کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
کد خبر: ۸۷۹۰۳
 
 
 
 
 

مسلم ‏بن عقیل کیست؟ 

مسلم بن عقیل، از شاخه‏ هاى پربار نسل «ابوطالب‏» و «فاطمه بنت اسد» اصل و تبار بود و بنا به اصل وراثت،خصلت‌هاى برجسته را از نیاکان خود به ارث برد.
عقیق:مسلم بن عقیل یار و یکی از چهره های نام آشنا در خاندان اهل بیت (ع) است که با رشادت ها و وفاداری اش به این خانواده به خصوص سالار شهیدان در واقعه کربلا در بین مردمان امروز شناخته شده است.

در میان جوانان برومند «بنى ‏هاشم‏» مسلم، فرزند عقیل یکى از چهره ‏هاى تابناک و شخصیت‌هاى بارز، به شمار مى‏رفت. «عقیل‏» برادر حضرت على(ع) و دومین فرزند ابوطالب بود. در ترسیم زیر رابطه نسبى مسلم، آشکارتر است :ابوطالب: طالب، عقیل، مسلم، جعفر، على، حسین بن على

 مسلم ‏بن عقیل، برادرزاده امیرالمؤمنین و پسر عموى حسین‏ بن على بود. دودمانى که مسلم در آن رشد یافت، دودمان علم و فضیلت و شرف بود و خاندانى که شخصیت انسانى و اسلامى مسلم در آن شکل گرفت، بهترین زمینه را براى تربیت و تکامل معنوى و حماسى مسلم فراهم کرد.

از آغاز کودکى، در میان جوانان بنى ‏هاشم بخصوص در کنار امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بزرگ شد و کمالات اخلاقى و بنیان ولایت و درسهاى حماسه و ایثار و شجاعت را بخوبى فرا گرفت. اجداد مسلم کسانى، چون «ابوطالب‏» و «فاطمه بنت اسد» بودند که در فرزندان خویش، شجاعت و ایمان و دلاورى را به ارث مى ‏گذاشتند و مسلم، شاخه‏اى پربار از این اصل و تبار بود و بنا به اصل وراثت،خصلت‌هاى برجسته را از نیاکان خود به ارث برده بود.

مسلم در زمان حضرت امیر(ع) نوجوانى رشید و پاک بود که به افتخار دامادى آن حضرت نایل شد و با یکى از دختران امام به نام «رقیه‏» ازدواج کرد. این وصلت ‏بر میزان فضیلت‌هاى مسلم افزود و او را بیشتر در محور «حق‏» و در خدمت نظام الهى آن حضرت در دوران خلافتش قرار داد.

به نقل مورخان، در زمان حکومت آن حضرت (بین سالهاى 36 تا 40 هجرى) از جانب آن امام، متصدى برخى از منصبهاى نظامى در لشگر بوده است، از جمله در جنگ صفین، وقتى که امیرالمؤمنین(ع) لشگر خود را صف‏آرایى مى‏ کرد، امام حسن و امام حسین(ع) و عبدالله ‏بن جعفر و مسلم‏ بن عقیل را بر جناح راست‏ سپاه، مامور کرد و بر جناح چپ لشگر، محمدبن حنفیه و محمدبن ابى‏ بکر و هاشم‏ بن عتبه (مرقال) را گماشت و مسئولیت قلب لشگر را به عبدالله‏ بن عباس و عباس‏ بن ربیعه و مالک اشتر سپرد .

امام حسین(ع) طى نامه و پیامى جداگانه که خطاب به مردم کوفه نوشت، تکلیف مردم و ماموریت مسلم را روشن ساخت. متن نامه امام چنین بود:

«بسم الله الرحمن الرحیم»


از حسین بن على، به جماعت مؤمنان و مسلمانان
اما بعد،


سعید و هانى، با نامه ‏هایتان نزد من آمدند. آنان آخرین کسانى بودند از فرستادگانتان که نزد من آمدند. من تمام مقصود و هدفى را که ذکر کرده بودید فهمیدم.

بیشتر سخن شما این بود که: ما را امام و پیشوایى نیست، پس بشتاب! شاید خدا ما را به واسطه تو بر هدایت، هماهنگ و مجتمع کند. اینک، من برادرم،عموزاده‏ام و شخص مورد اعتمادم از خانواده‏ خویش «مسلم ‏بن عقیل‏» را به سوى شما فرستادم و او را مامور کردم که از حال شما و از کار و نظرتان به من گزارش بفرستد.

اگر به من چنین گزارش دهد که راى بزرگان و صاحبان فضل و خرد شما،همانند چیزى است که قاصدان شما گفتند و در نامه‏ هاى شما نوشته شده است‏به خواست‏ خدا بزودى به سویتان خواهم آمد.

به جانم سوگند پیشوا و امام، تنها و تنها کسى است که به کتاب خدا حکم و عمل کند و به قسط رفتار نماید و به حق، گردن بنهد و خود را وقف و پایبند فرمان خدا سازد، والسلام.»

اعزام مسلم و فرستادن این پیام به کوفه، پاسخى به همه نامه‏ها و دعوتها و طومارها بود. محتواى پیام امام، در این چند محور، خلاصه می‏شود:

1- تایید کامل از مسلم به عنوان برادر، پسر عمو و نماینده‏اى مورد اطمینان.
2- محدوده مسؤولیت مسلم در کوفه نسبت‏ به ارزیابى وحدت کلمه و صداقت مردم.
3-پاسخى به دعوتهاى مکرر، به عنوان اتمام حجت.
4-درخواست از مردم براى حمایت و اطاعت از مسلم.
مسلم با گرفتن دو راهنما از مکه به سوى کوفه حرکت کرد. روزهاى متوالى راه طى کرد. آن دو راهنما در راه، از تشنگى جان سپردند. مسلم، همراه با «قیس ‏بن مسهر صیداوى‏» و «عماره بن عبدالله ارحبى‏» با تحمل مشقت هاى توانفرساى راه، پس از بیست روز، خود را به کوفه رساند و مسافت ‏سى ‏روزه را با همه سختی ها در بیست روز پشت ‏سرگذاشت.

 

اینک، مسلم، با شهرى رو به روست، حادثه‏ خیز و پرماجرا و با گرایشهاى مختلف; شهرى با افکار گوناگون که اگر چه بظاهر آرام است،اما آرامش قبل از طوفان را مى‏ گذراند.

 

مسلم، وارد کوفه شد و به خانه مختار ثقفى، که از شیعیان خالص‏ حضرت على(ع) وعلاقه‏ مندان به اهل‏ بیت‏ بود، رفت.

 

مسلم بن عقیل، در کوفه

فلق با تیغ آذر،خیمه شب را زهم بدرید و… شب، دامان خود برچید خبر در گوشهاى کوفیان پیچید که مسلم، افسر جانباز و پیشاهنگ این نهضت پیام انقلاب عدل را با خویش آورده است. و مشتاقان،بسان موج خشم آلود اما طالب و مشتاق به سوى خانه مسلم، روان گشتند.

 

درون چشم هاشان اشگهاى شوق و جانها، تشنه آزادى و دلها پر از شادى هزاران دست گرم شیعیان در دست مسلم بود و بیعت تا غروب، آن روز بر پا بود. طرفداران حق، چون حلقه، پیرامون این رهبر شعور و شور، اندر سینه و در سر و گاهى دیدگان از اشگ شوق یاوران، تر بود.

 

شیعیان، دسته دسته به خانه مختار مى ‏آمدند و با مسلم دیدار و بیعت مى‏ کردند و مسلم هم نامه امام حسین(ع) را خطاب به مؤمنان و مسلمانان کوفه براى هر جماعتى از آنان مى‏ خواند.

 

در یکى از همین دیدارها «عابس بن شبیب شاکرى‏» برخاست و پس از ستایش خداوند، خطاب به مسلم گفت: «من از مردم چیزى نمى‏ گویم و نمى‏ دانم که در دلها چه دارند و تو را به آنها مغرور نمى‏ کنم. من از خود و آمادگى خودم به تو خبر مى‏ دهم. به خدا سوگند! اگر بخوانید، شما را اجابت مى‏کنم و در رکابتان با دشمنانتان مى‏ستیزم و در راه شما با شمشیرم کارزار مى‏ کنم تا با شهادت، خدا را ملاقات کنم; و از این کار،فقط پاداش الهى را مى‏ طلبم.»

 

پس از او دلیر مردى دیگر، کهنسال و جوان دل برخاست، به نام «حبیب‏ بن مظاهر» و گفت: (خطاب به عابس)
«رحمت‏ خدا بر تو باد! آنچه را در دل داشتى با سخنى کوتاه و گویا بیان کردى. به خداى یکتا سوگند، عقیده و موضع من نیز همچون تو است.» و کسان دیگر هم برخاسته و اعلام وفادارى و آمادگى براى فداکارى کردند.

 

«از آن پس، دست‏بود و دست که پیمان با سخنگوى «حسین‏ بن على (ع)‏» مى‏ بست.»

 

روز به روز بر تعداد هواداران امام حسین(ع) که با نماینده ‏اش مسلم،بیعت مى‏ کردند افزوده مى ‏شد تا این که پس از چند روز، به هزاران نفر مى‏ رسید.

 

با وجود این همه بیعت‌گران‏جان بر کف و انقلابی‌هاى آماده براى هرگونه فداکارى در راه حمایت‏ حسین(ع) و بر انداختن حکومت ‏یزید، مسلم‏ بن عقیل، طى نامه ‏اى اوضاع را به امام گزارش داد و با بیان شرایط و زمینه مساعد براى نهضت از امام خواست که به سوى کوفه بشتابد. در نامه‏اى که به امام نوشت، چنین بیان کرد:

نامه‏ هاى فرستاده شده، راست‏بوده و سخن فرستادگان هم درست است. مردم کوفه آماده جهاد و جانبازى در راه خدایند. هم اکنون هیجده هزار نفر، با من بیعت کرده‏ اند و آماده فداکارى در رکاب تو هستند. هر چه زودتر به سوى کوفه حرکت کن!»این نامه را که مسلم،بیست‏ و هفت روز پیش از شهادتش به امام حسین(ع) نوشت، توسط «عابس‏ بن شبیب شاکرى‏» براى آن حضرت فرستاد. همراه او،نامه‏ هاى دیگرى هم کوفیان به امام نوشتند و با گزارش این که صدهزار شمشیر براى یارى تو آماده است،از آن حضرت خواستند که در آمدن به کوفه شتاب کند.

 

کنون مسلم، نگینى در میان حلقه انبوه یاران است حضورش مایه دلگرمى امیدواران است شکوه و هیبتى دارد، میان کوفیان جایى و محبوبیتى دارد، و هر شب، صحبت از جنگ است، سخن از شستشوى لکه‏ هاى ذلت و ننگ است کلام از شور جانسوز حقیقت هاست، ز «رفتن‏» ها و «ماندن‏» هاست. ولى دوران آن کم بود و کم پایید، تمام شعله‏ ها ناگه فرو خوابید…

 

والى کوفه «نعمان بن بشیر» بود که از جانب معاویه و پس از او از سوى یزید به این سمت،گماشته شده بود. وقتى از تجمع‏ مردم کوفه، پیرامون مسلم و بیعت‏ با او آگاه شد، در یک سخنرانى مردم را تهدید کرد و آنها را از رفت‏ وآمد پیش مسلم ‏بن عقیل و شنیدن حرفهایش اکیدا نهى کرد; اما انقلابیون کوفه که دل به مهر حسین(ع) سپرده و دست‏ بیعت‏ با نماینده ‏اش مسلم داده بودند براى سخنان تهدیدآمیز او ارزشى قائل نشدند.

 

یکى از هم ‏پیمانان بنى‏امیه به نام عبدالله ‏بن مسلم بن ربیعه حضرمى پس از او برخاست و با سخنانى خواستار آن شد که با مخالفان با شدت عمل بیشترى برخورد کند، چرا که برخوردى این‏گونه که از موضع ناتوانى و ضعف است فتنه مسلم را نمى‏ تواند بخواباند. با اوجگیرى نهضت نیمه مخفى مسلم در کوفه گزارشهاى تندى به شام و نزد «یزید» فرستاده مى‏ شد.


از جمله همان عبدالله حضرمى، که از او یاد شد،طى نامه‏اى براى یزید این گونه نوشت: «مسلم‏بن عقیل به کوفه آمده و شیعه به نفع حسین ‏بن على با او بیعت کرده ‏اند. اگر به کوفه نیاز دارى، مرد نیرومندى براى سرکوبى شورشیان و اجراى فرمانت‏ بفرست، چرا که نعمان‏بن بشیر، مردى ناتوان است‏یا خود را ضعیف مى‏ نمایاند….


یزید براى حفظ سلطه و حاکمیت‏ بر کوفه عنصر ناپاک و سفاک و خشنى همچون «عبیدالله بن زیاد» را که حاکم بصره بود، انتخاب کرد. «ابن ‏زیاد» با حفظ سمت، والى کوفه نیز شد. ماموریت ابن‏زیاد آن بود که به کوفه برود و مسلم را دستگیر کند و سپس او را محبوس یا تبعید کند، یا به قتل برساند.


ابن زیاد،با اجازه و اختیارهاى نامحدودى براى قلع ‏وقمع و کشتار و فرونشاندن آتش مبارزات، مخفیانه و با قیافه ‏اى مبدل و نقابدار به هنگام شب وارد کوفه شد و مراکز قدرت را، با عملیاتى شبیه کودتا به دست گرفت.


ابن زیاد قبل از آمدن به کوفه در بصره سخنرانى کرد و براى این که در غیاب او هیچ‏گونه حادثه و شورشى پیش نیاید،ضمن تهدیداتى که نسبت ‏به مردم نمود، برادر خودش را که عثمان نام داشت، به جاى خود گماشت و خود به کوفه رفت.


مردمى که با مسلم بیعت کرده و در انتظار آمدن حسین بن على(ع) به کوفه بودند، با ورود ابن ‏زیاد به کوفه، وضعى دیگر پیدا کردند. فردا صبح که مردم براى نماز جماعت ‏به مسجد آمدند،ابن ‏زیاد از دارالاماره بیرون آمد و در سخنان خود، خطاب به مردم گفت: «… امیرالمؤمنین یزید، مرا فرمانرواى شهر و این مرز و بوم و حاکم بر شما و بیت ‏المال قرار داده است و به من دستور داده که با ستمدیدگان،انصاف و با محرومان بخشش داشته باشم و به فرمانبرداران نیکى کنم و با متهمان به مخالفت و نافرمانى با شدت و با شمشیر و تازیانه رفتار کنم. پس هر کس باید بر خویش بترسد. راستى گفتارم هنگام عمل‏ روشن مى ‏شود; به آن مرد هاشمى (مسلم‏بن عقیل) هم برسانید که از خشم و غضب من بترسد.»


از این پس، مجراى بسیارى از حوادث، دگرگون شد و اوضاع برگشت. ابن‏ زیاد، رؤساى قبایل و محله‏ ها را طلبید و برایشان صحبتهاى تهدیدآمیز کرد و از آنان خواست که نام مخالفان یزید را به او گزارش دهند،و گرنه خون و مال و جانشان به هدر خواهد رفت.


حزب اموى، که مى‏ رفت‏ بساطش نابود و برچیده گردد،دیگر بار، جان گرفت و آن تهدیدها و تطمیع‏ها و فریبکاریها و تبلیغهاى دامنه‏ دار، تاثیر خود را بخشید و والى جدید، توانست‏با قدرت و قوت و با تمام امکانات جاسوسى و خبرگیرى و خبررسانى، جوى از وحشت و ارعاب را فراهم آورد. با دستگیری ها و خشونت ها و برخوردهاى تندى که انجام داد، بر اوضاع مسلط شد و ورق برگشت.


منبع:باشگاه خبرنگاران

ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 تیر 1396  ] [ 4:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر 745344
 
 

 

شعر

وحید طلعت از شاعران کشورمان در پی درگیری بین نیروهای هنگ مرزی پیرانشهر با اشرار و قاچاقچیان که منجر به شهادت یکی از مرزبانان هنگ مرزی پیرانشهر شد شعری سروده است.

به گزارش مشرق، وحید طلعت از شاعران کشورمان در پی درگیری بین نیروهای هنگ مرزی پیرانشهر با اشرار و قاچاقچیان که منجر به شهادت یکی از مرزبانان هنگ مرزی پیرانشهر شد شعری سروده است.

خبر داغ، نقدِ آزادی است
بی بی سی، بحث ویژه ای دارد
نقطۀ صفر مرزی ایران
جای باران گلوله می بارد

قصه تکراری و همیشگی است
نیم قرنی است بحثشان این است
که چرا این وطن نمی‌پاشد؟
که چرا گوش خلق سنگین است؟

مجری بی هوا و روشنفکر
باز تحلیل می کند ما را
آن طرفتر فراریان خودی
دشمنانند آشکارا با ما

چیست در راز نانمان ای دل!
دستمان بی نمک برادر جان...
ما به هر ملتی امان دادیم
آخرش رفت و گشت دشمنمان

عده ای بی خیال در مرکز
خائنان به مردمان وطن
مشکل عمده شان حقوق بشر...
ساده لوحان ظاهرا روشن

جمله بازاری و عوام فریب
بحثشان بحث داغ کولبری است
دردشان جای عزت و وحدت
نعلین الاغِ کولبری است

آه اما کسی نمی گوید
مردهامان چه سان شهید شدند
نقطۀ صفر مرزی ایران...
مرزبانانمان شهید شدند!

منبع: فارس
 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 تیر 1396  ] [ 4:32 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

"باسمه تعالی"
آنکس که بداندوبداندکه بداند

 

*اسب خردازگنبدگردون بجهاند*


آنکس که بداندونداندکه بداند*

 

بیدارش نماییدکه بس خفته نماند*


آنکس که نداندوبداندکه نداند*

 

لنگان خرک خویش به منزل برساند*

 


آنکس که نداندونداندکه نداند*

 

درجهل مرکب ابدالدهربماند*

 


آنکس که نداندونخواهدکه بداند*

 

حیف است چنین جانوری زنده بماند*
baghdasht1.blogfa.com

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 تیر 1396  ] [ 4:29 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

باسمه تعالی

 

 

**گرامی میداریم یادو

 

خاطره شهدای انقلاب اسلامی

وهشت سال دفاع مقدس،امام شهدا

 

 

،بیست وسه هزارشهیداستانهای

 

خراسان،شهدای هفتم تیر،

 

حضرت آیت الله دکتربهشتی

 

وهفتادودوتن ازیاران صدیق

 

امام،علی الخصوص

 

سرداران وشهدای معظم

 

شهرستان کاشمر،سرداران

 

وشهدای کوهسرخ و

 

همچنین شهداوسرداران

 

 

روستای شهیدپرورو

 

ولایتمدارکریزرا**

 

 

نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقینتیجه تصویری برای شهید یزدانی کریزی

 

نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقینتیجه تصویری برای شهیدحاج محمدعلی صادقی طرقی

 

نتیجه تصویری برای شهید یزدانی کریزی

 

 

نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقی

 

نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقی

 

 

 

نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقی

نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقی
 
نتیجه تصویری برای شهیدصادقی طرقی
 
 
 
 
 
 
 
احمداسماعیلی کریزی/
 
 
 
خراسان رضوی ،شهرستان کاشمر،بخش کوهسرخ
 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 تیر 1396  ] [ 4:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

"باسمه تعالی"

 

***تصاویری زیبا ازباغات زردآلو***

به به!!

****سالهاپیش مادرروستای

کریزازتوابع بخش کوهسرخ

شهرستان کاشمر باغهایی به

مراتب بهترازاینها

داشتیم****

***یادبادآن روزگاران یادباد***

 

 

 

 

 

 
 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان


ادامه مطلب



[ دوشنبه 12 تیر 1396  ] [ 6:04 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

رهبر انقلاب در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه:

قوه‌ قضائیه پرچمدار حمایت از حقوق عمومی و آزادی‌های مشروع مردم شود

قوه‌ قضائیه پرچمدار حمایت از حقوق عمومی و آزادی‌های مشروع مردم شود

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند، قوه قضاییه باید در موضوعاتی همچون تحریم‌ها، مصادره‌های آمریکایی‌ها، تروریسم یا حمایت از شخصیت‌های مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر، از جایگاه حقوقی وارد شود.

به گزارش صبح توس؛ به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضاییه و رؤسای کل دادگستری‌های سراسر کشور، با اشاره به صلاحیت‌ها و جایگاه قانونی بسیار بالا و ویژه این قوه و تأثیرگذاری آن در مدیریت کلان کشور، نگاه تحولی در همه عرصه های قوه قضاییه را ضروری برشمردند و گفتند: قوه قضاییه باید پرچمدار حقوق عمومی در جامعه شود و در هر زمینه ای که لازم بود، از حقوق مردم با قدرت دفاع، و با متخلفان و قانون شکنان مقابله کند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، «نگاه تحولی و جهادی» در برنامه ریزی ها و اقدامات در قوه قضاییه را ضروری خواندند و با اشاره به جایگاه قانونی بالای این قوه و تأثیرگذاری آن بر دو قوه دیگر و در مسائل عمومی کشور گفتند: در قانون اساسی تصریح شده است که نظارت بر حُسن اجرای قوانین و نظارت بر حسن اجرای امور بر عهده قوه قضاییه است و دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور به عنوان دو بازوی اصلی قوه، مسئولیت این دو وظیفه مهم را بر عهده دارند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر استفاده قوه قضاییه از ظرفیت های قانونی، خاطرنشان کردند: احیا و استیفای حقوق عامه و حمایت از آزادیهای مشروع مردم از وظایف مهم قوه قضاییه است و این قوه باید پرچمدار این موضوعات باشد و با مخالفان و معارضان حقوق عمومی در هر جایگاهی، مقابله کند.

ایشان موضوعاتی همچون مسئله انتخابات، ریزگردها و بورسیه ها را نمونه هایی از عرصه‌های لازم برای حمایت از حقوق مردم برشمردند و گفتند: البته در موضوع بورسیه ها، موضوع به درستی پیگیری نشد و آن کاری که باید انجام می شد، محقق نگردید.

رهبر انقلاب اسلامی، حضور رئیس قوه قضاییه در مجامع فرا قوه ای همچون شورای‌عالی امنیت ملی و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و شورای‌عالی فضای مجازی را از دیگر ظرفیت‌های قانونی این قوه برشمردند و تأکید کردند: آیت الله آملی لاریجانی بواسطه شخصیت و فضل علمی قطعاً می توانند در این مجامع تأثیرگذاری بالایی داشته باشند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، پیگیری حقوقی مسائل و قضایای بین المللی را نیز بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: قوه قضاییه باید در موضوعاتی همچون تحریم ها، مصادره‌های امریکایی‌ها، تروریسم و یا حمایت از شخصیت های مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی و یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر، از جایگاه حقوقی وارد شود و نظر حمایتی و یا مخالفت خود را قاطعانه اعلام کند تا در دنیا منعکس شود.

ایشان، نقش آفرینی در موضوع «آسیب های اجتماعی» را از دیگر وظایف قوه قضاییه دانستند.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، لازمه پیشرفت کارها در دستگاه قضایی و ایجاد تلقی عمومی از قوه قضائیه به‌عنوان مجموعه‌ای «نجات‌بخش، امیدبخش و آرامش‌بخش» را برخورد جدی با تخلفات دانستند و با قدردانی از اعزام بازرسان نامحسوس و ناشناس به شهرهای مختلف با هدف کشف و برخورد با تخلفات، افزودند: بازرسی‌ها را هر چه می‌توانید افزایش دهید و قوه قضائیه را از درون اصلاح کنید.

حضرت آیت الله خامنه‌ای به برخورد و مجازات متخلفان و در عین حال، حفظ آبروی نزدیکان و اعضای خانواده آنها، تأکید و خاطرنشان کردند: البته در جایی که آبروی نظام در معرض خطر است، حفظ آبروی نظام اسلامی مقدم و مهمتر است، زیرا مردم مسائل را می‌بینند و متوجه می‌شوند و نباید اینگونه احساس شود که قوه قضائیه با متخلفانِ قضایی، برخورد نمی‌کند.

ایشان، «تشویق قضات عادل و درستکار» را مکمل «تنبیه و برخورد با متخلفان» خواندند و خطاب به مسئولان قضایی خاطرنشان کردند: قضات عادل، شجاع، قاطع، منصف و پر کاری را که بشدت خداترس هستند و عالمانه و بدون ملاحظه قضاوت می‌کنند، مشهور و به جامعه معرفی کنید.

«حقوق آمران به‌معروف و ناهیان از منکر» موضوع دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی بر آن تأکید کردند و افزودند: برخی مکرراً می‌گویند بعضی اصول قانون اساسی معطل مانده است، اما گویا آنها، اصل هشتم قانون اساسی را که مربوط به امر به‌معروف و نهی از منکر است، جزء اصول قانون اساسی نمی‌دانند و به این امر واجب توجه نمی‌کنند.

ایشان با اشاره به حمایت بیانی و عملی خود از آمران به‌معروف، این کار را وظیفه قوه قضائیه خواندند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین بر مسئله «آموزش عمومی» و در پیش گرفتن روشهای جذاب در آموزش حقوق مردم به آنها، تأکید کردند.

ایشان در جمع‌بندی سخنانشان، مراقبت از نعمت‌های الهی را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: «نعمت جوانان»، «نعمت جمهوری اسلامی»، «نعمت قوه قضائیه و توانایی‌های آن» و «نعمت همراهی و محبت و اطاعت مردم نسبت به نظام و انقلاب اسلامی»، از جمله نعمت‌های بزرگ پروردگار هستند و همه باید مراقبت کنند که این نعمت‌ها تضییع نشود و از آنها استفاده حداکثری شود.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار با تجلیل از شخصیت شهید آیت الله بهشتی به‌عنوان معمار قوه قضاییه جمهوری اسلامی، افزودند: نام شهید بهشتی با قوه قضاییه پیوند خورده است زیرا وی با نیت خالص و با اندیشه راهبردنگر و با تفکر ایجاد بنای جدید دستگاه قضایی در جمهوری اسلامی، وارد این قوه شد و با دانایی و نگاه تحولی، خدمات شایانی را در مدتی کوتاه انجام داد.

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به حضور شخصیت های برجسته در رأس قوه قضاییه در طول سالهای پس از انقلاب، آیت الله آملی لاریجانی را شخصیتی برجسته و دارای شایستگی های بالای علمی، عملی، معنوی و فکری دانستند و ضمن قدردانی از زحمات ایشان و مسئولان دستگاه قضایی، خاطرنشان کردند: در سالهای اخیر کارهای مهم و با ارزشی در قوه قضاییه انجام شده است و این اقدامات باید با شیوه های مؤثر تبلیغی، به اطلاع افکار عمومی رسانده شود.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، رئیس قوه قضائیه گزارشی از خدمات و فعالیت‌های این قوه بیان کرد.

آیت‌الله آملی لاریجانی با اشاره به توصیه‌های رهبر انقلاب به مسئولان دستگاه قضائی در سال گذشته، گفت: «مبارزه با مفاسد و تخلفات در درون قوه قضائیه و نظارت جدی بر عملکرد قضات»، «تصویب و ابلاغ برنامه چهارم توسعه قضایی»، «ابلاغ دستورالعمل ساماندهی زندانیان و کاهش پنج درصدی تعداد آنها»، «تربیت نیروهای متخصص»، «تدوین لوایح قضاییِ مؤثر»، «انعکاس رسانه ای فعالیت‌های قوه قضائیه»، «ارائه آموزش‌های حقوقی و قضایی به مردم»، «تبیین دستاوردهای حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران» و «تلاش برای احیای حقوق بشر اسلامی» از جمله اقدامات و برنامه‌های این دستگاه در یک سال اخیر بوده است.

رئیس قوه قضائیه با اشاره به ورود بیش از 15 میلیون پرونده به دستگاه قضائی در سال گذشته خاطرنشان کرد: «تدوین دستورالعمل پیگیری سیاست‌های اقتصاد مقاومتی»، «مبارزه با مفاسد اقتصادی و تأمین امنیت اقتصادی»، «توسعه منابع انسانی و افزایش تعداد قضات»، «توسعه فناوری‌های نوین و اهتمام به پژوهش»، بخش دیگری از فعالیتهای قوه قضائیه بوده است.

انتهای پیام/

 

 
 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 12 تیر 1396  ] [ 5:46 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

"باسمه تعالی "

امام خمینی(ره):

**من از سپاه راضی هستم و

 

به‌هیچ‌وجه نظرم بر‌نمی‌گردد

****

من از سپاه راضی هستم و به‌هیچ‌وجه نظرم بر‌نمی‌گردد

 

سرخس- حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: من از سپاه راضی هستم و به‌هیچ‌وجه نظرم بر‌نمی‌گردد؛ اگر سپاه نبود، کشور هم نبود؛ من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم، چشم من به شماست.

به گزارش خبرنگار صبح توس؛ حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: من از سپاه راضی هستم و به‌هیچ‌وجه نظرم بر‌نمی‌گردد؛ اگر سپاه نبود، کشور هم نبود؛ من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم، چشم من به شماست.

http://nasimesarakhs.ir/wp-content/uploads/2017/07/%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%85-1.jpg

 

 

اگر سپاه نبود، کشور هم نبود**

 

*******

 

من سپاه پاسداران را بسیار

 

عزیز و گرامی می‌دارم**

 

*****

چشم من به شماست**

 

ای کاش من هم یک

پاسداربودم**

 
 
 
 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 12 تیر 1396  ] [ 5:34 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

سرخوش ز سـبوی غم پنهانی خویشـم  

 

       چــون زلف تو سـرگرم پریشانی خویشم
 


در بــــزم وصـال تو نگـــویم ز کم و بیـــش     

    چـون آینــه خو کرده به حیرانی خویشم
 


لــب باز نکـــردم به خروشــی و فغانــــی   

      مــن مـــحرم راز دل طـــوفانی خویشــم
 


یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی         عمریست  پشیمان ز پشیمانی خویشم
 


از شوق شــکر خنده لبـش جان نسپردم          شرمنده ی جانان ز گران جانی خویشم
 


بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر         افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
 

 


هر چند  امیــن بسته ی دنیـــا نیــم امــا           دلبســــته ی یــــاران خراسـانی خویشم

 

 

 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 تیر 1396  ] [ 11:32 PM ] [ احمد ]
نظرات 0


سالروز تخريب قبور مطهر ائمه بقيع توسط وهابيت
تخريب قبور مطهر ائمه بقيع توسط فرقه ظاله وهابيت در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مكه انجام شد و ، وهابيان به سركردگي عبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند .


تاریخ : 1391/6/6 11:9:0
تعداد بازدید : 1807 نفر
نسخه چاپی: print

 

تخريب قبور مطهر ائمه بقيع توسط فرقه ظاله وهابيت در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مكه انجام شد و ، وهابيان به سركردگي عبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورين عثماني را بيرون كردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و ديگر قبور هم چنين قبر ابراهيم فرزند پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنين مادر حضرت اباالفضل العباس عليه السلام و قبر عبدالله پدر پيامبر و اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام و بسياري قبور ديگرپرداختند. ضريح فولادي ائمه بقيع را كه در اصفهان ساخته شده بود و روي قبور حضرات معصومين امام مجتبي ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق عليهم السلام قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما اين اولين حمله آنان به مدينه نبود . آنان در سال 1221 هجري نيز يك بار ديگر به مدينه هجوم برده ، پس از يك سال و نيم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف كنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشياي گرانبهاي حرم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و تخريب و غارت قبرستان بقيع نمودند .

كمتر كشوري به اندازه سرزمين حجاز، آثار مربوط به قرون نخستين اسلام وجود داشته است؛ چرا كه زادگاه اصلي اسلام آن‌جاست و آثار گرانبهايي از پيشوايان اسلام در جاي جاي اين سرزمين ديده مي‌شود. ولي متأسفانه، متعصّبان خشك مغز وهّابي، بيشتر اين آثار ارزشمند را به بهانه واهي آثار شرك، از ميان برده‌اند و كمتر چيزي از اين آثار پرارزش باقي مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقيع است. اين قبرستان، مهم‌ترين قبرستان در اسلام است كه بخش مهمي از تاريخ اسلام را در خود جاي داده و كتاب بزرگ و گويايي از تاريخ مسلمانان به شمار مي‌آيد.

وضعيت بقيع قبل از تخريب

تا پيش از تخريب و ويراني قبور مطهر بقيع توسط وهابيت متعصب كه براساس معتقدات خود، به تخريب بسياري از آثار تاريخي پرداختند، بر روي قبور پيشوايان و ساير بزرگان اسلام كه در مدينه مدفون بودند گنبدها و بناهايي قرار داشت. ائمه بقيع در بقعه بزرگي كه به‏ طور هشت ضلعي ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفيدكاري شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابيون بر مدينه آن‌ها ضمن تخريب قبور، آثاري كه بر روي قبور قرار داشت را نيز از بين بردند. در جريان اين واقعه بارگاه امام حسن مجتبي (ع)، امام سجاد (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق(ع) ويران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومين (ع)، ديگر قبور را هم تخريب كردند كه عبارتند از: قبر عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پيامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد (ع) مادر اميرالمومنين (ع)، قبر مطهر حضرت ام‌البنين (ع)، قبرعباس عموي پيامبر، ابراهيم پسر پيامبر (ع)، قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق (ع)، قبر دختر خواندگان پيامبر (ع)، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر (ع) و قبور شهداي زمان پيامبر (ع).

نخستين تخريب قبور ائمه بقيع

نخستين تخريب قبور مطهر ائمه‌ بقيع به دست وهابيون سعودي در سال 1220 هجري يعني زمان سقوط دولت اول سعودي‌‌ها توسط حكومت عثماني روي‌ داد، پس از اين واقعه‌ تاريخي اسلامي با سرمايه‌گذاري مسلمانان شيعه و به‌ كار بردن امكانات ويژه‌اي، مراقد تخريب‌ شده به زيباترين شكل بازسازي‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يكي از زيباترين مراقد زيارتي و در واقع مكان زيارتي سياحتي مسلمانان تبديل‌ شد.

دومين تخريب بقيع

دومين و در واقع دردناك‌ترين حادثه تاريخي اسلامي معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روي‌ كار آمدن سومين حكومت وهابي عربستان مربوط ‌مي‌شود؛ سالي كه وهابيون به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تحقير مقدسات شيعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بيت ‌پيامبر(ص) را مورد دومين هجوم وحشيانه‌ خود قراردادند و بقيع را به مقبره‌‌اي ويران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبديل‌ كردند.

تخريب قبور در مكه، مدينه، جده و كربلا

وهابيون در سال 1343 هجري قمري در مكه گنبدهاي قبر حضرت عبدالمطلب (ع)، ابي‌طالب (ع)، خديجه (ع) و زادگاه پيامبر (ع) و "خيزران" عبادتگاه سري پيامبر (ع) را با خاك يكسان كردند و در جده نيز قبر "حوا" و ديگر قبور را تخريب كردند. در مدينه نيز گنبد منور نبوي را به توپ بستند، ولي از ترس مسلمانان، قبر شريف نبوي را تخريب نكردند آن‌ها همچنين در شوال 1343 با تخريب قبور مطهر ائمه بقيع (ع) اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهر را به يغما بردند و قبر حضرت حمزه (ع) و شهداي احد را با خاك يكسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پيامبر (ع) و ديگر قبور را هم خراب كردند.

وهابيون متعصب در همان سال به كربلاي معلي حمله كردند و ضريح مطهرحضرت امام حسين(ع) را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهر را كه اكثرا از هداياي سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را كشتند. سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند .

اين بقيعي كه اين چنين خاكي است رشك پروانه هاي افلاكي است

در هوايش ستاره مي سوزد سينه با هر نظاره مي سوزد

هشت شوال آسمان لرزيد ديد صحن و مناره مي سوزد

بارگاه بقيع ويران شد دل بي راه و چاره مي سوزد

اين حرم مثل چادر زهراست كه در اينجا دوباره مي سوزد

اين حرم مثل خيمه ي زينب كه در اوج شراره مي سوزر

سال ها بعد قدري آن سوتر چند قرآن پاره مي سوزد

الهم عجل لوليك الفرج

 

basij.tehran.ir

 

 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 تیر 1396  ] [ 7:15 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

السلام علیکم یا ائمه البقیع(علیهم السلام)

 

 

هشتم شوال سالروز تخریب

 

قبور ائمه بقیع تسلیت یاد

 

 

 

" سلام من به مدینه ، به آستان رفیعش

 


به مسجد نبوی و به لاله های غریبش

 

 

سلام من به علی (ع) و به حلم و صبر

عجیبش


سلام من به بقیع و چهار قبر ِ غریبش

 

 

نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا

 


گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا (س) "

 

 

**************

 

 

درجهان، هم‌شأن و همتائی کجا دارد بقيع


چونکه يکجا، چار محبوب خدا دارد بقيع

 

نور چشمان رسول و پور دلبند بتول

 


صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقيع

 

 

سالروز تخریب بقیع را تسلیت عرض می‌کنیم

نتیجه تصویری برای هشتم شوالافسران - پوستر هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلامنتیجه تصویری برای هشتم شوال

 

نتیجه تصویری برای هشتم شوالبقیعنتیجه تصویری برای هشتم شوال

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 تیر 1396  ] [ 7:08 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مکه ، وهابيان به سرکردگي عبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورين عثماني را بيرون کردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و ديگر قبور ....
تا به حال نام يوم الهدم را شنيده ايد ؟
 
 يوم الهدم يعني روز ويران کردن ...

در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مکه ، وهابيان به سرکردگي عبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورين عثماني را بيرون کردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و ديگر قبور هم چنين قبر ابراهيم فرزند پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنين مادر حضرت اباالفضل العباس – عليه السلام – و قبر عبدالله پدر پيامبر و اسماعيل فرزند امام صادق – عليه السلام –  و بسياري قبور ديگرپرداختند . ضريح فولادي ائمه بقيع را که در اصفهان ساخته شده بود و روي قبور حضرات معصومين امام مجتبي ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – عليهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما اين اولين حمله آنان به مدينه نبود . آنان در سال 1221 هجري نيز يک بار ديگر به مدينه هجوم برده ، پس از يک سال و نيم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشياي گرانبهاي حرم پيامبر – صلي الله عليه و آله و سلم – و تخريب و غارت قبرستان بقيع نمودند .

طبق نقل تاريخي آن ها در اين حمله چهر صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و ياقوت گرانبها و حدود يکصد قبضه شمشير با غلاف هاي مطلا به طلاي خالص و تزيين شده به الماس و ياقوت و ... به يغما بردند . و اين نيز نخستين حمله آنان به مقدسات اسلامي نبود . صلاح الدين مختار نويسنده و مورخ وهابي در کتاب "تاريخ امملکه العربيه السعوديه کما عرفت" بخشي از افتخارات وهابيت در حمله به کربلاي معلي را چينن شرح مي دهد : در سال 1216 اميرسعود در رأس نيروهاي بسياري از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحي ديگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذي القعده به شهر کربلا رسيد و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروي شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بيشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانيدند و نزديک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلي به نام ابيض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقيه را به هر پياده يک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)

عثمان بن بشر از ديگر مورخان وهابي درباره حمله به كربلا چنين مي نويسد: "… گنبد روي قبر (يعني قبر امام حسين عليه السلام) را ويران ساختند و صندوق روي قبر را كه زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن هاي نفيس و جز آن‌ها يافتند، غارت كردند و نزديك ظهر از شهر بيرون رفتند در حالي كه قريب به 2000 تن از اهالي كربلا را كشته بودند."
 
جالب اين جاست كه مورخ مزبور نام كتاب خود را "عنوان المجد في تاريخ نجد" گذاشته و از اين وقايع به عنوان نشانه‌هاي مجد و شكوه و عظكت وهابيت ياد كرده است!

اما اين فقط شيعيان و اماكن مقدسه آن‌ها نبودند كه وهابيان آثار مجد و شكوه خود را در آن به نمايش گذاشته‌اند، مكه مكرمه و طائف نيز از حملات آنان در امام نماند. "جميل صدقي زهاوي" در خصوص فتح طائف مي نويسد: "طفل شيرخواره را بر روي سينه مادرس سر بريدند، جمعي را كه مشغول فراگيري قرآن بودند كشتند، چون در خانه‌ها كسي باقي نماند، به دكان‌ها و مساجد رفتند و هر كس بود، حتي گروهي را كه در حال ركوع و سجود بودند، كشتند. كتاب‌ها را كه در ميان آن‌ها تعدادي مصحف شريف و نسخه‌هايي از صحيح بخاري و مسلم و ديگر كتب فقه و حديث بود، در كوچه و بازارافكندند و آنها را پيمال كردند."

سرزدن اين قبيل امور از پيروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نيست! تابعان كسي كه همه مسلمانان را كافر و مشرك مي دانست و مكه و مدينه را قبل از آنكه به دست وهابيان بيافتد، دارالحرب و دارالكفر!مي دانست. در كتاب "الدررالسنيه" مي خوانيم:

"وي - محمد بن عبدالوهاب – از صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و اله نهي مي‌كرد و از شنيدن آن ناراحت مي‌شد. صلوات فرستنده را اذيت مي‌كرد و به سخت‌ترين وجه مجازات مي نمود.

 
حتي او دستور داد مرد نابيناي متديني را كه مؤذن بود و صوت خوشي داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پيامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسياري از كتب مربوط به صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله را به آتش كشيد و به هريك از پيروانش اجازه مي داد قرآن را مطابق فهم خود تفسير كند."
 
محمد بن عبدالوهاب به نوبه‌ي خود در اعتقادات پيرو"ابن تيميه حنبلي" است، كه در قرن هشتم هجري مي‌زيسته است، از ابن تيميه عقايد جالبي نقل شده است. از جمله اينكه او خدا را جسم مي‌دانست! براي ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه‌ي حود مي گويد: "ابن تيميه را بر منبر مسجد جامع دمشق ديدم كه مردم را موعظه مي‌كرد و مي‌گفت: خداوند به آسمان دنيا مي‌آيد، همان گونه كه من اكنون فرود مي‌آيم! سپس يك پله از منبر پائين مي‌آمد!"

عقايد او آنچنان سخيف و بي‌مقدار بود كه خود اهل سنت وي را به زندان افكندند و در رد او كتب متعددي را به رشته تحرير درآوردند.

اين قطره‌اي كوچك از مرداب اعتقادات و عملكرد وهابيان در طول اين ساليان است. در طول اين دوران دانشمندان زيادي چه شيعه و چه سني به نقد عقايد وهابيت دست زده‌اند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ داده‌اند. يكي از شبهات آنان مسأله‌ي بناء بر قبور است. آن‌ها ساختن بنا اعم از مسجد يا غير آن را بر قبر حرام  مي‌دانند. در اين نوشتار سعي مي كنيم پاسخي مناسب به شبهه‌ي مذكور بدهيم. نخست آنكه: اين شبهه‌ي آنان را صريح آيه‌ي 21 سوره كهف دفع مي‌نمايد، كه در خصوص ماجراي اصحاب كهف از قول مومناني كه مي‌خواستند ياد اصحاب كهف را گرامي دارند مي فرمايد: لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا (بي ترديد بر روي قبور آنان مسجدي بنا مي كنيم) دوم آنكه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامي بناهايي بر قبور انبياء گذشته وجود داشت. از جمله مي‌توان به قبر حضرت داوود و حضرت موسي در بيت المقدس اشاره نمود. جالب اينجاست كه خليفه دوم كه طبق نظر اين آقايان از صحابه است و معصوم، خود براي انعقاد پيمان صلح به بيت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامي در راستاي از بين بردن اين قبور به عمل نياورد…

اما به راستي قومي كه در تاريخ نه چندان طولاني خود، چنان كه از زبان مورخين خودشان شنيديم قرآن‌ها را در خيابان‌ها لگد مال ساختند و در قتل عام پيروان علي عليه السلام و ساير خلفا فرقي نگذاشتند و مجد خود را در غارت و قتل جستجو مي كردند، شايستگي اين را دارند كه مخاطب يك استدلال قرآني و يا حتي تاريخي قرار گيرند؟!




منبع:شیعه نیوز

 

 

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

احمداسماعیلی کریزی /خراسان

 

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 تیر 1396  ] [ 6:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 20 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4059142 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب