از تولد زمینی تا عروج آسمان؛
شهید باکری ره صد ساله را چگونه یک شبه پیمود؟/ پل مجنون میانبری برای جاودانگی
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ در ۲:۳۸ ب٫ظ
سالگرد عروج سرتیپ پاسدار شهید حمید باکری بهانهای شد تا بر زندگی و وصایای این شهید گریزی بزنیم و از آن درس زندگی بگیریم.
به گزارش صبح توس، صبح اول آذر ماه سال ۳۴ پسری در ارومیه چشم بر جهان گشود که سال ها بعد جهانیان خیره شجاعت و دلاوری او شدند. پدرش نام «حمید» را بر او نهاد؛ آری انگار خداوند نیز این کودک را از همان طفولیت ستوده بود. حمید در سنین کودکی مادرش را از دست داد اما پدر بزرگوارش هرگز اجازه نداد تا فرزندانش جای خالی مادر را حس کنند.
او در خانواده متدین و انقلابی رشد پیدا کرد و گواه آن شهادت برادر بزرگش علی بدست رژیم خونخوار شاهنشاهی است. او و برادر مهدی به واسطه برادر بزرگتر با مسائل سیاسی و فساد دستگاه شاهنشاهی آشنا شده بودند و پس از پایان دوران سربازی در تبریز فعالیت خود را علیه رژیم آغاز کرد.
در سال ۱۳۵۵ ظاهراً بعنوان تحصیل به خارج از کشور سفر میکند، ابتدا به ترکیه و از ترکیه جهت گذراندن دوره چریکی عازم سوریه میشود و بعد به آلمان رفته و در دانشگاه اسم نویسی کرده و فقط یک هفته در کلاس درس حاضر می شود و اما با عزیمت امام به پاریس وی هم عازم فرانسه شد.
شهید با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد ودر این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود. همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت. با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان شتافت.
حمید راه مولایش حسین بن علی(ع) را پیش گرفته بود استقامت و تدابیرش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود شرکت در عملیات های والفجر ۱، ۲ و ۴ از افتخاراتش بود که همیشه دوش بدوش برادران رزمنده بسیجیاش در خطوط اول حمله شرکت داشت.
وی در عملیات خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق دشمن پیاده میشدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف در میآوردند و کنترل منطقه را در دست میداشتند عازم گردید و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عملیات خیبر بود که با بی سیم خبر تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد) در عمق ۶۰ کیلومتری عراق را اطلاع داد. پلی که با تصرف کردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نیروهای موجود در جزایر را فراری دهد و یا نیروی کمکی برای آنها بفرستد در نتیجه تمام نیروهایش در جزایر کشته یا اسیر شدند و این عمل قهرمانانه فرمانده و بسیجیهای شجاعش ضمانتی در موفقیت این قسمت از عملیات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن فقط با نارنجک و آرپی جی و کلاش ولی با قلبی پر از ایمان و عشق به شهادت خودش و یارانش در حفظ آن پل مهم جنگیدند و در همانجا به لقاءالله پیوسته و به آرزوی دیرینهاش دیدار سرور شهیدان امام حسین (علیه السلام) نایل آمد و پیکر او در میدان جنگ باقی ماند و به کشور بازگردانده نشد.
حمید به مسئله ولایت یقین داشت و معتقد بود که فقط با این طریق میتوان انسان شد و لا غیر. انسانی خالص بود براستی که شیعه علی (ع) بود ، در همه حال خدا را میدید و رضایت او را در نظر داشت و از من شیطانی فرار میکرد. ظواهر دنیا در نظر او خیلی کم ارزش مینمود و از وابستگیهای شرک آلود بشدت وحشت داشت و فرار میکرد ، اهل عمل بود نه اهل حرف و بالاخره تمام حرف هایش را در شهادتش گفت و دعای همیشگی او در نماز که با التماس از خدا میخواست (اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک) در ۶ اسفند ماه سال ۶۲ در سن ۲۸ سالگی مستجاب شد و مختصر شرحی که گذشت دوران طی شده شهید در این دنیا بود. اگر بخواهیم حق مطلب را ادا کنیم و از رشادت ها و اخلاص ها، عظمت روح، صبر، استقامت و آنچه که بود سخن بگوئیم زبان ما قاصر و قلم ناتوان خواهد بود.
وصیت نامه شهید حمید باکری :
بسم الله الرحمن الرحیم
در این لحظات آخر عمر سر تا پا گناه و پشیمانی وصیت خود را می نویسم و علم کامل دارم
که در این ماموریت شهادت ، جان به پروردگار بزرگ باید تسلیم نمایم انشاالله که خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود گناهان بیشمار این بنده خطاکار را ببخشند.
وصیت به احسان و آسیه عزیز
۱) انشاالله وقتی به سنی رسیدید که توانستید این وصایا را درک نمائید هر چند روز یکبار این وصیتنامه را بخوانید.
۲) شناخت کامل در حد استطاعت خود از خداوند متعال پیدا نمائید در پی اصول اعتقادی تحقیق و مطالعه نمائید و تفکر زیاد نمائید تا به اصول اعتقادی یقین کامل داشته باشید.
۳) احکام اسلامی را (فروع دین) با تعبد کامل و بطور دقیق و با معنی بجا آورید.
۴) آشنایی کامل با قرآن کریم که عزتبخش شما در این دنیای سر تا پا گناه خواهد بود داشته و در آیات آن تفکر زیاد بنمائید و با صوت خواندن قرآن را فرا گیرید.
۵) از راحت طلبی و بدست آوردن روزی بطور ساده دوری نمائید. دائم باید فردی پرتلاش و خستگی ناپذیر باشید.
۶) یقین بدانید تنها اعمال شما که مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است که تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد بنابراین در هر زمان و هر موقعیت همت به اعمالی بگمارید که مورد تائید رهبری و امامت باشد.
۷) به کسب علم و آگاهی و شناخت در تاریخ اسلام و تاریخ انقلابات اسلامی اهمیت زیاد قائل شوید.
۸) قدر این انقلاب اسلامی را بدانید و مدام در جهت تحکیم مبانی جمهوری اسلامی کوشا باشید و زندگی خودرا صرف تحکیم پایه های این جمهوری قرار دهید.
۹) به اخلاقیات اسلام اهمیت زیاد قائل شده و آن را کسب و عمل نمائید.
۱۰) در جماعات و مراسم به خصوص نماز جمعه ، دعای کمیل و توسل و مجالس بزرگداشت شهداء مرتب شرکت نمائید.
۱۱) رساله امام را دقیق خوانده و مو به مو عمل نمائید.
۱۲) حق مادرتان را نگهدارید و قدرش را بدانید و احترام و احسان به مادرتان را به عنوان تکلیف دانسته و خود را عصای دست ایشان نمائید.
۱۳) در زندگیتان همواره آزاده باشید و هیچ چیز غیر از خدا و آنچه خدائی است دل نبندید و بدانید که دنیا زودگذر و فانی است ، فریب زرق و برق دنیا را نخورید.
۱۴) برحذر باشید از وسوسه های نفس و مدام به یاد خدا باشید تا از شر نفس و شیطان در امان باشید.
حمید باکری
http://barrud.rasekhoonblog.com
احمداسماعیلی کریزی/"استان خراسان رضوی،"
http://barrud.rasekhoonblog.com