
ادامه مطلب
چشمه سلطان ولی کریز
| ||
|
خدا را گفتم
بیا جهان را قسمت کنیم
آسمان برای من ابرهایش برای تو
دریا برای من موج هایش برای تو
ماه برای من خورشید برای تو
خدا خندید و گفت :
تو بندگی کن و انسان باش همه دنیا برای تو ...
من هم برای تو ...
![]() ادامه مطلب جمعیت زیادی دور حضرت علی حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید -یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
-علی در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: -اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: -علم بهتر است یا ثروت؟ علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی. نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، -و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار! هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید: -یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ -حضرتعلی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود. نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. -حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند. با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: -یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید: -یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ -امام دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آنگاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت: بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم، جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکة مردم نشدهایم، به دیگران بگوییم، نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چندتای باقیمانده را نتواند پاسخ دهد، آنوقت در میان مردم رسوا میشود و ما به مقصود خود میرسیم! مردی که آن طرفتر نشسته بود، گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آنوقت این ما هستیم که رسوای مردم شدهایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفتههای پیامبر را به مردم ثابت کنیم. در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید، -که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است. سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده شده بودند که… نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود. نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید: -یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم ادامه مطلب
باز محرم رسید، ماه عزای حسین سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین ادامه مطلب ![]()
ره توشه آخرت
فَاجْعَلُوا اجْتِهادَكُمْ فِيهَا التَّزَوُّدَ مِنْ يَوْمِهَا الْقَصيرِ لِيَوْمِ الاَّْخِرَةِ الطَّويلِ(5)
كـوشـش شـمـا در دنـيـا ايـن بـاشد كه از اين چند روزه كوتاه براى روزهاى بلند آخرت توشه برگيريد.
فَتَزَوَّدُوا فِى اَيّامِ الْفَناءِ لاَِيّامِ الْبَقاءِ.(6)
مردم ! در روزهاى فناپذير، براى روزگار جاودان ، توشه برگيريد.
آمادگى براى حساب رسى
اِجْعَلْ جِدَّكَ لاِِعْدادِ الْجَوابِ لِيَوْمِ الْمَسْئَلَةِ وَالْحِسابِ(7)
بكوش تا براى پاسخگويى در روز پرسش و حساب رسى آماده باشى .
حسابرسى الهى
اِعْلَمْ اَنّ حِسابَ اللّهِ اَعْظَمُ مِنْ حِسابِ النّاسِ.(8)
بدان ! حسابرسى خداوند از حسابرسى مردم سخت تر است .
فرق امروز و فردا
وَ اِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ وَ غَداً حِسابٌ وَ لا عَمَلَ.(9)
امروز روز كار است و روز حساب نيست و فردا روز حساب است و روز كار نيست .
بدترين توشه آخرت
بِئْسَ الزّادُ اِلَى الْمَعادِ الْعُدْوانُ عَلَى الْعِبادِ(10)
بدترين توشه انسان براى معاد، تجاوز به بندگان خداست .
خائنان در قيامت
وَ لِكُلِّ غادِرٍ لِوَاءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ(11)
خائنان در روز قيامت پرچمى دارند كه بدان شناخته مى شوند.
تجسّم اعمال در قيامت
اَعْمالُ الْعِبادِ فى عاجِلِهِمْ نَصْبُ اءَعْيُنِهِمْ فى آجِلِهِمْ(12)
كردار امروز مردم ، فردا پيش روى آنهاست .
كِشته آخرت
اَلْعَمَلُ الصّالِحُ حَرْثُ الاَّْخِرَةِ.(13)
كردارِ نيك ، كِشته اى براى آخرت است .
ياد معاد
طُوبى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ وَ قَنِعَ بِالْكَفافِ وَ رَضِىَ عَنِ اللّهِ.(14)
خوشا به حاحل كسى كه به ياد معاد باشد و براى روز حساب ، كار كند و به اندازه روزى خود قناعت نمايد و از خدا خشنود باشد.
هشدار به بندگان خدا!
عـِبـادَ اللّهِ اِحـْذَرُوا يـَوْمـاً تـُفـْحـَصُ فـيـهِ الاَْعـْمـالُ وَ يـَكـْثـُرُ فـيـهِ الزِّلْزالُ وَ تـَشـيـبُ فـيـهـِ الاَْطْفالُ.(15)
بندگان خدا! از روزى بترسيد كه عمل ها وارسى مى شود و اضطراب در آن زياد و كودكان پير مى شوند!
آمادگى براى آخرت
مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ.(16)
هر كس دورى سفر (قيامت ) را ياد كند آماده راه گردد.
گرايش به آخرت
طُوبى لِلزّاهِدينَ فِى الدُّنْيَا الرّاغِبينَ فِى الاَّْخِرَةِ.(17)
خوشا به حال آنان كه نسبت به دنيا زهد مى ورزند و به آخرت گرايش دارند.
مسافران قيامت
قـَدْ دُلِلْتـُمْ عَلَى الزّادِ وَ اُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ حُثِثْتُمْ عَلَى الْمَسيرِ، فَاِنَّما اَنْتُمْ كَرَكْبٍ وُقُوفٍ لا يَدْرُونَ مَتى تُؤْمَرُونَ بِالسَّيْرِ.(18)
شـمـا انسان ها، بر فراهم كردن توشه سفر رهنمون شده ايد و فرمان كوچ يافته ايد و حركت را بـرانـگـيـخـتـه شـده ايـد، داسـتان شما داستان كاروان بار افكنده اى را ماند كه نمى داند چه زمانى فرمان حركت مى يابد.
ضايع كردن توشه آخرت
مِنَ الفَسادِ اِضاعَةُ الزّادِ وَ مَفْسَدَةُ الْمَعادِ.(19)
از جمله تباهكارى از دست دادن توشه و تباه ساختن آخرت است .
