ماجراي ارسال خبر آزادسازي خرمشهر به امام
فرمانده تيپ امام سجاد(ع) در عمليات بيت المقدس گفت: به محسن رضايي گفتم ما گلوگاه ورودي خرمشهر كه روي جاده خرمشهر –بصره است، مستقر شدهايم، عراق نميتواند عمل كند و ما ميتوانيم وارد شهر شويم. محسن رضايي با حاج احمدآقا تماس گرفت و گفت: به امام بفرماييد كه ما وارد خرمشهر شديم.
به گزارش هفتكل نيوز ، پاچهي شلوارش را بالا ميزند، به يادگارياش اشاره ميكند. به آرامي روي قسمتي از پايش كه نزديك به مچ است، دست ميكشم. يك تير سالهاست كه در پايش جا خوش كرده است. سردار “محمدنبي رودكي” اين يادگاري را از كردستان دارد. ميگويد از كردستان كه برگشتيم، آمادهي اعزام به افغانستان بوديم اما روز سي و يك شهريور همه چيز تغيير كرد و به جبههها رفتيم.
**سردار براي ما سوال است كه چگونه تيپ امام سجاد(ع) شكل گرفت و بعد به لشكر ۱۹ فجر ارتقا يافت و اينكه تيپ احمد بن موسي(ع) متشكل از چه نيروهايي بود و در چه سالي تاسيس شد.
*من به عنوان يكي از فرماندهان دوران دفاع مقدس و فرمانده لشكر ۱۹ فجر كه توفيق هشت سال حضور در جبهههاي جنوب، مياني و غرب در كنار شهيدان باكري، همت، خرازي، صياد شيرازي، مجيد سپاسي، مطهرنيا، اعتمادي، اسلامي نسب و شهداي بزرگي كه در راه دفاع مقدس جان خود را تقديم محبوب خود كردند و به مقام عند ربهم يرزقون رسيدند، را داشتم. در ابتدا اشارهاي به ساختار عملياتي و تشكيلاتي لشكر فجر ميكنم.
بنده ابتدا با يك گروه چند نفره قبل از جنگ به مهاباد و سپس به سنندج رفتيم و در شكست محاصره سنندج حضور داشتيم. در آنجا بزرگاني همچون شهيدان حسن پاكمهري، حيدرعلي تيموشي، محمدرضا نامداري، بذكار و ثمن حضور داشتند.
جنگ كه آغاز شد، به مدت ۶ ماه در ايلام، دهلران، مهران، ميمك، صالح آباد و سد كنجانچم مهران بودم و در آنجا عملياتهاي پيشگيرانه و مينگذاري جهت جلوگيري از پيشروي نيروهاي عراقي انجام ميداديم. خرداد ۶۰ به جبهه آبادان آمدم و پس از آن در عمليات شكست حصر آبادن شركت كردم. در اين عمليات با وجود اينكه مسئول ميدان تير محور آبادان (جبهه ولايت فقيه) بودم در كنار شهيد وحيد شاهچراغي گردان نيروهاي شيرازي را هدايت كرديم. موقعيت ما در اين عمليات، در ايستگاه ۱۲ آبادان بود.
تشكيل گروه رزمي امام سجاد(ع)
** با سردار اسدي و مرتضي قرباني در يك محور بوديد؟
خير، حاج اسدي و قرباني در ايستگاه ۷ آبادان بودند. بعد از آن در عمليات طريق القدس، در كنار مرتضي قرباني در جبهه دهلاويه همراه باشهيدان احمدپور، صفدرعلي سلطاني و ساير شهدا بوديم. بعد از عمليات طريق القدس، عمليات فتح المبين در فروردين سال ۶۱ صورت گرفت. طي آن عمليات سردار رشيد به بنده گفتند، يك تيپ نيرو از شيراز و فارس بياوريد و در تپه ۱۲۰ در غرب شهر شوش دانيال عمليات كنيد.
** همان مكاني كه اكنون يادمان شهداي عمليات فتح المبين است؟
بله. هستهي اوليه تيپ امام سجاد(ع) با نيروهاي استان فارسي كه از سوسنگرد و آبادان آمده بودند، شكل گرفت. البته در آنجا ابتدا گروه رزمي بوديم. گروه رزمي بالاتر از گردان و كمتر از تيپ است.
پس از فتح المبين ما در مرحلهي سوم عمليات بيت المقدس وارد عمل شديم. حد عمليات ما نهر عرايض و شهرك وليعصر در غرب خرمشهر يعني بين خرمشهر و شلمچه بود. پس از عمليات بيت المقدس نيز با سازمان تيپ امام سجاد(ع) در عمليات رمضان شركت كرديم و در آبان همان سال در عمليات محرم حضور يافتيم. پس از اين فرمانده كل سپاه اعلام كرد هر تيپي از تيپهاي رزمي سپاه كه در ۳ عمليات شركت داشته است و استانش بتواند پشتيبانيش كند بايد به لشكر تبديل شود. تيپ امام سجاد(ع) آن وقت زير نظر قرارگاه فجر بود. فرمانده قرارگاه شهيد مجيد بقايي و جانشينش سردار مرتضي صفاري بود. همچنين تيپهاي المهدي و امام حسن(ع) خوزستان كه بعدها در لشكر وليعصر ادغام شد، زير نظر اين قرارگاه عمل ميكردند. در نتيجه تيپ امام سجاد(ع) با مجموعه نيروها و ستاد قرارگاه فجر ادغام و لشكر ۱۹ فجر در اواخر سال ۶۱ تشكيل شد. در اين زمان استان فارس لشكر ۱۹ فجر و يك تيپ به نام المهدي داشت، كه نيروهاي تيپ اعزامي از شرق استان بودند.
شهيد مدافع حرم فرمانده تيپ مهندسي الهادي بود
** آن وقت سردار فضلي، فرمانده تيپ المهدي بود؟
آن وقت سردار فضلي بود و بعد سردار اسدي فرمانده شد. لشكر ۱۹ فجر در عملياتهاي خيبر، بدر، والفجر۸، كربلاي ۴ و ۵، والفجر ۱۰ و ساير عملياتها تا آخر جنگ شركت داشت. تابستان سال ۶۳، رزمندگان اين لشكر در عمليات قدس ۳ كه به تنهايي اين عمليات را اجرا كردند، رشادتهاي بسياري را از خود نشان دادند و طي اين عمليات توانستيم ۵۰ اسير بگيريم.
نيروهايي از استانهاي كهگيلويه و بويراحمد، بوشهر، هرمزگان و فارس شاكله اصلي تيپ امام سجاد(ع) را شكل دادند كه بعد به لشكر ۱۹ فجر ارتقا يافت. بعدها استان بوشهر در دفاع مقدس ناوتيپ اميرالمومنين(ع) و كهگيلويه و بويراحمد تيپ ۴۸ فتح را تشكيل داد. فارس نيز به غير از لشكر ۱۹ و تيپ المهدي، تيپ مهندسي ۴۸ الهادي را داشت كه فرماندهاش سردار شهيد عبدالله اسكندري(شهيد مدافع حرم) و سردار فلاح زاده بودند. همچنين تيپ ۵۶ توپخانه را داشتيم كه فرماندهاش سردار سپهري بود. استان فارس در دوران دفاع مقدس اين ۴ يگان را داشت كه بعدها نيروي دريايي نيز به آن اضافه شد. البته نيروهايي از ارتش، جهاد و ژاندارمري نيز حضور داشتند.
استان فارس نيروخيز بود
** تيپ احمد بن موسي(ع) چه بود؟
سال ۶۳، به دستور فرمانده سپاه گردانهايي قائم براي تقويت سازمان جنگ شكل گرفت. فرمانده اين تيپ ابتدا شهيد غيبي و سپس شهيد هاشم اعتمادي بود. بعد همين تيپ به تيپ امام حسن مجتبي(ع) تبديل شد. لازم به ذكر است كه استان فارس در دوران دفاع مقدس يكي از استانهاي نيروخيز بود.
** اين تيپها وابسته بودند يا مستقل؟
مستقل بودند و با قرارگاه كار ميكردند اما كادر اصليش از نيروهاي لشكر فجر بودند. ما نيروهايي بسياري از تخريب، توپخانه، شناسايي، ادوات و بهداري آزاد كرديم تا اين تيپ تشكيل شود. در آن دوران روحيه همكاري خيلي خوب و يك روحيه جهادي بر كار حاكم بود. يكي از مولفههاي فرهنگ كار، روحيه كار جمعي است. فرهنگ كار بايد در كشور اصلاح شود. در دفاع مقدس همه با هم قسمتي از كار را بر عهده ميگرفتيم و با مشورت كارها را به خوبي انجام ميداديم. در عملياتها نيز اينگونه بود. نيروها به خوبي شناسايي ميكردند، ديدهبان دشمن را برآورد ميكرد، گردانها آموزشهاي لازم را ميديدند، خط شكنها خط را ميشكستند، تخريبچي معبر باز ميكرد، گردانها به خط ميزدند و به سوي اهداف از پيش تعيين شده حركت ميكرديم. پس از آن نيز پشتيباني و تخليه مجروحان و شهدا بود. در جبهه روحيه كار جمعي و الهي حاكم بود. اگر كار جهادي باشد به خوبي پيش ميرود و ما نيز بايد براي رضاي خدا تلاش كنيم.
** در عمليات بيت المقدس نيز با قرارگاه فجر عمل ميكرديد؟
در عمليات بيت المقدس با اين قرارگاه بوديم.
**فجر، قرارگاه مشترك ارتش و سپاه بود؟
بله. نيروهاي اين قرارگاه، تيپ المهدي(عج)، امام سجاد(ع) و بخشي از لشكر ۷۷ خراسان ارتش بود.
**فرماندهان قرارگاه چه كساني بودند؟
شهيد مجيد بقايي، سردار مرتضي صفاري و امير دژكام.
فرماندهان قبل از عمليات فتح المبين، خرمشهر را شناسايي كرده بودند
**بعد از عمليات فتح المبين، چه روحيهاي بين فرماندهان حاكم بود كه عمليات بيت المقدس بلافاصله بعد از ان عمليات اجرا شد و اگر وقفهاي بين اين دو عمليات ميافتاد آيا به پيروزي و فتح خرمشهر ميرسيديم؟
قبل از عمليات فتح المبين، فرماندهان عالي جنگ به شناسايي منطقه عملياتي بيت المقدس پرداخته بودند و به دنبال اين بودند كه بعد از فتح المبين، خرمشهر آزاد شود. در اين راستا نيروهاي ارتش و سپاه ادغام شدند و عمليات با پيروزي و فتح خرمشهر انجام شد كه طي اين عمليات حدود ۲۰ هزار اسير گرفتيم. در اين عمليات، روحيهي همكاري خيلي بالا بود.
** در رابطه با روند عمليات و وظايفي كه قرارگاه فجر و تيپ شما داشت، ميتوانيد توضيحاتي ارائه بفرماييد؟
عمليات بيت المقدس در ۴ مرحله انجام شد. در مرحلهي نخست تيپ امام سجاد(ع) در منطقه عين خوش و زبيدات پدافند داشت. در مرحلهي دوم نيز تيپ ما، المهدي(عج) و ۱۷ علي بن ابيطالب(ع) بايد در منطقه فكه تك پشتيباني انجام ميداديم. در آن عمليات ايذايي ما دو گردان به تيپ ۱۷ داديم. شهيد بينوا، فرمانده گردانمان در آن تك به شهادت رسيد.
حضور در مرحله سوم عمليات بيت المقدس
پيش از آغاز مرحلهي سوم خدمت محسن رضايي رفتم و گفتم ما در عين حال كه در منطقه عين خوش و زبيدات پدافند داريم، اما ميتوانيم چند گردان را براي مرحلهي سوم عمليات آماده كنيم. آقامحسن گفت شما ميتوانيد ۲۴ ساعته نيروهايتان را جابجا كنيد؟ گفتم اگر هليكوپتر و هواپيما باشد، ميتوانيم اما جابجايي با ماشين و استقرار قرارگاه، پشتيباني و ادوات سه روز طول ميكشد.
شهيد صيادشيرازي نيز در آن قرارگاه نشسته بودند. گفت اگر هليكوپتر بدهيم ۲۴ ساعته ميآييد؟ گفتم: بله. تعدادي هليكوپتر در اختيار ما قرار دادند و ما نيروهايمان را به نزديكيهاي خرمشهر منتقل كرديم و ساير تجهيزات و امكانات را با ماشين آورديم.
در مرحلهي سوم در نهر عرايض و شهرك وليصر كه بين خرمشهر و شلمچه بود، وارد عمل شديم. فرماندهان گردانهاي تيپ امام سجاد(ع) در اين عمليات، سردار جانباز كريم شاهد، سردار رفاهيت، سردار شهيد عبدالحسين صحرائيان و سردار شهيد الواني بودند. نيروهاي ما وارد شهرك وليعصر شدند و به رودخانه اروند چسبيديم و درنتيجه محاصره خرمشهر شكسته شد. تيپ امام حسين(ع) و نجف اشرف نيز از محور داخل شهر وارد عمل شدند. تيپ وليعصر(عج) و محمد رسول الله(ص) نيز از سمت راست ما جلوي عراقيها را گرفتند و در نتيجه عراقيها فوج فوج اسير شدند و شهر پاكسازي شد.
ارسال خبر آزادي خرمشهر به بيت امام توسط محسن رضايي
** شما چه زماني وارد شهر خرمشهر شديد؟
پيش از ظهر سوم خرداد ۶۱، با يك جيپ به قرارگاه كربلا رفتم. به محسن رضايي گفتم ما گلوگاه ورودي خرمشهر كه روي جاده خرمشهر –بصره است، مستقر شدهايم، عراق نميتواند عمل كند و ما ميتوانيم وارد شهر شويم. در آن اتاق ناطق نوري نيز نشسته بودند، با اشاره به من از فردي پرسيد اين كيست كه گفتند نبي رودكي فرمانده تيپ امام سجاد(ع) است. همان وقت محسن رضايي با حاج احمدآقا تماس گرفت و گفت: به امام بفرماييد كه ما وارد خرمشهر شديم.
من با خوشحالي به قرارگاه رفته بودم. وقتي برگشتم خط را محكم كرديم تا اينكه به صورت عمومي اعلان شد كه خونينشهر، شهر خون، خرمشهر آزاد شد.
** حليل شما از عبارت امام كه فرمودند خرمشهر را خدا آزاد كرد، چيست و چرا امام به طور خاص در رابطه با خرمشهر اين جمله را بيان كردند؟
عراقيها ميگفتند، خرمشهر به لحاظ استحكامات دفاعي امكان سقوط ندارد. ما چترباز نميتوانستيم در خرمشهر پياده كنيم چون ميلههاي ايستاده كار گذاشته بودند.
امدادهاي غيبي و مدد و ياري كه فرشتگان الهي بر رزمندگان ميفرستادند موجب رعب و وحشت در دل دشمن شده بود. طبيعي است كه اين نيروهاي غيبي بالاتر از نيروهاي زميني و مادي است. لذا امام ميفرمايند، خرمشهر را خدا آزاد كرد.و البته براي اين هم بود كه ما از اين پيروزي مغرور نشويم.
دفاع را ادامه داديم چون سازمانهاي بين المللي از صدام حمايت ميكردند
** چرا بعد از فتح خرمشهر، جنگ را ادامه داديم؟
براي اينكه سازمانهاي بين المللي همچون سازمان ملل و شوراي امنيت نه تنها متجاوز(صدام) را محكوم نكرده بودند، بلكه حمايت نيز ميكردند. امام هم فرمودند جنگ تا موقعي ادامه دارد كه موشكهاي صدام به شهرهاي ما نرسد. يعني بايد صدام سقوط كند تا ما از دستش آسايش پيدا كنيم.
**به نظر شما منظور امام از جنگ جنگ تا رفع فتنه، سقوط صدام بوده است؟
در مقطع كلي، همواره بين حق و باطل جنگ بوده است. در مقطع كوتاه مدت نيز فتنه صدام بود. تا موقعي كه فتنه عليه اسلام باشد، اگر تهاجمي و تعرضي به جمهوري اسلامي بشود، دفاع جانانه ميطلبد تا فتنه رفع شود. امام نظرش اين بود كه سازمانهاي بين المللي بايد متجاوز را سرجايش بنشانند وگرنه ملت ايران او را سرجايش مينشانند.
چون سازمانهاي بين المللي از صدام حمايت ميكردند، ملت ايران جنگ را ادامه داد تا فتنه صدام رفع شود. تعبير ديگر امام اين بود كه آنچنان سيلي به صدام و حزب بعث خواهيم زد كه ديگر از سرجايش بلند نشود. اين سخن مربوط به همان ساعتهاي اوليه آغاز جنگ است.
من روز ۳۱ شهريور در تهران بودم. تازه از سنندج آمده بوديم، ارتش سرخ شوروي نيز به افغانستان حمله كرده بود. مي خواستيم به افغانستان برويم كه يكمرتبه صداي بمباران مهرآباد شنيده شد. همان وقت امام پيام دادند كه نترسيد، دزدي آمده است و چند سنگريزه پرتاب كرده است. جوانان بروند تنور دفاع را گرم نگه دارند. امام ميدانست دنيا كفر دستبردار نيست و ميخواهد نظام اسلامي را ساقط كند، اما ايستاديم و پيروز شديم.
** قبول قطعنامه به معناي رفع فتنه بود؟
امام مصلحت ديدند كه آتش بس را بپذيرند. در آن پيام معروف نيز آوردند كه بنا بر گزارش كارگزاران سياسي و نظامي بالاي كشور كه به آنان اعتماد و اطمينان دارم، قطعنامه را قبول ميكنم. سازمانهاي بودجه و برنامه كشور و نهادهاي برنامهريزي كننده گفتند اداره جنگ از نظر مالي براي ما غيرممكن است، كشتيها ما را نيز ميزدند. نيروها هم كمتر به جبهه ميآمدند.
اين گزارشها خدمت امام رسيد و در آن مقطع امام با قبول قطعنامه موافقت كردند اما فرمودند كه با پذيرش آتش بس دفاع را تمام شده تلقي نكنيد.
چند روز بعد از قبول قطعنامه، صدام از شلمچه و زيد به كشور حمله كرد و در جبهه غرب منافقين را تا گردنه پاتاق همراهي كرد. دشمن عهدشكني كرد و مردم دوباره به جبههها آمدند.
آن وقت حضرت آقا، رئيس جمهور بودند. ايشان گفتند: من به سمت سرنوشت ميروم و از امام اجازه ميخواهم، حال كه دشمن بدعهدي كرده است به جبهه بروم. آنچنان نيرو به جبهه آمد كه تمام پادگانها و خطهايمان پر از نيرو بود.
** چطور در مدت كوتاهي، يعني قبل و بعد از قبول قطعنامه، نيروها اين مقدار افزايش مييابد؟
اين از خصوصيت انقلابي و مقاوم مردم ايران است. مردم وقتي ديدند دشمن دروغ ميگويد و فريب ميدهد دوباره بسيج شدند. در بحث مذاكرات هستهاي نيز اگر دشمن دوباره عهدشكني كند، ملت دوباره پاي غني سازي اورانيوم ميايستد و راه را ادامه ميدهد.
فرهنگ

ادامه مطلب
فيلم/سخنان حاج قاسم درخصوص داعش
اظهارات سردار قاسم سليماني در مورد داعش و منابع درآمد آنها
ويديوها

ادامه مطلب
توصيههاي استاد قرائتي درآستانه ماه رمضان
مديران و مدرسان و متوليان حوزههاي علميه سراسر كشور در اين يك ماه كه فرصت داريم با تدبيري كه با مشورت ائمه جمعه و جماعات و سازمانهاي فرهنگي ميانديشند اقدامي در شأن قرآن انجام دهند.
به گزارش هفتكل نيوز، حجت الاسلام والمسلمين محسن قرائتي در آستانه فرا رسيدن ماه مبارك رمضان توصيه هايي براي بهره مندي هر چه بيشتر از قرآن كريم ارائه كردند كه بدين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن
همانگونه كه ماه رجب و شعبان دستورات ويژه دارد كه براي آمادگي ماه مبارك رمضان است و همانگونه كه مسئولين براي سفرهاي نوروزي و تابستاني تداركات ويژه اي در نظر دارند و همانگونه كه ماشينهاي هوا گرفته در سراشيبي روشن ميشود و سراشيبي عبادت و تلاوت و تدبير و تفسير ماه رمضان است. لازم است حوزههاي علميه نيز براي ماه قرآن آمادگي خاصي داشته باشند.
هدف حوزهها تربيت عالم رباني است كه قرآن كليد رباني شدن را استمرار در تعليم كتب آسماني ميداند (كُونُواْ رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ)
بحمدالله در اين سالها حوزهها به خصوص حوزه علميه قم صدها نفر از مدرسين در كنار درسهاي رسمي به تفسير پرداخته اند و كم كم درس تفسير از درس جانبي و حاشيه اي وارد متن ميشود.
درس تفسير بايد جايگاه خود را در منابر و خطبهها و مدارس علميه بدست آورد خداوند به پيامبرش ميفرمايد: كلام و سخن راني تو بايد براساس قرآن باشد نه شعر و خواب و قصه و تاريخ (لتبين الناس ما نزل اليهم) و اگر از داستان و تاريخ و رؤياها بهره ميگيريم بايد در حاشيه باشد.
با اين كه اهل بيت پيامبر عزيز مظلومند ولي رسول گرامي از مظلوميت آنان گلايه نميكند بلكه از مهجوريت قرآن شكايت دارد (يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا)
برخورد ضعيف با قرآن مورد توبيخ است؛ افبهذا الحديث انتم مدهنون و تدبر نكردن در آن با دو توبيخ همراه است.
افلايتدبرون القرآن ام علي قلوب اقفالها
قرآن ذكر است به دليل «نحن نزلنا الذكر» و اگر به آن بي اعتنائي شود زندگي نكبت بار به سراغ ما خواهد آمد.
(وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا)
امروز در سايه انقلاب اسلامي درهاي دانشگاه به سوي تفسير باز شده است و مقام معظم رهبري در نامه به جوانان آمريكا و اروپا فرمود براي شناخت اسلام به جاي رسانهها از خود قرآن بهره گيرند وظيفه حوزهها آن است كه طلاب جوان را با قرآن و روش تفسير صحيح و جامع آشنا نمايند تا رضيه و استفاده ناقص را از ديگران بگيرند.
چه عالم نماهائي در دنيا به مردم گفتند كه اطاعت از اولي الامر به دستور قرآن واجب است و اولوالامر را با بني اميهها و بني عباسها و امروز به آل سعود و آل خليفه و امراء و پادشاهان تطبيق و مردم را اسير اين مفسدين كردند.
كه اگر ما در تفسير اولوالامر نگاه جامعي داشته باشيم كه قرآن در كنار اطاعت از اولو الامر در آيات ديگري اطاعت از افراد گناهكار، كفور، مسرف، مهين، مفسد، بدسابقه، غافل، هوسباز، افراطي، جاهل و… را با جملات «لا تطع و لا تطعوا و لا تتبع و لا تتبعوا» نهي كرده هرگز مسير رشد انسان از ولايت اولياء خدا به پذيرش ولايت طاغوتها تبديل نميشد.
ما با انس با قرآن ميتوانيم مواعظ خود را با قرآن گره بزنيم (فذكر بالقرآن من يخاف وعيد)
ما با انس با قرآن ميتوانيم درس اخلاق و تهذيب خود را با آيات اخلاقي گره بزنيم
ما ميتوانيم با انس با قرآن پاسخ همه سئوالات را بدهيم (آيات للساكلين)
ما ميتوانيم تمام مشكلات روحي و اجتماعي را حل كنيم (و ننزل من القرآن ما هو شفاء)
ما ميتوانيم با نور قرآن ظلمات را روشن كنيم (لتخرج الناس من الظلمات الي النور)
ما ميتوانيم در اردوهاي تابستاني و زمستاني (رحله الشتاء و الصيف) محور دروس تابستاني را تفسير سوره اي در قرآن قرار دهيم.
ما ميتوانيم با دقت در آيات به علومي دست يابيم كه امام رضا (ع) فرمود (من اراد العلم فليثور القرآن)
امروز دنيا از آب بنزين ميسازد كه شايد آيه ما (و اذالبحار سجرت) اشاره به آن باشد.
امروز از يك كلمه (لونها تسر الناظرين) دانشكده روان شناسي رنگها را ايجاد كرده اند.
چرا كتابي كه به قول حضرت علي (ع) (بحر لاتدرك قعره) است را جدي و جديتر از قبل نگيريم.
به هرحال تابستان و تعطيلات آن از يك سو و ماه رمضان بهار قرآن از سوي ديگر و وجود اردوهاي تابستاني و حدود يك ميليون معلم و پنج ميليون دانشجو و ميليونها نسل نو فرصتي است كه اگر خداي ناكرده بهره نگيريم حسرتي در يوم الحسره خواهيم داشت.
مديران و مدرسان و متوليان حوزههاي علميه سراسر كشور در اين يك ماه كه فرصت داريم با تدبيري كه با مشورت ائمه جمعه و جماعات و سازمانهاي فرهنگي ميانديشند اقدامي در شأن قرآن انجام دهند.
فرهنگ

ادامه مطلب
عجيبترين مادران در دنياي حيوانات + تصاوير
به گفته دانشمندان، دنياي حيوانات مادراني دارد كه سزاوار يادآوري هستند. اگرچه در بين اين مادران، ميتوان فداكار مطلق و حتي گاهي گمراه محض را هم مشاهده كرد.
به گزارش هفتكل نيوز ، به نقل از سايت نيك صالحي ، قورباغه سمي نيزهاي توتفرنگي تمام سدها را در زمان نگهداري از كودكانش پشت سر ميگذارد. اين موجود تا پنج تخم گذاشته و پس از به دنيا آمدن كودكانش آنها را يكي يكي بر روي پشت خود از سطح زمين تا بالاي درختاني با ارتفاع ۳۰ متر ميبرد.
به گفته دانشمندان، دنياي حيوانات از مادراني برخوردار است كه سزاوار يادآوري هستند. اگرچه در بين اين مادران، ميتوان فداكار مطلق و حتي گاهي گمراه محض را هم مشاهده كرد.
اين گزارش به معرفي برخي از غيرعاديترين مادران جهان حيوانات كه مورد بررسي دقيق دانشمندان قرار گرفتهاند، پرداخته است.
۱- كانگوروي مادرخوانده

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
گاهي اوقات كودكي كه در كيسه كانگوروي مادر به اطراف حركت ميكند، فرزند وي نيست. كانگوروهاي ماده برخي مواقع بچهكانگوروهاي ديگر را به شكل تصادفي به فرزندي ميگيرند. چنين كاري اغلب بطور تصادفي رخ نداده اما در آن زمان، كانگوروي مادر از اين كودك عوض شده براي چندين ماه در طول مرحله نوپايي آن نگهداري كرده و آنرا تغذيه ميكند.
در حاليكه نمونههاي كمي از جانوران كيسه دار وجود دارد كه در اسارت به پرورش كودكان ديگر بپردازند، اما هنوز بعضي حيوانات مانند شيرهايي دريايي به اين رفتار فرزندخوانده گرفتن شناختهشدهاند.
۲- فاختهاي عاشق فرزند چاق

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
هنگامي كه كار به پرورش كودكان ميرسد، فاخته ماده، اين وظيفه را به ديگران واگذار ميكند. فاختههاي مادر، تخمهاي خود را در لانه پرندگان ديگر ميگذارد تا ناخواسته آنها را پرورش دهند. اغلب اين پرندگان ديگر از گونههاي كوچكتر هستند و تخم فاخته اول شكسته، سريعتر رشد كرده و بقيه جوجهها را از لانه بيرون مياندازد. جوجههاي ديگر مرده و فاخته چاق همه توجه مادرخواندهاش را به خود جلب ميكند.
۳- مورچههايي كه خون نوزادش را مينوشد

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
مورچههاي ريز در حال انقراض Adetomyrma از خون نوزاد خود مينوشند. پس از اين كه مورچه ملكه لاروها را بدنيا ميآورد، به همراه ساير مورچههاي كارگر بدن لاروها را سوراخ كرده و مايع درون سيستم گردش خون موسوم آنها به همولنف را كه معادل خون در انسان است، ميمكند. خوشبختانه بچه مورچهها از اين به اصطلاح همنوعخواري غيرمخرب نجات مييابند. به گفته دانشمندان هنوز دليل اين رفتار مشخص نشده اما شايد اين انتقال خون نوعي رفتار اجتماعي در مورچهها باشد.
۴- قاتلان بچه ميمونها

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
برخي حيوانات از تجربه مادري پيش از آغاز آن شانه خالي ميكنند تا از سختي بيمورد براي كودكانشان پس از تولد جلوگيري كنند. هنگامي كه يك بابون گلاداي نر بر گروهي از بابونهاي ماده در حال توليدمثل چيره ميشود، معمولا تمام كودكان نر قبلي را ميكشد. ميمونهاي ماده حامله براي جلوگيري از اين خونريزي، اغلب خودبخود كودكشان را سقط ميكنند.
اين پديده ابتدا در سال ۱۹۵۹ توسط هيلدا بروس در موشها شناسايي شد و به عنوان تاثير بروس شناخته شده است. اين امر از آن پس در گونههاي جونده ديگر نيز گزارش شده اما تا پيش از گلادها، دانشمندان مورد مشابهي را در خارج از آزمايشگاه مشاهده نكرده بودند.
۵- عنكبوت فداكار با فرزندان بيمهر

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
عنكبوت ماده Stegodyphus فداكارترين مادر است. او از پيله تخمهاي خود تا زمان بدنيا آمدن فرزندانش مراقبت ميكند و پس از آن تمام غذاهاي خود را براي تغذيه آنها برميگرداند. هنگامي كه اين بچهها يك ماهه شدند، عنكبوت مادر آنها را بر پشت خود سوار ميكند. درحاليكه كودكان سوار بر پشت عنكبوت مادر، سم و آنزيمهاي گوارشي خود را در بدن مادرشان فرو كرده و او را ميكشند و ميخورند. پيش از ترك لانه، برخي از كودكان گرسنه، حتي يكديگر را نيز ميخورند.
بنوبوي همراه

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
۶ – شامپانزههايي كه به خواستگاري ميروند.
شامپانزه كوتوله يا بونوبوي نر هنگامي كه به دنبال يافتن جفت هستند، مادر خود را همراه خود ميبرند. براي بونوبوهاي رتبههاي متوسط يا پائين زماني كه مادر آنها حضور دارد، فرصت بهتري براي جفتيابي است؛ چرا كه اين مادران، فرزندانشان را به مادههاي حاضر در حلقههاي اجتماعي خود معرفي كرده و رقباي نر ديگر را دور ميكنند. به گفته محققان، اين مادران با اين كار به انتشار ژن خود به نسلهاي بعدي كمك ميكنند.
۷- تاكسي سرويس قورباغه

عجيبترين مادران در دنياي حيوانات
قورباغه سمي نيزهاي توتفرنگي تمام سدها را در زمان نگهداري از كودكانش پشت سر ميگذارد. اين موجود تا پنج تخم گذاشته و پس از به دنيا آمدن كودكانش آنها را يكي يكي بر روي پشت خود از سطح زمين تا بالاي درختاني با ارتفاع ۳۰ متر ميبرد.

ادامه مطلب
عكس خبري/تصاوير ديده نشده از مشاجره كوچك زاده و ظريف
روز يكشنبه و در خلال جلسه غير علني مجلس كه با حضور محمد جواد ظريف و سيد عباس عراقچي برگزار شده بود، مشاجره لفظي بين وزير خارجه و يكي از نمايندگان تهران صورت گرفت.

به گزارش عصر هفتكل نيوز ،جلسه غير علني مجلس با حضور محمد جواد ظريف وزير امور خارجه و سيد عباس عراقچي عضو ارشد تيم مذاكره كننده هسته اي روز گذشته به رياست علي لاريجاني برگزار شد. ظريف و عراقچي آخرين روند مذاكرات ايران با ۱+۵ را در جلسه غير علني امروز مجلس براي نمايندگان تشريح كردند.اما پس از پايان سخنان ظريف و زماني كه وي قصد ترك مجلس را داشت براي لحظاتي صحن علني با مشاجره كوچك زاده با ظريف به تشنج كشيده شد.

ادامه مطلب
گفتوگو با حجتالاسلام احمد غلامعلي
دعايي كه رهبر انقلاب خواندن آن را توصيه كردند
من به شما عزيزان توصيه ميكنم كه با صحيفهي سجاديه انس بگيريد، دعاي پنجم صحيفهي سجاديه را مكرر در مكرر بخوانيد

ادامه مطلب
تصوير/ محسن رضايي در لباس پاسداري
خبرگزاري انا -

ادامه مطلب

حضرت آيتالله خامنهاي در اين ديدار با قدرداني از تلاشها و اقدامات خوب نمايندگان مجلس نهم، آنان را به مغتنم شمردن فرصت باقيمانده يك سال آخر توصيه و خاطرنشان كردند: مراقب باشيد، در اين مدت، عامل انتخابات آخر سال بر گفتار و رفتار شما تأثيرگذار نباشد و معيار را فقط، حق قرار دهيد.
توصيه دوم رهبر انقلاب اسلامي به نمايندگان مجلس، توجه ويژه به برنامه ششم و مراقبت از دچار نشدن به آفتِ بيحوصلگي در سال آخر مسئوليت، در بررسي قانون اين برنامه بود.
حضرت آيتالله خامنهاي گفتند: قانون برنامه ششم مهم است زيرا دولتها موظف به تبعيت از آن خواهند بود و زندگي مردم نيز تحت تأثير اين قانون قرار خواهد گرفت.
ايشان توصيه سوم خود را به موضوع تعامل با ديگر قوا به ويژه دولت اختصاص دادند و افزودند: دولت مسئوليت ميانداري را در ميان قوا و دستگاههاي ديگر به عهده دارد و عملكرد موفق آن در حركت ساير دستگاهها تأثيرگذار خواهد بود، بنابراين تعامل با دولت لازم و مظهر واقعي همدلي و هم زباني است.
رهبر انقلاب اسلامي يكي از لوازم تعامل را «حسن ظن» دانستند و خاطرنشان كردند: تعامل با سوءظن و بنا را بر سازش، خيانت و سوءاستفاده طرف مقابل گذاشتن، به وجود نخواهد آمد ضمن آنكه حسن ظن به معناي خوش باوري و فريب خوردن نيز نيست.
حضرت آيتالله خامنهاي با تأكيد بر اينكه تعامل با گروكشي متفاوت است، گفتند: مبناي نمايندگان و وزرا در تعامل، بايد وظيفه قانوني و مصالح كشور باشد و نه گروكشي از يكديگر.
ايشان برخورد محترمانه و همراه با ادب، با وزرا به خصوص در كميسيونها را يكي ديگر از ضروريات تعامل برشمردند و افزودند: نه نمايندگان بايد نگاه تحقيرآميز و همراه با اهانت داشته باشند و نه دولت و وزرا، نگاه سلطنت مآبانه. در همه مراحل بايد ادب رعايت شود.
توصيه چهارم رهبر انقلاب اسلامي به نمايندگان مجلس، موضوع اقتصاد مقاومتي بود.
حضرت آيتالله خامنهاي در اين خصوص به نكتهاي ظريف اشاره كردند و گفتند: در كشور، در موضوع اقتصاد مقاومتي هم زباني وجود دارد اما بايد همدلي هم به وجود آيد و از بُنِ دندان به اقتصاد مقاومتي باور پيدا كنيم.
ايشان با تأكيد بر اينكه كليد حل مشكلات داخلي كشور اقتصاد مقاومتي و تقويت توليد است، از تصويب قانون رفع موانع توليد در مجلس قدرداني كردند و افزودند: اگر ما توليد را تقويت و از ظرفيتهاي داخلي استفاده كنيم علاوه بر حل مشكلات داخلي، حل مسائل بيروني همچون موضوع هستهاي نيز آسان خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: براي موضوع هستهاي راهحلهايي وجود دارد كه همه آنها منوط به تكيه بر ظرفيتهاي داخلي و تقويت توليد است.
حضرت آيتالله خامنهاي افزودند: در چارچوب مسائلي كه با آمريكا، غرب و صهيونيسم داريم، غيراز موضوع هستهاي، مسايل پي درپي ديگري همچون حقوق بشر را نيز پيشبيني ميكنيم، اما اگر بر توان داخلي متمركز شويم و مشكلات داخلي را حل كنيم، حل اين مسائل نيز آسان خواهد شد.
ايشان خطاب به نمايندگان مجلس گفتند: بر همين اساس بايد در بررسي قانون برنامه ششم و بودجه سال آينده، با نگاه ويژه به موضوع اقتصاد مقاومتي، خلاءهاي موجود بر طرف شوند.
رهبر انقلاب اسلامي افزودند: دوستان دولت درخصوص تقويت توليد مكرر مي گويند ما دچار كمبود منابع هستيم. بنده هم اين موضوع را مي دانم و تحريم ها نيز بر اين كمبود منابع تأثيرگذار بوده است اما در چنين شرايطي آيا نبايد دنبال راه علاج بود ؟
حضرت آيتالله خامنهاي با تاكيد بر اينكه راه علاج وجود دارد خاطر نشان كردند: كمبود منابع گرهِ باز نشدني نيست و راه علاج آن اولويت بندي در تخصيص منابع داخلي و انضباط مالي است.
ايشان گفتند: در چنين شرايطي، در جاهايي پول هايي خرج مي شود كه نبايد بشود، لذا بايد دولت، مجلس، قوه قضاييه و نيروهاي مسلح، با مديريت صحيح و رعايت انضباط مالي، منابع را بصورت مناسب و اولويت بندي شده تقسيم كنند.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به برخي دستگاه ها بخصوص در بخش هايي از نيروهاي مسلح كه بدون هيچ افزايش بودجه، توانايي ها و كاركرد خود را مضاعف كرده اند، افزودند: اين نمونه ها نشان مي دهد كه مي توان در شرايط كمبود منابع، مسائل و مشكلات را حل كرد.
توصيه ديگر حضرت آيتالله خامنهاي به نمايندگان پافشاري بر مواضع اصولي نظام بود.
ايشان با اشاره به مواضع قابل قبول و مثبت و بعضاً كاملا پيشرفته مجلس نهم در مسائل اصلي و مباني نظام و انقلاب خاطرنشان كردند: شاكله مجلس بايد همواره بناي مرتفع مواضع اصولي نظام باشد و در اين خصوص معيار فرمايشات امام بزرگوار (ره) و وصيت نامه ايشان است.
رهبر انقلاب اسلامي تأكيد كردند: اگر مجلس همواره بر مواضع اصولي و اساسي نظام پافشاري كند، خطر فروغلتيدن به پرتگاه هولناك نظام سلطه وجود نخواهد داشت اما اگر خدايي نكرده چنين ايستادگي وجود نداشته باشد، خطرها زياد خواهند بود.
حضرت آيتالله خامنهاي در ادامه به موضوع هستهاي نيز اشاره كردند و گفتند: مواضع ما در مسائل هسته اي همان مطالبي است كه علناً براي مردم بيان كرده ايم و همين مطالب بصورت شفاهي و كتبي دقيقاً به مسئولين نيز گفته شده است. البته برخي مطالب هم براي تاكيد و تبيين مواضع اصولي، خصوصي و غيرعلني نيز گفته شده است.
ايشان با تأكيد بر اينكه مسئولين و مذاكره كنندگان مشغول كار و تلاش سخت هستند، افزودند: آنها بايد بر مواضعي كه اعلام شده است پافشاري كنند و اميدواريم بتوانند، مصلحت كشور و نظام را تأمين كنند.
حضرت آيتالله خامنهاي در ابتداي سخنان خود با اشاره به فرصت هاي بزرگ ماه هاي رجب، شعبان و رمضان همه مسئولين كشور از جمله نمايندگان را نيازمند مستحكم تر كردن ارتباط خود با خدا دانستند و گفتند: بايد با استفاده از دعاهاي وارده در اين ماهها، و انس بيشتر با قرآن و نوافل، زمينه ارتباط نزديك تر با خدا را فراهم كنيم.
ايشان با تأكيد بر اينكه همه ما بايد در قبال عملكرد خود در دوران مسئوليت، در پيشگاه خداوند پاسخگو باشيم، سال آخر مسئوليت نمايندگان را مهم برشمردند و افزودند: بايد تلاش كنيم تا همواره حركت ما در چارچوب رعايت حق الهي، زبان صادق و نگاه حقيقت آميز باشد.
پيش از سخنان رهبر معظم انقلاب، آقاي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي با بيان گزارشي از اقدامات سه سال گذشته مجلس نهم گفت: در اين مدت ۱۲۰ قانون به تصويب رسيده است كه بيشتر آنها با رويكرد رفع نيازهاي اقتصادي و بخش توليد بوده اند.
رئيس مجلس شوراي اسلامي به تصويب قوانين رفع موانع توليد، مبارزه با قاچاق كالا و ارز، تامين كالاهاي اساسي براي اقشار آسيب پذير و قوانين بودجه در مجلس نهم اشاره كرد و افزود: توجه ويژه به بخش سلامت، تقويت بنيه دفاعي كشور و ايجاد زمينه براي امكان واگذاري طرح هاي نيمه تمام به بخش خصوصي از ديگر اقدامات موثر مجلس بوده است.
آقاي لاريجاني به اقدامات نظارتي مجلس و همچنين عملكرد ديوان محاسبات، مركز پژوهش هاي مجلس، كميسيون اصل ۹۰ و هيات تطبيق قوانين نيز اشاره كرد و در خصوص رويكرد مجلس نهم در مسائل اصلي و موضوعات منطقهاي و بينالمللي تاكيد كرد: راهبرد مجلس نهم «دفاع حقوقي همهجانبه از ملت در مقابل بيگانگان» بر مبناي تفكر اصيل امامخميني(ره) و همچنين تمركز بر اقتصاد دروني و موضوع هستهاي است.
ب
كد:279114

ادامه مطلب
با ملتي كه پايبند به آرمان هاي انقلاب است، نمي توان مقابله كرد

ادامه مطلب
چهارشنبه 6 خرداد 1394 زمان ارسال : 18 : 52 : 14 | |
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي: راه حل موضوع هسته اي، تقويت درون است/ مواضع ما در مسائل هسته اي همان مطالبي است كه علناً براي مردم بيان كرده ايم/ مذاكرهكنندگان با پافشاري بر مواضع اساسي مصلحت كشور را تأمين كنند سپاه نيوز:حضرت آيتالله خامنهاي با تأكيد بر اينكه مواضع ما در مسائل هستهاي همان مطالبي است كه علناً براي مردم بيان كردهايم، فرمودند: مذاكرهكنندگان با پافشاري بر مواضع اساسي مصلحت كشور را تأمين كنند. به گزارش سپاه نيوز به نقل از پايگاه اطلاعرساني دفتر مقام معظم رهبري؛ حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي پيش از ظهر امروز (چهارشنبه) در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ضمن تأكيد بر لزوم استمرار كار و تلاش جدي در يكسال پاياني مجلس نهم و قرار نگرفتن تحت تأثير عامل انتخابات، تعامل با ديگر قوا بخصوص دولت، اهتمام ويژه به موضوع اقتصاد مقاومتي بخصوص در بررسي قانون برنامه ششم و بودجه سال 1395، و پافشاري بر مواضع و مباني اصلي نظام و انقلاب را از مهمترين وظايف نمايندگان مجلس برشمردند و تأكيد كردند: كليد حل مشكلات اقتصادي كشور و همچنين موضوع هسته اي، تكيه بر ظرفيت هاي دروني و باور به اقتصاد مقاومتي است. در كشور بن بستي وجود ندارد، راه علاج مشكلات تقويت توليد داخلي و رعايت انضباط مالي است. حضرت آيت الله خامنه اي در اين ديدار با قدرداني از تلاشها و اقدامات خوب نمايندگان مجلس نهم، آنان را به مغتنم شمردن فرصت باقيمانده يكسال آخر توصيه و خاطرنشان كردند: مراقب باشيد، در اين مدت، عامل انتخابات آخر سال بر گفتار و رفتار شما تأثيرگذار نباشد و معيار را فقط، حق قرار دهيد. توصيه دوم رهبر انقلاب اسلامي به نمايندگان مجلس، توجه ويژه به برنامه ششم و مراقبت از دچار نشدن به آفتِ بي حوصلگي در سال آخر مسئوليت، در بررسي قانون اين برنامه بود. حضرت آيت الله خامنه اي گفتند: قانون برنامه ششم مهم است زيرا دولت ها موظف به تبعيت از آن خواهند بود و زندگي مردم نيز تحت تأثير اين قانون قرار خواهد گرفت. ايشان توصيه سوم خود را به موضوع تعامل با ديگر قوا بويژه دولت اختصاص دادند و افزودند: دولت مسئوليت ميانداري را در ميان قوا و دستگاههاي ديگر به عهده دارد و عملكرد موفق آن در حركت ساير دستگاهها تأثيرگذار خواهد بود، بنابراين تعامل با دولت لازم و مظهر واقعي همدلي و هم زباني است. رهبر انقلاب اسلامي يكي از لوازم تعامل را «حسن ظن» دانستند و خاطرنشان كردند: تعامل با سوءظن و بنا را بر سازش، خيانت و سوءاستفاده طرف مقابل گذاشتن، بوجود نخواهد آمد ضمن آنكه حسن ظن به معناي خوش باوري و فريب خوردن نيز نيست. حضرت آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اينكه تعامل با گروكشي متفاوت است، گفتند: مبناي نمايندگان و وزرا در تعامل، بايد وظيفه قانوني و مصالح كشور باشد و نه گروكشي از يكديگر. ايشان برخورد محترمانه و همراه با ادب، با وزرا بخصوص در كميسيونها را يكي ديگر از ضروريات تعامل برشمردند و افزودند: نه نمايندگان بايد نگاه تحقيرآميز و همراه با اهانت داشته باشند و نه دولت و وزرا، نگاه سلطنت مآبانه. در همه مراحل بايد ادب رعايت شود. توصيه چهارم رهبر انقلاب اسلامي به نمايندگان مجلس، موضوع اقتصاد مقاومتي بود. حضرت آيت الله خامنه اي در اين خصوص به نكته اي ظريف اشاره كردند و گفتند: در كشور، در موضوع اقتصاد مقاومتي هم زباني وجود دارد اما بايد همدلي هم بوجود آيد و از بُنِ دندان به اقتصاد مقاومتي باور پيدا كنيم. ايشان با تأكيد بر اينكه كليد حل مشكلات داخلي كشور اقتصاد مقاومتي و تقويت توليد است، از تصويب قانون رفع موانع توليد در مجلس قدرداني كردند و افزودند: اگر ما توليد را تقويت و از ظرفيت هاي داخلي استفاده كنيم علاوه بر حل مشكلات داخلي، حل مسائل بيروني همچون موضوع هسته اي نيز آسان خواهد شد. رهبر انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: براي موضوع هسته اي راه حل هايي وجود دارد كه همه آنها منوط به تكيه بر ظرفيت هاي داخلي و تقويت توليد است. حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: در چارچوب مسائلي كه با امريكا، غرب و صهيونيسم داريم، غيراز موضوع هسته اي، مسايل پي درپي ديگري همچون حقوق بشر را نيز پيش بيني مي كنيم، اما اگر بر توان داخلي متمركز شويم و مشكلات داخلي را حل كنيم، حل اين مسائل نيز آسان خواهد شد. ايشان خطاب به نمايندگان مجلس گفتند: بر همين اساس بايد در بررسي قانون برنامه ششم و بودجه سال آينده، با نگاه ويژه به موضوع اقتصاد مقاومتي، خلاءهاي موجود بر طرف شوند. رهبر انقلاب اسلامي افزودند: دوستان دولت درخصوص تقويت توليد مكرر مي گويند ما دچار كمبود منابع هستيم. بنده هم اين موضوع را مي دانم و تحريم ها نيز بر اين كمبود منابع تأثيرگذار بوده است اما در چنين شرايطي آيا نبايد دنبال راه علاج بود ؟ حضرت آيت الله خامنه اي با تاكيد بر اينكه راه علاج وجود دارد خاطر نشان كردند: كمبود منابع گرهِ باز نشدني نيست و راه علاج آن اولويت بندي در تخصيص منابع داخلي و انضباط مالي است. ايشان گفتند: در چنين شرايطي، در جاهايي پول هايي خرج مي شود كه نبايد بشود، لذا بايد دولت، مجلس، قوه قضاييه و نيروهاي مسلح، با مديريت صحيح و رعايت انضباط مالي، منابع را بصورت مناسب و اولويت بندي شده تقسيم كنند. رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به برخي دستگاه ها بخصوص در بخش هايي از نيروهاي مسلح كه بدون هيچ افزايش بودجه، توانايي ها و كاركرد خود را مضاعف كرده اند، افزودند: اين نمونه ها نشان مي دهد كه مي توان در شرايط كمبود منابع، مسائل و مشكلات را حل كرد. توصيه ديگر حضرت آيت الله خامنه اي به نمايندگان پافشاري بر مواضع اصولي نظام بود. ايشان با اشاره به مواضع قابل قبول و مثبت و بعضاً كاملا پيشرفته مجلس نهم در مسائل اصلي و مباني نظام و انقلاب خاطرنشان كردند: شاكله مجلس بايد همواره بناي مرتفع مواضع اصولي نظام باشد و در اين خصوص معيار فرمايشات امام بزرگوار (ره) و وصيت نامه ايشان است. رهبر انقلاب اسلامي تأكيد كردند: اگر مجلس همواره بر مواضع اصولي و اساسي نظام پافشاري كند، خطر فروغلتيدن به پرتگاه هولناك نظام سلطه وجود نخواهد داشت اما اگر خدايي نكرده چنين ايستادگي وجود نداشته باشد، خطرها زياد خواهند بود. حضرت آيت الله خامنه اي در ادامه به موضوع هسته اي نيز اشاره كردند و گفتند: مواضع ما در مسائل هسته اي همان مطالبي است كه علناً براي مردم بيان كرده ايم و همين مطالب بصورت شفاهي و كتبي دقيقاً به مسئولين نيز گفته شده است. البته برخي مطالب هم براي تاكيد و تبيين مواضع اصولي، خصوصي و غيرعلني نيز گفته شده است. ايشان با تأكيد بر اينكه مسئولين و مذاكره كنندگان مشغول كار و تلاش سخت هستند، افزودند: آنها بايد بر مواضعي كه اعلام شده است پافشاري كنند و اميدواريم بتوانند، مصلحت كشور و نظام را تأمين كنند. حضرت آيت الله خامنه اي در ابتداي سخنان خود با اشاره به فرصت هاي بزرگ ماه هاي رجب، شعبان و رمضان همه مسئولين كشور از جمله نمايندگان را نيازمند مستحكم تر كردن ارتباط خود با خدا دانستند و گفتند: بايد با استفاده از دعاهاي وارده در اين ماهها، و انس بيشتر با قرآن و نوافل، زمينه ارتباط نزديك تر با خدا را فراهم كنيم. ايشان با تأكيد بر اينكه همه ما بايد در قبال عملكرد خود در دوران مسئوليت، در پيشگاه خداوند پاسخگو باشيم، سال آخر مسئوليت نمايندگان را مهم برشمردند و افزودند: بايد تلاش كنيم تا همواره حركت ما در چارچوب رعايت حق الهي، زبان صادق و نگاه حقيقت آميز باشد. پيش از سخنان رهبر معظم انقلاب، آقاي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي با بيان گزارشي از اقدامات سه سال گذشته مجلس نهم گفت: در اين مدت 120 قانون به تصويب رسيده است كه بيشتر آنها با رويكرد رفع نيازهاي اقتصادي و بخش توليد بوده اند. رييس مجلس شوراي اسلامي به تصويب قوانين رفع موانع توليد، مبارزه با قاچاق كالا و ارز، تامين كالاهاي اساسي براي اقشار آسيب پذير و قوانين بودجه در مجلس نهم اشاره كرد و افزود: توجه ويژه به بخش سلامت، تقويت بنيه دفاعي كشور و ايجاد زمينه براي امكان واگذاري طرح هاي نيمه تمام به بخش خصوصي از ديگر اقدامات موثر مجلس بوده است. آقاي لاريجاني به اقدامات نظارتي مجلس و همچنين عملكرد ديوان محاسبات، مركز پژوهش هاي مجلس، كميسيون اصل 90 و هيات تطبيق قوانين نيز اشاره كرد و در خصوص رويكرد مجلس نهم در مسايل اصلي و موضوعات منطقه اي و بين المللي تاكيد كرد: راهبرد مجلس نهم «دفاع حقوقي همهجانبه از ملت در مقابل بيگانگان» بر مبناي تفكر اصيل امام خميني(ره) و همچنين تمركز بر اقتصاد دروني و موضوع هسته اي است. انتهاي پيام/02 |
|
شناسه : 6c429b02-fe7a-4df2-9085-4e02310d5fb8 |

ادامه مطلب
1394/2/27 يكشنبه
حجت الاسلام علي اسماعيلي با حضور در دفتر كار سردار تقوي، فرمانده مرزباني خراسان رضوي از وي به خاطر ايجاد زمينه بازديد قضات سازمان از مرز تشكر كرد.
وي گفت: سازمان قضايي تا به حال از تمام نيروهاي مسلح در چهارچوب قوانين و مقررات حمايت كرده است.
اسماعيلي افزود: هر مأموري كه به وظايف قانوني خود عمل كرده و مقررات را رعايت نمايد اگر اتفاقي هم در اجراي مأموريت ها برايش بيفتد مورد حمايت مراجع قضايي قرار مي گيرد.
فرمانده مرزباني استان خراسان رضوي نيز در اين جلسه گفت: با توجه به شرايط سخت خدمتي در مرزها و حساسيت هاي موجود، عدم حمايت قضايي موجب دلسردي نيروها مي شود.
وي گفت: خوشبختانه آمار مربوط به ورود هاي غير مجاز افراد به داخل كشور در استان كاهش يافته است.

ادامه مطلب
لافي كه صدام زد؟

به گزارش ايران مطلب به نقل از فارس، سروان عراقي احمد غانم الربيعي از افسران عالي رتبه حزب بحث بود كه در جريان جنگ تحميلي در ارتش صدام حسين با رزمندگان ما مي جنگيد كه سر انجام توسط قواي اسلام اسير شد.
آنچه خواهيد خواند روايتي است از روزهاي اشغال خرمشهر از زبان اين افسر عراقي كه حالات صدام را اينگونه بيان مي كند:
دور روز بعد از آزاد شدن خرمشهر به دست سپاه اسلام، سرتيپ قدوري الدوري، سرتيپ هشالالفخري، سرتيپ اسماعيل طهالنعيمي (فرمانده سپاه سوم)، سرتيپ جبربريهي (فرمانده تيپ ۲۹)، سرهنگ خليلالاسعد (فرمانده تيپ ۳۸) و سرتيپ «شوكت احمد عطاالحديثي» (فرمانده لشكر هفتم) به بغداد احضار شدند.
اين اقدام نمايشي براي ايجاد اين توهم در مردم بود كه خرمشهر به طور كلي از دست نرفته است و ارتش عراق دوباره آن را خواهد گرفت. صدام در سالن مخصوص كنفرانسها و براي اهدا مدالهاي شجاعت حاضر شد. او در مقابل دوربينها و دستگاههاي فيلمبردراي لبخند ميزد.
پس از پايان مراسم اعطاي مدالها، خبرنگاران رفتند. صدام با فرماندهانش تنها ماند. عدنان خيرالله وزير دفاع، ارتشبد «عبدالجار شنشل» (وزير امور نظامي دولت) و «عبدالجواد ذنون» (رييس سازمان اطلاعات نظامي) در كنار صدام حضور داشتند.
صدام گفت: «بعد از اين، من نميدانم چه بگويم؟ دستگاههاي تبليغاتي غرب درباره من چه خواهند گفت؟ قبلاً گفته بودم كه محمره را هرگز از دست نميدهيم. اگر ايرانيها آن را گرفتند من كليد بصره را به آنها خواهم كرد.
من حاضر نيستم تا با شخصيتم معامله شود! من در مقابل خود مردي نميبينم! زنان خيابان النهر غيرتشان از شما كه در محمره بوديد، بيشتر است! اگر فرماندهي را به زنان ميسپردم بهتر بود. قدوري! اسماعيل نعيمي! آيا اين طور نيست؟ آيا زنها غيرتشان از شما بيشتر نيست؟ چرا محمره را از دست داديد؟ يكي يكي جواب بدهيد!»
اسماعيل طهالنعيمي گفت: «سرورم! نيروهاي ايراني به شيوهاي عمل كردند كه با آنچه فرماندهي براي ما ترسيم كرده بود، فرق داشت. آنها از پشت به ما حمله كردند نه از مقابل! آنها به عنوان نيروهاي انتحاري (شهادت طلب) به ما هجوم بردند و گرنه...» صدام با عصبانيت از جايش بلند شد و گفت: «ساكت، بس است، همه اينها بهانه است. فرمانده بايد تمام راهها را مورد بررسي قرار دهد، آيا ما راه فكر كردن را به روي شما بسته بوديم؟»
الدوري گفت: «سرورم! نيروهاي ايراني راه رسيدن هرگونه پشتيباني به خرمشهر را بستند و پلهاي روي كارون را نيز گرفتند، به صورتي كه ارتباط بما با نيروهايمان در پشت سر قطع شد و در نتيجه ما عمق مواضع خود را از دست داديم.»
صدام آب دهان به صورت او انداخت و گفت: «فكر ميكردم كه در امور نظامي آدم عاقلي هستي، اما تو ديوانهاي، همهي دوريها ديوانه و حقه بازند. اگر نيروهاي ايراني مانع كمك به شما شدند، چرا تلاش نكرديد محاصره را بشكنيد؟ چرا اقدام به عقبنشيني تاكتيكي نكرديد؟ چرا با نيروهاي احتياط موجود در پشت سر تماس نگرفتيد؟ شما انسانهاي بزدلي هستيد، تو و افرادت بزدليد؟»
صدام از جبر بريهي فرمانده تيپ ۳۹ خواست كه صحبت كند؛ وي گفت: «سرورم! ما در منطقه طاهري در مقابل نيروهاي ايراني مقاومت كرديم، لشكرهاي ششم و نهم نيز با ما بودند. در ابتداي امر توانستيم پيشروي ايران را متوقف كنيم.
اما نيروهاي ايراني به شدت پشتيباني ميشدند، طوري كه ما را محاصره كردند و ما نتوانستيم اين محاصره را بشكنيم، حتي نيروي هوايي هم موفق نشد. سه روز در محاصره بوديم و از جيرهي همراه تغذيه ميكرديم و شهداي زيادي هم تقديم كرديم.»
صدام بلند شد و با لگد به سرتيپ جير بريهي حمله كرد و گفت: «پدرسگ! از شجاعت ايرانيها تعريف ميكند، مثل اين كه ميخواهد ما را بترساند، ما از هيچ قدرتي نميترسيم! نيروهاي ايراني كه شما را در طاهري محاصره كردند، ضعيف بوند، اما شما تحت تاثير تبليغات قرار گرفتيد، اگر اين امكان برايم وجود داشت با نيرويي به استعداد يك گردان ميآمدم و محاصره را ميشكستم.
نيروهاي ايراني موجود در طاهري اندك بودند، اما شما احمق و ترسو هستيد. با شما تماس ميگرفتم و شما به من ميگفتيد: «اگر قويترين قدرت دنيا به ما حمله كند، نميتواند يك قدم ما را به عقب براند! شما خودتان را فريب ميدهيد، نميتواند يك قدم ما را به عقب براند! شما خودتان را فريب ميدهيد، اما من از حقيقت كار شما با خبرم.»
سپس نوبت به سرهنگ خليل اسعد رسيد كه گفت: «سرورم! نيروهاي ما در بندر بودند، ما محاصره شديم. نيروهاي ايراني افرادي را فرستادند تا با ما مذاكره كنند، اما ما نپذيرفتيم. سرورم! ما شهادت را بر تسليم شدن ترجيح داديم.» در اين جا خليل اسعد سكوت كرد، صدام از او پرسيد: «بعد از آن چه شد؟» زبان خليل اسعد بند آمده بود. صدام با ناراحتي به او گفت: «چرا زبانت بند آمده؟ به من بگو نيروهايت چه كردند؟»
نيروهاي ايراني به بند حمله كردند و ما توانستيم فرار كنيم و جان خود را نجات دهيم.
صدام با صداي بلند خنديد و گفت: «خيلي پستي، حيوان، بزدل! تو چند لحظه قبل گفتي: يا شهادت يا پيروزي! اما چگونه قبول كردي رفيقانت را رها كني تا طعمه ماهيها بشوند و خودت تنها فرار كني؟ چگونه وجدان ناپاك تو اجازه داد چنين رفتار گستاخانهاي داشته باشي؟ چرا با آنها نماندي تا شهيد بشوي و ملت به تو و مثلا تو افتخار كند؟»
صدام برخاست، پارچ پر از آبي را برداشت و بر زمين زد و گفت: «اي محمره! وااسفا! غارتگران تو را از من گرفتند. از تو عذر ميخواهم محمره، من مرداني نداشتم تا براي پاسداري از تو در مقابل غارتگران به كار گيرم. كساني را هم كه گماردم، غارتگر و دزد بودند. همه دنيا دزد و قارتگرند. آه! محمره! بعد از اين چگونه زندگي كنم؟»
سرتيپ احمد عطاالحديثي به صدام گفت: «ما در داخل خرمشهر، نيروها را در سه محور سازماندهي كرده بوديم. محور الو براي سرهنگ «خميس مخيلف عبدالرحمن» بود كه جناح راست را فرماندهي ميكرد.
محور دوم براي سرهنگ ستاد «ناظم الخياط» بود كه جناح چپ را فرماندهي ميكرد. محور سوم نيز براي سرهنگ نيروهاي مخصوص «عدنان الربيعي» بود و نيروها را «احمد زيدان» فرماندهي ميكرد.
سرورم! اين نيروهاي تا آخرين نفس جنگيدند، اما نيروهاي ايران توانستند از سمت بندر در ديوار دفاعي رخنه كنند و وارد خانههاي محمره شوند. نيروهاي مخصوص توانستند مواضع از دست رفته را باز پس گيرند. ميان نيروهاي ما و نيروهاي ايران نبرد تن به تن رخ داد.
سرورم! نيروهاي بسيجي ايراني چنان ميجنگيدند كه انگار ميخواهند زمين را از زير پاي ما بيرون بكشند. در آن روز همه چيز در حال انفجار بود؛ حتي زمان. ذرات خاك بمبهاي آتشزايي شده بودند كه در مقابل ما منفجر ميشدند. وضعيت جوي هم به نفع نيروهاي ايراني كه از پشتيباني آتش توپخانه و تانك برخوردار بودند، تغيير كرد.
وقتي ديديم نيروهاي ايراني دارند وارد شهر ميشوند، دست به عقب نشيني زديم. سرهنگ احمد زيدان، وارد ميدان مين شد، ما او را در آنجا رها كرديم و نميدانم چه بر سرش آمد. اما ديگران توانستند فرار كنند.
سرورم! نيروهاي ايراني از هر طرف ما را محاصره كردند، حتي در شظالعرب هم بودند. انگار تعداد زيادي از آنها از آسمان بر ما فرود آمدند...»
وقتي حرفهاي الحديثي به اين جا رسيد، صدام گفت: «آنچه را لازم بود، گفتم. شما بزدليد! همه نيروهاي عراقي كه در خرمشهر بودند، ترسو و بزدل بودند، زيرا تعداد نيروهاي ايراني كه در ابتدا حمله كردند، اندك بود، اما ديگر از پشيماني چه سود؟! نيروهاي ايراني نيروهاي نامنظمي بودند و واحدهايشان شبيه الشعبي ما بود، اما شما از مرگ وحشت داشتيد.
سرهنگ احمد زيدان ما را دچار اشتباه كرد، بهتر يكي از چوپانهاي مزارع داييمان «خيرالله طلفاح» را به جاي او ميگذاشتيم. احمد زيدان با ما تماس گرفت و گفت: «هرگز محمره را از دست نميدهيم، محمره مقاومت خواهد كرد. در اين شهر مرداني حضور دارند كه از مرگ واهمه ندارند.»
اما من مطمئن بودم كه او دروغ ميگويد، زيرا رسانههاي گروهي غرب واقعيت را منعكس ميكردند. من از طريق ماهواره ميديدم كه نيروهاي ايراني پيشروي كردهاند، اما سرهنگ احمد زيدان با من تماس گرفت و گفت: «آنها پيشروي نكردهاند.» بعد از آن من با او در تماس بودم، زيرا او نماينده ما در محمره بود.
در آن لحظات سخت و بحراني به او گفتم: «احمد زيدان الان كجا هستي؟» گفت: «داخل محمره هستم!» در حالي كه از محمره فرار كرده بود. ميخواست از شطالعرب بگذرد، اما خودش را در ميدان مين انداخت، زيرا به او گفته بودم اگر سالم برگردي چهار شقهات ميكنم. چون ترسيده بود، خودش را روي مين انداخت تا خود را از مجازات شديدي كه درانتظارش بود، نجات دهد. من از افسري كه گزارش اشتباه بدهد، متنفرم.
اما تو سرتيپ الحديثي! ميگويي نيروهاي ايراني از هر طرف ما را محاصره كردند، اين دروغ محض است. نيروهاي ايراني، نيروهاي ما را از هر طرف محاصره نكردند، بلكه ترس و وحشت شما را از هر طرف محاصره كرده بود.
اسلحه و تجهيزاتي كه شما در اختيار داشتيد براي ماهها جنگ در داخل محمره كافي بود. ما مبالغي كه در اين زمينه هزينه كرديم، برابر بودجه تمام كشورهاي آفريقايي است. ما مبالغ هنگفتي صرف كرديم و از كشورهاي منطقه و دنيا كارشناسان نظامي متخصص احضار كرده بوديم؛ از امريكا، فرانسه، چين، مصر، عربستان و كره. همه اين كارشناسان معتقد بودند كه اگر ارتشهاي دنيا بيايند، محمره سقوط نميكند.
ما براي واحدهاي پشتيباني رزمي جادههاي آسفالته احداث كرده بوديم، سنگر و مواضع احتياطي ساخته بوديم و شما هر روز تمرينهاي متعددي درباره تك و پاتك انجام ميداديد و معتقد به استفاده از مواضع احتياطي بوديد.
بنابراين، به فرماندهي دروغ ميگفتيد كه از روحيه خوبي برخوردار هستيد. شما تحت تاثير تبليغات ايران قرار گرفتيد و روحيهتان متزلزل شد؛ بدتر اين كه اطلاعاتي به من رسيد كه حاكي است، بيشتر فرماندهان در آن شب مست بودند، اين كار را منع نميكنيم، اما اين درست است كه فرمانده در آن شب سرنوشتساز شراب بنوشد؟
به هر حال من از شما راضي نيستم و تا زماني كه زندهام از شما راضي نخواهم بود. من از شما شهري مثل محمره را ميخواهم، بايد كاري كنيد كه رسانههاي غربي به عنوان قهرمان از شما ياد كنند. بايد تلاش كنيد بار ديگر ميان ملت اعتبار پيدا كنيد.
ملت در حالتي شكست خورده به سر ميبرد، زيرا روحيه خود را از شما ميگيرد. ترس و وحشتي كه در محمره ايجاد شد، نبايد تكرار شود. من از همه فرماندهان ميخواهم، در نبردهاي بعدي خودشان به استقبال مرگ بروند ت به ما و همه ثابت شود كه شما مردان برجستهاي هستيد.
از سرتيپ الحديثيف قدوري، الفخري و بريهي ميخواهم در حالي كه جان ميدهند، نارنجك در دست داشته باشند. از سربازان ميخواهم در حالي كه گلولههاي ايران جسد آنها را سوراخ سوراخ كرده، دندانها را بر هم فشار دهند و ماشهها را بفشارند؛ در اين صورت است كه عراق مقاومت خواهد كرد و ما ميتوانيم بار ديگر محمره را به چنگ آوريم.
اين مدالها كه سينههاي شما را مزين كرده، دروغين است، البته ديگر از شما باز پس گرفته نميشود، اما نميتوانيد از حقوق و امتيازات آنها برخوردار شويد. آقايان در فرماندهي دست به اين ابتكار زدند تا آبروي ارتش در ميان ملت عراق حفظ شود.
در واقع همه نيروهاي ارتش ما كه در محمره حضور داشتند، به جاي نشان و مدال، شايسته گلوله هستند. من از آنها راضي نيستم. اميدوار بودم كه از طريق اين شهر اداره امور منطقه خوزستان عربي را به دست گيرم.
ميخواستم محمره يكي از استانهاي عراق بشود. روياي من اين بود كه محمره را به صورت بزرگترين بندر سياحتي جهان درآورم،زيرا براساس طرحهاي كه فرماندهي نظامي تهيه كرده بود، كليد منابع نفتي محمره و آبادان در اختيار ما قرار ميگرفت.
خدايا ...خدايا! چقدر خون داديم، اما افراد ترسو محمره را مثل آب خوردن از دست دادند. امروز نيازمند ارتشي هستم كه بار ديگر خرمشهر را بازستاند تا بتوانم به كليه طرحهايم جامعه عمل بپوشانم!

برچسبها: لافي كه صدام زد؟،