کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 

بازدید مدیران و قضات سازمان قضایی خراسان رضوی از هنگ مرزی تایباد و سرخس

بازدید مدیران و قضات سازمان قضایی خراسان رضوی از هنگ مرزی تایباد و سرخس

1394/2/14 دوشنبه

 
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان خراسان رضوی به اتفاق دادستان نظامی و جمعی از قضات از هنگ مرزی تایباد و سرخس بازدید کرد.
حجت الاسلام علی اسماعیلی در بازدید از پاسگاه های هنگ مرزی تایباد، سرخس و گروهان مرزی کلات در جمع تعدادی از مرزبانان ضمن تقدیر از زحمات آنان در حراست از مرزهای کشور، اظهار داشت: بر اساس آیات و روایات، اجر و ثواب فراوانی برای مرزداری و پاسداری از مرزهای سرزمین های اسلامی بیان شده است.
وی افزود: چشمی که در راه رضای خدا مرزداری کند و بیدار باشد در روز قیامت گریان نخواهد شد.
این مقام قضایی ادامه داد: اگر مرزها امن نباشند، آیا همه کسانی که در شهرها و روستاها عبادت می کنند می توانستند به راحتی نماز بخوانند و عبادت کنند؟
منبع:سازمان قضایی نیروهای مسلح

 

 

:
بازدید مدیران و قضات سازمان قضایی خراسان رضوی از هنگ مرزی تایباد و سرخس
روايت امام جعفر صادق(ع) از سيره امام محمدباقر(ع)
تقدیر از همسران معلم کارکنان سازمان قضایی خراسان رضوی
انتقاد قربانی از اتهام هاشمی
رهبر انقلاب با عفو یا تخفیف مجازات تعدادی از محکومان موافقت کردند
مراسم گرامیداشت شهدای مقاومت و دفاع از عتبات عالیات برگزار شد
خاطره ضرغامی از مناظره انتخابات ۹۲
شیوه احوالپرسی حضرت آقا (عکس)
رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور:
خاطره آیت الله امینی از برخورد تند امام با آقای هاشمی!
قطع کردن سر عروس و داماد در شب عروسی!+تصاویر
بازدید مدیران و قضات سازمان قضایی خراسان رضوی از هنگ مرزی تایباد و سرخس
اعتراف خواندنی فرمانده ارتش صهیونیستی!
پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش؛ تغییر استراتژی جنگ، با اصرار هاشمی از دلایل اصلی سقوط فاو بود
ای سالار زینب


برچسب‌ها: بازدید مدیران و قضات سازمان قضایی خراسان رضوی از ه
| چهارشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۴ || کریزی
پشت پرده "میزان" وبازی سیاسی با پول مردم
 
چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۰
کد مطلب: ۳۶۵۳۵
 
 
 

مساله موسسه میزان دیگر موضوع جدیدی نیست که بخواهیم درمقدمه به توضیح وتفسیر ان بپردازیم وچه بهتر است که راست ومستقیم سراغ اصل مساله برویم ؛ میزان ؛ موسسه مالی واعتباری که بیش از ۱۲سال از عمرش آنهم با نشان قوه قضاییه بر سر درشعبات میگذرد ؛ از نیمه دوم سال گذشته دچار مشکل شد و از پرداخت سپرده های مردم عاجز شد .

به گزارش «اخبار بانک»، درکمتر از ۶ماه پرونده این موسسه غیر مجاز به دادستانی رسید ودادستان مشهد نیز خیلی زود رای به بازداشت هیات مدیره ؛ مدیرعامل و سپس انحلال موسسه داد واین درحالی بود که مشخص نبود پس از انحلال تکلیف سپرده گذاران این موسسه چه خواهد شد.

سپردن کارها به هیات تسویه ای که هیچ شناختی از موسسه نداشته و از میزان طلبها وبدهی ها و اموال واملاک میزان اطلاعی نداشتند هم نمیتوانست راهگشا شود کما اینکه خیلی زود هیات تسویه اول به بن بست رسید و هیات تسویه دوم نیز اکنون دربن بست مانده است.

دراین مطلب قصد داریم به مواردی اشاره کنیم که شاید درمطالب و گزارشهای سایر خبرنگاران به ان پرداخته نشده است .

اول اینکه سپرده گذاران موسسه میزان به روایتی ۹۰۰ هزار نفرند که اگر اظهارات جناب رجایی ؛ عضو کمیسیون اقتصادی مجلس را درباره اینکه تاکنون پول ۴۰۰ هزار نفر از مالباختگان موسسه منحل شده "میزان" پرداخت شده را هم جدی تلقی کنیم باید بپذیریم که هنوز بیش از نیمی از سپرده گذاران میزان به پولشان نرسیده اند و این درحالی است که کسانی توانسته اند سپرده خودرا دریافت کنند که ارقام زیر ۳میلیون بوده اند؛ پس همچنان رقم بسیا راندکی پرداخت شده است ؛ درعین حال درنظر بگیرید که اگر بانک مرکزی تمام سپرده میزان را هم به هیات تسویه داده باشد میشود ۱۶۶میلیارد تومان که درمقابل طلبکاری بیش از ۴هزار میلیاردی مردم هیچ به حساب میاید.

از دیگر سو فقط وام پرداختی میزان به شرکت پدیده نزدیک به هزار میلیارد تومان بوده است ؛ بنابر این باید ابعاد طلبکاری مردم را بسیار بیشتر و فراتر از ۱۰۰یا ۲۰۰میلیاردی دانست که بانک مرکزی گمان میکند میتواند با ان سروته ماجرا را سرهم بیاورد.

اما درمورد هشدار بانک مرکزی درباره موسسات غیر مجاز که قائم مقام این بانک تصریح داشته ؛ باید به نکته ای ظریف اشاره کنم که مردم درخاطرشان هست که همین مقامات مسوول بودند که درسال ۹۳ اعلام کردند پرونده میزان برای تبدیل شدن به بانک دردست بررسی است واحتمال میرود تا پایان همان سال تبدیل به بانک شود ؛ پس امروز جا خالی ندهند و درمقابل اعتماد مردم پاسخگو باشند.

اینکه اکبر کمیجانی پس ازاجتماع مردم مقابل بانک مرکزی بیاید و بگوید که موضوع موسسه میزان ، همزمان با بررسی ساماندهی موسسه های غیر مجاز مالی در شورای عالی امنیت ملی اتفاق افتاد ، و سوء مدیریت منابع و سپردن منابع به یک شرکت غیر پاسخگو ، موسسه میزان را دچار مشکل کرد.دردی از مردمی که میلیونها تومان پولشان رابایدبرباد رفته حساب کنند درمان نمیکند.

قائم مقام بانک مرکزی با تاکید بر اینکه سیاست بانک مرکزی انحلال موسسه میزان نبود و این موسسه با سوء مدریت دچار مشکل شد ، گفت :‌ این مشکلات در زمانی رخ داد که موسسه میزان مانند ۱۴ موسسه دیگر در مسیر ساماندهی قرار داشت.

*کسانی که باید به مردم پاسخ دهند

شاید برخی آنروزها گمان نمیکردند که کار موسسه میزان به اینجا بکشد که هزاران نفر از مردم ماهها دنبال سپرده هایشان بدوند واخرش هم چیزی دستشان رانگیرد؛ مردمی که دیگر حتی قید دریافت سود را هم زده اند اما هیچ امیدی هم به دریافت پولشان ندارند.

شاید خیلی ها ندانند که خیلی از مقامهای مسوول درکشور از همان ابتدای فروش سهام توسط شرکت پدیده میدانستند که این کار غیر قانونی است اما چون یا خودشان و یا اعضای خانواده شان از سهام این شرکت خریده بود وهرروز قیمتها افزایش میافت و این افزایش قیمت نه چنددرصد که چند صد درصد وحتی ۱۲۰۰درصدبود و ارقام شگفت انگیزی را پیش روی صاحبان سهام قرار میداد ترجیح دادند سکوت کنندو در این سکوت سود خود را ببرند. انها حتی پس از تشکیل پرونده برای این شرکت نیز تا مدتها ساکت بودند تاشاید اوضاع به روال برگردد وسودشان راببرند درواقع مدیرعامل شرکت پدیده با سهامدار کردن خیلی از کسانی که میتوانستند نقشی درکارش داشته باشند کاررا پیش برده بود و درکنارش اندکی از مردم و بیش از همه خودش وخانواده اش سود به جیب زدند.

بنا بر روایتهای شنیده شده ؛ میزان هم چنین رویه ای را درپیش گرفته بودوکمتر مقام مسوولی را مشاهده میکنید که خود یا اقوامش وامی از این موسسه اعتباری نگرفته باشند ؛ حتی نیم نگاهی درپرونده های موسسه نشان میدهد که مقامهای قضایی حتی کسانی که حکم برانحلال این موسسه دادند هم وامهای گزافی دریافت کرده اند که برای مردم عادی حتی درذهنشان هم دریافت چنین ارقامی از یک بانک یا موسسه اعتباری نمیگنجد .

این افراد همانهایی هستند که روزهای اول مسایل مربوط به میزان را شایعه میدانستد ؛ البته عمده این افراد اگر خود یا اطرافییانشان سپرده ای داشتند از میزان تخلیه کردند اما به مردم اطمینان میدادند که اوضاع بر وفق مرادخواهد شد .

چرخشی اندک دراخبار اسامی افرادی را پیش رویم قرار داد که امروز باید درقبال سخنان قبلی خود به مردم پاسخگو باشند هرچند که نیستند.

اول از همه همین رئیس کل بانک مرکزی که در مورد تعیین وضعیت مؤسسه میزان اعلام کرد : در حال حاضر مسئله صدور مجوز برای مؤسسه میزان مطرح است .

سیف در حاشیه همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت به در جمع خبرنگاران تصریح کرد : در صورت ارائه اسناد و مدارک لازم به بانک مرکزی و مطابقت آ‌ن با ضوابط بانک مرکزی این مجوز صادر خواهد شد.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه ادغام این مؤسسه با مؤسسات یا بانک‌های دیگر مطرح است نیز گفت: خیر، چنین موضوعی مطرح نیست.

پس ازاین مقام مسوول که امروز کلا خودش را از مساله کنار کشیده ؛ مدیرکل مقررات مجوزهای بانکی و مبارزه با پولشویی بانک مرکزی قرار میگیرد که در گفتگو با خبرنگاران گفت: اعطای مجوز فعالیت نیازمند طی کردن فرایندهای متعددی است. عبدالله ارجمندنژاد در پاسخ به این سوال خبرگزاری فارس که آیا میزان جزو ۵ موسسه اشاره شده است توسط معاونت نظارتی بانک مرکزی است گفت: بله.این موسسه در مراحل دریافت مجوز است.

ارجمندنژاد در پاسخ به این سوال که چگونه موسسه میزان از فرآیند ادغام خارج شد اظهار داشت: بحث ادغام در مورد میزان دیگر مطرح نیست.وی در خصوص شرایط مورد نیاز برای دریافت مجوز موسسه میزان گفت: یکی از این موارد تامین سرمایه است که باید این فرایند توسط متقاضی طی شود تا بانک مرکزی با اطمینان خاطر مجوز نهایی را صادر کند.

گفتنی است موسسه مالی و اعتباری میزان هزار و پانصد میلیارد ریال سرمایه اولیه را تامین و به حساب بانک مرکزی واریز نموده است و دراین خصوص تائیدیه بانک مرکزی را اخذ کرده است

حال چطور است که بانک مرکزی که اینگونه درباره بانک شدن میزان به مردم خبر میداد خودرا کنارکشیده و درپاسخ مردم میگوید که گفتیم درموسسات غیر مجاز سپرده گذاری نکیند .

جالبتر اینکه درهمان روزها یعنی اواخر سال ۹۳ خبری از نخستین مدیر عامل شرکت بورس ایران برای سهامداران منتشر شد که ازسوی او یا مدیران بورس هرگز تکذیب نشد و ان چیزی نبود جز عرضه ۱/۵ میلیارد سهم میزان در ۵۰۰ کارگزاری کشور .

درهمین خصوص دکتر علی رحمانی ،مدیرعامل سابق شرکت بورس ومشاور موسسه میزان نیز دراین راستا اعلام کرد :موسسه مالی و اعتباری میزان پس از طی کردن مقدمات اولیه و سیر تشریفات قانونی بزودی وارد فرابورس خواهد شد.

وی ادامه داد : هم اکنون چگونگی پذیره نویسی و ثبت شرکت در سازمان بورس در حال انجام است.

وی تصریح کرد: ورود به بورس مزایای زیادی دارد که مهمترین آن خلق ارزش افزوده برای خانواده بزرگ میزان و ازجمله سهامداران این موسسه است.

مدیر عامل شرکت مشاور سرمایه گذاری نیکی گستر در ادامه گفت : خوشبختانه موسسه میزان بلحاظ قوانین و مقررات وضعیت خوبی دارد ، مجمع فوق العاده برگزار شده و صورت جلسه مربوطه به بانک مرکزی ارسال شده لذا کلیه مراحل پذیره نویسی ، کسب مجوزها ، ثبت شرکت جدید و ورود به بورس طی ۲ ماه آینده انجام خواهد شد.

اما پس از این مقامات مردم چشمان به دولتمردان بود ؛ دولتمردانی که باید حامی مردم باشندو از جان ومال وناموسشان دفاع کنند ؛ انگار اینبار دفاع از مال مردم را فراموش کرده اند.

ابتدا از استاندار خراسان رضوی شروع میکنیم که میزان درحوزه تحت مدیریت وی فعالیت میکند، وی درهمان زمان گفت: موسسه میزان بدون مشکل به فعالیت خود ادامه می‌دهد و در حال تبدیل شدن به بانک است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، علیرضا رشیدیان در جمع خبرنگاران در حاشیه نشست خبری خود اظهار داشت: مدیران شرکت پدیده باید در چارچوب قانون عمل کنند و به دنبال ارزش گذاری سهام پدیده در بورس براساس موازین و قوانین باشند.

اما مقامهای استانداری در هرسه خراسان شمالی جنوبی ورضوی منوط به استاندار نبود واین درحالی بود که برنامه های تلویزیونی پرطرفداری چون گزارش ۵ و برنامه صبحگاهی رادیو نیز دربرنامه های زیادی به مردم اطمینان دادند که میزان نه مشکل داردو نخواهد داشت وهرچه بوده شایعه بوده وبس .

این مقامها انقدر زیادند که حتی اگر بخواهم یکی از جملاتی که درمدح میزان گفته اند بنویسم مطلب طولانی خواهد شد و به ذکر نام یا مقامشان بسنده میکنم .

مدیر کل دفتر بازرسی، مدیریت عملکرد و امور حقوقی استانداری خراسان جنوبی،مدیرکل دفتر هماهنگی امور اقتصادی و امور بین الملل استانداری خراسان شمالی ، معاون اشتغال و برنامه ریزی استانداری خراسان شمالی، فرماندار بیرجند، مدیر کل اقتصادی استانداری خراسان جنوبی،مدیر کل امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی و....

اما بعد از دولتمردان باید سراغ نمایندگان مجلس رفت انها که باید مقامهای دولتی را بازخواست کنند و اگر خود انها درحمایت از میزان حرف زده باشند دیگر چه امیدی میتوان به انها داشت ؛ حکایت میشود مانند همان نمایندگانی که سال قبل با بازدید از شرکت پدیده این شرکت را پدیده ای اقتصادی نه درعرصه استان و کشور که درخاورمیانه نمونه میدانستندو چون دیدند پدیده پول مردم را ندارد که بدهد انرا کلاهبردار و خلافکار وغیر مجاز قلمداد کردند که باید به پرونده اش رسیدگی شود.

دکترمحمد اسماعیلی نیا نماینده مردم کاشمردر مجلس شاید بخاطر همشهری بودن با مدیران میزان حرفی زده باشد که حتی با کمیسیون کاری اش درمجلس هم هیچ همخوانی ندارد ولی غلامرضا مصباحی‌مقدم که عمری اقتصاد خوانده واقتصاد درس داد وقتی در جمع استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد درباره موسسه میزان میگوید "این موسسه مورد تایید بانک مرکزی است و بخشی از منابع مالی آن به‌صورت ذخیره قانونی در اختیار این بانک قرار دارد، ازاین‌رو جای نگرانی نیست." چه باید بگوییم.

یا وقتی غلامرضا اسداللهی عضو کمیسیون برنامه بودجه مجلس شورای اسلامی با تاکید براینکه فعالیت موسسه مالی و اعتباری میزان «قانونی» است، گفت: بانک مرکزی با شایعه‌سازان نظام بانکی و مالی برخورد کند.

*چرا میزان به این روز افتاد؟

خیلی ها بر این باورند که وام بزرگی که میزان به پدیده دادو درحدود هزار میلیارد تومان به روایتی و رقمی حدود ۸۷۰میلیارد تومان به روایت دقیق تر و ورشکستگی پدیده وعدم بازپرداخت این وام باعث شد تا میزان سقوط کند.

البته خود میزانی ها درهمان روزهای اول تلاش کردند موضوع را به اخراج یک رییس شعبه وشایعه سازی او درباره سپرده های مردم سوق دهند ؛ برخی نیز بر این باورند زمانی که حیف ومیل پولهای مردم دراین موسسه به حد اعلای خود رسید و فرزندان مدیران موسسه سوار بر اسبهای میلیاردی شدند ؛ میزان نیز با پشتوانه ۴هزار سهامدارش که عمده انها از قضات وکارکنان دادگستری بودند جولان میداد ؛ افولشان رقم خورد.

اما روایت دیگری هم دراین میان وجود دارد که جمیع این موارد را در برمیگیرد وبه نظر صحیح تر ازسایر موارد است .

بنا بر این روایت میزان توانست با پرداخت سودهای بالا سپرده گذاران را بخود جلب کند به طوریکه انقدر این سود وسوسه برانگیز شد که بیشتر مردم هر سه استان خراسان درهر بانک یا قرض الحسنه ای سپرده داشتند ؛ انرا به میزان منتقل کردند.

همین مساله قدرت اعتباری میزان را تا حد زیادی افزایش دادو درمقابل این موسسه وامهای زیادی با سودهای خوب پرداخت کرد و هر روز بیشتر به اوج نزدیک میشد ؛ این درحالی بود که پایه گذاران این موسسه که مقامهای عالی دردستگاه قضایی بودند هم وامهای بزرگی دریافت کردندو چون موسسه را ازخود میدانستند خیلی هم نگران بازپرداخت ان نبودند.

البته سایر مقامهای قضایی نیز بسته به مشاغلشان وامهایی درحد ۱۰۰تا ۲۰۰میلیون دریافت کرده و اقساطشان را پرداخت میکردند و سودش راهم میبردند ؛ فردی میگفت خیلی ها هستند که از همین وامها به همه جا وهمه چیز رسیدند چرا که درزمانی که تورم ۴۰درصد بود و قیمت خانه ها چند برابر میشدو دلار و طلا یک شبه سه برابر میشد ؛وام گرفتند وبا سود مثلا ۲۷تا ۳۰درصد باز پرداخت کردند و درعوض چند برابر وام نصیبشان شد.

بماند ؛ اما مدیران میزان که گرفتار همین غرور شده و افزایش قیمت سهام پدیده چشمشان را گرفته بود دچار یک خطای محاسباتی شدندو وامی بسیار بزرگتر از اندازه خود به این شرکت پرداختند به امید انیکه درسود باد اورده پدیده شریک شوند.

انها درمحاسبات خود چند چیز را ندیده بودند ؛ اول اینکه رقبای انها بیکار نخواهند نشست و دوم اینکه شاید به بانک تبدیل نشوندو اخر از همه حساب معادلات سیاسی و تغییر وتحولات را نکرده بودند.

میگویند دریک گلیم ۴۰درویش بخسبندو دریک اقلیم دوپادشاه نگنجد ؛این حکایت رقابت موسسات اعتباری بودکه اتفاقا زادگاه بیشتر انها درمشهد است وسال ۹۳ چند موسسه باهم در راه رشد قدم برداشته بودند ؛بنابراین هیچ بعید نبود یکی بخواهد دیگری را بزمین بزند ؛کما اینکه یکی از این اعتباری ها که درغیاب میزان خودنمایی میکند درصدد است تا دیگر موسسه رقیب خود راهم از سر راه بردارد واین روزها از اظهارات مقامهای بانک مرکزی درباره موسسه ثامن بوهایی استشمام میشود.

اما مساله دیگر اصلا درحوزه بانکی نبود وبه تغییرات دردستگاه قضایی بازمیگشت که دلخوریهایی را شامل میشد میان برخی بزرگان و باعث شد تا این دلخوری درحوزه میزان نمود پیدا کندو شاید به این طریق مقامهای عالیرتبه ای که به میزان بدهکار بودند برای بازپرداخت وامهایشان که ارقام بزرگی هم میشود تحت فشار قرار گیرند و به قول خودمانی ها حالشان حسابی گرفته شود واگر روزنامه نگار با جراتی هم پیدا شود و نامشان ومیزان وامشان را بگوید که درمقابل سپرده گذاران قرا رمیگیرند وخلاصه شاید این وضع اصلا مطلوب فرد بدهکار نباشد. حال بماند که بعد باز روزنامه نگاران سراغش خواهندرفت که این وام را به چه منظور گرفتی و اگر مساله به اقتصاد برسد پای اقازاده ای هم درمیان باشد که دیگر هیچ...

البته دراین زمینه یک نماینده مجلس حرفهایی به میان اورده است ، دهقان نماینده مردم چناران دراین خصوص گفت: مطابق برخی اطلاعات به دست آمده ۵۰ ۱۳میلیارد تومان از سپرده های مردم در تصرف ۱۷ نفر قرار دارد و فقط ۱۲۵ میلیارد تومان مربوط به بدهی یکی از مقامات سابق قوه قضاییه است، انتظار مردم از دستگاه قضا این است که بدون اغماض این مبلغ را از افراد صاحب نفوذ بازستاند و وجوه را به مردم بیچار ه ای که با اعتماد به آرم قوه قضاییه روی موسسه میزان و ساختمان مستقر در دادگستری در این موسسه سپرده‌گذاری کرده بودند را بپردازند.

وی افزود: نسبت به نحوه مدیریت بانک مرکزی که زمینه فروپاشی این موسسه وسایر موسسات مالی را فراهم کرده است نقد داشته و از آنها تقاضا می کنم درخصوص موسسات مالی هر اقدامی که به صلاح کشور است را با آرمش و بدون تنش انجام دهند .

سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس نهم اضافه کرد: این مؤسسه با گذشت بیش از ۱۲ سال فعالیت، چه به صورت قانونی و غیرقانونی موجب اعتماد مردم شده و ۴ هزار میلیارد تومان پول جمع آوری کرده بود و اکنون که انحلال آن اعلام شده، مردم در بلاتکلیفی مانده اند.

البته دراین میان استاندار خراسان رضوی هم گذری به ماجرا داشته و اظهار میدارد که ١٧ نفر از بدهکاران عمده موسسه میزان که حدود هزار میلیارد تومان بدهی دارند، احضار شدند که چون پول نقدنداشتند به بانک مرکزی پیشنهاد شد تا سند املاک بدهکاران این موسسه را به‌عنوان وثیقه در یک بانک بپذیرد و به آن‌ها وام دهد تا بدهی‌هایشان را پرداخت کنند.

رشیدیان اظهار کرد: موسسه میزان ١٨٥ میلیارد تومان ودیعه نزد بانک مرکزی داشت که ٨٥ میلیارد تومان آن پیش‌ از این به‌منظور بازپرداخت سپرده‌های مردم آزاد شده بود و ١٠٠ میلیارد تومان باقی‌مانده هم در حال حاضر به همراه دیگر وجوهات این موسسه تجمیع شده است.

علیرضا رشیدیان، با بیان اینکه تاکنون با ١٠٠ هزار نفر از سپرده‌گذاران موسسه میزان تصفیه‌حساب شده است، گفت: هیئت تصفیه میزان پیشنهاد‌هایی را به بانک مرکزی ارائه کرده و بنده هم در جلسه اخیر هیئت دولت که حضور داشتم، درخواست کردم که آقای رئیس‌جمهور به بانک مرکزی توصیه کنند که به این درخواست‌ها توجه شود.

وی افزود: ازجمله پیشنهادهای هیئت تصفیه این است که از شعبات این موسسه منحله چه ازنظر ساختمان و چه از لحاظ کارکنان میزان، برای بانک‌هایی که می‌خواهند توسعه شعب داشته باشند، استفاده شود که این پیشنهاد از سوی بانک مرکزی در حال بررسی است.

وی با اشاره به دیگر پیشنهاد هیئت تصفیه برای بازپرداخت سپرده‌های مردم خاطرنشان کرد: بر اساس این پیشنهاد، یک بانک به میزان ارزش ریالی املاک و مصالح نزد موسسه منحل شده میزان، متعهد به پرداخت سپرده‌های مردم شود با این شرط که بازپرداخت وجوه مردم پس از گذشت یک سال انجام گیرد.

این اظهارات اقای استاندار خراسان رضوی البته به مثابه بزک نمیر بهار میاد است چرا که هم اکنون ۶ماه است که سپرده گذاران سودشان را نگرفته اند و باید یکسال دیگر هم منتظر بمانند تا پولشان نقد شود واین درحالی است که بنا بر برخی اظهارات تمام اموال واملاک میزان هم که با قیمت خوب به فروش برسد نمیتواند بیشتر از ۳۰درصد سپرده های باقی مانده مردم نزد این موسسه را جبران کندو تکلیف ۷۰درصد دیگر چه خواهد شد؟

*ایا راه حلی هست یا پول مردم به باد رفت؟

هرچند که امروز تقریبا تمام مقامهای مسوول ودخیل درمساله میزان به این نتیجه رسیده اند که انحلال این موسسه اعتباری میزان کاری اشتباه بود ؛ چرا که اکنون دفترچه های سپرده مردم به مثابه چکی است که برگشت خورده و صاحب حساب هم درزندان است ؛ ایا درزندان بودن صاحب حساب برای انها پول میشود؟

وقتی موسسه رامنحل میکنیم مانند ان است که صاحب حساب هم بمیرد و دیگر دریافت پول از ورثه خود میشود قوز بالای قوز ...

دراین میان بدنیست به مساله دیگری هم اشاره شود که باعث شد تا مقامهای قضایی نسبت به انحلال موسسه اقدام کنند وشاید این کار برای جلوگیری از بدتر درمقابل بدی بود که درحال وقوع بود و هدف تامین وحفاظت از سپرده های مردم درمقابل اقداماتی بود که مسوولان میزان درحال انجام ان بودند.

دوستی میگفت که درمرحله اول که بانک مرکزی مقداری درحدود ۷۰تا ۸۰میلیارد تومان ازسپرده های میزان را ازاد کرد و به مدیران موسسه سپرد تا مشکل را حل کنند توقع میرفت که با پرداخت ان به کسانی که درشعبات تجمع کرده بودند مشکل تا حد زیادی رفع شود اما درعمل این اتفاق رخ نداد و هیچ پولی به دست سپرده گذاران نرسید .چکهایی که برای سپرده گذاران صادر میشد مربوط به حسابهایی بود که پولی وارد انها نشده بود.

درعوض این پول صرف پرداخت سپرده هایی شد که مربوط به نورچشمی ها یا سفارش شده ها بودند؛ کسانی که مدیران میزان احساس میکردند که با جلب رضایت انها

نوشته شده در تاريخ يکشنبه 29 شهريور 1394 توسط Ahmad

بسم الله الرحمن الرحيم:

تصاويركمترديده شده /چشمه ي سلطان ولي روستاي كريز

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1431960799168638_1431956452106~2.jpg

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1431960943168640_1431956458494~2.jpg

تصاويركمترديده شده /چشمه ي سلطان ولي كريز

استان خراسان رضوي،شهرستان كاشمر،بخش كوهسرخ روستاي كريز/

حاوي تعدادي درخت بيد،درخت توت،درخت گردووجنگل وهمچنين يك چشمه ي آب كه درلابلاي علفها پنهان شده است وديده نمي شود/احمداسماعيلي كريزي

لطفااز"وبلاگ چشمه سلطان ولي كريز"ديدن فرماييد:

 

نوشته شده در تاريخ يکشنبه 29 شهريور 1394 توسط Ahmad

شادی روح سردار شهیدحاج محمّد علی صادقی صلـــــوات
 
سردار شهید حاج محمّدعلی صادقی/ فرمانده گردان کوثرلشگر21امام رضا(ع)خراسان، محل شهادت شلمچه عملیات کربلای5 /،نوزدهم دیماه سال یکهزاروسیصدوشصت وپنج هجری شمسی
 

شادی روح سردار شهید محمّدیزدانی کریزی صلـــــوات

 

 

تصویر شهید ثبت نشده است.

 

سردار شهید محمّدیزدانی کریزی /قائم مقام گردان کوثر لشگر21امام رضا(ع)خراسان،محل شهادت شلمچه /عملیات کربلای 5/نوزدهم دیماه سال یکهزاروسیصدوشصت وپنج هجری شمسی

 

 
 
گلزار: شهید مدرس شهرستان کاشمر(استان خراسان رضوی)

 

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

 

بسم الله الرحمن الرحیم رنگی،بسم الله رنگی،بسم الله زیبا رنگی،عکس مذهبی،تصاویر بسم الله رنگی،تصویر بسم الله رنگی

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي عَلِيِّ بْنِ مُوسَي الرِّضَا الْمُرْتَضَي

الْاِمامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلي مَنْ فَوْقَ الْاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّري
اَلصِّدّيقِ الشّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تامَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً

مُتَرادِفَةً كَاَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ عَلي اَحَدٍمِنْ اَوْلِيائِك

با حضور مردم و مسئولان و خانواده شهدا؛

یادواره 25 شهید گلگون کفن روستای کریز کاشمر برگزار شد
سپاه نیوز:مسئول حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه کاشمر گفت: برگزاری یادواره برای شهدا در اصل گرامیداشت و بزرگداشت تمام ارزش‌ها و اصولی است که شهدا به خاطر آن‌ها جان‌عزیزشان را فدا کردند.
به گزارش سپاه نیوز؛ در ایام مبارک دهه فجر یادواره سرداران شهید محمد یزدانی و محمدعلی صادقی و 25 شهید گلگون‌کفن روستای کریز کاشمر برگزار شد.
در این مراسم که با حضور حجت‌الاسلام دهقانی امام‌جمعه ریوش و فرمانده سپاه کوه سرخ و جمعی از خانواده‌های شاهد و ایثارگر برگزار شد، حجت‌الاسلام و المسملین طاهری مسئول حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه کاشمر، ضمن گرامیداشت شهدا، آنان را همچون چراغ هدایت برای جامعه توصیف و عنوان کرد: کسانی که شهدا را مرده می‌پندارند باید بدانند که شهدا تنها کسانی هستند که هم در دنیا و هم در آخرت حق شفاعت داشته و می‌توانند دستمان را بگیرند.
وی افزود: برگزاری یادواره برای شهدا در اصل گرامیداشت و بزرگداشت تمام ارزش‌ها و اصولی است که شهید به خاطر آن جان‌عزیزش را فدا نموده و این ما هستیم که به شرکت در این مراسمات نیازمندیم.
در پایان این یادواره ضمن تقدیر از خانواده‌های معظم شهدا توسط مسئولین شرکت‌کنندگان با حضور بر سر مزار شهدای گران‌قدر به مقام شامخ شهدای حماسه‌آفرین هشت سال دفاع مقدس ادای احترام کردند.
کلید واژه‌ها

شناسه : 4e8d8c9a-6cb9-4542-beda-fae74637fea2

 

جمعه/هفدهم بهمن ماه سال1393

خاطرات درادا مه مطلب

 

[تصویر:  39040111544260364927.gif]

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430938061166904_i%20071.JPG

 

تصویرکمتردیده شده /حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی


 

 

 

 

 

 

[تصویر:  39040111544260364927.gif]

تصویرکمتردیده شده /حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430937240166900_i%20007.JPG

karizi.monoblog.ir/post-53031.html


بررود كريز چيست ؟ علت انتخاب آن براي نام سايت چيست؟

 

| جمعه پنجم تیر ۱۳۹۴ || کریزی
مسجد جمکران؛ زیارتگاه امام عصر(عج)
شناسه خبر: ۱۲۳۰۸۳

جمکران

به بهانه هفته جهانی مسجد/

مسجد جمکران؛ زیارتگاه امام عصر(عج)

خبرگزاری تسنیم: اینجا حریم زنده‌ترین آقازاده دنیاست، ضریحی نیست که برآن دخیل ببندی، باید دلت را گره بزنی و زلال باشی تا خودش را زیارت کنی. اینجا مسجد است، صاحبش خداست و سبب‌اش امام عصر(عج)، برای روزهایی که دستهایت خالی است و دلت محتاج زیارت امام عصر.

 

 

 

خبرگزاری تسنیم - مطهره کشاورز محمدیان؛

اینجا حریم زنده‌ترین آقازاده دنیاست. ضریحی نیست که برآن دخیل ببندی، باید دلت را گره بزنی و زلال باشی تا خودش را زیارت کنی. اینجا مسجد است، صاحبش خداست ولی سبب‌اش امام عصر(عج)، برای روزهایی که دستهایت خالی و تنهاست و دلت محتاج زیارت آقا امام زمان(عج).

«اینجا را گذاشته‌اند که بی‌صاحب نمانیم»، این را جوان‌ترین خادم می‌گوید وقتی از او درباره مسجد جمکران می‌پرسم: «یکی از لطف‌هایی که خدا به بنده‌اش می‌کند تا در مسیر هدایت واقعی قرارش بدهد، ارتباط و نزدیکی با امام عصر(عج) است، این که به جایی تعلق و نزدیکی داشته باشی، بدانی و یقین کنی که هر وقت دلت گرفت یا خدای نکرده محتاج شدی، کسی هست که عقده‌های دلت را برایش باز کنی، کسی هست که اگر سعادت داشته باشی و لیاقت شرف‌یابی به محضرشان را پیدا بکنی، دستت را بی‌نگرانی و منت به سمتش دراز کنی، کسی که نفسش شفاست و حضورش لااقل برای ما شیعیان قوت قلب».

می‌گوید: «به استناد کتاب نجم‌الثاقب، آقا خودشان دستور ساختن مسجد جمکران را فرموده‌اند. به روایت همین کتاب شخصی به نام شیخ حسن بن جمکرانی در تاریخ 17 رمضان 373 هجری قمری در خانه خواب می‌بینند که آقا دستور شرفیابی به محضرشان را داده‌اند.خودشان خواب را اینطور روایت کرده اند- آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم نزد او نشسته است، آن پیر، حضرت خضر (ع) بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى (عج) مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى می‌کند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین‌هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند.

عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه‌اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمی‌کنند. آقا فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه‌هایى براى آن قرار می‌دهیم و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید. به مردم هم بگو به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز بدارند و چهار رکعت نماز بر آن گذارند- به همین دلیل مسجد جمکران به نوعی زیارتگاه آقا امام زمان(عج) محسوب می‌شود. از همه جا به شوق زیارتشان می‌آیند و به سفارش خودشان با آداب خاصی به محضرشان عرض ارادت می‌کنند».

گوشه محراب نماز ایستاده، در آستانه و انگار قامت بسته بر این محراب خالی از امام، نماز می‌خواند. می‌گوید: «از امام زمان(عج) روایت شده که هر کس در این مسجد دو رکعت نماز بخواند، مانند آن است که در کعبه خوانده باشد، ما که چشم بصیرت نداریم. شاید همان آنی که خیال می‌کنیم محراب خالیست، آقا در حال عبادت باشند. من همیشه پشت این محراب می‌ایستم و تصورم این است که به آقا اقتدا کرده‌ام. این کاملا دلی است». هر جمعه از تهران می‌آید اینجا تا به قول خودش عهد ازلی‌اش را با خدا فراموش نکند؛ همان عهدی که انسان پس از تولد به نسیان و فراموشی می‌سپارد.

با همین بهانه می‌آید، دو رکعت نماز امام زمان(عج) می خواند و دعا می‌کند که خداوند تمام لحظه‌های زندگی‌اش را به سمت رستگاری و خشنودی خودش هدایت کند. مهریه‌اش را به نیت قلبی همراهی با امام زمان 313 سکه بهار آزادی انتخاب کرده که به قول خودش شمار یاران امام زمان(عج) است و دلش می‌خواهد که این سعادت نصیبش بشود. هر جمعه حاجت‌هایش را می‌آورد اینجا، و به قول خودش کجا ببرد از محضر امام عصر(ع) نجیب‌تر و بخشنده‌تر؟ و دعاهایش مستجاب می‌شود که امام خواسته‌های هیچ دلی را بی‌حکمت بی‌جواب نمی‌گذارند.

«دعاهایت را اینجا بنویس، می‌خوانند» کاغذ سفید کوچکی را می‌گذارد در دستم، حدودا دوازده ساله است. کارش همین است. اینجا (کاغذ عریضه) می‌فروشد. « بنویس، اگر حاجت هایت را بنویسی و بیندازی داخل چاه امام زمان(عج) مستجاب می‌شود» می پرسم: «حاجت‌های خودت مستجاب شده؟» مکث می‌کند. هر چند که سوالم را بی‌جواب می گذارد اما اصرار عجیبی دارد. به خودم که می‌آیم کاغذ عریضه کوچک در دستهایم است و به حاجاتم فکر می‌کنم.

«اینجا در حریم مسجد چاهی است که خیلی‌ها اعتقاد دارند اگر خواسته‌شان را بنویسند و بیاندازند داخل آن، حتما مستجاب می شود. خیلی هایشان را هم بی‌جواب نگذاشته، سندیتش را نمی‌دانم، اما انگار آقا نظری هم اینجا دارند. درباره خود من که جواب داده» اینها را فاطمه انیسی دانشجوی قم می‌گوید. دستم را می‌کشد و می برد به سمت ضلع غربی مسجد. چاه کوچکی با میله حفاظت شده اینجاست. مردم دوره‌اش کرده‌اند.

یکی از خدام مسجد جمکران مسئول این است که کاغذ‌های کوچک را از مردم بگیرد و در چاه بیندازد.از هجوم جمعیت کاغذ سفید در دست‌هایم مچاله شده، نگاه می‌کنم . پیرزنی عبور می‌کند و بی آنکه خواسته باشم می‌گوید: « بنویس اللهم عجل لولیک الفرج...» از خدا بخواه که فرج آقا امام زمان(عج) را نزدیک‌تر کند. فکر می‌کنم به مسجد جمکران، به چاه امام زمان، به «اللهم عجل...»کاغذ‌های کوچک با خواسته‌های بزرگ تاب می‌خورند و آرام آرام پایین می‌روند و در تاریکی، خود را از دیده‌ها پنهان می‌کنند.

انتهای پیام/

 


 
| پنجشنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۴ || کریزی
 
28 مرداد | دولت مصدق در پی کودتا ساقط شد

تاریخ ایرانی: در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی موفقیت کودتا و سقوط کابینه دوم دولت ملی دکتر مصدق، سرلشکر فضل‌الله زاهدی عهده‌دار تشکیل کابینه جدید شد.

 

کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران بود که در دوازدهمین سال حکومت پهلوی دوم به وقوع پیوست و سبب تثبیت حاکمیت او تا ربع قرن دیگر شد. تابستان سال ۱۳۲۰ در میانه جنگ جهانی دوم، نیروهای بریتانیا و شوروی وارد ایران شدند. رضاشاه پهلوی عملاً از کشور تبعید شد و محمدرضا به جای پدر بر تخت سلطنت نشست. عدم اقتدار نسبی شاه جوان، بویژه در سال‌های ابتدایی، به تنش میان نیروهای سیاسی و تزلزل نهادهای قدرت دامن می‌‌زد.

 

در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰، یعنی دهه اول سلطنت محمدرضا شاه، حدود پانزده بار نخست‌وزیر عوض شد؛ افرادی چون احمد قوام‌السلطنه، علی سهیلی، محمد ساعد، ابراهیم حکیم‌الممالک و عبدالحسین هژیر در این دوران به مقام نخست‌وزیری رسیدند.

 

از سوی دیگر، با پایان جنگ دوم جهانی جنبش‌های استقلال‌طلب در دنیا رو به گسترش بودند و در ایران نیز نگاه ملی‌گرایانه جایگاه ویژه‌ای در سیاست پیدا می‌‌کرد. در همین شرایط بود که جبهه ملی ایران در سال ۱۳۲۷، با ائتلاف طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی که شاید تنها در نگاه ملی‌گرایانه خویش مشترک بودند، تأسیس شد. یکی از پایه‌های اصلی این جبهه دکتر محمد مصدق بود. رویارویی دکتر مصدق با بریتانیا در آغاز دهه ۳۰ خورشیدی موضوع تازه‌ای نبود. سال ۱۳۰۲، در دوره تصدی وزارت امورخارجه در کابینه مشیرالدوله نیز مصدق با آنچه بریتانیا منافع خود در ایران می‌‌دانست، به مخالفت پرداخته بود. بلافاصله پس از مشیرالدوله، رضاخان سردار سپه به نخست‌وزیری رسید و مصدق از قدرت فاصله گرفت.

 

ظهور مجدد و مؤثر مصدق در عرصه سیاست ایران تنها پس از اشغال کشور و برکناری رضاشاه از سلطنت ممکن شد. در اولین انتخابات پس از رضاشاه (دوره چهاردهم مجلس شورای ملی)، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمی‌داد در حین اشغال در مورد نفت با خارجی‌ها مذاکره کند. یکی از نقاط مهم حیات سیاسی مصدق انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود که اعتراض به وقوع تقلب‌های گسترده در آن، برخی ملی‌گرایان و مخالفان دربار را بیش از پیش به هم نزدیک کرد. جبهه ملی نیز به کمک معترضانی چون محمد مصدق، حسین مکی و مظفر بقایی تأسیس شد که ورودشان به مجلس شانزدهم (در دور دوم انتخابات) راه را برای تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت هموار کرد و سرانجام به رهبری مصدق، ملی‌ شدن نفت ایران از طرح به قانون بدل شد. جو میهن‌پرستی و بیگانه‌ستیزی در ایران بالا گرفته بود و ترور نخست‌وزیر وقت، سپهبد حاجعلی رزم‌آرا توسط فدائیان اسلام زنگ خطر دیگری بود هم برای شاه، هم برای کسانی که «خائن» و «مزدور بیگانه» نامیده می‌‌شدند. حسین علاء هم که به جای نخست‌وزیر مقتول نشست، چاره‌ای جز برخاستن زود هنگام و سپردن کرسی وزارت به مصدق نیافت.

 

دغدغه و برنامه اصلی دولت مصدق به اجرا درآوردن قانون ملی شدن صنعت نفت بود. از آن پس مذاکرات پی در پی بریتانیایی‌ها و میانجی‌گری امریکایی‌ها بی‌نتیجه ماند و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تأثیری بر روند ملی شدن نفت ایران نگذاشت. مصدق در لاهه و نیویورک به دفاع از حق مالکیت مردم بر منابع سرزمین خود پرداخت.

 

پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران دکتر مصدق به نخست‌وزیری رسید. او برنامه خود را اجرای این قانون (و نیز اصلاح قانون انتخابات) اعلام کرد. مذاکرات با شرکت نفت ایران و انگلیس شروع شد. شرکت نفت آماده پذیرش ملی شدن نفت ایران نبود و همچنان بر ادامه قرارداد ۱۹۳۳ اصرار داشت. دکتر مصدق از شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید کرد و کار‌شناسان و مدیران این شرکت ناچار از ترک ایران شدند. دولت بریتانیا از ایران به شورای امنیت شکایت کرد. شورا رسیدگی به این شکایت را به دیوان بین‌المللی لاهه ارجاع کرد. دکتر مصدق دادگاه بین‌المللی را برای رسیدگی به این مساله که امری مربوط به حق حاکمیت ایران بود صالح ندانست. دیوان نیز بالاخره به عدم صلاحیت خود رای داد. بدین ترتیب بریتانیا و شرکت نفت نتوانستند از مجراهای قانونی بین‌المللی با ملی شدن نفت ایران مقابله کنند.

 

پس از برگزاری انتخابات دوره هفدهم و افتتاح مجلس شورای ملی و بازگشت دکتر مصدق از دادگاه لاهه و در بحبوحه مبارزات نهضت ملی شدن نفت‌، با وجود اظهار تمایل اکثریت نمایندگان مجلس جدید به نخست‌وزیری مجدد دکتر مصدق‌، ناگهان وی از سمت خود استعفا داد. علت این امر کارشکنی‌های اقلیت مجلس‌، تحت رهبری سیدحسن امامی‌، عدم ابراز تمایل مجلس سنا به زمامداری دکتر مصدق و اختلاف بر سر درخواست اختیارات بیشتر برای نخست‌وزیر بود.

 

مصدق مصمم بود اختیار تعیین وزیر جنگ را از شاه بگیرد «تا دخالت دربار در آن کم شود و کار‌ها در جهت صلاح کشور پیشرفت کند....» واکنش شاه در برابر این پیشنهاد چنین بود: «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» مصدق در پاسخ فوراً گفت که در این صورت استعفا خواهد داد. شاه از دادن مقام وزارت جنگ به نخست‌وزیر امتناع کرد، دکتر مصدق استعفا داد و احمد قوام به نخست‌وزیری رسید. این وضعیت اما پایدار نماند چرا که قیام مردم در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ زمینه‌های لازم برای نخست‌وزیری مجدد دکتر محمد مصدق را فراهم ساخت. این دومین دوره حکومت مصدق بود. وی در ‌طی ۱۵ ماه از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ توانسته بود حقانیت ایران را در مجامع بین‌المللی در خصوص ملی شدن صنعت نفت اثبات نماید،‌ اما در‌‌ همان مقطع با توطئه‌های بزرگی از جانب دولت‌هایی که دستشان از منابع نفتی و سرمایه‌های مردم ایران کوتاه شده بود مواجه گردید.

 

دکتر مصدق توانست در مقابل این فشار‌ها نیز مقاومت کند. با رفراندم و انحلال مجلس دیگر معلوم بود که مخالفان باید دست از اقدامات قانونی بردارند و رودررو مصدق را ساقط کند. اما در همین مورد هم آنان سعی در حفظ ظاهری قانونی داشتند و با همراه کردن شاه، دستخط‌هایی از او برای عزل دکتر مصدق و نصب سرلشکر زاهدی به نخست‌وزیری گرفتند. دکتر مصدق که صدور فرمان عزل را خلاف روح قانون اساسی و حکومت مشروطه می‌دانست از قبول آن سرباز زد و مخالفان دست به کودتا زدند.

 

در روز ۲۵ مرداد با ناکام ماندن کودتای نظامیان، شاه به خارج از کشور فرار کرد. با این رویداد مصدق و اطرافیانش تصور کردند خطر برطرف شده است. یک روز قبل از وقوع کودتای دوم یعنی در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ آیت‌الله کاشانی ‌در نامه‌ای به مصدق از قطعی بودن کودتایی دیگر خبر داد.

 

آنچنان که بعدها در اسناد سازمان جاسوسی آمریکا منتشر شد طرح کودتا که به نام رمز «آژاکس» خوانده شد، پس از انتخاب چرچیل به نخست‌وزیری انگلیس در مهر ۱۳۳۱ تهیه شد و انتخاب آیزنهاور به ریاست جمهوری امریکا در ماه آبان‌‌ همان سال به پیشبرد این طرح در ایران کمک شایانی کرد. این طرح مشترک با کمک عواملی در داخل ایران از جمله برادران رشیدیان، ذوالفقاری‌ها و دیگر جریان‌های وابسته به انگلیس و امریکا که از مرتبطین فعال دربار محمد‌رضا پهلوی بودند به اجرا گذاشته شد. تا پیش از انتخابات آمریکا مقامات انگلیسی طرح آژاکس را به یاری دو تن از بلندپایگان سازمان «سیا» از جمله کرمیت (کیم) روزولت و ‌آلن دالس به پیش برده بودند، اما ‌آن را تا آغاز دوران ریاست جمهوری آیزنهاور مسکوت گذارده بودند. طرح مزبور، دو هفته پس از آغاز ریاست‌جمهوری آیزنهاور یعنی از روز ۱۴ بهمن ۱۳۳۱ که یک هیأت انگلیسی برای اجرایی کردن طرح به ملاقات جان فوستر دالس وزیر خارجه آمریکا و برادرش آلن دالس رئیس سازمان «سیا» به واشنگتن رفت، لازم‌الاجرا شد.

 

در خرداد ۱۳۳۲ مصدق در نامه‌ای به آیزنهاور رئیس‌جمهور آمریکا از همراهی آن کشور با سیاست‌های خصمانه انگلستان گلایه کرد. غافل از آنکه این نامه ۴ روز پس از تشکیل جلسه‌ای در وزارت خارجه آمریکا برای تهیه مقدمات کودتا و براندازی حکومت مصدق به دست آیزنهاور رسید. آیزنهاور نیز پاسخ نامه را تعمداً یک ماه به تأخیر انداخت تا عملیات آ‌ژاکس، روال برنامه‌ریزی شده خود را طی کند.

 

کودتای دوم بدون مقاومت مردمی و دخالت احزابی چون حزب توده که از قدرت نظامی سازمان افسرانش بهره می‌برد، در عرض چند ساعت به پیروزی رسید و سرلشکر زاهدی نخست‌وزیر شد. از جمله بازوهای اجرای کودتا و کانون‌های مهم مخالفت و توطئه علیه دولت مصدق، نظامیان بودند که در کانون افسران بازنشسته به رهبری فضل‌الله زاهدی هدایت می‌شدند.

 

سرتیپ نادر باتمانقیلچ، سرتیپ حسین آزموده، سرتیپ عباس فرزانگان، سرگرد پرویز خسروانی، هدایت‌الله گیلانشاه، منصورپور، سرتیپ عباس گرزن، سرهنگ عزیز امیررحیمی، سرهنگ نعمت‌الله نصیری و سرهنگ امیری از نظامیانی بودند که نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در کودتا داشتند.

 

بیشتر عناصر نظامی و انتظامی که در دستگاه دولت مصدق بودند، دوطرفه بازی می‌کردند؛ ازجمله سرهنگ اشرفی فرماندار نظامی تهران، سرتیپ مدبر رئیس شهربانی و نادری رئیس کارآگاهی شهربانی ظاهراً منتسب به دستگاه مصدق بودند ولی در شروع کودتا، نقش بسیار حساسی ایفا کردند. از همه مهم‌تر سرتیپ تیمور بختیار، فرمانده منطقه کرمانشاه بود که از مخالفان سرسخت دولت ملی مصدق شمرده می‌‌شد؛ به همین علت پس از کودتای ۲۸ مرداد، گروهی از نظامیان که در کودتا شرکت کرده بودند و نیز نقش فعالی داشتند، به سمت‌ها و پست‌های بالای نظامی رسیدند.

 

از سوی دیگر برادران رشیدیان (اسدالله، سیف‌الله و قدرت‌الله) نیز در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش عمده‌ای ایفا کردند. این سه برادر، صاحب چندین بانک و شرکت‌ بزرگ تجاری بودند و در شهرک‌سازی با شاه و برادرانش همکاری می‌کردند؛ به‌گونه‌ای‌ که در شهرک گلساردشت، با بنیاد پهلوی ۲۰ درصد مشارکت داشتند. درواقع، برادران رشیدیان، عوامل عمده بریتانیا در ایران بودند که انگلیسی‌ها از طریق آن‌ها تلاش‌های خود را برای ایجاد اختلاف بین سران جبهه ملی آغاز کرده بودند.

 

از دیگر عوامل اجرایی بسیار مهم کودتا چماقدارانی بودند که با تحریک افراد ساده و بازاری، تظاهراتی را در کوچه‌ها و خیابان‌ها به راه می‌انداختند و به طرفداری از شاه و دولت زاهدی، شعار سر می‌دادند. این افراد در روز ۲۸ مرداد در سبزه‌میدان و خیابان ارگ، پس از بستن بازار، در دسته‌های سی‌چهل نفری به بانک‌ها و وزارتخانه‌ها حمله کرده و عکس‌های شاه را به در و دیوار چسباندند و بعد سراغ روزنامه‌های طرفدار دولت مصدق، توده‌ای‌‌ها و اداره‌ها رفتند و آن‌ها را آتش زدند. این گروه پس از ورود شاه نیز برای مراسم استقبال، پیش‌قدم بودند و او را تا کاخ همراهی کردند.

 

ازجمله ابزارهای بسیار مهم برای زمینه‌سازی کودتا و آماده‌سازی افکار عمومی برای پذیرش کودتا، مطبوعات بود که از آن‌ها به‌عنوان «عوامل ویژه» یاد می‌شود. حملات مطبوعات به مصدق ابعاد جدید و خطرناکی می‌یافت و وی را به دلیل اجازه فعالیت به حزب توده به داشتن ارتباط‌های کمونیستی و به خاطر شعار مشهورش مبنی بر اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» به نقشه‌کشی برای برانداختن تاج و تخت سلطنت متهم می‌کردند. طی روزهای دهه سوم مرداد ۱۳۳۲، نشریه‌های حزب توده، «شهباز» و «به سوی آینده» وقوع کودتا را هشدار می‌دادند اما کسی به این هشدارها توجه نمی‌کرد.

 

با وجود همراهی آیت‌الله کاشانی با مصدق در جریان ملی شدن صنعت نفت که اوج آن به واقعه ۳۰ تیر انجامید، به‌تدریج بین این دو، اختلاف ریشه‌داری روی داد، به‌گونه‌ای‌ که وقتی دکتر مصدق تقاضا کرد که لایحه اختیارات او برای ۶ ماه تمدید شود، این ‌بار کاشانی در مقام ریاست مجلس، نامه‌های تندی نوشت و این اختیارات را خلاف قانون اساسی اعلام داشت و به مصدق اعتراض کرد.

 

در واقعه نهم اسفند ۱۳۳۱ که شاه می‌خواست از کشور خارج شود، با مخالفت دسته‌های زیادی ازجمله کاشانی روبه‌رو شد. این بار آیت‌الله کاشانی و محمد بهبهانی با هم توافق کردند از خروج شاه جلوگیری کنند و طی نامه‌ای به شاه، خروج وی را از کشور، امری بزرگ برشمردند و او را از این مسافرت منع کردند. وقتی شاه از مسافرت خود انصراف داد، مصدق از دربار رفت و برای انحلال مجلس به همه‌پرسی روی آورد. کاشانی و دوستان نزدیک مصدق از قبیل حائری‌زاده، مکی و دکتر بقایی با مخالفان مصدق همکاری کردند و کاشانی نامه تندی به مصدق نوشت که: «... حضرت نخست‌وزیر، دکتر مصدق دام اقباله؛ عرض می‌شود اگرچه امکانی برای عرایضم نماند؛ ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام، بالا‌تر از احساسات شخصی است و علی‌رغم غرض‌ورزی‌های تبلیغاتی، شما، خودتان بهتر از هرکس می‌دانید که همّ و غمّ، در نگهداری دولت جناب‌عالی است و خودتان به بقای آن مایل نیستید. از تجربیات روی کار آمدن قوام و لج‌بازی‌های اخیر، بر من مسلم است که می‌خواهید، مانند سی‌ام تیرماه، یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. ترس مرا در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید....»

 

مصدق که دیگر هیچ‌گونه رابطه‌ای با دوستان نزدیک خود و به‌خصوص آیت‌الله کاشانی نداشت، جوابی بسیار سرد به این شرح به آیت‌الله کاشانی داد: «این‌جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم والسلام....» طبیعی بود که با این روابط سرد، همکاری مصدق و کاشانی پایان یافته بود. همین امر نقش مهمی در سقوط مصدق ایفا کرد.

 

از دیگر عوامل داخلی کودتای ۲۸ مرداد، گروهی از سیاستمداران معروف ایرانی و هوادار بریتانیا بودند، ازجمله این افراد سیدضیاءالدین طباطبایی بود که بریتانیا تلاش می‌کرد زمینه‌های نخست‌وزیری او را فراهم کند. انگلیسی‌ها حتی پیش از آنکه مصدق زمام امور را به دست گیرد، شاه را برای نخست‌وزیری سیدضیاءالدین، زیر فشار گذاشته بودند. شاه ظاهراً با این امر موافق بود و در‌‌ همان موقع که مجلس، مصدق را برای نخست‌وزیری معرفی کرد، با سیدضیاءالدین دراین باره درحال گفت‌وگو بود. از دیگر این افراد، جمال امامی بود که رهبری فراکسیون طرفدار انگلیس را در مجلس برعهده داشت؛ در واقع، تلاش‌های جمال امامی و فراکسیون هوادارش برای مختل ساختن مجلس بود.

 

با پیروزی کودتا که با امکانات مالی بریتانیا و آمریکا و حضور عوامل داخلی در صحنه به انجام رسید، شاه دوباره به کشور بازگشت. تقریبا تمامی مدیران و کارگزاران دولت مصدق بازداشت شدند. برخی مثل دکتر فاطمی به اعدام محکوم شدند و دیگرانی به زندان. در این میان اعضای فعال حزب توده نیز دستگیر و برخی افسران توده‌ای اعدام شدند. سران حزب نیز به خارج از کشور گریختند.

 

دولت روسیه طلاهایی را که در ‌‌نهایت مضیقه و احتیاج دولت مصدق، به او برنگردانده بود، پس از کودتا به دولت زاهدی تحویل داد. خود مصدق نیز دستگیر و در یک دادگاه فرمایشی به ۳ سال زندان محکوم گردید. وی پس از پایان دوران حبس نیز تا آخر عمر به احمد آباد تبعید شد و در حصر خانگی بسر برد. مقاومت اما همچنان ادامه داشت و چندی بعد، روحانیون و اساتید دانشگاه و بعضی شخصیت‌ها، تشکلی به نام «نهضت مقاومت ملی» به وجود آوردند که با نظر مثبت دکتر مصدق به یکی از بزرگترین نهضت‌های سیاسی در سال‌های بعد تبدیل شد.

 

 

منابع:

کودتای ۲۸ مرداد، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

قیام سی تیر، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

خاطرات و تألمات دکتر مصدق، محمد مصدق، انتشارات علمی

ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان، ترجمه کاظم فیروزمند و حسن شمس‌آبادی، نشر مرکز

دکتر مصدق بر مسند حکومت، ناصر نجمی، نشر پیکان

ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین فردوست

کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گازیروسکی، ترجمه غلامرضا نجاتی، شرکت سهامی انتشار

کودتای ۲۸ مرداد و رویدادهای متعاقب آن، حسین مکی، نشر علمی

ایران در عصر پهلوی، مصطفی الموتی، نشر پکا

بحران دموکراسی در ایران، فخرالدین عظیمی، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز

شاهپور غلامرضا پهلوی، احمد پیرانی، نشر آفرین

در این باره پرونده تاریخ ایرانی را بخوانید:

از ۲۵ تا ۲۸ مرداد ۳۲ چه گذشت؟/ ایران بین دو کودتا

 






[ یک شنبه 29 شهریور 1394  ] [ 9:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4058458 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب