||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||ا

امشب كه در بهشت وا مى ‏گردد
هر درد نگفتنى دوا مى ‏گردد
از يمن ولادت امام سجاد(ع)
حاجات دل خسته روا مى ‏گردد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||ا

با قامت عصمت و حيا مى ‏آيد
با بانگ مناجات و دعا مى ‏آيد
ميلاد عبادت است يعنى سجاد
از سوى خدا به سوى ما مى ‏آيد
 

ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

ميلاد زين العابـدين است
عيد امام الساجديـن است
زهرا و حيدر مسرور و دلشاد
آمد به دنيا امام سجّاد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد

ا|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

امروز دل اهل ولايت شاد است
ميلاد سعيد اشرف ايجاد است
آن قدر به درگاه خدا كرد سجود
معروف از آن به سيد سجاداست
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

گل باغ ياسين خوش آمد
امام العابدين خوش آمد
اين پسر مرآت حُسن پيغمبر است
زبانش ذوالفقار دست حيدر است
اين پسر بر حسين، حسين ديگر است
نجل حبل المتين خوش آمد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

هستي ما بود ولايش
تفسير جانبخش دعايش
دل با دعايش حق را كند ياد
آمد به دنيا امام سجّاد
ميلاد سيد الساجدين(ع) مبارك باد

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

امام العابدين خوش آمد
دل شده منجلي مبارك
عيد چارم ولي مبارك
حسين بن علي مبارك
بر تو عين اليقين خوش آمد
امام  العابدين خوش آمد  ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

جشن ميلاد امام چارمين آمد پديد
روز وجد مؤمنات و مؤمنين آمد پديد
درّة التّاج فضيلت جوهر علم لدن
حضرت سجّاد زين العابدين آمد پديد

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

از مهين بانوى ايران سر زد از خاك عرب
آفتابى كز جمالش شد عيان آيات ربّ
حجّت حقّ، رحمت مطلق ، علىّ بن الحسين
درّة التّاج شرف ، ماه عجم ، شاه عرب
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارك باد

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

نوشته شده در تاريخ ۲ خرداد ۱۳۹۴ توسط احمداسماعيلي كريزي نظرات (0)

ولادت باسعادت چهارمين اخترتابناك آسمان امامت وولايت حضرت امام زين العابدين (ع) رابه حضرت مهدي موعودامام زمان (ع)ونايب برحقش ولي امرمسلمين جهان رهبرمعظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي(حفظه الله) وعموم مسلمانان جهان علي الخصوص ملت شهيدپروروولايتمدارايران اسلامي تبريك وتهنيت عرض مي نماييم.

نوشته شده در تاريخ ۲ خرداد ۱۳۹۴ توسط احمداسماعيلي كريزي نظرات (1)

- امام سجاد (ع)

آسمان نور باران بود وزمين گل باران خداوند بركات امامت را برخانه برفيض حسين (ع) ارزاني داشت ونوزادي در پنجم شعبان يانيمه جمادي الاولي سال 38 هجري ديده به جهان گشود او شاهد مسائل سياسي زمان خود بود باپدر به از مدينه به مكه هجرت كرد واز آنجا در ركاب پدر راهي ميدان جهاد شد لكن تقدير الهي چنين بود كه ايشان به عنوان حجت خدا در روي زمين باقي بماند لذا در حادثه كربلا ايشان برا ي كوتاه مدتي مريض شد تا جها د از وي برداشته شود ، وادامه امامت در وجودش تبلور يابد، او بعد از حادثه كربلا 34 سال زنده ماند مدت امامت 35 سال مدت عمر شريف 57 سال وشهادت  در 12  يا 25 محرم سال 94 هجري به تحريك وليد بن عبدالملك به شهادت رسيدند.پس از واقعه عاشورا در زمان اسارت چنان خطبه اي در مسجد اموي در شام خواند وچنان افشاگري كرد كه يزيد واطرافيان اورا تحت تأثير قرارداد وپايه هاي حكومت اموي لرزان نمود ، چنان با منطق حرف زد كه كسي را ياراي مقابله نبود ، چنان بر سرستمگران فرياد زد كه نفس ها در سينه ها خفه شده بود ، چنان پيام خون شهداي كربلا را با صداي رسا به گوش همگان رساند كه ابهامي براي كسي باقي نماند ، دوران ايشان به قدري خفقان زياد بود ، كه شيعيان نمي توانستند ارتباط خودشان را با امام داشته باشند ، وحتي امام نيز بصورت آشكار نمي توانست امامت خود را اعلام نمايد ، وسرانجام وجود اوبراي دشمنان قابل تحمل نبود وايشان را مظلومانه به شهادت رسانند،

منبع : كتاب "حرمين شريفين "نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي ( بازنويسي)

نوشته شده در تاريخ ۲ خرداد ۱۳۹۴ توسط احمداسماعيلي كريزي نظرات (0)

حضرت ابوالفضل( ع) 

حضرت عباس (ع) ، پدرش علي بن ابيطالب و مادرش فاطمه كلابيه ام البنين است. او در چهارم شعبان سال ۲۶ هجري قمري متولد شد. سي وچهار سال وپنچ ماه بيشتر از عمر شريفش سپري نشده است، كنيه‏ اش ابوالفضل است، و به او القاب ديگر مانند: پرچم دار كربلا و پاسدار حرم اهل بيت مصطفي (ص) گواه جانبازي وي در راه اهل بيت (ع) است. قمر بني هاشم، از جمال زيباي او حكايت دارد . سقاي كربلا، از فداكاري عباس (ع ) در رساندن آب به اهل بيت (ع )حكايت دارد. قهرمان علقمه شجاعتش را بازگو مي كند. باب الحوايج، شكوه او را نزد خداوند، نشان مي دهد و لقب ، عبد صالح، از عظمت معنوي عباس بن علي( ع ) حكايت دارد. بزرگي وعظمت مقام عباس (ع) طوري است كه امام سجاد( ع) وامام صادق( ع) اورا ستوده اند وفضائل فراواني را از وي بيان فرموده اند، او مظهر ادب ،مظهر كرامت،مظهر تسليم دربرابر حق ،مظهر خويش تن داري،مظهر جهاد با نفس،مظهر يقين، مظهر دلاوري ،مظهر رزم آوري ،مظهر وفا ، مظهر جوان مردي ، مظهر پايمردي، مظهر مقاومت، مظهر صبر، مظهر شجاعت ،مظهر شهامت ،مظهر اخلاص ،مظهر اطاعت ازخدا،مظهر اطاعت از امام (ع) ،مظهر رأفت ، مظهر رحمت ، مظهر عطوفت ،مظهر شهادت ،عموئي مهربان ، برادري بي نظير وبالاخره عبدي صالح براي خدا بود، المطيع لله ولرسوله، او با لبابه دختر عبيداللّه‏ بن عباس ازدواج كرد.ا و به روايتي داراي چهار فرزند پسر ويك دختر است.سرانجام خون سرخش روز عاشورا سرزمين كربلارا لاله گون كرد وقلب بشريت را داغ دار ،دستان بريده اش سرآغاز انگيزه  قطع دست همه اجانب از بلاد اسلامي درطول تاريخ گرديد، نعره مردانه وي در ميدان كارزار نفي همه ستمگران عالم را رقم مي زند،قطرات فروريخته از مشك وي اشك همه يتيمان را به نوازش نشسته است،فوران خون چشم وفرق سرش سرهاي ملكوتيان را برزانوي غم نهاده است ،كسي كه داغش كمر حسين (ع) شكسته است، زبان از توصيف او عاجز است وقلم سرشكته،وامثال من لب فروبسته، او مردي است قوي،قدرتمند،جدي ، نفوذ ناپذير، كسي كه تبليغات دشمن در او اثر نمي گذارد ،فرماندهي دلاور ،پرچم داري شجاع ، جنگ آوري بي نظير در ميدان جنگ ،مبارزي خستگي ناپذير،مردي كه نعره او لرزه بر اندام دشمن مي افكند ،برادري وفادار كه تا آخرين قطره خون ايستاد ، تابعي محض براي امام زمان خود ، جوان مردي ايثار گر كه در سخت ترين لحظات  با شدت تشنگي، داخل نهر فرات پس از لمس آب گوارا بدون هيچ گونه مانع شرعي وعرفي،عطش حسين (ع) واطفال حرم را در ذهن مجسم كرده وسيرآبي خويش را قبل از آنان قابل تحمل ندانسته ، چنان نهيبي به نفس خود زد كه هر گز جامي از آب دنيا ننوشد ،طوري كه وعده او ونفسش لب حوض كوثر شد،توان مندي كه به تنهائي به صفوف دشمن حمله كرد تا رهروانش در طول تاريخ از كثرت دشمن نهراسند، رزمنده اي كه دودستش را درميدان نبرد به خدا هديه كرد وخم به ابرو نياورد تادست همه غارتگران تاريخ را كوتاه كند  ، چشمش را آماج تير ساخت تاچشم همه ملت ها ي مظلوم را تا آخر عمر دنيا عليه ظلم وجور وكفر بيدار كند، راد مردي كه حياتش،  اردوگاه حسيني را امنيت بود وآسايش ،وحضورش،همراه اهل حرم، تجسم پر عاطفه ترين ،با محبت ترين  ،مهربان ترين پدر ، برادر ،و عمويي كه چشم همه اطفال به اواست،وتمامي خواسته ها وحاجت ها از وي تقاضامي شود، زيرا او باب الحوائج است هم در دنيا وهم در آخرت ، فرزند زهرا(س) نيست اما افتخارش اين است كه زهرا(س) خود را مادر او ميداند .حرمش قبله دلها است وپناه گاه همه درمندان وبي پناهان ،فاصله آن تاحرم حسيني حدود سيصد وپنجاه متراست،تاريخ دقيقي درمورد ساخت اين حرم مطهر بطور مستقل وجود ندارد لكن نوعا درهرزماني كه حرم امام حسين( ع) ساخته شده ياتعمير گرديده است اين حرم نيز به تبع آن ساخته و مرمت شده است،وبرخي از مورخين ساخت  اولين حرم حضرت ابوالفضل (ع) را به زمان حكومت عضدالدوله ديلمي وتعمير ونوسازي وتزيين آن را به دوران صفويه وپس از آن به دوران قاجار وساير سلاطين ايراني وغير ايراني منتسب مي نمايند.    

منبع : كتاب" ياحسين كربلا" نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي

نوشته شده در تاريخ ۲ خرداد ۱۳۹۴ توسط احمداسماعيلي كريزي نظرات (0)

در نخستين روزهاي ماه رجب جمعي از اهالي قرآن طبق معمول هر هفته به ديدار خانوده معظم يكي از شهداي قرآني به نام «ناصرالدين باغاني» رفتند.

در اين ديدار احمد آزاد از اساتيد قرآن و فرزندش محمد‌مهدي آزاد قاري ممتاز قرآن كريم به همراه نمايندگان سازمان قرآن و عترت بسيج تهران، اتحاديه تشكل‌هاي قرآني، شبكه قرآن و خبرگزاري‌هاي فارس و ايكنا حضور داشتند.
 

در ابتداي ديدار حجت‌الاسلام باغاني پدر اين شهيد بزرگوار ضمن خير مقدم به اهالي قرآن گفت: قرآن كريم بهترين هدايت‌گر انسان است و اگر براي امور مختلف به قرآن روي آوريم خيلي زود به نتيجه مي‌رسيم.

حضور در جلسات قرآن پدر

پيش از انقلاب ما در قم ساكن بوديم و از همان زمان هرروز صبح با بچه‌ها حدود نيم ساعت در منزل جلسه داشتيم، از اين رو فرزندان من همه با قرآن و اندكي تفسير قرآن آشنا هستند. خود من در سال ۱۴ ختم قرآن انجام مي‌دهم و به ساحت يكي از معصومين (ع) اهداء مي‌كنم. به جز اين هرهفته در مسجد محل جلسه تفسير قرآن برگزار مي‌كنم كه بايد بگويم شهيد ناصرالدين در يك چنين محيطي رشد كرد.

شركت در جلسات استاد موسوي بلده

اين شهيد عزيز در سال ۱۳۴۶ چشم به جهان گشود. وي هر هفته در جلسه قرآن استاد سيد محسن موسوي بلده شركت مي‌كرد و برادرش را هم با خود به اين جلسه مي‌برد كه هم‌اكنون برادر شهيد قاري بسيار خوبي است.
 

وي سال‌هاي اوليه تحصيل را در قم گذراند و بعد ما به دستور امام به تهران و پس از آن به سبزوار رفتيم. سال ۱۳۶۳ در رشته علوم سياسي دانشگاه امام صادق(ع) پذيرفته شد. در آن زمان خود من در دانشگاه هم تدريس مي‌كردم.

ناصر جوان بسيار مؤدب، آرام و متديني بود، با مادرش بسيار مهربان بود و هميشه در كارها به مادرش كمك مي‌كرد، پيش از انقلاب در مبارزات فعال بود و بعد از انقلاب هم به نماز جمعه بسيار اهميت مي‌داد. تا اينكه با شروع جنگ راهي جبهه شد.
 

پاسخ جالب شهيد به آيت‌الله علم‌الهدي

در آن زمان آيت‌الله علم‌الهدي امام جمعه فعلي مشهد معاون آموزشي دانشگاه امام صادق(ره) بود. وي درباره شهيد ناصرالدين مي‌گويد: هنگامي كه ناصرالدين قصد رفتن به جبهه را داشت، من همه تلاشم را براي منصرف كردن او كردم اما وي به من گفت: امام خميني(ره) فرمود: «امروز جبهه رفتن بر هر كاري مقدم است»، شما به جاي اينكه آماده شويد و با ما به جبهه بياييد تلاش مي‌كنيد من را از رفتن منصرف كنيد؟

به ياد دارم يك شب از جبهه بازگشت و چون ما خواب بوديم تا هنگام اذان صبح پشت درب منزل نشسته بود تا مبادا ما از خواب بيدار شويم. ما اين موضوع را بعد‌ها فهميديم. جواني مؤدب و متخلق به اخلاق اسلامي بود و هميشه تلاش مي‌كرد وظايفش را به نحو احسن انجام دهد.

يك بار پايش مورد اصابت گلوله قناصه قرار گرفت و براي مداوا بازگشت، حدود ۴۰ روز بعد كه كمي پايش بهبود پيدا كرد دوباره عازم شد، گفتم كافي است ديگر نرو، گفت: وجودم در جبهه مؤثرتر است.

سرانجام در روز ۲۱ اسفند‌ماه سال ۱۳۶۵ برابر با ماه رجب در عمليات كربلاي ۵ به شهادت رسيد و پيكرش در بهشت زهرا(س) و در نزديكي قبر شهيد چمران به خاك سپرده شد و مقام معظم رهبري كه آن زمان رئيس جمهور بودند، براي شهادت وي پيام تسليت فرستادند.
 

فرازي از وصيت‌نامه شهيد

آن‌گاه كه دو دلداده به هم مي‌رسند و عاشق به وصال معشوق مي‌رسد و بنده خاكي به جمال زيباي حق نظر مي‌افكند و محو تماشاي رُخ يار مي‌شود، آن هنگام را جز شهادت چه نام ديگري مي‌توانيم داد؟ آن هنگام كه رزمنده‌اي مجاهد، بسوي دشمن حق مي‌رود و ملائك به تماشاي رزم او مي‌نشينند و شيطان ناله بر مي‌آورد و پاي به فرار مي‌گذارد و ناگهان غنچه‌اي مي‌شكفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام مي‌توانيم داد؟

شهادت خلوت عاشق و معشوق است. شهادت تفسير بردار نيست. (اي آناني كه در زندان تن اسيريد، به تفسير شهادت ننشينيد كه از درك قصۀ شهادت عاجزيد. فقط شهيد مي‌تواند شهادت را درك كند.) شهيد كسي نيست كه ناگهان به خون بغلتد و نام شهيد به خود گيرد، شهيد در اين دنيا قبل از اينكه به خون بتپد، شهيد است. و شما همچنان كه شهيدان را در اين دنيا نمي‌توانيد بشناسيد و بفهميد، بعد از وصلشان نيز نمي‌توانيد دركشان كنيد.
 

شهيد را شهيد درك مي‌كند. اگر شهيد باشيد شهيد را مي‌شناسيد و گرنه آئينه زنگار گرفته، چيزي را منكعس نمي‌كند كه نمي‌كند. برخيزيد و فكري به حال خود بكنيد كه شهيد به وصال رسيده است و غصه ندارد، شهيدان به حال شما غصه مي‌خورند، و از اين در عجيبند و حيرت مي‌كنند كه چرا به فكر خود نيستيد. به خود آييد و زندان تن را بشكنيد. قفس را بشكنيد و تا سر كوي يار پرواز كنيد و بدانيد كه براي پرواز ساخته شده‌ايد نه براي ماندن در قفس، اين منزل ويران را رها كنيد و به ملك سليمان در آييد.

اي خوش آن روز كز اين منزل ويران بروم

رخت بربندم و تا ملك سليمان بروم

پيرو امام باشيد، نه در حرف، بلكه در عمل گوش دل به سخنان امام بسپاريد و حرف‌هايش را بدون چون و چرا بپذيريد و كلاً در هر عصري امام خود را بشناسيد. اكنون كه حضرت صاحب‌الامر(عج) در پردۀ غيبت است، ولي فقيه عصر خود را بشناسيد، اگر امام خود را شناختيد گمراه نمي‌شويد وگرنه به چپ و راست منحرف خواهيد شد.

مردم مسلمان دشمن اسلام را بشناسيد. جنگ با عوامل خارجي مسئله سختي نيست. امّا اين منافقان داخل هستند كه از همه بدترند. منافقان از كفّار بدترند. با جدايي از اين منحرفان قلب امام را شاد كنيد. مسئله ديگر اينكه در مصائب و مشكلات صبر كنيد. بهشت را به بها مي‌دهند نه به بهانه، بهاي بهشت سنگين است، بهاي بهشت كالاي عشق است، يعني خون، كربلا رفتن خون مي‌خواهد، اين كربلا ديدن بس ماجرا دارد. ماجراي كربلا، ماجراي خون و قيام است. پيام را شما بدهيد. خون از ما،

پدر، مادر، برادران و خواهرم! بدانيد بدون شما به بهشت قدم نخواهم گذاشت، بدانيد همه با هم به بهشت رضوان خداوند خواهيم آمد. بدانيد سعادت بزرگي نصيبتان شده است. خدا نكند كاري بكنيد كه اجر خود را ضايع سازيد. شما از اين به بعد خانوادۀ شهيد هستيد. طوري رفتار كنيد كه در شأن و منزلت شما باشد. بدانيد به جاي شهيد، خدا به خانۀ شهيد مي‌آيد. بدانيد كه من از دانشگاه امام حسين(ع) فارغ‌التحصيل شدم و مدرك خود را از دست مبارك آقا گرفتم. كلاس كلاس عشق بود، درس درس شهادت، تخته سياه گسترۀ وسيع جبهه‌هاي حق عليه باطل، گچ‌ها خون و قلم‌ها اسلحه‌مان بود.
 

پيام مقام معظم رهبري براي شهادت شهيد باغاني

شركت فرزند ارجمندتان در جبهه جهاد في سبيل‌الله و شهادت افتخار‌آميز آن عزيز را به شما و خانواده محترمتان تبريك مي‌گويم. دين خدا به چنين فداكاراني مي‌بالد و مؤمنان و پيروان قرآن به چنين پيشاهنگاني افتخار مي‌كنند. خداوند شهيد عزيز ما را با اوليائش محشور فرمايد و به شما و مادر گرامي آن شهيد و والدين همه شهيدان صبر و اجر عنايت كند.

سيدعلي خامنه‌اي رئيس جمهوري اسلامي ايران

پيام مقام مظم رهبري پس از مطالعه نوشته‌هاي شهيد باغاني در نخستين سالگرد شهادت

نوشته‌جات شهيد عزيز را مكرر، خوانده و هر بار بهره و فيض تازه‌اي از آن گرفته‌ام. اين را بايد بزرگترين فرآورده‌ انقلاب بدانيم كه مرداني در سنين جواني و در ميدان نبرد، معرفت و بصيرت پيران طريقت را پس از سال‌ها سلوك و رياضت به دست آورده و به كار بسته‌اند و اين تحقق وعده‌ي الهي است كه: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا...» جواناني از اين قبيل شايسته است كه الگوي جوان مسلمان و راهنماي همگان باشند.

اين عزيزان عمر كوتاه و كم آلوده به گناه خود را با عبادت و مجاهدتي مخلصانه،‌ روح بها بخشيدند. خداوند هم به پاداش اين عمل صالح، سرچشمه‌هاي معرفت و محبت را بر دل و جان پاك آنان گسترد و سرانجام هم از ساغر شهادت سرخوش و به فيض لقاء الله سرافرازشان كرد. گوارا باد بر آنان و روزي باد بر آرزومندان.

سيدعلي خامنه‌اي رئيس جمهوري اسلامي ايران

نوشته شده در تاريخ ۱ خرداد ۱۳۹۴ توسط احمداسماعيلي كريزي نظرات (0)

 

به گزارش "سلام سربدار" به نقل از شاهدان كوير مزينان، حجت الاسلام حبيب الله عسكري مزيناني در پاسخ به جنايات رژيم سفاك آل سعود عليه مردم مظلوم و مسلمان يمن شعري سروده است كه در ادامه مي خوانيد:

اهل يمن بلبلاني بوده اند كه خواستند آزادي و حرّيت خودشان را در لانه هاي محقرشان بدست آورند اما به جرم آزادگي مورد هجمه ي كركسان حجاز شدند.

اين وحشيان مدرن زمان جنايتي خلق كردند كه آرامش را از هر انساني كه احساس مسئوليت مي كند گرفتند.

اكنون با چراغ سبز آمريكا و كمكهاي تسليحاتي او و سكوت سازمان ملل و آناني كه دم از حقوق بشر مي زنند اين تجاوز به يمن صورت گرفت و البته سكوت اتحاديه عرب تعجب آور نيست چون خود آن ها بعضا هم پيمان حمله به يمن شدند. آيا ايران مامور به صبر است؟

دعا كنيد خداوند فرجي براي اين مردم برساند.

حبيب الله عسكري مزيناني
 

بار دگر نقشه ي شوم اَهرِمن گرفت
تابِ بيان ز بلبل شيرين سخن گرفت

بلبل كه خواست ناله وهم درد دل كند
مانع ز ناله كردنش زاغ و زِغَن گرفت

آل سعود لانه چو اندر حجاز كرد
چون كركسي كه لانه به سطح چمن گرفت

بس بلبلان كه طعمه ي اين كركسان شدند
بس گرگها كه آهوي دشت و دمن گرفت

وهّابيان وحشي عصر جديد جهل
صدها كه جان كودك اهل يمن گرفت

سال هاست تاخته اند به اسلام و مسلمين
آن گاه صهيونيزم به فلسطين وطن گرفت

اي داعيان خادم الحرمين ننگتان زياد
صدها هزار جنگ زده؛ بيت الحَزَن گرفت

مستاجران غربي بيگانه از خدا
وجدان از شما يهودي پيمان شكن گرفت

گويا تعصب عربي را فروختيد
بيگانگان به قيمت بخس ثمن گرفت

كرديد بر سر يمني خانه ها خراب
چرخ و فلك ز ابر سيه پيرهن گرفت

ديديم وارثان هند جگر خوار را كه باز
اكباد ملتي ز جفا بر دهن گرفت

آل سعود به ماه حرام قتل عام كرد
صدها نفر از تَعِز و از عَدَن گرفت

در سالروز مولِد فرخنده ي علي
صنعا بوي خونِ بسي مرد و زن گرفت

اهل يمن كه شيعه ي آل علي بُوَد
دشمن به جرم عشق علي جان و تن گرفت

همواره غرب دم ز حقوق بشر زند
اين بار هم سكوت به طور عَلَن گرفت

بر گو بر سازمان ملل خواب ناز كن
خواب را ز چشم اهل يمن اهرمن گرفت

تجويز قتل و غارت مردم ز سازمان
هر جاني ستمگر قانون شكن گرفت

ديدي عسكري كه ؛ خداوند آبرو
از اهل سازمان و از آن انجمن گرفت؟

نوشته شده در تاريخ ۱ خرداد ۱۳۹۴ توسط احمداسماعيلي كريزي نظرات (0)