در انديشه آينده
وَاذْكُرْ قَبْرَك فَاِنَّ عَلَيْهِ مَمَرَّكَ.(20)
گور خويش را به ياد آور، چرا كه بايد از آن بگذرى .
نشانه ورشكستگى
اَلْمَغْبُونُ مَنْ شُغِلَ بِالدُّنْيا وَ فاتَهُ حَظُّهُ مِنَ الاَّْخِرَةِ(21)
زيانكار كسى است كه به دنيا مشغول گردد و بهره آخرت از او فوت شود.
ادامه مطلب
در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول
رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر سرآغاز امامت و ولایت
برشما مبارک باد . . .
ادامه مطلب
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﮒ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﻣﯿﮕﺮﯾﺪ.
ادامه مطلب
حضرت علی(ع)فرمودند: ادامه مطلب ۱- خدایا . . . من لذت گناه را ترک میکنم، . . . در مقابل تو تحریم لذت مناجات را از من بردار . . .
۲- خدایا . . . من کسانی که تو دوستشان نداری را ترک میکنم، و در مقابل، تو لذت با خود بودن را به من بده . . .
۳- خدایا . . . من پناهگاه شیطان را ترک میکنم و در مقابل، تو پناهگاه امن خودت را به من بده . . . امروز، روز اول مذاکره است .!!!
4- خدایا . . . برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم و سانتریفیوژهای گناه را که شیطان در وجودم برپا کرده یکی یکی و با کمک تو از کار می اندازم . . . و در مقابل، تو هسته ی درونی ام را خودت غنی سازی کن . . . در کنار این که معترفم . . . "و ما توفیقی الا بالله"
در عین حال معتقدم . . " آدم شدن حق مسلم ماست"
ادامه مطلب ✔کیست زینب(س) عامل تکمیل عشق
✔بعد زهرا(س) فارغ التحصیل عشق
✔کیست او پروانه ای پر سوخته
✔سوختن از فاطمه(س) آموخته
✔در فدک صبر معلی را دیده است
✔عشق را با فاطمه(س) سنجیده است ✔مرحبا زینب(س) که طوفان کرده است
✔آن چه زهرا(س) گفته بود آن کرده است
✔او به بحر العشق نوح کربلاست
✔عشق او فتح الفتوح کربلاست
✔خلق را زینب(س) شناسی نیست
✔فاطمه(س) داند که زینب(س) کیست
وفات حضرت زینب سلام الله علیها را به محضر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف.و شما دوستان تسلیت عرض می نمایم. ادامه مطلب پروردگارا
مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم
و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم
مرا صحتی عطا فرما تا از كار لذت ببرم
و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم
مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم
و همتی عطا فرما تا گناه نكنیم
مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل كنم
و طبعی عطا فرما كه با مردم بسازم
مرا بزرگواری عطا فرما كه با دشمنم مدارا كنم
و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم
مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم
و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم
مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت كنم
و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر كنار باشم
مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم
و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد
ادامه مطلب
کد خبر: 25728
عکس/ زندگی در دمشقتصاویر زیر گوشهای از زندگی فعلی مردم در پایتخت سوریه و حال و هوای خیابانهای دمشق را نشان میدهد
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() فرهنگ ما* ادامه مطلب
کد خبر: 25750
153 بازدید
سردار نقدی در گردهمایی ۳ هزار نفری مسئولان بسیج دانشجویی:رهبری اجازه دهند تا غروب ۵۰۰ سردار در جبهه دفاع از حرم حاضر میشوند/ چرا ۱۵ هزار کارخانه ما تعطیل است؟/ حاضر نیستند قرارداد افتخارآمیز ایرباس را منتشر کنند!رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه دیپلماسیای که فضا را برای بیشترین امتیازگیری دشمن مهیا کند لایق نیست، گفت: در حین مذاکره با دشمن میگویند حتی آب خوردن ما در گرو مذاکرات است یعنی وضع ما آنقدر خراب است که دشمن هر چه میخواهد میتواند از ما امتیاز بگیرد به گزارش فرهنگ ما ؛ سردار محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین صبح امروز در گردهمایی ۳ هزار نفری مسئولان بسیج دانشجویی کشور در مصلای امام خمینی(ره) تهران گفت: قطعا ما انسانها در مورد مسائل مختلف آزمایش میشویم که این مسائل میتواند ناامنیها، تهدیدات، محاصرهها، گرسنگی، قحطی، کمآوردن مال، جان و از دست دادن دسترنجها باشد، در این آزمایش به کسانی که مقاومت میکنند بشارت داده شده است که پیروز میشوند، این افراد یا شهید میشوند یا در دنیا به پیروزی میرسند که اگر شهید شوند هم پیروزی و بازگشت از سوی خداست. وی افزود: کمبودها برای ما چیزی نیست، دنیا محل گذر است و عزت و عظمت و پیشرفت ما و پیروزیهای بزرگ ما مربوط به فداکاری شهدا است که ما باید از آن درس بگیریم. مکتب شهدا، مکتب امام و قرآن است سردار نقدی با بیان اینکه مکتب شهدا، مکتب امام و قرآن است، گفت: گروهی گام در مسیر مبارزه میگذارند و مقاطع زرین در تاریخ بشر رقم میزنند و عدهای فرار میکنند و زیر بار ذلت، زندگی میکنند. نقدی تصریح کرد: زندگی ما این دو روز نیست که آن را به رفاه و خوشی بگذرانیم و تمام شود. نمیتوان زندگی را به همین لذتهای دنیوی بفروشیم و از مبارزه فرار کنیم. رئیس سازمان بسیج سازمان مستضعفین با اشاره به حضور افراد مبارز در جبهه دفاع از حرم اهل بیت گفت: کسانی فرزند کوچک یا همسر باردارشان را رها میکنند و برای دفاع از حرم اهل بیت شهید میشوند که این را از حضرت ابراهیم (ع) آموختند. وی افزود: امروز هر کس از شاه و گدا، از فقیر و غنی، از عالم و مرجع تقلید تا نوسواد باید آبی از این چشمه بنوشند خدا این آزمایشها را انجام میدهد و مزد آن را هم میدهد. نقدی با بیان اینکه تمام پیامبران در مبارزه بودند عنوان کرد: برخی دنیا را همین چند روز میدانند و سختیها را میبینند ولی امید به پیروزی ندارند. ولی برخی امید گشایش دارند زیرا انسانی که به دنبال رستگاری است از مبارزه فرار نمیکند و به گشایش امید دارد که این گشایش یا به پیروزی دنیوی منجر میرسد یا به شهادت نائل میشوند. وی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی ایران پس از مبارزات مردمی عنوان کرد: ایجاد جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب نشان داد که سختیها سبب گشایش میشوند و مبارزات میتواند ملتی را از حضیض ذلت به اوج عزت برساند. چه کسی ما را بر شاه مخلوع پیروز کرد؟ وی افزود: البته شهادت هم سعادت است و برخی از جوانان ما جایزه مبارزات خود را در شهادت گرفتند. نقدی ادامه داد: چه کسی ما را بر شاه مخلوع پیروز کرد جز خداوند؟ خداوند ما را تنها نگذاشت و مزد مبارزات ما را داد. وی با ارائه آماری از دستاوردهای کشورمان پس از پیروزی انقلاب خاطرنشان کرد: طبق آمار، در رژیم شاه اکثریت مردم بیسواد مطلق بودند ولی امروز ما پرشتابترین سرعت علمی دنیا را داریم، اتم میشکافیم، ۴ میلیون و ۸۰۰دانشجو و ۱۰۰ هزار استاد داریم و میتوانیم ماهواره پرتاب کنیم. نقدی گفت: در زمان رژیم شاه ما روزی ۶ میلیون بشکه نفت صادر میکردیم ولی باز هم شرایط مناسبی نداشتیم در حالی که امروز یک میلیون بشکه نفت میفروشیم ولی دستاوردهای بزرگی داریم. رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: در زمان رژیم شاه سیاست ما دربست در اختیار آمریکا بود، مجلسمان را تعیین میکردند و مستشاران آمریکایی در همه جای کشور بودند ولی امروز ایران برای سیاست دنیا تعیین تکلیف میکند که اینها در پرتوی مبارزه حاصل شده است. وی اضافه کرد: امروز رسانهها در دست طاغوتها است ولی پیروزی از آن ماست، یک بار به خبرنگار فلسطینی گفتم سال ۲۰۲۵ چیزی به نام اسرائیل وجود ندارد که گفت حرفهای رویایی نزن امروز در غزه کودکان شیر ندارند. سخنان واقعی بگو گفتم واقعیت را میپذیری؟ سپس گفتم اینجا تهران است در سال ۱۹۷۹ میلادی اینجا مقر مستشاران آمریکا بود ولی اسلام این مسئله را از دستشان خارج کرد. پیروزی انقلاب ما قدرتی بود که خدا به ما داد. پول، سلاح و رسانه در دست آمریکاست ولی پیشرویها از آن اسلام است وی اضافه کرد: در حال حاضر پول، سلاح، رسانه و همه امکانات و سازمان های امنیتی در دست آمریکاست ولی پیشرویها از آن اسلام است به طوری که مردم شمال نیجریه که اصلا شیعه نبودند در اربعین راهپیمایی میکنند و آمریکا به لرزه میافتد. نقدی عنوان کرد: اسلام با سرعت پیش میرود و اینها جایزه مقاومت و ایستادگی بر حق است، اگر این پیروزیها هم نبود خدا بهشت را به ما وعده داده است و شهیدان این وعدههای قرآنی را باور دارند و دنیا را در همین زندگی تنگ نمیبینند. وی با ارائه مثالی در رابطه با سختیهای دنیا گفت: دانشجو اگر فکر کند که تمام عمر باید در دانشگاه باشد اشتباه میکند این دنیا هم مانند دوره دانشگاه میگذرد و کسانی که تلخیهای آزمایشات را به جان خریدند به مزد خود میرسند. نقدی گفت: برخی میگویند چرا هزینه دهیم، به جای هزینه دادن با طاغوتها تعامل میکنیم تا از زخم زبانهای آنها نیز راحت باشیم، مگر به پیامبر نگفتند که وی مجنون است. پیامبر هم باید مبارزه را ترک میکرد؟ در دورانی بودیم که یک روز بدون تشییع جنازه شهدا نداشتیم ولی ایستادیم، ولی امروز هم به خاطر زخم زبانها عقبنشینی نمیکنیم. رئیس سازمان بسیج مستضعفین افزود: دشمن هر جور که میخواهد به ما نگاه کند تا چشمش کور شود، هر چقدر که از چشم آنها بیفتیم در دل ملتها جا میشویم به طوری که امروز یک مقام ایرانی در سفر به کشورهای دیگر با استقبال ملتها روبرو میشود ولی یک مقام آمریکایی جرات حضور در بین ملتها را ندارد. وی گفت: امروز عکس فرمانده شجاع شما سردار قاسم سلیمانی بر روی قلب رزمندگان سوری، عراقی و یمنی است، عکس امام و ولایت در دست جوانان مسلمان است و اینها لطف پروردگار به ما است. رهبری اجازه دهد تا غروب نشده ۵۰۰ سردار ما در جبهه دفاع از حرم حاضر میشوند نقدی گفت: برخی میگویند امروز زمان صلح امام حسن (ع) است. در حالی که امروز اگر رهبری اجازه دهد تا غروب نشده نه سرباز و نه رزمنده بلکه ۵۰۰ سردار ما در جبهه دفاع از حرم حاضر میشوند آیا امام حسن (ع) چنین نیروهایی را داشت؟ آیا امام حسن (ع) جوانانی را داشت که هر روز نامه مینوشتند و برای رفتن به جبههها التماس میکردند؟ آیا امام حسن (ع) چنین قوا و چنین شجاعان و شیران بیشه اسلام را داشت که با پای برهنه و نان خشک در یمن در برابر آمریکا ایستادند و «آخ» نگفتند. نقدی ادامه داد: مردم شجاع عراق که تکفیریها را به خاک ذلت کشاندند و دستهای بلند قدرت اسلام و نفوذ روز افزون قدرت اسلام در زمان امام حسن (ع) بود؟ نقدی خاطر نشان کرد: میگویند با دیپلماسی میتوانیم حقمان را بگیریم و ما دیپلماسی بسیار بالایی داریم، آن دیپلماسی که فضا را برای بیشترین امتیازگیری دشمن مهیا کند لایق است؟ کسی که شاگرد کلاس اول مدرسه دیپلماسی است و الفبای دیپلماسی را میداند این مسئله را میفهمد که در حین مذاکره با دشمن حتی اگر جیبش خالی باشد باید خود را پولدار نشان دهی. بعد اینکه در اوج مذاکرات میگویند خزانه خالی است این دیپلماسی موفق است؟ وی اضافه کرد: کسی که میگوید اگر آمریکا یک دکمه فشار میدهد کل نیروهای مسلح ما نابود میشود از دیپلماسی چیزی می داند؟ دکمه کجا بود؟ در اوج مبارزه با حریف بچه میترسانید؟ نقدی اظهار داشت: در اوج مذاکرات که باید ضعفها را مخفی کنیم میگوییم آب خوردن ما هم در گرو مذاکرات است. یعنی به دشمن پیام میدهیم که هر چقدر دوست داری از ما امتیاز بگیر زیرا وضع ما بسیار خراب است. وی افزود: اینکه همه روابط خود با سایر کشورها را در مذاکره با آمریکا بلوکه کنیم دیپلماسی موفق است؟ دیپلماسی این است که وقتی روسها با اروپا مشکل دارند ما که کارخانههای لبنیات بسیاری داریم بتوانیم بازارشان را در اختیار بگیریم. در حالی که ما ۱۷۰۰ تن سیبزمینی را هم چال میکنیم، انبوه تولیدات مواد غذایی ما به دنبال بازار صادرات است آنگاه به جای اینکه بازار روسیه را پر کنیم رسما میگوییم ما گاز شما را تامین میکنیم. وی اضافه کرد: روسیه با ترکیه به خاطر حمله به جنگنده خودش به مشکل خورد و بازارها را بر روی ترکیه بست و ما با فکر کردن به اشتغال جوانانمان و بازاریابی برای انبوه مواد غذایی و کشاورزیمان میتوانستیم بازار روسیه را بگیریم. نقدی گفت: دیپلماسی این است که وقتی گشایشی حاصل شد اولین قرارداد بزرگمان را با همان کسانی که بیشترین دشمنی را با ما کردند ببندیم؟ در این صورت که به دنیا گفتهایم هر کس ما را بیشتر اذیت کند بهترین قرارداد را با او میبندیم. رئیس سازمان بسیج مستضعفین تصریح کرد: قبلا کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا در سخنرانیهایشان بر دیگری سبقت میگرفتند که بگویند ما زودتر با ایران دوست میشویم ولی امروز میگویند ما زودتر ایران را میزنیم. پس از برجام ۴ قانون علیه ایران تصویب شده و ۱۱ قانون و لایحه قانونی در دست تصویب است وی با بیان اینکه پس از برجام ۴ قانون علیه ایران تصویب شده و ۱۱ قانون و لایحه قانونی در دست تصویب است گفت: آمریکا ۲ میلیارد و ۳۰۸ میلیون دلار در بودجه سال ۲۰۱۶ برای براندازی و دموکراتیزهکردن ایران و چند کشور دیگر تصویب کرده است، یعنی انتخابات ایران، رئیسجمهوری ایران و دولت ایران کشک است و اینجا دموکراسی نیست یعنی میخواهند بگویند ما از امریکا برای شما دموکراسی میآوریم، آیا آمریکا حق دارد برای براندازی یک نظام بودجه بگذارد؟ وی افزود: این مسئله خلاف منشور حقوق بشر نیست؟ خلاف تعهد آمریکا در بیانیه الجزایر نیست؟ آمریکا در آن بیانیه تعهد کرد در قبال تحویل جاسوسانش اموالی که شاه مخلوع از ایران برده است را برگرداند. نقدی ادامه داد: آیا ما نمیتوانیم به خاطر این قوانین آمریکا اعتراض کنیم؟یا حداقل نمیتوانیم یک مصاحبه کنیم تا صدایمان را بشنوند؟ چرا کسانی که در قانون اساسی قسم خوردند که از حق مردم ایران دفاع کنند سکوت کردند. وی با بیان اینکه اینها به دنبال ایرانهراسی هستند گفت: جریان نفوذ میخواهد اینها را مورد هدف قرار دهد، میگویند آمریکا عوض شده است آمریکای شرور و غارتگر عوض شده است؟ آمریکایی که امروز عامل حفظ منافقین است عوض شده است؟ دولت و مجلس عراق مصوب کردند که منافقان را اخراج کنند ولی آمریکا آنها را نگه داشت، پسماندهای ریگی را نیز آمریکا زنده کرد. کجا آمریکا عوض شده است؟ وی گفت: این قوانین پیدر پی آمریکا علیه ایران چرا تصویب میشود؟ کجا آمریکا عوض شده است؟ میخواهند القا کنند که زندگی بدون دردسر سبک زندگی آمریکایی است در حالی که امروز امریکا ۱۹ هزار میلیارد دلار بدهی دارد و بر اساس پیشبینی خودشان تا اول ژانویه سال آینده که اوباما کاخ سفید را ترک میکند این بدهی به ۲۰ هزار میلیارد دلار میرسد. وی اضافه کرد: اقتصادشان را با دزدی سر پا نگه میدارند.سرشان را در چاههای نفت کردهاند، در شمال عراق با دزدی نفت را میبرند، ۱۰ میلیون بشکه نفت عربستان را میبرند که این رقم رسمی است و خدا میداند چقدر میبرند. نقدی گفت: تاکنون ۲۰۰ میلیارد دلار از جنگ عربستان با یمن بابت مهمات بردهاند، یکی به من گفت چه زمانی این جنگ تمام میشود گفتم تا وقتی ذخایر ارزی عربستان تمام شود، آمریکا میخواهد ذخایر ارزی عربستان را ببرد، شرکت نفتی عربستان را بخرد و جنگ بین عربستان و یمن را راه بیندازد. وی ادامه داد: بر اساس سبک زندگی آمریکا ۷۰ درصد ازدواجها منجر به طلاق میشود و اغلب اولادشان بر اساس آمار خودشان نامشروع است، هیلاری کلینتون در نطق انتخاباتیاش میگوید مردم آمریکا ناکام، مستاصل، خشمگین و ناامید هستند. وی ادامه داد: رکود اقتصادی ضربه محکمی بود به طوری که ۹ میلیون نفر بیکار شدند، ۵ میلیون خانه مصادره شد، ۱۳ میلیون دلار ناگهان محو شد و این نتیجه علم اقتصاد آمریکا است. مبارزه با ظلم را افراط میدانند! نقدی با بیان اینکه میخواهند القا کنند که بسیج افراطی است گفت: مبارزه با ظلم را افراط میدانند در حالی که خدا میگوید من کسانی را که علیه ظلم قیام میکنند دوست دارم، خدا میگوید دشنام دادن را دوست ندارم مگر اینکه به کسی ظلم شده باشد یعنی مرگ بر آمریکای ما را دوست دارد. وی گفت: جریان نفوذ را میخواهند القا کنند، میگویند باید با جهانخواران کنار بیاییم تا اقتصادمان شکوفا شود ولی این دیدگاه عقیم است. و آن هم سه دلیل دارد. نقدی ادامه داد: ۵۰ سال با آمریکا صمیمی بودیم و ایران در دست آمریکا بود، یک ایران بیسواد و فقیر و درمانده بودیم که از بنگلادش پزشک میآوردیم و حتی آفتابه و لگن را هم از خارج میآوردیم، بسیاری از شهرهایمان از نعمت تلفن و آب برخوردار نبودند ولی ۳۷ سال است که در حال مبارزه با آمریکا هستیم و هر روز بیشتر پیشرفت کردیم، تمام دستاوردها، صنایع پیشرفته، امکانات بزرگ در پرتو مبارزه با آمریکا حاصل شده است. دوران دوستی ما با آمریکا دوران نکبت بود وی با بیان اینکه دوران دوستی ما با آمریکا دوران نکبت بود عربستانی که ۱۰ میلیون بشکه نفتش را میبرند وضعش چگونه است، یک سوم ما جمعیت دارد و ۱۰ برابر نفتش را میبرند. یعنی ۳۰ برابر ما به هر نفر از مردمش پول نفت میرسد ولی ۳۵ درصد از جمعیتش زیر خط فقر هستند. نقدی اضافه کرد: ترکیه که با آمریکا دوست است ۴۲۰ میلیارد دلار بدهی دارد و اینها بهترین و پولدارترین دوستان آمریکا هستند. نقدی گفت: سومین دلیل تجربه خودمان است که چند سالی است به آمریکا لبخند میزنیم و نتیجه آن کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار و یک چهارم شدن قیمت نفت، افت دو رتبهای شتاب علمی کشور و افت رتبه ورزشیمان است. انتقادات ما انتقادات مردمی است نه حزبی وی با بیان اینکه انتقادات ما انتقادات حزبی نیست عنوان کرد: ما به دنبال تقویت نظام هستیم و کمک هم میکنیم انتقادات ما بسیجی و مردمی است به طوری که تابستان امسال اگر بسیجیها کمک نمیکردند حتما خاموشی های مستمر داشتیم ولی بسیجیها با دلسوزی اوج مصرف را محاسبه کردند و برای دستگاههای دولتی دورههای آموزش و اصلاح مصرف را گذاشتند. وی با اشاره به برنامههای بسیج گفت: سال آینده ۱۰ هزار شغل ایجاد میکنیم و به همه وزارتخانهها دادیم که میتوانند روی کمک ما حساب کنند، در خوزستان بچهها در حال کاشت نهال هستند تا آب از ریزگردها نیاید. وی افزود: انتقاد ما خالی کردن زیر پای کسی نیست زیرا تضعیف حکومت اسلامی گناه است. ولی باید بگوییم که ۱۲ فروند هواپیما خریدیم که فقط میتواند در فرودگاه امام خمینی بنشیند و در مقاصد دور دست سفر کند. ۵ میلیارد دلار برای اینک کار دادهایم با این پول چقدر اشتغال میتوانستیم اجرا کنیم. وی گفت: میگویند ما پول ندادیم در حالی که باید پیش قسط بدهیم و دوم اینکه این هواپیماها تکنولوژی نیست اگر تکنولوژی آورده بودند خوب بود. نقدی گفت: میلیاردها دلار ما در امارات است که خودمان به آنجا بردیم فراخوان کنید که اگر واقعا تحریمها برداشته شده همه بانکها به مناطق آزاد ایران بیایند. هیچ کس حاضر نیست این قرارداد افتخار آمیز را منتشر کند وی گفت: ما خریدی کردهایم که نمیدانیم چقدر است و حتی بیخبر از صنعت هوایی ایران امضا شده است و هیچ کس حاضر نیست این قرارداد افتخار آمیز را منتشر کند. وی گفت: پس این همه دانشکده هوافضا برای چه درست میکنیم اگر قرار است مثل شیخهای خلیج فارس هواپیما بخریم بدون اینکه صنعتمان درگیر شود چرا دانشگاه ایجاد میکنیم. نقدی گفت: ما باید بین این دو دیدگاه تصمیم بگیریم یا میخواهیم یک اقتصاد شیخنشینی داشته باشیم یا میخواهیم یک کشور صنعتی پیشرفته شویم. نقدی گفت: اقتصادی که دستت را در چاه نفت کرده و خرید کنی این همه دانشگاه صنعتی نمیخواهد که ما فارغالحصیلان بیکار روی دست مملکت بگذاریم. وی افزود: این القای دروغ که میگوید شکوفایی اقتصادی ایران در گرو ارتباط با آمریکا و غرب است خلاف واقع است زیرا همه عناصر پیشرفت اقتصادی را ما در ایران داریم. وی با اشاره به عناصر پیشرفت اقتصادی گفت: ما جوانترین نیروی انسانی و پرشتابترین نیروی سرعت علمی دنیا را داریم، در ذخایر انرژی فسیلی در دنیا رتبه اول را داریم، در رابطه با مواد اولیه ایران تمام جدول مندلیف در ایران وجود دارد که این امداد الهی است. وی افزود: ۸۹۰ هزار میلیارد تومان پول در دست مردم ما است که هر جا اعلام کنیم پول وجود دارد خرید میکنند یعنی ما همه چیز داریم و فقط مدیریت و همت وجود ندارد. نقدی با بیان اینکه ایران یکی از نادرترین کشورهای دنیا است که همه عوامل پیشرفت را دارد، گفت: ژاپن دارای نیروی انسانی پیر و مواد اولیه وارداتی است. ولی خاک ما همه چیز را یکجا دارد و برای پیشرفت فقط باید دل به فرمان رهبر دهیم. چرا ۱۵ هزار کارخانه ما تعطیل است؟ وی ادامه داد: چرا ۱۵ هزار کارخانه ما تعطیل است، چرا کارخانهها از دانش دانشگاهها بِیخبر هستند. چه کسی باید این پیوند را برقرار کند. رئیس سازمان بسیج مستضعفین تصریح کرد: کارخانه نشاستهگیری از سیبزمینی سالهاست برای اختلاف مالی با بانکها تعطیل است فقط برای افراد رد صلاحیت شده باید از آقا حکم حکومتی بگیریم؟ یک بار هم میتوانیم برای رفع موانع اقتصادی حکم حکومتی بگیریم. وی افزود: دهها میلیارد برای کارخانه نشاستهسازی از سیبزمینی سرمایهگذاری کردیم آنگاه کارخانه را فعال نمیکنیم و سیبزمینیها را چال میکنیم اینها باید با مدیریت صحیح درست شود نه رابطه با آمریکا. وی در پایان خطاب به جوانان دانشجوی بسیجی گفت: دغدغههای ولایت را نباید دست کم بگیریم و باید برای تحقق تمام دغدغههای ولایت تلاش کنیم.راه دانا ادامه مطلب
در کلام رهبر معظم انقلاب؛
«نبوت در قرآن»
کتاب «نبوت در قرآن»، شامل گزیده بخش سوم مجموعه کتب اندیشه ولایت، به همت سازمان بسیج حقوقدانان منتشر شد.
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، کتاب «نبوت در قرآن» که از مجموعه کتب اندیشه ولایت گزیده بخش سوم و خلاصه برگزیده کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» که به تبیین مباحث عمیق رهبر معظم انقلاب پیرامون تذکرات و مباحث نبوت در قرآن بر اساس روشی نو پرداخته منتشر شد.
ادامه مطلب
تاریخ: ۱۳۹۵/۰۱/۲۹
نوع: خبر
معصومه منفرد همسر شهید مدافع حرم سجاد دهقان:
سجاد شهید شد تا خیلیها بیدار شوند
دشمن خیلی بهتر از ما میداند تا وقتی خون شهدای مدافع حرم، حسرت شهادت را در دلها احیا میکند، حریف این ملت نخواهد شد. دشمنان خوب فهمیدهاند که شیرمردان مدافع حرم امام خامنهای آرزویشان این است که پرچم اسلام را بر تمام قلههای دنیا نصب کنند.
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، دشمن خیلی بهتر از ما میداند تا وقتی خون شهدای مدافع حرم، حسرت شهادت را در دلها احیا میکند، حریف این ملت نخواهد شد. دشمنان خوب فهمیدهاند که شیرمردان مدافع حرم امام خامنهای آرزویشان این است که پرچم اسلام را بر تمام قلههای دنیا نصب کنند. اما آنها هرگز نمیفهمند و نخواهند فهمید که خون این شهدا، مقدمهای است برای ظهور منجی؛ عمارهایی که به یاری حسین زمان رفته و هر یک نوید فتح میدهند. این بار معصومه منفرد همسر شهید سجاد دهقان است که راوی رشادتهای شهید مدافع حرم دیگری میشود. خانم منفرد مختصری از خودتان بگویید و اینکه چطور شد که همسر یک شهید مدافع حرم شدید؟
من متولد اول فروردین ماه 1367 اهل شهر نوجین استان فارس و کارشناس حسابداری هستم. همسرم سجاد هم متولد 11 خرداد ماه 1362 بود. ما با هم همشهری بودیم. سجاد برادرشوهر خاله من بود. آشناییمان از طریق خانوادهها و به شکل کاملاً سنتی بود. من و خالهام با هم جاری هستیم. اولین بار که با هم صحبت کردیم از طریق تلفن بود. سجاد به من گفت که زندگی کردن با یک نظامی سخت است. باید خودتان را برای روزهای سخت و هر اتفاقی در آینده آماده کنید. من هم پذیرفتم. چون سجاد همان کسی بود که من میخواستم. انسانی مذهبی، خوش اخلاق و اجتماعی. در حقیقت بیشتر با خدا بودنش من را مجذوب کرده بود. زیرا اعتقادداشتم کسی که با خدا باشد میتوان به او اعتماد کرد و تکیهگاه محکمی برای زندگی میشود. من هم در پاسخ به سجاد گفتم الگوی من در زندگی حضرت فاطمه(س) است و تا آنجا که میتوانم سعی میکنم فاطمهوار کار و زندگی کنم. این حرفها را که زدم سجادم گریهاش گرفت و گفت خدا را شکر.
به نظر شما همسرتان چطور لیاقت شهید شدن را پیدا کرد؟
سجاد همیشه با وضو بود. خیلی از غیبت کردن بدش میآمد. یکی از بارزترین ویژگیهایش حیا و سر به زیری بود. از حقوقی که داشت برای انجام کارهای خیر هزینه میکرد. در انجام مسئولیت بالاترین دقت عمل را داشت. با بچهها مانند خودشان بود. زبان آنها را خوب متوجه میشد. وقتی از سر کار میآمد پسرمان حامد را با خودش بیرون میبرد و میگفت از صبح با شما بود حالا وظیفه من است که او را سرگرم کنم. یکی از دلایلی که سجاد خودش را به جمع شهدای حرم بیبی رساند، اخلاص و پاکیاش بود. بسیار با خلوص نیت کار میکرد. بارها به خودم میگفتم خدایا شکرت که بندهای به این خوبی آفریدی. همسرم بسیار شیفته اهل بیت بود. ارادت ویژهای به حضرت زهرا(س) داشت در نهایت هم مثل او به شهادت رسید.
شهدا و شهادت چه نقشی در زندگی مشترکتان داشتند؟
سجاد علاقهای خاص به شهدا داشت. همیشه عکسها و فیلمهای شهدای دفاع مقدس را به خانه میآورد. از شهدا خیلی حرف میزد و میگفت خوش به سعادتشان که عاقبت بخیر شدند و با بهترین نوع مرگ با خدایشان ملاقات کردند. خانواده سجاد در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشتند. برادرشان از جانبازان غیور این دوران با شکوه هستند.
خانم منفرد مایلیم از اولین مرتبهای که سجاد راهی سوریه شد بدانیم. مخالفتی با او نکردید؟
اولین مرتبهای که سجاد به سوریه رفت سال 1392 بود. تا یک ماه اول اطلاع نداشتم. به من گفته بود که به تهران میرود. من هم باور کردم چون تهران زیاد میرفت. در نبودش به منزل پدرم رفتم. بعد از طریق همسر یکی از همکارانش متوجه شدم که به سوریه رفته است. همانجا زدم زیر گریه. خدا میداند آن لحظات چه بر من گذشت. بعد از آن لحظه، ثانیه شماری میکردم تا برگردد. آن یک ماهی که من از سوریه رفتنش مطلع شدم، برای من سالها گذشت. سجاد بعد از 62 روز برگشت. وقتی به خانه آمد اول فقط به او خیره شده بودم و نگاهش میکردم. باورم نمیشد آمده باشد. گفتم چرا به من نگفتی؟ او هم گفت نمیخواستم شما اذیت شوید. وقتی برگشت تا چند ساعت اول حامد به پدرش میگفت عمو. او را از یاد برده بود.
از مسئولیت همسرتان خبر داشتید؟
سجاد مهندس تخریب بود. من همیشه در استرس کارها و فعالیتهای او بودم. چون مسئولیتش خطرناک بود. مرتبه دوم که سجاد قصد داشت به سوریه برود به من اطلاع داد و من هم فقط گریه میکردم. آن زمان باردار بودم و از او خواستم بماند تا فرزندمان به دنیا بیاید و بعد راهی شود. میگفت: پناه میبرم به خدا! یعنی تا آن موقع باید صبر کنم؟ قبول نکرد و راهی شد. این بار 45 روز رفتنش طول کشید. من هم مدام دعا میکردم که سالم بازگردد و التماس حضرت زینب(س) را میکردم که بیاید و دخترش را ببیند. شکر خدا سجاد به سلامت برگشت و فرزند دوممان هانیه به دنیا آمد. سجاد خیلی بچه دوست بود. همیشه میگفت آدم باید قد یک تیم فوتبال بچه داشته باشد. فرقی نمیکند دختر باشد یا پسر فقط صالح و سالم باشند. هانیه هشت ماه داشت که سجاد برای بار سوم راهی سوریه شد.
نگران این رفتنها و آمدنها نبودید؟
نگران شهادتش بودم. خودم میدانستم که او به آرزویش یعنی شهادت خواهد رسید. بار سوم رفت و بعد از دو هفته آمد. بار چهارم به من گفت که قرار است یک ماهی برود سوریه و این آخرین اعزامش بود. نمیدانم یک حس عجیبی در وجودم به میگفت که این بار آخر است که او راهی میشود و بازگشتی برایش نیست. آخرین اعزامش 29 آذرماه 1394 شب یلدا بود. هر بار که یکی از دوستانش شهید میشد خیلی غصه میخورد و میگفت من از دوستانم جا ماندم. همیشه میگفت دعا کن که من شهید شوم. من هم میگفتم الان نه در 50 سالگی. او هم میگفت شهادت باید در جوانی باشد. میگفتم بعد از شهادتت من چه کنم با دو بچه. سجاد میگفت تو هم مثل باقی همسران شهدا. یک روز به سجاد گفتم که سجاد جان چند بار رفتی دیگر بس است نرو. گفت جواب حضرت زینب(س) را در قیامت چه میدهی؟
باتوجه به علاقهای که به بچهها داشت، چه سفارشی درباره آنها کرد؟
حامد متولد 25آبان ماه 1390 و هانیه متولد 28بهمن ماه 1393 است. سجاد قبل از رفتن، خیلی سفارش بچهها را کرد. میگفت من از تو مطمئنم که میروم و خیالم آسوده است که تو میتوانی بچهها را خوب تربیت کنی. وصیت کرده است که بچهها بعد از دوران راهنمایی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه بروند.
و آخرین لحظات جدایی...
آن شب من خوابم نبرد تا صبح گریه کردم. هانیه خواب بود. سجاد رفت یک دل سیر بوسش کرد. حامد اما بیدار بود. من قرآن، آب و گل را آماده کردم تا بدرقهاش کنم اما گریه امان نداد. سجادم را از زیر قرآن رد کردم. گفتم برو دست حضرت زینب(س) به همراهت. مراقب خودت باش. او هم دم در آسانسور ایستاد و به من گفت تو هم مراقب خوبیهایت باش. دیگر نتوانستم تا محوطه بروم و با او آنجا خداحافظی کنم. اما صدای همسایهها میآمد که با او خداحافظی میکردند. سلام و صلوات بود و حلالیت. این لحظات من را یاد دوران دفاع مقدس و رزمندهها میانداخت. خیلی لحظات سخت و نفسگیری بود. صدای خندههایی که از شوق وصال بر لب داشت را هرگز فراموش نخواهم کرد.
چگونه از شهادت همراه و همسنگر زندگیتان مطلع شدید؟
سجادم هر روز تماس میگرفت. 46روز آنجا بود. روز 13 بهمن ماه 94 ساعت یک و نیم بعدازظهر بود که برای آخرین بار تماس گرفت و گفت تا چند روز دیگر نمیتواند زنگ بزند و نباید نگران باشم. من خوشحال شدم که دیگر روزهای آخر است و او باز میگردد. چون اکثر دوستانش از سوریه بازگشته بودند. صبح روز شنبه 16 بهمن چند تا از خانمهایی که همسرانشان رفته بودند تماس گرفتند که کازرون چند شهید داده است. من زدم زیر گریه و گفتم سجادم شهید شده است. با پادگان تماس گرفتم و با یکی از دوستانش صحبت کردم. او گفت که خبری نیست. سجاد حالش خوب است. قطع کردم اما دوباره تماس گرفتم و گفتم راستش را بگویید سجاد شهید شده است. گفت نه فقط زخمی است. باور نکردم گفتم من طاقت دارم بگویید. او هم گفت خانم دهقان من چگونه این خبر بد را به شما بدهم. این حرف را که زد بند دلم پاره شد. گفتم یا حضرت زینب(س) قبولش کن.
از نحوه شهادتش اطلاع دارید؟
17 بهمن بود که خبر شهادتش را به من دادند. سجاد روز قبلش یعنی 16 بهمن ماه 1394 حوالی ساعت 11 به شهادت رسیده بود. با اصابت شش گلوله به پیکرش. سجادم در روند اجرای عملیات آزادسازی نبل و الزهرا در حلب شهید شد. بچهها برای باز گرداندن پیکرش خیلی به زحمت افتاده بودند و اجازه نداده بودند تا پیکر سجادم را داعشیها با خود ببرند.
گویی بیسیم میزنند که بچهها در خط نیاز به مهمات دارند. سجاد داوطلبانه برای بچهها مهمات میبرد. آن منطقه هنوز پاکسازی نشده بود. سجاد وقتی صد متری از نیروهای خودی دور میشود اولین تیر را به ماشینش میزنند. تا اینکه ماشین را به شدت زیر آتش میگیرند.
چهار تکتیرانداز هم زیر درختان زیتون پنهان شده بودند که با وجود پوشیدن جلیقه ضدگلوله از پهلو به او تیر میزنند. سجاد از ماشین به بیرون پرتاب میشود و چند تیر هم به پای او میزنند. مدتی بعد سیار رزمندگان، تکفیریها را به هلاکت میرسانند و پیکر سجاد را به عقب منتقل میکنند.
مراسم شهید آنطور که لایق شهید مدافع حرم بود برگزار شد؟
19 بهمن پیکر ایشان به کازرون آمد و 20 بهمن به همراه سردار شهید غلامی تشییع شد. شهید غلامی و سجاد در یک روز اعزام و در یک روز هم به شهادت رسیده بودند که هر دو در گلزار شهدای شهرمان آرام گرفتند. تشییع آنها طی مراسمی باشکوه برگزار شد. حدود 3 هزار نفر جمعیت حاضر شده بودند تا شهیدشان را تشییع کنند. من و سجاد لحظات سختی هنگام جدایی داشتیم. گفتم میخواهم آخرین نفر باشم و بیشتر کنارش بمانم. همین طور هم شد. اول که او را دیدم آرامش عجیبی تمام وجودم را در برگرفت. باور کردنی نبود دیگر گریهام نمیآمد. لبخند به لب داشت. دستانم را روی صورتش میگذاشتم تا بدنش که سرد شده بود گرم شود. به سجاد شهیدم گفتم کمک کن تا بچهها را خوب تربیت کنم آنطور که شایسته است. گفتم سلام من را به حضرت زینب(س) برسان و بگو به من صبر عطا کند.
نظرتان در خصوص طعنههایی که به شهدای مدافع حرم میزنند چیست؟
خیلی دلم از شنیدن این حرفها میسوزد و گریه میکنم. وقتی سجاد مأموریت بود به خاطر شنیدن این حرفها و گرفتن پول و... از خانه بیرون نمیرفتم. برخی میگفتند نگران نباش در عوض نبودن شوهرت پول خوبی به تو میدهند. من نمیدانستم که چه باید بگویم. باور نمیکردم این حرفها را میزنند. خبری از پول و حق مأموریت نبود. سجاد میگفت گوش نکن خانم به حرف کسانی که از هیچ چیز خبری ندارند. خدا را شکر میکنم که سجاد شهید شد تا برخی بیدارشوند. سجاد اگر به مرگ طبیعی از پیش ما رفته بود اصلاً نمیتوانستم نبودش را تاب بیاورم اما الان در قیامت در محضر حضرت زینب(س) شرمنده نیستم. چون باارزشترین و گرانبهاترین داشتهام را در زندگی تقدیمش کردم. انشاءالله قبول کنند. من هرازگاهی از خودم میپرسم که خدایا من چکاره بودم که چنین سعادتی نصیبم شد و همسری شهید مدافع حرم به من عطا شد و برای این موهبت خدا را شاکرم. ادامه مطلب
|
|