معنای حج:
حج از نظر لغوی به معنای قصد است ،قصد خاص، قصد خانه خدا، وبه معنای فلاح ورستگاری نیز آمده است،همان طورکه راوی می گوید: از امام باقر (ع) سؤال کردم، چراحج را حج نامیده اند ، امام (ع) فرمودند: حج بجاآورد فلانی یعنی رستگار شد .
واجبات حج (عمره وحج تمتع)
در این شعر به صورت اشاره آورده شده است:
اطرست للعمره اجعل نهج اوو ارنحط رسطر مر لحج
جمله( اطرست ) را ، روش انجام عمره تمتع قرار ده (هریک از حروف آن اشاره به یکی از واجبات عمره است
(الف) :احرام،( ط):طواف ،( ر) :رکعتین یعنی دو رکعت نماز طواف.( س): سعی بین صفا ومروه.( ت):تقصیر .
وجمله (اووارنحط رسطر )اشاره به واجبات حج تمتع است .
(الف): احرام حج.(واو اول) :وقوف به عرفات .(واو دوم) : وقوف به مشعر الحرام.(الف بعدی اشاره به افاضه یعنی کوچ کردن از مشعر به منی است، که البته واجب مستقلی تلقی نمی گردد).(ر): رمی جمر.(ن): نحر یعنی ذبح وقربانی کردن.(ح) :حلق کردن وسرتراشیدن.(ط) :طواف حج.(ر) :رکعتین یعنی دورکعت نماز طواف حج.(س):سعی بین صفا ومروه.(ط): طواف نسا ء .(ر) : رکعتین یعنی دورکعت نماز طواف نساء.
منبع : کتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی