کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

فرارسيدن ايام سالگرد وفات حضرت محمد مصطفی(ص) و شهادت مظلومانه

سبط اکبر پيامبر،دومین اخترتابناک اسمان امامت وولایت حضرت  امام حسن

مجتبی(ع) و شهادت غريبانه هشتمين پيشوای معصوم، حضرت امام علی بن

موسی الرضا(ع)، بر تمامی مسلمان تسليت  وتعزیت باد.

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:46 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

 

اس ام اس شهادت امام حسن,

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

نه تنها ماتم جان سوز پرچمدار توحید است

که هستى شد سیه پوش امام ممتحن امشب

گهى گریم ز داغ جانگداز حضرت خاتم

گهى نالم چو نى در سوگ فرزندش حسن امشب . . .

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

مدینه شد ز داغ مصطفى بیت الحزن امشب

فضاى عالم هستى بود غرق محن امشب

مکن اى آسمان روشن چراغ ماه را کز کین

چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب . . .

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم

لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم

یا ایّها الرّسول بدون دعای تو

از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم . . .

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

ختم رُسُل به سوی جنان می‌کند سفر

جان جهانیان ز جهان می‌کند سفر

ریزید خون ز دیده که در آخر صفر

کز پیکر وجود، روان می‌کند سفر

رحلت نبی رحمت تسلیت باد . . .

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

آه و واویلا، که چشمان پیمبر بسته شد

باب وحی و خانۀ زهرای اطهر بسته شد

دست فتنه، باز شد بازوی حیدر بسته شد

هم عزای مصطفی، هم غربت شیرخداست

رحلت رسول اکرم بر شما تسلیت باد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

دریای اشک، ملک خداوند سرمد است

بــاور کنیــد روز عــزای محمّد است

وفات حضرت محمد (ص) تسلیت باد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

دریغا که روح دعا، رفت در خاک

گرفتند از ما روان دعا را

به سوگ محمّد، بگریید، یاران

که زهرا ببیند، سرشک شما را

رحلت پیامبر (ص) تسلیت

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

جان جهان ز پیکر هستی جدا شده

خاموش، شمع محفل نورالهدی شده

ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب

واویلتا عزای رسول خدا شده

وفات حضرت محمد (ص) بر ما تسلیت

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

باور کنید قامت حیدر خمیده است

رنگ از عذار حضرت زهرا پریده است

باور کنید بغض حسن مانده در گلو

خونِ ‌دل حسین به صورت چکیده است

رحلت حضرت محمد (ص) تسلیت باد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است

دیدم شروع محشر کبرای دیگر است

گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه

تاریک تر ز عرصة تاریک محشر است

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

مهرت به کائنات برابر نمی شود

داغی ز ماتم تو فزونتر نمی شود

از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود

سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

ای امت رسول، قیامت بپا کنید

لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید

در ماتم پیمبر و تنهایی علی

باید برای حضرت زهرا دعا کنید

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

فاطمه، آن عصمت ذات خدای ذوالمنن

با امیرالمؤمنین، رخت عزا دارد به تن

رحلت نبی رحمت تسلیت باد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

آه و واویلتا محشر کبری شده

روز تنهایی حیدر و زهرا شده

حضرت فاطمه دارد این زمزمه

السلام علیک، یا رسول الله

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

در عزای تو ای چراغ راه

امت اسلام دارد اشک و آه

در غمت از دل ناله‌ها خیزد

دیدۀ هستی اشک غم ریزد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

رحلت رحمۀ للعالمین آمده

ناله از قلب جبریل امین آمده

از ملایک همه آید این زمزمه

السلام علیک، یا رسول الله

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

بیارید گل بر در بیت زهرا

که هم‌درد باشید، خیرالنسا را

الهی الهی که اهل مدینه

نبینند، تنهایی مرتضا را

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

چشم اهل دل ازگریه خونباراست

حضرت مهدی امشب عزاداراست

خاک غم امروز برفرق عالم شد

سینه شیعه دریای ماتم شد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

اهل عالم عزای خاتم الانبیاست

همه جا کربلای خاتم الانبیاست

زین بلای عظیم گشته امت یتیم

السلام علیک، یا رسول الله

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

 روز عزای مسلمین است

در ناله جبریل امین است

مدینه شده غرق سوگ و ماتم

بهر مجتبی و نبی اکرم

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

چلچراغ رحمت واژگون شد ای وای

دل آل علی غرق خون شد ای وای

بال و پر روح الامین شکسته

رکن امیرالمؤمنین شکسته

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

با وفات احمد زنده شد جهالت

ز آتش ستم سوخت گلشن عدالت

نخله دین را به تبر شکستند

ثمر بریدند و شجر شکستند

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

آید از مدینه پیک غم با فغان

که رسول اکرم رفته از این جهان

خاطر بَضعه ُالنبی شکسته

گرد یتیمی به رخش نشسته

رحلت نبی رحمت تسلیت باد

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین

اشک عزا به دیده زهرای اطهر است

گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر

دیدم که روز، روز عزای پیمبر است

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

چراغ مدینه امشب شده خاموش

صدیقة کبرا گردیده سیه پوش

زهرای مظلومه از دیده گریان است

بهر پدر امشب چون شمع سوزان است

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

مدینه، چه کردی رسول خدا را

گرفتی ز ما خاتم‌الانبیا را

 این چرخ گردون

که خاک یتیمی، به سر ریخت ما را

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

سوگ رسول یا که غم بی‌نهایت است

یا نقشۀ شکستن رکن هدایت است

تیغ سقیفه گشته حمایل به دست خصم

او را هوای حمله به بیت ولایت است

 

متن پیام تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن 95

 

ای آسمان بگرد و دل از غصه چاک کن

خود را نهان چو جسم پیمبر به خاک کن

دستی برون ز خاک کن ای ختم انبیا

اشک غم حسین و حسن را تو پاک کن

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
کد خبر: ۸۱۳۳۳
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۱
 
 
 
 
 
مرو که بی تو عوض می‌شود مدینۀ تو

 اشعارآیینی به مناسبت ایام سوگواری ۲۸صفر 

به مناسبت رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) منتخبی از اشعار آیینی را می‌خوانید.
عقیق:نقل کرده اند وقتی علی علیه السلام بر طبق وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پس از رحلت آن حضرت مشغول غسل و کفن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شدند، در حالی که اشک از دیدگانشان جاری بود با این جمله ها درد فراق پیامبر را تسکین می بخشید: «پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بریده شد که جز در مرگ تو چنان گسستنی دیده نشده است. با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیام های آسمانی از هم گسست. مصیبت رحلت تو دیگر مصیبت دیدگان را به شکیبایی وا داشت و همگان را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد. اگر تو خود ما را به شکیبایی امر نمی کردی، آن قدر اشک می ریختیم که اشک دیدگان با گریستن بر تو پایان پذیرد، با این همه، دردِ جان کاهِ فراق تو همیشه با ما خواهد بود و این اندوه هرگز از ما جدا نخواهد شد و صدالبته که این در مقابل عظمت مصیبت فقدان تو امر ناچیزی است. اما چه می شود کرد؟ نه امکان بازگرداندن دوباره زندگی میسر است و نه می توان مانع وقوع مرگ شد.

اشعار رحلت پیامبر اعظم (ص) 

مهدی مقیمی

مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار
مرو و دختر خود را به دست غم مسپار

مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست
مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار

مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست
علی غریبه شود با مهاجر و انصار

مرو که بی تو عوض می‌شود مدینۀ تو
مرو که رحم ندارند این در و دیوار

بیا و حداقل قبل رفتنت بنما
سفارش من و جسم مرا به این مسمار

کنار بستر تو یاد مادر افتادم
یتیم گشتن من باز می‌شود تکرار

به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن
تمام غصۀ دنیاست بر سرم آوار

مهدی رحیمی

در حسینیه جبین روضه است
خط به خط گریه، چین به چین روضه است

آسمان گریه کرده بالاخره
هرشبی را که در زمین روضه است

به کجا می روی؟در عالم اگر؛
خبری هست در همین روضه است

سند ادعای من محشر
که بفهمی تمام دین روضه است

هدیه ی ما به ساکنان بهشت
باز در روز واپسین روضه است

در میان اهالی گریه
اولین روضه آخرین روضه است

اینکه بعد از غدیر، پیغمبر
از علی گفت و گفت، این روضه است

زهر کم کم بر او اثر می کرد
زردی چهره هم یقین روضه است

لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر
تا قلم خواست بدترین روضه است

باگریزش شکستن دندان
وسط کوچه اولین روضه است

با دلیل شهادت زهرا
لفظ پیغمبر امین روضه است

شتر سرخ در جمل فتنه است
اسب اما بدون زین روضه است

***

روضه از این به بعد رفت به دشت
روضه دنبال خواهرش می گشت

روضه شد عاطفی دمی که حسین
یک قدم رفت یک قدم برگشت

با غدیر و کریم و بزم شراب
روضه می زد گریز هی بر تشت

کاش بودم پس از دوماه عزا
پشت باب الجواد، ساعت هشت

حسن لطفی

بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن

ای چند شب بیدار مانده آب رفتی
ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن

بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن

رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن

باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن

باید بگویم روضه های بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن

ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن

ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن

در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن

در کوچه می اُفتی و می گوید به قنفذ
اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن

دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد
از چادر او پایِ خود بردار بس کُن

بگذار یک جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن

وقت هزار و نُهصد و پنجاه زخم است
ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کُن

این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است
با شمر می گوید نزن نشمار... بس کُن

سیدهاشم وفایی

ز هجران تو اشک من روان شد
زبان درد من آه و فغان شد

تو رفتی و پس از تو ای پدرجان
علی تنهاترین مرد جهان شد

الا ای قبله‌گاه آرزویم

نشسته بغض داغت در گلویم

اگرچه چشم خود را بسته‌ای باز
تبسّم می‌کنی بابا به رویم

پری بشکسته چون پروانه دارم

چو شمعم گریه‌ی مستانه دارم

برای گریه از هجران رویت
میان بیت‌الاحزان خانه دارم

شهادت امام حسن مجتبی(ع)

حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود امام حسن علیه السلام مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیّات پلید آنان بود. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد تعیین جانشین برای خود بود. وی از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن علیه السلام بود وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید حسن بن علی علیه السلام روبه رو خواهد شد. بر این اساس تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام علیه السلام را به شهادت برساند. پس از بررسی های زیاد جعده همسر امام حسن علیه السلام را مناسب ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید. آن گاه به صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده، به او قول داد که اگر امام حسن علیه السلام را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد. بدین وسیله جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، امام حسن علیه السلام به شهادت رسید.

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع)

محمدحسین مهدی‌پناه

دلا دربون دربار حسن باش
خدا یارت می‌شه یار حسن باش

دو ماهه که عزادار حسینی
یه امشب رو عزادار حسن باش

***

با تو زیبام و بی تو غرق زشتی
بگو امشب مدینه‌م رو نوشتی

الهی پیر بشیم با روضه‌ی تو
ای آقای جوونای بهشتی!

***

شما لب تر کنی ما سر میاریم
برا یاری تو لشکر میاریم

الهی یاحسن روزی بیاد که
ما از غربت بقیع و در بیاریم

***

دل عاشق که بی‌دلبر نمی‌شه
گداییم و از این بهتر نمی‌شه

چِشی که بر تو گریه کرده باشه
دیگه کور وارد محشر نمی‌شه

حسین صیامی

من از شماست هر چه منم را گرفته‌ام
حالا به روی دست، تنم را گرفته‌ام

خاکم ز کربلاست ولی خانه‌ام بقیع
امشب بهانه‌ی وطنم را گرفته‌ام

58 شب همه‌جا گفته‌ام حسین
تا اذن این دو شب حسنم را گرفته‌ام

هرجا شده است صحبت کوچه شبیه تو
بی‌اختیار من دهنم را گرفته‌ام

از باغ شیعیانِ غریبِ مدینه‌ات
بُردِ یمانی و کفنم را گرفته‌ام

بین من و لباس عزایت چه فرقی است
من رنگ و بوی پیرهنم را گرفته‌ام

دست مرا بگیر به محشر بگو که من
همواره دست سینه‌زنم را گرفته‌ام

میلاد حسنی

به نام آنکه تو را داده است نام حسن
درود احسنُ الارباب من سلام حسن

سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو
که نور داده به خورشید مستدام حسن

سلام بر درجات زبرجدت که از او
عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن

عجیب نیست اگر خال هاشمی‌ات را
شبانه‌روز کند کعبه استلام حسن

فدای قامت بنده‌نواز تو که نماز
به احترام قدت می‌کند قیام حسن

قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست
رکوع بی تو رکوعی‌ست نا تمام حسن

به خشت‌خشت ستون‌های عرش رب کریم
نوشته با قلم حُسن، یا امام حسن

شکست شیشه‌ی خون دل شما روزی
به دست سوده‌ی الماس‌های شام حسن

صلات ظهر چه تشییع بی‌نظیری شد
به لطف بدرقه‌ی تیرها ز بام حسن

محمدجواد پرچمی

جانم فدای آن بنایی... که نداری
قربان آن گل‌دسته‌هایی... که نداری

هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
دلتنگی گنبدطلایی... که نداری

باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم
با یاد باب‌المجتبایی... که نداری

قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم
نذر تو و صحن و سرایی... که نداری

من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به
شش‌گوشه‌ی کرببلایی... که نداری

ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه
در مجلس دارالبکایی... که نداری

دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا
حق می‌دهم درد آشنایی... که نداری

سیدپوریا هاشمی

دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟
ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد

سنی نداشت یک‌شبه مویش سفید شد
رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد

از کوچه‌‌های تنگ دگر رد نمی‌شود
این کوچه‌ها چقدر حسن را عذاب کرد!

دستی که خورد بر روی مادر به کوچه‌ها
آن دست گنبد حسنش را خراب کرد

چون روزه بود تشنگی‌اش اوج می‌گرفت
وقت اذان رسید تقاضای آب کرد

فهمید آب نیست ولی باز سرکشید
این زهر لعنتی جگرش را کباب کرد

سوزاند زهر از نوک پا تا سرش ولی
چون راحتش نمود ز دنیا ثواب کرد

از دوست زخم خورد و ز بیگانه‌ها جدا
دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد...

منبع:تسنیم


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

.پیامک وفات حضرت محمد (ص)
.
باور کنید قامت حیدر خمیده است
رنگ از عذار حضرت زهرا پریده است
باور کنید بغض حسن مانده در گلو
خونِ ‌دل حسین به صورت چکیده است . . .

_________________________________

جان جهان ز پیکر هستی جدا شده
خاموش، شمع محفل نورالهدی شده
ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب
واویلتا عزای رسول خدا شده

____________________________

 

 

 

آه و واویلا، که چشمان پیمبر بسته شد
باب وحی و خانۀ زهرای اطهر بسته شد
دست فتنه، باز شد بازوی حیدر بسته شد
هم عزای مصطفی، هم غربت شیرخداست . . .
.

________________________________________________

 

 

 

مدینه شد ز داغ مصطفى بیت الحزن امشب
فضاى عالم هستى بود غرق محن امشب
مکن اى آسمان روشن چراغ ماه را کز کین
چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب . . .

________________________________________

 

 

***

داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم

لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم

یا ایّها الرّسول بدون دعای تو

از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم

 

_________________________________________________

 

 

 

شده دریای دیده در عزایش موج زن امشب
چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه زنو ماه محرّم شده امشب

رحلت حضرت محمد (ص) تسلیت باد

******

____________________________________________________________

 

ای امت رسول، قیامت بپا کنید
لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید
در ماتم پیمبر و تنهایی علی
باید برای حضرت زهرا دعا کنید

 

 

______________________________________

از مدینه می رسد آه و فغان
صاحب قرآن رود از این جهان
خاتم پیغمبران (ص) در بستر است
بهر او خونین دو چشم حیدر (ع) است

رحلت حضرت محمد (ص) تسلیت باد

_________________________________________________________

 

در عزای تو ای چراغ راه
امت اسلام دارد اشک و آه
در غمت از دل ناله‌ها خیزد
دیدۀ هستی اشک غم ریزد

 

__________________________________________

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدینه شد ز داغ مصطفی بیت الحزن امشب

فضای عالم هستی بود غرق محن امشب

مکن ای آسمان روشن چراغ ماه را کز کین

چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب

 

 

________________________________________

 

 

ای آسمان بگرد و دل از غصه چاک کن
خود را نهان چو جسم پیمبر به خاک کن
دستی برون ز خاک کن ای ختم انبیا
اشک غم حسین و حسن را تو پاک کن

 

__________________________________________

 

 

 

روز عزای رحمه للعالمین است
آغاز غربت امیرالمومنین است
در مرگ پیغمبر بودن خون قلب الش
بانگ اذان دیگر نیاید از بلالش

 

____________________________________

 

 

اهل عالم عزای خاتم الانبیاست
همه جا کربلای خاتم الانبیاست
زین بلای عظیم گشته امت یتیم
السلام علیک، یا رسول الله

 

___________________________________-

 

  نه تنها ماتم جان سوز پرچمدار توحید است
که هستى شد سیه پوش امام ممتحن امشب
گهى گریم ز داغ جانگداز حضرت خاتم
گهى نالم چو نى در سوگ فرزندش حسن امشب …

________________________________________-

 

 

 

چلچراغ رحمت واژگون شد ای وای
دل آل علی غرق خون شد ای وای
بال و پر روح الامین شکسته
رکن امیرالمؤمنین شکسته

 

_______________________________--

 

 

چراغ مدینه امشب شده خاموش
صدیقه کبرا گردیده سیه پوش
زهرای مظلومه از دیده گریان است
بهر پدر امشب چون شمع سوزان است

__________________________________________

 

 


آه و واویلا، که چشمان پیمبر بسته شد
باب وحی و خانۀ زهرای اطهر بسته شد
دست فتنه، باز شد بازوی حیدر بسته شد
هم عزای مصطفی، هم غربت شیرخداست

رحلت رسول اکرم بر شما تسلیت باد

 

 

 

 

 

 

 

 

متن تسلیت رحلت پیامبر و امام حسن

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:07 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

معجزات زمان ولادت پیامبر اکرم

پیامبر اکرم

امام صادق علیه السلام معجزاتی را که هنگام ولادت پیامبر اکرم آشکار شد، چنین بر می‌شمارد:

1- ابلیس از ورود به آسمان‎های هفتگانه محروم شد.

2- شیاطین دور شدند.

3- تمامی بت‎ها در بتکده با صورت بر زمین افتادند.

4- ایوان کسری شکست و چهارده کنگره‌ی آن سقوط کرد.

5- آب دریاچه ساوه خشک شد.

6- سرزمین خشک سماوه، آب پیدا کرد.

7- آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش شد.

8- نوری از سرزمین حجاز بر آمد تا به مشرق رسید.

9- کاهنان عرب علوم خود را فراموش کردند.

10- سحر ساحران باطل شد.

استحیائیل - یکی از فرشتگان بزرگ خدا - در شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر کوه ابوقبیس ایستاد و با صدایی بلند گفت: «ای مردم مکه! به خدا و فرستاده او و نوری که با او فرو فرستاده‌ایم ایمان بیاورید.»

 

منبع:

بحارالانوار، ج 15، ص257 .


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 
صدای بال و پر جبرییل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می اید
لب کویر  از این پس ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می اید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه!نزد تو فردی اصیل می اید
نگاه امنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می اید
میلاد پیامبر رحمت محمد مصطفی (ص) بر تمام مسلمانان جهان مبارک باد.

 اللهم عجل لولیک الفرج


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

ستايش ويژه خدايى است كه در برابر شكوه او دلها و انديشه ها حيران ، و در مقابل درخشندگى تابش انوار او ديدگان مات و مبهوت مى شود. خدايى كه به رازهاى نهان آگاه و بر مكنونات درون داناست . در تنظيم حكومتش از رايزن و ياور بى نياز است ؛ دگرگون كننده دلها، آمرزنده گناهان ، پوشاننده عيبها و گشاينده غمهاست .

درود بر محمّد صلّى اللّه عليه و آله سرور فرستادگان ، گردآورنده  پراكندگيهاى دين ، قطع كننده ريشه كافران ،و درود بر خاندان پاكش.

رحلت رسول خدا «ص» و فرزندان گراميش امام حسن مجتبي و امام علي بن موسی الرضا عليهما السلام را به آخرين حجت خدا امام مهدي عج و آنان كه آخرين پيام را باجان دل شنيدند و به فرمان رسول خدا در غدير لبيك گفتند تسليت عرض مي نمائيم.

 

 از غدير تا عروج به ملكوت اعلي

مراسم «حجّة الوداع» به پايان رسيد، مسلمانان، اعمال حج را از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) آموختند در برگشت از مكه به عزم مدينه  اين آيه نازل شد  : «يَا أيُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ; اى رسول! آنچه كه از سوى خدا به تو فرستاده شده، به مردم ابلاغ كن. و اگر ابلاغ نكنى رسالت خدا را تكميل نكرده اى، خداوند تو را از آسيب مردم حفظ مى كند!» پيامبر(صلى الله عليه وآله) در غدير خم خطبه ايراد و فرمودند : … .

هان اى مردم! نزديك است من دعوت حق را لبيك بگويم و از ميان شما بروم. من مسؤولم و شما نيز مسؤول هستيد!»سپس فرمود: «مردم! من دو چيز نفيس و گرانمايه در ميان شما مى گذارم، ببينم بعد از من چگونه با اين دو يادگار من رفتار مى نماييد؟!»

كسي با صداى بلند گفت: «منظور از اين دو چيز نفيس چيست؟!» پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:

«يكى كتاب خداست كه يك طرف آن در دست قدرت خداوند، و طرف ديگر آن در دست شما است، و ديگرى عترت و اهل بيت من است; خداوند به من خبر داده كه اين دو هرگز از هم جدا نخواهند شد!»

«هان اى مردم! بر قرآن و عترت من پيشى نگيريد، و در عمل به فرمان هر دو، كوتاهى نكنيد كه هلاك مى شويد!»

در اين لحظه، دست على(عليه السلام) را گرفت  و او را به همه مردم معرفى نمود.

سپس فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ …. وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيثُ دارَ; هر كس من سرپرست و مولاى او هستم على مولاى او است. خداوندا! كسانى كه على را دوست دارند، دوست بدار; و كسانى كه او را دشمن بدارند دشمن دار. خدايا! آنها كه على را يارى كنند يارى كن، و آنها كه دست از يارى او بردارند آنها را از يارى خود محروم ساز، و حق را بر محور وجود او بگردان)

به هر حال، پيامبر(صلى الله عليه وآله) پس از نصب اميرمؤمنان على(عليه السلام) به عنوان جانشين خود فرمود:

 «اى مردم! اكنون فرشته وحى بر من نازل گرديد و اين آيه را آورد: «اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ ديناً; امروز دين شما را كامل نمودم، و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را براى شما يگانه آيين انتخاب كرده و پسنديدم.»

در اين موقع صداى تكبير پيامبر(صلى الله عليه وآله) بلند شد. و فرمود: «خدا را سپاس مى گذارم كه آيين خود را كامل كرد و نعمت خود را به كمال رسانيد، و از وصايت و ولايت و جانشينى على پس از من خشنود گشت.»

آري پيامبر ‹ص› پيام حق را كه اعلام ولايت و وصايت امير المومنين علي ع بود ابلاغ و همگان علي را بر وصايت و ولايت تبريك گفتند .

پيامبر ص  به آخرين روزهاي زندگي نزديك ميشد، براي چندمين بار فرمود : : اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي فانّهما حتي يردا علي الحوض .ودر آخرين لحظات خواست كه وصيتش را كه در غدير ابلاغ كرد بنويسد ولي كج انديشان مانع شدند .  تا سر انجام در 28 ماه صفر فرمان حق را لبيك گفته و به ابديت پيوست و امت را داغدار نمود ، و مدينه غرق در ماتم شد .

  گرچه  حديث ثقلين و غدير متوارتر بين جميع مسلمين است و در كتب اهل سنت و شيعه باالفاظ مختلفه و موارد مكرر از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بطور متواتر آمده . حديث شريف ثقلين  حجت قاطع است بر جميع بشر بويژه مسلمانان . بايد ديد ، چه  گذشته است بر كتاب خدا و عترت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلّم . بايد براي آن خون گريست. زيراخودخواهان و دنيا طلبان قران كريم را وسيله اي كردند براي حكومتهاي ضد قراني .نداي اني تارك فيكم الثقلين در گوششان بود با بهانه هاي مختلف و توطئه هاي از پيش تهيه شده قرآن و عترت را عقب  زدند . در حقيقت قران و مفسرش را كه براي بشريت تا ورود به حوض بزرگترين دستور زندگاني مادي و معنوي بود و هست از صفحه خارج كردند .

  واینگونه مزد رسالت پیامبر رحمه للعالمین را دادند........

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:04 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

مولاى متّقيان، على(ع) درباره رسول خدا(ص) مى‏فرمايد :

«و أشهدُ أنَّ محمّداً عبدُه و رسوله، أرْسَلَهُ و أعلامُ الهدى دارِسَةٌ، و مناهِجُ الدينِ طامسةٌ، فصدعَ بالحقِّ، و نصحَ للخلقِ، و هَدَى إلى الرشدِ، و أمرَ بالقصدِ»

شهادت مى‏دهم كه محمّد بنده و فرستاده خداوند است و او را زمانى فرستاد كه نشانه‏هاى هدايت به كهنگى گراييده بود و جادّه‏هاى دين محو شده بود، او حقّ را آشكار ساخت و مردم را نصيحت كرد و آنها را به سوى كمال هدايت كرد، و فرمان ميانه‏روى و اعتدال را صادر كرد.


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

 

یا صاحب الزمان

بر روی زمین وآسمان ها و کرات

در بین مناجات و تمام کلمات

زیبا تر از این دعا ندیدست کسی

بر خاتم انبیا محمد(ص) صلوات

    میلاد پیامبر رحمت(ص) و امام صادق (ع)مبارک و گرامی باد


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 4:02 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

عکس نوشته رحلت جانگدازپیامبراعظم(ص)

عکس و کارت پستال تسلیت سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) صفر 1394

بیست و هشتم ماه صفر

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سالروز رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) و شهادت سبط اکبرش  ،دومین اخترتابناک آسمان امامت وولایت حضرت امام حسن مجتبی (ع)تسلیت وتعزیت باد.

 

عکس و کارت پستال تسلیت سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) صفر 1394


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 3:51 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا كودكش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (2) (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اكرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر كوچك هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون (5) كه به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار. (4)براي موسي بن عمران است ، جز آن كه تو خاتم پيغمبران هستي .

 

و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا كه سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي كشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او (6) فرزندش به عنوان عقيقه (7) نقره صدقه داد.

 

 

 

حسين (ع ) و پيامبر (ص )

 

از ولادت حسين بن علي (ع ) كه در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) كه شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفي كه پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز مي داشت ، به بزرگواري و مقام شامخ پيشواي سوم آگاه شدند. سلمان فارسي مي گويد: ديدم كه رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوي خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگواراني ، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستي ، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاي خدايي كه نه نفرند و خاتم ايشان ، (8) قائم ايشان (امام زمان "عج ") مي باشد.

 

انس بن مالك روايت مي كند: وقتي از پيامبر پرسيدند كدام يك از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي داري ، فرمود:

 

بارها رسول گرامي حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد و (9) حسن و حسين را، (10) آنان را مي بوييد و مي بوسيد. ابوهريره كه از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است ، در عين حال اعتراف مي كند كه : "رسول اكرم را ديدم كه حسن و حسين را بر شانه هاي خويش نشانده بود و به سوي ما مي آمد، وقتي به ما رسيد فرمود هر كس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست (11) داشته ، و هر كه با آنان دشمني ورزد با من دشمني نموده است .

 

عالي ترين ، صميمي ترين و گوياترين رابطه معنوي و ملكوتي بين پيامبر و حسين را مي توان در اين جمله رسول گرامي اسلام (ص ) خواند كه فرمود: "حسين از من و من از (12) حسينم

 

حسين (ع ) با پدر

 

شش سال از عمرش با پيامبر بزرگوار سپري شد، و آن گاه كه رسول خدا (ص ) چشم ازجهان فروبست و به لقاي پروردگار شتافت ، مدت سي سال با پدر زيست . پدري كه جز به انصاف حكم نكرد، و جز به طهارت و بندگي نگذرانيد، جز خدا نديد و جز خدا نخواست و جز خدا نيافت . پدري كه در زمان حكومتش لحظه اي او را آرام نگذاشتند،همچنان كه به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند. در تمام اين مدت ، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت مي كرد، و در چند سالي كه حضرت علي (ع ) متصدي خلافت ظاهري شد، حضرت حسين (ع ) در راه پيشبرد اهداف اسلامي ، مانند يك سرباز فداكار همچون برادر بزرگوارش مي كوشيد، و در جنگهاي "جمل "، "صفين " و "نهروان " شركت و به اين ترتيب ، از پدرش اميرالمؤمنين (ع ) و دين خدا حمايت كرد و (13) داشت . حتي گاهي در حضور جمعيت به غاصبين خلافت اعتراض مي كرد.

 

در زمان حكومت عمر، امام حسين (ع ) وارد مسجد شد، خليفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده كرد كه سخن مي گفت . بلادرنگ از منبر بالا رفت و فرياد زد: "از منبر (14) پدرم فرود آي ....

 

 

امام حسين (ع ) با برادر

 

پس از شهادت حضرت علي (ع )، به فرموده رسول خدا (ص ) و وصيت اميرالمؤمنين (ع )مامت و رهبري شيعيان به حسن بن علي (ع )، فرزند بزرگ اميرالمؤمنين (ع )، منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد كه به فرامين پيشوايشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسين (ع ) كه دست پرورد وحي محمدي و ولايت علوي بود، همراه و همكار و همفكر برادرش بود. چنان كه وقتي بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ ، امام حسن (ع ) مجبور شد كه با معاويه صلح كند و آن همه ناراحتيها را تحمل نمايد، امام حسين (ع ) شريك رنجهاي برادر بود و چون مي دانست كه اين صلح به صلاح اسلام و مسلمين

 

ين (ع ) پذيرا شد و به جايش بازگشت ، آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاويه (15) برآمد، و با بياني رسا و كوبنده خاموشش ساخت .

 

 

 

امام حسين (ع ) در زمان معاويه

 

چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنيا رحلت فرمود، به گفته رسول خدا (ص ) و اميرالمؤمنين (ع ) و وصيت حسن بن علي (ع ) امامت و رهبري شيعيان به امام حسين (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبري جامعه گرديد. امام حسين (ع ) مي ديد كه معاويه با اتكا به قدرت اسلام ، بر اريكه حكومت اسلام به ناحق تكيه زده ، سخت مشغول تخريب اساس جامعه اسلامي و قوانين خداوند است ، و از اين حكومت پوشالي مخرب به سختي رنج مي برد، ولي نمي توانست دستي فراز آورد و قدرتي فراهم كند تا او را از جايگاه حكومت اسلامي پايين بكشد، چنانچه برادرش امام حسن (ع ) نيز وضعي مشابه او داشت .

 

امام حسين (ع ) مي دانست اگر تصميمش را آشكار سازد و به سازندگي قدرت بپردازد، پيش از هر جنبش و حركت مفيدي به قتلش مي رساند، ناچار دندان بر جگر نهاد و صبر را پيشه ساخت كه اگر برمي خاست ، پيش از اقدام به دسيسه كشته مي شد، و از اين كشته شدن هيچ نتيجه اي گرفته نمي شد.

 

بنابراين تا معاويه زنده بود، چون برادر زيست و علم مخالفتهاي بزرگ نيفراخت ، جز آن كه گاهي محيط و حركات و اعمال معاويه را به باد انتقاد مي گرفت و مردم را به آينده نزديك اميدوار مي ساخت كه اقدام مؤثري خواهد نمود. و در تمام طول مدتي كه معاويه از مردم براي ولايت عهدي يزيد، بيعت مي گرفت ، حسين به شدت با او مخالفت كرد، و هرگز تن به بيعت يزيد نداد و ولي عهدي او را نپذيرفت و حتي گاهي (16) سخناني تند به معاويه گفت و يا نامه اي كوبنده براي او نوشت .

 

معاويه هم در بيعت گرفتن براي يزيد، به او اصراري نكرد و امام (ع ) همچنين بود و ماند تا معاويه درگذشت ...

 

 

قيام حسيني

 

يزيد پس از معاويه بر تخت حكومت اسلامي تكيه زد و خود را اميرالمؤمنين خواند،و براي اين كه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت كند، مصمم شد براي نامداران و شخصيتهاي اسلامي پيامي بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور، نامه اي به حاكم مدينه نوشت و در آن يادآور شد كه براي من از حسين (ع ) بيعت بگير و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان . حاكم اين خبر را به امام حسين (ع ) رسانيد و جواب مطالبه نمود. امام حسين (ع ) چنين فرمود:

 

"انا لله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام اذا بليت الامة براع مثل (17) يزيد آن گاه كه افرادي چون يزيد، (شراب خوار و قمارباز و بي ايمان و ناپاك كه حتي ظاهر اسلام را هم مراعات نمي كند) بر مسند حكومت اسلامي بنشيند، بايد فاتحه اسلام را خواند. (زيرا اين گونه زمامدارها با نيروي اسلام و به نام اسلام ، اسلام را از بين مي برند.)

 

امام حسين (ع ) مي دانست اينك كه حكومت يزيد را به رسميت نشناخته است ، اگر در مدينه بماند به قتلش مي رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفي از مدينه به سوي مكه حركت كرد. آمدن آن حضرت به مكه ، همراه با سرباز زدن او از بيعت يزيد، در بين مردم مكه و مدينه انتشار يافت ، و اين خبر تا به كوفه هم رسيد. كوفيان از امام حسين (ع ) كه در مكه بسر مي برد دعوت كردند تا به سوي آنان آيد و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقيل ، پسر عموي خويش را به كوفه فرستاد تا حركت و واكنش اجتماع كوفي را از نزديك ببيند و برايش بنويسد. مسلم به كوفه رسيد و با استقبال گرم و بي سابقه اي روبرو شد، هزاران نفر به عنوان نايب امام (ع ) با او بيعت كردند، و مسلم هم نامه اي به امام حسين (ع ) نگاشت و حركت فوري امام (ع ) را لازم گزارش داد.

 

هر چند امام حسين (ع ) كوفيان را به خوبي مي شناخت ، و بي وفايي و بي ديني شان را در زمان حكومت پدر و برادر ديده بود و مي دانست به گفته ها و بيعتشان با مسلم نمي توان اعتماد كرد، و ليكن براي اتمام حجت و اجراي اوامر پروردگار تصميم گرفت كه به سوي كوفه حركت كند.

 

با اين حال تا هشتم ذي حجه ، يعني روزي كه همه مردم مكه عازم رفتن به "مني " بودند و هر كس در راه مكه جا مانده بود با عجله تمام مي خواست خود را به مكه (18) برساند، آن حضرت در مكه ماند و در چنين روزي با اهل بيت و ياران خود، از مكه به طرف عراق خارج شد و با اين كار هم به وظيفه خويش عمل كرد و هم به مسلمانان جهان فهماند كه پسر پيغمبر امت ، يزيد را به رسميت نشناخته و با او بيعت نكرده ، بلكه عليه او قيام كرده است .

 

يزيد كه حركت مسلم را به سوي كوفه دريافته و از بيعت كوفيان با او آگاه شده بود، ابن زياد را (كه از پليدترين ياران يزيد و از

كثيفترين طرفداران حكومت بني اميه بود) به كوفه فرستاد. ابن زياد از ضعف ايمان و دورويي و ترس مردم كوفه استفاده نمود و با تهديد ارعاب ، آنان را از دور و بر مسلم پراكنده ساخت ، و مسلم به تنهايي با عمال ابن زياد به نبرد پرداخت ، و پس از جنگي دلاورانه و شگفت ، با شجاعت شهي

 

د شد.

 

(سلام خدا بر او باد). و ابن زياد جامعه دورو و خيانتكار و بي ايمان كوفه را عليه امام حسين (ع ) برانگيخت ، و كار به جايي رسيد كه عده اي از همان كساني كه براي امام (ع ) دعوت نامه نوشته بودند، سلاح جنگ پوشيدند و منتظر ماندند تا امام حسين (ع ) از راه برسد و به قتلش برسانند.

 

امام حسين (ع ) از همان شبي كه از مدينه بيرون آمد، و در تمام مدتي كه در مكه اقامت گزيد، و در طول راه مكه به كربلا، تا هنگام شهادت ، گاهي به اشاره ، گاهي به اعلان مي داشت كه : "مقصود من از حركت ، رسوا ساختن حكومت ضد اسلامي يزيد و صراحت ، برپاداشتن امر به معروف و نهي از منكر و ايستادگي در برابر ظلم و ستمگري است و جز حمايت قرآن و زنده داشتن دين محمدي هدفي ندارم .

 

و اين مأموريتي بود كه خداوند به او واگذار نموده بود، حتي اگر به كشته شدن خود و اصحاب و فرزندان و اسيري خانواده اش اتمام پذيرد. رسول گرامي (ص ) و اميرمؤمنان (ع) و حسن بن علي (ع ) پيشوايان پيشين اسلام ، شهادت امام حسين (ع ) را بارها بيان فرموده بودند. حتي در هنگام ولادت امام حسين (ع )، و خود امام حسين (ع ) به (19) رسول گرانمايه اسلام (ص ) شهادتش را تذكر داده بود.

 

علم امامت مي دانست كه آخر اين سفر به شهادتش مي انجامد، ولي او كسي نبود كه در برابر دستور آسماني و فرمان خدا براي جان خود ارزشي قائل باشد، يا از اسارت خانواده اش واهمه اي به دل راه دهد. او آن كس بود كه بلا را كرامت و شهادت را سعادت مي پنداشت . (سلام ابدي خدا بر او باد) .

 

خبر "شهادت حسين (ع ) در كربلا" به قدري در اجتماع اسلامي مورد گفتگو واقع شده بود كه عامه مردم از پايان اين سفر مطلع بودند. چون جسته و گريخته ، از رسول الله (ص ) و اميرالمؤمنين (ع ) و امام حسن بن علي (ع ) و ديگر بزرگان صدر اسلام شنيده بودند. بدينسان حركت امام حسين (ع ) با آن درگيريها و ناراحتيها احتمال كشته شدنش را در اذهان عامه تشديد كرد. بويژه كه خود در طول راه مي فرمود: "من كان باذلا فينا مهجته (20) و موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا.

 

هر كس حاضر است در راه ما از جان خويش بگذرد و به ملاقات پروردگار بشتابد، همراه ما بيايد. و لذا در بعضي از دوستان اين توهم پيش آمد كه حضرتش را از اين سفر منصرف سازند.

 

غافل از اين كه فرزند علي بن ابي طالب (ع ) امام و جانشين پيامبر، و از ديگران به وظيفه خويش آگاهتر است و هرگز از آنچه خدا بر عهده او نهاده دست نخواهد كشيد.

 

باري امام حسين (ع ) با همه اين افكار و نظريه ها كه اطرافش را گرفته بود به راه خويش ادامه داد، و كوچكترين خللي در تصميمش راه نيافت .

 

سرانجام ، رفت ، و شهادت را دريافت . نه خود تنها، بلكه با اصحاب و فرزندان كه هر يك ستاره اي درخشان در افق اسلام بودند، رفتند و كشته شدند، و خونهايشان شنهاي گرم دشت كربلا را لاله باران كرد تا جامعه مسلمانان بفهمد يزيد (باقي مانده بسترهاي گناه آلود خاندان اميه ) جانشين رسول خدا نيست ، و اساسا اسلام از بني اميه و بني اميه از اسلام جداست .

راستي هرگز انديشيده ايد اگر شهادت جانگداز و حماسه آفرين حسين (ع ) به وقوع نمي پيوست و مردم يزيد را خليفه پيغمبر (ص ) مي دانستند، و آن گاه اخبار دربار يزيد و شهوترانيهاي او و عمالش را مي شنيدند، چقدر از اسلام متنفر مي شدند، زيرا اسلامي كه خليفه پيغمبرش يزيد باشد، به راستي نيز تنفرآور است ... و خاندان پاك حضرت امام حسين (ع ) نيز اسير شدند تا آخرين رسالت اين شهادت را به گوش مردم برسانند. و شنيديم و خوانديم كه در شهرها، در بازارها، در مسجدها، در بارگاه متعفن پسر زياد و دربار نكبت بار يزيد، هماره و همه جا دهان گشودند و فرياد زدند، و پرده زيباي فريب را از چهره زشت و جنايتكار جيره خواران بني اميه برداشتند و ثابت كردند كه يزيد سگ باز وشرابخوار است ، هرگز لياقت خلافت ندارد و اين اريكه اي كه او بر آن تكيه زده جايگاه او نيست . سخنانشان رسالت شهادت حسيني را تكميل كرد، طوفاني در جانها برانگيختند، چنان كه نام يزيد تا هميشه مترادف با هر پستي و رذالت و دناءت گرديد و همه آرزوهاي طلايي و شيطانيش چون نقش بر آب گشت . نگرشي ژرف مي خواهد تا بتوان بر همه ابعاد اين شهادت عظيم و پرنتيجه دست يافت .

 

از همان اوان شهادتش تا كنون ، دوستان و شيعيانش ، و همه آنان كه به شرافت و عظمت انسان ارج مي گذارند، همه ساله سالروز به خون غلتيدنش را، سالروز قيام و شهادتش را با سياه پوشي و عزاداري محترم مي شمارند، و خلوص خويش را با گريه بر مصايب آن بزرگوار ابراز مي دارند. پيشوايان مآل انديش و معصوم ما، هماره به واقعه كربلا و به زنده داشتن

آن عنايتي خاص داشتند.

 

غير از اين كه خود به زيارت مرقدش مي شتافتند و عزايش را بر پا مي داشتند، در فضيلت عزاداري و محزون بودن براي آن بزرگوار، گفتارهاي متعددي ايراد فرموده اند. ابوعماره گويد: "روزي به حضور امام ششم صادق آل محمد (ع ) رسيدم ، فرمود

 

اشعاري در سوگواري حسين براي ما بخوان . وقتي شروع به خواندن نمودم صداي گريه حضرت برخاست ، من مي خواندم و آن عزيز مي گريست ، چندان كه صداي گريه از خانه برخاست .

 

بعد از آن كه اشعار را تمام كردم ، امام (ع ) در فضليت و ثواب مرثيه و گرياندن مردم بر امام (21) حسين (ع ) مطالبي بيان فرمود و نيز از آن جناب است كه فرمود: "گريستن و بي تابي كردن در هيچ مصيبتي شايسته (22) نيست مگر در مصيبت حسين بن علي ، كه ثواب و جزايي گرانمايه دارد.

 

باقرالعلوم ، امام پنجم (ع ) به محمد بن مسلم كه يكي از اصحاب بزرگ او است فرمود: "به شيعيان ما بگوييد كه به زيارت مرقد حسين بروند، زيرا بر هر شخص باايماني كه (23) به امامت ما معترف است ، زيارت قبر اباعبدالله لازم مي باشد.

 

امام صادق (ع ) مي فرمايد: "ان زيارة الحسين عليه السلام افضل ما يكون من الاعمال . (24) همانا زيارت حسين (ع ) از هر عمل پسنديده اي ارزش و فضيلتش بيشتر است .

 

زيرا كه اين زيارت در حقيقت مدرسه بزرگ و عظيم است كه به جهانيان درس ايمان و عمل صالح مي دهد و گويي روح را به سوي ملكوت خوبيها و پاكدامنيها و فداكاريها پرواز مي دهد. هر چند عزاداري و گريه بر مصايب حسين بن علي (ع )، و مشرف شدن به زيارت قبرش و بازنماياندن تاريخ پرشكوه و حماسه ساز كربلايش ارزش و معياري والا دارد، لكن بايد دانست كه نبايد تنها به اين زيارتها و گريه ها و غم گساريدن اكتفا كرد، بلكه همه اين تظاهرات ، فلسفه دين داري ، فداكاري و حمايت از قوانين آسماني را به ما گوشزد مي نمايد، و هدف هم جز اين نيست ، و نياز بزرگ ما از درگاه حسيني آموختن انسانيت و خالي بودن دل از هر چه غير از خداست مي باشد، و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضيه بپردازيم ، هدف مقدس حسيني به فراموشي مي گرايد.

 

 

 

اخلاق و رفتار امام حسين (ع )

 

با نگاهي اجمالي به 56سال زندگي سراسر خداخواهي و خداجويي حسين (ع )، درمي يابيم كه هماره وقت او به پاكدامني و بندگي و نشر رسالت احمدي و مفاهيم عميقي والاتر از درك و ديد ما گذشته است . اكنون مروري كوتاه به زواياي زندگاني آن عزيز، كه پيش روي ما است :

 

جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسياري و حتي در آخرين شب (25) داشت . گاهي در شبانه روز صدها ركعت نماز مي گزاشت .

 

زندگي دست از نياز و دعا برنداشت ، و خوانده ايم كه از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خداي خويش به خلوت بنشيند. و فرمود: "خدا مي داند كه من نماز و تلاوت (26) قرآن و دعاي زياد و استغفار را دوست دارم (27) حضرتش بارها پياده به خانه كعبه شتافت و مراسم حج را برگزار كرد.

 

ابن اثير در كتاب "اسد الغابة " مي نويسد: "كان الحسين رضي الله عنه فاضلا كثير الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال (28) الخير جميعها. حسين (ع ) بسيار روزه مي گرفت و نماز مي گزارد و به حج مي رفت و صدقه مي داد و همه كارهاي پسنديده را انجام مي داد.

 

شخصيت حسين بن علي (ع ) آنچنان بلند و دور از دسترس و پرشكوه بود كه وقتي با برادرش امام مجتبي (ع ) پياده به كعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيتهاي اسلامي به (29) احترامشان از مركب پياده شده ، همراه آنان راه مي پيمودند.

 

احترامي كه جامعه براي حسين (ع ) قائل بود، بدان جهت بود كه او با مردم زندگي مي كرد - از مردم و معاشرتشان كناره نمي جست - با جان جامعه هماهنگ بود، چونان ديگران از مواهب و مصائب يك اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ايمان بي تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و ياور مردم ساخته بود.

 

و گرنه ، او نه كاخهاي مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ، و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند، و حرم رسول الله (ص ) را براي او خلوت نمي كردند... اين روايت يك نمونه از اخلاق اجتماعي اوست ، بخوانيم :

 

روزي از محلي عبور مي فرمود، عده اي از فقرا بر عباهاي پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره هاي خشكي مي خوردند، امام حسين (ع ) مي گذشت كه تعارفش كردند و او هم پذيرفت ، نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت : "ان الله لا يحب المتكبرين "، خداوند متكبران را دوست نمي دارد. (30)

 

پس فرمود: "من دعوت شما را اجابت كردم ، شما هم دعوت مرا اجابت كنيد.

 

آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند. حضرت دستور داد و بدين ترتيب پذيرايي گرمي (31) هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند، از آنان به عمل آمد، و نيز درس تواضع و انسان دوستي را با عمل خويش به جامعه آموخت .

 

شعيب بن عبدالرحمن خزاعي مي گويد: "چون حسين بن علي (ع ) به شهادت رسيد، بر پشت مباركش آثار پينه مشاهده كردند، علتش را

از امام زين العابدين (ع ) پرسيدند، فرمود اين پينه ها اثر كيسه هاي غذايي است كه پدرم شبها به دوش مي كشيد و به خانه (32) زنهاي شوهرمرده و كودكان يتيم و فقرا مي رسانيد.

 

علائلي در كتاب "سمو المعني " مي نويسد:

 

"ما در تاريخ انسان به

 

مردان بزرگي برخورد مي كنيم كه هر كدام در جبهه و جهتي عظمت و بزرگي خويش را جهان گير ساخته اند، يكي در شجاعت ، ديگري در زهد، آن ديگري در سخاوت ، و... اما شكوه و بزرگي امام حسين (ع ) حجم عظيمي است كه ابعاد بي نهايتش هر يك مشخص كننده يك عظمت فراز تاريخ است ، گويا او جامع همه (33) والاييها و فرازمنديها است .

 

آري ، مردي كه وارث بي كرانگي نبوت محمدي است ، مردي كه وارث عظمت عدل و مروت پدري چون حضرت علي (ع ) است و وارث جلال و درخشندگي فضيلت مادري چون حضرت فاطمه (س ) است ، چگونه نمونه برتر و والاي عظمت انسان و نشانه آشكار فضيلتهاي خدايي نباشد. درود ما بر او باد كه بايد او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهيم .

 

امام حسين (ع ) و حكايت زيستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونه يك بزرگ مرد تاريخ را براي ما مجسم مي سازد، بلكه او با همه خويشتن ، آيينه تمام نماي فضيلتها، بزرگ منشيها، فداكاريها، جان بازيها، خداخواهيها وخداجوييها مي باشد، او به تنهايي مي تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشريت را ضامن گردد. بودن و رفتنش ، معنويت و فضيلتهاي انسان را ارجمند نمود.

 

 

پي نوشتها:

 

در سال و ماه و روز ولادت امام حسين (ع ) اقوال ديگري هم گفته شده است ، ولي (1)

ما قول مشهور بين شيعه را نقل كرديم . ر. به . ك . اعلام الوري طبرسي ، ص .213

احتمال دارد منظور از اسما، دختر يزيد بن سكن انصاري باشد. ر. به . ك . اعيان (2)

الشيعه ، جزء ,11 ص .167

امالي شيخ طوسي ، ج 1، ص .377 (3)

شبر بر وزن حسن ، و شبير بر وزن حسين ، و مبشر بر وزن محسن ، نام پسران هارون (4)

بوده است و پيغمبر اسلام (ص ) فرزندان خود حسن و حسين و محسن را به اين سه نام

ناميده است - تاج العروس ، ج 3، ص ,389 اين سه كلمه در زبان عبري همان معني را

دارد كه حسن و حسين و محسن در زبان عربي دارد - لسان العرب ، ج ,66 ص .60

معاني الاخبار، ص .57 (5)

در منابع اسلامي درباره عقيقه سفارش فراوان شده و براي سلامتي فرزند بسيار (6)

مؤثر دانسته شده است . ر. به . ك . وسائل الشيعه ، ج ,15 ص 143به بعد.

كافي ، ج 6، ص .33 (7)

مقتل خوارزمي ، ج 1، ص 146- كمال الدين صدوق ، ص .152 (8)

سنن ترمذي ، ج 5، ص .323 (9)

ذخائر العقبي ، ص .122 (10)

الاصابه ، ج ,11 ص .30 (11)

سنن ترمذي ، ج 5، ص 324- در اين قسمت رواياتي كه در كتابهاي اهل تسنن آمده (12)

است نقل شد تا براي آنها هم سنديت داشته باشد.

الاصابه ، ج 1، ص .333 (13)

تذكرة الخواص ابن جوزي ، ص 34- الاصابه ، ج 1، ص ,333 آن طور كه بعضي از (14)

مورخين گفته اند اين موضوع تقريبا در سن ده سالگي امام حسين (ع ) اتفاق افتاده

است .

ارشاد مفيد، ص .173 (15)

رجال كشي ، ص 94- كشف الغمة ، ج 2، ص .206 (16)

مقتل خوارزمي ، ج 1، ص 184- لهوف ، ص .20 (17)

روز هشتم ماه ذيحجه مستحب است كه حاجيها به "مني " بروند، و در آن زمان به (18)

اين حكم استحبابي عمل مي كردند، ولي در زمان ما مرسوم شده است كه از روز هشتم

يكسره به عرفات مي روند.

كامل الزيارات ، ص 68به بعد - مشير الاحزان ، ص 9. (19)

لهوف ، ص .53 (20)

كامل الزيارات ، ص .105 (21)

كامل الزيارات ، ص .101 (22)

كامل الزيارات ، ص .121 (23)

كامل الزيارات ، ص .147 (24)

عقد الفريد، ج 3، ص .143 (25)

ارشاد مفيد، ص .214 (26)

مناقب ابن شهرآشوب ، ج 3، ص 224- اسد الغابة ، ج 2، ص .20 (27)

اسد الغابة ، ج 2، ص .20 (28)

ذكري الحسين ، ج 1، ص ,152 به نقل از رياض الجنان ، چاپ بمبك ي ، ص 241- (29)

انساب الاشراف .

سوره نحل ، آيه .22 (30)

تفسير عياشي ، ج 2، ص .257 (31)

مناقب ، ج 2، ص .222 (32)

از كتاب سمو المعني ، ص 104به بعد، نقل به معني شده است . (33)


ادامه مطلب



[ یک شنبه 7 آذر 1395  ] [ 3:50 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 
         شیخ کلینی:

 

 

63051235283322718932.jpg;

 

 

 

 

    شیخ کلینی ، نامش محمد ، پدرش یعقوب بن اسحاق کلینى رازى از بزرگان شیعه در زمان غیبت صغرا است.او در عهد امامت امام یازدهم، در دهى به نام کلین در ۳۸ کیلومترى شهر رى و در خانه‏اى مملو از عشق و محبت به اهل بیت علیهم‏السلام چشم به جهان گشود.پدرش یعقوب بن اسحاق که مردى با فضیلت و پاک سرشت بود از همان دوران کودکى تربیت فرزندش را بر عهده گرفت و با زبانِ عمل، اخلاق، رفتار و آداب اسلامى را به او آموخت. آرامگاه یعقوب بن اسحاق در روستاى کلین ، نزدیک حسن آباد شهر رى واقع شده است   .دایى کلینى که  خود محدثى بزرگ بود و از شیفتگان مکتب اهل بیت به شمار مى‏رفت، در تعلیم و تربیت وى نقش بسزایى داشت. این مرد دانشمند که: علاّن ، نامیده مى‏شد، در سفر حج و در راه زیارت خانه خدا به شهادت رسید. کلینى توانست در دوران کودکى از محضر این عالم شهید و پدر بزرگوارش کسب فیض نموده و با منابع علم حدیث و رجال آشنا گردد. بعد از طى تحصیلات ابتدایى براى پیمودن مدارج کمال انسانى به شهر رى که در آن عصر از مرتبه علمى خاصى برخوردار بود مسافرت کرد.شهر رى که در آن روزگار قلب ایران محسوب مى‏شد، به نقطه برخورد آراء و نظرات فرقه‏ هایى چون اسماعیلیه و مذاهبى چون شافعى، حنفى و شیعى مبدل شده بود.کلینى در این زمان در ضمن تحصیلات خود نه تنها با عقاید و نظرات مذاهب و گرایش‏هاى مختلف آشنا شد،بلکه به ماهیت برخى ازحرکتهایى که مى‏رفت تشیع را از مسیرخود منحرف کندپى برد. عصر کلینى را باید، عصر حدیث، نامید. او با شناخت موقعیت زمانى و پى بردن به این مسأله که این عصر گذرگاه تشیع است و اگر احادیث و روایات از این بحران بگذرند براى همیشه تشیع مى‏تواند سالم و به دور از التقاط و انحراف مسیر خود را ادامه دهد ؛ شهر رى را که تازه دوست داران مکتب علوى در آن به قدرت رسیده بودند، با همه زیبائیها و جاذبه‏ هایش رها کرده و به سوى قم، شهر محدثان و راویان، هجرت نمود و از محضر اساتید مختلفی از جمله احمدبن محمد بن عیسی اشعری که به معلم، شهرت داشت بهره مند شد  . معلم کسى است که شیخ طوسى در کتاب رجال خود او را از یاران امام حسن عسگرى علیه‏السلام مى‏ شمارد، او به امید  یافتن روایات و احادیث ناشنیده قم را به قصد شهرها و روستاهاى دیگر ترک کرد و هر جا محدث یا راوى حدیثى مى‏یافت که حدیثى از اهل بیت را نزد خویش داشت در مقابلش زانوى ادب مى‏زد و پس از مدتى باز کوله بار عشق و صفایش را بر دوش مى‏گرفت و راهى دیارى دیگر مى‏شد.کوفه یکى از شهرهایى بود که کلینى به آن قدم نهاد. در آن زمان کوفه یکى از مراکز بزرگ علمى به شمار مى‏رفت. کوفه شهرى بود که ابن عقده در آن حضور داشت. او در حفظ احادیث شهره آفاق بود و بسیارى از شیفتگان علم حدیث را به این شهر بزرگ مى‏کشاند.وى یکصد هزار حدیث را با سند در خاطر داشت و کتابهاى بسیارى را به رشته تحریر در آورده و یکى از ارزنده ترین آثارش،رجال ابن عقده ،است.در این کتاب، ابن عقده شاگردان امام صادق علیه‏السلام را که حدود ۴۰۰۰ نفر بوده‏اند نام برده و روایات بسیارى را نیز از حضرت امام صادق علیه‏السلام نقل کرده است.این کتاب تا زمان شیخ طوسى وجود داشته و متأسفانه پس از آن به سرنوشت برخى دیگر از میراث‏هاى فرهنگى اهل بیت علیهم‏السلام گرفتار شده و مفقود گشته است.کلینى پس از کسب فیض از دهها استاد و محدث در شهرها و مناطق مختلف سرانجام به بغداد رسید، وقتى به بغداد پاى نهاد فردى گمنام نبود.شیعیان به او افتخار مى‏کردند و اهل سنت به دیده تحسین به او مى‏نگریستند، به همین مناسبت به: ثقة الإسلام، شهرت یافت و او نخستین کسى است که در دوره اسلامى به این لقب مفتخر گردید.به جرأت مى‏توان گفت کلینى نام آورترین و بلند آوازه ترین اندیشمند عصر خود بود. عصرى که اوج تلاش محدّثین و علماى بزرگ و حتى نواب خاص امام عصر عج، مى‏باشد.ثقة الاسلام شیخ محمد کلینى با چهار سفیر و نماینده خاص حضرت امام زمان( عج )که در طول غیبت صغرى ۶۹ سال رابط بین آن حضرت و شیعیان بودند، هم عصر بود.با اینکه آن چهار تن از فقها و محدثین بزرگ شیعه بودند و شیعیان آنها را به جلالت قدر مى‏شناختند، اما کلینى مشهورترین شخصیت عالى مقامى بود که در آن زمان میان شیعه و سنى با احترام مى‏زیست و به طور آشکار به ترویج مذهب حق و نشر فضایل اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام همت مى‏گماشت.سرانجام صاحب کتاب شریف کافی درسال 329 هجری قمری دعوت حق را لبیک گفت ودرمسجد صفوی مشهور به تکیه مولوی خانه در شرق بغداد  آرمید وآرامگاه وی قبله دلهای محبین اهل بیت (ع) است 

 

 

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (72) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

http://baghdasht1.blogfa.com

 


ادامه مطلب



[ شنبه 6 آذر 1395  ] [ 11:18 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 
 
  • بازدید رئیس سازمان قضایی خراسان رضوی از ندامتگاه نظامیان...

1395/8/29 شنبه

بازدید رئیس سازمان قضایی خراسان رضوی از ندامتگاه نظامیان

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان خراسان رضوی از ندامتگاه نظامیان مشهد بازدید کرد.

 

 حجت الاسلام علی اسماعیلی در  این بازدید، در جمع مدد جویان  این ندامتگاه اظهار داشت: نیروهای مسلح تأسیس نشده اند که برخی از ظرفیت های آن تلف و در زندان سپری شود بلکه نظامیان آموزش دیده اند و هزینه برای آنها صرف شده تا از مملکت و کشور و امکاناتی که داریم، دفاع کنند.
وی با اشاره به اهمیت نظم و انضباط در نیروهای مسلح گفت: کسی که به عضویت نیروهای مسلح درآمده نمی تواند بر حسب میل و اختیار خود و هر زمانی که خواست به سر خدمت بیاید و یا هر زمانی که نخواست به کارهای شخصی خویش برسد چرا که این کار باعث ضربه به استحکام نیروهای مسلح می شود.
حجت الاسلام اسماعیلی خطاب به مددجویان توصیه کرد: حال که به اجبار در این موقعیت قرار گرفتید نباید بیهوده وقت خود را تلف کنید، شما اگر روزی یک مطلب بیاموزید می توانید در آینده از آن استفاده کنید، لازم نیست که در یک روز یک سوره ی قرآن را حفظ کنید اما در یک هفته می توانید مثلا سوره والعصر را حفظ کنید.
رئیس سازمان قضایی استان در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: با بررسی وضعیت کنونی منطقه مشاهده می کنیم که دشمن همه اطراف ما یعنی سوریه، عراق و افغانستان را مشتعل کرده و در واقع هدف اصلی آنها ضربه زدن به ایران اسلامی است.
وی تصریح کرد: سخت ترین تصویری که بنده در فضای مجازی و تلویزیون دیدم مربوط به تصویر خرید و فروش زنان در سوریه بود؛ حال اگر اقتدار و همت نیروهای مسلح در کشور ما نبود  قطعاً این اتفاق برای ما هم می افتاد.
رئیس سازمان قضایی استان در ادامه، از قسمت های مختلف این بند بازدید کرد و درخصوص نگهداری محکومان و متهمان دادسرا و دادگاه نظامی برابر ماده 646 آیین دادرسی کیفری توسط سازمان زندان ها نکاتی را بیان کرد.

 

ادامه مطلب



[ شنبه 6 آذر 1395  ] [ 11:16 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی

 

 

 

 

photo_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-41-46.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg30545295082651944225.jpg;http://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg

photo_2016-11-26_03-44-24.jpg
photo_2016-11-26_03-44-24.jpg
photo_2016-11-26_03-44-24.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-55.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-40.jpgphoto_2016-11-25_07-51-40.jpg
80206162825423196197.jpg;

http://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-41-46.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg30545295082651944225.jpg;http://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg

photo_2016-11-26_03-44-24.jpg
photo_2016-11-26_03-44-24.jpg
photo_2016-11-26_03-44-24.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-55.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-40.jpgphoto_2016-11-25_07-51-40.jpg
80206162825423196197.jpg;

http://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-42-11.jpgphoto_2016-11-26_03-41-46.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpghttp://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg30545295082651944225.jpg;http://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg

photo_2016-11-26_03-44-24.jpg
photo_2016-11-26_03-44-24.jpg
photo_2016-11-26_03-44-24.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-43-14.jpgphoto_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-36.jpg
photo_2016-11-26_03-42-55.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-25.jpgphoto_2016-11-25_07-51-40.jpgphoto_2016-11-25_07-51-40.jpg
80206162825423196197.jpg;

http://www.axgig.com/images/11358027163434218454.jpg

تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی/گردهمایی بزرگ  

 

  مدافعان حرم درمحل مصلی  امام خمینی (ره) شهرستان بجنورد

 

 

مرکزاستان خراسان شمالی  بمناسبت پنجم آذر" روزبسیج مستضعفین"

 

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 6 آذر 1395  ] [ 11:11 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 28 :: 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4072990 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب