کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
يکشنبه 23 خرداد 1395 :: نويسنده : احمد

 

 

 

آیت مجاهدان(شهادت دکتر مصطفی چمران)
 

آیت مجاهدان(شهادت دکتر مصطفی چمران)

 

تولد و تحصیلات

دکتر مصطفی چمران، در اسفندماه سال 1311، در خانواده ای مذهبی در محله سَرپولک ازمحله های قدیمی تهران دیده به جهان گشود. دکتر چمران، دوره دبستان را در مدرسه انتصاریه تهران ودوره متوسطه را در مدارس دارالفنون و البرز گذراند. در سال 1332، در رشته الکترونیک دانشگاه تهران پذیرفته شده ودر پایان این دوره، با رتبه اول از دانشکده فنی فارغ التحصیل شد. در سال 1337، پس از یک سال تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران، با استفاده از بورس تحصیلی دانشجویان ممتاز، به امریکا اعزام شد. و پس از گذراندن دوره فوق لیسانس دردانشگاه استیشِن تگزاس، برای اخذ دکترا به دانشگاه بِرکلی رفت و در مدت سه سال، دکترایِ خود را در الکترونیک و فیزیک هسته ای با درجه عالی به پایان رساند.

آغاز فعالیت های سیاسی و اجتماعی

دکتر چمران درباره فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود می گوید: «از پانزده سالگی، در درس تفسیر مرحوم آیت اللّه طالقانی در مسجد هدایت و هم چنین درس فلسفه و منطق استاد مطهری شرکت می کردم و بیش تر آموزش های ایدئولوژیک را، از آقای طالقانی و جلسات انجمن های اسلامی آن وقت فراگرفتم». در سال های ورود چمران به دانشگاه، اگرچه دانشجویان متعهد مسلمان کم نبودند، جوّ حاکم و عدم وجود یک حرکت اسلامیِ قوی، مانع از آن بود که دانشجویان بتوانند به تعهدات اسلامی خود عمل کنند. در آن زمان، گروه های سیاسیِ منحرف، از جمله حزب توده، با دانشجویان مسلمان برخوردهای شدیدی داشتند و مخالف حضور تفکرات دینی در دانشگاه ها بودند. دکتر چمران از آغاز ورودش به دانشگاه، بدون توجه به هوچی گری این گروه ها، متعهدانه به وظایف اسلامی خود عمل می کرد. او با درک وضعیت موجودِ دانشگاه ها، سعی می کرد تا روح مستعدِ جوانان را در رشد افکار اسلامی و بالا بردن ارزش های معنوی و باورهای دینی احیا کند.

انجمن اسلامی دانشجویان مقیم امریکا

دکتر چمران، پس از آن که برای ادامه تحصیلات به آمریکا رفت، تا آن جا که شرایط زمانی و مکانی اجازه می داد، برای تشکیل نیروهای انقلابی می کوشید. از جمله فعالیت های او، به دست گرفتن سرپرستی دانشجویان ایرانی در آمریکا و سپس انجمن اسلامی دانشجویان، هم چنین شرکت در مجامع سیاسی ضد رژیم پهلوی، انتشار ماه نامه و مقاله بود که این اقدامات مهم، همگی نشان از عزم و اراده او در اهتمام به تربیت فرزندان ایران بر ضد رژیم پهلوی به شمار می آمد.

چمران در مصر

پس از قیام خونین پانزده خرداد 1342، پیشگامان مبارزه بر ضد رژیم شاهنشاهی، به این نتیجه رسیدند که برای توسعه و تشدید ابعاد مبارزه بر ضد رژیم، به یک مبارزه سازمان دهی شده نیاز می باشد. از این رو، دکتر چمران به همراه بعضی دوستان مؤمن و هم فکر خود، به مصر می روند و سخت ترین دوره های جنگ های چریکی و پارتیزانی را که هم زمان با حکومت جمال عبدالناصر بود، فرا می گیرند.»

سفر به لبنان

دکتر چمران پس از بازگشت از مصر، برای مدتی به امریکا رفت و سپس به دعوت امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، از آمریکا به سوی لبنان هجرت کرد. ایشان درباره سفر خود به لبنان می گوید: «من در آمریکا زندگی خوشی داشتم واز همه نوع امکانات برخوردار بودم، ولی همه لذات را سه طلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومین و مستضعفین زندگی کنم». شهید چمران در لبنان با فراهم ساختن فعالیت های چریکی و تربیت جوانان جنوب لبنان، کوشید توانایی رزمی برادران لبنانی خود را برای مقابله با اشغالگران صهیونیست بالا برد.

وجود سرداری چون چمرانِ عارف و مجاهد و برخورداری او از خلوص و ایثار، امام موسی صدر را بر آن داشت که حرکت مسلمانان مبارز لبنان را سازمان دهی کند و به جوانان محروم و مستضعف آن دیار، هویتی تازه بخشد تا مبارزات آنان، رنگ تازه ای به خود گیرد.

بازگشت به ایران

شهید چمران با اشرافی که بر سیاست منطقه و بینشی که از اوضاع جهان داشت، همواره مسیر انقلاب اسلامی ایران را پیش بینی می کردو چاره جویی های لازم را برای حراست و به ثمر رساندن آن معمول می داشت. شهید چمران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از سال ها دوری از وظن، با قدرت ایمان و کوله باری از تجربه مبارزات ضدِ صهیونیستی در جنوب لبنان، به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت.

در سنگر دولت و مجلس

دکتر مصطفی چمران با عزم استوارو عقیده پاک و بدون وابستگی به دسته جات و گروه های سیاسی، با ایمان واتکا به قدرت الهی، سراپای وجود خود را در خدمت حکومت جمهوری اسلامی و رهبری آن قرار داد. ایشان در 16 آبان ماه 1358، از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به سمت وزارت دفاع منصوب شد. هم چنین در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی، به صورت مستقل شرکت کرد و با بیش از یک میلیون رأی، توسط مردم قدرشناس تهران به نمایندگی انتخاب شد. دکتر چمران با درایت و همّت فراوان خود، فعالیت های ارزنده ای را در سال های اول پیروزی انقلاب انجام داد. از آن جمله، عضویت در شورای عالی دفاع به فرمان امام خمینی رحمه الله است. هم چنین ایشان از طرف امام خمینی رحمه الله مأموریت یافت تا با نظارت بر ارتش، رویدادهای داخلی آن را به اطلاع آن فرزانه روزگار برساند.

جنگ تحمیلی

شهید چمران، از جمله افرادی بود که پُست و مقام، مانع تعهدات مذهبی اش نمی شد. پس از شروع جنگ تحمیلی، او با مقام معاونت نخست وزیری و برخلاف تمام سنت های دولت مداری، اسلحه به دست در دل صخره های سخت و صعب العبور کردستان، به مقابله با توطئه گران شتافت و زمانی هم نمایندگی مجلس شورای اسلامی را ترک گفته، همراه معدودی از تربیت شدگان مکتب حسینی، به صف تانک ها و سپاهیان دشمن می زد. نبرد در جبهه های پاوه، سوسنگرد، مریوان و دهلاویه، نمونه هایی از رشادت های شیرمردانی چون شهید چمران است.

حماسه های ماندگار

چمران عزیز، مرد خدا بود و تنها برای رضای خدا کار می کرد و این برعهده تاریخ است که روشنگر تلاش های او در انسجام نظام جمهوری اسلامی ایران، با ایجاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تشکیل جهاد سازندگی، فعال کردن ارتش، حفظ کردستان و دفاع از خطّه خوزستان باشد. بدون شک نفوذ حیرت انگیز آن دلاور به حلقه پاسداران محاصره شده در پاوه، یا شکسته شدن حلقه محاصره شهر سوسنگرد به دست نیروهای تحت فرمان چمران، از حماسه های وصف ناپذیر و عبرت آموزِ ناشی از ایمان خدایی و شوق استقبال از فیض شهادت در راه پیروزی حق بر باطل است.

دعا برای انقلاب اسلامی

شهید چمران، مراقبت و حفظ ارزش ها و اجرای احکام اسلامی را، از وظایف افراد می دانست و دفاع از اسلام و شهادت در راه اهداف و آرمان های ارزشمند انقلاب اسلامی را، بر همه چیز ترجیح می داد. او در نیایشی با خدای خود می گوید: «یا الهی! توبه ما عنایت کرده ای که پاسداری از این انقلاب مقدس را به عهده ما نهادی. به ما فرصت عنایت فرما که تا آخرین قطره خون خود، از این انقلاب مقدس پاسداری کنیم. معبودا! به ما آگاهی ده تا فریب دغل بازان و منافقین و تفرقه اندازان را نخوریم واخلاق اسلامی و صدق و اخلاص انقلابی و وحدت مکتبی خود را حفظ کنیم».

وحدت، رمز پیروزی

شهید دکتر مصطفی چمران، همواره عامل نجات مسلمانان را وحدت کلمه و پیروی از دستورات اسلامی می دانست. او در این باره نوشته است: «برای مبارزه با دشمن، باید به سوی وحدت رفت و اسلام، تنها راهی است که می تواند توحید نیروها را در این منطقه تأمین نماید. در جایی که مذهب های گوناگون، ملیت های متفاوت و اقوام مختلف زندگی می کنند و تکیه بر این عوامل، بیش تر باعث تفرقه و تشتّت می شود، فقط در سایه مکتب اسلام است که مذهب های گوناگون، تحت الشعاع قرار می گیرند و ملیت های مختلف، احساس هم رنگی و یگانگی با دیگران می کنند؛ زیرا اسلام، با همه یکسان و برابر عمل می کند و هیچ یک را بردیگری برتری نمی دهد و معیارهای عالی تری را، مقیاس سنجش قرار می دهد. اسلام، حقوق همگان را به طور عادلانه محفوظ می دارد و بنابراین، دلیلی برای دشمنی و حساسیت و تفرقه واختلاف باقی نمی گذارد».

اسوه توکل

شهید چمران که تربیت یافته مکتب انسان ساز اسلام بود، بدین حقیقت باور داشت که انسان در تمام صحنه ها، اگر تنها بر توانایی های فردی تکیه کند، شکست خواهد خورد. او در مناجاتش با پروردگار، این چنین می گوید: «ای خدای بزرگ! با توکل و رضای کامل به فرمان تو، و به خاطر رسالت بزرگی که بر دوش ما گذاشته ای و به یاد علی، بی همتای انسانیت، و به راه حسین، بزرگ شهید عالم خلقت، من عاشقانه در دریای مرگ شنا می کنم و در توفان های حوادث غرق می شوم و با شمشیر شهادت، سینه ظلم و کفر را می درم و با اتکا و ایمان به تو، در مقابل همه عالم می ایستم».

عرفان شهید

شهید چمران، جهاد و عرفان را به هم آمیخته بود. در اوج حماسه هایی که می آفرید، خرمن وجودش در شعله های فروزان عشق و عرفان می سوخت. این مناجات زیبا و جان بخشِ شهید، خود بهترین گواه است: «خوش دارم که در نیمه های شب، در سکوت مرموز آسمان و زمین، به مناجات برخیزم، با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشان ها صعود نمایم و محو عالم بی نهایت شوم. از مرزهای عالم وجود در گذرم و در وادی فنا غوطه ور شوم و جز خدا، چیزی را احساس نکنم».

عالی ترین درجه تکامل انسانی

شهید چمران با طبعی لطیف، در نیایشی عارفانه، حقیقت زیبای عشق به خدا را این گونه ترسیم می کند: «در مقام شهادت، انسان همه هستی خود را خالصانه و عاشقانه قربانی خدا می کند و در اوج صعود معراجیِ خود به ملکوت اعلی، به قله ای از عشق و ایثار و فنا می رسد که فورا و مستقیما به خدا متصل می شود. در وجود خدا حیات می یابد. جز خدا نمی گوید، جز خدا نمی بیند و جز خدا نمی جوید و این، عالی ترین درجه تکامل انسانی است».

به سوی قربانگاه

صبح روز 31 خردادماه 1360، شهید چمران در شرایطی که در غم بهترین دوستان و یارانش، از جمله شهید رستمی می سوخت، با چهره ای ساکت و آرام و با شور و شوق رهایی و رستن از دنیای خاکی، از همه دوستان و هم رزمانش خداحافظی کرد و به جبهه دهلاویه رفت. پس از مدتی نبرد در خط مقدم جبهه، ترکش خمپاره دشمن به پشت سر دکتر چمران اصابت کرد و یکی از سرداران رشید اسلام و از ارزشمندترین یاران امام، از دیار ما رخت بربست و ایران و لبنان و همه مردم آزاده دنیا را در غم خود فرو برد. چه تأسف بار است از دست دادن مردی چون چمران و چه زیباست پیوند این چنین عابدی با معبود و عاشقی با معشوق.

چمران در کلام خمینی کبیر

امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب، در پیامی به مناسبت شهادت دکتر چمران، وی را این چنین ستوده اند: «چمرانِ عزیز، با نیت پاک و خالص، غیروابسته به دسته جات و گروه های سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد، و درراه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید».

شهید چمران از دیدگاه رهبر معظم انقلاب

شهید چمران با گامی استوار و خستگی ناپذیر، تمامی مراحل سخت و دشوار زندگی را با روحی امیدوار پیمود و آن گونه که شایسته مردان خدا بود، زندگی کرد. رهبر معظم انقلاب که هم رزم آن شهید در جبهه های جنگ بود ـ درباره او می فرماید: «شهید چمران، سال ها در سنگر جهاد فی سبیل اللّه دل دشمنان خدا را لرزانیده بود. او با دل خداشناس و اراده خلل ناپذیرش، همیشه مشت آهنین خود را بر چهره دشمن نواخته بود و با این حال، او با روح لطیف و خلق ملکوتی و چشم خدابین، به ماورای محدوده ها و تنگناهای مادی نظر دوخته بود. راه او، راه جهاد و تلاش برای حاکمیت اسلام و به زانو درآوردن کفر و استکبار جهانی، راه امام بزرگوار، راه نجات فلسطین و لبنان و راه نجات همه مستضعفان است».

از جنوب لبنان تا خوزستان ایران

شهید دکترمصطفی چمران، عارف مردی که گستره خونین لبنان تا کردستان و مریوان و پاوه و سوسنگرد و حمیدیه و دهلاویه، سجاده گسترده ای بود که در آن به نماز و نیایش می پرداخت، وقتی سلاح در دست، جهاد می کرد، عبادت و بندگی را به نمایش می گذاشت و وقتی به سجاده می نشست، طنین پیکار و مبارزه از قنوتش به آسمان برمی خواست. مردی که عبادتش جهاد بود و جهادش عبادت. گستره زخم دار دهلاویه، هنوز گوشِ جان بر مناجات شبانه اش دارد تا بار دیگر در نیمه های شب به راز و نیاز برخیزد و گریه ها و استغاثه هایش، در دل شب چونان مرواریدی درخشان بر دامن خاک فرو غلتد.

حوزه نت*

ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 10:51 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
نويسندگان
 
لينک دوستان
 
 
 

تصاوير ديده نشده از آيت الله طالقاني و... 

 

 


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) در مجلس خبرگان قانون اساسي
مرحوم آيت الله طالقاني (ره) به همراه مرحوم حاج احمد خميني در قم

 

 

 

 

 

 


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) و آيت الله هاشمي رفسنجاني


ديدار شهيد محلاتي با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)

شناسنامه مرحوم آيت الله طالقاني (ره)


ساعاتي پس از رحلت مرحوم آيت الله طالقاني


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) در مجلس خبرگان قانون اساسي


لحظاتي پس از آزادي مرحوم آيت الله طالقاني (ره) از زندان. عكس: آلفرد يعقوب زاده
شهيد چمران و همسرش  در ديدار با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)


جهان پهلوان تختي در ديدار با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)



اقامه نماز جمعه به امامت مرحوم آيت الله طالقاني (ره)
شهيد بهشتي به همراه مرحوم آيت الله طالقاني (ره)
مرحوم آيت الله طالقاني (ره)  پس از آزادي از زندان به همراه فرزندش حسين طالقاني


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) به همراه فرزندش مهدي طالقاني


ديدار ياسر عرفات با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) و شهيد دكتر مصطفي چمران
مرحوم آيت الله طالقاني (ره) با همران فرزندش مهدي طالقاني

 

 

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 05:58 ب.ظ ] [ احمد ]

 

بیان حوادث قم

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1431600910167824_1%20124.jpg

 

 

 

 سرانجام پس از چند سفر تبلیغی به این روستا حادثه هفده خرداد سال 54 مدرسه فیضیه قم پیش آمده بود که مأمورین حمله کردند و مدرسه را تصرف نمودند و طلابی را که داخل مدرسه بودند، دستگیر کردند و هریک از دستگیر شدگان حداقل به سه سال حبس محکوم گردیدند و درب مدرسه فیضیه برای چندمین بار در حکومت طاغوت مسدود گردیده بود. در آن روز این خبر‌ها در جامعه پخش نمی‌شد زیرا حوادث واقعی را نه روزنامه می‌نوشت و نه رادیو و تلویزیون می‌گفت و نه رسانه‌های جمعی در اختیار و دسترس مردم بود. لذا خبر‌های هر شهری برای شهر دیگر خبر تازه محسوب می‌شد. اینجانب در اولین سفر تبلیغی پس از حادثة 17 خرداد 1354 مدرسة فیضیه قم به روستای مربوطه، بعنوان یک شاهد عینی و علیرغم خفقان حاکم بر جامعه، در اولین شبی که منبر رفتم، به مردم اعلام کردم. معمولا وقتی که کسی از راه دوری می‌رسد، به او می‌گویند: در آن شهر چه خبر؟ من هم خبر‌های شهر مقدس قم و حوزة علمیه را خدمتتان عرض می‌کنم: مردم بدانید: مأمورین گارد جاویدان شاه از تهران به قم آمدند. آنها به مدرسه فیضیه یعنی خانه امام باقر و امام صادق(علیه السلام) شبانه حمله کردند و به ضرب و شتم طلاب داخل مدرسه پرداختند و برخی از طلاب را از طبقه دوم به صحن حیاط پرت کردند و تعدادی دست و پا شکسته و مجروح و مضروب داشته‌ایم و همه را تحت باز جوئی و شکنجه و زندان و شلاق و محکومیت‌های طویل المدت بدون اجازه ملاقات با بستگانشان قرار داده‌اند و بعداً روزنامه‌های آنروز، کیهان و اطلاعات، این عزیزان را کمونیست و ار تجاع سرخ و سیاه به مردم معرفی کرده‌اند و حال آنکه اینها از بهترین افراد بودند.

مردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند و یکپارچه سکوت بودند. گوش می‌کردند و بعضاً گریه می‌کردند و ابراز تاسف. بعد هم ذکر مصیبتی شد. و از منبر پائین آمدم.


 

ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 05:08 ب.ظ ] [ احمد ]

 

بیان حوادث قم

 سرانجام پس از چند سفر تبلیغی به این روستا حادثه هفده خرداد سال 54 مدرسه فیضیه قم پیش آمده بود که مأمورین حمله کردند و مدرسه را تصرف نمودند و طلابی را که داخل مدرسه بودند، دستگیر کردند و هریک از دستگیر شدگان حداقل به سه سال حبس محکوم گردیدند و درب مدرسه فیضیه برای چندمین بار در حکومت طاغوت مسدود گردیده بود. در آن روز این خبر‌ها در جامعه پخش نمی‌شد زیرا حوادث واقعی را نه روزنامه می‌نوشت و نه رادیو و تلویزیون می‌گفت و نه رسانه‌های جمعی در اختیار و دسترس مردم بود. لذا خبر‌های هر شهری برای شهر دیگر خبر تازه محسوب می‌شد. اینجانب در اولین سفر تبلیغی پس از حادثة 17 خرداد 1354 مدرسة فیضیه قم به روستای مربوطه، بعنوان یک شاهد عینی و علیرغم خفقان حاکم بر جامعه، در اولین شبی که منبر رفتم، به مردم اعلام کردم. معمولا وقتی که کسی از راه دوری می‌رسد، به او می‌گویند: در آن شهر چه خبر؟ من هم خبر‌های شهر مقدس قم و حوزة علمیه را خدمتتان عرض می‌کنم: مردم بدانید: مأمورین گارد جاویدان شاه از تهران به قم آمدند. آنها به مدرسه فیضیه یعنی خانه امام باقر و امام صادق(علیه السلام) شبانه حمله کردند و به ضرب و شتم طلاب داخل مدرسه پرداختند و برخی از طلاب را از طبقه دوم به صحن حیاط پرت کردند و تعدادی دست و پا شکسته و مجروح و مضروب داشته‌ایم و همه را تحت باز جوئی و شکنجه و زندان و شلاق و محکومیت‌های طویل المدت بدون اجازه ملاقات با بستگانشان قرار داده‌اند و بعداً روزنامه‌های آنروز، کیهان و اطلاعات، این عزیزان را کمونیست و ار تجاع سرخ و سیاه به مردم معرفی کرده‌اند و حال آنکه اینها از بهترین افراد بودند.

مردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند و یکپارچه سکوت بودند. گوش می‌کردند و بعضاً گریه می‌کردند و ابراز تاسف. بعد هم ذکر مصیبتی شد. و از منبر پائین آمدم.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 05:05 ب.ظ ] [ احمد ]

کارت پستال های مخصوص ماه مبارک رمضان 

 

 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93 رمضان 93  کارت پستال متحرک رمضان 93 , عکس ماه رمضان 93

 

 

 

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 05:00 ب.ظ ] [ احمد ]
[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:58 ب.ظ ] [ احمد ]
[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:54 ب.ظ ] [ احمد ]

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:51 ب.ظ ] [ احمد ]
دهم رمضان سالروز وفات همسر گرامی رسول خدا (ص) ،حضرت خدیجه كبری(س) را خدمتتان تسلیت عرض می نماییم
Date : 6/27/2015
Time : 10:39:48
وفات حضرت خدیجه ؛روز دهم سال دهم بعثت

در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت‏خدیجه بانوى فداکار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسو(صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج‏سالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) اورا با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت اوپیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشت‏حضرت خدیجه را «عام الحزن‏» سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بى‏همتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راست‏شد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن‏» نام نهاد و مصیب پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا که پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد.

به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده

عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمى‏رفت مگر آنکه خدیجه سلام الله علیها را یاد مى‏کرد، و بر او به خوبى و نیکى مدح و ثنا مى‏نمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناک شد، به طورى که موى جلوى سرش از غضب تکان مى‏خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامى که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامى که مردم مرا تکذیب مى‏کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»
 
وفات خدیجه (س)

خدیجه در سن 65 سالگى در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد . پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچه‏اى که جبرئیل‏از طرف خداوند عزوجل براى خدیجه آورده بود ، کفن کرد . رسول‏خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاک نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاى خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشک‏مى‏ریخت ، دعا مى‏کرد و برایش آمرزش مى‏طلبید . آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون‏» واقع است .رحلت‏خدیجه براى پیغمبر (ص) مصیبتى بزرگ بود ; زیرا خدیجه‏یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیارى به حضرت محمد(ص) احترام مى‏گذاشتند و از آزار وى خوددارى مى‏کردند .

یاد خدیجه رسول خدا (ص) با این که بعد از رحلت‏حضرت خدیجه (س) بازنانى چ ازدواج کرد ; ولى هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه‏مى‏گوید : هر وقت پیغمبرخدا یاخدیجه مى‏افتاد ، ملول وگرفته مى‏شد و براى او آمرزش مى‏طلبید . روزى من رشک ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جاى آن پیرزن ، زنى جوان وزیبا به تو داد .پیغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست‏بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است‏خدیجه زنى بود که چون همه از من رومى‏گردانیدند ، او به من روى مى‏کرد ; و چون همه از من مى‏گریختند، به من محبت و مهربانى مى‏کرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیب‏مى‏کردند ، به من ایمان مى‏آورد و مرا تصدیق مى‏کرد . در مشکلات‏زندگى مرا یارى مى‏داد و با مال خود کمک مى‏کرد و غم از دلم‏مى‏زدود .حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتى خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه کودکى خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله‏امى‏» ; مادرم کجاست ؟پیامبر (ص) سکوت کرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت‏سلام‏مى‏رساند و مى‏فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ‏طلایى که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جاى دارد .
 

ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:49 ب.ظ ] [ احمد ]

وفات حضرت خدیجه (س)

وفات حضرت خدیجه (س)

ای بانوی بزرگ كرامت! ای خورشید احسان! در شمع گرم دستانت، نهال نوپای اسلام جان می گرفت و به درختی تناور تبدیل می شد. در آن زمان بت و شمشیر و شیطان، كه دختران، عروس گورها می شدند و دستان سرد خاك، گرمای زندگیشان را می سترد، لطیف رنگین احساس و یاری ات، رسول خدا (ص) را از تنهایی بیرون می آورد و انتظار نبوت او را می كشید. هجران تو چنان سخت بود كه سال وداع تو را "عام الحزن" نام نهادند. ارتحال روح فرسای نخستین بانوی مسلمان و بانوی فرشتگان آسمان، حضرت خدیجه كبری (س) را تسلیت می گوییم.

پدر او:

خو یلد بن عبد الغری بن قُصَی بن كلاب است.

مادر او:

فاطمه دختر زائده بن أصَم است.

تولد:

سال ۶۸ پیش از هجرت

فرزندان:

قاسم، عبدا...، زینب، ام كلثوم، فاطمه و رقیه می باشند.

لقب:

طاهره

وفات:

در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.

پیغمبر(ص) او را در حجون دفن كرد و خود او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) نامیده شده است و خدیجه به هنگام وفات ۶۵ سال داشت.

در هنگام ازدواج با پیغمبر(ص) عمر شریف آن حضرت ۲۵ سال و عمر خدیجه ۴۰ سال بود. ثروتش از همه قریش بیشتر بود و اهالی مكه با اموال او پیش از آنكه با پیغمبر (ص) ازدواج كند تجارت می كردند و خدیجه پس از ازدواج با پیغمبر هر چه داشت به وی بخشید و این ثروت هنگفت از پایه های تشكیل دهنده دعوت اسلامی به شمار می رود. سخن از اسلام خدیجه گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستین است. همه امت اتفاق نظر دارند كه خدیجه اولین بانویی است كه اسلام آورده است. در همان زمانی كه پیامبر گرامی از اذیت و آزار و دشواریها رنج می برد، آنجا كسی بود كه از بار اندوه و غمهای او می كاست و موجب می شد كه غمها و اندوه های خویش را به فراموشی سپارد. او تنها خدیجه همان زن با ایمان بود، همان زن گرانقدری كه یاور و شریك محمد (ص) بود.

تبسم خدیجه كوله بار اندوه و دردها را از محمد (ص) سبك می كرد و دوستی نمایان بر چهره اش موجب می شد كه پیغمبر دردها و رنجهای خود را از یاد ببرد. ایمان خدیجه پیغمبر را از یك آینده درخشان و با شكوه برای دعوت خبر می داد و استواری عقیده اش دلیلی بر آغاز پیروزی بود. اموال خدیجه در واقع كلید شكست این محاصره بود. او مواد مصرفی را چندین برابر قیمت واقعیش از برای غذای كسانی كه میان امت بودند می خرید تا اینكه سالهای محاصره اقتصادی با سلامت و رهایی امت سپری شد و حیله قریش با شكست و ناكامی مواجهه گردید. رسول گرامی (ص) به خاطر صداقت و امانتی كه از او نمایان شده بود به صادق و امین معروف بود و خداوند حاضر و ناصر چنین می خواست كه خدیجه دارای سیره ای باشد كه بدان از همه زنان منحصر بفرد باشد، به همین جهت در دوره جاهلیت به طاهره معروف بود و همین لقب برای شرف و افتخار او كافی است.

ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روی زمین چهار خط كشید و گفت آیا می دانید این چیست؟

گفتند: خدا و رسولش داناترند.

پس رسول خدا (ص) گفت: بهترین زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم زن فرعون.

مناقب خدیجه فراوان است و او از میان زنان كسی است كه به مرحله كمال رسیده است. او خردمند و با جلال و متدین و پاكدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پیغمبر (ص) او را ستایش می كرد و بر دیگر زنان مؤمن برتری می داد و او را بسیار بزرگ می داشت تا جائیكه عایشه می گفت: به زنی رشك نبردم آنچنان كه به خدیجه حسد ورزیدم زیرا كه پیامبر (ص) بسیار زیاد از او یاد می كرد. و بدینگونه او در تاریخ حیات رسول اكرم (ص) زنی عادی نبود. بسبب فداكاری شگفت انگیز این بانوی پارسا، پیامبر (ص) او را بسیار بزرگ می داشت. سه سال پیش از هجرت، در تلاطم وقایع وتند باد مصائبی كه از سوی قریش و سایرین بر پیامبر (ص) وارد می شد شعله ای فروزان رنگ باخته، به خاموشی می گرائید. رسول اكرم (ص) به سادگی نمی توانست این خبر دلخراش را بپذیرد. او بدین ترتیب انسانی را از كف می نهاد كه عالی ترین نمونه وفا و فداكاری و جامع ترین بیانگر راستی بود. آخرین سخن خدیجه، به هنگامی كه بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائی كه در راه پیامبر(ص) دیده بود كم ارج تر نبود. لحظه ای كه شبح مرگ بر چهره او سایه افكنده بود به پیامبر چنین می گوید: « ای رسول خدا ...... من در حق تو كوتاهی كردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اكنون، دل در طلب چیزی داشته باشم، خشنودی توست.» كلمات بر لبان پاكش می لغزد و آخرین نفسهایش را با خشوع و ایمان بر می آورد ...... خدا خدیجه را رحمت كند. آن نمونه بارز زن مسلمان كه برای عقیده و رسالتش پیكار كرد.

آفتاب*


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:47 ب.ظ ] [ احمد ]
کد خبر: ۴۳۴۲۴۲
 
 
طرح/ سالروز وفات حضرت خدیجه(س) 
 

 

 
 

ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:45 ب.ظ ] [ احمد ]

 

پیامبر در وفات خدیجه(س)

حضرت خدیجه

در ماه مبارك رمضان سال دهم بعثت‏خدیجه بانوى فداكار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج‏سالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) او را با دست مبارك خویش در حجون مكه (قبرستان ابوطالب) به خاك سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت كه پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشت‏حضرت خدیجه را «عام الحزن‏» سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بى‏همتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى كه از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راست‏شد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن‏» نام نهاد و مصیبت پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا كه پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد.

به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده است.(1)

عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمى‏رفت مگر آنكه خدیجه سلام الله علیها را یاد مى‏كرد، و بر او به خوبى و نیكى مدح و ثنا مى‏نمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناك شد، به طورى كه موى جلوى سرش از غضب تكان مى‏خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصدیق كرد مرا، هنگامى كه مردم مرا تكذیب مى‏كردند و در اموال خود با من مواسات كرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من كرد كه از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»(2)

عایشه: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (ص) غضبناك شد، به طورى كه موى جلوى سرش از غضب تكان مى‏خورد

آری! پیامبر سالها بعد از مرگ او به خوبی از تنها یار وفادار خود یاد می کرد. بارها بیاد او گریه می کرد. به نقل از عایشه که هر وقت پیامبر گوسفندی را ذبح می کرد، می فرمود: گوشت های آن را برای دوستان خدیجه بفرستید و عایشه بر او رشک می برد و می گفت که پیامبر زیاد از او یاد می کرد. در روایت مشهور دیگری است که چون برای پیغمبر هدیه ای می آوردند گااهی می فرمود: برای فلان بانوئی ببرید که از دوستان خدیجه بوده است.

رسول خدا درباره خدیجه می فرماید: خداوند بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردم کفر داشتند، تصدیق نبوت من کرد، زمانی که دیگران مرا تکذیب کردند و اموال خود را در اختیار من گذاشت در وقتی که دیگران محروم کردند و خداوند متعال از او فرزندانی به من عطا کرد و در روز فتح مکه، پیغمر مسیر حرکت را به گونه ای تنظیم کرد که از کنار مزار خدیجه سلام الله علیها عبور نمود.

_________

1و2.ُسد الغابه، مسار الشیعه، مفید - نقل از رمضان در تاریخ.

3. دایرة المعارف طهور

تهیه: گروه دین و اندیشه_شکوری


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:45 ب.ظ ] [ احمد ]


10 رمضان - وفات حضرت خديجه كبري(س)


 

سال دهم بعثت: وفات حضرت خديجه كبري(س).

اُمّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري(س) دختر خويلد بن اسدبن عبدالعزي نخستين همسر رسول خدا(ص)، از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود و در آن شهر قبيله گرا و طايفه مدار رشد و كمال يافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند و در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت.(1)

وي پيش از ازدواج با رسول خدا(ص)، در آغاز با هند بن بناس تميمي، معروف به "ابوهاله" و پس از وي با عتيق بن عابد مخزومي ازدواج كرد و از هر دوي آن ها داراي فرزند شد. پس از مرگ همسر دوم، خديجه كبري(س) با درايت و خردمندي خويش صاحب دارايي فراوان شد و كاروان هاي متعددي براي بازرگاني به راه انداخت.

حضرت محمد(ص) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب(ع) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد.

خديجه كبري(س) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد(ص) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است.

خديجه كبري(س) به پيامبر(ص) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3)

وي تا زنده بود، در تمام صحنه ها يار و ياور رسول خدا(ص) و موجب تسلي قلب شريف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعيد در شعب ابي طالب، هيچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وي پشتيباني و نگه باني مي كرد.

سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي(ص) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.

پيامبراكرم(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" ]سال اندوه[ ناميدند.

پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، پيامبر(ص) وي را در حجون مكه به خاك سپرد.(4)

خديجه(س) در خانه پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گرديد.(5)

پيامبراكرم(ص) در شأن همسرش خديجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(6)

 

1- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66

2- تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79

3- رمضان در تاريخ، ص 72

4- رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79

5- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 108؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 211

6- تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص 78

 

www.imamatjome.com

ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:33 ب.ظ ] [ احمد ]


10 رمضان - وفات حضرت خديجه كبري(س)


 

سال دهم بعثت: وفات حضرت خديجه كبري(س).

اُمّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري(س) دختر خويلد بن اسدبن عبدالعزي نخستين همسر رسول خدا(ص)، از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود و در آن شهر قبيله گرا و طايفه مدار رشد و كمال يافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند و در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت.(1)

وي پيش از ازدواج با رسول خدا(ص)، در آغاز با هند بن بناس تميمي، معروف به "ابوهاله" و پس از وي با عتيق بن عابد مخزومي ازدواج كرد و از هر دوي آن ها داراي فرزند شد. پس از مرگ همسر دوم، خديجه كبري(س) با درايت و خردمندي خويش صاحب دارايي فراوان شد و كاروان هاي متعددي براي بازرگاني به راه انداخت.

حضرت محمد(ص) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب(ع) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد.

خديجه كبري(س) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد(ص) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است.

خديجه كبري(س) به پيامبر(ص) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3)

وي تا زنده بود، در تمام صحنه ها يار و ياور رسول خدا(ص) و موجب تسلي قلب شريف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعيد در شعب ابي طالب، هيچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وي پشتيباني و نگه باني مي كرد.

سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي(ص) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.

پيامبراكرم(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" ]سال اندوه[ ناميدند.

پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، پيامبر(ص) وي را در حجون مكه به خاك سپرد.(4)

خديجه(س) در خانه پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گرديد.(5)

پيامبراكرم(ص) در شأن همسرش خديجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(6)

 

1- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66

2- تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79

3- رمضان در تاريخ، ص 72

4- رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79

5- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 108؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 211

6- تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص 78

 

www.imamatjome.com

ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:33 ب.ظ ] [ احمد ]

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

 

14 حدیث درباره ماه مبارک رمضان

 


14 حدیث درباره ماه مبارک رمضان 
 

 


 

حدیث درباره ماه مبارک رمضان

 

 

1- رمضان و افزایش حسنات
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:
شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَکَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاک مى‏کند و آن ماه برکت است.
 (بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5)


*******************************************
  2- روزه ماه شعبان
  امام صادق (علیه السلام) فرمود:
  من صام ثلاثة ایام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان کتب الله له صوم شهرین متتابعین؛
 هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل کند خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسوب مى‏کند.
  (وسائل الشیعه، ج7، ص 375، ح 22)

 

*******************************************
 3- روزه خوارى
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
 من افطر یوما من شهر رمضان خرج روح الایمان منه؛
 هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا مى‏شود
    (وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 _ من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9)

 

*******************************************
 4- رمضان ماه خدا
 امام على (علیه السلام) فرمود:
 شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى؛
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
    (وسائل الشیعه، ج 7 ص 266، ح 23)

 

*******************************************
 5- رمضان ماه رحمت
 رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
 هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار؛
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
 (بحار الانوار، ج 93، ص 342)

 

*******************************************
 6- فضیلت ماه رمضان
 رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
 ان ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیلة منه؛
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.
    (بحار الانوار، ج 93، ص 344)

 

*******************************************
  7- اهمیت ماه رمضان
  رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
 لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنة؛
 اگر بنده «خدا» مى‏دانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتى وجود دارد] دوست مى‏داشت که تمام سال، رمضان باشد.
(بحار الانوار، ج 93، ص 346)

 

*******************************************
 8- قرآن و ماه رمضان
 امام رضا (علیه السلام) فرمود:
من قرا فى شهر رمضان ایة من کتاب الله کان کمن ختم القران فى غیره من الشهور؛
 هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.
    (بحار الانوار ج 93، ص 346)

 

*******************************************
    9- شب سرنوشت‏ساز
    امام صادق (علیه السلام) فرمود:
   راس السنة لیلة القدر یکتب فیها ما یکون من السنة الى السنة؛
   آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته مى‏شود.
 (وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8)

 

*******************************************
 10- برترى شب قدر
 از امام صادق (علیه السلام) سوال شد:
کیف تکون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر؛


 چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
 حضرت فرمود: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است.
(وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2)

 

*******************************************
 11- تقدیر اعمال
 امام صادق (علیه السلام) فرمود:
 التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین؛
برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گیرد و تصویب آن در شب بیست ویکم و تنفیذ آن در شب بیست‏ و سوم.
 (وسائل الشیعه، ج 7 ص 259)

 

*******************************************
 12- احیاء شب قدر
 فضیل بن یسار گوید:
 کان ابو جعفر (علیه السلام) اذا کان لیلة احدى و عشرین و لیلة ثلاث و عشرین اخذ فى الدعا حتى یزول اللیل فاذا زال اللیل صلى؛
 امام باقر (علیه السلام) در شب بیست و یکم و بیست‏ و سوم ماه رمضان مشغول دعا مى‏شد تا شب بسر آید و آنگاه که شب به پایان مى‏رسید نماز صبح را مى‏خواند.
  (وسائل الشیعه، ج 7، ص 260، ح 4)

 

*******************************************
 13- زکات فطره
  امام صادق (علیه السلام) فرمود:
 ان من تمام الصوم اعطاء الزکاة یعنى الفطرة کما ان الصلوة على النبى (صلى الله علیه و آله) من تمام الصلوة؛

 تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (صلى الله علیه و آله) کمال نماز است.
(وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح 5)

 

*******************************************
14- بهار قرآن

  امام محمد باقر علیه السلام:
 لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان؛
  هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
  (اصول کافی / ج2 / « کتاب فضل القرآن » « باب نوادر » حدیث 9 و 10)



منبع:.yjc.ir


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 04:31 ب.ظ ] [ احمد ]
 

تصایراهالی محترم روستای کریز(کریزی ها)

 

 

 

احمد اسماعیلی کریزی
  • 3likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 3likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 3likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 2likes
  • 0comments
‌ ‌ 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
  • 4likes
  • 0comments
مرحوم مغفور حاج عزيزالله راد
  • 0likes
  • 0comments
مرحوم مغفور حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی
  • 1like
  • 0comments
  • 3likes
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
مراسم یادواره شهدای مدافعان حرم مطهر حضرت زینب (س)،جمعه، خراسان شمالی، شهرستان بجنورد، پای توپ،حسینیه ی منتظری ساعت نه الی دوازده شب،سخنران امام جمعه بجنورد ومداح آقای سیب سرخی ازمداحان کشوری
  • 1like
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 0likes
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments
به راستی ک شهادت نعمتی است که فقط نسیب مردان خدا شد.
یادبود شهید عزیز جنگ،شهید علـی اکبـر رحـیــمی.
جهت شادی روح شهید و پدر بزرگوارشان حاج غلام حسین رحیمی صلوات.
  • 1like
  • 0comments
دکتر رفیع الدين اسماعیلی کریزی
  • 1like
  • 0comments
سهیل وکمیل رحیمی کریزی
  • 1like
  • 0comments
غلامعلي حسین زاده کریز
  • 1like
  • 0comments
کریز حاج علی اکبر حسین زاده
  • 1like
  • 0comments
مراحل رسیدن شاتوت
  • 2likes
  • 0comments
غلامعلي حسین زاده کریز
  • 1like
  • 0comments
  • 1like
  • 0comments

 

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 03:09 ق.ظ ] [ احمد ]
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 516 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >
 

 

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

 
ضوابط اجرایی قانون بودجه سال 1395 کل کشور ابلاغ شد
تسنیم نیوز - سیاسی - 1  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:01

 


دانشمندان شمار مدال های المپیکی کشورها را پیش بینی می کنند
همشهری آنلاین - ورزشی - 1  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:01

 


در حکم مدیرکل ورزش و جوانان استان سمنان مقداد تیموری رییس اداره ورزش و جوانان میامی شد
فارس - دانش - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:01

 


عزل و نصب ها در لرستان سیاسی نیست/مدیران ضعیف در اجرای برنامه های اقتصاد مقاومتی بدون درنگ برکنار می شوند
تسنیم نیوز - سیاسی - 1  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:01

 


تولید مرکبات ارگانیک کمتر از یک دهم درصد است
باشگاه خبرنگاران - اقتصادی - 1  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:01

 


ورود قوه قضاییه به پرونده افرادی که جرم تراشی می کنند
تابناک - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


وقوع یک انفجار شدید در بیروت پایتخت لبنان
واحد مرکزی خبر - بین الملل - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


انفجار مهیب در بیروت
فارس - بین الملل - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:01

 


تصویربرداری از مومیایی با سی تی اسکن
تابناک - فرهنگی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


توزیع 2750 بسته غذا بین نیازمندان در گلستان
هدانا - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


کمک سه میلیارد ریالی رهبر انقلاب برای آزادی زندانیان نیازمند
اتاق خبر - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


توزیع هزار سبد کالا و غذای گرم بین مددجویان بهزیستی اصفهان
واحد مرکزی خبر - اقتصادی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


سخنگوی دولت امشب در برنامه گفت وگوی ویژه شبکه دو
ایسنا - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


ویدیوی شلیک بازیگر ایرانی در جبهه عراق علیه مواضع داعش! / ویدیویی از جزییات وثیقه 9 هزار میلیاردی برای بابک زنجانی / ویدیوی روایت رامبد جوان از پرتاب اشک آور در خندوانه
تابناک - بین الملل - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


تا دقیقه 69 - لهستان 1 ایرلند شمالی 0 + فیلم
واحد مرکزی خبر - ورزشی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


نوشیدن مشروبات الکلی اطراف ورزشگاه های یورو ممنوع شد
ایسنا - بین الملل - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


اعضای کمیسیون صنایع مجلس مشخص شدند
فردا نیوز - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


کاریکاتور/ اسم عربستان اینطوری خط خورد!
خبر آنلاین - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 

 

واگذاری هفت هزار خط تلفن ثابت در اندیمشک


هدانا - اقتصادی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


کمک سه میلیارد ریالی رهبر معظم انقلاب برای آزادی زندانیان نیازمند
ایکنا - سیاسی - 2  دقیقه پیش - یکشنبه 23 خرداد 1395، ساعت 22:00

 


آمار سايت
كل بازديدها : 264501 نفر
تعداد نظرات : 38 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 7733 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 23 خرداد 1395 
 
امکانات وب
 
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 10:49 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

تصاوير ديده نشده از آيت الله طالقاني و... 

 

 


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) در مجلس خبرگان قانون اساسي
مرحوم آيت الله طالقاني (ره) به همراه مرحوم حاج احمد خميني در قم

 

 

 

 

 

 


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) و آيت الله هاشمي رفسنجاني


ديدار شهيد محلاتي با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)

شناسنامه مرحوم آيت الله طالقاني (ره)


ساعاتي پس از رحلت مرحوم آيت الله طالقاني


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) در مجلس خبرگان قانون اساسي


لحظاتي پس از آزادي مرحوم آيت الله طالقاني (ره) از زندان. عكس: آلفرد يعقوب زاده
شهيد چمران و همسرش  در ديدار با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)


جهان پهلوان تختي در ديدار با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)



اقامه نماز جمعه به امامت مرحوم آيت الله طالقاني (ره)
شهيد بهشتي به همراه مرحوم آيت الله طالقاني (ره)
مرحوم آيت الله طالقاني (ره)  پس از آزادي از زندان به همراه فرزندش حسين طالقاني


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) به همراه فرزندش مهدي طالقاني


ديدار ياسر عرفات با مرحوم آيت الله طالقاني (ره)


مرحوم آيت الله طالقاني (ره) و شهيد دكتر مصطفي چمران
مرحوم آيت الله طالقاني (ره) با همران فرزندش مهدي طالقاني

 

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 5:58 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

بیان حوادث قم

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1431600910167824_1%20124.jpg

 

 

 

 سرانجام پس از چند سفر تبلیغی به این روستا حادثه هفده خرداد سال 54 مدرسه فیضیه قم پیش آمده بود که مأمورین حمله کردند و مدرسه را تصرف نمودند و طلابی را که داخل مدرسه بودند، دستگیر کردند و هریک از دستگیر شدگان حداقل به سه سال حبس محکوم گردیدند و درب مدرسه فیضیه برای چندمین بار در حکومت طاغوت مسدود گردیده بود. در آن روز این خبر‌ها در جامعه پخش نمی‌شد زیرا حوادث واقعی را نه روزنامه می‌نوشت و نه رادیو و تلویزیون می‌گفت و نه رسانه‌های جمعی در اختیار و دسترس مردم بود. لذا خبر‌های هر شهری برای شهر دیگر خبر تازه محسوب می‌شد. اینجانب در اولین سفر تبلیغی پس از حادثة 17 خرداد 1354 مدرسة فیضیه قم به روستای مربوطه، بعنوان یک شاهد عینی و علیرغم خفقان حاکم بر جامعه، در اولین شبی که منبر رفتم، به مردم اعلام کردم. معمولا وقتی که کسی از راه دوری می‌رسد، به او می‌گویند: در آن شهر چه خبر؟ من هم خبر‌های شهر مقدس قم و حوزة علمیه را خدمتتان عرض می‌کنم: مردم بدانید: مأمورین گارد جاویدان شاه از تهران به قم آمدند. آنها به مدرسه فیضیه یعنی خانه امام باقر و امام صادق(علیه السلام) شبانه حمله کردند و به ضرب و شتم طلاب داخل مدرسه پرداختند و برخی از طلاب را از طبقه دوم به صحن حیاط پرت کردند و تعدادی دست و پا شکسته و مجروح و مضروب داشته‌ایم و همه را تحت باز جوئی و شکنجه و زندان و شلاق و محکومیت‌های طویل المدت بدون اجازه ملاقات با بستگانشان قرار داده‌اند و بعداً روزنامه‌های آنروز، کیهان و اطلاعات، این عزیزان را کمونیست و ار تجاع سرخ و سیاه به مردم معرفی کرده‌اند و حال آنکه اینها از بهترین افراد بودند.

مردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند و یکپارچه سکوت بودند. گوش می‌کردند و بعضاً گریه می‌کردند و ابراز تاسف. بعد هم ذکر مصیبتی شد. و از منبر پائین آمدم.


 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 5:08 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

بیان حوادث قم

 سرانجام پس از چند سفر تبلیغی به این روستا حادثه هفده خرداد سال 54 مدرسه فیضیه قم پیش آمده بود که مأمورین حمله کردند و مدرسه را تصرف نمودند و طلابی را که داخل مدرسه بودند، دستگیر کردند و هریک از دستگیر شدگان حداقل به سه سال حبس محکوم گردیدند و درب مدرسه فیضیه برای چندمین بار در حکومت طاغوت مسدود گردیده بود. در آن روز این خبر‌ها در جامعه پخش نمی‌شد زیرا حوادث واقعی را نه روزنامه می‌نوشت و نه رادیو و تلویزیون می‌گفت و نه رسانه‌های جمعی در اختیار و دسترس مردم بود. لذا خبر‌های هر شهری برای شهر دیگر خبر تازه محسوب می‌شد. اینجانب در اولین سفر تبلیغی پس از حادثة 17 خرداد 1354 مدرسة فیضیه قم به روستای مربوطه، بعنوان یک شاهد عینی و علیرغم خفقان حاکم بر جامعه، در اولین شبی که منبر رفتم، به مردم اعلام کردم. معمولا وقتی که کسی از راه دوری می‌رسد، به او می‌گویند: در آن شهر چه خبر؟ من هم خبر‌های شهر مقدس قم و حوزة علمیه را خدمتتان عرض می‌کنم: مردم بدانید: مأمورین گارد جاویدان شاه از تهران به قم آمدند. آنها به مدرسه فیضیه یعنی خانه امام باقر و امام صادق(علیه السلام) شبانه حمله کردند و به ضرب و شتم طلاب داخل مدرسه پرداختند و برخی از طلاب را از طبقه دوم به صحن حیاط پرت کردند و تعدادی دست و پا شکسته و مجروح و مضروب داشته‌ایم و همه را تحت باز جوئی و شکنجه و زندان و شلاق و محکومیت‌های طویل المدت بدون اجازه ملاقات با بستگانشان قرار داده‌اند و بعداً روزنامه‌های آنروز، کیهان و اطلاعات، این عزیزان را کمونیست و ار تجاع سرخ و سیاه به مردم معرفی کرده‌اند و حال آنکه اینها از بهترین افراد بودند.

مردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند و یکپارچه سکوت بودند. گوش می‌کردند و بعضاً گریه می‌کردند و ابراز تاسف. بعد هم ذکر مصیبتی شد. و از منبر پائین آمدم.


ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 5:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 4:51 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
دهم رمضان سالروز وفات همسر گرامی رسول خدا (ص) ،حضرت خدیجه كبری(س) را خدمتتان تسلیت عرض می نماییم
Date : 6/27/2015
Time : 10:39:48
وفات حضرت خدیجه ؛روز دهم سال دهم بعثت

در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت‏خدیجه بانوى فداکار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسو(صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج‏سالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) اورا با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت اوپیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشت‏حضرت خدیجه را «عام الحزن‏» سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بى‏همتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راست‏شد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن‏» نام نهاد و مصیب پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا که پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد.

به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده

عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمى‏رفت مگر آنکه خدیجه سلام الله علیها را یاد مى‏کرد، و بر او به خوبى و نیکى مدح و ثنا مى‏نمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناک شد، به طورى که موى جلوى سرش از غضب تکان مى‏خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامى که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامى که مردم مرا تکذیب مى‏کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»
 
وفات خدیجه (س)

خدیجه در سن 65 سالگى در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد . پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچه‏اى که جبرئیل‏از طرف خداوند عزوجل براى خدیجه آورده بود ، کفن کرد . رسول‏خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاک نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاى خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشک‏مى‏ریخت ، دعا مى‏کرد و برایش آمرزش مى‏طلبید . آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون‏» واقع است .رحلت‏خدیجه براى پیغمبر (ص) مصیبتى بزرگ بود ; زیرا خدیجه‏یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیارى به حضرت محمد(ص) احترام مى‏گذاشتند و از آزار وى خوددارى مى‏کردند .

یاد خدیجه رسول خدا (ص) با این که بعد از رحلت‏حضرت خدیجه (س) بازنانى چ ازدواج کرد ; ولى هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه‏مى‏گوید : هر وقت پیغمبرخدا یاخدیجه مى‏افتاد ، ملول وگرفته مى‏شد و براى او آمرزش مى‏طلبید . روزى من رشک ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جاى آن پیرزن ، زنى جوان وزیبا به تو داد .پیغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست‏بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است‏خدیجه زنى بود که چون همه از من رومى‏گردانیدند ، او به من روى مى‏کرد ; و چون همه از من مى‏گریختند، به من محبت و مهربانى مى‏کرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیب‏مى‏کردند ، به من ایمان مى‏آورد و مرا تصدیق مى‏کرد . در مشکلات‏زندگى مرا یارى مى‏داد و با مال خود کمک مى‏کرد و غم از دلم‏مى‏زدود .حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتى خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه کودکى خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله‏امى‏» ; مادرم کجاست ؟پیامبر (ص) سکوت کرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت‏سلام‏مى‏رساند و مى‏فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ‏طلایى که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جاى دارد .
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 4:49 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

وفات حضرت خدیجه (س)

وفات حضرت خدیجه (س)

ای بانوی بزرگ كرامت! ای خورشید احسان! در شمع گرم دستانت، نهال نوپای اسلام جان می گرفت و به درختی تناور تبدیل می شد. در آن زمان بت و شمشیر و شیطان، كه دختران، عروس گورها می شدند و دستان سرد خاك، گرمای زندگیشان را می سترد، لطیف رنگین احساس و یاری ات، رسول خدا (ص) را از تنهایی بیرون می آورد و انتظار نبوت او را می كشید. هجران تو چنان سخت بود كه سال وداع تو را "عام الحزن" نام نهادند. ارتحال روح فرسای نخستین بانوی مسلمان و بانوی فرشتگان آسمان، حضرت خدیجه كبری (س) را تسلیت می گوییم.

پدر او:

خو یلد بن عبد الغری بن قُصَی بن كلاب است.

مادر او:

فاطمه دختر زائده بن أصَم است.

تولد:

سال ۶۸ پیش از هجرت

فرزندان:

قاسم، عبدا...، زینب، ام كلثوم، فاطمه و رقیه می باشند.

لقب:

طاهره

وفات:

در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.

پیغمبر(ص) او را در حجون دفن كرد و خود او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) نامیده شده است و خدیجه به هنگام وفات ۶۵ سال داشت.

در هنگام ازدواج با پیغمبر(ص) عمر شریف آن حضرت ۲۵ سال و عمر خدیجه ۴۰ سال بود. ثروتش از همه قریش بیشتر بود و اهالی مكه با اموال او پیش از آنكه با پیغمبر (ص) ازدواج كند تجارت می كردند و خدیجه پس از ازدواج با پیغمبر هر چه داشت به وی بخشید و این ثروت هنگفت از پایه های تشكیل دهنده دعوت اسلامی به شمار می رود. سخن از اسلام خدیجه گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستین است. همه امت اتفاق نظر دارند كه خدیجه اولین بانویی است كه اسلام آورده است. در همان زمانی كه پیامبر گرامی از اذیت و آزار و دشواریها رنج می برد، آنجا كسی بود كه از بار اندوه و غمهای او می كاست و موجب می شد كه غمها و اندوه های خویش را به فراموشی سپارد. او تنها خدیجه همان زن با ایمان بود، همان زن گرانقدری كه یاور و شریك محمد (ص) بود.

تبسم خدیجه كوله بار اندوه و دردها را از محمد (ص) سبك می كرد و دوستی نمایان بر چهره اش موجب می شد كه پیغمبر دردها و رنجهای خود را از یاد ببرد. ایمان خدیجه پیغمبر را از یك آینده درخشان و با شكوه برای دعوت خبر می داد و استواری عقیده اش دلیلی بر آغاز پیروزی بود. اموال خدیجه در واقع كلید شكست این محاصره بود. او مواد مصرفی را چندین برابر قیمت واقعیش از برای غذای كسانی كه میان امت بودند می خرید تا اینكه سالهای محاصره اقتصادی با سلامت و رهایی امت سپری شد و حیله قریش با شكست و ناكامی مواجهه گردید. رسول گرامی (ص) به خاطر صداقت و امانتی كه از او نمایان شده بود به صادق و امین معروف بود و خداوند حاضر و ناصر چنین می خواست كه خدیجه دارای سیره ای باشد كه بدان از همه زنان منحصر بفرد باشد، به همین جهت در دوره جاهلیت به طاهره معروف بود و همین لقب برای شرف و افتخار او كافی است.

ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روی زمین چهار خط كشید و گفت آیا می دانید این چیست؟

گفتند: خدا و رسولش داناترند.

پس رسول خدا (ص) گفت: بهترین زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم زن فرعون.

مناقب خدیجه فراوان است و او از میان زنان كسی است كه به مرحله كمال رسیده است. او خردمند و با جلال و متدین و پاكدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پیغمبر (ص) او را ستایش می كرد و بر دیگر زنان مؤمن برتری می داد و او را بسیار بزرگ می داشت تا جائیكه عایشه می گفت: به زنی رشك نبردم آنچنان كه به خدیجه حسد ورزیدم زیرا كه پیامبر (ص) بسیار زیاد از او یاد می كرد. و بدینگونه او در تاریخ حیات رسول اكرم (ص) زنی عادی نبود. بسبب فداكاری شگفت انگیز این بانوی پارسا، پیامبر (ص) او را بسیار بزرگ می داشت. سه سال پیش از هجرت، در تلاطم وقایع وتند باد مصائبی كه از سوی قریش و سایرین بر پیامبر (ص) وارد می شد شعله ای فروزان رنگ باخته، به خاموشی می گرائید. رسول اكرم (ص) به سادگی نمی توانست این خبر دلخراش را بپذیرد. او بدین ترتیب انسانی را از كف می نهاد كه عالی ترین نمونه وفا و فداكاری و جامع ترین بیانگر راستی بود. آخرین سخن خدیجه، به هنگامی كه بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائی كه در راه پیامبر(ص) دیده بود كم ارج تر نبود. لحظه ای كه شبح مرگ بر چهره او سایه افكنده بود به پیامبر چنین می گوید: « ای رسول خدا ...... من در حق تو كوتاهی كردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اكنون، دل در طلب چیزی داشته باشم، خشنودی توست.» كلمات بر لبان پاكش می لغزد و آخرین نفسهایش را با خشوع و ایمان بر می آورد ...... خدا خدیجه را رحمت كند. آن نمونه بارز زن مسلمان كه برای عقیده و رسالتش پیكار كرد.

آفتاب*


ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 4:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

پیامبر در وفات خدیجه(س)

حضرت خدیجه

در ماه مبارك رمضان سال دهم بعثت‏خدیجه بانوى فداكار و همسر بى نهایت مهربان حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج‏سالگى از دنیا رفت، و پیامبر (صلى الله علیه و آله) او را با دست مبارك خویش در حجون مكه (قبرستان ابوطالب) به خاك سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلى الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت كه پیامبر (صلى الله علیه و آله) سال در گذشت‏حضرت خدیجه را «عام الحزن‏» سال اندوه نام نهاده، بلى خدیجه همسر بى‏همتاى پیامبر (صلى الله علیه و آله) بانوئى كه از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلى الله علیه و آله) راست‏شد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن‏» نام نهاد و مصیبت پیامبر (صلى الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا كه پیامبر (صلى الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهراى مرضیه را از دست داده و یارى همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد.

به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده است.(1)

عایشه گفت پیامبر (صلى الله علیه و آله) از خانه بیرون نمى‏رفت مگر آنكه خدیجه سلام الله علیها را یاد مى‏كرد، و بر او به خوبى و نیكى مدح و ثنا مى‏نمود، روزى از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلى الله علیه و آله) غضبناك شد، به طورى كه موى جلوى سرش از غضب تكان مى‏خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامى كه مردم كافر بودند، و تصدیق كرد مرا، هنگامى كه مردم مرا تكذیب مى‏كردند و در اموال خود با من مواسات كرد، وقتى مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانى خدا روزى من كرد كه از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنى خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»(2)

عایشه: او پیره زنى بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (ص) غضبناك شد، به طورى كه موى جلوى سرش از غضب تكان مى‏خورد

آری! پیامبر سالها بعد از مرگ او به خوبی از تنها یار وفادار خود یاد می کرد. بارها بیاد او گریه می کرد. به نقل از عایشه که هر وقت پیامبر گوسفندی را ذبح می کرد، می فرمود: گوشت های آن را برای دوستان خدیجه بفرستید و عایشه بر او رشک می برد و می گفت که پیامبر زیاد از او یاد می کرد. در روایت مشهور دیگری است که چون برای پیغمبر هدیه ای می آوردند گااهی می فرمود: برای فلان بانوئی ببرید که از دوستان خدیجه بوده است.

رسول خدا درباره خدیجه می فرماید: خداوند بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردم کفر داشتند، تصدیق نبوت من کرد، زمانی که دیگران مرا تکذیب کردند و اموال خود را در اختیار من گذاشت در وقتی که دیگران محروم کردند و خداوند متعال از او فرزندانی به من عطا کرد و در روز فتح مکه، پیغمر مسیر حرکت را به گونه ای تنظیم کرد که از کنار مزار خدیجه سلام الله علیها عبور نمود.

_________

1و2.ُسد الغابه، مسار الشیعه، مفید - نقل از رمضان در تاریخ.

3. دایرة المعارف طهور

تهیه: گروه دین و اندیشه_شکوری


ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 4:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0


10 رمضان - وفات حضرت خديجه كبري(س)


 

سال دهم بعثت: وفات حضرت خديجه كبري(س).

اُمّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري(س) دختر خويلد بن اسدبن عبدالعزي نخستين همسر رسول خدا(ص)، از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود و در آن شهر قبيله گرا و طايفه مدار رشد و كمال يافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند و در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت.(1)

وي پيش از ازدواج با رسول خدا(ص)، در آغاز با هند بن بناس تميمي، معروف به "ابوهاله" و پس از وي با عتيق بن عابد مخزومي ازدواج كرد و از هر دوي آن ها داراي فرزند شد. پس از مرگ همسر دوم، خديجه كبري(س) با درايت و خردمندي خويش صاحب دارايي فراوان شد و كاروان هاي متعددي براي بازرگاني به راه انداخت.

حضرت محمد(ص) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب(ع) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد.

خديجه كبري(س) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد(ص) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است.

خديجه كبري(س) به پيامبر(ص) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3)

وي تا زنده بود، در تمام صحنه ها يار و ياور رسول خدا(ص) و موجب تسلي قلب شريف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعيد در شعب ابي طالب، هيچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وي پشتيباني و نگه باني مي كرد.

سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي(ص) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.

پيامبراكرم(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" ]سال اندوه[ ناميدند.

پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، پيامبر(ص) وي را در حجون مكه به خاك سپرد.(4)

خديجه(س) در خانه پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گرديد.(5)

پيامبراكرم(ص) در شأن همسرش خديجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(6)

 

1- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66

2- تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79

3- رمضان در تاريخ، ص 72

4- رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79

5- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 108؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 211

6- تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص 78

 

www.imamatjome.com

ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 4:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0


10 رمضان - وفات حضرت خديجه كبري(س)


 

سال دهم بعثت: وفات حضرت خديجه كبري(س).

اُمّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري(س) دختر خويلد بن اسدبن عبدالعزي نخستين همسر رسول خدا(ص)، از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود و در آن شهر قبيله گرا و طايفه مدار رشد و كمال يافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند و در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت.(1)

وي پيش از ازدواج با رسول خدا(ص)، در آغاز با هند بن بناس تميمي، معروف به "ابوهاله" و پس از وي با عتيق بن عابد مخزومي ازدواج كرد و از هر دوي آن ها داراي فرزند شد. پس از مرگ همسر دوم، خديجه كبري(س) با درايت و خردمندي خويش صاحب دارايي فراوان شد و كاروان هاي متعددي براي بازرگاني به راه انداخت.

حضرت محمد(ص) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب(ع) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد.

خديجه كبري(س) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد(ص) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است.

خديجه كبري(س) به پيامبر(ص) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3)

وي تا زنده بود، در تمام صحنه ها يار و ياور رسول خدا(ص) و موجب تسلي قلب شريف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعيد در شعب ابي طالب، هيچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وي پشتيباني و نگه باني مي كرد.

سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي(ص) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.

پيامبراكرم(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" ]سال اندوه[ ناميدند.

پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، پيامبر(ص) وي را در حجون مكه به خاك سپرد.(4)

خديجه(س) در خانه پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گرديد.(5)

پيامبراكرم(ص) در شأن همسرش خديجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(6)

 

1- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66

2- تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79

3- رمضان در تاريخ، ص 72

4- رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79

5- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 108؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 211

6- تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص 78

 

www.imamatjome.com

ادامه مطلب



[ یک شنبه 23 خرداد 1395  ] [ 4:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 53 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4063469 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب