دعايي كه آيتالله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصيه كردند

به گزارش ايران مطلب به نقل از khamenei.ir ، به مناسبت فرارسيدن ايام سالگرد رحلت عالم رباني، فقيه عاليقدر و عارف روشن ضمير حضرت آيتالله آقاي حاج شيخ محمدتقي بهجت قدساللهنفسهالزكيه، پايگاه اطلاعرساني KHAMENEI. IR توصيهاي از ايشان به حضرت آيتالله خامنهاي براي خواندن يكي از ادعيه را منتشر ميكند.
رهبر انقلاب در ديدار با اساتيد، فضلا و طلاب نخبهٔ حوزه علميه قم در تاريخ ۱۳۸۹/۸/۲ در ذيل شرح حديثي، توصيهٔ مرحوم آيتالله بهجت را براي خواندن دعاي «يا الله يا رحمان يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك» بيان كردند و فرمودند:
«مرحوم آقاي بهجت (رضوان الله تعالي عليه) ميفرمودند اين دعا را زياد بخوانيد: «يا الله يا رحمان يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك». ممكن بود يك اشكال مقدّري وجود داشته باشد، ايشان به آن هم جواب ميداد. ممكن بود كسي بگويد وقتي ميگوئيم «ثبت قلبي علي دينك»، ما كه دينمان درست است، منطقي است، مستحكم است، اين براي آن طبقات پايين است.
ايشان ميفرمود در هر طبقهاي كه دل انسان و ايمان انسان و دينداري انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبي علي دينك» يعني دين را در همان طبقهٔ عالي نگه دار و تثبيت كن. اگر اين شد، آن وقت زندگي ميشود شيرين، مرگ هم مرگ راحت.
يكي از مشكلات اساسي ماها، مشكل مردن است. امام سجاد (عليه السلام) به خداوند متعال عرض ميكند: «امتنا مهتدين غير ضالين، طائعين غير مستكرهين غير عاصين». خب، انسان در همهٔ طول عمر در طريق هدايت بوده، اما باز امام دعا ميكند كه: «امتنا مهتدين غير ضالين، طائعين غير مستكرهين غير عاصين»؛ معلوم ميشود خطرناك است.
حكم مستوري و مستي همه بر عاقبت است
كس ندانست كه آخر به چه حالت برود

ادامه مطلب
بهترين ماه براي استجابت دعا
سر حرف را با او باز كردم و علت اين حال پريشانش را كه پرسيدم فهميدم خيلي گرفتار است و به قولي از در و ديوار برايش گرفتاري و مصيبت باريده است و البته وقتي كمي بيشتر به كنه ماجرا پي بردم، ديدم ريشه ي بسياري از اين گرفتاري ها چيزي جز رفتار و عملكرهاي خودش چيزي نبوده است؛ همان كه خداي مهربان هم در قرآن مي فرمايد: وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ (36 روم)
به او گفتم تا به حال دعا كرده اي؟!!
(اين سوال دليل بر اين بود كه هم از ظاهرش معلوم بود كه با دعا و مناجات بيگانه شده و هم اينكه لابلاي صحبت هايش خودش به اين باور من اذعان داشت.)
در پاسخ به سوالم گفت: دعا ؟!!! نه حقيقتش من با دعا و اين جور حرفا خيلي وقته بيگانه شده ام، آنقدر غرق در گرفتاري ها هستم كه دعا را فراموش كرده ام... فكر كنم خدا هم من را فراموش كرده است!!
اصلا مگر خدا دعاي من گرفتاري كه خيلي وقته به او سر نزده ام را مي پذيرد؟
در پاسخ اين آيه را برايش خواندم:
«ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ... مرا بخوانيد تا اجابت كنم...» (60 غافر)
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ... هر گاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزديكم.» (186 بقره)
«أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ .... و دعاى دعا كننده را- به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مى كنم.» (همان)
با خواندن اين آيه ها گويا آرامشي وجودش را فرا گرفت ... آرام شد و از من خواست بيشتر از آيات و روايات پيرامون دعا و استجابت برايش بگويم:
من هم فرصت را غنيمت شمردم و از ماه رجب، فضائل و تأكيدي كه بر دعا كردن در اين ماه و تضميني براي استجابت كه انشالله خداوند براي دعاهاي ما داده است گفتم:
«يا مَنْ يَمْلِكُ حَوآئِجَ السَّآئِلينَ و يَعْلَمُ ضَميرَ الصَّامِتينَ»
ماه ماه من، بنده بنده من، و رحمت رحمت من است. هر كسى در اين ماه من را بخواند او را اجابت مى كنم و هركس از من بخواهد به او مى دهم و هركس از من هدايت بخواهد او را هدايت مى كنم. اين ماه را رشته اى بين خود و بندگانم قرار دادم كه هركس آن را بگيرد به من مى رسد
«يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ، يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً»
گفتم: ببين اگر توجه كني دعاهايي كه در اين ماه وارد شده غالباً در ارتباط با حوائج است.
ياد روايتي از رسول خدا صلي الله و عليه وآله افتادم و آن را برايش گفتم:
حضرت فرموده اند:
"خداى متعال در آسمان هفتم فرشته اى را قرار داده است كه "داعى" گفته مي شود. هنگامى كه ماه رجب آمد، اين فرشته در هر شب اين ماه تا صبح مى گويد: خوشا به حال تسبيح كنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا. خداى متعال مى فرمايد: همنشين كسى هستم كه با من همنشينى كند، فرمانبردار كسى هستم كه فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشايش هستم.
ماه ماه من، بنده بنده من، و رحمت رحمت من است. هر كسى در اين ماه من را بخواند او را اجابت مى كنم و هركس از من بخواهد به او مى دهم و هركس از من هدايت بخواهد او را هدايت مى كنم. اين ماه را رشته اى بين خود و بندگانم قرار دادم كه هركس آن را بگيرد به من مى رسد." (بحارالانوار/ج95/ص377)
بعد از اتمام اين روايت بود كه ديدم قطرات اشك بر روي گونه هايش جاري شد، از من تشكر كرد و همان طور كه اشك هايش را پاك مي كرد و اشك من را هم در آورده بود گفت: عجب ماه خوبي! چه فرصت و زمان خوبي همديگر را ديديم و چقدر من غفلت كرده ام، اين ماه بهترين ماه براي استجابت دعا است... با اين توصيفات قطعاً و انشالله خدا جواب من را هم مي دهد...
ايران مطلب*
منبع : .tebyan.net

ادامه مطلب
مجازات شش گروه به دليل داشتن شش خصلت
براي مثال امام علي(عليه السلام) در روايت زير به مجازات شش گروه به دليل داشتن شش خصلت اشاره كرده و ميفرمايند:
«اِنَّ اللّٰهَ يُعَذِّبُ سِتَةً بِسِتَةٍ: الْعَرَبَ بِالْعَصَبِيَّةِ، وَ الدَّهٰاقِينَ بِالْكِبْرِ، وَ الْاُمَرٰاءَبِالْجَوْرِ، وَ الْفُقَهٰاءَ بِالْحَسَدِ، وَ التُّجّٰارَ بِالْخِيٰانَةِ، وَ اَهْلَ الرُّسْتٰاقِ بِالْجَهْلِ»؛ «خداوند شش گروه را به خاطر شش عمل (يا صفت) مجازات مىنمايد: عربها را به خاطر تعصّب (نابجا)، و كدخدايان را به خاطر كبر و غرور، و زمامداران را به خاطر ظلم و ستم، و فقيهان را به خاطر حسادت، و بازرگانان را بهخاطر خيانت (در اموال مردم)، و روستاييان (جاهل) را به خاطر جهل و نادانى». (بحار الانوار، ج 75 ، ص 59)
حال بايد ديد چه چيز سبب شده است اين گناهان در اين گروهها بيش از سايرين جلوه كند و امام(عليه السلام) چه مقصودي از بيان خود داشتهاند.
«اَلْعَرَبَ بِالْعَصَبِيَّةِ»
عربهاى متعصّب را به خاطر صفت زشت تعصّب در برابر حق مجازات مىكند، عصبيّتى كه مانع قبول حق و حقيقت مىشود و بسان پردهاى، از مشاهده واقعيّتها جلوگيرى مىكند!
بي ترديد اساسي ترين پايه عبوديت و بندگي خدا تسليم و تواضع در برابر حق است و به عكس هرگونه تعصب و لجاجت مايه دوري از حق و محروم شدن از سعادت است.
تعصب به معني «وابستگي غير منطقي به چيزي» تا آنجا كه انسان حق را فداي آن كند و لجاجت به معني اصرار بر چيزي است به گونه اي كه منطق و عقل را زير پا بگذارد، ثمره اين دو شجره خبيثه نيز «تقليد كوركورانه» است كه سد راه پيشرفت و تكامل انسان هاست.
هنگامي كه به تاريخ انبياي بزرگ بازمي گرديم و علل انحراف و گمراهي اقوام پيشين را مورد بررسي قرار مي دهيم به خوبي مي توان دريافت كه اين سه امر (تعصب و لجاجت و تقليد كوركورانه) نقش اصلي را در انحراف آنها داشته است.
عرب عصر نبوي و علوي بسيار متعصب و لجوج در برابر پذيرش حق بود. اما اين بدان معنا نيست كه غير از اعراب آن زمان كسي اين خصلت را ندارد و نيز اين معنا را نميرساند كه تمامي اعراب آن عصر لجوج بودند. بلكه بر اين دسته از روايات بايد با ديدي انذاري نگريست و توجه نمود هر كس در هر عصر و مكاني اگر اين خصلتها را داشته باشد گرفتار عذاب الهي خواهد شد. مۆيد اين معنا آن است كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمودند: "هر كس در دلش به اندازه دانه خردلي عصبيت باشد خداوند در روز قيامت او را با اعراب جاهليت برانگيزاند". (منتخب ميزان الحكمه، ص 383، ح 4277)
به هر حال خداوند «كدخدا» و «خان» را به خاطر غرور و تكبّرى كه دارد مجازات مىنمايد. برخى از خوانين آن قدر مغرور و متكبّر هستند كه به رعيّت و مردم خود همانند حيواناتشان نگاه مىكنند و كمترين ارزشى براى آنها قائل نيستند!
«وَ الدَّهٰاقِينَ بِالْكِبْرِ»
«دهقان» مفرد «دهاقين» به معنى «دهبان» و «كدخدا» و «خان» است و در واقع معرّب دهگان (به معنى صاحب ده يارئيس ده) مىباشد. به هر حال خداوند «كدخدا» و «خان» را به خاطر غرور و تكبّرى كه دارد مجازات مىنمايد. برخى از خوانين آن قدر مغرور و متكبّر هستند كه به رعيّت و مردم خود همانند حيواناتشان نگاه مىكنند و كمترين ارزشى براى آنها قائل نيستند!
« الْاُمَرٰاءَ بِالْجَوْرِ»
سومين دستهاى كه در اين روايت به آنها اشارهشده، زمامداران و حكمرانان بر مردم هستند. عامل مجازات و عذاب اينگروه، ظلم و جورى است كه بر مردم تحت فرمان خود روا مىدارند.
« الْفُقَهٰاءَ بِالْحَسَدِ»
حسادت نيز يكى از عوامل عذاب الهى است و اين صفت زشت و رذيله اخلاقى عامل عذاب علما و فقها و دانشمندان حسود است. فقهايى كه با كمك گرفتن از حسادت مىخواهند مقام و منزلت ديگران را زايل كنند، گرفتار عذاب الهى مىشوند! امام باقر(عليه السلام) در روايت زير آثار زيانبار حسد را بيان داشتهاند:
"همانگونه كه آتش هيزم را ميخورد، حسد ايمان را ميخورد". (منتخب ميزان الحكمه، ص 153، ح 1612)
« التُّجّٰارَ بِالْخِيٰانَةِ»
خداوند بازرگانان را به خاطر خيانت در اموال مردم عذاب مىنمايد. كمفروشى، غشّ در معامله، نپرداختن طلب طلبكاران، احتكار و مانند آن، نوعى خيانت است.
«هْلَ الرُّسْتٰاقِ بِالْجَهْلِ»
روستاييان نيز بر اثر جهل و نادانى و بىاطّلاعى از معارف دينى مشمول مجازات مىشوند. كسى كه قدرت بر تحقيق و پرسش دارد و به دنبال آن نمىرود و در جهل مىماند جهل عذر او نمىشود، بلكه چنين جهلى عامل عذابش مىگردد.
عربهاى متعصّب را به خاطر صفت زشت تعصّب در برابر حق مجازات مىكند، عصبيّتى كه مانع قبول حق و حقيقت مىشود و بسان پردهاى، از مشاهده واقعيّتها جلوگيرى مىكند!
نكات
1- بدون شك هر كس مبتلا به اين افعال و صفات شود، مشمول عذاب خداوند مىگردد؛ هر چند در زمره يكى از گروههاى فوق نباشد.
2- اصول و ريشههاى بدبختى انسانها همان شش صفتى است كه در روايت بالا به آن اشاره شد. اگر اين صفات از جامعه بشريّت رخت بربندد و روزى تعصّب و تكبّر و ظلم و حسادت و خيانت و جهالت ريشهكن گردد، قطعاً چنان دنيايى همچون بهشت خواهد بود.
چرا هر يك از صفات فوق به طايفه خاصّى نسبت داده شده است؟
در جواب اين سۆال توجّه به اين نكته لازم است كه هر گروهى يك نقطه آسيبپذيرى دارد، كه لغزش او در آن نقطه شديدتر است. روايت فوق در واقع نقطه آسيبپذيرى هر يك از جمعيّتهاى ششگانه را بيانكرده است.
نتيجه
شش خصلت عصبيت، جور، حسد، خيانت، جهل و كبر را ميتوان رأس زذائل اخلاقي دانست. اين شش رذيله اخلاقي آدمي را تباه ساخته و گرفتار عذاب الهي ميسازد. انسان در هر پيشه و حرفهاي بايد تمام توجه خويش را به كار گيرد تا از اين معاصي دور گردد اما زمينه بروز اين گناهان در برخي مشاغل بيشتر است.
ايران مطلب*
منبع : tebyan.net

ادامه مطلب
ايران مطلب*
فضيلت ماه رمضان در روايات
خوشا به حال آن خواهر و برادر كه هر لحظه اين ماه پر فيض و پر بركت را غنيمت شمرده و از آن در جهت مغفرت و بخشش گناهانشان استفاده نمايند و حسرت و افسوس به حال آن خواهر و برادري كه با فرا رسيدن اين ماه مبارك هنوز هم از خواب غفلت بيدار نگرديده و با بيتفاوتي و بدون احساس مسئوليت، به گناهان گذشتهشان ادامه داده و از اين شانس طلايي مستفيد نميگردنند.
رسول الله (ص) فرمود: خداي عزوجل مي فرمايد: هر عمل فرزند آدم براي اوست غير از روزه كه آن براي من است و من پاداش آنرا مي دهم و روزه سپري است ( در مقابل دورخ يا گناهان ) و چون روز روزه، يكي از شما باشد ، بايد ناسزا نگوئيد، و فرياد نكشيد و با كسي در گير نشويد م اگر كسي او را دشنام داد و يا با او جنگ كرد بايد بگويد: من روزه دارم و سوگند به ذاتي كه جان مصطفي در يد اوست همانا بوي دهن روزه دار در نزد خداوند (ج) از بوي مشك نيكوتر است. و براي روزهدار دو شادي است كه بدان شاد ميشود، يكي كه چون افطار كند، شاد ميشود و ديگري كه چون پروردگارش را ملاقات كند به روزهاش شاد ميگردد.
اين لفظ بخاري است و در روايتي از او آمده كه روزه دار طعام، آشاميدني و شهوت خود را از جهت من ترك ميكند، روزه از براي من است و من بدان پاداش ميدهم و حسنه به ده برابرش.
خداي عزوجل ميفرمايد: هر عمل فرزند آدم براي اوست غير از روزه كه آن براي من است و من پاداش آنرا مي دهم و روزه سپري است (در مقابل دورخ يا گناهان)
در روايتي از مسلم آمده كه هر عمل فرزند آدم چند برابر ميشود نيكي به ده برابرش تا هفتصد برابرش - الله تعالي فرمود: مگر روزه كه همانا از براي من است و من بدان پاداش ميدهم - شهوت و طعام خود را به دستور من ميگذارد و براي روزه دار دو شادي است يك شادي در وقت افطار ش و يك شادي در وقت ملاقات با پروردگارش و بوي دهن روزه دار در نزد خداي متعال از بوي مشك بهتر است.
اي مردم به شما ماه بزرگي رسيده. ماه مبارك، ماهي كه در آن شبي است بهتر از هزار ماه. ماهي كه خداوند روزه اش را فرض و قيام شبش را نفل قرار داده. كسي كه به اجراي كاري نيكي تقرب جويد مانند آن است كه فريضه را در ماه ديگري اداء نموده باشد. ماه صبر و ثواب صبر بهشت است، ماه دلجوئي است. ماهي است كه روزي مومن در آن فراوان ميشود. كسي كه در آن روزه داري را افطاري ميدهد، براي او با عث آمرزش گناهان و آزادي از آتش دوزخ ميشود و به اندازهء اجر روزه دار به وي داده ميشود بدون اينكه از ثواب روزه دار كاسته شود. گفتيم اي رسول خدا ، همگي ما توان افطار روزه دار را نخواهيم داشت. فرمود: اين ثواب را كسي هم حاصل ميكند كه يك چشيدني از شير يا يك خرما و يا يك نوشيدني آب به روزه دار بدهد و كسي كه روزه داري را سير مي نمايد، خدا او را از حوض من مينوشاند كه تشنه نميشود تا به بهشت داخل شود.
رمضان ماهي است كه اولش رحمت، ميانه اش مغفرت و آخرش آزادي از آتش است. كسي كه بر زير دستش در آن روز آساني ميكند، خدايش ميامرزد و از آتش دوزخ آزادش ميسازد.
براي شما ما مبارك رمضان آمده است كه روزه ء آن را خداوند (ج) بالاي شما فرض گردانيده كه درين ماه دروازه هاي رحمت باز شده و دروازه هاي دوزخ بند ميگردد و شياطين بسته ميشوند و در اين ماه شبي وجود دارد كه از هزاران ماه بهتر است و كسي كه از خير و بركت آن محروم گردد، در حقيقت كاملاً محروم گرديده است.
رسول الله (ص) در دههء اخير رمضان اعتكاف نموده و مي فرمود : شب قدر را در دههء اخير رمضان جستجو كنيد.
از عايشه روايت شده كه گفت: گفتيم يا رسول الله (ص) اگر دانستم شب قدر كدام است در آن چه بگويم؟ فرمود بگو « اللهم انك عفو تحب العفو فاعف عني » بار خدايا تو در گذرنده اي و گذشت را دوست داري پس از من در گذر.
كسيكه دروغگويي و عمل به دروغ پردازي را ترك ننمود، خدا به اين حاجتي ندارد كه وي خوردن و آشاميدن را ترك كند.
هرگاه روز روزه ء يكي از شما باشد، پس دشنام نداده و صدا بلند نكنيد، و اگر كسي او را دشنام داد يا با او جنگ نمود بايد بگويد : من روزه دارم.
رسول الله (ص) به چند دانه رطب ( خرماي تازه ) افطار مي نمود. اگر خرماي تازه نمي بود، پس چند جرعه آب مي نوشيد.
رسول الله (ص) فرمود: خداوند عزوجل فرمود: محبوب ترين بندگانم نزدم كسي است كه در افطار بيش از همه شتاب ميكند.
رسول اكرم (ص) فرمود: فرق ميان روزه، ما و روزهء اهل كتاب سحري كردن است.
سحري كنيد زيرا در سحري ها بركت است.
چون رمضان آيد، در هاي بهشت باز شده و در هاي دوزخ بسته گردد و شياطين به زنجير كشيده ميشوند.
كسيكه يك روز از رمضان را غير از رخصت و بيماري بخورد اگر تمام عمر خويش را روزه قضايي بگيرد آنرا جبران كرده نميتواند.
رسول الله (ص) در رمضان تلاش و كوشش مي كرد كه در غير آن نمي بود و در دهه ء اخير رمضان سعي و كوشش ميكرد كه در غير آن نمي نود.
رمضان ماهي است كه اولش رحمت، ميانه اش مغفرت و آخرش آزادي از آتش است. كسي كه بر زير دستش در آن روز آساني ميكند، خدايش ميامرزد و از آتش دوزخ آزادش ميسازد
روزه نيمهي از صبر است و به همين دليل مومن به آمدن ماه رمضان خوش ميشود و سينهاش گشاده ميگردد.
كسيكه بخاطر خداوند (ج) يك روز روزه ميگيرد، خداوند او را به اندازه هفتاد سال از آتش دورخ دور ميسازد.
هر آئينه در بهشت دري است كه به آن ريان گفته ميشود و روزه داران در روز قيامت از آن داخل ميگردنند كه هيچكس غير از ايشان داخل نميگردد. گفته ميشود: روزه داران كجايند ، پس ايستاده ميشوند و از آن كسي غير از ايشان داخل نميگردد و چون داخل شوند در بسته ميشود و هيچكس از آن وارد نميشود.
قال رسول الله (ص) :
إِنَّ ابواب السماء تفتح فى اول ليلة من شهر رمضان ولاتغلق الى آخر ليلة منه(1)
رسول خدا (ص) فرمود: درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مى شوند و تا آخرين شب بسته نمى شوند.
قال رسول الله (ص) :
اذا استهلَّ رمضان غلقت أبوابُ النار (2).
رسول خدا (ص) فرمود: هنگامى كه هلال ماه رمضان پديدار گردد, درهاى دوزخ بسته شود.
قال ابوجعفر(ع) :
لكلّ شىء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان(3).
امام باقر (ع) فرمايد: براى هر چيزى بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است.
عن ابى الحسن على بن موسى الرضا(ع):
من قرأ فى شهر رمضان آية من كتاب الله كان كمن. ختم القرآن فى غيره من الشهور (4)
امام رضا (ع) :
كسى كه در ماه رمضان آيه اى از كتاب خدا(قرآن) را بخواند .مانند كسى است كه در ديگر ماه ها تمام قرآن را خوانده باشد.
منبع : tebyan.net

ادامه مطلب
حديث درباره ي صبر
حضرت باقر (ع) در مورد آيه: أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا « فرقان: آيه ۷۶٫» فرمود : منظور از غرفه بهشت است به بهشت ميرسند بواسطه صبرى كه بر فتنه هاى دنيا ميكنند. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۱۶۵
********* حديث درباره ي صبر***********
حضرت باقر (ع) در مورد آيه: وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً « الدهر: آيه ۱۳٫» پاداش خداوند به آنها در مقابل صبرشان بهشت و حرير است فرمود بواسطه صبرى كه بر فقر و گرفتاريهاى دنيا كردند. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۱۶۶
********* حديث درباره ي صبر***********
امام باقر (ع) :چون روز رستاخيز شود ندا دهنده اى فرياد برآورد: كجايند بردباران؟ پس گروهى از مردم بايستند پس آنگاه ندا دهنده اى ندا دهد: كجايند تحمل كنندگان؟ پس گروهى از مردم به پا خيزند. عرض كردم [راوى]: فدايت گردم بردباران و تحمل كنندگان چه كسانى هستند؟ پس امام عليه السّلام فرمود: بردباران بر انجام واجبات و تحمل كنندگان بر دورى از گناهان. تحف العقول
********* حديث درباره ي صبر***********
امام باقر (ع) : كمال انسان ، تمام كمال در سه چيز است : فراگرفتن علم دين و شكيبايي در پيش آمدها و ناگواريها و اندازه نگه داشتن در زندگي. انوارالبهيه صفحه ۱۴۳
********* حديث درباره ي صبر***********
حضرت صادق (ع) فرموده اند : كسى كه صبر كند ؛ پيروز شود. اصول كافى جلد ۱ صفحه ۳۱
*********حديث درباره ي صبر***********
مولا علي (ع) فرمودند : صبر آن است كه انسان مصيبتي را كه به او مي رسد ، تحمل كند و خشم خود را فرو برد. غررالحكم چاپ دانشگاه تهران ، جلد ۲ حديث ۱۸۷۴
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) : ريشه صبر ، ايمان نيكو و عقيده استوار به خداوند است. غررالحكم جلد ۲ حديث ۳۱۸۴
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) فرمودند : صبر يا بر مصيبت است ، يا بر اطاعت خدا ، يا در مقابل معصيت است ، كه قسمت سوم صبر كه در مقابل معصيت است از دو قسمت قبلي با ارزش تر است. ميزان الحكمه ، نشر دفتر تبليغات اسلامي جلد ۵ حديث ۱۰۱۰۱
*********حديث درباره ي صبر***********
رسول خدا (ص) فرمودند : صبر چهار شعبه دارد : اشتياق ، هراس ، وارستگي و انتظار . پس هركس مشتاق بهشت است بايد از شهوات بيرون برود.و كسي كه از آتش ميترسد بايد از گناهان برگردد ، و كسي كه نسبت به دنيا زهد مي ورزد ، بايد گرفتاري را سبك بشمارد ، و كسي كه در انتظار مرگ است بايد در كارهاي خوب بشتابد. ميزان الحكمة جلد ۵ حديث ۱۰۱۳۳
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) فرمودند : صبر در كارها همانند سر در بدن است ، همانطور كه وقتي سر از بدن جدا شود ، بدن فاسد ميشود ، هنگامي هم كه صبر از كارها جدا شود كارها تباه ميشود. بحارالانوار ، نشر كتابفروشي اسلاميه ، جلد ۷۱ صفحه ۷۳
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) : صبر و شكيبايي و اخلاق نيكو و حلم و بردباري از اخلاق پيامبران است. بحارالانوار جلد ۷۱ حديث ۹۲
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) فرمودند : اگر صبر كني به مقام و منزلت نيكان ميرسي ، و اگر بي تابي كني ، آن تو را به آتش وارد ميكند. غررالحكم جلد ۳ حديث ۳۷۱۳
*********حديث درباره ي صبر***********
امام صادق (ع) فرمودند : عاقبت صبر و شكيبايي خير است ، بنابراين صبر كند ، تا پيروز شويد. بحارالانوار جلد ۷۱ حديث ۹۶
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) فرمودند : تو به آنچه كه دوست داري از پروردگارت به تو برسد ( بهشت ) دست نمي يابي مگر اينكه در مقابل خواسته هاي نفساني مقاومت كني. غررالحكم جلد ۳ حديث ۳۷۹۴
*********حديث درباره ي صبر***********
امام علي (ع) فرمودند : كسي كه بر مركب صبر و بردباري سوار شد به ميدان پيروزي خواهد رسيد. بحارالانوار جلد ۷۸ صفحه ۷۹
*********حديث درباره ي صبر***********
امام باقر (ع) فرمودند : كسي كه صبر كند ، و كلمه استرجاع ، يعني ( انا لله و انا اليه راجعون ) بگويد و هنگام گرفتاري خدا را ستايش كند ، پس او از كار خدا خشنود است و اجرش با خداست و كسي كه اين چنين نكند ، سرنوشت او تغيير نميكند و مذمت ميشود و پاداش او هم از بين ميرود. بحارالانوار جلد ۷۱ صفحه ۹۶
*********حديث درباره ي صبر***********
حضرت محمد (ص) فرمودند : نشانه انسان صبور در سه چيز است : ۱-اينكه كسل نميشود ۲-دل تنگ نميشود ۳-از پروردگارش شكايت نميكند ، چرا كه وقتي كسل شود ، حق را ضايع و تباه خواهد كرد ، و هنگامي كه دلتنگ شد ، سپاسگذاري نميكند و وقتي كه از پروردگارش شكايت كند ، گناه خواهد كرد. بحارالانوار جلد ۷۱ صفحه ۸۶
*********حديث درباره ي صبر***********

ادامه مطلب
راههاي ارتقاء صبر در زندگي
يكي از مولفههاي مهم و موفقيت آميز در زندگي زناشويي، وجود عامل صبروشكيبايي در زندگي است. از اين رو صبر از جمله صفت و ملكه اخلاقي است كه همواره مورد تاكيد آموزههاي ديني است. بطوريكه اين صفت اخلاقي همواره از جمله صفات برجسته انبياء، امامان و انسانهاي بزرگ بوده و خواهد بود.
همچنانكه براساس آيه شريفه قرآن كه فرموده: «استعِينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوةِ إنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرين»[بقره/153] گوياي اين مطلب است كه انسان در هيچ حال از صبر بي نياز نيست، بلكه اگر انسان از همه مشكلات و ناملايمات زندگي هم خلاص شود، بازهم در برخورد با نعمتها و موهبتهاي الهي(به جهت اينكه دچار غرور و انحراف نشود)، نيازمند استعانت به اين صفت الهي است و اين در حالي امكان دارد كه انسان آمادگي خود را در مواجهه با اين موضوع ارتقاء داده باشد، در غير اينصورت اين موضوع براي فرد سخت و مشكل به نظر خواهد رسيد.
از اين رو نميتوان از اين نكته غافل شد؛ افرادي كه آستانه صبر و تحمل پاييني دارند، معمولا از زندگي خود رضايت كافي را ندارند؛ زيرا به هرحال در زندگي، مشكلات و ناملايماتي وجود دارد و نداشتن صبر و تحمل كافي در برابر آنان، زندگي را براي اينگونه افراد تلخ و سخت خواهد كرد. در حالي كه بالا بودن آستانه صبر در افراد، باعث ارتقاء رضايت مندي در آنان ميشود.
از سويي، فارغ از اينكه مسأله صبر و شكيبايي در برابر ناملايمات اگر در راستاي كسب رضايت الهي باشد، چقدر از حيث معنوي تاثيرگذار است بطوريكه بهره معنوي صبر در مصائب آن است كه خداوند متعال بهترين پاداشهاي نيكو را عنايت خواهد فرمود[1]، امّا در امور دنيوي و در برخورد با اطرافيان به ويژه خانواده نيز بسيار تاثيرگذار ميباشد.
يكي از اثرات دنيوي و محسوس صبر در افراد اين است كه روح اينگونه افراد در اثر پايداري و استقامت در مواجهه با مشكلات و ناملايمات به قدر قوي و توانا ميشود كه موجب رسيدن به مقامات عالي انساني خواهد شد و همچنين موجب رسيدن به مقاصد و آرزوهاي فرد ميشود. همچنانكه امام علي(عليهالسلام) در اين باره فرموده است: «صبر در برابر رنج، سرانجامش دست يافتن به فرصت و پيروزي است.»[2]
از طرفي، صبر در برابر مشكلات زندگي، بداخلاقيهاي همسر، بدرفتاريهاي فرزند و هرآنچه كه موجب ناملايمات در زندگي ميگردد، باعث ميشود كه فرد در برابر آنان بهتر و راحتتر برخورد كند و فشار كمتري را احساس كند و در نتيجه آرامش و طمأنينه بيشتري در برخورد با اطرافيانش داشته باشد.
امّا راههاي ارتقاء صبر در زندگي:
1. بالا بردن آگاهي افراد نسبت به فضيلت و نتايج صبر در زندگي
از جمله اموري كه موجب ارتقاء صبر در افراد ميشود، اين است كه فرد رواياتي را كه در فضيلت، حُسن و عاقبت صبر در دنيا و آخرت وارد شده ملاحظه نمايد. بررسي فرد نسبت به رواياتي كه ناظر به فضيلت، حُسن و عاقبت صبر در دنيا و آخرت هستند باعث ميشود كه فردي كه خواهان افزايش اين صفت در خود ميباشد قوت گرفته و انگيزه قلبي زيادي نسبت به انجام آن در زندگي پيدا كند. به همين منظور به برخي از اين روايات اشاره ميكنيم؛
پيغمبراكرم(صلياللهعليهوآله) در باب فضيلت صبر فرموده است: «از چيزهايي كه كمتر به شما داده شده، يقيين و صبر است، به هر كس از اين دو بهرهاش داده شود، ديگر برايش اهميتي نداشته باشد كه عبادت شب و روزه مستحبي روز را از دست دهد. اگر بر وضعيتي كه داريد صبر ورزيد خوشتر دارم از اين كه فردي از شما با عمل همگي شما به نزد من آيد.»[3]
امام جعفرصادق(عليهالسلام) نيز در اين باره فرموده: «كسي كه شبي را به رنج مبتلا گردد و از آن استقبال نمايد و شكر خدا را به جا آورد، مانند آن است كه خدا را شصت سال عبادت كرده باشد. پرسيدند چگونه از رنج استقبال نمايد؟ فرمود: به ناراحتي آن صبر كند و به كسي اطلاع ندهد و خدا را شكر كند.»[4]
همچنين پيامبر اسلام در باب عاقبت صبر فرموده است: «خداي عزوجل فرموده؛ هرگاه متوجه سازم به بنده خود، مصيبتي و بلايي در بدن او يا مال و فرزند او، پس او صبر جميل نمايد من از او شرم ميكنم كه در روز قيامت ترازويي به جهت او نصب كنم يا نامه عمل او را بگشايم.»[5] و بسياري از روايات ديگر كه هر كدام بر يكي از فضيلتها و نتايج صبر در زندگي اشاره دارد.
2. افزايش ياد خدا و توكل بر او
انسان با بالا بردن آستانه توكل بر خدا، ذكر و ياد او، استقامت و پايداري در زندگي را براي خود به ارمغان ميآورد. از طرفي، بالا بردن توكل فرد در زندگي، باعث افزايش اطمينان انسان نسبت به خدا ميشود و وابستگياش نسبت به دنيا كم و دنيا در چشم او كوچك و حقير ميشود و هنگامي كه فرد اينگونه باشد، به راحتي ميتواند در برابر مصايب، ناملايمات و ناسازگاريها در زندگي كنار بيايد و صبوري داشته باشد.
از سويي ديگر؛ از جمله عباداتي كه زمينه ساز صبر در روحيه افراد ميشود، نماز و روزه است؛ روزه به دليل بوجود آمدن استقامت در برابر سختيها و مشكلاتي كه به سبب گرسنگي و تشنگي در فرد روزه دار ايجاد ميكند، ميتواند زمينه ساز خوبي براي ايجاد صبر در انسان باشد. نماز نيز به جهت صبر و حوصله فراواني كه فرد نماز گذار نياز دارد، ميتواند الگوي خوب و ممتازي در ايجاد صبر و استقامت در فرد باشد.
پينوشت:
[1]. معراج السعاده، ص703
[2]. غررالحكم، ح1334
[3]. وسايل الشيعه، ج3، ص229
[4]. اخلاق حسنه، فيض كاشاني، ص192
[5]. اصول كافي، ج4، ص274

ادامه مطلب
ماجراي ولادت امام سجاد(ع)

به گزارش ايران مطلب به نقل از افكارنيوز ، امام سجاد (ع) در بحبوحه رويدادهاى سياسى در منزل امير مؤمنان ديده به جهان گشود، در حالى كه پدرش امام حسين (ع) دوشادوش امير مؤمنان به جنگ با قاسطين و مارقين و ناكثين اشتغال داشت، مادر گرامى امام، شهر بانو، دختر يزدگرد سوّم بود، پس از شكست امپراطورى ايران از اعراب، يزدگرد از شهرى به شهر ديگر مى گريخت تا سرانجام در خراسان به قتل رسيد و خانواده اش در همان شهر ماندگار شدند، وقتى در سال ۳۲ هجرى در زمان خلافت عثمان، خراسان به دست مسلمين فتح شد، خانواده يزدگرد به اسارت در آمده و راهى مدينه شدند، امير مؤمنان در آن زمان عثمان را به رفتار كريمانه و محترمانه با خانواده يزدگرد دعوت كرده و فرمود: از رسول خدا شنيدم: (عزيزان قومى را كه به ذلّت دچار شده اند، گرامى بداريد) سپس خود در آزاد كردن آنان پيش قدم شد و ساير مردم به آن حضرت اقتداء كردند، اين عمل امام، عملى خردمندانه بود كه ريشه هاى كينه و دشمنى ميان ايرانيان با اعراب را مى خشكاند و باعث گرايش ايشان به اسلام مى گرديد.
سپس امام على (ع) پيشنهاد فرمود كه دختران يزدگرد را در انتخاب همسر آزاد بگذارند، شهربانو دختر كوچكتر يزدگرد امام حسين (ع) را براى همسرى بر گزيد و دختر ديگر، امام حسن (ع) را انتخاب كرد.
پس از عقد ازدواج با گذشت مدّت كوتاهى شهربانو باردار شد و مولود فرخنده اى را به دنيا آورد كه نام او را (على) نهادند، ليكن در همان روزهاى اوّل بعد از زايمان، شهربانو بيمار شد و بدرود حيات گفت، از آن پس على بن الحسين (ع) در دامان كنيزى از كنيزان منزل امام حسين (ع) حضانت گرديد.
امام سجّاد هفت ساله بود كه جدّ بزرگوارش امير مؤمنان در محراب مسجد كوفه به شهادت رسيد و بعد از چند ماه خانواده آن حضرت به مدينه نقل مكان نمودند، تا وقتى كه امام سجاد به سنين نوجوانى رسيد و آن حضرت هفده ساله بود كه عموى گراميش امام حسن (ع) توسط زهر مسموم و به شهادت رسيد، از آن پس در كنار پدر بزرگوارش امام حسين (ع) نقش رهبرى امّت را در رويارويى با كفر و جاهليّت خاندان اموى تجربه مى كرد، از اين دوران سخت تنها سخنرانيهاى امام حسين (ع) بر عليه معاويه و نامه هاى كوبنده آن حضرت به او، براى ما بر جاى مانده، امّا همين نمونه هاى اندك مى تواند تلاش مستمر و مؤثّر امام را در مقابله با جريانهاى انحرافى امّت اسلام به نمايش بگذارد.
پي نوشت:قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص: ۷۶۴ .

ادامه مطلب
گواهي حجرالاسود بر امامت امام سجاد(ع)

به گزارش ايران مطلب به نقل از افكار نيوز ، از امام باقر عليه السّلام نقل است كه مي فرمايند:
وقتى حسين بن علىّ عليهما السّلام به شهادت رسيد، محمّد ابن حنفيّه كسى به دنبال امام سجّاد فرستاده و با او خلوت نموده و گفت:
اى پسر برادر، تو خود مى دانى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله وصيّت و امامت پس از خود را به علىّ بن ابى طالب عليه السّلام نهاد، سپس به حسن، و بعد هم به حسين عليهما السّلام، حال پدرت عليه السّلام به شهادت رسيده و بر كسى وصيّت نكره، و من عموى تو و هم ريشه توام، و من در اين سنّ و قدمت از تو در اين سنّ جوانى به آن مقام شايسته ترم، پس در مسأله وصيّت و امامت با من منازعه و مخالفت مكن!.
حضرت علىّ بن الحسين امام سجاد عليهما السّلام به او فرمود:
اى عمو، رعايت تقواى الهى را نموده و ادّعاى چيزى كه حقّ تو نيست را مكن، من تو را موعظه مى كنم كه از بى خبران نشوى، اى عمو، بدرستى كه پدرم- صلوات خدا بر او باد- پيش از آنكه آهنگ عراق را كند به من وصيّت نمود و ساعتى پيش از شهادت با من در اين باره عهد بست، و سلاح رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نزد من است، پس متعرّض آن مشو و گر نه مى ترسم عمرت كوتاه شده و حالت دگرگون و پراكنده شود، و بى شكّ خداوند تبارك و تعالى عهد فرموده كه امامت و وصيّت را فقط در نسل حسين عليه السّلام قرار دهد، اگر قبول ندارى بيا برويم نزد حجر الأسود تا از آن طلب حكم كنيم.
امام باقر عليه السّلام فرمود: كلام ميان آن دو در مكّه بود تا اينكه نزد حجر الأسود رفتند، حضرت سجّاد عليه السّلام به محمّد ابن حنفيّه فرمود:
ابتدا شما به درگاه خداوند ناله و ابتهال كرده و بخواه كه حجر را برايت به نطق آورد سپس من درخواست مى كنم.
محمّد ناله و ابتهال نموده و درخواست كرد ولى هيچ جوابى از حجر نشنيد.
حضرت فرمود: اى عمو بى شكّ اگر تو وصىّ و امام بودى حتماً جوابت مى داد.
محمّد گفت: پسر برادرم حال تو بخواه، پس آن حضرت دست بدرگاه خداوند شد سپس خطاب به حجر گفت: تو را قسم به آن خدايى كه در تو ميثاق انبيا و اوصيا و همه مردم را قرار داد كه با زبان عربى مبين بگويى وصىّ پس از حسين بن علىّ كيست؟
پس حجر آن چنان به جنبش آمد كه نزديك بود از جا كنده شود سپس خداوند آن را به زبان عربىّ مبين گويا فرمود پس گفت:
خداوندا به درستى وصيّت و امامت پس از حسين بن علىّ بن أبى طالب به علىّ فرزند حسين پسر علىّ بن أبى طالب؛ و فرزند فاطمه زهرا دخت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مى رسد.
پس محمّد ابن حنفيّه بازگشته و پس از آن معتقد به ولايت آن حضرت شد .
پي نوشت:الاحتجاج-ترجمه جعفرى، ج۲، ص140تا142.

ادامه مطلب
نتيجه ذكر صلوات و تداوم آن
صلوات آتش جهنم را خاموش مى كند.
صلوات زينت نماز است.
صلوات گناهان را از بين مى برد.
صلوات فقر و نفاق را از بين مى برد.
صلوات بهترين داروى معنوى است.
چه خوب است كه انسان دائم الصلوات باشد؛ چرا كه پيامبر نيز دائم الصوات است.
چه خوب است هميشه زبان انسان مشغول ذكر صلوات باشد.
چه خوب است كه فضاى جامعه و محيط كار خود را معطر به صلوات كنيم.
چه قدر از عمر مى گذرد و حرف هاى بيهوده از زبان ما خارج مى شود كه دل انسان را سياه مى كند، صلوات فرستادن بهتر از سكوت و خيال بافى هاى بيهوده و سخنان بى ارزش است.
پس اگر زبان مشغول صلوات باشد هم به عمر خود ارزش داده ايم و هم روح خود را جلا و فضاى محيط خود را نورانى كرده ايم. بياييم دنيا و عالم برزخ و قيامت خود را با صلوات بيمه كنيم. و با اين صلوات خداوند و اهل بيت(عليهم السلام) را خوشحال كنيم.
اعلايِ دين
«اِنَّ اللّه و مَلائِكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبيِّ يا اَيُّها الّذينَ امَنُوا صَلّوا عَليهِ و سَلِّمُوا تَسليما؛ به درستي كه خداي تعالي و فرشتگانِ او، درود مي فرستند بر پيغمبرِ عالي مقدار. اي كساني كه گرويده ايد به خدا و رسول! صلوات دهيد بر او و سلام گوييد بر وي، سلام گفتي (سلامي شايسته)» (احزاب/ 56)
صلوات از حق تعالي، رحمتِ او است و از غير او، طلب رحمت، و نزد جمعي، از جانب او رحمت و از ملائكه استغفار و از مومنان دعا.
و مراد اينجا اعتنا است به اظهار شرف و ترفيعِ شأن حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم و گفته اند كه معني «اللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد» اين است كه بار خدايا! تعظيم كن محمد را در دنيا به اِعلاي دين و اظهار دعوت به طريق يقين و عظمت ذكر و ابقاي شريعت او در آخرت به قبول شفاعت او در شأن امت و تضعيف (چند برابر كردن) ثواب و اظهار فضل او بر اولين و تقديم او به كافه (همه) انبيا و مرسلين عليه السلام.
در قرآن وصل از سوي عبد و صلوات از سوي خدا ذكر شده و عنوان ميشود كساني كه از ولايت پيروي ميكنند به خط الهي وصل ميشوند. اين وصل شدن در صلواتي كه ما قرائت ميكنيم، اتفاق ميافتد. نيرويي كه بنده را به سوي بالا برده و به سلام الهي ميرساند، مرحله حضور بيحجاب ميان عبد و رب حاصل ميشود جز نوادري از بندگان نميتوانند اين مرحله را درك كنند.
كيفيت صلوات
روايت است كه پس از نزول اين آيه، ياران از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم پرسيدند: يا رسول اللّه ! ما نمي دانيم كه سلام را چگونه به تو كنيم. كيفيت صلوات را بيان فرماييد.
فرمود: بگوييد: اللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ كما صَلَّيتَ علي ابراهيمَ و آلِ ابراهيم، اِنَّك حَميدٌ مَجيد و بارِك عَلي مَحمَّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ كما بارَكتَ علي ابراهيمَ و آلِ ابراهيم، انَّكَ حَميدٌ مَجيد؛ (بار خدايا! بر محمد و آل او صلوات فرست، همانند آن صلوات كه بر ابراهيم و آل ابراهيم فرستادي؛ به راستي كه تو مجيد و حميدي. بركت را بر محمد و آل او ارزاني دار همان گونه كه بر ابراهيم و آل او ارزاني داشتي؛ به راستي كه تو حميد و مجيدي).
پس از آن فرمود: حق تعالي بر من دو فرشته را موكّل گردانيد تا هر جا كه نامِ من بَرَند و مُستَمِع بر من صلوات فرستد، آن فرشته ها گويند: خدا تو را بيامرزد، [پس] خدا و فرشتگان آمين گويند و اگر بر من صلوات نفرستد، آن هر دو فرشته گويند: خدا تو را نيامرزد و خدا و فرشتگان آمين گويند. و از ابن مسعود روايت شده كه هرگاه صلوات بر پيغمبر و آلِ او فرستيد، بايد كه آن، بر وجهِ اَحسن باشد؛ چه شايد كه آن بر شما پاسخ داده شود. يكي از ياران امام صادق عليه السلام از آن حضرت پرسيد: صلوات فرستادنِ حق تعالي بر محمد كه در اين آيه ذكر كرده، به چه كيفيت است؟ فرمود: صلوات حق تعالي بر او، اعلايِ مرتبه اوست در آسمان هاي رفيع و برتر نمودن درجه او بر جميع درجات انبياء. سپس سوال شد: تسليم به چه كيفيت مي باشد؟ فرمود: تسليم، انقياد نمودن است او را در جميع امور و اطاعتِ اوامر او كردن و جهد نمودن در طاعت.
از حضرت امام صادق عليه السلام منقول است كه: هر كه را به خدا حاجتي باشد، بايد كه ابتدا كند به صلوات بر محمد و آل محمد و بعد از آن، حاجت خود را از او بخواهد و ختمِ آن دعا كند به صلوات بر محمد و آل محمد. پس به درستي كه حق تعالي از آن، بزرگوارتر و كريم تر است كه هر دو طرف دعا را اجابت كند و ميان را واگذارد. چه صلوات بر محمد و آل محمد، در حجاب نمي ماند و در معرض قبول مي افتد.
از حضرت امام صادق عليه السلام منقول است كه: هر كه را به خدا حاجتي باشد، بايد كه ابتدا كند به صلوات بر محمد و آل محمد و بعد از آن، حاجت خود را از او بخواهد و ختمِ آن دعا كند به صلوات بر محمد و آل محمد. پس به درستي كه حق تعالي از آن، بزرگوارتر و كريم تر است كه هر دو طرف دعا را اجابت كند و ميان را واگذارد. چه صلوات بر محمد و آل محمد، در حجاب نمي ماند و در معرض قبول مي افتد
آغاز عرفان حقيقي تنها در ذكر خدا و تداومش در وصل است. در قرآن وصل از سوي عبد و صلوات از سوي خدا ذكر شده و عنوان ميشود كساني كه از ولايت پيروي ميكنند به خط الهي وصل ميشوند. اين وصل شدن در صلواتي كه ما قرائت ميكنيم، اتفاق ميافتد. نيرويي كه بنده را به سوي بالا برده و به سلام الهي ميرساند، مرحله حضور بيحجاب ميان عبد و رب حاصل ميشود جز نوادري از بندگان نميتوانند اين مرحله را درك كنند.
صلوات بر رسول و آل او به سوي كساني توسعه مييابد كه به خط ولايت متصل شدهاند و خود را به مركز مرتبط ميكنند. جامعه بشري جامعه هميشه پيوسته است افراد يا به هواي نفس و يا به خداوند متعال پيوستگي دارند.
پيوستگي به خدا جز از راه محمد(صلي الله و عليه و آله) معقول نيست. وصل، سير صعود الي الله است و صلوات نزول رحمت الهي است و اين خلاصه عرفان و فقه ناب دين است.
آنها كه عارف ناب بودند، با اين حقيقت آشنا شدند و به نيستي حاصل از معرفت دست يافتند. وقتي انسان با وصل به معرفت برسد، نتيجه را ميتواند با تمام خود ادراك كند. انسان با ذكر كثير در بيوت انبياء به مرحله نور ميرسد كه نور خدا نيز از آنجا جلوه ميكند.
منبع : tebyan.net

ادامه مطلب
احاديث درباره فضيلت ماه شعبان

امام صادق (ع) فرمود : روزه ماه رمضان ذخيره بنده براي روز قيامت است ، هيچ بنده اي در ماه شعبان روزه زياد نمي گيرد مگر اينكه خداوند امور معيشتي اش را اصلاح ميگرداند و شر دشمنش را بر طرف مي نمايد ، هركس يك روز از ماه شعبان را روزه بگيرد كمترين پاداشش اين است كه بهشت بر او واجب ميگردد.
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۳۹
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۴۰
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۴۰
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۴۹
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۵۵
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۵۵
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۵۶
فضايل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۶۲
ايران مطلب*

ادامه مطلب
اهميت ذكر صلوات در ماه شعبان
اما شايد تعداد كساني كه با پيامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) مأنوس باشند كمتر باشد، و اين دوري و مهجوري از آن حضرت نه از اساعه ادب است و نه ناديده گرفتن مقام والاي ايشان شايد از جلال و جبروت حضرتش باشد كه گاهي دوري مي كنيم كمتر توسل مي كنيم و كمتر با ايشان درد دل مي كنيم.
درست است كه ما روزانه بارها و بارها نام مبارك ايشان را بر زبان جاري مي كنيم و سلام و درود مي فرستيم اما رابطه عاطفي ما با ايشان چقدر است؟
چند بار آمده ايم و دردمان را به مهربانترين وجود هستي گفته ايم؟ تا چشممان به گنبد سبز حرم مطهرشان مي افتد با حسرت نگاه مي كنيم كه كي مي شود از نزديك چشمانمان منور به آن گنبد سبز بهشتي شود؟ خب چرا يادمان مي رود كه هر لحظه و در هر كجا كه باشيم مي توانيم با پيامبر مهرباني ها صحبت كنيم، طلب عنايت كنيم و از مصاحبت با ايشان بهره ها ببريم ...
خلاصه مطلب اين كه ماه شعبان همان طور كه بارها و بارها شنيده ايم ماه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله است.
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: شَعبانُ شَهري و رَمَضانُ شَهرُ اللّه ِ فَمَن صامَ شَهري كُنتُ لَهُ شَفيعا يَومَ القِيامَةِ؛ (بحار الأنوار، ج 97 ، ص 83)؛ شعبان، ماه من و رمضان ماه خداوند است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، در روز قيامت شفيع او خواهم بود.
اين ماه فرصت مناسبي است كه ما بياييم و يك ارتباط جديد با پيامبرمان برقرار كنيم در يك برهه از زمان قرار گرفته ايم كه ايشان خود مي فرمايند اين زمان اختصاص به ايشان دارد.
بايد سعي كنيم هر طور كه مي توانيم به ايشان نزديك شويم اگر دقت كرده باشيد ماه رجب در عرض چشم بر هم زدني گذشت و ماه شعبان هم به سرعت دارد سپري مي شود چقدر خوب است كه در اين ماه قدر و ارزش فرصت ها را بدانيم و امسال در حالي كه عنايت پيامبر رحمت را هم با خود داريم وارد ماه مبارك رمضان بشويم.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «هركس بر پيغمبر و آل پيغمبر در هر روز صد بار صلوات بفرستد، هفتاد فرشته او را در ميان گيرند و آن صلوات را براي رساندن به رسول اللّه صلي الله عليه و آله از رفيق خود سبقت مي گيرند»
چگونه به پيامبرمان ابراز اردات كنيم؟
صلوات درود برتر است و صلوات بهترين راه اظهار ادارت به پيشگاه اهل بيت اطهار عليهم السلام است و از اين راه متقابلاً آدمي چه در دنيا و چه در آخرت، مورد عنايت آنان قرار مي گيرد.
صلوات نشانه محبت به حبيب خداست. صلوات باعث تقرب به خدا و رسول خدا ميشود. از صلوات، در روايات به عنوان «برترين اعمال» ياد شده است چرا كه صلوات عملي است كه خداوند و فرشتگان هم انجام مي دهند: «إِإِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (سوره: الاحزاب آيه: 56)؛ خدا و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مي فرستند اي كساني كه ايمان آورده ايد، بر او صلوات فرستيد و سلام كنيد، سلامي نيكو. صلوات بر حجج طاهره(ع)
چگونه صلوات بفرستيم؟
از «عبدالله بن مسعود» آوردهاند كه گفت: هان اى بندگان خدا! هرگاه به پيامبرش درود فرستاديد، درودى شايسته و نيكو نثارش سازيد؛ چرا كه نيك مىدانيد كه اين درود شما به حضور آن حضرت رسانده مىشود؛
گفتند: به ما بياموز كه چگونه درود و صلوات بر او نثار كنيم؟
او گفت: دو دست خود را نيايشگرانه به بارگاه خدا برداريد و بگوييد:
اللّهم اجعل صلواتك و رحمتك و بركاتك على سيّد المرسلين و امام المتّقين و خاتم النّبيين محمد عبدك و رسولك امام الدّين و قائدالخير و رسول الرحمة.
اللّهم البعثه مقاماً محموداً يغبط به الالون والاحرون؛ اللهم صل على محمد و آل محمد، كما صليت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد. ( ترجمه تفسير مجمع البيان ذيل آيه 56 سوره احزاب)؛
«بارخدايا، درود و سلام و رحمت و مهر و لطف و بركاتت را بر سالار فرستادهشدگان، پيشواى پرواپيشگان و پايانبخش پيامآورانت محمد(صلي الله عليه و آله)، آن بنده برگزيده، پيامبر گرانمايه، پيشواى دين حق، راهنماى هر نيكى و شايستگى و رسول رحمت و بخشايش قرار ده! خداوندا! او را بر مقام و موقعيت والا و پرشكوهى برانگيز كه پيشينان و پسينيان بر عظمت او در بارگاه تو حسرت خورند.
بارخدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست، همان گونه كه بر ابراهيم و خاندانش درود فرستادى، چرا كه تويى كه در خور ستايش و بزرگى هستى. »
همانطور كه در روايات بالا ذكر شد اين سلام و صلوات ما خدمت حضرت ختمي مرتبت ارائه مي شود پس چقدر خوب است كه وقتي سلامي مي فرستيم سراپا گوش باشيم تا جوابش را هم بشنويم نه لغلغه زبان ذكري بگوييم و با بي اعتنايي رد شويم.
وقتي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند: «شعبان، ماه من است» حتما دنيايي حكمت پشت آن نهفته است، چقدر خوب است اگر در اين ماه تلاش كنيم تا بركات نهفته در اين ماه شريف به ما هم برسد اگر توان روزه گرفتن و نماز مستحبي نداريم ، ذكر شريف "صلوات" و مخصوصا "صلوات شعبانيه "را دريابيم
درباره ذكرصلوات و ارزش و بركات آن روايات بسيار زيادي وارد شده است كه در اينجا جهت رعايت اختصار به دو روايت اشاره مي كنيم:
«عَن الصادق عليه السلام: من صلّي علي النبي و آله مائة مرّة في كلّ يوم أسداها سبعون ملكاً يبلغها إلي رسول اللّه صلي الله عليه و آله قبل صاحبه».( بحارالانوار،ج 91،ص 63،ح 52)
امام صادق عليه السلام فرمودند: «هركس بر پيغمبر و آل پيغمبر در هر روز صد بار صلوات بفرستد، هفتاد فرشته او را در ميان گيرند و آن صلوات را براي رساندن به رسول اللّه صلي الله عليه و آله از رفيق خود سبقت مي گيرند».
قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله: «من صلي علي مرة فتح اللّه عليه باب من العافية؛ كسي كه يك بار به گونه اي خالصانه و خداپسند بر من درود نثار كند پروردگار حكيم دري از تندرستي و عافيت را به روي او مي گشايد».(بحارالانوار،ج 91،ص 63)
نتيجه
وقتي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند: «شعبان، ماه من است» حتما دنيايي حكمت پشت آن نهفته است، چقدر خوب است اگر در اين ماه تلاش كنيم تا بركات نهفته در اين ماه شريف به ما هم برسد اگر توان روزه گرفتن و نماز مستحبي نداريم، ذكر شريف "صلوات" و مخصوصا "صلوات شعبانيه "را دريابيم. كه در بركات آن كتاب ها نوشته اند باشد كه عنايت خداوند متعال و توجهات خاص حضرت محمد صلي الله عليه و آله را به دست آوريم. إن شاءالله تعالي

ادامه مطلب
كد خبر: ٣٦٧٣٣ | تاريخ انتشار: ٠٣ خرداد ١٣٩٤ - ١٠:٥٢ | |
رهبر معظم انقلاب :اجازه بازرسي از مراكز نظامي داده نخواهد شد/عراقچي:بازرسي از مراكز نظامي را پذيرفته ايم!!! | ||
پايگاه انقلاب نيوز: رهبر معظم انقلاب هفته گذشته در مراسم دانش آموختگي دانشجويان افسري و تربيت پاسداري دانشگاه امام حسين (ع) صريحا اعلام كردند كه اجازه هيچگونه بازرسي از هيچيك از مراكز نظامي داده نخواهد شد اما امروز سيد عباس عراقچي عضو ارشد تيم مذاكره كننده هسته اي كشورمان در جلسه غير علني مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد:بازرسي از مراكز نظامي را پذيرفته ايم!!!
|
||
![]()
به گزارش سرويس سياسي پايگاه انقلاب نيوز ؛مقام معظم رهبري هفته گذشته در مراسم دانش آموختگي دانشجويان افسري و تربيت پاسداري دانشگاه امام حسين (ع) خطاب به دشمنان نظام و انقلاب صريحا اعلام كردند كه اجازه هيچگونه بازرسي از هيچيك از مراكز نظامي داده نخواهد شد اما امروز سيد عباس عراقچي عضو ارشد تيم مذاكره كننده هسته اي كشورمان در جلسه غير علني مجلس شوراي اسلامي بدون هيچ توجهي به سخنان رهبر معظم انقلاب و طوري كه وي تصميم گيرنده براي كشور و ملت ايران است اعلام كرد:بازرسي از مراكز نظامي را پذيرفته ايم!!!
رهبر معظم انقلاب اسلامي كه هميشه در مقابل دشمنان ملت ايران با اقتدار و محكم ايستادگي كرده است و جامعه اسلامي را به صلابت رهبري كرده اند و در مقابل زياده خواهي ها و ياوه گويي هاي دشمنان نظام و انقلاب و مردم هيچ گاه تسليم نشده اند ، اما برخي در داخل كشور كه خيال ميكنند همه راه حل مشكلات كشور رابطه با كشورهاي غربي است مدتهاست كه ميخواهند با فشار بر رهبري و ايجاد مشكلات در كشور و فشار اقتصادي بر مردم رابطه با دشمنان قسم خورده اين مرز و بوم كه در راس آنها آمريكا قرار دارد را برقرار كنند .
رهبرمعظم انقلاب بارها اعلام كرده اند كه با اصل مذاكرات مخالف نيستند و نرمش قهرمانانه را هم ميپذيرند اما برخي خوش خيال هاي داخلي كه نگاهشان به چشم دشمنان نظام است و همه راه حل مشكلات كشور را در رابطه با آمريكا و غرب ميبينند سعي دارند همه چيز كشور را به تاراج بگذارند تا رابطه برقرار شود اما رهبر معظم انقلاب در اين ميدان به تنهايي در مقابل شان مقاومت و ايستادگي كرده و خواهد كرد و از مسئولان بارها خواسته كه مشكلات را با تكيه بر توان داخلي حل و فصل كنند و نگاهشان را از چشم دشمنان قسم خورده بردارند چرا كه هيچ راهي به پيش نخواهند برد.
دكتر حسن روحاني رئيس جمهور هم ديروز طي سخناني رسما اعلام كرد كه اجازه بازرسي از مراكز نظامي مان را نخواهيم داد اما مشخص نيست كه سيد عباس عراقچي كه عضو ارشد تيم مذاكره كننده هسته اي كشورمان است با چه پشتوانه و اجازه اي پذيرفته اند كه اجازه بازرسي از مراكز نظامي را خواهند داد؟!
|

ادامه مطلب
كد خبر: ٣٦٧٩٣ | تاريخ انتشار: ٠٦ خرداد ١٣٩٤ - | |
كاخي كه به اسم امام خميني(ره) ساختهاند؟!+تصاوير | ||
پايگاه انقلاب نيوز: روزگذشته جمعي از مديران رسانهها با حضور در حرم امام خميني از پروژه ساخت و ساز حرم بازديد كردند و براي اولين بار عكسهايي از صحنهاي جديد حرم در فضاي مجازي منتشر شد. تصاويري كه گوياي فاصله ميان آرمانهاي خميني كبير و سازههاي عظيمي و زيبايي است به اسم او ساخته شده است.
|
||
به گزارش پايگاه انقلاب نيوز، در پي اعتراض مسيح مهاجري مديرمسئول روزنامه جمهوري اسلامي به اشرافيت حاكم بر بارگاه امام خميني روزگذشته جمعي از مديران رسانهها با حضور در حرم امام خميني از پروژه ساخت و ساز حرم بازديد كردند و براي اولين بار عكسهايي از صحنهاي جديد حرم در فضاي مجازي منتشر شد. مهاجري در يادداشتش نوشته بود:
«فقط كساني كه امام خميني را از نزديك ديدهاند و با زندگي واقعي ايشان آشنائي دارند ميتوانند با مشاهده اينهمه تشريفات و زرق و برق ظاهري مربوط به حرم، به اين نتيجه برسند كه آنچه به بهانه تكريم امام در مجموعه حرم ساخته شده، با فرهنگ مورد نظر خود ايشان منطبق نيست.»
منبع:تريبون مستضعفين
|

ادامه مطلب
مرجع تقليد شيعيان گفت: دانشمندان هستهاي موجب افتخار ايران هستند زيرا دانشمندان با عشق و علاقه رموز انرژي هستهاي را كشف كردهاند از همين رو نبايد اجازه دهيم آمريكاييها با دانشمندان ايراني سخن بگويند.

به گزارش خبرگزاري فارس از قم، آيتالله حسين نوريهمداني ظهر امروز در ديدار با جمعي از اعضاي ستاد تجمع حوزويان در حمايت از مواضع رهبري در مذاكرات هستهاي، ضمن تبريك ايام شعبانيه اظهار كرد: انقلاب ايران داراي اصول و اركاني است كه بايد اين اصول و اركان را حفظ كنيم.
وي افزود: ديني و مذهبي بودن انقلاب نخستين ركن است كه مردم ايران با توجه به فطرت وجودي خود انقلاب ايران را پذيرفتند و به سخنان امام خميني (ره) گوش فرا دادند.
اين مرجع تقليد با اشاره به اينكه مردم زير پرچم انقلاب قرار دارند، گفت: مردمي بودن يكي ديگر از اركان انقلاب است زيرا مردم هميشه در صحنه حضور دارند و گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب هستند.
آيتالله نوريهمداني تصريح كرد: مراجع تقليد و علما در حال حاضر وظيفه سنگيني برعهده دارند زيرا مردم به سخنان اين افراد گوش ميدهند از همين رو علما بايد در زمينه امر به معروف و نهي از منكر در جامعه فعاليت كنند.
وي با اشاره به تشكيل اتاق فكر در حوزههاي علميه گفت: با تشكيل اين اتاق طلاب در يك جبهه حضور خواهند داشت تا اگر مشكلي به وجود آمد در اين اتاق فكر حل شود.
استاد حوزه علميه قم خاطرنشان كرد: نبايد در حوزههاي علميه شاهد چند صدايي طلاب باشيم، بهتر است شعبه ديگري از اتاق فكر با كمك جامعه مدرسين در حوزههاي علميه شكل گيرد.
آيتالله نوريهمداني با اشاره به اينكه دشمنان به زيادهخواهي عادت كردهاند، گفت: عزت و اقتدار ايران بايد حفظ شود، در حال حاضر آمريكاييها خواستار بازديد از مراكز هستهاي ايران هستند كه نبايد اين امر مورد قبول تيم مذاكره كننده قرار گيرد.
وي بيان كرد: دانشمندان هستهاي موجب افتخار ايران هستند زيرا دانشمندان با عشق و علاقه رموز انرژي هستهاي را كشف كردهاند از همين رو نبايد اجازه دهيم آمريكاييها با دانشمندان ايراني سخن بگويند.
اين مرجع تقليد با اشاره به اينكه طلاب بايد سعي كنند جبهه خود را قويتر كنند، گفت: نبايد در اين جبهه چندصدايي باشد كه دشمنان گمان كنند در حوزههاي علميه اختلاف وجود دارد.
آيت الله نوري همداني تاكيد كرد: رسانهها نبايد در زمينه مذاكرات هستهاي اختلاف افكني را در جامعه رواج دهند.
انتهاي پيام/78022

ادامه مطلب
اشعاري در مورد ولادت امام زمان( عج )
** : ساقيا باده بده وقت نشاط وطرب است * روز ميلادشه عالي نسب است *
مي توحيد بده از خم وحدت تو مرا * نه از آن باده كه آلوده به بنت العنب است *
درتجلي شده از سامره ماهي كه همي * نور خورشيد وكواكب زرخش مكتسب است *
مه جبيني زپس پرده برون شد كه زحق * به امامت به سوي خلق جهان منتخب است *
ميوه باغ نبوت گل گلزار علي * آنكه با فاطمه بانوي جهان منتسب است *
مادرش بانوي عالم بود وفخر جهان * پدرش سيد بطحا وامير عرب است *
مظهر ذات خدا مظهر احكام نبي * آري آري رخ وي آئينه ذات رب است*
باب علم شد لولاك رسول مدني * باب علمي كه از او باز هزاران شعب است*
قائم آل محمد( ص) شه اقليم وجود* آنكه برخلقت ايجاد وجودش سبب است *
به وجودش شده ثابت همه ارض وسما * رزق مردم زكف آن شه نيكو لقب است *
معني آيه تطهير همين باشد وبس * پاك وپاكيزه بدان از طرف ام واب است *
گر حكيمانه گشايد به سخن لب * سخنش در اندر در وذهب اندر ذهب است *
نگذارد تني از خصم اگر تيغ كشد * خاصه آن روز كه درحالت خشم وغضب است *
هستيش لطف وتصرف به امورش همه لطف * لطف در لطف بود گر چه زما محتجب است *
گر بگويم كه زخوف آن شه دين گشته نهان * باورت نيست تورااين سخن من عجب است *
هر كجا مي گذرم منتظران بر سر ره * هركه را مي نگرم از پي او در طلب است*
خسرواپرده زرخسار بينداز وببين * روز از هجر تو در ديده عشاق شب است *
زآتش هجر تو افتاده به دل ها شرري * عاشقان را دل وجان از غم تو ملتهب است *
در پس پرده غيبت شده پنهان ونگر * دوستان را از فراق اين شه دين جان به لب است *
منتظر ،كن نظري جانب اين منتظران* هر يكي در طرفي سوخته در تاب وتب است *
هر كه را حب تو در دل شده چون گنح نهان * خاطر آسوده، زدرد وغم ورنج وتعب است *
هديه اي از ران ملخ نزد سليمان جهان * اي رضائي زتو البته خلاف ادب است*
منبع : ياد داشتهاي متفرقه حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي احتمالا از كتاب چهره هاي گلگون

برچسبها: امام زمان ، علي اسماعيلي كريزي، شعر ،ياد داشت هاي متفرقه،،