محله همدان کوفه نزدیک چاه جعده خانه داشت. هنگامی که سپاه ابن زیاد در نخیله اردو زده بود، او آنها را در نخیله دید. در مورد آنها پرس و جو کرد، گفتند به مقابله حسین به علی می‌روند.
عبدالله گفت من تاکنون به جنگ با مشرکان حریص بودم اما الان امیدوارم ثواب جنگیدن با اینها که به مقابله با پسر دختر پیامبرشان می‌روند از ثواب جنگ با مشرکان بیشتر باشد، سپس به منزل رفت و آنچه شنیده بود و قصد خود را از پیوستن به امام (ع) به همسرش گفت.
همسرش، ام وهب به او گفت کار خوبی می‌کنی،‌خدا تو را به بهترین راه هدایت برساند، همین کار را انجام بده و مرا نیز با خود ببر، عبدالله و همسرش شبانه کوفه را ترک کردند و به امام پیوستند.

پی نوشت ها:
وقایع الایام
مقتل خوارزمی
وسیلة‌الدارین
مقتل مقرم
قصه کربلا
تاریخ طبری
منبع:فارس211008

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 27 مهر 1394  ] [ 5:25 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

 

امام حسین ( ع) از کتاب یا حسن کربلا نوشته حجت الاسلام علی ا سماعیلی کریزی

 

 

حسین (ع )

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg

نسیم روزگار، سوم شعبان سال امام چهارم هجری قمری را ورق زد،نوری طالع شد،ستار ه ای به درخشید، دومين فرزند ،على (ع) وفاطمه (س) جهان بشریت را منور ساخت،جشن وسرور افلاکیان راغرق شادی کرد، خبر مسرت بخش ولادتش پيامبر گرامى اسلام (ص ) را راهی خانه حضرت على (ع) و فاطمه( س ) ساخت، اراده فرمود نوردیده اش رابه بیند. او را در پارچه اى سفید پيچيده و خدمت رسول اكرم (ص ) تقدیم داشتند آن حضرت به گوش راست او اذان و به گوش چپش اقامه گفت.روزهاى اول ولادتش , امين وحى الهى نام شبیر یعنی حسین را از طرف خداوند برای او به ارمغان آورد ولادت ایشان ده ماه وبیست روز پس ازتولد برادرشان امام حسن (ع) اتفاق افتاده است.هفتمین روز ولادت , گوسفندى را به عنوان عقيقه ذبح کردند , سرنوزاد را تراشيده هم وزن موى سر او نقره صدقه دادند . دوران خوش کودکی ،دامن پرمهر مادر ، زانوی محبت پدر ، روی شانه ودوش پیامبر( ص) ، ابراز علاقه شدید وی وبوسه های پدرانه اش برلب وصورت وپیشانی ولب خندهای ملیح او باحسین وبیان جمله معروف پیامبر (ص): حسین منی وانا من حسین، یعنی حسین از من است ومن از حسینم، وخاطرات زیبای حضور خانوادگی در زیر عبا ،که حدیث شریف کسا آن را به تصویر کشیده است ،وعضو مؤثر جریان مباهله بودن ، به سرعت گذشت،هنوز بیش از شش سال وچندماه از عمر شریف خود را سپری نکرده بود که با رحلت جانکاه جد بزرگوارش پیامبر گرامی اسلام (ص) مواجه گشت ، وپس از آن شاهد انحراف ولایت از مسیر اصلی خود، وبیست وپنج سال خانه نشینی ومظلومیت پدر و گریه های پرمعنی مادر ودر نهایت هجو م به خانه وحی ، و شهادت مادر بود، مدت سى سال با پدر زيست . پدرى كه جز به انصاف حكم نكرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانيد , در تمام اين مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت كرد,ومانند يك سرباز فداكار، به اتفاق برادر بزرگوارش امام حسن( ع) در جنگهاى جمل , صفين و نهروان شركت داشت.پس از شهادت حضرت على (ع ) امامت و رهبرى شيعيان به حسن بن على ع ), فرزند بزرگ اميرالمؤمنين (ع ), منتقل گشت امام حسین (ع ) یار،و همراه برادر بود. وقتى بنا به مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن ع ) مجبوربه پذیرش آتش بسی به نام صلح با معاويه شد،امام حسين (ع ) شريك رنج های وی گردید حتى يك روز كه معاويه[1] , در حضور امام حسن ع ) وامام حسين (ع) دهان آلوده اش را به بدگويى نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان اميرمؤمنان ع) گشود, امام حسين( ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاويه بشكند و سزاى ناهنجاريش را به كنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع ) او را به سكوت و خاموشى فراخواند ،امام حسين( ع ) پذيرا شد و به جايش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاويه برآمد, و با بيانى رسا و كوبنده خاموشش ساخت .چون امام حسن (ع) از دنيا رحلت فرمود, امامت به امام حسين( ع ) منتقل شد، وی مي ديد كه معاويه با اتكا به قدرت اسلام , بر اريكه حكومت اسلام به ناحق تكيه زده , سخت مشغول تخريب اساس جامعه اسلامى و قوانين خداوند است ، از اين حكومت پوشالى مخرب به سختى رنج مي برد, ولى شرایط برای قیام ومباره فراهم نبود،و نمي توانست او را از جايگاه حكومت اسلامى پايين بكشد, فعلا وظیفه سکوت است، چنانچه برادرش امام حسن( ع ) نيز وضعى مشابه او داشت.امام حسين (ع ) مي دانست اگر تصميمش را آشكار سازد پيش از هر جنبش و حركت مفيدى اورا به قتل مي رسانند، او از مرگ نمی ترسد وشهادت را فوز عظیم می داند ،لکن می داند به علت عدم آگاهی مردم، دستگاه فریب کار معاویه،این قیام را، یک شورش معرفی کرده ،خون او، وهمراهانش را پایمال می کنند، ونتیجه ای عاید اسلام نخواهد شد، ناچار صبررا پيشه ساخت.بنابراين تا معاويه زنده بود, چون برادر زيست و علم مخالفت هاى بزرگ نيفراخت , جز آن كه گاهى محيط و حركات و اعمال معاويه را به باد انتقاد مي گرفت و مردم رابه آينده نزديك اميدوار مي ساخت ،در تمام مدتى كه معاويه از مردم براى ولايتعهدى يزيد,بيعت مي گرفت , حسين( ع) به شدت با اومخالفت كرد, و هرگز تن به بيعت يزيد نداد و وليعهدى او را نپذيرفت و حتى گاهى سخنانى تند به معاويه گفت و نامه اى كوبنده براى او نوشت، معاويه هم در بيعت گرفتن براى يزيد, به او اصرارى نكرد ،زیرا براساس تجارب گذشته می دانست که مقابله باحسین (ع) برای دستگاه حکومت سنگین تمام می شودوباید با اومدارا کرد، معاويه بن ابوسفیان درگذشت ويزيد پس از معاويه بر تخت حكومت اسلامى تكيه زد و خود را اميرالمؤمنين خواند و براى اين كه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت كند, مصمم شد براى نامداران و شخصيتهاى اسلامى پيامى بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور, نامه اى به حاكم مدينه به نام ولید بن عقبه [2] نوشت و در آن يادآور شد كه براى من از حسين( ع )بيعت

بگير و اگر مخالفت نمود اورا به قتل برسان فرماندار مدینه از امام (ع) دعوت کرد اين خبر را به امام حسين (ع )رساند و جواب مطالبه نمود. امام حسين (ع ) از مجلس خارج شد، وپاسخ رابه جلسه بعدی موکول کرد.

آغاز هجرت حسینی

درخلال این فرصت کوتاه امام (ع) تصمیم گرفت مدینه را به قصد مکه مکرمه ترک نماید،این تصمیم را با نزدیکان خود در میان گذاشت وبا دونفر از آنها مذاکرات طولانی تر شد یکی برادرش محمد بن حنفیه [3]بود ویکی خواهرش زینب کبری س [4]) هردوی آنها اعلام آمادگی کردند تا همراه برادر حرکت نمایند ،لکن امام (ع)به برادرشان محمدبن حنفیه فرمودند: اما تو درمدینه بمان واخبار صحیح وتحولات سیاسی اجتماعی مدینه را بطور مرتب برای من گزارش کن ومرا در

جریان امور قرارده ،سپس قلم وکاغذ خواستند وآن وصیت نامه معروف را نوشتند که در بخشی از آن فرموده اند: من برای شرارت وخوش گذرانی وفساد در روی زمین از مدینه خارج نمی شوم بلکه خروج من برای امر به معروف ونهی از منکر است وهمان راهی را می روم که جدم پیامبر گرامی اسلام( ص) وپدرم علی بن ابی طالب (ع) آن را پیمودند. وبه نفر دوم خواهرشان زینب س) فرمودند : اجازه شما دست شوهرت عبدالله بن جعفر[5] است ،ودرصورت موافقت مانعی برای همراهی شما وجود ندارد ،در آخرین لحظات یک بار دیگر به زیارت قبرجدش رسول گرامی اسلام( ص) می رود ،ودرمسیر برگشت بامروان بن حکم[6] مواجه می شودو او از امام می خواهد که در بیعت بایزید[7] پاسخ مثبت دهد، امام (ع) چنين فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و على الاسلام السلام یعنی ما از خدائیم وبه سوی او باز می گردیم و در این صورت فاتحه اسلام را باید خواند بعد علت آن را بیان فرموده اند: اذا بليت الامة براع مثل يزيد، یعنی به خاطر اینکه امت اسلامی به حاکمی مانند یزید مبتلا شده است .فردی برمسند حکومت اسلامی نشسته است كه حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمي كند و این گونه زمامدارها با نيروى اسلام و به نام دین , اسلام را از بين ميبرند، امام حسين (ع ) تصمیم خودرا برای حرکتی سرنوشت ساز گرفته بود زیرا مي دانست اينك كه حكومت يزيد را به رسميت نشناخته است , اگر در مدينه بماند آنها آرام نخواهند نشست ودر اولین فرصت اورا به قتل مي رسانند، لذا دوروز به آخر ماه رجب مانده یابه عبارتی بیست وهفتم ماه رجب شبانه (شب بیست وهشتم) به طور مخفی همراه باخانواده خود از مدينه به سوى مكه حركت كرد.شاید تقارن این حرکت با سال روز بعثت پیامبر گرامی اسلام( ص) یعنی بیست وهفتم ماه رجب گویای این مطلب است که حکومت معاویه بن ابوسفیان[8] ویزید مردم را از اسلام جداکرده وبه جاهلیت قبل از اسلام کشانده است ،وبعثتی دوباره لازم است تااین جاهلیت را بر طرف سازد ودوباره اسلام را به جایگاه اصلی خود باز گرداند.

 


[1] - معاویه ، کنیه اش ، ابو عبد الرحمان، پدرش، صخر بن حرب، معروف به ابوسفیان و مادرش هند، معروف به هند جگرخوار بود. معاویه سه یا پنج سال پیش از بعثت رسول خدا (ص ) در مکه به دنیا آمد. چون مادرش دختر عتبه زنی بدکاره ، و از زنان معروفه و اهل پرچم بود هنگام تولد درباره‌ی این که پدر او کیست اختلاف شد،او را به چهار مرد نسبت میدهند.عمارة بن ولید بن مغیره،مسافربن ابی عمرو،ابی سفیان بن حرب و شخصی دیگر که احتمال دارد به نام صباح باشد به هر حال هند همسر رسمی ابوسفیان بود و به همین دلیل معاویه را به ابوسفیان نسبت دادند و بر این اساس وی از بنی امیه به شمار آمد او همراه پدرش در جنگ ،بدر ، خندق ،احد وچند جنگ دیگر با پیامبر( ص) جنگید. معاویه پس ازفتح مکه در بیست و سه سا لگی، به همراه پدرش ابو سفیان دین اسلام را پذیرفت. گروهی گفته‌اند معاویه به مقام کتابت وحی رسید، ولی معاویه در مکه ساکن بود وپیامبر( ص) بعد از فتح مکه به مدینه بازگشت و تا آخر عمر در مدینه زندگی کرد واین امر نمی تواند صحت داشته باشد، او اوّلین خلیفهٔ امویان است. مرگ معاویه در رجب سال 60 هجری در سن 78 سالگی در دمشق واقع شد ودرهمانجا به خاک سپرده شد.

 

[2] - ولید فرزند عقبه است پدر او در جنگ بدر در مقابل پیامبر( ص) بود و کشته شد اما ولید، هنگام فتح مکه درسال هشتم هجری قمری مسلمان شد. وی در ابتدا ظاهر خوبی داشت ، تا جائيكه رسول خدا( ص ) او را ماءمور جمع آوری زکات وصدقات قرارداد،وی به سوى قبيله بنى مصطلق رفت ،افراد قبيله وقتى شنيدند ماءمور پيامبر(ص) آمده ، به استقبال براى خوش آمد گوئى آمدند.چون در زمان جاهليت ميان وليد و اين قبيله خصومت و عداوت بوده خيال كرد آنها به كشتن او مهيا شدند،وبدون هیچ گونه تحقیق واقدامی آنجارا ترک کردو پس از مراجعه به مدينه نزد پيامبر آمد و گفت : اينان زكات مالشان را نمى دهند در حاليكه كه قضيه به عكس ‍ بود.
پيامبر (ص ) ناراحت شدند وخواستند سپاهى به طرف آن قبيله بفرستند ،كه خداوند ، آيه : ان جائکم فاسق بنباء ...را نازل فرمود: یعنی اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر شخص فاسقى براى شما خبر آورد تحقيق كنيد، بعد از نزول آيه وليد بعنوان فاسق شناخته شد، وکینه اهل بیت( ع) را به دل گرفت ، ولید از دشمنان سرسخت على (ع ) بود و سبب دشمنى وی این بود که وی از طرف خلیفه سوم به امارت کو فه منصوب شد و نماز صبح به امامت او خوانده مى شد، یك بار به جاى دو ركعت نماز صبح ، چهار ركعت خواند و معلوم شد اومشروب خورده و با حالت مستى نماز گزارده است ، لذا عثمان به ناچارو با مشورت على (ع ) بر ولید بن عقبه حد جارى كرد. بعد از کشته شدن عثمان، ولید به جزیره گریخت و در آنجا ماند تا اینکه درسال ۶۱ هجری قمری در رقه درگذشت.

 

[3] - محمد بن حنفیه پسر حضرت امیر(ع) مادر وی زنى بليغه،اهل فضل و كمال به نام خوله از قبیله بنی حنیفه است و در اينكه چگونه به خانه امير المؤمنين (ع) آمد و آن حضرت با وى ازدواج كرد اختلاف است برخی می گویند که او در جنگ یرموک اسیر شد و به مدینه آمد. ودر تقسیم غنائم سهم امیر المؤمنین( ع) شد محمد در سال ۱۶ یا 21 هجری متولد شد، کنیه اش ابوالقاسم وبه نام قبیله مادرش به ابن حنفیه ملقب گشت. ،او در علم، زهد، عبادت و شجاعت از مردان بزرگ روزگار بود ،. داستانهاى شجاعت وى در جنگهاى جمل و صفين در تاريخ مذكور است، در جنگ جمل پرچمدار سپاه امام علی (ع) بود فردی بصیر وآگاه به مسائل سیاسی زمان ومورد اعتماد امام حسن (ع) وامام حسین( ع) بود پس از مرگ معاویه و تصدی حکومت توسط یزید ،دستگاه اموی به امام حسین( ع) فشار آوردندکه باید با یزید بیعت کند ،لذا امام (ع) به منظور مخلفت با این موضوع ، تصمیم گرفت مدینه را به طرف مکه ترک کند ،هنگامی که جریان را با برادرش محمد بن حنفیه در میان گذاشت ،وی اعلام آمادگی کرد تا در رکاب حضرت حرکت کند ،لکن به امر امام ( ع) در مدینه ماند تامراقب اوضاع باشد واخبار صحیح را به امام (ع) برساند ،مدتی از اقامت امام حسین( ع) در مکه گذشته بود که محمد بن حنفیه نیز به آن حضرت ملحق شد ومطلع گردید که امام( ع) قصد حرکت به سمت عراق وکوفه را دارد،بنا براین شبی که در صبح فردایش امام عزم خروج از مکه را کرده بود، محمد بن حنیفه خدمت امام رسید و گفت: برادر جان! تو خود آگاهی که مردم کوفه با پدر و برادرت چه رفتاری کردند و چه حیله و نیرنگی به کار بردند. ترس من از این است که تو نیز دچار سرنوشت پدر و برادرت شوی، اگر قصد ماندن و اقامت در مکه را کنی، تو با عزت‌ترین مردم در این حرمی و هیچ کس نمی‌تواند به تو تعرض کند.امام (ع) فرمودند: برادرم! می‌ترسم که یزید بن معاویه، مرا غافلگیر کرده و به قتل برساند و با کشتن من حرمت حرم الهی شکسته شودمحمد بن حنیفه گفت: اگر از این جهت بیمناکی به یمن یا به بیان‌های اطراف پناه ببر؛ تا هم محفوظ باشی و هم دست یزید از تو کوتاه شود.امام (ع) فرمودند: من در این زمینه باید فکر کنم سحرگاه آن شب، امام حسین (ع) عزم رفتن نمود، هنگامی که خبر رفتن امام حسین (ع) به گوش محمد بن حنیفه رسید، شتابان آمد و مهار شتری که حضرت بر آن سوار بود را گرفت و عرض کرد، برادر جان! آیا تو نگفتی که درباره سخنان من فکر خواهی کرد؟امام (ع) فرمود: آری محمد گفت: پس چرا این همه در رفتن شتاب و عجله می‌کنی؟حضرت دلایل خود شان را برا ی رفتن به عراق بیان کردند و پس از گفتن این سخنان، با محمد بن حنیفه وداع نموده و حرکت کرد ند هنگامی که امام حسین (ع) عزم حرکت نمود، دستور داد کاغذی برایش بیاورند و در آن نوشت:به نام خداوند بخشنده مهربان ،نامه‌ای از حسین پسر علی به بنی‌هاشم، اما بعد، امروز هرکس همراه من بیاید به فوز عظیم شهادت می‌رسد و هر کس تخلف کند به پیروزی نخواهد رسید. والسلام اما درباره اينكه چرا محمد بن حنفیه امام حسين ع ،را همراهى نكرد،برخی از منابع علت آن را بيماری وی نقل کرده اند. ودر گفت و گوى با امام (ع) ، محمد مى‏گويد: به خدا سوگند دورى تو مرا اندوهگين مى‏سازد و مرا چيزى جز بيمارى شديد از همراهى با تو باز نمى‏دارد. اى برادر به خدا سوگند توان گرفتن قبضه شمشير و كعب نيزه را ندارم. به خدا سوگند، پس از تو هرگز شادمان نخواهم شد. آنگاه به شدت گريست، به طورى كه غش كرد و چون به هوش آمد گفت: اى برادر، اى شهيد مظلوم تو را به خدا مى‏سپارم البته برخی از مورخین این مطلب قبول ندارند ، لکن باید گفت محمد حنفيه و عبدالله جعفر و امثال آنها ، بلند مرتبه‏تر از آنند كه اعتقادى بر خلاف حق داشته باشند و از ايمان واعتقاد به امام (ع) واطاعت وی خارج شده باشند، لذا بنظرمی رسد که محمد در نرفتن همراه کاروان کربلا به طور یقین دارای دلیل و عذر شرعی است . در هنگام ورود اهل بیت (ع  ) و بازماندگان حسینی به مدینه، محمد بن حنفیه مریض بود و در منزل استراحت می کرد، اما هنگامی که صدای شیون و ضجه مردم را شنید گفت: به خدا سوگند همانند این ولوله را ندیده‌ام. این ضجه و شیون برای چیست؟ چون حال خوشی نداشت، غلام‌ها حقیقت را به او نگفتند و چون اصرار کرد، بعضی از آنها به او گفتند:امام حسین و اهل حرم او به مدینه بازگشته‌اند

 

امام حسین ( ع) از کتاب یا حسن کربلا نوشته حجت الاسلام علی ا سماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ دوشنبه 27 مهر 1394  ] [ 4:09 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
امام حسین ( ع) از کتاب یا حسن کربلا نوشته حجت الاسلام علی ا سماعیلی کریزی

 

حسین (ع )

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg

نسیم روزگار، سوم شعبان سال امام چهارم هجری قمری را ورق زد،نوری طالع شد،ستار ه ای به درخشید، دومين فرزند ،على (ع) وفاطمه (س) جهان بشریت را منور ساخت،جشن وسرور افلاکیان راغرق شادی کرد، خبر مسرت بخش ولادتش پيامبر گرامى اسلام (ص ) را راهی خانه حضرت على (ع) و فاطمه( س ) ساخت، اراده فرمود نوردیده اش رابه بیند. او را در پارچه اى سفید پيچيده و خدمت رسول اكرم (ص ) تقدیم داشتند آن حضرت به گوش راست او اذان و به گوش چپش اقامه گفت.روزهاى اول ولادتش , امين وحى الهى نام شبیر یعنی حسین را از طرف خداوند برای او به ارمغان آورد ولادت ایشان ده ماه وبیست روز پس ازتولد برادرشان امام حسن (ع) اتفاق افتاده است.هفتمین روز ولادت , گوسفندى را به عنوان عقيقه ذبح کردند , سرنوزاد را تراشيده هم وزن موى سر او نقره صدقه دادند . دوران خوش کودکی ،دامن پرمهر مادر ، زانوی محبت پدر ، روی شانه ودوش پیامبر( ص) ، ابراز علاقه شدید وی وبوسه های پدرانه اش برلب وصورت وپیشانی ولب خندهای ملیح او باحسین وبیان جمله معروف پیامبر (ص): حسین منی وانا من حسین، یعنی حسین از من است ومن از حسینم، وخاطرات زیبای حضور خانوادگی در زیر عبا ،که حدیث شریف کسا آن را به تصویر کشیده است ،وعضو مؤثر جریان مباهله بودن ، به سرعت گذشت،هنوز بیش از شش سال وچندماه از عمر شریف خود را سپری نکرده بود که با رحلت جانکاه جد بزرگوارش پیامبر گرامی اسلام (ص) مواجه گشت ، وپس از آن شاهد انحراف ولایت از مسیر اصلی خود، وبیست وپنج سال خانه نشینی ومظلومیت پدر و گریه های پرمعنی مادر ودر نهایت هجو م به خانه وحی ، و شهادت مادر بود، مدت سى سال با پدر زيست . پدرى كه جز به انصاف حكم نكرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانيد , در تمام اين مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت كرد,ومانند يك سرباز فداكار، به اتفاق برادر بزرگوارش امام حسن( ع) در جنگهاى جمل , صفين و نهروان شركت داشت.پس از شهادت حضرت على (ع ) امامت و رهبرى شيعيان به حسن بن على ع ), فرزند بزرگ اميرالمؤمنين (ع ), منتقل گشت امام حسین (ع ) یار،و همراه برادر بود. وقتى بنا به مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن ع ) مجبوربه پذیرش آتش بسی به نام صلح با معاويه شد،امام حسين (ع ) شريك رنج های وی گردید حتى يك روز كه معاويه[1] , در حضور امام حسن ع ) وامام حسين (ع) دهان آلوده اش را به بدگويى نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان اميرمؤمنان ع) گشود, امام حسين( ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاويه بشكند و سزاى ناهنجاريش را به كنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع ) او را به سكوت و خاموشى فراخواند ،امام حسين( ع ) پذيرا شد و به جايش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاويه برآمد, و با بيانى رسا و كوبنده خاموشش ساخت .چون امام حسن (ع) از دنيا رحلت فرمود, امامت به امام حسين( ع ) منتقل شد، وی مي ديد كه معاويه با اتكا به قدرت اسلام , بر اريكه حكومت اسلام به ناحق تكيه زده , سخت مشغول تخريب اساس جامعه اسلامى و قوانين خداوند است ، از اين حكومت پوشالى مخرب به سختى رنج مي برد, ولى شرایط برای قیام ومباره فراهم نبود،و نمي توانست او را از جايگاه حكومت اسلامى پايين بكشد, فعلا وظیفه سکوت است، چنانچه برادرش امام حسن( ع ) نيز وضعى مشابه او داشت.امام حسين (ع ) مي دانست اگر تصميمش را آشكار سازد پيش از هر جنبش و حركت مفيدى اورا به قتل مي رسانند، او از مرگ نمی ترسد وشهادت را فوز عظیم می داند ،لکن می داند به علت عدم آگاهی مردم، دستگاه فریب کار معاویه،این قیام را، یک شورش معرفی کرده ،خون او، وهمراهانش را پایمال می کنند، ونتیجه ای عاید اسلام نخواهد شد، ناچار صبررا پيشه ساخت.بنابراين تا معاويه زنده بود, چون برادر زيست و علم مخالفت هاى بزرگ نيفراخت , جز آن كه گاهى محيط و حركات و اعمال معاويه را به باد انتقاد مي گرفت و مردم رابه آينده نزديك اميدوار مي ساخت ،در تمام مدتى كه معاويه از مردم براى ولايتعهدى يزيد,بيعت مي گرفت , حسين( ع) به شدت با اومخالفت كرد, و هرگز تن به بيعت يزيد نداد و وليعهدى او را نپذيرفت و حتى گاهى سخنانى تند به معاويه گفت و نامه اى كوبنده براى او نوشت، معاويه هم در بيعت گرفتن براى يزيد, به او اصرارى نكرد ،زیرا براساس تجارب گذشته می دانست که مقابله باحسین (ع) برای دستگاه حکومت سنگین تمام می شودوباید با اومدارا کرد، معاويه بن ابوسفیان درگذشت ويزيد پس از معاويه بر تخت حكومت اسلامى تكيه زد و خود را اميرالمؤمنين خواند و براى اين كه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت كند, مصمم شد براى نامداران و شخصيتهاى اسلامى پيامى بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور, نامه اى به حاكم مدينه به نام ولید بن عقبه [2] نوشت و در آن يادآور شد كه براى من از حسين( ع )بيعت

بگير و اگر مخالفت نمود اورا به قتل برسان فرماندار مدینه از امام (ع) دعوت کرد اين خبر را به امام حسين (ع )رساند و جواب مطالبه نمود. امام حسين (ع ) از مجلس خارج شد، وپاسخ رابه جلسه بعدی موکول کرد.

آغاز هجرت حسینی

درخلال این فرصت کوتاه امام (ع) تصمیم گرفت مدینه را به قصد مکه مکرمه ترک نماید،این تصمیم را با نزدیکان خود در میان گذاشت وبا دونفر از آنها مذاکرات طولانی تر شد یکی برادرش محمد بن حنفیه [3]بود ویکی خواهرش زینب کبری س [4]) هردوی آنها اعلام آمادگی کردند تا همراه برادر حرکت نمایند ،لکن امام (ع)به برادرشان محمدبن حنفیه فرمودند: اما تو درمدینه بمان واخبار صحیح وتحولات سیاسی اجتماعی مدینه را بطور مرتب برای من گزارش کن ومرا در

جریان امور قرارده ،سپس قلم وکاغذ خواستند وآن وصیت نامه معروف را نوشتند که در بخشی از آن فرموده اند: من برای شرارت وخوش گذرانی وفساد در روی زمین از مدینه خارج نمی شوم بلکه خروج من برای امر به معروف ونهی از منکر است وهمان راهی را می روم که جدم پیامبر گرامی اسلام( ص) وپدرم علی بن ابی طالب (ع) آن را پیمودند. وبه نفر دوم خواهرشان زینب س) فرمودند : اجازه شما دست شوهرت عبدالله بن جعفر[5] است ،ودرصورت موافقت مانعی برای همراهی شما وجود ندارد ،در آخرین لحظات یک بار دیگر به زیارت قبرجدش رسول گرامی اسلام( ص) می رود ،ودرمسیر برگشت بامروان بن حکم[6] مواجه می شودو او از امام می خواهد که در بیعت بایزید[7] پاسخ مثبت دهد، امام (ع) چنين فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و على الاسلام السلام یعنی ما از خدائیم وبه سوی او باز می گردیم و در این صورت فاتحه اسلام را باید خواند بعد علت آن را بیان فرموده اند: اذا بليت الامة براع مثل يزيد، یعنی به خاطر اینکه امت اسلامی به حاکمی مانند یزید مبتلا شده است .فردی برمسند حکومت اسلامی نشسته است كه حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمي كند و این گونه زمامدارها با نيروى اسلام و به نام دین , اسلام را از بين ميبرند، امام حسين (ع ) تصمیم خودرا برای حرکتی سرنوشت ساز گرفته بود زیرا مي دانست اينك كه حكومت يزيد را به رسميت نشناخته است , اگر در مدينه بماند آنها آرام نخواهند نشست ودر اولین فرصت اورا به قتل مي رسانند، لذا دوروز به آخر ماه رجب مانده یابه عبارتی بیست وهفتم ماه رجب شبانه (شب بیست وهشتم) به طور مخفی همراه باخانواده خود از مدينه به سوى مكه حركت كرد.شاید تقارن این حرکت با سال روز بعثت پیامبر گرامی اسلام( ص) یعنی بیست وهفتم ماه رجب گویای این مطلب است که حکومت معاویه بن ابوسفیان[8] ویزید مردم را از اسلام جداکرده وبه جاهلیت قبل از اسلام کشانده است ،وبعثتی دوباره لازم است تااین جاهلیت را بر طرف سازد ودوباره اسلام را به جایگاه اصلی خود باز گرداند.

 


[1] - معاویه ، کنیه اش ، ابو عبد الرحمان، پدرش، صخر بن حرب، معروف به ابوسفیان و مادرش هند، معروف به هند جگرخوار بود. معاویه سه یا پنج سال پیش از بعثت رسول خدا (ص ) در مکه به دنیا آمد. چون مادرش دختر عتبه زنی بدکاره ، و از زنان معروفه و اهل پرچم بود هنگام تولد درباره‌ی این که پدر او کیست اختلاف شد،او را به چهار مرد نسبت میدهند.عمارة بن ولید بن مغیره،مسافربن ابی عمرو،ابی سفیان بن حرب و شخصی دیگر که احتمال دارد به نام صباح باشد به هر حال هند همسر رسمی ابوسفیان بود و به همین دلیل معاویه را به ابوسفیان نسبت دادند و بر این اساس وی از بنی امیه به شمار آمد او همراه پدرش در جنگ ،بدر ، خندق ،احد وچند جنگ دیگر با پیامبر( ص) جنگید. معاویه پس ازفتح مکه در بیست و سه سا لگی، به همراه پدرش ابو سفیان دین اسلام را پذیرفت. گروهی گفته‌اند معاویه به مقام کتابت وحی رسید، ولی معاویه در مکه ساکن بود وپیامبر( ص) بعد از فتح مکه به مدینه بازگشت و تا آخر عمر در مدینه زندگی کرد واین امر نمی تواند صحت داشته باشد، او اوّلین خلیفهٔ امویان است. مرگ معاویه در رجب سال 60 هجری در سن 78 سالگی در دمشق واقع شد ودرهمانجا به خاک سپرده شد.

 

[2] - ولید فرزند عقبه است پدر او در جنگ بدر در مقابل پیامبر( ص) بود و کشته شد اما ولید، هنگام فتح مکه درسال هشتم هجری قمری مسلمان شد. وی در ابتدا ظاهر خوبی داشت ، تا جائيكه رسول خدا( ص ) او را ماءمور جمع آوری زکات وصدقات قرارداد،وی به سوى قبيله بنى مصطلق رفت ،افراد قبيله وقتى شنيدند ماءمور پيامبر(ص) آمده ، به استقبال براى خوش آمد گوئى آمدند.چون در زمان جاهليت ميان وليد و اين قبيله خصومت و عداوت بوده خيال كرد آنها به كشتن او مهيا شدند،وبدون هیچ گونه تحقیق واقدامی آنجارا ترک کردو پس از مراجعه به مدينه نزد پيامبر آمد و گفت : اينان زكات مالشان را نمى دهند در حاليكه كه قضيه به عكس ‍ بود.
پيامبر (ص ) ناراحت شدند وخواستند سپاهى به طرف آن قبيله بفرستند ،كه خداوند ، آيه : ان جائکم فاسق بنباء ...را نازل فرمود: یعنی اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر شخص فاسقى براى شما خبر آورد تحقيق كنيد، بعد از نزول آيه وليد بعنوان فاسق شناخته شد، وکینه اهل بیت( ع) را به دل گرفت ، ولید از دشمنان سرسخت على (ع ) بود و سبب دشمنى وی این بود که وی از طرف خلیفه سوم به امارت کو فه منصوب شد و نماز صبح به امامت او خوانده مى شد، یك بار به جاى دو ركعت نماز صبح ، چهار ركعت خواند و معلوم شد اومشروب خورده و با حالت مستى نماز گزارده است ، لذا عثمان به ناچارو با مشورت على (ع ) بر ولید بن عقبه حد جارى كرد. بعد از کشته شدن عثمان، ولید به جزیره گریخت و در آنجا ماند تا اینکه درسال ۶۱ هجری قمری در رقه درگذشت.

 

[3] - محمد بن حنفیه پسر حضرت امیر(ع) مادر وی زنى بليغه،اهل فضل و كمال به نام خوله از قبیله بنی حنیفه است و در اينكه چگونه به خانه امير المؤمنين (ع) آمد و آن حضرت با وى ازدواج كرد اختلاف است برخی می گویند که او در جنگ یرموک اسیر شد و به مدینه آمد. ودر تقسیم غنائم سهم امیر المؤمنین( ع) شد محمد در سال ۱۶ یا 21 هجری متولد شد، کنیه اش ابوالقاسم وبه نام قبیله مادرش به ابن حنفیه ملقب گشت. ،او در علم، زهد، عبادت و شجاعت از مردان بزرگ روزگار بود ،. داستانهاى شجاعت وى در جنگهاى جمل و صفين در تاريخ مذكور است، در جنگ جمل پرچمدار سپاه امام علی (ع) بود فردی بصیر وآگاه به مسائل سیاسی زمان ومورد اعتماد امام حسن (ع) وامام حسین( ع) بود پس از مرگ معاویه و تصدی حکومت توسط یزید ،دستگاه اموی به امام حسین( ع) فشار آوردندکه باید با یزید بیعت کند ،لذا امام (ع) به منظور مخلفت با این موضوع ، تصمیم گرفت مدینه را به طرف مکه ترک کند ،هنگامی که جریان را با برادرش محمد بن حنفیه در میان گذاشت ،وی اعلام آمادگی کرد تا در رکاب حضرت حرکت کند ،لکن به امر امام ( ع) در مدینه ماند تامراقب اوضاع باشد واخبار صحیح را به امام (ع) برساند ،مدتی از اقامت امام حسین( ع) در مکه گذشته بود که محمد بن حنفیه نیز به آن حضرت ملحق شد ومطلع گردید که امام( ع) قصد حرکت به سمت عراق وکوفه را دارد،بنا براین شبی که در صبح فردایش امام عزم خروج از مکه را کرده بود، محمد بن حنیفه خدمت امام رسید و گفت: برادر جان! تو خود آگاهی که مردم کوفه با پدر و برادرت چه رفتاری کردند و چه حیله و نیرنگی به کار بردند. ترس من از این است که تو نیز دچار سرنوشت پدر و برادرت شوی، اگر قصد ماندن و اقامت در مکه را کنی، تو با عزت‌ترین مردم در این حرمی و هیچ کس نمی‌تواند به تو تعرض کند.امام (ع) فرمودند: برادرم! می‌ترسم که یزید بن معاویه، مرا غافلگیر کرده و به قتل برساند و با کشتن من حرمت حرم الهی شکسته شودمحمد بن حنیفه گفت: اگر از این جهت بیمناکی به یمن یا به بیان‌های اطراف پناه ببر؛ تا هم محفوظ باشی و هم دست یزید از تو کوتاه شود.امام (ع) فرمودند: من در این زمینه باید فکر کنم سحرگاه آن شب، امام حسین (ع) عزم رفتن نمود، هنگامی که خبر رفتن امام حسین (ع) به گوش محمد بن حنیفه رسید، شتابان آمد و مهار شتری که حضرت بر آن سوار بود را گرفت و عرض کرد، برادر جان! آیا تو نگفتی که درباره سخنان من فکر خواهی کرد؟امام (ع) فرمود: آری محمد گفت: پس چرا این همه در رفتن شتاب و عجله می‌کنی؟حضرت دلایل خود شان را برا ی رفتن به عراق بیان کردند و پس از گفتن این سخنان، با محمد بن حنیفه وداع نموده و حرکت کرد ند هنگامی که امام حسین (ع) عزم حرکت نمود، دستور داد کاغذی برایش بیاورند و در آن نوشت:به نام خداوند بخشنده مهربان ،نامه‌ای از حسین پسر علی به بنی‌هاشم، اما بعد، امروز هرکس همراه من بیاید به فوز عظیم شهادت می‌رسد و هر کس تخلف کند به پیروزی نخواهد رسید. والسلام اما درباره اينكه چرا محمد بن حنفیه امام حسين ع ،را همراهى نكرد،برخی از منابع علت آن را بيماری وی نقل کرده اند. ودر گفت و گوى با امام (ع) ، محمد مى‏گويد: به خدا سوگند دورى تو مرا اندوهگين مى‏سازد و مرا چيزى جز بيمارى شديد از همراهى با تو باز نمى‏دارد. اى برادر به خدا سوگند توان گرفتن قبضه شمشير و كعب نيزه را ندارم. به خدا سوگند، پس از تو هرگز شادمان نخواهم شد. آنگاه به شدت گريست، به طورى كه غش كرد و چون به هوش آمد گفت: اى برادر، اى شهيد مظلوم تو را به خدا مى‏سپارم البته برخی از مورخین این مطلب قبول ندارند ، لکن باید گفت محمد حنفيه و عبدالله جعفر و امثال آنها ، بلند مرتبه‏تر از آنند كه اعتقادى بر خلاف حق داشته باشند و از ايمان واعتقاد به امام (ع) واطاعت وی خارج شده باشند، لذا بنظرمی رسد که محمد در نرفتن همراه کاروان کربلا به طور یقین دارای دلیل و عذر شرعی است . در هنگام ورود اهل بیت (ع  ) و بازماندگان حسینی به مدینه، محمد بن حنفیه مریض بود و در منزل استراحت می کرد، اما هنگامی که صدای شیون و ضجه مردم را شنید گفت: به خدا سوگند همانند این ولوله را ندیده‌ام. این ضجه و شیون برای چیست؟ چون حال خوشی نداشت، غلام‌ها حقیقت را به او نگفتند و چون اصرار کرد، بعضی از آنها به او گفتند:امام حسین و اهل حرم او به مدینه بازگشته‌اند

 

امام حسین ( ع) از کتاب یا حسن کربلا نوشته حجت الاسلام علی ا سماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 27 مهر 1394  ] [ 3:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

دلخوشم من چون گداي اين درم *

هم گداي فاطمه هم حيدرم *

سوي اين در هست دائم دست من *

نيست حاجت بر سراي ديگرم*

آبرويم از در اين خانه است*

زين سبب از خلق عالم برترم *

تا که آيد نام زيباي حسين (ع)*

اشک آيد از دو چشمان ترم *

روضه‌هايش چون به گوشم مي‌رسد *

مي‌زند بر سينه و دل آزرم *

کاش مي‌شد کربلا باشم *

شبي تا به برگيرم مزار دلبرم *

ياد دارم کودکي بودم ولي*

شور عشقي بود دائم در سرم *

تا که آيام محرم مي‌رسيد*

مي‌نمودم رخت ماتم در برم*

ياد دارم مانده در گوشم هنوز*

گريه‌هاي بي صداي مادرم*

اينچنين مي‌گفت با صد شور و شين *

من فداي کام عطشان حسين (ع) *

نام شاعر:حامد کاظمي


ادامه مطلب



[ دوشنبه 27 مهر 1394  ] [ 10:05 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

🌷 «ویژگی‌های غدیر خم2» 🌷 🌼

روزی حساس و سرنوشت ساز،

روز عیدی که امام رضا(ع) درباره‌اش می‌فرماید: ☀️روز رهایی از اندوه وغم؛

«وَهُوَیَومُ تَنفیسِ الکَربِ» ☀️روز زائل شدن گناه؛ «وَیَومُ تَحطیطِ الوِزرِ»

☀️روز بخشش و عطاء؛ «وَیَومُ الحَباءِ وَالعَطِّیَةِ»

☀️روز مژده و عید اکبر؛ «وَ یَومُ البِشارَةِ وَالعیدِالاَکبرِ»

☀️روز مستجاب شدن دعا؛ «وَیَومُ یُستَجابُ فیهِ الدُّعاءُ»

☀️روز موقف عظیم؛ «وَیَومُ المَوقِفِ العَظیمِ» ☀️روز دوستی و محبت؛ «وَیَومُ التَّوَدُدِ »

☀️روز وصول به رحمت واسعه‌ی الهی؛ «وَیَومُ الوُصولِ اِلی رَحمَةِ الله» است.

☑️ منبع: اقبال الاعمال، ص 464. 🌸🌸🌸عید سعید غدیر خم مبارک باد🌸🌸🌸 🌷🌷🌷

  www.gharaati.ir


ادامه مطلب



[ دوشنبه 27 مهر 1394  ] [ 9:35 AM ] [ احمد ]
نظرات 1
ساعت: 12:15 منتشر شده در مورخ: 1394/07/24 شناسه خبر: 491838

گزارش تصویری/ ششمین سالگرد شهدای وحدت

گزارش تصویری/ ششمین سالگرد شهدای وحدت

ششمین سالگرد شهدای وحدت در زاهدان برگزار شد.

به گزارش  شبکه اطلاع رساانی راه دانا؛ به نقل از عصرهامون، صبح امروز ششمین سالگرد شهدای وحدت با حضور مسئولین لشگری و کشوری در محل حسینیه تیپ 110 سلمان فارسی برگزار گردید.

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:33 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
پوستر/ ششمین سالگرد شهدای وحدت
تاریخ انتشار : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۵۶
کد مطلب: 76327
 
پوستر" ششمین سالگرد شهدای وحدت" را در عصر هامون ببینید.
پوستر/ ششمین سالگرد شهدای وحدت
پوستر/ ششمین سالگرد شهدای وحدت

به گزارش سرویس اجتماعی عصرهامون، پایگاه خبری عصر هامون پوستر"ششمین سالگرد شهدای وحدت" را جهت دانلود روی عصر هامون منتشر کرد.

برای مشاهده پوستر در سایز اصلی، روی آن کلیک نمایید.
انتهای پیام/


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:31 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
مراسم سالگرد شهدای وحدت در زاهدان برگزار شد
مولوی نذیراحمد سلامی گفت: نخستین عاملی که سبب شده تا امنیت محقق شود این است که نظام ما بر اساس قوانین دینی و الهی اداره می‌شود و در رأس آن فردی فقیه و آگاه است که در تمام موارد، اسلام را در نظر دارد.
تاریخ انتشار : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۵
کد مطلب: 208756
 
به گزارش خبرگزاری تقریب(تنا)،آیین ششمین سالگرد شهادت شهید شوشتری و شهدای وحدت با حضور نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه زاهدان، استاندار، فرماندهان و پرسنل نظامی و انتظامی و جمعی از سران طوایف، ریش سفیدان و معتمدان شیعه و سنی سیستان و بلوچستان روز پنج شنبه در مسجد ستاد فرماندهی تیپ 110 سلمان زاهدان برگزار شد.

آیت الله "عباسعلی سلیمانی" در این مراسم طی سخنانی اظهار داشت:سلاح وحدت بین شیعه و سنی در نظام جمهوری اسلامی ایران برنده تر از هر سلاح اتمی کاربرد داشته است.

عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب افزود: در آمیخته شدن خون شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان باعث اتحاد و همبستگی همه آحاد جامعه شده است.

امام جمعه زاهدان گفت: شهید شوشتری درسیستان و بلوچستان با کارهای فرهنگی خوب و اثر گذار توانست در قلب همه آحاد مردم شیعه و سنی ورود پیدا کند.

نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان اظهار داشت: شهید شوشتری برنامه های بسیار خوب و موثری برای توسعه و امنیت دراستان مدنظر داشت که بیشتر برنامه ها را عملیاتی کرد.

آیت الله سلیمانی افزود: سلاح ایمان و اعتقاد از سلاح هسته ای بالاتر و کارآمدتر است چرا که با همین سلاح توانستیم مقتدرانه در مقابل دشمنان ایستادگی کنیم.

عضو خبرگان رهبری با اشاره به حوادث تاسف بار منا گفت: اصل حادثه منا درعربستان از عوامل نیمه طبیعی بود ولی مسائل بعد از آن، منشا گرفته از تفرقه انگیزی بود.

امام جمعه زاهدان ادامه داد: متاسفانه در حادثه منا ایرانیانی که در آن حادثه زخمی شده بودند با پوتین های نیروهای آل سعود به شهادت رسیدند.

مولوی "نذیراحمد سلامی" عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب نیز در این مراسم طی سخنانی گفت: امنیت امروز جمهوری اسلامی به واسطه خون شهدا حاصل شده ‌و اگر آنها نبودند و از کشور در مقابل بیگانه دفاع نمی‌کردند قطعا امروز در این امنیت و آرامش به سر نمی‌بردیم.

 نماینده اهل سنت سیستان و بلوچستان در مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: هیچ کشوری مانند ایران در آرامش و امنیت به سر نمی‌برد، باید قدردان این امنیت بوده و اجازه ندهیم دشمنان آرامش کشور را به هم بریزند.

وی به عوامل دیگر تحقق امنیت پایدار در جمهوری اسلامی اشاره کرد و افزود: نخستین عاملی که سبب شده تا امنیت محقق شود این است که نظام ما بر اساس قوانین دینی و الهی اداره می‌شود و در رأس آن فردی فقیه و آگاه است که در تمام موارد، اسلام را در نظر دارد.

 مولوی سلامی افزود: عامل دوم در احقاق امنیت ایران، همکاری و تعامل متقابل مردم و مسؤولان نظام است و از نیروهای نظامی و انتظامی به عنوان عامل سوم می‌توان نام برد اگر همکاری مردم با این نیروها کم‌رنگ شود قطعا آسیب خواهیم دید امنیت اساس پیشرفت و توسعه است و بدون آن، همه زیربناها از جمله آب، برق، مدرسه و دانشگاه دچار مشکل خواهند شد.

 وی خطاب به افراد فریب‌خورده استکبار، تصریح کرد: کسانی که فریب دشمنان نظام اسلامی را خورده‌اند، مطمئن باشند که نمی‌توانند نظام را ساقط کنند چنانچه دفاع هشت ساله ملت ایران نشان‌دهنده این امر است.

 نماینده مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد: سه عامل ایمان به خدا، قرآن و قیامت، کفایت سیاسی و رهبری امام راحل و وحدت مردم را می‌توان مسبب شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی دانست از این رو همین مؤلفه‌ها سبب دوام و استمرار نظام خواهند شد.

 مولوی سلامی به چالش‌های فراروی جهان اسلام اشاره و اذعان کرد: در حال حاضر که اختلاف مذهبی به جنگ مذهبی تبدیل شده، اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی در دستور کار دشمنان قرار گرفته است آنها دلارهای نفتی را در اختیار آمریکا قرار می‌دهند و از آن سو سلاح‌های تاریخ‌گذشته آمریکایی را می‌خرند و بر سر مسلمانان می‌ریزند عربستان از طرفی به جنایت‌کاران کمک می‌کند که صنایع نظامی آنها از کار نیفتد و از سوی دیگر مسلمانان یمن را بمباران می‌کند.

"علی اوسط هاشمی"نیز طی سخنانی در این مراسم گفت: در مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران با غرب، دولت با اتکا به خداوند و پشتیبانی ملت ایران توانست به موفقیت دست پیدا کند.

وی ادامه داد: بعد از مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران با غرب همه جهان به این اذعان دارند که با ملت ایران باید با احترام و تکریم سخن گفت چرا که جمهوری اسلامی هیچ گاه در مقابل استکبار کوتاه نمی آید.

استاندار سیستان و بلوچستان اظهار داشت: اگر امروز نظام جمهوری اسلامی سربلند و با صلابت در صحنه جهانی حضور دارد به دلیل وحدت همه اقشار ملت ایران بوده است.

هاشمی با گرامی داشت یاد و خاطره شهدای وحدت افزود: در آمیخته شدن خون پاک شهدای شیعه و سنی در حادثه تروریستی پیشین باعث ایجاد امنیت و ثبات پایدار در استان شده اند.

وی گفت: ولایتمداری و گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب رمز موفقیت ملت ایران در تمامی صحنه هاست.
استاندار سیستان و بلوچستان اظهار داشت: شهیدان الگوی خوبی برای مقاومت و ایثار در تمامی صحنه ها هستند که باید منش و سیره آنان سرلوحه کار همه قرار گیرد.

بر اثر انفجار تروریستی در منطقه پیشین شهرستان سرباز سیستان و بلوچستان در 26 مهر 1388سرلشگر شهید شوشتری جانشین فرمانده وقت نیروی زمینی و فرمانده قرارگاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنوب شرق کشور، سرتیپ محمد زاده فرمانده وقت سپاه سلمان سیستان و بلوچستان و بیش از 40 نفر از سران طوایف و قشرهای مختلف مردم اهل سنت پیشین به شهادت رسیدند.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:30 AM ] [ احمد ]
نظرات 0


یادداشت قرائتی به مناسبت ماه محرم/ قیام امام حسین (ع) یک انرژی هسته‌ای بود
رئیس ستاد اقامه نماز کشور گفت: مشكل كشورهای اسلامی در دنیای امروز، ترس از محاصره اقتصادی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی دشمن است و امام حسین علیه السلام درس مقاومت به بشریت آموخت.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني سپاه حضرت جوادالائمه (ع)؛ حجت السلام والمسلمین قرائتی به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام پیامی با عنوان "درس هایی از كربلا " به عزارداران حسینی بیان کردند که متن آن به شرح ذیل است

«درس‌هایی از كربلا»

بسم الله الرحمن الرحیم

حساب امام حسین علیه السلام از همه كس جداست. وقتی امام حسین علیه السلام وضع دل‌خراش مسموم شدن برادرش امام حسن علیه السلام را دید، گریه كرد؛ ولی امام حسن علیه السلام فرمود: «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه‏» هیچ روزی مثل روز تو نیست.

تنها مهمانی كه دوازده هزار نامه دعوت داشت، اما در برابر زن و بچه، آن هم بین دو نهر آب با لب تشنه به شهادت رسید، امام حسین علیه السلام بود. شهیدی كه بر كشته‌اش اسب تاختند و كودك و جوان و برادر و همه یارانش را شهید كردند. اگر امسال برای بازماندگان قربانیان منا خیمه‌هایی بود تا در آن عزاداری كنند، در كربلا خیمه‌ها را هم سوزاندند.

برادران و خواهران عزیز به عزاخانه امام حسین علیه السلام خوش آمدید.

امام حسین علیه السلام به بشریت آموخت، سر به نی بدهید ولی به نزد ظالم سر خم نكنید.

امام حسین علیه السلام به مسلمانان آموخت: محاصره اقتصادی و حتی نداشتن آب برای طفل شیرخوار بهتر از بیعت با یزید است.

امام حسین علیه السلام آموخت: من و هفتاد و دو یارم در محاصره سی هزار نفر بودیم، پس از محاصره نظامی نترسید.

امام حسین علیه السلام به مردم ترسو شجاعت و با خطبه‌ها و دعای عرفه به مردم معرفت داد.

شهادت امام حسین علیه السلام با انتخاب، عشق، اخلاص و با هدف مقدس (برانداختن رژیم بنی‌امیه) بود.

امام حسین علیه السلام به ما درس داد كه اگر سرم از تنم جدا شود، اما از قرآن جدا نمی‌شود و روی نیزه هم قرآن می خواند.

مشكل كشورهای اسلامی در دنیای امروز، ترس از محاصره اقتصادی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی دشمن است و امام حسین علیه السلام درس مقاومت به بشریت آموخت.

اشك و عزاداری برای امام حسین علیه السلام نشانه قدردانی از شهید، معرفت، شور و مودت اهل‌بیت علیهم‌السلام، تهدید ستمگران و ظالم كوبی و مظلوم یابی و بصیرت است.

امام حسین علیه السلام با قیام كربلا ثابت كرد كه حفظ اسلام و مقاومت در برابر طاغوت آن‌قدر ارزش دارد كه اگر همه هستی انسان فدا شود، جا دارد.

اگر امروز روسای جمهور دنیا بخواهند یك راهپیمایی ده كیلومتری بدون الزام و بودجه راه بیندازند امكان ندارد ولی امام حسین علیه السلام كاری كرد كه بعد از حدود 1400 سال، با یك «یا حسین» تنها در كشور ایران هفتاد میلیون عاشق، به خیابان‌ها می‌آیند و گرمای تابستان و سرمای زمستان در این حركت تأثیری ندارد.

حركت و قیام امام حسین علیه السلام یك انرژی هسته‌ای بود كه افكار جامد را متلاشی و معرفت و عشق را زنده كرد.

عزیزان! یكی از كارهای زیبای امام حسین علیه السلام نماز او بود، نمازی كه در دو ركعت، حدود سی تیر به سوی او پرتاب شد و او نه تنها از نماز بلكه از مستحبات آن از قبیل اذان و اقامه و جماعت و اول وقت نیز صرف‌نظر نكرد.

همین كه طبل جنگ در روز تاسوعا به صدا درآمد، امام حسین علیه السلام فرمود: جنگ برای فردا باشد زیرا من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم و می‌خواهم یك‌شب دیگر با نماز و قرآن باشم.

امام حسین علیه السلام به زینب كبری سلام الله علیه فرمود: مرا در نماز شبت دعا كن.

در جبهه های جنگ ما نیز، بیش از نود و پنج درصد جوانان رزمنده، بچه‌های مسجد و هیئت بودند.

شما كه در عاشورا، در عزاداری‌ها شركت می‌كنید،  یك قرار و عهدی تازه با نماز و امامت داشته باشید.

هر كار خیری انجام دهیم، اگر نماز ما ناقص و مردود باشد سایر اعمال قبول نخواهد شد.

ما در زیارت امام حسین علیه السلام اول به نماز او گواهی می‌دهیم: «اَشْهَدُ انَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ»  سپس به شهادت او.

بیایید كاری كنیم كه امام حسین علیه السلام نیز در لحظه‌ی مرگ به ما بگوید: «اَشْهَدُ انَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ».

نماز را باید اقامه كرد و اقامه نماز به این است كه صحیح، به جماعت و در مسجد انجام گیرد.

جلسات عزاداری را از مساجد جدا نكنیم و اگر با مسجد فاصله است، عزاداری‌ها یا با نماز شروع شود یا با نماز خاتمه یابد.

عزاداری‌های شبانه آن‌قدر طول نكشد كه به نماز صبح لطمه وارد شود.

در عزاداری‌ها از ایجاد ترافیك، زدن طبل‌ به هنگام استراحت مردم، بلند كردن صدای بلندگو، رقابت‌های منفی، كارهای چشم و هم‌چشمی، آهنگ‌های مبتذل، اشعار غلو و مبالغه، برهنه شدن و اموری كه این عزاداری‌های مقدس را از بهترین حالات خارج می‌كند، دوری كنیم

در پذیرایی از عزاداران، به مسائل بهداشتی و محیط زیست و دوری از اسراف توجه كنیم.

بدانیم از عزاداری‌های ما فیلم‌برداری می‌شود و در دنیا پخش می‌گردد. اگر كسی به گونه‌ای عزاداری كند كه دشمنان از آن سوءاستفاده كنند و چهره خشنی از اسلام را نشان دهد، این مورد رضای خداوند نیست

امروز استكبار جهانی از طریق وهابیت، طالبان، داعش و تكفیری‌ها آن‌چنان چهره خشنی از اسلام معرفی می‌كند كه دنیای سرخورده از كمونیست و سرمایه‌داری به فكر توجه به اسلام نیفتد.

پیامبر اكرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏»: حسین از من است و من از حسینم. آری! بقای دین پیامبر من از قیام حسین است. پس باید مكتب رسول‌الله صلی الله علیه وسلم در عزاداری‌ها با استدلال معرفی شود، همان‌گونه كه تاكنون بسیاری از معارف اسلام در جلسات عزاداری منتقل شده است.

بیایید با عقل به سراغ استدلال و با اشك به سراغ حماسه و با فریاد، ظالمان را محكوم و از مظلومین دفاع كنیم.

خواننده عزیز، این نامه تذكرات برادرانه‌ای بود از متن اسلام، از معلمی كه حدود سی و پنج سال است از طریق تلویزیون با شما صحبت می‌كند.

از شما می‌خواهم با همین نامه و اطلاعات و مطالبی كه به آن می‌افزایید به اهل خانه و محله تذكر دهید كه قرآن می‌فرماید: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنين‏» تذكر برای مؤمنین مفید است و اگر امكان نشر آن را دارید به خاطر معرفی بیشتر كربلا دریغ نفرمایید، زیرا قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام و معارف دینی برای شخص خاصی نیست بلكه برای همه است. من به شما گفتم و دست شما را می‌بوسم و شما هم این را به دیگران بخصوص افراد محوری و تأثیرگذار در هیئت‌ها منتقل كنید.   

منبع:سپاه خش


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

آیت‌الله صدیقی در مراسم بزرگداشت سردار همدانی

وصیت‌نامه سردار همدانی حجت را بر سیاستمداران طلبکار تمام کرد

شناسه خبر: 891444 سرویس: سیاسی
کاظم صدیقی

امام جمعه موقت تهران گفت: وصیت‌نامه سردار شهید حسین همدانی حجت را بر سیاستمداران طلبکار که هیچگاه در سختی‌ها نبوده و به دنبال پست و مقام بودند، تمام کرد.

به گزارش خبرنگار گروه دفاعی خبرگزای تسنیم آیت‌الله کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در مراسم بزرگداشت سردار شهید حسین همدانی که عصر امروز با حضور جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانواده این شهید در حسینیه الزهرا(س) میدان سپاه برگزار شد، اظهار داشت: شهادت یکی از شیران بیشه دین و دیانت، شهامت و شجاعت، سردار شهید حسین همدانی را به رهبر عظیم‌الشان انقلاب، خانواده صابر و سرافراز این مجاهد شهید و سپاه سرافراز و نقش آفرین و خار چشم دشمنان اسلام و تمام ملت سرافراز ایران تبریک و تسلیت می‌گویم.

وی ادامه داد: سردار همدانی از میان ما پرکشید و به موطن سرافرازان عالم یعنی مقام قرب الهی رفت. همانگونه که در مورد علمای دین در روایات آمده است که با رفتن آنها ثلمه وارد می‌شود، باید گفت، هیچ کس و هیچ چیز جای مومن خدایافته را نمی‌گیرد.

امام جمعه موقت تهران افزود:خلاء وجود سردار همدانی خالی شدن سنگر شکست‌ناپذیر و افتادن یک پرچم از دست یک پرچمدار جای تسلیت دارد. سردار همدانی در پیشگاه پروردگار رنگ خدا گرفت و به خیل شهیدان پیوست.

آیت‌الله صدیقی گفت: سردار شهید حسین همدانی براساس فرهنگ سپاهی بودن و سردار و سربلند بودن، سرِ دار بودن است و از ابتدا یک سپاهی با این انگیزه قدم بر سنگر مجاهدت و جبهه تلاش و ایثارگری تحت فرماندهی نایب امام زمان(عج) می‌گذارد.

وی با بیان اینکه بالاتر از شهادت نزد خداوند هیچ درجه‌ای نیست، خاطرنشان کرد: چه می‌شود که خدا عده‌ای را برای این درجه برمی‌گزیند؟ شهادت اتفاقی و تصادفی نیست که بگوییم سردار همدانی ماموریتش تمام شده بود و اتفاقی شهید شد. مجاهدان و شهیدان و رزمندگان افتخار دارند در جبهه علوی، شهادت و شجاعت و ثبات قدم را بیاموزند؛ امام علی(ع) فرمودند که هزار ضربه شمشیر که بر بدن من وارد شود برای من بهتر است از اینکه در بستر بمیرم.

امام جمعه موقت تهران خاطرنشان کرد: همه صحنه زندگی شما باید پهنه جهاد باشد و برای خدا حرکت کند و همیشه دست‌تان در همه کارها خدا باشد تا در جهاد اصغر، اوسط و اکبر دیده شوید؛‌ مبادا از جبهه غافل شویم. خدا با غیرمومن در دنیا و آخرت حرف نمی‌زند و کاری ندارد ولی خداوند مال و جان مومن را می‌خرد. مومن قلبی نورانی و جانی پاکیزه دارد.

وی با بیان اینکه ما باید با خدا معامله کنیم، افزود: وقتی امام علی(ع) در مقابل بذل جان خود در بستر پیامبر(ص) خوابید، معامله وی با بهشت نبود و به خاطر ترس از جهنم این کار را انجام نداد، بلکه امیرالمومنین، دنبال رضای خداوند بود؛ پس بهتر از خدا چیزی وجود ندارد و مومن برای خدا زندگی می‌کند، به جبهه می‌رود، از ولایت دفاع می‌کند و شعار فرهنگ نشر حکومت دینی را سر می‌دهد.

آیت‌الله صدیقی گفت: اقتصاد مقاومتی و گشودن گره زندگی مردم و مستقل کردن مملکت در مقام اقتصاد و فرهنگ و مایوس کردن دشمن خیر است و این سنگر و مرز شرف شماست؛ شما باید مرزبانی کنید و زندگی دنیا حضور در جبهه است و زندگی را باید در مصاف و جبهه معنی کرد. دشمن دائما در حال جنگ با ما است و بمباران فرهنگی می‌کند، قشون خود را به دانشگاه‌ها راه داده است و بچه‌های مومن ما ناخواسته در زمین دشمن بازی می‌کنند و جریان‌های سیاسی که گاهی کارشان به فتنه کشیده می‌شود، در داخل هستند و لشکر دشمن شده‌اند.

وی با تاکید بر اینکه جنگ فرهنگی و سیاسی خیلی خطرناکتر از جبهه‌ای است که شما در 8 سال دفاع مقدس در آن کار کردید و شهید دادید، خاطرنشان کرد: سپاهیان عزیز، نیروهای مسلح، بسیجیان و نیروهای مردمی عاشق ولایت ما خداوند وضعیت‌شان را تابلو کرده است و با نایب امام زمان(عج) در صیانت از انقلاب و نگهبانی از آن بیعت کردند. امروز شما امانت‌دارید و شما فرهنگ شهادت را حفظ می‌کنید و فرهنگ شهادت صیانت از ارزش‌هاست؛ اینها قولی که به پیامبر(ص) دادند تا مرز جان و تا آخرین نفس و تیر ایستادگی کنند را عملی کردند و طلبکار انقلاب و مردم و ولایت نشدند و تا آخر بدهکار بودند.

امام جمعه موقت تهران خاطرنشان کرد: وصیت‌نامه سردار همدانی حجت را بر سیاستمداران طلبکار که هیچگاه در سختی‌ها نبودند و به دنبال پست و مقام بودند، تمام کرد.

آیت‌الله صدیقی گفت: جهاد شما فقط در 8 سال دفاع مقدس نبود شما باید در عرصه فرهنگی و جبهه نرم مقاومت کنید؛ آنها (دشمنان) هجوم آوردند و بخش‌هایی از مردم شما را فریب دادند و ناخواسته به آنها کمک می‌کنند.

وی درباره اقتصاد مقاومتی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در مسئله اقتصاد مقاومتی هنوز راضی نیستند و اوامر ایشان اطاعت نشده و هنوز ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تشکیل نشده است و گام‌های جدی برای استقرار کشور در موقعیت اقتصادی برداشته نشده است. رهبری برای جنگ تمام عیاری که دشمن درصدد نفوذ است ، شورای عالی فضای مجازی را تشکیل داده است و توقع این بوده است که تاکنون قدم‌هایی بردارند تا جوان‌های سرگردان گرفتار دشمن نشوند و روحیه شهادت‌طلبی بسیجی و سپاهی را انتقال دهند اما هنوز این کار انجام نشده است.

امام جمعه موقت تهران خاطرنشان کرد: امروز جهاد اصغر شما جهاد در مرحله اخلاق و فرهنگسازی و جهاد اکبر شما گذشتن از همه چیز است.

انتهای پیام/

R1014131/P1011116

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:16 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

با حضور لاریجانی و احمدی‌نژاد

مراسم بزرگداشت سردار همدانی برگزار شد

شناسه خبر: 891266 سرویس: سیاسی
سردار همدانی

مراسم بزرگداشت شهید سردار حسین همدانی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم ، مراسم بزرگداشت سردار شهید همدانی بعد از ظهر امروز با حضور شخصیت‌های لشکری و کشوری و جمعی از مردم در محل حسینیه فاطمه‌الزهرا (س) سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ برگزار شد.

در این مراسم، سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه، حجت‌الاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، حجت‌الاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد نایب رئیس مجلس، سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی، حسین مظفر نماینده مردم تهران در مجلس، محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد در دولت دهم و نیز محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق حضور داشت.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:16 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

رضایی در جمع خبرنگاران:

برای دفاع از خودمان از هیچ‌ کسی اجازه نمی‌گیریم

شناسه خبر: 891378 سرویس: سیاسی
محسن رضایی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ما به هر وسیله‌ای که برای دفاع نیاز باشد خودمان را به آن مجهز کنیم، گفت: برای دفاع از خودمان در شرایط ناامن منطقه از هیچ‌کس اجازه نمی‌گیریم.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در حاشیه مراسم بزرگداشت سردار شهید همدانی در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که چقدر به اجرای برجام توسط غربی‌ها خوشبین هستید، گفت: چیزی معلوم نیست، هیچ‌گاه غربی‌ها به ما وفادار نبوده‌اند و این نیز یک امتحان جدید برای آنها است.

وی با بیان اینکه ما در اجرای برجام آنها را امتحان می‌کنیم، افزود: امیدواریم این بار مثل گذشته غربی‌ها تخلف نکنند و به قول و قرارهایی که دادند پایبند باشند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به اظهارات اخیر آمریکایی‌ها و برخی غربی‌ها درباره آزمایش موشکی ایران افزود: ما برای ارتقای توان دفاعی خودمان از هیچ‌کس اجازه نمی‌گیریم و به هر وسیله مشروعی که لازم باشد، خودمان را مجهز خواهیم کرد.

رضایی همچنین تصریح کرد: آمریکا امروز در منطقه در بن‌بست کامل قرار گرفته و آقای اوباما بیشتر از آقای بوش در باتلاق فرو رفته است.

وی ادامه داد: در زمان آقای بوش عمدتا مسئله عراق و افغانستان مطرح بود اما امروز آمریکایی‌ها در سوریه، یمن و بحرین و کل منطقه در باتلاق قرار گرفتند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در خاتمه خاطرنشان کرد: ما در شرایط ناامن منطقه برای دفاع از خودمان از هیچ‌کسی اجازه نمی‌گیریم و به هر وسیله لازمی که برای دفاع نیاز باشد خودمان را به آن مجهز می‌کنیم.

انتهای پیام/

R1011202/P1011116


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:15 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

سخن امام رضا(ع) درباره آغاز ماه محرم

 

امام رضا علیه‌السلام فرمود: چون ماه محرّم مى‏‌رسید کسى پدرم علیه‌‏السلام را خندان نمى‌‏دید، غم و اندوه بر او چیره بود.
سخن امام رضا(ع) درباره آغاز ماه محرم

 

امام رضا علیه‏‎السلام فرمودند: بر کسى چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را مى‏‌زداید. حضرت سپس فرمود:چون ماه محرّم مى‏‌رسید کسى پدرم علیه‌‏السلام را خندان نمى‌‏دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که ده روز مى‏‌گذشت، روز دهم روز سوگوارى و اندوه و گریه او بود و مى‏‌فرمود: این روزى است که حسین علیه‌‏السلام در آن کشته شد. محرم




نظر شما

 


نام:
ایمیل:
وب سایت:
نظر*:
   
سابقون*  

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:13 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

شهدای ایران*

کد خبر: ۹۵۰۷۶
 
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۰
  •  


عکس/ مُهمات یک مبارز فلسطینی

مردمی که با دستان خالی و فقط با سنگ های ریز و درشت در حال مبارزه با دشمنی غاصب و تجاوزگر هستند که تا دندان مسلح به سلاح های پیشرفته روز دنیا است.
عکس/ مُهمات یک مبارز فلسطینی

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 26 مهر 1394  ] [ 6:12 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 67 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4050039 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب