سردار شهيد محمّد يزداني كريزي
محل شهادت :شلمچه :عمليات كربلاي پنج ،19/10/1365 -
شادي روح سردار شهيد محمّديزداني كريزي قائم مقام گردان كوثرلشكر21امام رضا(ع)خراسان صلـــــوات
يزداني كريزي، محمّد سردار شهيد محمّد يزداني كريزي فرزند جواد، در اوّلين روز از فروردين ماه سال 1343 در روستاي كريز از توابع بخش كوهسرخ شهرستان كاشمر بهدنيا آمد. تحصيلات خود را در كاشمر گذراند. با شروع جنگ تحميلي، در حالي كه هنوز 16 سال نداشت، به سوي جبههها شتافت و از نواحي دست، شكم و گلو مجروح شد. پس از چندي به عضويّت سپاه پاسداران درآمد و در نبردهاي مختلف از فتح بستان تا كربلاهاي4 و 5 حضوري مثمر ثمر داشت. سرانجام در عمليّات كربلاي5 در تاريخ 19/10/1365 با سمت معاون گردان كوثر تيپ 21 امام رضا‹ع› شركت نمود و پس از رشادتهاي بسياري كه از خود نشان داد، به شهادت رسيد. پيكر پاكش پس از انتقال به كاشمر، در جوار آرامگاه شهيد مدرّس به خاك سپرده شد. زندگينامه محمد يزداني قائم مقام فرمانده گردان كوثر تيپ 21امام رضا(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامي) محمد يزداني كريزي اول فروردين سال 1343 ه ش در كاشمر به دنيا آمد .دوره ابتدايي را در دبستان «خيام» و دوره راهنمايي را در مدرسه شهيد باقري گذراند .وي در فعاليت هاي انقلاب اسلامي و گردهم آيي ها و جلسه هاي مذهبي شركت مي كرد . سال 1361 بود كه جذب سپاه كاشمر شد و به سبز پوشان انقلاب پيوست .او دفاع از اسلام و كشور را بر راحتي زندگي شهري و همكاري با پدر در كار فروش آهن ترجيح داد؛ مي گفت :ماديات خيلي به درد انسان نمي خورد و بايد به دنبال معنويات باشيم .در ابتداي ورود به سپاه دوره آموزش عمومي را گذراند و پس از پنج ماه راهي جبهه نبرد و تيپ 21 امام رضا شد و چهار ده ماه فرمانده گروهان بود .بعد از برگشت مسئول خدمات پرسنلي سپاه كاشمر شد . در اين ايام با انتخاب همسري متعهد و پاك به نام« زهره ياقوتي» ، سنت حسنه ازدواج را بر جاي آورد كه حاصل اين پيوند مبارك ، دختري به نام «فهيمه» بود كه در سال 1364 چشم به جهان گشود .فهيمه ، غنچه نو شكفته اي كه بعد ها پدر و پدر بزرگش هر دو شهيدان دفاع مقدس شدند . «يزداني كريزي» ديگر بار در سال 1363 به جبهه نبرد و تيپ امام صادق رفت و فرمانده گردان شد .وي بسيار شجاع و جسور بود .در عمليات رمضان ، فاو، والفجر يك و كربلاي سه ، چهار و پنج شركت جست و چندين نوبت مجروح گرديد و همواره تركش هاي ريز و درشتي را در بدن مجروحش تحمل مي كرد تا حدي كه دوستان و همرزمانش مي گفتند :محمد در تعقيب شهادت است . «محمد» اهل دعا ، راز و نياز ، نماز اول وقت ، گريه ، نماز شب و نافله و قرآن بود .به دعاي كميل و توسل و زيارت عاشورا خيلي اهميت مي داد .مهربان و با عاطفه بود ، با ديدن دوستان گل زيباي چهره اش مي شكفت ، انگار كه مدتها آنها را نديده بود .دلي به صافي آينه و بدون گرد و غبار داشت ، در ضمن به شادابي نيروها توجه مي كرد و شوخ طبع بود . محمد در نيمه شب كه همه خواب بودند ، كفش هاي رزمندگان را واكس مي زد و آنها را جفت مي كرد .ظرف هاي غذا را به تنهايي مي شست در قنوت با خضوع فراوان براي شهادت دعا مي كرد .يك بار به مادرش گفته بود :اگر براي اين روضه مي خوانيد كه من شهيد نشوم من راضي نيستم . او با حاج «محمد علي صادقي» فرمانده گردان كوثر بسيار مانوس و هم راه بود .«صادقي» به «محمد» لقب مالك اشتر داده بود .وقتي خودش نخستين بار آن را شنيده بود ، گفته بود :من كجا و مالك اشتر كجا ؟من خاك پاي مالك اشتر هم نمي شوم . «محمد» پيش از شروع صحبت به دوستان ياد آوري مي كرد كه فقط درباره خودشان صحبت كنند و از ديگران و گذشته صحبتي نكنند ، مبادا كه به غيبت بينجامد و اگر با كسي سخني دارند با خودش در ميان بگذارند و رو در رو گفتگو كنند كه برداشتشان اشتباه نباشد . دهم شهريور 1364 بود كه بار ديگر از كاشمر به جبهه نبرد شتافت .و در تيپ 21 امام رضا معاون اول فرمانده گردان عملياتي كوثر شد و در اين مسئوليت انتظار كشيد تا عمليات كربلاي پنج آغاز شد . او شب عمليات كربلاي پنج با يك گالن نفت در خانه اي مخروبه نزديك خرمشهر به نيت شهادت غسل كرد ، قبل از حركت با چند همرزم عقد اخوت خواند و گفت :اكنون كه همگي برادر شديم بايد قول دهيم كه هر كي از ما وارد بهشت شد ، ديگران را شفاعت كند .و همگي قبول كردند . آن شب «محمد» لباس نو پوشيد، برادران همه وداع كردند و از زير قرآن گذشتند و به سوي شلمچه و عمليات كربلاي پنج حركت كردند .روز نوزده دي 1365 در حالي كه پيشگام نيروهاي گردان بود، براي نابود كردن آتش كاليبر نيروهاي عراقي كه گردان را زير آتش شديد قرار داده بود ، حركت كرد اما ناگهان هدف تير دشمن قرار گرفت و سرانجام در حالي كه هم رزمش «ولي الله غلامي» پيكر غرقه به خونش را به پشت خط حمل مي كرد يا حسين گويان ، جان به جان آفرين تسليم كرد و به شهادت رسيد . پيكر پاك سردار شهيد «محمد يزداني كريزي» در «كاشمر» با شكوه تشييع گرديد و در جوار آرامگاه شهيد« سيد حسن مدرس (ره) »در كنار ياران و همرزمانش به خاك سپرده شد . منبع:"افلاكيان خاكي"نوشته ي علي اكبر نخعي،نشر كنگره ي بزرگداشت سرداران و23000شهيد خراسان،مشهد-1384 وصيت نامه ...خداوندا !سخنم را به گوش مردم مي رسانم. اي متعهدان به اسلام و معتقدان به كتاب خداوند و به رسالت نبي اكرم و امامت علي !ما مي رويم و فقط منظورمان از حضور در جبهه اطاعت فرمان مرجع بزرگ اسلام حضرت امام خميني مي باشد و احساس وظيفه است كه ما را روانه جبهه ها نموده است و ما براي اغراض شخصي به جبهه نمي رويم ؛ فقط خدا را در نظر مي گيريم و بس . اي عاشقان مهدي (عج) !به جبهه ها رويد و چنان درسي به متجاوز بدهيد كه تجربه اي تلخ براي هر متجاوزي باشد . همسرم !تا مي تواني پيام رسان همسر شهيدت باش !شما در راه خدا پدرتان را تقديم كرديد ؛ اما مبادا شياطين جني و انسي صبر را از شما سلب كنند .اجر خودتان را ضايع نكنيد . خواهران حزب الله !حجاب خود را حفظ كنيد ! امت اسلام !اتحاد را حفظ كنيد ؛ مبادا منافقان در بين شما تفرقه ايجاد كنند !اجتماعات اسلامي را گرم نگهداريد !از روحاني هاي متعهد به اسلام و انقلاب حمايت كنيد !از سپاه پاسداران حمايت كنيد و همچنان سپاه را پر نيرو نگهداريد ! اي دختر خردسالم !مي دانم زماني يتيمي را حس مي كني ، اما نبايد به ظواهر بينديشي .بايد به مقام بزرگي كه نصيبت شده است ، بر خود ببالي و به حضرت رقيه تاسي بنمايي ؛ حضرت رقيه پدرشان را دوست داشتند و هم حضرتش او را دوست داشتند ؛ اما اسلام دوست داشتني تر از همه چيز است. محمد يزداني خاطرات علي اكبر صابري ، همكار شهيد : داخل سپاه اسلحه به دست مشغول نگهباني بودم .آقاي يزداني آمد و گفت :من به جاي تو نگهباني مي دهم ،برو استراحت كن !قبول نكردم ؛خيلي اصرار كرد .علتش را پرسيدم، گفت :نگهباني در سپاه ثواب دارد ؛ سلاحت را بده تا من هم به ثوابي برسم .پذيرفتم و رفتم وقتي پاسبخش مرا در سالن آسايشگاه ديد ، گفت :تو اينجا چكار مي كني ؟مگر نگهبان نيستي ؟گفتم :نگهبانم ؛آقاي يزداني اصرار كرد كه به جاي من نگهباني بدهد . پاسبخش گفت :كار هميشگي اوست ؛به جاي خيلي از پاسدارها نگهباني مي هد . محمد صادقي ،همرزم شهيد : چند روزي بود كه داخل پادگان اهواز بوديم .با آقاي يزداني يك ساعت مرخصي تو شهري گرفتيم كه شهر را براي اولين بار ببينيم . وارد شهر كه شديم . مردم شهيدي را تشييه مي كردند .محمد گفت: بيا به تشييع جنازه برويم .گفتم: يك ساعت مرخصي گرفته ايم براي ديدن اهواز، نه براي تشييع جنازه .گفت :عيب ندارد ؛ بيا به تشييع جنازه برويم ! هنگام بازگشت به پادگان گفتم :از اين مرخصي چه فايده كه شهر را هم نديديم .گفت :اتفاقا همين تشييع براي ما ماند . همسر شهيد : مدتي بود كه محمد مشغول ساختن خانه بود .ساختمان هم آماده آهن ريزي شده بود اما ناگهان كار را تعطيل كرد. علت آن را كه پرسيدم ، گفت :منتظر آهن هستم. گفتم: پدرتان آهن فروش عمده كاشمرند ؛ شما كه نبايد منتظر نوبت آهن بمانيد .گفت :خانم جان !درست است كه پسر آهن فروش شهريم اما آن آهن ها از مردم است .ما مي خواهيم زير سقف اين خانه نماز بخوانيم و زندگي كنيم ؛ مگر بندگي خدا با آهن غصبي ممكن است ؟ گفتم :خوب حالا از سهميه آهن حاج آقا سقف را بپوشيد ، نوبت آهنمان كه رسيد آنها را به ايشان بر مي گردانيم .گفت :اين كار را هم نمي كنم .صبر مي كنم تا نوبتمان برسد . محمد صادقي، همرزم شهيد : در ارتفاعات الله اكبر بوديم و نزديك سنگر هاي دشمن .يك نظامي عراقي بد جوري پهلويش زخمي شده بود و از ما آب مي خواست .به محمد گفتم: بنده خدا تشنه است ؛ چكار كنيم ؟گفت: براي مجروح آب ضرر دارد ؛ نبايد آب بخورد .گفتم خيلي براي آب له له مي زند ، كمي آبش بدهم كه گلويش تر شود ؟ محمد خم شد ، اول روي عراقي را بوسيد ، بعد هم قمقمه اش را به دهان او نزديك كرد تا كمي آب در دهانش بريزد اما عراقي مجروح قمقمه را گرفت و تا ته آبش را سر كشيد . در ارتفاعات الله اكبر خط دفاعي دشمن را شكسته و به سنگرهاي عراقي رسيده بوديم .ناگهان تانكي ايراني كه در حال عبور بود، از روي پاي يك اسير عراقي گذشت .يزداني كه شاهد اين صحنه غمبار بود ، با تاثر گفت :من كه نمي توانم بنده خدا را اين جور ببينم . فورا نشست ، زخمي عراقي را كه پايش له شده بود ، به دوش گرفت و شتابان به آمبولانس رساند كه از آنجا او را به درمانگاه و بيمارستان ببرند . محمد اسماعيل رسولي ، همرزم شهيد : يك روز طبق روال گذشته فرصتي پيش آمد و براي ديدن محمد به چادر فرماندهي رفتم .گفتم :براي رفع دلتنگي ام آمده ام با هم ديدار كنيم . گفت :دل به دل راه دارد ؛ لطف كردي آمدي ؛ اما پيش از صحبت قرار بگذاريم كه فقط از خودمان حرف بزنيم ، پاي صحبت را به ميان نياوريم ؛ از غيبت خيلي مي ترسم زيرا خوبي ها را آتش مي زند و خوبي ها هم كه تمام شود خودمان را مي سوزاند . گفتم :از تذكرت ممنونم .من هم براي همين دوست داردم بيشتر با تو باشم . يوسف عاشورا كبير ، همرزم: آقاي يزداني اتوبوس كهنه تر را براي نيروهاي مسئول و كادر گردان و اتوبوس هاي نوتر را براي ساير نيروهاي گردان كه عازم مرخصي بودند ؛ تعيين كرد . اتوبوس ما در زنجان خراب شد . نماز صبح را در كنار خيابان خوانديم و بعد از درست شدن اتوبوس سوار شديم .از يزداني خبري نبود .دور و بر را گشتيم ؛ ولي پيدايش نكرديم . ناگهان ديديم كه محمد از دور مي آيد .حاجي صادقي گفت :پس حتما زيارت عاشورا را هم خواندي .گفت :جاي شما و دوستان بسيار خالي بود ؛ زيارت عاشورا هم ،خوانديم . حسين عاقبتي ، همرزم شهيد: محمد آقاي تازه داماد با پدر خانمش حاج آقاي ياقوتي به جبهه آمدند. به حاجي ياقوتي گفتم :حاج آقا نكند محمد آقا شما را آورده اند ؟گفت :من شيفته رفتار اين پسر شده ام .حقيقتش را اگر مي خواهي ، اين محمد آقاي ما فرشته است ، آدم نيست .اخلاق و كردارش شديدا در من تاثير گذاشته است به طوري كه جدا شدنش برايم سخت است .به همين خاطر هيچگاه تنهايش نمي گذارم و در همه جا همراهش هستم . حاج آقاي ياقوتي (پدر خانم يزداني ) در عمليات بدر شهيد شد . حميد وزير پناه همرزم شهيد : در كاشمر از محمد درباره زخم گردنش پرسيدم ،گفت :هنگامي كه در بيمارستان بستري بودم ؛ شبي پيامبر را در خواب ديدم .حضرت دست مباركشان را روي زخم گردنم كشيدند و گفتند :خوب شدي . فردا صبح كه پزشك ،زخم را براي تعويض پانسمان باز كرد، با تعجب گفت :انگار كه زخمت خوب شده است ؛ پيشترفت بهبودش به اندازه سه ماه است و مي تواني به جبهه برگردي . محمد مرا قسم داد كه تا زنده است ، ماجراي شفا يافتنش را به كسي نگويم . حجت الاسلام علي اسماعيلي ، دوست شهيد: دو بار شكم محمد زخمي شده بود و هر بار چند ماه روده هايش در پلاستيك و بيرون بود ولي باز هم با اين حال و وضع عازم جبهه شده بود .به او گفتم :با اين وضعيت كه بايد در جبهه چند نفر پرستار مواظب شما باشد ؛ در آنجا گرد و خاك زياد است و زخم عفوني مي شود .لااقل صبر كنيد تا روده هايتان را داخل شكم بگذارند و او هم پذيرفت . محمد علي اصغرصدوقي، همرزم شهيد : در جبهه كه بوديم شبي بيدار ماندم كه ببينم چه كسي كفش ها را واكس مي زند و مرتب مي كند و يا لباسها را مي شويد ؟ همه در خواب بودند و من هم خودم را به خواب زده . ناگهان برخاستم ديدم كه آقاي يزداني مشغول كفش واكس زدن است .گفتم :چرا شما ؟گفت :چندين بار مجروح شده ام ، ولي خداوند مرا قبول نكرده است .مي خواهم به بنده هاي خدا خدمت كنم تا شايد روزي خدا شهادت را نصيبم فرمايد و خواست كه تا زنده است در اين باره به كسي چيزي نگويم . علي اكبر صابري، دوست شهيد : آقاي شيرزاد براي ما تعريف كرد كه با محمد يزداني از فرودگاه مشهد عازم اهواز شديم. هنگام عبور آقاي يزداني از جلو دستگاه كنترل فرودگاه ، آژير به صدا در آمد .مامور از او پرسيد :چي همراه داري كه دستگاه آژير كشيد ؟محمد با خونسردي گفت: چيزي ندارم ؛ فقط چند تركش بزرگ و كوچك داخل بدن دارم . حسين عاقبتي ، همرزم شهيد: نمي دانستم چه كسي شب ها ظرف غذا را مي شويد و گالن را آب مي كند ؟شبي خودم را به خواب زدم تا همه خوابيدند ، يك دفعه ديدم ظرف ها نيست . از چادر كه بيرون رفتم، ديدم يزداني پاي تانكر آب ظرف مي شويد .گفتم :اين چه كاري است كه مي كني ؟آيا درست است كه ما از ظرف شستن بي نصيب باشيم ؟از فردا اگر بخواهي كه من غذا بخورم ، بايد ظرف ها را نوبتي بشويم . گفت :دلم نمي خواست كسي بويي ببرد ؛ زماني كه مجروح شدم نذر كردم كه يك ماه ظرف ها را بشويم تا خداوند شهادت را نصيبم كند .اگر تو بخواهي، بشويي نذر به هم مي خورد .غذايت را بخور ، و بگذار نذرم ادا شود . محمد جواد انبيايي ، همرزم شهيد : آقاي يزداني پيش از آغاز حركت نيروهاي رزمنده براي عمليات كربلاي پنج به من گفت :جواد آقا !مفاتيح را از جعبه بردار و صيغه عقد اخوت كه از اعمال روز عيد غدير است ، پيدا كن ! پس از يافتن دعاي صيغه عقد اخوت گفت :دستانتان را روي اين جعبه بگذاريد !دست ها را روي جعبه مهمات قرار داديم .خودش عقد اخوت را خواند و ما تكرار كرديم .در پايان گفت :حالا كه با هم برادر شديم ، هر كس در اين عمليات شركت كرد و شهيد شد بايد هنگام ورود به بهشت، باقي برادران را شفاعت كند . همگي گفتيم :قبول. بعد از زير قرآن رد شديم و به سمت شلمچه حركت كرديم . شب عمليات كربلاي پنج هنگامي كه در خط مقدم جبهه در حال حركت بوديم ، ناگهان محمد آقا گفت :بايستيد و كلاه آهني تان را از روي سرتان برداريد .با تعجب پرسيدم چرا ؟مگر چيزي شده است ؟ گفت "مي خواهم يك بار ديگر با هم خداحافظي كنيم .بعد چهار نفري دست به گردن هم انداختيم .آقاي يزداني دست در گردنم انداخت و گفت :جواد آقا !اگر شهيد شدي سلام مرا به برادر شهيدت برسان !من هم گفتم :شما هم اگر شهيد شدي سلام مرا به برادرم برسان و با هم به راه افتاديم . منابع: سايت ساجد
ادامه مطلب
- فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزشهاي اسلامي است.
- خرمشهر شهر لاله هاي خونين است.
- خرمشهر را خدا آزاد كرد .
- فتح خرمشهر يك مسئله عادي نيست، بلكه ما فوق طبيعت است.
- هماهنگي ارتش و سپاه و بسيج در صحنه پيكار پشت سپاهيان كفر را شكست.
- همه در ميدان نبرد تجربه كرده اند كه معنويت و ايمان چقدر در ييروزي ها موثر است. در حماسه دفاع مقدس، متجاوزاني كه بخود وعده فتح سه روزه خوزستان و سقوط تهران را داده بودند به باتلاق مرگ و هلاكت فرو رفتند.
- واقعاً ارتش و نيروهاي سپاهي و بسيجي ها مظلومانه و با كمترين امكانات جنگيدند.
- هزاران بار مباركباد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم.
- سپاس بي حد بر خداوند قادر كه رزمندگان متعهد و فداكار را مورد عنايت و حمايت خويش قرار داد.
- سپاس بي حد بر خداوند قادر كه نصر بزرگ خود رانصيب ما فرمود.
- دست قدرت حق از آستين فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح بيرون آمد.
- خداوند نداي الله اكبر را در خرمشهر عزيز طنين انداز كرد.
- خداوند پرچم پر افتخار لاا له الاالله را بر فراز آن شهر خرم كه با دست پليد جنايتكاران به خون كشيده شده و خونين شهر نام گرفت به اهتزاز در آورد .
- در جنگ پيروزي از آن ملت ما گرديد و دشمنان در تحميل آن همه خسارات چيزي بدست نياوردند.
- اين پيروزيهاي معجزه آسا، بي شك از ادعيه مباركه حضرت بقيه الله صلوات اله عليه بوده و هست.
- ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق وغرب را شكستيم.
- ستاره درخشنده اين پيروزيها تا نفح صور بر تارك تاريخ نور افشاني خواهد كرد.
- هشيار باشيد كه پيروزيها هر چند عظيم و حيرت انگيز شمارا از ياد خداوند كه نصر وفتح در دست اوست غافل نكند.
- شما رزمندگان اسلام تاريخ را با عظمت خود زرين و افتخار آميز كرديد.
- بازوي قوي و قلب مطمئن و عشق به لقا الله است كه پيروزي مي آورد.
- خدا وعده كرده است اگر نصرت دهيد اورا شما را پيروز كند.
- همه ابر قدرت ها از قدرت شما رزمندگان اسلام لرزيده اند.
- بار الهي جوانان رزمنده ايران فتح را از تو مي دانند و بقدرت خويش مغرور نيستند.
- گوئي دست مبارك علي بن ابيطالب در روز خندق از آستين پر عظمت لشكريان ما بيرون آمده است.
- اينجانب از دور دست و بازوي قدرتمند شما را كه دست خداوند بالاي آن است ميبوسم و به اين بوسه افتخار مي كنم.
- آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال ملائكه الله نشانديد و در ميان ملل جهان سر افراز نموديد.
- درود بر شما و همه آنكه براي اسلام و كشور عزيز حماسه مي آفرينند.
- مبارك باد بر كشور عزيز ايران و بر ملت شريف رزمندگاني چنين قدرتمند و عاشقاني چنين محو جهان ازلي.
ادامه مطلب
سوم خرداد سالروز آزادسازي خرمشهر گرامي باد
در خيال خرمشهر كه كنار كارون آرام نشسته بود، هيچ صداي خمپارهاي نبود. نخلستانهايش صداي چرخهاي تانك را تا آن روز نشنيده بود، تا شهريور ماه ۵۹ كه خرمشهر، خونين شهر شد. پس از گذشت روزهاي تاريك و پر دود اسارت، در سوم خرداد ۱۳۶۱ شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخلهاي سوخته، نخلهاي بيسر...
فتح خرمشهر (سوم خرداد ۱۳۶۱) در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژهاي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفتآور بود كه در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانوادهاي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را باز يافته است اشكهاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسهآفرين صحنههاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيهاي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. همچنين تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان ميداد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت، اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد.
هنگامي كه مرحله اول و دوم عمليات بيتالمقدس به پايان رسيد و رزمندگان ما در اطراف خرمشهر مستقرشدند، راديوي رژيم بعثي، ميكوشيد در تبليغات كاذب خود، حضور نيروهاي عراق را در خرمشهر به رخ بكشد تا توجيهي براي ترميم روحيه نيروهاي شكست خورده و رو به هزيمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زماني كمتر از ۲۴ ساعت، موجب شد كه بخش قابل توجهي از نيروهاي مهاجم عراقي به اسارت نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درآيند.
نبرد بزرگ، سرنوشتساز و غرورآفرين بيت المقدس كه براي رها سازي خرمشهر از سلطه نيروهاي مهاجم عراقي انجام شد، از دهم ارديبهشت ماه تا چهارم خرداد ما ۱۳۶۰ به طول انجاميد. اين نبرد حماسي علاوه بر پايان بخشيدن به ۱۹ ماه اشغال بخشي از حساسترين مناطق خوزستان و آزادسازي خرمشهر، ضربهاي سهمگين و كمرشكن به توان رزمي و جنگ طلبيهاي دشمن مهاجم وارد ساخت.
كوتاه سخن اينكه عمليات بيتالمقدس به عنوان برجستهترين عمليات پدآفندي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در تاريخ نظامي ۸ سال دفاع مقدس ثبت شده است.
اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهيدان گذر كنيم و تاريخ نقش بسته بر سنگرها را مرور كنيم، خواهيم ديد كه مجموعه شهيدان سوم خرداد ۱۳۶۰ الگويي كوچك از ملت مقاوم ايران است كه چونان سپهري پر ستاره ميدرخشد. شاديهاي به ياد ماندني خودجوش و سراسري پس از آزادسازي خرمشهر نيز برگ ديگري از اين حماسه ملي بود و نشان داد كه مردم سراسر اقطار و بلاد ايران اعم از آنكه هرگز خرمشهر را به چشم ديده باشند يا نه چگونه از شنيدن خبر اين پيروزي ساعتها به دست افشاني و پايكوبي پرداختند وهزيمت دشمن اشغالگر را از خاك ميهن جشن گرفتند.
سوم خرداد يك حماسه ملي است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهههاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي تحقق مييافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پيروزي. لذا به حق ميتوان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه هاست.
بياد سوم خرداد سالروز حماسه هميشه تاريخ ايران... آزادي خرمشهر
مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود كه ميتپيد و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادري بود كه فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و در بيپناهي پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نيز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان درآمد و مدافعان ناگزير شدند كه به آن سوي شط خرمشهر كوچ كنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در پازپسگيري شهر برآورده نميشد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.
خرمشهر از همان آغاز، خونينشهر شده بود. خرمشهر خونين شهر شده بود تا طلعت حقيقت از افق غربت و مظلوميت رزمآوران و بسيجيان غرقه در خون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر اين آفاق ميتوان نگريست؟ آنان در غربت جنگيدند و با مظلوميت به شهادت رسيدند و پيكرهاشان زير شني تانكهاي شيطان تكه تكه شد و به آب و باد و خاك و آتش پيوست. اما� راز خون آشكار شد. راز خون را جز شهدا درنمييابند. گردش خون در رگهاي زندگي شيرين است اما ريختن آن در پاي محبوب، شيرينتر است؛ و نگو شيرينتر، بگو بسيار بسيار شيرينتر است.
راز خون در آنجاست كه همه حيات به خون وابسته است. اگر خون يعني همه حيات� و از ترك اين وابستگي دشوارتر هيچ نيست پس، بيشترين از آن كسي است كه دست به دشوارترين عمل بزند. راز خون در آنجاست كه محبوب خود را به كسي ميبخشد كه اين راز را دريابد. آن كس كه لذت اين سوختن را چشيد در اين ماندن و بودن جز ملالت و افسردگي هيچ نمييابد.
آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند كه راه حقيقت وجود انسان را از ميان هاويه آتش جستهاند. آنان ترس را مغلوب كردهاند تا فتوت آشكار شود و راه فنا را به آنان بياموزد.
آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. وقتي كه كار آن همه دشوار شد كه ماندن در خرمشهر معناي شهادت گرفت، هنگام آن بود كه شبي عاشورايي برپا شود و كربلائيان پاي در آزموني دشوار بگذارند�
كربلا مستقر عشاق است و شهيد سيد محمد علي جهانآرا چنين كرد تا جز شايستگان كسي در آن استقرار نيابد. شايستگان، آنانند كه قلبشان را عشق تا آنجا آكنده است كه ترس از مرگ، جايي براي ماندن ندارد. شايستگان جاودانند؛ حكمرانان جزاير سرسبز اقيانوس بيانتهاي نور نور كه پرتوي از آن همه كهكشانهاي آسمان دوم را روشني بخشيده است.

ادامه مطلب
به مناسبت رحلت رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)، بسته مطالعاتي «امام خميني(ره)» به مخاطبان خبرگزاري فارس تقديم ميشود.

به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه پژوهشي تحليلي راهبردي به مناسبت سالروز رحلت امام خميني بسته مطالعاتي امام خميني (ره) بسته اي با پيشنهاد 10 كتاب درباره امام خميني را كه به پيشنهاد اساتيد و كارشناسان انتخاب شده معرفي كرده است.
براي تهيه اين كتاب ها مي توانيد هر روز از ساعت 8 تا 21 با شماره 02537839402 تماس حاصل فرماييد.
1٫ اسلام ناب در كلام و پيام امام خميني (س)
ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)
يكي از موضوعات بسيار مهم و مطرح در انديشه سياسي امام خميني(ره) پيوند و ارتباط دين و سياست و تلازم و تعامل آن دوبا يكديگر است . اين موضوع به دليل اهميت خاصي كه دارد حجم وسيعي از رهنمودهاي سياسي امام خميني را به خود اختصاص داده است و در مراحل مختلف مبارزه خستگي ناپذير اين پيشواي محبوب ـ چه در سال هاي طولاني پيش از پيروزي انقلاب اسلامي چه در مراحل حساس ونهايي نهضت و چه در سال هاي سخت و سراسر رنج پس از پيروزي كه با توطئه هاي مكرر دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنان آميخته بود ـ از محورهاي اساسي تلاش هاي فكري و فرهنگي و سياسي او براي تبيين دقيق و ايجاد بينش وآگاهي در ميان مردم جامعه محسوب مي شود. اين كتاب به تبيين دين اسلام در عرصه هاي مختلف مي پردازد.
2٫ عصر امام خميني
مولف: ميراحمدرضا حاجتي
ناشر كتاب : بوستان كتاب قم
گرچه امام(ره) دوراني را آغاز نمودند كه رجعت دوباره مسلمانان به ارزشها و آموزههاي اسلامي و انزواي عقايد و افكار الحادي و ماترياليستي در سطح جهان و حيات دوباره اديان الهي و پيروان آنها و اسلامگرايي بيسابقه در ميان مسيحيان دنيا به ويژه غربيان بخشي از ويژگيهاي منحصر به فرد آن ميباشد، ليكن شواهد و دلائل متقن و متعدد حاكي از آن است كه اينها «تمام مقصود» قيام الهي امام(ره) نبوده، و امام كبير ما با وقوف بر رسالت خطير و الهي خود، غايت قُصواي انقلاب اسلامي و هدف نهايي آن را امري فراتر از موارد مذكور؛ يعني زمينهسازي انقلاب جهاني اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجي عالم بشريت حضرت وليعصر(عج) ميدانستند، و براساس همين اعتقاد، امام بزرگوار به هدايت و رهبري انقلاب اسلامي و تحولات توفندة ناشي از آن پرداختند.چنان كه حضرت امام(ره) سالها پيش از پيروزي انقلاب با هدف وقوف كامل ياران خود به اهداف بلند انقلاب اسلامي و افزايش سطح آمادگي آنان، به توضيح مراحل مورد نظر به پيشروي پرداخته و تصريح نمودند: كه:برپايي حكومت اسلامي در ايران و احياي مجدد اسلام در كشورهاي اسلامي تنها بخشي از آرمانهاي مقدس و موردنظر ميباشند، و زمينهسازي ظهور حضرت وليالله الاعظم، ارواحنا فداه، هدف بلند و نهايي انقلاب اسلامي است. اساساً بر همين مبني است كه امام كبير ما امت خداجوي خود و فرزندان شهيدان گرانقدر انقلاب را به اين نكته مهم متذكر گرديدند كه:به جمهوري اسلامي كه ثمره خون پدرانتان است تا پاي جان وفادار بمانيد و با آمادگي خود و صدور انقلاب اسلامي و ابلاغ پيام شهيدان زمينه را براي قيام منجي عالم و خاتمالاوصياء، مفخرالاولياء، حضرت بقيةالله، روحيفداه، فراهم سازيد.حضرت امام(ره) با دعا تمناي قلبي خود را در اين زمينه به صراحت اظهار نموده و اعلام داشتند:اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهاني بشود و مقدمه براي ظهور حضرت بقيةالله، ارواحنا فداه، بشود.اميدوارم كه اين نهضت و اين انقلاب منتهي بشود به ظهور امام عصر ، سلامالله عليه، و اميدوارم كه اين انقلاب ما به همه دنيا و مستضعفين صادر بشود. از اين رو بسياري از صاحبنظران بصير بر اين باورند كه جهان معاصر آبستن وقايع و حوادثي بس عظيم و خيره كننده بوده و عصر نويني كه امام خميني(ره) آغازگر آن بودند در حقيقت«ظهور صغراي» حضرت ولياللهالاعظم امام زمان(ع) مقدمهاي بر ظهور كبراي آن عزيز غائب از انظار ميباشد.براين اساس بايد معتقد بود كه عصر امام خميني آغاز عصري است كه در آن:اسلام ابر قدرتها را به خاك مذلت مينشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد .آري، عصر امام خميني آغاز عصري است كه:با صدور انقلابمان كه در حقيقت صدور انقلاب راستين و بيان احكام محمدي(ص) است سيطره و ظلم جهانخواران را خاتمه ميدهيم و به ياري خدا راه را براي ظهور منجي و مصلح كل امامت مطلق حق امام زمان(ع) هموار ميكنيم. و همانگونه كه امام كبيرمان تأكيد فرمودند:انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجت، ارواحنا فداه، است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.و علائم واضح و نشانههاي غير قابل انكار حاكي از آن است كه در اين عصر:گويا جهان ميشود مهيّا براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان. نويسندة كتاب عصر امام خميني(ره) تلاش كرده است كه در اثر خود ويژگيها و شاخصههاي اين عصر را بيان كند. او با تتبع فراوان كتابها و نشريات مختلف و با بررسي دقيق تحليلها و اظهارنظرهاي صاحبنظران كشورهاي اسلامي و انديشمندان جهان غرب در صدد ارائه تصويري جامع از عصر پيش از ظهور ـ كه به تعبيري عصر امام خميني(ره) خوانده ميشود ـ برآمده و موفقيتهاي فراواني نيز در اين زمينه كسب كرده است.
3٫ بنيان مرصوص امام خميني قدس سره در بيان و بنان
تحقيق و تنظيم كتاب: محمد امين شاهجويي
ناشر كتاب : اسراء
مجموعه گفتارهاي استاد جوادي املي درباره شخصيت و انديشه امام خميني(ره) و مباني ديني انقلاب اسلامي
پس از انبياي عظام و ائمه اطهار (عليهم السلام)، نائبان آنان به وساطت ايشان، مظهر تام اسماي حسناي الهي هستند؛ امام خميني از جمله نايبان معصومان(عليهم السلام) است كه در اين اثر به تبيين سيره علمي و عملي ايشان و نيز وظايف رهروان راستين آن حضرت پرداخته شده است.
هم چنين در اين اثر درباره تأثير نهضت سيد الشهداء(عليه السلام) بر انقلاب اسلامي ايران، عناصر محوري پيام امام خميني به رهبر شوروي سابق و وصيت نامه ايشان مطالبي ذكر شده است.
اين كتاب در قطع وزيري چاپ شده و داراي 464صفحه مي باشد.
4٫ سيري در ساحل: بينش و منش حضرت امام خميني (ره)
مولف: محمدتقي مصباح يزدي
ناشر كتاب : انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
اين كتاب بيان و شرح بينش و منش حضرت امام خميني(ره) از نگاه حضرت آيتالله مصباح يزدي است. حضرت استاد در اين نوشتار، ابتدا ضمن بررسي ابعاد شخصيتي امام در چهار بعد علمي، عرفاني ـ اخلاقي، سياسي ـ اجتماعي، و نيز بعد مديريت و رهبري؛ ابتكارات آن رهبر بزرگ و مرجع عاليقدر را در مباحث فقه، اصول، فلسفه و عرفان بر ميشمارد و با اشاره به ويژگي عبوديت بهعنوان جوهره شخصيت وجودي آن عزيز، از پيوند او با كانون بينهايت عظمت و سرچشمه نور سخن ميراند.
مؤلف در ادامه اين سير ژرفنگرانه در ويژگيهاي والاي حضرت امام، آراي تربيتي ايشان را تحليل و برتري آراي تربيتي امام بر نظر بسياري ديگر از مصلحان و مربيان جهان را بيان ميكند. نقش آن اسلامشناس گرانقدر در احياي ابعاد فراموش شده اسلام بهويژه مسايل تربيتي، و بيان علت فراموششدن آنها بخش ديگري از اين مطالعه را تشكيل ميدهد. امام و جلوهبخش مذهب جعفري، امام و كشف هويت متدينان و … از جمله مباحث اين فصل از نوشتار مزبور است.
در فصلي ديگر، استراتژي و راهبرد حضرت امام در دفاع از ارزشها بيان ميشود و ضمن معرفي راهبرد قرآني بهعنوان راهبرد امام امت، به چند نمونه از برخوردهاي آن حضرت در دفاع از ارزشها اشاره ميشود. در خاتمه، اهداف و آرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه همانا اهداف و آرمانهاي اسلام ناب است، شرح و توضيح داده شده، تشكيل حكومت اسلامي، حمايت از محرومان، حفظ وحدت ميان اقشار جامعه و ايجاد همبستگي و اتحاد ميان مسلمانان و مبارزه با طاغوت از جمله اين اهداف بر شمرده شدهاند.
اين كتاب در قطع رقعي، بهكوشش حجتالاسلام علي احمديخواه تدوين و نگارش يافته و بههمت مركز انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) چاپ و منتشر شده است.
5٫ در سايه آفتاب: يادها و يادداشتهايي از زندگي امام خميني (ره)
مولف: محمدحسن رحيميان
ناشر كتاب : نشر شاهد
نويسنده كتاب حاضر كه از نزديكان و ارادتمندان امام خميني(ره) بوده, خاطرات و مشاهدات خود را از زندگاني آن حضرت به نگارش درآورده است .مطالب كتاب در ده فصل با اين عناوين سامان يافته است؛ 1٫ در راه آشنايي 2٫ پيوند با مقام ولايت 3٫ التزام به ضوابط 4٫ ويژگيهاي اخلاقي 5٫ پاسداري از اصول و ارزشها 6٫ عشق متقابل امام و امت 7٫ نظم و ترتيب در كارها 8٫ آگاهي،اشراف و جامعيت 9٫ پاسخ به مسائل شرعي10٫ و سرانجام ….
6٫ امام خميني (قدس سره)؛ مردي در انتهاي افق: گفتارهايي درباره انديشه، سلوك و رفتار سياسي امام خميني (قدس سره)
مولف: يعقوب توكلي
ناشر كتاب : دفتر نشر معارف
نويسنده در مقدمه كتاب مي نويسد: “پديده تاريخي و شگرف انساني امام خميني معما و راز ناگشودهاي است كه بسياري از محققان و فرزانگان را در فهم خود به تحيّر نشانده است. سيد روح الله مصطفي معروف به حاج آقا روح الله كه در جريان رهبري نقلاب اسلامي ايران نايب الامام خميني و سپس به امام خميني نام برده شده است، شخصيت فقهي، فلسفي و عرفاني بزرگي است كه نميتوان براي او هماوردي در هوشمندي و فراست و تيزبيني بي بديلش در جهان اسلام يافت. از سوي ديگر قدرت ايجاد روح معنويت و تبعيد اين شخصيت بزرگ كه موجد و موجب ايجاد و استمرار آن شد، همانندي در ميان عارفان و فقيهان و متكلمان جهان اسلام ندارد. حاج آقا روح الله علاوه بر شهامت انقلابي و جسارت تاريخي، نه تنها اَبَرمرد تخريب يك سيستم حاكم فاسد بود، بلكه شاهكار تأسيس يكي از نوينترين مدلهاي حكومتي مبني بر اجتماع انديشه ديني و مردمسالاي سياسي را در كارنامه درخشان حيات خود بر جاي گذاشت.”اين كتاب از 11 مقاله، گفتار و گفتگوي اين نويسنده و تاريخ نگار تشكيل شده است: «حكومت اسلامي و انديشه ديرين سياسي در آراء امام خميني»، «حجاريان، حضور و عندالاقتضايي بودن امام خميني»، «15 خرداد؛ نقطه اوج و شكوفايي نهضت اسلامي»، «مدل حكومتي امام خميني؛ از ديروز تا امروز»، «اسلام عليه اسلام؛ مولفه هاي اسلام ناب و اسلام آمريكايي از منظر امام خميني»، «مديريت بحران امام خميني و مقام معظم رهبري در انقلاب اسلامي»، «امام خميني و تخريب فراماسونري»، «نقدي بر خاطرات آيت الله منتظري درباره اعدامهاي سال 67»، «سقوط و فتح خرمشهر از منظر امام خميني»، «عصر روحالله؛ ميزگردي با حضور دكتر يحيي فوزي»، «امام خميني؛ فقيه يا فيلسوف: گفتگو با دكتر عماد افروغ».
7٫ امام خميني (س) از نگاه نخبگان جهان
گرداورنده كتاب: علي داستاني بيركي
ناشر كتاب : موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)
8٫ راه نما: سيره و خط امام خميني(ره) در كلام رهبر معظم انقلاب
گرداورنده كتاب: مهدي صانعي
سخنران: سيد علي خامنه اي
ناشر كتاب : موسسه فرهنگي هنري خراسان
سيره و خط امام خميني(ره) در كلام رهبر معظم انقلابچالش اصلي همه تحولات بزرگ اجتماعي – از جمله انقلاب ها – صيانت از جهت گيري بسمت هدف ها در يك انقلاب، در يك حركت اجتماعي صيانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبديل خواهد شد. براي اينكه اين جهت گيري غلط و اين انحراف اتفاق نيفتد… بايد سر راه، شاخص هايي و جود داشته باشد. اگر اين شاخص ها روشن و واضح بود، در معرض ديد مردم بود، انحراف اتفاق نمي افتد…خود امام، برجسته ترين شاخص هاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوش بختانه بيانات امام در دسترس است، تدوين شده است. وصيت نامه امام، آشكارا همه مافي الضمير امام را براي آينده انقلاب تبيين مي كند… اگر نظرات امام، بد بيان شد، بد تبيين شد، مثل اين است كه قطب نما از كار بيفتد، راه گم مي شود…نبايد براي خوش آمد اين و آن، برخي از مواضع حقيقي امام را يا انكار كرد، يا مخفي نگه داشت. بعضي اين جور فكر مي كنند – و اين فكر غلطي است – كه براي اينكه امام پيروان بيشتري پيدا كند، كساني كه مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقه مند شوند، بايستي ما بعضي از مواضع صريح امام را پنهان كنيم يا نگوييم يا كم رنگ كنيم؛ نه، امام هويتش، شخصيتش به همين مواضعي است كه خود او با صريح ترين بيان ها، روشن ترين الفاظ و كلمات، آنها را بيان كرد. همين ها بود كه دنيا را تكان داد. همين مواضع صريح بود كه توده هاي عظيم را مشتاق ملت ايران و بسياري را پيرو ملت ايران كرد. اين نهضت عظيم جهاني كه شما امروز در گوشه و كنار دنياي اسلام نشانه هاي آن را مي بينيد، از اين طريق به راه افتاد.
9٫ به خود آ (بر كرانه شرح چهل حديث امام خميني (س)) (دوره ده جلدي)
تلخيص: جواد محدثي
ناشر كتاب : موسسه چاپ و نشر عروج
به خودآ خلاصه شده ي چهل حديث حضرت امام خميني (ره) مي باشد. در خلاصه اين كتاب ادبيات حضرت امام هيچ تغييري ننموده و فقط عبارات سنگين و دشوار آن حذف گرديده است.
براي سهولت در استفاده، كتاب در قطع 12*16٫5 و در 10 جلد 64 صفحه اي طراحي شده كه اين كتاب ها داخل جعبه اي قرار گرفته و عطف آنها مكمل يكديگر بوده و تصوير زيبايي را بوجود مي آورد.
يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد اين كتاب چيدمان متون كتاب در قاب دايره اي شكل مي باشد كه زيبايي خاصي به كتاب داده است. از ديگر ويژگي هاي اين كتاب ارزشمند تصويرسازي آن بر اساس آيات قرآن و روايات مي باشد.
پشت جلد هر كتاب جمله اي زيبا و تاثيرگذار ديده مي شود. جمله پشت جلد هر كتاب ادامه و تكميل كننده ي جمله ي كتاب قبلي مي باشد و 11 جمله با يكديگر يك مفهوم كلي را بيان مي كنند كه همان شعار كتاب (گربه خودآيي به خدا مي رسي) مي باشد.
10٫ سيره آفتاب: سيري در سيره نظري و عملي حضرت امام خميني (ره)
مولف: حسن قدوسي زاده
ناشر كتاب : دفتر نشر معارف
كتاب فوق مشتمل بر سيره عملي حضرت امام در عرصه مسائل فردي، خانوادگي، اجتماعي، عبادات، حالات معنوي، مسائل اخلاقي و شرعي، مسائل انقلاب، جهان اسلام، سياست، جوانان، از زبان همسر، فرزندان، دوستان و آشنايان ايشان ميباشد. نحوه برخورد ايشان با همسر و فرزندانشان، دوستان و آشنايان و خانواده شهدا از نظر خانوادگي و اجتماعي، تأكيد ايشان بر نماز اول وقت و انجام مستحبات از نظر عبادي، اخلاقي و عملكرد ايشان در مورد مسائل انقلاب و جهان اسلام با ذكر خاطراتي تشريح شده است.
اين مجموعه به صورت فشرده در دو بخش جمع آوري گرديده است. بخش اول توصيههاي اخلاقي – عرفاني حضرت امام به فرزند بزرگوارش مرحوم حاج سيد احمد خميني است كه در نامههاي متعدد امام به فرزندشان آمده است و در اين كتاب به شيوهاي بديع، موضوع بندي و ارائه شده تا مطالعه آن براي خوانندگان آسانتر و دلپذيرتر گردد. اين بخش در حقيقتسيره نظري حضرت امام را به تصوير كشيده است.
بخش دوم گزيدهاي از سيره عملي امام در عرصه مسائل فردي، خانوادگي، اجتماعي، عبادي، اخلاقي، سياسي، حكومتي و … است كه از بين كتب گوناگون استخراج و به صورتي مناسب فصل بندي شده است.
انتهاي پيام/و
ادامه مطلب
به مناسبت رحلت رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)، بسته مطالعاتي «امام خميني(ره)» به مخاطبان خبرگزاري فارس تقديم ميشود.

به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه پژوهشي تحليلي راهبردي به مناسبت سالروز رحلت امام خميني بسته مطالعاتي امام خميني (ره) بسته اي با پيشنهاد 10 كتاب درباره امام خميني را كه به پيشنهاد اساتيد و كارشناسان انتخاب شده معرفي كرده است.
براي تهيه اين كتاب ها مي توانيد هر روز از ساعت 8 تا 21 با شماره 02537839402 تماس حاصل فرماييد.
1٫ اسلام ناب در كلام و پيام امام خميني (س)
ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)
يكي از موضوعات بسيار مهم و مطرح در انديشه سياسي امام خميني(ره) پيوند و ارتباط دين و سياست و تلازم و تعامل آن دوبا يكديگر است . اين موضوع به دليل اهميت خاصي كه دارد حجم وسيعي از رهنمودهاي سياسي امام خميني را به خود اختصاص داده است و در مراحل مختلف مبارزه خستگي ناپذير اين پيشواي محبوب ـ چه در سال هاي طولاني پيش از پيروزي انقلاب اسلامي چه در مراحل حساس ونهايي نهضت و چه در سال هاي سخت و سراسر رنج پس از پيروزي كه با توطئه هاي مكرر دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنان آميخته بود ـ از محورهاي اساسي تلاش هاي فكري و فرهنگي و سياسي او براي تبيين دقيق و ايجاد بينش وآگاهي در ميان مردم جامعه محسوب مي شود. اين كتاب به تبيين دين اسلام در عرصه هاي مختلف مي پردازد.
2٫ عصر امام خميني
مولف: ميراحمدرضا حاجتي
ناشر كتاب : بوستان كتاب قم
گرچه امام(ره) دوراني را آغاز نمودند كه رجعت دوباره مسلمانان به ارزشها و آموزههاي اسلامي و انزواي عقايد و افكار الحادي و ماترياليستي در سطح جهان و حيات دوباره اديان الهي و پيروان آنها و اسلامگرايي بيسابقه در ميان مسيحيان دنيا به ويژه غربيان بخشي از ويژگيهاي منحصر به فرد آن ميباشد، ليكن شواهد و دلائل متقن و متعدد حاكي از آن است كه اينها «تمام مقصود» قيام الهي امام(ره) نبوده، و امام كبير ما با وقوف بر رسالت خطير و الهي خود، غايت قُصواي انقلاب اسلامي و هدف نهايي آن را امري فراتر از موارد مذكور؛ يعني زمينهسازي انقلاب جهاني اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجي عالم بشريت حضرت وليعصر(عج) ميدانستند، و براساس همين اعتقاد، امام بزرگوار به هدايت و رهبري انقلاب اسلامي و تحولات توفندة ناشي از آن پرداختند.چنان كه حضرت امام(ره) سالها پيش از پيروزي انقلاب با هدف وقوف كامل ياران خود به اهداف بلند انقلاب اسلامي و افزايش سطح آمادگي آنان، به توضيح مراحل مورد نظر به پيشروي پرداخته و تصريح نمودند: كه:برپايي حكومت اسلامي در ايران و احياي مجدد اسلام در كشورهاي اسلامي تنها بخشي از آرمانهاي مقدس و موردنظر ميباشند، و زمينهسازي ظهور حضرت وليالله الاعظم، ارواحنا فداه، هدف بلند و نهايي انقلاب اسلامي است. اساساً بر همين مبني است كه امام كبير ما امت خداجوي خود و فرزندان شهيدان گرانقدر انقلاب را به اين نكته مهم متذكر گرديدند كه:به جمهوري اسلامي كه ثمره خون پدرانتان است تا پاي جان وفادار بمانيد و با آمادگي خود و صدور انقلاب اسلامي و ابلاغ پيام شهيدان زمينه را براي قيام منجي عالم و خاتمالاوصياء، مفخرالاولياء، حضرت بقيةالله، روحيفداه، فراهم سازيد.حضرت امام(ره) با دعا تمناي قلبي خود را در اين زمينه به صراحت اظهار نموده و اعلام داشتند:اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهاني بشود و مقدمه براي ظهور حضرت بقيةالله، ارواحنا فداه، بشود.اميدوارم كه اين نهضت و اين انقلاب منتهي بشود به ظهور امام عصر ، سلامالله عليه، و اميدوارم كه اين انقلاب ما به همه دنيا و مستضعفين صادر بشود. از اين رو بسياري از صاحبنظران بصير بر اين باورند كه جهان معاصر آبستن وقايع و حوادثي بس عظيم و خيره كننده بوده و عصر نويني كه امام خميني(ره) آغازگر آن بودند در حقيقت«ظهور صغراي» حضرت ولياللهالاعظم امام زمان(ع) مقدمهاي بر ظهور كبراي آن عزيز غائب از انظار ميباشد.براين اساس بايد معتقد بود كه عصر امام خميني آغاز عصري است كه در آن:اسلام ابر قدرتها را به خاك مذلت مينشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد .آري، عصر امام خميني آغاز عصري است كه:با صدور انقلابمان كه در حقيقت صدور انقلاب راستين و بيان احكام محمدي(ص) است سيطره و ظلم جهانخواران را خاتمه ميدهيم و به ياري خدا راه را براي ظهور منجي و مصلح كل امامت مطلق حق امام زمان(ع) هموار ميكنيم. و همانگونه كه امام كبيرمان تأكيد فرمودند:انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجت، ارواحنا فداه، است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.و علائم واضح و نشانههاي غير قابل انكار حاكي از آن است كه در اين عصر:گويا جهان ميشود مهيّا براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان. نويسندة كتاب عصر امام خميني(ره) تلاش كرده است كه در اثر خود ويژگيها و شاخصههاي اين عصر را بيان كند. او با تتبع فراوان كتابها و نشريات مختلف و با بررسي دقيق تحليلها و اظهارنظرهاي صاحبنظران كشورهاي اسلامي و انديشمندان جهان غرب در صدد ارائه تصويري جامع از عصر پيش از ظهور ـ كه به تعبيري عصر امام خميني(ره) خوانده ميشود ـ برآمده و موفقيتهاي فراواني نيز در اين زمينه كسب كرده است.
3٫ بنيان مرصوص امام خميني قدس سره در بيان و بنان
تحقيق و تنظيم كتاب: محمد امين شاهجويي
ناشر كتاب : اسراء
مجموعه گفتارهاي استاد جوادي املي درباره شخصيت و انديشه امام خميني(ره) و مباني ديني انقلاب اسلامي
پس از انبياي عظام و ائمه اطهار (عليهم السلام)، نائبان آنان به وساطت ايشان، مظهر تام اسماي حسناي الهي هستند؛ امام خميني از جمله نايبان معصومان(عليهم السلام) است كه در اين اثر به تبيين سيره علمي و عملي ايشان و نيز وظايف رهروان راستين آن حضرت پرداخته شده است.
هم چنين در اين اثر درباره تأثير نهضت سيد الشهداء(عليه السلام) بر انقلاب اسلامي ايران، عناصر محوري پيام امام خميني به رهبر شوروي سابق و وصيت نامه ايشان مطالبي ذكر شده است.
اين كتاب در قطع وزيري چاپ شده و داراي 464صفحه مي باشد.
4٫ سيري در ساحل: بينش و منش حضرت امام خميني (ره)
مولف: محمدتقي مصباح يزدي
ناشر كتاب : انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
اين كتاب بيان و شرح بينش و منش حضرت امام خميني(ره) از نگاه حضرت آيتالله مصباح يزدي است. حضرت استاد در اين نوشتار، ابتدا ضمن بررسي ابعاد شخصيتي امام در چهار بعد علمي، عرفاني ـ اخلاقي، سياسي ـ اجتماعي، و نيز بعد مديريت و رهبري؛ ابتكارات آن رهبر بزرگ و مرجع عاليقدر را در مباحث فقه، اصول، فلسفه و عرفان بر ميشمارد و با اشاره به ويژگي عبوديت بهعنوان جوهره شخصيت وجودي آن عزيز، از پيوند او با كانون بينهايت عظمت و سرچشمه نور سخن ميراند.
مؤلف در ادامه اين سير ژرفنگرانه در ويژگيهاي والاي حضرت امام، آراي تربيتي ايشان را تحليل و برتري آراي تربيتي امام بر نظر بسياري ديگر از مصلحان و مربيان جهان را بيان ميكند. نقش آن اسلامشناس گرانقدر در احياي ابعاد فراموش شده اسلام بهويژه مسايل تربيتي، و بيان علت فراموششدن آنها بخش ديگري از اين مطالعه را تشكيل ميدهد. امام و جلوهبخش مذهب جعفري، امام و كشف هويت متدينان و … از جمله مباحث اين فصل از نوشتار مزبور است.
در فصلي ديگر، استراتژي و راهبرد حضرت امام در دفاع از ارزشها بيان ميشود و ضمن معرفي راهبرد قرآني بهعنوان راهبرد امام امت، به چند نمونه از برخوردهاي آن حضرت در دفاع از ارزشها اشاره ميشود. در خاتمه، اهداف و آرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه همانا اهداف و آرمانهاي اسلام ناب است، شرح و توضيح داده شده، تشكيل حكومت اسلامي، حمايت از محرومان، حفظ وحدت ميان اقشار جامعه و ايجاد همبستگي و اتحاد ميان مسلمانان و مبارزه با طاغوت از جمله اين اهداف بر شمرده شدهاند.
اين كتاب در قطع رقعي، بهكوشش حجتالاسلام علي احمديخواه تدوين و نگارش يافته و بههمت مركز انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) چاپ و منتشر شده است.
5٫ در سايه آفتاب: يادها و يادداشتهايي از زندگي امام خميني (ره)
مولف: محمدحسن رحيميان
ناشر كتاب : نشر شاهد
نويسنده كتاب حاضر كه از نزديكان و ارادتمندان امام خميني(ره) بوده, خاطرات و مشاهدات خود را از زندگاني آن حضرت به نگارش درآورده است .مطالب كتاب در ده فصل با اين عناوين سامان يافته است؛ 1٫ در راه آشنايي 2٫ پيوند با مقام ولايت 3٫ التزام به ضوابط 4٫ ويژگيهاي اخلاقي 5٫ پاسداري از اصول و ارزشها 6٫ عشق متقابل امام و امت 7٫ نظم و ترتيب در كارها 8٫ آگاهي،اشراف و جامعيت 9٫ پاسخ به مسائل شرعي10٫ و سرانجام ….
6٫ امام خميني (قدس سره)؛ مردي در انتهاي افق: گفتارهايي درباره انديشه، سلوك و رفتار سياسي امام خميني (قدس سره)
مولف: يعقوب توكلي
ناشر كتاب : دفتر نشر معارف
نويسنده در مقدمه كتاب مي نويسد: “پديده تاريخي و شگرف انساني امام خميني معما و راز ناگشودهاي است كه بسياري از محققان و فرزانگان را در فهم خود به تحيّر نشانده است. سيد روح الله مصطفي معروف به حاج آقا روح الله كه در جريان رهبري نقلاب اسلامي ايران نايب الامام خميني و سپس به امام خميني نام برده شده است، شخصيت فقهي، فلسفي و عرفاني بزرگي است كه نميتوان براي او هماوردي در هوشمندي و فراست و تيزبيني بي بديلش در جهان اسلام يافت. از سوي ديگر قدرت ايجاد روح معنويت و تبعيد اين شخصيت بزرگ كه موجد و موجب ايجاد و استمرار آن شد، همانندي در ميان عارفان و فقيهان و متكلمان جهان اسلام ندارد. حاج آقا روح الله علاوه بر شهامت انقلابي و جسارت تاريخي، نه تنها اَبَرمرد تخريب يك سيستم حاكم فاسد بود، بلكه شاهكار تأسيس يكي از نوينترين مدلهاي حكومتي مبني بر اجتماع انديشه ديني و مردمسالاي سياسي را در كارنامه درخشان حيات خود بر جاي گذاشت.”اين كتاب از 11 مقاله، گفتار و گفتگوي اين نويسنده و تاريخ نگار تشكيل شده است: «حكومت اسلامي و انديشه ديرين سياسي در آراء امام خميني»، «حجاريان، حضور و عندالاقتضايي بودن امام خميني»، «15 خرداد؛ نقطه اوج و شكوفايي نهضت اسلامي»، «مدل حكومتي امام خميني؛ از ديروز تا امروز»، «اسلام عليه اسلام؛ مولفه هاي اسلام ناب و اسلام آمريكايي از منظر امام خميني»، «مديريت بحران امام خميني و مقام معظم رهبري در انقلاب اسلامي»، «امام خميني و تخريب فراماسونري»، «نقدي بر خاطرات آيت الله منتظري درباره اعدامهاي سال 67»، «سقوط و فتح خرمشهر از منظر امام خميني»، «عصر روحالله؛ ميزگردي با حضور دكتر يحيي فوزي»، «امام خميني؛ فقيه يا فيلسوف: گفتگو با دكتر عماد افروغ».
7٫ امام خميني (س) از نگاه نخبگان جهان
گرداورنده كتاب: علي داستاني بيركي
ناشر كتاب : موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)
8٫ راه نما: سيره و خط امام خميني(ره) در كلام رهبر معظم انقلاب
گرداورنده كتاب: مهدي صانعي
سخنران: سيد علي خامنه اي
ناشر كتاب : موسسه فرهنگي هنري خراسان
سيره و خط امام خميني(ره) در كلام رهبر معظم انقلابچالش اصلي همه تحولات بزرگ اجتماعي – از جمله انقلاب ها – صيانت از جهت گيري بسمت هدف ها در يك انقلاب، در يك حركت اجتماعي صيانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبديل خواهد شد. براي اينكه اين جهت گيري غلط و اين انحراف اتفاق نيفتد… بايد سر راه، شاخص هايي و جود داشته باشد. اگر اين شاخص ها روشن و واضح بود، در معرض ديد مردم بود، انحراف اتفاق نمي افتد…خود امام، برجسته ترين شاخص هاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوش بختانه بيانات امام در دسترس است، تدوين شده است. وصيت نامه امام، آشكارا همه مافي الضمير امام را براي آينده انقلاب تبيين مي كند… اگر نظرات امام، بد بيان شد، بد تبيين شد، مثل اين است كه قطب نما از كار بيفتد، راه گم مي شود…نبايد براي خوش آمد اين و آن، برخي از مواضع حقيقي امام را يا انكار كرد، يا مخفي نگه داشت. بعضي اين جور فكر مي كنند – و اين فكر غلطي است – كه براي اينكه امام پيروان بيشتري پيدا كند، كساني كه مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقه مند شوند، بايستي ما بعضي از مواضع صريح امام را پنهان كنيم يا نگوييم يا كم رنگ كنيم؛ نه، امام هويتش، شخصيتش به همين مواضعي است كه خود او با صريح ترين بيان ها، روشن ترين الفاظ و كلمات، آنها را بيان كرد. همين ها بود كه دنيا را تكان داد. همين مواضع صريح بود كه توده هاي عظيم را مشتاق ملت ايران و بسياري را پيرو ملت ايران كرد. اين نهضت عظيم جهاني كه شما امروز در گوشه و كنار دنياي اسلام نشانه هاي آن را مي بينيد، از اين طريق به راه افتاد.
9٫ به خود آ (بر كرانه شرح چهل حديث امام خميني (س)) (دوره ده جلدي)
تلخيص: جواد محدثي
ناشر كتاب : موسسه چاپ و نشر عروج
به خودآ خلاصه شده ي چهل حديث حضرت امام خميني (ره) مي باشد. در خلاصه اين كتاب ادبيات حضرت امام هيچ تغييري ننموده و فقط عبارات سنگين و دشوار آن حذف گرديده است.
براي سهولت در استفاده، كتاب در قطع 12*16٫5 و در 10 جلد 64 صفحه اي طراحي شده كه اين كتاب ها داخل جعبه اي قرار گرفته و عطف آنها مكمل يكديگر بوده و تصوير زيبايي را بوجود مي آورد.
يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد اين كتاب چيدمان متون كتاب در قاب دايره اي شكل مي باشد كه زيبايي خاصي به كتاب داده است. از ديگر ويژگي هاي اين كتاب ارزشمند تصويرسازي آن بر اساس آيات قرآن و روايات مي باشد.
پشت جلد هر كتاب جمله اي زيبا و تاثيرگذار ديده مي شود. جمله پشت جلد هر كتاب ادامه و تكميل كننده ي جمله ي كتاب قبلي مي باشد و 11 جمله با يكديگر يك مفهوم كلي را بيان مي كنند كه همان شعار كتاب (گربه خودآيي به خدا مي رسي) مي باشد.
10٫ سيره آفتاب: سيري در سيره نظري و عملي حضرت امام خميني (ره)
مولف: حسن قدوسي زاده
ناشر كتاب : دفتر نشر معارف
كتاب فوق مشتمل بر سيره عملي حضرت امام در عرصه مسائل فردي، خانوادگي، اجتماعي، عبادات، حالات معنوي، مسائل اخلاقي و شرعي، مسائل انقلاب، جهان اسلام، سياست، جوانان، از زبان همسر، فرزندان، دوستان و آشنايان ايشان ميباشد. نحوه برخورد ايشان با همسر و فرزندانشان، دوستان و آشنايان و خانواده شهدا از نظر خانوادگي و اجتماعي، تأكيد ايشان بر نماز اول وقت و انجام مستحبات از نظر عبادي، اخلاقي و عملكرد ايشان در مورد مسائل انقلاب و جهان اسلام با ذكر خاطراتي تشريح شده است.
اين مجموعه به صورت فشرده در دو بخش جمع آوري گرديده است. بخش اول توصيههاي اخلاقي – عرفاني حضرت امام به فرزند بزرگوارش مرحوم حاج سيد احمد خميني است كه در نامههاي متعدد امام به فرزندشان آمده است و در اين كتاب به شيوهاي بديع، موضوع بندي و ارائه شده تا مطالعه آن براي خوانندگان آسانتر و دلپذيرتر گردد. اين بخش در حقيقتسيره نظري حضرت امام را به تصوير كشيده است.
بخش دوم گزيدهاي از سيره عملي امام در عرصه مسائل فردي، خانوادگي، اجتماعي، عبادي، اخلاقي، سياسي، حكومتي و … است كه از بين كتب گوناگون استخراج و به صورتي مناسب فصل بندي شده است.
انتهاي پيام/و
ادامه مطلب
به مناسبت رحلت رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)، بسته مطالعاتي «امام خميني(ره)» به مخاطبان خبرگزاري فارس تقديم ميشود.

به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه پژوهشي تحليلي راهبردي به مناسبت سالروز رحلت امام خميني بسته مطالعاتي امام خميني (ره) بسته اي با پيشنهاد 10 كتاب درباره امام خميني را كه به پيشنهاد اساتيد و كارشناسان انتخاب شده معرفي كرده است.
براي تهيه اين كتاب ها مي توانيد هر روز از ساعت 8 تا 21 با شماره 02537839402 تماس حاصل فرماييد.
1٫ اسلام ناب در كلام و پيام امام خميني (س)
ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)
يكي از موضوعات بسيار مهم و مطرح در انديشه سياسي امام خميني(ره) پيوند و ارتباط دين و سياست و تلازم و تعامل آن دوبا يكديگر است . اين موضوع به دليل اهميت خاصي كه دارد حجم وسيعي از رهنمودهاي سياسي امام خميني را به خود اختصاص داده است و در مراحل مختلف مبارزه خستگي ناپذير اين پيشواي محبوب ـ چه در سال هاي طولاني پيش از پيروزي انقلاب اسلامي چه در مراحل حساس ونهايي نهضت و چه در سال هاي سخت و سراسر رنج پس از پيروزي كه با توطئه هاي مكرر دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنان آميخته بود ـ از محورهاي اساسي تلاش هاي فكري و فرهنگي و سياسي او براي تبيين دقيق و ايجاد بينش وآگاهي در ميان مردم جامعه محسوب مي شود. اين كتاب به تبيين دين اسلام در عرصه هاي مختلف مي پردازد.
2٫ عصر امام خميني
مولف: ميراحمدرضا حاجتي
ناشر كتاب : بوستان كتاب قم
گرچه امام(ره) دوراني را آغاز نمودند كه رجعت دوباره مسلمانان به ارزشها و آموزههاي اسلامي و انزواي عقايد و افكار الحادي و ماترياليستي در سطح جهان و حيات دوباره اديان الهي و پيروان آنها و اسلامگرايي بيسابقه در ميان مسيحيان دنيا به ويژه غربيان بخشي از ويژگيهاي منحصر به فرد آن ميباشد، ليكن شواهد و دلائل متقن و متعدد حاكي از آن است كه اينها «تمام مقصود» قيام الهي امام(ره) نبوده، و امام كبير ما با وقوف بر رسالت خطير و الهي خود، غايت قُصواي انقلاب اسلامي و هدف نهايي آن را امري فراتر از موارد مذكور؛ يعني زمينهسازي انقلاب جهاني اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجي عالم بشريت حضرت وليعصر(عج) ميدانستند، و براساس همين اعتقاد، امام بزرگوار به هدايت و رهبري انقلاب اسلامي و تحولات توفندة ناشي از آن پرداختند.چنان كه حضرت امام(ره) سالها پيش از پيروزي انقلاب با هدف وقوف كامل ياران خود به اهداف بلند انقلاب اسلامي و افزايش سطح آمادگي آنان، به توضيح مراحل مورد نظر به پيشروي پرداخته و تصريح نمودند: كه:برپايي حكومت اسلامي در ايران و احياي مجدد اسلام در كشورهاي اسلامي تنها بخشي از آرمانهاي مقدس و موردنظر ميباشند، و زمينهسازي ظهور حضرت وليالله الاعظم، ارواحنا فداه، هدف بلند و نهايي انقلاب اسلامي است. اساساً بر همين مبني است كه امام كبير ما امت خداجوي خود و فرزندان شهيدان گرانقدر انقلاب را به اين نكته مهم متذكر گرديدند كه:به جمهوري اسلامي كه ثمره خون پدرانتان است تا پاي جان وفادار بمانيد و با آمادگي خود و صدور انقلاب اسلامي و ابلاغ پيام شهيدان زمينه را براي قيام منجي عالم و خاتمالاوصياء، مفخرالاولياء، حضرت بقيةالله، روحيفداه، فراهم سازيد.حضرت امام(ره) با دعا تمناي قلبي خود را در اين زمينه به صراحت اظهار نموده و اعلام داشتند:اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهاني بشود و مقدمه براي ظهور حضرت بقيةالله، ارواحنا فداه، بشود.اميدوارم كه اين نهضت و اين انقلاب منتهي بشود به ظهور امام عصر ، سلامالله عليه، و اميدوارم كه اين انقلاب ما به همه دنيا و مستضعفين صادر بشود. از اين رو بسياري از صاحبنظران بصير بر اين باورند كه جهان معاصر آبستن وقايع و حوادثي بس عظيم و خيره كننده بوده و عصر نويني كه امام خميني(ره) آغازگر آن بودند در حقيقت«ظهور صغراي» حضرت ولياللهالاعظم امام زمان(ع) مقدمهاي بر ظهور كبراي آن عزيز غائب از انظار ميباشد.براين اساس بايد معتقد بود كه عصر امام خميني آغاز عصري است كه در آن:اسلام ابر قدرتها را به خاك مذلت مينشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد .آري، عصر امام خميني آغاز عصري است كه:با صدور انقلابمان كه در حقيقت صدور انقلاب راستين و بيان احكام محمدي(ص) است سيطره و ظلم جهانخواران را خاتمه ميدهيم و به ياري خدا راه را براي ظهور منجي و مصلح كل امامت مطلق حق امام زمان(ع) هموار ميكنيم. و همانگونه كه امام كبيرمان تأكيد فرمودند:انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجت، ارواحنا فداه، است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.و علائم واضح و نشانههاي غير قابل انكار حاكي از آن است كه در اين عصر:گويا جهان ميشود مهيّا براي طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان. نويسندة كتاب عصر امام خميني(ره) تلاش كرده است كه در اثر خود ويژگيها و شاخصههاي اين عصر را بيان كند. او با تتبع فراوان كتابها و نشريات مختلف و با بررسي دقيق تحليلها و اظهارنظرهاي صاحبنظران كشورهاي اسلامي و انديشمندان جهان غرب در صدد ارائه تصويري جامع از عصر پيش از ظهور ـ كه به تعبيري عصر امام خميني(ره) خوانده ميشود ـ برآمده و موفقيتهاي فراواني نيز در اين زمينه كسب كرده است.
3٫ بنيان مرصوص امام خميني قدس سره در بيان و بنان
تحقيق و تنظيم كتاب: محمد امين شاهجويي
ناشر كتاب : اسراء
مجموعه گفتارهاي استاد جوادي املي درباره شخصيت و انديشه امام خميني(ره) و مباني ديني انقلاب اسلامي
پس از انبياي عظام و ائمه اطهار (عليهم السلام)، نائبان آنان به وساطت ايشان، مظهر تام اسماي حسناي الهي هستند؛ امام خميني از جمله نايبان معصومان(عليهم السلام) است كه در اين اثر به تبيين سيره علمي و عملي ايشان و نيز وظايف رهروان راستين آن حضرت پرداخته شده است.
هم چنين در اين اثر درباره تأثير نهضت سيد الشهداء(عليه السلام) بر انقلاب اسلامي ايران، عناصر محوري پيام امام خميني به رهبر شوروي سابق و وصيت نامه ايشان مطالبي ذكر شده است.
اين كتاب در قطع وزيري چاپ شده و داراي 464صفحه مي باشد.
4٫ سيري در ساحل: بينش و منش حضرت امام خميني (ره)
مولف: محمدتقي مصباح يزدي
ناشر كتاب : انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
اين كتاب بيان و شرح بينش و منش حضرت امام خميني(ره) از نگاه حضرت آيتالله مصباح يزدي است. حضرت استاد در اين نوشتار، ابتدا ضمن بررسي ابعاد شخصيتي امام در چهار بعد علمي، عرفاني ـ اخلاقي، سياسي ـ اجتماعي، و نيز بعد مديريت و رهبري؛ ابتكارات آن رهبر بزرگ و مرجع عاليقدر را در مباحث فقه، اصول، فلسفه و عرفان بر ميشمارد و با اشاره به ويژگي عبوديت بهعنوان جوهره شخصيت وجودي آن عزيز، از پيوند او با كانون بينهايت عظمت و سرچشمه نور سخن ميراند.
مؤلف در ادامه اين سير ژرفنگرانه در ويژگيهاي والاي حضرت امام، آراي تربيتي ايشان را تحليل و برتري آراي تربيتي امام بر نظر بسياري ديگر از مصلحان و مربيان جهان را بيان ميكند. نقش آن اسلامشناس گرانقدر در احياي ابعاد فراموش شده اسلام بهويژه مسايل تربيتي، و بيان علت فراموششدن آنها بخش ديگري از اين مطالعه را تشكيل ميدهد. امام و جلوهبخش مذهب جعفري، امام و كشف هويت متدينان و … از جمله مباحث اين فصل از نوشتار مزبور است.
در فصلي ديگر، استراتژي و راهبرد حضرت امام در دفاع از ارزشها بيان ميشود و ضمن معرفي راهبرد قرآني بهعنوان راهبرد امام امت، به چند نمونه از برخوردهاي آن حضرت در دفاع از ارزشها اشاره ميشود. در خاتمه، اهداف و آرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه همانا اهداف و آرمانهاي اسلام ناب است، شرح و توضيح داده شده، تشكيل حكومت اسلامي، حمايت از محرومان، حفظ وحدت ميان اقشار جامعه و ايجاد همبستگي و اتحاد ميان مسلمانان و مبارزه با طاغوت از جمله اين اهداف بر شمرده شدهاند.
اين كتاب در قطع رقعي، بهكوشش حجتالاسلام علي احمديخواه تدوين و نگارش يافته و بههمت مركز انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) چاپ و منتشر شده است.
5٫ در سايه آفتاب: يادها و يادداشتهايي از زندگي امام خميني (ره)
مولف: محمدحسن رحيميان
ناشر كتاب : نشر شاهد
نويسنده كتاب حاضر كه از نزديكان و ارادتمندان امام خميني(ره) بوده, خاطرات و مشاهدات خود را از زندگاني آن حضرت به نگارش درآورده است .مطالب كتاب در ده فصل با اين عناوين سامان يافته است؛ 1٫ در راه آشنايي 2٫ پيوند با مقام ولايت 3٫ التزام به ضوابط 4٫ ويژگيهاي اخلاقي 5٫ پاسداري از اصول و ارزشها 6٫ عشق متقابل امام و امت 7٫ نظم و ترتيب در كارها 8٫ آگاهي،اشراف و جامعيت 9٫ پاسخ به مسائل شرعي10٫ و سرانجام ….
6٫ امام خميني (قدس سره)؛ مردي در انتهاي افق: گفتارهايي درباره انديشه، سلوك و رفتار سياسي امام خميني (قدس سره)
مولف: يعقوب توكلي
ناشر كتاب : دفتر نشر معارف
نويسنده در مقدمه كتاب مي نويسد: “پديده تاريخي و شگرف انساني امام خميني معما و راز ناگشودهاي است كه بسياري از محققان و فرزانگان را در فهم خود به تحيّر نشانده است. سيد روح الله مصطفي معروف به حاج آقا روح الله كه در جريان رهبري نقلاب اسلامي ايران نايب الامام خميني و سپس به امام خميني نام برده شده است، شخصيت فقهي، فلسفي و عرفاني بزرگي است كه نميتوان براي او هماوردي در هوشمندي و فراست و تيزبيني بي بديلش در جهان اسلام يافت. از سوي ديگر قدرت ايجاد روح معنويت و تبعيد اين شخصيت بزرگ كه موجد و موجب ايجاد و استمرار آن شد، همانندي در ميان عارفان و فقيهان و متكلمان جهان اسلام ندارد. حاج آقا روح الله علاوه بر شهامت انقلابي و جسارت تاريخي، نه تنها اَبَرمرد تخريب يك سيستم حاكم فاسد بود، بلكه شاهكار تأسيس يكي از نوينترين مدلهاي حكومتي مبني بر اجتماع انديشه ديني و مردمسالاي سياسي را در كارنامه درخشان حيات خود بر جاي گذاشت.”اين كتاب از 11 مقاله، گفتار و گفتگوي اين نويسنده و تاريخ نگار تشكيل شده است: «حكومت اسلامي و انديشه ديرين سياسي در آراء امام خميني»، «حجاريان، حضور و عندالاقتضايي بودن امام خميني»، «15 خرداد؛ نقطه اوج و شكوفايي نهضت اسلامي»، «مدل حكومتي امام خميني؛ از ديروز تا امروز»، «اسلام عليه اسلام؛ مولفه هاي اسلام ناب و اسلام آمريكايي از منظر امام خميني»، «مديريت بحران امام خميني و مقام معظم رهبري در انقلاب اسلامي»، «امام خميني و تخريب فراماسونري»، «نقدي بر خاطرات آيت الله منتظري درباره اعدامهاي سال 67»، «سقوط و فتح خرمشهر از منظر امام خميني»، «عصر روحالله؛ ميزگردي با حضور دكتر يحيي فوزي»، «امام خميني؛ فقيه يا فيلسوف: گفتگو با دكتر عماد افروغ».
7٫ امام خميني (س) از نگاه نخبگان جهان
گرداورنده كتاب: علي داستاني بيركي
ناشر كتاب : موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)
8٫ راه نما: سيره و خط امام خميني(ره) در كلام رهبر معظم انقلاب
گرداورنده كتاب: مهدي صانعي
سخنران: سيد علي خامنه اي
ناشر كتاب : موسسه فرهنگي هنري خراسان
سيره و خط امام خميني(ره) در كلام رهبر معظم انقلابچالش اصلي همه تحولات بزرگ اجتماعي – از جمله انقلاب ها – صيانت از جهت گيري بسمت هدف ها در يك انقلاب، در يك حركت اجتماعي صيانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبديل خواهد شد. براي اينكه اين جهت گيري غلط و اين انحراف اتفاق نيفتد… بايد سر راه، شاخص هايي و جود داشته باشد. اگر اين شاخص ها روشن و واضح بود، در معرض ديد مردم بود، انحراف اتفاق نمي افتد…خود امام، برجسته ترين شاخص هاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوش بختانه بيانات امام در دسترس است، تدوين شده است. وصيت نامه امام، آشكارا همه مافي الضمير امام را براي آينده انقلاب تبيين مي كند… اگر نظرات امام، بد بيان شد، بد تبيين شد، مثل اين است كه قطب نما از كار بيفتد، راه گم مي شود…نبايد براي خوش آمد اين و آن، برخي از مواضع حقيقي امام را يا انكار كرد، يا مخفي نگه داشت. بعضي اين جور فكر مي كنند – و اين فكر غلطي است – كه براي اينكه امام پيروان بيشتري پيدا كند، كساني كه مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقه مند شوند، بايستي ما بعضي از مواضع صريح امام را پنهان كنيم يا نگوييم يا كم رنگ كنيم؛ نه، امام هويتش، شخصيتش به همين مواضعي است كه خود او با صريح ترين بيان ها، روشن ترين الفاظ و كلمات، آنها را بيان كرد. همين ها بود كه دنيا را تكان داد. همين مواضع صريح بود كه توده هاي عظيم را مشتاق ملت ايران و بسياري را پيرو ملت ايران كرد. اين نهضت عظيم جهاني كه شما امروز در گوشه و كنار دنياي اسلام نشانه هاي آن را مي بينيد، از اين طريق به راه افتاد.
9٫ به خود آ (بر كرانه شرح چهل حديث امام خميني (س)) (دوره ده جلدي)
تلخيص: جواد محدثي
ناشر كتاب : موسسه چاپ و نشر عروج
به خودآ خلاصه شده ي چهل حديث حضرت امام خميني (ره) مي باشد. در خلاصه اين كتاب ادبيات حضرت امام هيچ تغييري ننموده و فقط عبارات سنگين و دشوار آن حذف گرديده است.
براي سهولت در استفاده، كتاب در قطع 12*16٫5 و در 10 جلد 64 صفحه اي طراحي شده كه اين كتاب ها داخل جعبه اي قرار گرفته و عطف آنها مكمل يكديگر بوده و تصوير زيبايي را بوجود مي آورد.
يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد اين كتاب چيدمان متون كتاب در قاب دايره اي شكل مي باشد كه زيبايي خاصي به كتاب داده است. از ديگر ويژگي هاي اين كتاب ارزشمند تصويرسازي آن بر اساس آيات قرآن و روايات مي باشد.
پشت جلد هر كتاب جمله اي زيبا و تاثيرگذار ديده مي شود. جمله پشت جلد هر كتاب ادامه و تكميل كننده ي جمله ي كتاب قبلي مي باشد و 11 جمله با يكديگر يك مفهوم كلي را بيان مي كنند كه همان شعار كتاب (گربه خودآيي به خدا مي رسي) مي باشد.
10٫ سيره آفتاب: سيري در سيره نظري و عملي حضرت امام خميني (ره)
مولف: حسن قدوسي زاده
ناشر كتاب : دفتر نشر معارف
كتاب فوق مشتمل بر سيره عملي حضرت امام در عرصه مسائل فردي، خانوادگي، اجتماعي، عبادات، حالات معنوي، مسائل اخلاقي و شرعي، مسائل انقلاب، جهان اسلام، سياست، جوانان، از زبان همسر، فرزندان، دوستان و آشنايان ايشان ميباشد. نحوه برخورد ايشان با همسر و فرزندانشان، دوستان و آشنايان و خانواده شهدا از نظر خانوادگي و اجتماعي، تأكيد ايشان بر نماز اول وقت و انجام مستحبات از نظر عبادي، اخلاقي و عملكرد ايشان در مورد مسائل انقلاب و جهان اسلام با ذكر خاطراتي تشريح شده است.
اين مجموعه به صورت فشرده در دو بخش جمع آوري گرديده است. بخش اول توصيههاي اخلاقي – عرفاني حضرت امام به فرزند بزرگوارش مرحوم حاج سيد احمد خميني است كه در نامههاي متعدد امام به فرزندشان آمده است و در اين كتاب به شيوهاي بديع، موضوع بندي و ارائه شده تا مطالعه آن براي خوانندگان آسانتر و دلپذيرتر گردد. اين بخش در حقيقتسيره نظري حضرت امام را به تصوير كشيده است.
بخش دوم گزيدهاي از سيره عملي امام در عرصه مسائل فردي، خانوادگي، اجتماعي، عبادي، اخلاقي، سياسي، حكومتي و … است كه از بين كتب گوناگون استخراج و به صورتي مناسب فصل بندي شده است.
انتهاي پيام/و
ادامه مطلب
عنوان: گزيده سخنان مقام معظم رهبري در مورد امام راحل (ره )
موضوع مقالات :امام خميني(ره)
ـ ارتحال رهبر كبير انقلاب حضرت آيت الله العظمي امام خميني قدس الله نفسه الزكيه حقاًضايعه اي جبران ناپذير و صدمه اي بزرگ بود .
68/3/22
ـ تسليت اين حادثه بزرگ را بيش از همه بايد به همه شما ،فضلا و طلاب جوان و فرزندان محبوب حضرت امام گفت و بنده صميمانه به همه شما ،به همه حوزه هاي علميه ،علما ، فضلا و طلاب و مدرسين و بزرگان تسليت عرض مي كنم .
68/3/23
ـ ايشان مدرسي علي الظاهر ، بودند و در مسجد سلماس تدريس مي فرمودند ، اما اخلاص ، صفاي باطن و رابطه معنوي و پيوند مستحكم ميان او و خدا ، مقلب القلوب ، موجب شد كه اين انسان علي الظاهر دستي نيرومند براي برافكندن بنباد ارزشهاي مادي شود و امروز رهبر كمونيست چپ يك نقطه دور دست مي گويد ، خواهش ميكنم به من كتابي درباره اسلام بدهيد تا آن را مطالعه كنم و اين در حالي است كه همه ما بوديم اما شما نمي توانستيد به يك جواني كه باد ماركسيسم به دماغ او خورده است كتابي بدهيد .
68/3/23
ـ امام عزيز با حيات ، ابتكارو تحرك خود كه از آن روح بزرگ و دل روشن بر مي آيد و همچنين با مرگ پر حادثه و عروج ملكوتي خود به اسلام و انقلاب خدمت كردند .
68/3/24
ـ امروز (در ارتحال امام )دشمنان انقلاب اسلامي تو دهني سختي از مردم خورده اند .
68/3/24
ـ هنر بزرگ حضرت امام اين بود كه ديوارهاي بين اجتماعات مردم را از بين برد و يك فضاي وسيع با دل هاي آشنا بوجود آورد .
68/3/24
ـ امام كبير ما عصر جديدي را در زمان ما آغاز كردند .
29/3/68
ـ ايشان عصر گرايش و احترام به ارزشهاي انساني و احترام به عدالت و حريت انسان و اصل احترام به آراءمردم را بنيان گذاشتند كه حتي دشمنان ايشان هم به عظمت امام معترفند .
68/3/29
ـ اينكه امام مي فرمودند (به من خدمتگزار بگويند بهتر است تا رهبر ) با صداقت و راستي بود و تعارفي در كار نبود .
68/3/29
ـ اگر چه جاي خالي امام براي ما سخت و تلخ است اما ميراث گرانبهاي معمار بزرگ انقلاب ، امام خميني حفظ خواهد شد .
29/3/68
ـ بخشيدن روح عزت ، استقلال ، استغناء و اعتماد به نفس به ملتي كه در طول ساليان متمادي سعي شده بود كه اعتماد به نفس از او گرفته شود و استقلال او مورد دستبرد قرار گيرد و اعتماد به نفس او از بين برود و ديگران بر سرنوشت او تسلط يابند ، از مشخصه هاي عمده انقلاب است كه توسط امام خميني (ره ) در جامعه انقلابي كشور ترسيم شده است .
29/3/68
ـ راه و روش و اهداف امام خميني همانند اهداف انبياءبوده است .
1/4/68
ـ براي امام ،امت اسلامي و اسلام مطرح بود و ايشان منطقه اي فكر نمي كردند .
1/4/68
ـ در سخت ترين مراحل ، امام عزيزمان همواره آرام و مطمئن بودند و به مردم اطمينان فراواني داشتند .
1/4/68
ـ امام ،خوب اين مردم را شناخته بودند و مردم هم حقاًو انصافاً امامشان را خوب شناخته بودند .
6/4/68
ـ خداوند امام عزيزمان را به عنوان گوهري يكدانه و ذخيره اي از سوي خود در ميان ملت ما قرار داد .
10/4/68
ـ آن روح بزرگ و كوه ستبر به دفعات در برابر عظمت مردم تكان مي خورد و مي لرزيد .
10/4/68
ـ او كه جوهره درخشان وجودي اش در سايه ربوبيت پروردگار آشكار شد ، بارها و بارها سياستهاي جهاني را جابجا كرده و تغيير داد .
10/4/68
ـ امام عزيز با رحلت خود امت اسلام را يتيم كردند و شايد در دل ها ، محيط زندگي و در جهان اسلام نتوان تا سالهاي متمادي اين خلاًعظيم را پر ساخت .
10/4/68
ـ كلام او همانند بمبي در دنيا منفجر شد و همه را تحت تاثيرقرار داد .
10/4/68
ـ او زنده است تا اسلام ناب محمدي (ص) زنده است و او زنده است تا پرچم عظمت اسلام و وحدت مسلمين و نفرت از ظالمين بر افراشته است.
17/4/68
ـ آري امام خميني زنده است تا اميد زنده است و تا حركت و نشاط هست و تا جهاد و مبارزه هست .
17/4/68
ـ طنين صداي او كه نداي حق و عدل بود در دلهاي امتش و در فضاي جهان هست و خواهد بود .او نمرده است و نخواهد مرد .
17/4/68
ـ براي او كه راهرو راه پيامبران بود ، همچون خود پيامبران ،مرگ جسم به معناي مزگ شخصبت نيست .
17/4/68
ـ او در بانك تكبير مبارزان مسلمان ، در اراده اي قهر آميز ملتهاي زير ستم ، در ايمان آگاهانه ي نسل جوان معاصر در دنياي اسلام ، در اميد روشن مستضعفان و مظلومان ، در سوز و حال معنوي مناجاتيان ، در حيات دوباره ي معنويت و ارزش هاي اخلاقي در جهان و در همه ي جلوه هاي زيبايي كه حركت انقلابي و تاريخ ساز او در دوران معاصر به وجود آورد و بلاخره در دل يكايك عاشقان و مريدانش زنده است .
17/4/68
ـ براي حيطه بندي عظمت اين شخصيت بزرگ به قلم توانا و زبانهاي گويا نياز است .
68/4/29
ـ او مانند خورشيدي بود كه با درخشش خود اشياء را آشكار مي كند و مانند روحي بود كه با دميدن به كالبدي اجزاء آن را زنده مي سازد او ما را زنده كرد و به حركت در آورد و ما توانستيم به كمك وجود او به ارزش جغرافيائي و تاريخي كشورمان و به حقيقت فرهنگ گذشته قرآن و ملت خود پي ببريم و اگر نظام جمهوري اسلامي و اين انقلاب بزرگ و جهاني و نيز اين رستاخيز عظيم ايجاد شده در دنيا را به عنوان يك شجرة طيبه بدانيم ريشه آن همين شخصيت عظيم است كه اين درخت مبارك روياند
68/4/29
ـ شخصيت امام به وجود خارجي او بستگي ندارد ، بلكه عظمت اين شخصيت از فكر ، راه و رهنمودهاي او مايه مي گيرد .لذا اهتمام به احداث مرقد ،گنبد و صحن امام عزيز له معناي تلاش براي حفظ هويت فكري و راه او و نيز زنده نگه داشتن ياد اوست .
68/4/29
ـ مرقد حضرت امام مركزي براي گسترش الهامات الهي و نورانيت و روح عرفاني براي مردم اهل بصيرت و معرفت خواهد بود .
68/4/29
ـ بدون شك ما امروز با فقدان رهبر و امام عزيز و معظم بي نظيرمان دچار كمبود و خلاً مهمي هستيم لكن با ياد صلابت ، قاطعيت و معنويت و روحانيت آن بزرگوار و با الهام از درسهاي فراموش ناشدني ايشان امروز مقطع و دوران ديگري را آغاز مي كنيم .
14/5/68
ـ ياد و نام امام بزرگوارمان كاخ قدرتهاي طاغوتي و نيز دل آنها را ميلرزاند زيرا او خادم به اسلام و مسلمين بود كه با مجاهدت خود و ملتش به اسلام و مسلمين عظمت بخشيد
26/7/68
ـ صلوات و سلام خدا بر شاهد شهيدان و امام مجاهدان و اسوه و مقتداي صالحان و رفعت بخش كلمه پيامبران ، حضرت امام خميني قدس الله سره و اعلي الله كلمه كه آتش خشم مستضعفان را بر هيمه فسق و فساد و كفر و الحاد و ظلم و استكبار جهاني افكند و اركان سلطة مستكبران را متزلزل ساخت .
1/7/68
ـ اگر امام نيست ، خداي او ، راه او ، رهنمودهاي او و انگشت نوراني اشاره هاي او كه ما را به راه راست هدايت مي كرد ، هست و مهم اين است كه ما كار بزرگ امام را بشناسيم و قدر بدانبم .
5/11/68
ـ بزرگداشت امام براي ما ، جنبه اعتقادي ، ايماني، انقلابي، عاطفي و ملي دارد .
2/3/69
ـ شخصيت وجودي امام كه در جايي براي شهادت اسيري اشك مي ريزد و در جايي ديگر همچون قضيه شهادت 72 تن از بزرگان انقلاب چون كوهي استوار مي باشد با هيچ زباني قابل توصيف نيست .
2/3/69
ـ اين فكر غلطي است كه حرف دل امام را تنها مي توان در رؤيت سياسي امام ديد .حرف دل امام را در مجموعه اي از همه ابعاد وجودي امام با صد زبان همچون فرياد سياسي ، شعر عرفاني ، لبخند و يا گريه اي بيان شده است . بايد ديد و سعب و كوشش ما بايد بر اين باشد كه در تمام جهات كمال امام را مورد توجه قرار دهيم .
2/3/69
ـ امام براي حيات دوباره اسلام درست همان راهي را پيمود كه رسول معظم (ص) پيموده بود ، يعني راه انقلاب را، در انقلاب اصل بر حركت است ، حركتي هدفدار ، سنجيده ، پيوسته ، خستگي ناپذير و سرشار ايمان و اخلاص ، در انقلاب به گفتن ، نوشتن و تبيين اكتفا نمي شود ، بلكه پيمودن و سنگر به سنگر پيش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار مي گيرد ، گفتن و نوشتن هم در خدمت همين حركت در مي آيد و تا رسيدن به هدف يعني حاكميت بخشيدن دين خدا و متلاشي ساختن حكومت شيطاني ادامه مي يابد .
13/3/69
ـ امام خميني يك حقيقت هميشه زنده است ، نام او پرچم انقلاب ، راه او راه انقلاب و اهداف او اهداف ابن انقلاب است .
13/3/69
ـ حيات و شخصيت خميني كبير ، تجسم اسلام ناب محمدي (ص) و تبلور انقلاب اسلامي بوده و او خود و سخنش و انگشت اشاره اش خضر راه اين حركت الهي و روشنگر نقاط مبهم و برطرف كننده همه ي ترديدها بوده و همجنان خواهد بود . ملت ايران و از همه بيشتر مسئولان كشور بايد اين درس بزرك را هرگز از ياد نبرد .
13/3/69
ـ اين عصر را بايد عصر امام خميني ناميد و ويژگي آن عبارتست از پيدايش و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگويي ابر قدرتها و شكستن بت هاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسان ها و سر بر آوردن ارزش هاي معنوي و الهي .
13/3/69
ـ در همه جاي عالم فاصلة ميان زندگي و رؤساي كشور با مردم كوچه و بازار فاصلة شاه و گداست و حتي حكومتهايي هم كه داعية توده اي داشتند نتوانستند از زندگي مسرفانه شاهان براي خود صرفنظر كنند افتخار نظام اسلامي آن است كه امام عظيم الشأنش تا پايان عمر در زي طلبگي زندگي كرد .
13/3/69
ـ بر اساس جهان بيني اسلامي اعتقاد راسخ به لزوم اتحاد مسلمين ، براي حل مشكلات مسلمانان و عظمت و سر بلندي و قدرت اسلام ضرورت دارد و اين هدفي بود كه امام همواره آن را دنبال مي كردند .
17/3/69
ـ امام بزرگوارمان بذر وحدت را پاشيده اند و نهال اسلامي در حال رشد است اين حركت استمرار خواهد داشت و استكبار از ضربه زدن به اين حركت پر شتاب كه راه روشني را در پيش روي خود دارد ناتوان است .
17/3/69
ـ فتح دلهاي آحاد امت اسلامي در اقصي نقاط جهان كه در برابر عظمت امام و راه و پيام او از خود اطاعت ، تسليم و همراهي نشان دادند از اخلاص آن بزرگوار كه نقطه اساسي حيات او بود ناشي مي شد و فقط با اخلاص در گفتار و عمل است كه مي توان راه امام را طي كرد .
17/3/69
ـ بر اساس معاني قرآني واقعي ، حضرت امام خميني رضوان الله تعالي عليه انسان حكيمي بودند كه با حكمت خود فعل و انفعالات عالم غيب را درك مي كردند . اما در عين آنكه از انديشه سياسي بسيار بالايي برخوردار بودند بعنوان يك انسان استثنائي زمان ما حقايق را مي فهميدند و اين همان عالم غيب ملكوت وجود انسان است كه راه رسيدن به آن تقوي و عمل به تكليف شرعي است .
31/6/68
ـ عظمت و شخصيت رهبري حضرت امام رضوان الله تعالي عليه قابل قياس با هيچ يك از رهبريهاي دنياي امروز نبود .اما ايشان هيچگاه پيروزي انقلاب اسلامي در ايران را به خود نسبت نمي دادند .امام براي مردم يك وسيله الهي بودند و ايشان حركت عظيم مردم و اخلاص و فداكاري آنان را موجب اين پيروزي بزرگ مي دانستند .
30/8/69
ـ رهبري و نظام جمهوري اسلامي اكنون با ذخيرة ارجمند و تمام نشدني و نيز با آن تصور والا و دست نيافتني از شخصيت رهبر كبيرمان روبروست ، نه اينجانب كه طلبه اي كوچك با كاستي ها و قصورهاي فراوان است و نه هيچ فرد ديگري در جمهوري اسلامي قادر نيست كه به قله آن شخصيت ممتاز و استثنائي دست يابد و خود را با پدر و معمار انقلاب اسلامي و سازنده و پردازنده جمهوري اسلامي مقايسه كند . او نخستين بود كه دومين نداشتن و فاصله ميان او و امثال اينجانب فاصله اي ژرف و نا پيمودني است .
ليكن اكنون اين فرصت بزرگ و استثنايي براي امثال اينجانب وجود دارد كه از آن ذخيرة بسيارگرانبها و همچون وديعه اي الهي و الهامي معنوي بهرمند گرديم .
8/3/70
ـ اينجانب كه خود را شاگردي متواضع و فرزندي مطيع و مريدي دلباخته آن روح الله مي دانم اين توفيق را داشته ام كه در تمام ده سال و جند ماه پس از ورود رهبر كبير به ايران تا لحظه عروج آن روح ملكوتي از آن سر چشمة فياض سيراب شده و لحظه لحظة جريان مبارك آن هدايت الهي را با همة وجود خود لمس كنم .سخن و اشارات او ،انديشه و نصيحت او ،دستور و توصيه او و بلاخره رفتار او عطيه هاي گوناگوني بود كه سخاوتمندانه از آن قلة مصفا مي جوشيد و معدودي از ياران او را كه در دامنه بودند پيوسته بهرمند مي كرد .8/3/70
ـ درس او تنها آن نبود كه در حوزة علميه از او فرا گرفتيم و يا در دوران شانزده ساله مبارزه از دور و نزديك به جان نوشيديم ،بزرگترين و ماندگارترين درس او آنها بود كه در اين دهسال همچون آيات حكمت به جان و دل خريديم و در لوح ضمير ثيت كرديم .به كمك و ارادةالهي هيچ حادثه و هيچ انگيزه اي نخواهد توانست آن را كه بخشي از وجود ماست از ما جدا كند و اينجانب در مسئوليت خطير و جديد خود ملتزم و متعهدم كه مو به مو آن درسهاي الهي را بكار بندم .
8/3/70
ـ دوران ده ساله حيات مبارك امام خميني رضوان الله تعالي عليه الگو و نمونه حيات جامعه انقلابي ما است و خطوط اصلي انقلاب همان است كه امام ترسيم فرموده است .
دشمنان خام طمع و كوردل كه گمان كردند كه با فقدان امام خميني دوران جديد با مشخصاتي متمايز از دوران امام خميني قدس سره آغاز شده است سخت در اشتباهند .
8/3/70
ـ امت امام و شاگردانش او كه از سرچشمةفياض آن موجود ملكوتي سيراب شده و عزت و كرامت اسلامي و انساني خود را در آن جسته اند اكنون شاهد آنند كه ملتهاي ديگر حتي ملتهاي غير مسلمان ، نسخه تعاليم انقلابي آن قائد عظيم را مايه نجات خود دانسته و آزادي و غيرت خويش را در آن يافته اند .امروز به بركت نهضت آن يگانه دوران ، مسلمانان در همه جا بيدار شده اند و كاخ امپراتوريها ي سلطه ظالمانه رو به ويراني نهاده است .ملتها ارزش قيام ملي را دريافته و غلبه خون بر شمشير را تجربه مي كنند و همه در همه جا چشم به ملت مقاوم و نستوه ايران دوخته اند .
8/3/70
ـ بديهي است كه براي آمريكا و ديگر سردمداران استكبار چيزي مهمتر و از اين نيست كه ملت ايران از راه دهساله خود برگردديا در آن ترديد كند زيرا در اين صورت نقطه درخشان اميد ملتها كور خواهد شد و غلبه خون بر شمشير مورد ترديد قرار خواهد گرفت . ما صريحاً به ملتهاي جهان اعلام مي كنيم كه تفكر ( خاتمه يافتن دوران خميني ) كه دشمن با صد زبان سعي در القاء آن دارد خدعه و نيرنگي استكباري بيش نيست و علي رغم آمريكا و همكارانش امام خميني در ميان ملت خود و جامعه خود حاضر است و دوران امام خميني ادامه دارد و خواهد داشت . راه او راه ما ، هدف او هدف ما و رهنمود او مشعل فروزنده ماست همة ملت و مخصوصاً جوانان عزيز و نوجوانان ، خود را سربازان محبوب امامشان بدانند و با اتكال به خدا و استمداد از حضرت ولي الله الاعظم ارواحنا فداه با قوت و قدرت بسمت هدفهاي عالي امامشان حركت كنند و بدانند كه پيروزي نهايي از آن ماست
8/3/70
ـ راه ما راه امام خميني است و در اين راه با همة قدرت و قاطعيت خود حركت خواهيم كرد .
8/3/70
وظيفه همة ماست كه با توكل به خدا و تقويت روح اخلاص و همبستگي ، حركت عظيمي را كه امام بزرگوار آغاز كرده اند ادامه دهيم .
8/3/70
ـ ادامه خط امام يعني طرفداري از فقرا ، ضعفا ، عدالت اجتماعي ، وحدت ملي ، مقابله و معارضه با استكبار جهاني و وابستگان آنها .
8/3/70
ـ امام آن روح الله بود كه با عصا و يد بيضاي موسوي و بيان و فرقان مصطفوي به نجات مظلومان كمر بست ، تخت فرعونهاي زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور اميد روشن ساخت .
8/3/70
ـ امام به همه فهماند مه انسان كامل شدن ، علي وار زيستن و تا نزديكي مرزهاي عصمت پيش رفتن افسانه نيست .
8/3/70
حقيقتاً براي انساني بزرگ و شخصيتي بي نظير مانند امام خميني جا داردكه برگزيده ترين انسانها و صافترين و پاكترين دلها از احساس تكريم نسبت به او سرشار شوند .
8/3/70
ـ خصلتهايي كه در امام بود هر كدام به تنهايي كافي بود كه از يك فرد ، انساني بزرگ بسازد بسيار خردمند ، هوشيار ، زيرك و آگاه .از آن انسانهايي كه به راحتي نمي توان حقيقتي را به او واژگونه جلوه داد . انساني با ارادة پولادين كه هيچ مانعي نمي توانست جلو دار او شود .در عين حال انساني بسيار رئوف و دلرحم چه در هنگام مناجات با خدا و چه در هنگام برخورد با نقطه هايي از رندگي انسانها ، در عين حال داراي حس خويشتن داري ئ تقئا ، يعني انگيزه هاي نفساني و هواها و هوسها در او نبود و كمتر سراغ داريم انساني كه اسير هواها نباشد .ولي او امير بر هواهاي خود بود . در عين حال در نهايت تواضع و فروتني و صبر و بردباري بود . سختترين حوادث در اقيانوس وجود او تلاطم ايجاد نمي كرد .
8/3/70
ـ ادامه راه امام فقط با بصيرت و صبر ميسر است . نگذاريد به بهانه هاي گوناگون آدمهاي كم بصيرت ، يا كم صبر يا خود خواه با بي توجه به مصالح عمومي مردم ميان صفوف مستحكم شما فاصله بياندازد ، شما را نسبت به يكديگر يا نسبت به مسئولين دل چركين و نگران كنند آگاه باشيد و بدانيد اين راه به هدف خواهد رسيد .
16/3/70
ـ امام بزرگوار ما به اسلام و مسئولين و مسلمين قوت قلب و عزت يخشيد .
16/3/70
ـ امام بزرگوار ما با اين انقلاب ، مسلمانان را نشاط بخشيد ، اسلام را زنده كرد .
16/3/70
ـ امام عظيم الشان روياي بي تعبير تشكيل حكومت اسلامي را در عالم خارج و واقعيت محقق كرد تا انسانها بتوانند در همةابعاد بر اساس اعتقادات خود زندگي كنند و با همت امام بود كه پيام حق اسلام به آفاق عالم رسيد و لازمه ظهور انسانهاي برجسته اي چون امام امت ، گذشت از راحتي ها ، شهوات نفساني و وسوسه هاي گوناگون و آشنا كردن دل با انوار و الطاف الهي است و براي تحقق ابن منظور بايد تلاش و مجاهدت كرد .
www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=definition&UID=95577
ادامه مطلب
به مناسبت سالروز آزادسازي خرمشهر
فتح خرمشهر فتح خاك نيست ، فتح ارزشهاي اسلامي است . خرمشهر شهر لاله هاي خونين است. خرمشهر را خدا آزاد كرد. (از بيانات رهبر كبير انقلاب اسلامي, امام خميني (قدس سره))
در خيال خرمشهر كه كنار كارون آرام نشسته بود، هيچ صداي خمپاره اي نبود. نخلستان هايش صداي چرخ هاي تانك را تا آن روز نشنيده بود، تا شهريور ماه 59 كه خرمشهر، خونين شهر شد. پس از گذشت روزهاي تاريك و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل هاي سوخته، نخل هاي بي سر...
فتح خرمشهر( سوم خرداد 1361) در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژهاي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفتآور بود كه در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانوادهاي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را بازيافته است اشكهاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسهآفرين صحنههاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيهاي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. همچنين تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان ميداد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت، اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد.
هنگامي كه مرحله اول و دوم عمليات بيتالمقدس به پايان رسيد و رزمندگان ما دراطراف خرمشهر مستقرشدند، راديوي رژيم بعثي، ميكوشيد در تبليغات كاذب خود، حضور نيروهاي عراق را در خرمشهر به رخ بكشد تا توجيهي براي ترميم روحيه نيروهاي شكست خورده و رو به هزيمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زماني كمتر از 24 ساعت، موجب شد كه بخش قابل توجهي از نيروهاي مهاجم عراقي به اسارت نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درآيند.
نبرد بزرگ، سرنوشتساز و غرورآفرين بيت المقدس كه براي رهاسازي خرمشهر از سلطه نيروهاي مهاجم عراقي انجام شد، از دهم ارديبهشت ماه تا چهارم خرداد ما 1360 به طول انجاميد. اين نبرد حماسي علاوه بر پايان بخشيدن به 19 ماه اشغال بخشي از حساسترين مناطق خوزستان و آزادسازي خرمشهر، ضربهاي سهمگين و كمرشكن به توان رزمي و جنگ طلبيهاي دشمن مهاجم وارد ساخت.
كوتاه سخن اينكه عمليات بيتالمقدس به عنوان برجستهترين عمليات پدآفندي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در تاريخ نظامي 8 سال دفاع مقدس ثبت شده است. اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهيدان گذر كنيم و تاريخ نقش بسته بر سنگرها را مرور كنيم خواهيم ديد كه مجموعه شهيدان سوم خرداد 1360 الگويي كوچك از ملت مقاوم ايران است كه چونان سپهري پر ستاره مي درخشد. شاديهاي به ياد ماندني خودجوش و سراسري پس از آزادسازي خرمشهر نيز برگ ديگري از اين حماسه ملي بود و نشان داد كه مردم سراسر اقطار و بلاد ايران اعم از آن كه هرگز خرمشهر را به چشم ديده باشند يا نه چگونه از شنيدن خبر اين پيروزي ساعتها به دست افشاني و پايكوبي پرداختند وهزيمت دشمن اشغالگر را از خاك ميهن جشن گرفتند.
سوم خرداد يك حماسه ملي است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهه هاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي تحقق مي يافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پيروزي. لذا به حق مي توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه هاست.
بياد سوم خرداد سالروز حماسه هميشه تاريخ ايران ...آزادي خرمشهر
مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود كه ميتپيد و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادري بود كه فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و در بيپناهي پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نيز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان درآمد و مدافعان ناگزير شدند كه به آن سوي شط خرمشهر كوچ كنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در پازپسگيري شهر برآورده نميشد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.
خرمشهر از همان آغاز، خونينشهر شده بود. خرمشهر خونينشهر شده بود تا طلعت حقيقت از افق غربت و مظلوميت رزمآوران و بسيجيان غرقه در خون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر اين آفاق ميتوان نگريست؟ آنان در غربت جنگيدند و با مظلوميت به شهادت رسيدند و پيكرهاشان زير شني تانكهاي شيطان تكه تكه شد و به آب و باد و خاك و آتش پيوست. اما… راز خون آشكار شد. راز خون را جز شهدا درنمييابند. گردش خون در رگهاي زندگي شيرين است اما ريختن آن در پاي محبوب، شيرينتر است؛ و نگو شيرينتر، بگو بسيار بسيار شيرينتر است.
راز خون در آنجاست كه همه حيات به خون وابسته است. اگر خون يعني همه حيات… و از ترك اين وابستگي دشوارتر هيچ نيست پس، بيشترين از آن كسي است كه دست به دشوارترين عمل بزند. راز خون در آنجاست كه محبوب خود را به كسي ميبخشد كه اين راز را دريابد. آن كس كه لذت اين سوختن را چشيد در اين ماندن و بودن جز ملالت و افسردگي هيچ نمييابد.
آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند كه راه حقيقت وجود انسان را از ميان هاويه آتش جستهاند. آنان ترس را مغلوب كردهاند تا فتوت آشكار شود و راه فنا را به آنان بياموزد.
آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. وقتي كه كار آن همه دشوار شد كه ماندن در خرمشهر معناي شهادت گرفت، هنگام آن بود كه شبي عاشورايي برپا شود و كربلائيان پاي در آزموني دشوار بگذارند…
اين ويرانهها كه به ظاهر زبان دركشيدهاند و تن به استحالهاي تدريجي سپردهاند كه در زير تازيانه باد و باران روي ميدهد شاهدند كه عشق چگونه از ترس فراتر نشسته است.
كربلا مستقر عشاق است و شهيد سيد محمد علي جهانآرا چنين كرد تا جز شايستگان كسي در آن استقرار نيابد. شايستگان، آنانند كه قلبشان را عشق تا آنجا آكنده است كه ترس از مرگ، جايي براي ماندن ندارد. شايستگان جاودانند؛ حكمرانان جزاير سرسبز اقيانوس بيانتهاي نور نور كه پرتوي از آن همه كهكشانهاي آسمان دوم را روشني بخشيده است
سخنان حضرت امام (ره) در مورد خرمشهر:
- فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزشهاي اسلامي است.
- خرمشهر شهر لاله هاي خونين است.
- خرمشهر را خدا آزاد كرد .
- فتح خرمشهر يك مسئله عادي نيست، بلكه ما فوق طبيعت است.
- هماهنگي ارتش و سپاه و بسيج در صحنه پيكار پشت سپاهيان كفر را شكست.
- همه در ميدان نبرد تجربه كرده اند كه معنويت و ايمان چقدر در ييروزي ها موثر است. در حماسه دفاع مقدس، متجاوزاني كه بخود وعده فتح سه روزه خوزستان و سقوط تهران را داده بودند به باتلاق مرگ و هلاكت فرو رفتند.
- واقعاً ارتش و نيروهاي سپاهي و بسيجي ها مظلومانه و با كمترين امكانات جنگيدند.
- هزاران بار مباركباد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم.
- سپاس بي حد بر خداوند قادر كه رزمندگان متعهد و فداكار را مورد عنايت و حمايت خويش قرار داد.
- سپاس بي حد بر خداوند قادر كه نصر بزرگ خود رانصيب ما فرمود.
- دست قدرت حق از آستين فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح بيرون آمد.
- خداوند نداي الله اكبر را در خرمشهر عزيز طنين انداز كرد.
- خداوند پرچم پر افتخار لاا له الاالله را بر فراز آن شهر خرم كه با دست پليد جنايتكاران به خون كشيده شده و خونين شهر نام گرفت به اهتزاز در آورد .
- در جنگ پيروزي از آن ملت ما گرديد و دشمنان در تحميل آن همه خسارات چيزي بدست نياوردند.
- اين پيروزيهاي معجزه آسا، بي شك از ادعيه مباركه حضرت بقيه الله صلوات اله عليه بوده و هست.
- ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق وغرب را شكستيم.
- ستاره درخشنده اين پيروزيها تا نفح صور بر تارك تاريخ نور افشاني خواهد كرد.
- هشيار باشيد كه پيروزيها هر چند عظيم و حيرت انگيز شمارا از ياد خداوند كه نصر وفتح در دست اوست غافل نكند.
- شما رزمندگان اسلام تاريخ را با عظمت خود زرين و افتخار آميز كرديد.
- بازوي قوي و قلب مطمئن و عشق به لقا الله است كه پيروزي مي آورد.
- خدا وعده كرده است اگر نصرت دهيد اورا شما را پيروز كند.
- همه ابر قدرت ها از قدرت شما رزمندگان اسلام لرزيده اند.
- بار الهي جوانان رزمنده ايران فتح را از تو مي دانند و بقدرت خويش مغرور نيستند.
- گوئي دست مبارك علي بن ابيطالب در روز خندق از آستين پر عظمت لشكريان ما بيرون آمده است.
- اينجانب از دور دست و بازوي قدرتمند شما را كه دست خداوند بالاي آن است ميبوسم و به اين بوسه افتخار مي كنم.
- آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال ملائكه الله نشانديد و در ميان ملل جهان سر افراز نموديد.
- درود بر شما و همه آنكه براي اسلام و كشور عزيز حماسه مي آفرينند.
- مبارك باد بر كشور عزيز ايران و بر ملت شريف رزمندگاني چنين قدرتمند و عاشقاني چنين محو جهان ازلي.
بيانات مقام معظم رهبري حضرت خامنه اي در مورد فتح خرمشهر :
- فتوحات ما در ميادين جنگ از جمله آزادي خرمشهر با تقوي امكان پذير شد.
- روز آزادي خرمشهر را بعنوان يك ياد بود و افتخار ملي و ميهني بايد گرامي داشت.
- براي شما فرزندان صالح اسلام مايه سر بلندي و افتخار است كه در نبرد خونين اسلام با كفر حبضوري با همه وجود داشتيد.
- شما جوانان عزيز امروز شاهد تحقيق وعده الهي يعني پيروزي اسلام بر همه كفر ميباشيد.
- ملت بزرگ ايران بخاطر صبر و ايمان به پيروزي دست يافت.
- تاريخ و آينده گزارش كار و تلاش هاي رزمندگان را هميشه درخود حفظ خواهد كرد .
- بايد از حماسه هاي بجا مانده از جنگ براي جاري كردن اين روحيه در امتداد تاريخ استفاده شود.
- فداكاري رزمندگان و جانبازان و آزادگان و ملت بزرگ ايران از مكتب عاشوراي حسيني نشأت گرفته است.
- هنرمندان بايد با هنر الهام گرفته از پيشوايان دين شكوه هشت سال دفاع مقدس را جاودانه سازند.
- آنچه در 8 سال جنگ اتفاق افتاد بيان كننده روحيه مقاومت و فداكاري و اخلاص ملت پر افتخار ايران در عرصه هاي مقاومت بوده است.
شهيدآويني*
ادامه مطلب
به مناسبت سالروز آزادسازي خرمشهر
فتح خرمشهر فتح خاك نيست ، فتح ارزشهاي اسلامي است . خرمشهر شهر لاله هاي خونين است. خرمشهر را خدا آزاد كرد. (از بيانات رهبر كبير انقلاب اسلامي, امام خميني (قدس سره))
در خيال خرمشهر كه كنار كارون آرام نشسته بود، هيچ صداي خمپاره اي نبود. نخلستان هايش صداي چرخ هاي تانك را تا آن روز نشنيده بود، تا شهريور ماه 59 كه خرمشهر، خونين شهر شد. پس از گذشت روزهاي تاريك و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل هاي سوخته، نخل هاي بي سر...
فتح خرمشهر( سوم خرداد 1361) در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژهاي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفتآور بود كه در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانوادهاي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را بازيافته است اشكهاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسهآفرين صحنههاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيهاي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. همچنين تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان ميداد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت، اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد.
هنگامي كه مرحله اول و دوم عمليات بيتالمقدس به پايان رسيد و رزمندگان ما دراطراف خرمشهر مستقرشدند، راديوي رژيم بعثي، ميكوشيد در تبليغات كاذب خود، حضور نيروهاي عراق را در خرمشهر به رخ بكشد تا توجيهي براي ترميم روحيه نيروهاي شكست خورده و رو به هزيمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زماني كمتر از 24 ساعت، موجب شد كه بخش قابل توجهي از نيروهاي مهاجم عراقي به اسارت نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درآيند.
نبرد بزرگ، سرنوشتساز و غرورآفرين بيت المقدس كه براي رهاسازي خرمشهر از سلطه نيروهاي مهاجم عراقي انجام شد، از دهم ارديبهشت ماه تا چهارم خرداد ما 1360 به طول انجاميد. اين نبرد حماسي علاوه بر پايان بخشيدن به 19 ماه اشغال بخشي از حساسترين مناطق خوزستان و آزادسازي خرمشهر، ضربهاي سهمگين و كمرشكن به توان رزمي و جنگ طلبيهاي دشمن مهاجم وارد ساخت.
كوتاه سخن اينكه عمليات بيتالمقدس به عنوان برجستهترين عمليات پدآفندي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در تاريخ نظامي 8 سال دفاع مقدس ثبت شده است. اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهيدان گذر كنيم و تاريخ نقش بسته بر سنگرها را مرور كنيم خواهيم ديد كه مجموعه شهيدان سوم خرداد 1360 الگويي كوچك از ملت مقاوم ايران است كه چونان سپهري پر ستاره مي درخشد. شاديهاي به ياد ماندني خودجوش و سراسري پس از آزادسازي خرمشهر نيز برگ ديگري از اين حماسه ملي بود و نشان داد كه مردم سراسر اقطار و بلاد ايران اعم از آن كه هرگز خرمشهر را به چشم ديده باشند يا نه چگونه از شنيدن خبر اين پيروزي ساعتها به دست افشاني و پايكوبي پرداختند وهزيمت دشمن اشغالگر را از خاك ميهن جشن گرفتند.
سوم خرداد يك حماسه ملي است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهه هاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي تحقق مي يافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پيروزي. لذا به حق مي توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه هاست.
بياد سوم خرداد سالروز حماسه هميشه تاريخ ايران ...آزادي خرمشهر
مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود كه ميتپيد و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادري بود كه فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و در بيپناهي پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نيز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان درآمد و مدافعان ناگزير شدند كه به آن سوي شط خرمشهر كوچ كنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در پازپسگيري شهر برآورده نميشد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.
خرمشهر از همان آغاز، خونينشهر شده بود. خرمشهر خونينشهر شده بود تا طلعت حقيقت از افق غربت و مظلوميت رزمآوران و بسيجيان غرقه در خون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر اين آفاق ميتوان نگريست؟ آنان در غربت جنگيدند و با مظلوميت به شهادت رسيدند و پيكرهاشان زير شني تانكهاي شيطان تكه تكه شد و به آب و باد و خاك و آتش پيوست. اما… راز خون آشكار شد. راز خون را جز شهدا درنمييابند. گردش خون در رگهاي زندگي شيرين است اما ريختن آن در پاي محبوب، شيرينتر است؛ و نگو شيرينتر، بگو بسيار بسيار شيرينتر است.
راز خون در آنجاست كه همه حيات به خون وابسته است. اگر خون يعني همه حيات… و از ترك اين وابستگي دشوارتر هيچ نيست پس، بيشترين از آن كسي است كه دست به دشوارترين عمل بزند. راز خون در آنجاست كه محبوب خود را به كسي ميبخشد كه اين راز را دريابد. آن كس كه لذت اين سوختن را چشيد در اين ماندن و بودن جز ملالت و افسردگي هيچ نمييابد.
آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند كه راه حقيقت وجود انسان را از ميان هاويه آتش جستهاند. آنان ترس را مغلوب كردهاند تا فتوت آشكار شود و راه فنا را به آنان بياموزد.
آنان را كه از مرگ ميترسند از كربلا ميرانند. وقتي كه كار آن همه دشوار شد كه ماندن در خرمشهر معناي شهادت گرفت، هنگام آن بود كه شبي عاشورايي برپا شود و كربلائيان پاي در آزموني دشوار بگذارند…
اين ويرانهها كه به ظاهر زبان دركشيدهاند و تن به استحالهاي تدريجي سپردهاند كه در زير تازيانه باد و باران روي ميدهد شاهدند كه عشق چگونه از ترس فراتر نشسته است.
كربلا مستقر عشاق است و شهيد سيد محمد علي جهانآرا چنين كرد تا جز شايستگان كسي در آن استقرار نيابد. شايستگان، آنانند كه قلبشان را عشق تا آنجا آكنده است كه ترس از مرگ، جايي براي ماندن ندارد. شايستگان جاودانند؛ حكمرانان جزاير سرسبز اقيانوس بيانتهاي نور نور كه پرتوي از آن همه كهكشانهاي آسمان دوم را روشني بخشيده است
سخنان حضرت امام (ره) در مورد خرمشهر:
- فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزشهاي اسلامي است.
- خرمشهر شهر لاله هاي خونين است.
- خرمشهر را خدا آزاد كرد .
- فتح خرمشهر يك مسئله عادي نيست، بلكه ما فوق طبيعت است.
- هماهنگي ارتش و سپاه و بسيج در صحنه پيكار پشت سپاهيان كفر را شكست.
- همه در ميدان نبرد تجربه كرده اند كه معنويت و ايمان چقدر در ييروزي ها موثر است. در حماسه دفاع مقدس، متجاوزاني كه بخود وعده فتح سه روزه خوزستان و سقوط تهران را داده بودند به باتلاق مرگ و هلاكت فرو رفتند.
- واقعاً ارتش و نيروهاي سپاهي و بسيجي ها مظلومانه و با كمترين امكانات جنگيدند.
- هزاران بار مباركباد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم.
- سپاس بي حد بر خداوند قادر كه رزمندگان متعهد و فداكار را مورد عنايت و حمايت خويش قرار داد.
- سپاس بي حد بر خداوند قادر كه نصر بزرگ خود رانصيب ما فرمود.
- دست قدرت حق از آستين فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح بيرون آمد.
- خداوند نداي الله اكبر را در خرمشهر عزيز طنين انداز كرد.
- خداوند پرچم پر افتخار لاا له الاالله را بر فراز آن شهر خرم كه با دست پليد جنايتكاران به خون كشيده شده و خونين شهر نام گرفت به اهتزاز در آورد .
- در جنگ پيروزي از آن ملت ما گرديد و دشمنان در تحميل آن همه خسارات چيزي بدست نياوردند.
- اين پيروزيهاي معجزه آسا، بي شك از ادعيه مباركه حضرت بقيه الله صلوات اله عليه بوده و هست.
- ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق وغرب را شكستيم.
- ستاره درخشنده اين پيروزيها تا نفح صور بر تارك تاريخ نور افشاني خواهد كرد.
- هشيار باشيد كه پيروزيها هر چند عظيم و حيرت انگيز شمارا از ياد خداوند كه نصر وفتح در دست اوست غافل نكند.
- شما رزمندگان اسلام تاريخ را با عظمت خود زرين و افتخار آميز كرديد.
- بازوي قوي و قلب مطمئن و عشق به لقا الله است كه پيروزي مي آورد.
- خدا وعده كرده است اگر نصرت دهيد اورا شما را پيروز كند.
- همه ابر قدرت ها از قدرت شما رزمندگان اسلام لرزيده اند.
- بار الهي جوانان رزمنده ايران فتح را از تو مي دانند و بقدرت خويش مغرور نيستند.
- گوئي دست مبارك علي بن ابيطالب در روز خندق از آستين پر عظمت لشكريان ما بيرون آمده است.
- اينجانب از دور دست و بازوي قدرتمند شما را كه دست خداوند بالاي آن است ميبوسم و به اين بوسه افتخار مي كنم.
- آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال ملائكه الله نشانديد و در ميان ملل جهان سر افراز نموديد.
- درود بر شما و همه آنكه براي اسلام و كشور عزيز حماسه مي آفرينند.
- مبارك باد بر كشور عزيز ايران و بر ملت شريف رزمندگاني چنين قدرتمند و عاشقاني چنين محو جهان ازلي.
بيانات مقام معظم رهبري حضرت خامنه اي در مورد فتح خرمشهر :
- فتوحات ما در ميادين جنگ از جمله آزادي خرمشهر با تقوي امكان پذير شد.
- روز آزادي خرمشهر را بعنوان يك ياد بود و افتخار ملي و ميهني بايد گرامي داشت.
- براي شما فرزندان صالح اسلام مايه سر بلندي و افتخار است كه در نبرد خونين اسلام با كفر حبضوري با همه وجود داشتيد.
- شما جوانان عزيز امروز شاهد تحقيق وعده الهي يعني پيروزي اسلام بر همه كفر ميباشيد.
- ملت بزرگ ايران بخاطر صبر و ايمان به پيروزي دست يافت.
- تاريخ و آينده گزارش كار و تلاش هاي رزمندگان را هميشه درخود حفظ خواهد كرد .
- بايد از حماسه هاي بجا مانده از جنگ براي جاري كردن اين روحيه در امتداد تاريخ استفاده شود.
- فداكاري رزمندگان و جانبازان و آزادگان و ملت بزرگ ايران از مكتب عاشوراي حسيني نشأت گرفته است.
- هنرمندان بايد با هنر الهام گرفته از پيشوايان دين شكوه هشت سال دفاع مقدس را جاودانه سازند.
- آنچه در 8 سال جنگ اتفاق افتاد بيان كننده روحيه مقاومت و فداكاري و اخلاص ملت پر افتخار ايران در عرصه هاي مقاومت بوده است.
ادامه مطلب
پيوند فتح خرمشهر و شخصيت امام خميني
امروز سوم خرداد ماه، يك روز فراموش نشدني است. پيوندي هم بين سوم خرداد و فتح خرمشهر با شخصيت امام بزرگوار وجود دارد. روزي كه امام فرمودند خرمشهر بايد آزاد شود، بنده در همان نواحي بودم؛ شايد بعضي از شما هم در آنجا بوديد. فاصلهي بين آزادي خرمشهر و وضعيتي كه آن روز ما آنجا داشتيم، يك فاصلهي ناپيمودني بود. دشمن به منطقهي غرب اهواز و شمال غربي و جنوب غربي آمده بود؛ تمام منطقه را از نيروها و لشكرهاي زُبدهاش پُر كرده و محكم در زمين فرو رفته بود؛ نميشد او را تكان داد. از كارون هم عبور كرده و نيم دايرهي نسبتاً كاملي را درست كرده بود؛ بهطوري كه افراد ما وقتي ميخواستند از اهواز به طرف آبادان بروند - كه آبادان آن وقت دست دشمن نبود و ميشد رفت - از جادهي معمولي نميشد بروند؛ از جادهي غيرمعمول هم كه آن طرف رودخانه بود، نميشد بروند؛ از جادهي ماهشهر هم نميشد بروند؛ بايد مسير مثلّثي را طي ميكردند تا به خرمشهر بروند! از داخل دريا با «لنج»،
مسافتي ميرفتند و خود را به نقطهاي از جزيرهي آبادان ميرساندند و آنجا پياده ميشدند. در اين شرايط، نيروهاي ما معدود بودند و تيپ زرهي ما كه حدّاقل بايد صدوپنجاه دستگاه تانك ميداشت، حدود بيست دستگاه تانك داشت. بچههاي سپاه و بقيهي نيروهاي داوطلب هم وقتي به آنجا ميآمدند، با زحمت زياد، بنده را ببين، مرحوم «چمران» را ببين، اين طرف بدو، آن طرف بدو، تا دو سه دستگاه خمپارهانداز به دست ميآوردند و از آنها استفاده ميكردند.
هميشه حمله كردن سختتر از دفاع كردن است. اگر نيرويي بخواهد حمله كند، بر اساس روشهاي نظامي، توان آن بايد سه برابر نيرويي باشد كه مورد حمله قرار ميگيرد. ما بايد سه برابر نيروهاي عراقي توان و نيرو ميداشتيم تا ميتوانستيم حمله كنيم و خرمشهرِ خودمان را از دست آنها نجات دهيم. آن موقع نيروي ما اصلاً قابل مقايسه با آنها نبود؛ يك برابر، نيم برابر و يك سومِ برابر هم نبود. در اين شرايط، امام گفتند خرمشهر بايد آزاد شود. اين به نظر من حقيقت عجيبي را در خودش دارد كه بايد روي آن فكر و تدقيق و مطالعه كرد؛ با گفتن و تشريح زباني هم بهدست نميآيد. چقدر اعتماد به نفس، توكّل، عزم راسخ و جدّ در تصميم و اميد و خوشبيني به نيروهاي پنهاني كه ما آنها را كشف نكرديم، بايد در آن دل بزرگ و نوراني به نور الهي و نور ايمانِ حقيقي متمركز باشد تا آنطور قرص و محكم بگويند خرمشهر بايد آزاد شود. امام نميگفتند كه حرفشان تحقّق پيدا نكند. انسان حرفي را كه بداند زمين ميافتد، به زبان نميآورد؛ آن هم به اين قرصي. ميگفتند و ميدانستند اين حرف زمين نخواهد افتاد و زمين نيفتاد و تحقّق پيدا كرد و خرمشهر آزاد شد.
شايد بعضي از شما داخل آن جريان بوديد، اما بنده از نزديكتر شاهد بودم نيرويي كه بايد خرمشهر را آزاد ميكرد، به وسيلهي چه عوامل و چه ابزارها و چه امكانات و چه كانون عظيمي از ايمان و تصميم شكل گرفت و همين نيرو رفت مثل گلولهاي به سينهي دشمن خورد و آن حادثهي عجيب را بهوجود آورد؛ كه وقتي ما خرمشهر را گرفتيم، ورق برگشت و دنيا عوض شد. قبل از آن هم ميانجيها ميآمدند و ميرفتند؛ اما بعد از پيروزي در خرمشهر، اوّلين دسته از ميانجيها وقتي به ايران آمدند، طور ديگري حرف ميزدند و اصلاً سبك حرف زدنشان با گذشته فرق كرده بود. يكي از همين آقايان كه رئيس جمهور يك كشور آفريقايي و جزو شخصيتهاي برجستهي سياسي آفريقا و بلكه دنيا محسوب ميشد، خصوصي به من گفت شما با پيروزي در خرمشهر، معادلهها را عوض كرديد و امروز دنيا به شما به چشم ديگري نگاه ميكند.
ادامه مطلب
با فتح خرمشهر، تاريخ ورق خورد و دنيا تغيير حالت داد و اركان تفكر استعماري و قدرتهاي جهاني كه تا آن روز، نيروي عظيم انقلاب و حركت عميق اسلامي و مردم ما را باور نداشتند، متزلزل شد. گلهاي سرخ اسلام از خط آتش كفر گذشته، از آب اروند وضو ساخته و بر خاك خونين شهر در پيشگاه با عظمت الهي سر به سجده فرود آوردند.
* بخشي از بيانات امام(ره) در جمع مردم مرزنشين كشور 8/7/58 *
پيام حضرت امام(ره) به مناسبت آزادي خرمشهر30/3/61
بسم الله الرحمن الرحيم
با تشكر از تلگرافي كه در فتح خرمشهر به اينجانب شده است، سپاس بي حد بر خداوند قادر كه كشوراسلامي و رزمندگان متعهد و فداكار آن را مورد عنايت و حمايت خويش قرارداد و نصر بزرگ خود را نصيب ما فرمود.اينجانب بايقين به آنكه "ما النصرالا من عندالله"از فرزندان اسلام و قواي سلحشور مسلح كه دست قدرت حق از آستين آنان بيرون آمد و كشور بقيهالله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا از چنگ گرگان آدمخوار، كه آلتهايي در دست ابرقدرتان خصوصا آمريكاي جهانخوارند، بيرون آورد و نداي الله اكبر را در خرمشهر عزيز طنينانداز كرد و پرچم پرافتخار لا اله الاالله را بر فراز آن شهر خرم كه با دست پليد خيانتكاران قرن به خون كشيده شده و خونين شهرنامگرفت، تشكر ميكنم و آنان فوق تشكر امثال من هستند. آنان به يقين مورد تقدير ناجي بشريت و برپا كننده عدل الهي در سراسر گيتي، " روحي لتراب مقدمه الفدا " ميباشند. آنان به آرم "مارميت اذرميت ولكن الله رمي" مفتخرند.مبارك باد و هزاران بارمبارك باد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم كه با توفيق الهي و ضايعات كم و غنائم بيپايان و هزاران اسير گمراه و مقتولين و آسيب ديدگان بدبخت كه با فريب و فشار صدام تكريتي اين ابرجنايتكار دهر به تباهيكشيده شدهاند، سرافرازانه براي اسلام و ميهن عزيز افتخار ابدي به هديه آورديد و مبارك باد بر فرماندهان قدرتمند كه فرماندهان چنين فداكاراني هستند كه ستاره درخشنده پيروزيهاي آنان بر تارك تاريخ تا نفخ صور نورافشاني خواهد كرد و مبارك باد بر ملت عظيم الشان ايران اينچنين فرزندان سلحشور و جان بركفي كه نام آنان و كشورشان را جاويدان كردند و مبارك باد براسلام بزرگ اين متابعاني كه در دو جبهه جنگ با دشمن باطني و دشمنان ظاهري پيروزمندانه و سرافراز امتحان خويش رادادند و براي اسلام سرافرازيآفريدند.

و هان اي فرزندان قرآن كريم و نيروهاي ارتش و سپاهي و بسيج و ژاندارمري و شهرباني و كميتهها و عشاير و نيروهاي مردمي داوطلب و ملت عزيز هشيار باشيد كه پيروزيها هر چند عظيم و حيرتانگيز است شما را از ياد خداوند كه نصر و فتح در دست اوست غافل نكند و غرور و فتح شما را به خود جلب نكند، كه اين آفتي بزرگ و دامي خطرناك است كه با وسوسه شيطان به سراغآدم مي آيد و براي اولاد آدم تباهي مي آورد و من با آنكه به همه شما اطمينان تعهد به اسلام دارم،لكن از تذكر كه براي مومنان نفع دارد،بايد غفلت نكنم، چنانچه از نصيحت به حكومتهاي همجوار و منطقه دريغ ندارم و آنان مي دانند " امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پيروزمند ما از موضع قدرت سخن ميگويد" و من به پيروي از آنان به شما اطمينان مي دهم كه اگراز اطاعت بي چون و چراي آمريكا و بستگان آن دست برداريد و با ما به حكم اسلام و قرآن كريم رفتار كنيد،از ما جز خير و پشتيباني نخواهيد ديد و شمابدانيد آنقدر كه ابرقدرت هااز صدام، اين نوكر چشم و گوش بسته پشتيباني كردند،از شماها كه قدرتهاي كوچك و حكومتهاي ضعيف هستيد پشتيباني نمي كنند و شما عاقبت اين جنايتكار و همقطار جنايتكارش، شاه مخلوع را به عيان ديدهايد. قدرتهاي بزرگ بيش از آنچه از شما استفاده نمايند.
از شما طرفداري نميكنند و شماها را براي منافع خويش به هلاكت ميكشند و من نصيحت برادرانه به شما مي كنم كه كاري نكنيد كه قرآن كريم براي برخورد با شما تكليف نمايد و ما به حكم خدا با شما رفتار كنيم و يقين بدانيد كه امثال حسني مبارك مصري و حسين اردني و ديگر هم جنايتكاران آنان براي شما نفعي ندارند و دين و دنياي شما را تباه ميكنند و اگر باتشتت هاي خود بخواهيد طرح كمپ ديويديا فهد را كه مردهاند، زنده كنيد، كه ماخطر بزرگ براي كشورهاي اسلامي، خصوصا حرمين شريفين مي دانيم، اسلام به ما اجازه سكوت نميدهد. و اينجانب در پيشگاه مقدس خداوند تكليف الهي خود را ادا نمودم اكنون دست تضرع و دعا بسوي خالق يكتا بلند كرده و به قواي مسلح اسلام و فداكاران قرآن كريم و ميهن عزيز ايران دعا ميكنم و سلامت و سعادت و پيروزي آنان را خواستار هستم.
سلام و درود بيپايان بر فرماندهان متعهد قواي مسلح و بر رزمندگان فداكار و بر ملت دلير ايران عزيز و سرشار از شادي ها.
والسلام علي عبادالله الصالحين
روح الله الموسوي الخميني
www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=2171
ادامه مطلب
مقاومت مردم خرمشهر، حماسه اي از ياد نرفتني است؛ چرا كه مردم اين شهر در حالي به مبارزه با دشمن پرداختند كه از پيش براي اين تهاجم و تجاوز آمادگي نداشتند. آنها با سلاح عزم و ايمان به مكتب و عشق و علاقه به ميهن اسلامي شان، با دست خالي چنان مقاومت كردند كه در تاريخ، بي نظير ماند. به اعتقاد كارشناسان نظامي، مقاومت بي سابقه اي كه در خرمشهر انجام شد، هرگز با ديگر مقاومت ها قابل مقايسه نيست. خرمشهر براي ملت ما تنها يك شهر نيست، بلكه تاريخ گوياي پايداري، ايثار و جاودانگي انقلاب است. از اين رو، سوم خرداد و فتح اين شهر، آيينه گويايي از تاريخ و جغرافياي دفاع مقدس و جهاد آگاهانه و شجاعت مظلومانه اين امت است
ادامه مطلب
عنوان: | تجليل از رزمندگان اسلام و تبريك فتح خرمشهر |
تاريخ: | 03/03/1361 |
محل: | تهران، جماران |
موضوع: | تجليل از رزمندگان اسلام و تبريك فتح خرمشهر |
مناسبت: | |
ملت ايران |
بسم اللّه الرحمن الرحيم
با تشكر از تلگرافاتي كه در فتح خرمشهر به اينجانب شده است، سپاس بيحد بر خداوند قادر كه كشور اسلامي و رزمندگان متعهد و فداكار آن را مورد عنايت و حمايت خويش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصيب ما فرمود. اينجانب با يقين به آنكهمَا النَّصْرُ إلاّ مِنْ عِندِاللّهِ[1]از فرزندان اسلامو قواي سلحشور مسلح، كه دست قدرت حق از آستين آنان بيرون آمد و كشور بقيةاللّه الاعظم ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ را از چنگ گرگان آدمخوار كه آلتهايي در دست ابرقدرتان خصوصاً امريكاي جهانخوارند بيرون آورد و نداي «اللّه اكبر» را در خرمشهر عزيز طنينانداز كرد و پرچم پرافتخار «لااله الا اللّه» را بر فراز آن شهرِ خرّم ـ كه با دست پليد خيانتكاران قرن به خون كشيده شده و «خونين شهر»[2]نام گرفت ـ[بيافراشت]تشكر ميكنم. و آنان فوق تشكر امثال من هستند. آنان به يقين مورد تقدير ناجي بشريت و برپا كنندۀ عدل الهي در سراسر گيتي ـ روحي لتراب مقدمه الفداء ـ ميباشند. آنان به آرممارَمَيْتَ إذْرَمَيْتَ وَ لكِنَاللّه رَمي[3]مفتخرند.
مبارك باد و هزاران بار مبارك باد بر شما عزيزان و نور چشمان اسلام اين فتح و نصر عظيم كه با توفيق الهي و ضايعات كم و غنايم بيپايان و هزاران اسير گمراه و مقتولين و آسيبديدگان بدبخت كه با فريب و فشار صدام تكريتي، اين ابرجنايتكار دهر، به تباهي
كشيده شدهاند، سرافرازانه براي اسلام و ميهن عزيز افتخار ابدي به هديه آورديد. و مبارك باد بر فرماندهان قدرتمند كه فرماندهان چنين فداكاراني هستند كه ستارۀ درخشندۀ پيروزيهاي آنان بر تارك تاريخ تا نفخ صور نورافشاني خواهد كرد. و مبارك باد بر ملت عظيمالشأن ايران اينچنين فرزندان سلحشور و جان بركفي كه نام آنان و كشورشان را جاويدان كردند. و مبارك باد بر اسلام بزرگ اين متابعاني كه در دو جبهۀ جنگ با دشمن باطني و دشمنان ظاهري پيروزمندانه و سرافراز امتحان خويش را دادند و براي اسلام سرافرازي آفريدند.
و هان اي فرزندان قرآن كريم و نيروهاي ارتش و سپاهي و بسيج و ژاندارمري و شهرباني و كميتهها و عشاير و نيروهاي مردمي داوطلب و ملت عزيز، هوشيار باشيد كه پيروزيها هر چند عظيم و حيرتانگيز است شما را از ياد خداوند كه نصر و فتح در دست اوست غافل نكند و غرور و فتح شما را به خود جلب نكند؛ كه اين آفتي بزرگ و دامي خطرناك است كه با وسوسۀ شيطان به سراغ آدم ميآيد و براي اولاد آدم تباهي ميآورد. و من با آنكه به همۀ شما اطمينان تعهد به اسلام دارم، لكن از تذكر، كه براي مؤمنان نفع دارد، بايد غفلت نكنم؛ چنانچه از نصيحت به حكومتهاي همجوار و منطقه دريغ ندارم. و آنان ميدانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پيروزمند ما از موضع قدرت سخن ميگويد. و من به پيروي از آنان به شما اطمينان ميدهم كه اگر از اطاعت بيچون و چراي امريكا و بستگان آن دست برداريد و با ما به حكم اسلام و قرآن كريم رفتار كنيد، از ما جز خير و پشتيباني نخواهيد ديد. و شما بدانيد آنقدر كه ابرقدرتها از صدام، اين نوكر چشم و گوش بسته، پشتيباني كردند از شماها كه قدرتهاي كوچك و حكومتهاي ضعيف هستيد پشتيباني نميكنند. و شما عاقبت اين جنايتكار و همقطار جنايتكارش شاه مخلوع را به عيان ديدهايد. قدرتهاي بزرگ بيش از آنچه از شما استفاده نمايند از شما طرفداري نميكنند. و شماها را براي منافع خويش به هلاكت ميكشند. و من نصيحت برادرانه به شما ميكنم كه كاري نكنيد كه قرآن كريم براي برخورد با شما تكليف نمايد و ما به حكم خدا با شما رفتار كنيم. و يقين بدانيد كه امثال حسني مبارك
مصري[4]و حسين اردني[5]و ديگر هم جنايتكارانِ آنان براي شما نفعي ندارند و دين و دنياي شما را تباه ميكنند. و اگر با نشستهاي خود بخواهيد طرح كمپ ديويد[6]يا فهد[7]را، كه مردهاند، زنده كنيد؛ كه ما خطر بزرگ براي كشورهاي اسلامي خصوصاً حرمين شريفين ميدانيم، اسلام به ما اجازۀ سكوت نميدهد. و اينجانب در پيشگاه مقدس خداوند تكليف الهي خود را ادا نمودم. اكنون دست تضرع و دعا به سوي خالق يكتا بلند كرده و به قواي مسلح اسلام و فداكاران قرآن كريم و ميهن عزيز ايران دعا ميكنم، و سلامت و سعادت و پيروزي آنان را خواستار هستم.
سلام و درود بيپايان بر فرماندهان متعهد قواي مسلح و بر رزمندگان فداكار و بر ملت دلير ايران عزيز و سرشار از شاديها. والسلام علي عباداللّه الصالحين.
روحاللّه الموسوي الخميني
1 ـ بخشي از آيۀ 126، سورۀ آل عمران: «هيچ نصرت و كمكي نيست مگر از جانب خداوند». |
2 ـ خرمشهر، پس از اشغال توسط رژيم بعث عراق به ويرانهاي تبديل شد و بدين جهت «خونينشهر» نام گرفت و پس از آزادي بار ديگر نام «خرمشهر» به آن باز گشت. |
3 ـ بخشي از آيۀ 17 سورۀ انفال: «و آنگاه كه تيرافكندي تو نيانداختي بلكه خدا تير انداخت». |
4 ـ رئيس جمهوري مصر و از موافقان طرح امريكايي سازش ذلت بار با رژيم صهيونيستي. |
5 ـ ملك حسين، پادشاه اردن. |
6 ـ قراردادي بود كه بين محمد انورسادات رئيس جمهوري مصر و مناخيم بگين (نخست وزير رژيم اشغالگر قدس) و با حضور و وساطت جيمي كارتر (رئيس جمهوري امريكا) در «كمپ ديويد امريكا» به امضا رسيد. |
7 ـ طرح هشت مادهاي فهد كه براساس آن، رژيم اشغالگر قدس به طور ضمني مورد شناسايي قرار ميگرفت و امنيت آن تضمين ميشد. اين طرح به مرحلۀ اجرا در نيامد. www.imam-khomeini.ir/ |
ادامه مطلب
خاطرات يك خلبان از فتح خرمشهر
امير سرتيپ2 خلبان كيومرث حيدريان را خيلي ها بخوبي مي شناسند؛رشادتها و دلاوري هاي اين مرد بزرگ در دفاع مقدس شهره خاص و عام است سرآمداين رشادتها سرنگوني سه فروند جنگنده بعثي ها در يك تعقيب و گريز بر فراز آسمان استان كرمانشاه توسط وي مي باشد.
وي در خصوص روزهاي فتح بزرگ خرمشهر نيز خاطراتي براي خبرنگار ايرنا؛بازگو كرد كه تلخي و شيريني در اين خاطرات ملموس است وي گفت : در همان روزها (آستانه عمليات بيت المقدس ) و در منطقه مشغول صرف ناهار بوديم كه ناگهان يكي از بچه هاي تكاور نيروي دريايي ارتش با حالتي پريشان و آشفته وارد شد؛ خيلي بغض كرده بود و در نهايت نتوانست مانع گريه كردن خود شود وي افزود: وقتي دليل اين حالت را از وي جويا شديم ؛ اين تكاور كه به سختي حرف مي زد؛ گفت : همين الان از خرمشهر مي آيم ؛ ساعاتي قبل صحنه هايي ديدم كه بسيار تكان دهنده و وحشتناك بود و برايم به كابوسي تبديل شده است حيدريان ادامه داد: تكاور در خصوص جزييات صحنه هايي كه مشاهده كرده بود؟گفت : در خرمشهر وقتي بعثي ها حمله كردند؛ من خود را درون يك تانكر خالي از آب پنهان نمودم ؛ تانكر هم به حدي گلوله خورده بود كه سوراخ سوراخ شده بود تكاور افزود: وقتي از يكي از اين سوراخها بيرون را نگاه مي كردم ؛ ديدم بعثي ها يك دختر پرستار را به اسارت در آورده اند آنها بعد از آزار واذيت بسيار به اين دختر معصوم ؛ در نهايت تير خلاصي به سر او زدند و دخترك پرپر شد تيمسار خلبان حيدريان در حالي كه اين خاطره را با بغض مطرح مي كرد؛ گفت :
در همين لحظه سرلشكر شهيد عباس دوران بسيار متاثر و ناراحت شده بود؛ از جاي برخاست و گفت : زود باشيد بچه ها؛ الان موقعش است كه يك ضربه حسابي به اين نامردها بزنيم و حق آن دختر معصوم را بگيريم
وي گفت : وقتي با عباس به پرواز درآمديم ؛ نزديكي هاي جزيره مينو چادرهاي بعثي ها را مشاهده كرديم و ديديم كه افسرانشان روي صندلي نشسته بودند وساير افراد آنها به صورت چهار رديفي ايستاده بودند و آشپزها مشغول دادن غذا به آنها بودند.
تيمسار افزود: در اين هنگام به اتفاق شهيد دوران ؛ آنها را به رگبار مسلسل بستيم و درست مانند يك سفره 100 متري كه از فراز آسمان مشهود است ؛ ديديم كه همه آنها قلع و قمع و بر زمين پهن شدند؛ در اين هنگام ديدم كه دماغ هواپيماي شهيد دوران چپ و راست مي شود؛ احساس كردم كه هواپيماي وي آسيب ديده اما موضوع اين نبود بلكه اين هم رزم من چنان خشمگين و برآشفته شده بود كه چپ و راست مي رفت و بعثي ها را درو مي كرد وي گفت : در اين هنگام شهيد دوران فرياد مي زد انتقام آن دختر پرستاررا مي گيرم. تيمسار خلبان حيدريان خاطره ديگري از آن روزها را يادآور مي شود هنگامي كه نيروهاي بعثي به درون گمرك خرمشهر رخنه كرده بودند و قصد داشتندخودروهاي تويوتاي پرشماري كه در آنجا وجود داشتند
را با سوئيچ انداختن و يا بكسل كردن باخود ببرند با سه تن ديگر از خلبانان به پرواز درآمديم و تمام نيروهاي عراقي را تار و مار كرديم و اجازه نداديم حتي يك خودرو به دست بعثي ها بيفتد وي به عمليات پيروزمندانه ديگري در منطقه شلمچه اشاره كرد و گفت : بعثيها در اين منطقه به قدري ضد هوائي كار گذاشته بودند كه حتي در درون خاك خودمان هم كه پرواز مي كرديم ؛ احساس امنيت نداشتيم براي همين تصميم گرفتيم براي هميشه به اين حس ناامني پايان دهيم وي گفت : در يك عمليات حساب شده و غافلگيرانه چنان ضربهاي به مواضع بعثيها وارد كرديم كه همه تجهيزات ؛ تأسيسات و ضد هوائيهاي آنها را منهدم كرديم البته تنها جايي كه حتي يك گلوله هم به سمت آن شليك نكرديم، مسجدشلمچه بود
به هر روي امنيت امروز و آسايشي كه ما با فراغ بال در كشور داريم مرهون رشادت اين بزرگمردان و آن روزهاي ثبت شده در تاريخ پر از خون و آتش اين مملكت است و اين فرزندان خميني كبير بودند كه با جنگ آوري خود برگهاي زريني به فاتحانه ترين فتحهاي ايران زمين افزودند ياد و خاطره همه شهدا؛ رزمندگان ؛ ايثارگران و بازماندگان اين روزهاي غرورآفرين گرامي باد شهر خرمشهر در سوم خرداد ماه سال 1361 و در عمليات پيروزمندانه بيت المقدس از نيروهاي اشغالگر بعثي و عوامل سردار پوشالي قادسيه باز پس گرفته شد
اين پيروزي گواراي ايرانيان باد
www.aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=News&
ادامه مطلب
حضرت آيت الله خامنهاي در گفتگو با خبرنگار صدا و سيما در تاريخ ۲۹/۶/۶۵ دلايل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را مطرح كردند.
متن پرسش و پاسخ آيت الله العظمي خامنهاي (به عنوان رييس جمهوري و رييس شوراي عالي دفاع در آن زمان) كه دلايل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را مطرح ميكنند، در گفتگو با خبرنگار صداوسيما و در تاريخ ۱۳۶۵/۶/۲۹ به شرح زير است:
سوال: آقاى خامنهاى سؤالى كه مىشود مطرح كرد مسألهى دفاعى بودن جنگ است. ما از ابتداى جنگ و شروع تجاوز عراق اعلام كرديم كه در حال دفاع هستيم و بعد از اينكه وارد خاك عراق هم شديم اين مسأله را عنوان مىكنيم كه باز جنگ ما يك جنگ دفاعى است. شما اين مسأله را چگونه تعبير مىكنيد؟
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
جنگ ما از آغاز به صورت دفاع شروع شد و تا اين ساعت هم ما در حال دفاع هستيم. علت هم اين است كه حتى ورود ما به خاك عراق، در ادامهى دفاع مقدس ماست. البته دشمن طبعاً مايل است كه هنگامى كه مىتواند و احساس قدرت مىكند، وارد مرزهاى ما بشود، تا هر وقتى كه مىتواند در آنجا بماند، ويرانگرى بكند، تخريب بكند، افراد نظامى و غيرنظامى را به قتل برساند، زندگى را ناامن بكند، هر وقت هم كه تاب نياورد و نتوانست بماند، برگردد و داخل مرزهاى خودش بشود و ما هم با فداكارى و با توانائى مردم، وقتى كه توانستيم او را از مرزها بيرون برانيم، لب مرز بايستيم كه نبادا وارد خاك دشمن بشويم و به حريم دشمن نبادا كه قدم بگذاريم، اين ميل دشمن است.
اما عقل و منطق انسانى، همچنين احكام اسلامى به ما اجازهى اين را نمىدهند. ما دشمن را بايد ببينيم كه چگونه دشمنى است. يك وقت دشمنى است كه آمده براى گرفتن يك تپه، تصرف يك رودخانه، يك موذىگرى مرزى، بعد هم سركوب مىشود برمىگردد سرجايش و قضيه تمام مىشود. اينجا البته بعد از آنى كه دشمن را ما رانديم مسأله تمام شده است. لكن يك وقت دشمن بناى بر قلدرى و زورگوئى دارد. مسألهى او با بيرون رفتن از مرزها، آن هم با قدرتنمائى نيروهاى اسلامى و فداكاريهاى فراوان حل شده و تمام شده نيست. دشمن خيلى اين را مغتنم مىشمارد كه وقتى قصد تجاوز دارد و وارد خاك مىشود، تا جايى كه مىتواند بماند، بعد هم كه رفت بيرون، ما لب مرزها بايستيم او تجديد قواى خودش بكند و هنگامى كه باز لازم دانست و مصلحت دانست برگردد، تجاوز خودش را آغاز كند.
«ما هنوز مناطقى را داريم كه از جمله نفتشهر و بخشى از مراكز ديگر مرزىِ ما كه هنوز در اختيار دشمن هست و ما ادامهى جنگمان ولو براى پس گرفتن اينها هم كه باشد، يك عمل دفاعى است.»
من يك وقتى يك مثالى زدم، گفتم كه دزدى، متجاوزى، وارد خانهى شما مىشود، وارد مزرعهى شما مىشود و ويران مىكند، نابود مىكند، مىدزدد، مىكشد. اگر تحمل كرديد كه مىماند، اگر تحمل نكرديد و با فشار و زور و قدرتنمائى او را بيرون كرديد، هيچكس به شما نمىگويد كه شما از خانهات ديگر پا بيرون نگذار، پا توى مزرعهى او يا خانهى او نگذار كه اين تجاوز به حريم اوست. نه، عقل به شما حكم مىكند كه برويد گريبان اين دشمن را بگيريد، گلوى او را بفشاريد و اولاً: از او بپرسيد چرا اين كار را كرده و مجازاتش كنيد به اين كار و ثانياً: حقتان را بگيريد، آنچه كه تضييع شده از او باز پس بگيريد. اين يك حكم عقلى است. اين چيزى نيست كه اين را ما ابداع كرده باشيم. همهى انسانها و همهى فطرتهاى سالم همين جور فكر مىكنند.
اصولاً وارد شدن به حريم خاك ديگران دو نوع است: يك نوع اين است كه از روى تجاوز، به قصد تصرف و براى زورگوئى است؛ اين تهاجم است، اين تجاوز است. همانطور كه عراق وارد خاك ما شد. دليلى براى اين كار نداشت. يك بهانههايى همان اوّل ذكر كردند، اما حتى خودشان هم كاملاً واقف بودند و مىدانستند كه اينها بهانه است. دنيا هم اين را فهميد. لذا بود كه همهى كسانى كه توى مسأله جنگ وارد شدند، تا امروز هم بما مىگويند، از اوائل هم به ما گفتند كه ما مىدانيم متجاوز كى است، اين تجاوز است. يكجور وارد شدن به خاك دشمن هست كه براى استنقاذ حق است، براى گوشمال دادن به متجاوز است، براى حفظ امنيت است. براى تأمين مرزها از حوادث مشابه بعدى از سوى همين دشمن هست، اين را نمىشود گفت تجاوز.
«دشمن خيلى اين را مغتنم مىشمارد كه وقتى قصد تجاوز دارد و وارد خاك مىشود، تا جايى كه مىتواند بماند، بعد هم كه رفت بيرون، ما لب مرزها بايستيم او تجديد قواى خودش بكند و هنگامى كه باز لازم دانست و مصلحت دانست برگردد، تجاوز خودش را آغاز كند.»
بنابراين ما، تا وقتى كه در پشت مرزهاى خودمان مىجنگيديم كه روشن بود داشتيم دفاع مىكرديم از خاك خودمان. آن وقتى هم كه وارد خاك عراق شديم، باز به دنبالهى همين مسأله است. ما مجازات متجاوز و گوشمال دادن به متجاوز را يكى از هدفهاى ادامهى جنگ ذكر كرديم و همين هم هست. البته اين را هم بايد بگويم كه هنوز در مرزهاى ما، همهى مناطق از دشمن پاكسازى نشده است. ما هنوز مناطقى را داريم كه از جمله نفتشهر و بخشى از مراكز ديگر مرزىِ ما كه هنوز در اختيار دشمن هست و ما ادامهى جنگمان ولو براى پس گرفتن اينها هم كه باشد، يك عمل دفاعى است. اما وقتى اينها را هم پس بگيريم، ما دنبال كردن دشمن و رفتن داخل اعماق خاك او براى گوشمال دادن او، اين را همه، دفاع از خود و مجازات متجاوز مىشناسند. بنابراين دفاعى بودن اين جنگ يك چيز واضحى است.
البته ما اين را گفتيم بارها و همه هم اين را قبول كردند از ما كه ما قصد ماندن در اين مناطق تصرف شدهى از عراق را نداريم. نه فاو، نه جزيره و نه هيچ نقطهى ديگر، نقاطى نيست كه ما اينها را براى خودمان و جزء خاك خودمان دانسته باشيم. نه اينها مال عراق است، مال مردم عراق است، مال هر رژيم صالحى است كه بعدها بر سر كار بيايد در عراق. فعلاً حركت ما، حركتى است كه در دفاع از امنيت ما و در دفاع از آرامش و صلحى است كه براى زندگى دو همسايه كه ما و عراق باشيم، ضرورى و لازم است.
منبع: پايگاه حفظ و نشر آثار آيت الله العظمي خامنهاي
فرارو*