:: فلسطین از یاد داشتهای حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی
فلسطین از یاد داشتهای حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی
فلسطین 1
برچهره سیاه گناه کار تجاوز گر * فرزندا ن فلسطین جای خنده زنند مشت آهنین *
عصیان خاموشی ، دور است از راه ما * سرباز این وظیفه لب راز دار من *
خلق گرسنه هرشب خسبد به شام تار * اندر امید دیده شب زنده دار من *
قد رسای دار اگر در نبردما * زانبوه نعش مردم بیدار خم شود *
یکدم گمان مبر که زطغیان این سکوت * موجی فرو نشیند واین خشم کم شود*
بس ای لب شکسته که فردای قهرمان * در دامن سکوت تو پرورده می شود *
خونین شو ودریده شو * اما به یاد دار کآ ینده طلائی کسترده می شود*
فلسطین ، 2
از زبان آوارگانی که از وطن مهاجرت کرده اند :
به خاک میهنمان که ما باز می گردیم * ما انقلاب خلق را شکوفاندیم *
ما فدائیان شما،ای فلسطین باز خواهیم گشت * من در گروه شمارشی ، خودم وپنج فرزندم فدائی اند * وفرزندان فرزندانم نیز ای وطن در گروه جان بازانند * ما تفگمان را آماده کرده ایم * ما با خلق پیمان بستیم * پیمان انقلاب بستیم *
این راه را بزرگ وکوچک دست برماشه طی خواهیم کرد*
لازمه مردانگی این است * که تجاوز گر را به دره نابودی اندازیم *
هیچ چیز جز زور فایده ندارد * این آتش را تنها آتش خاموش می کند*
مادام چون مین ها منفجر می شوند * نه تانکی می ماند ونه زره پوشی *
من فریاد می کشم الله اکبر* پس چنان رگبار بر آنان می بارم *
واین اشغال گران را که به ناچار میهن مرا ترک خواهند کرد*
واین اشغال گران را که دروطن من * جهان گردانی بیش نیستند *
روز شان را چون شب سیاه خواهم کرد* وفریاد می زنم * به محمد ومریم سوگند ای خانه بسوی تو باز خواهیم گشت *
سرود فلسطین 3
ای عزیزان قهرمانان * جان در ره میهن خود* بدهیم، بدهیم بی مهابا *
چو ن دماوند سرفرازیم * در ره حق جان ببازیم *
یک پا ننهیم ، ننهیم * قدمی به عقب تا دم مرگ *
از تن ما خو ن بریزد * واز خون ما لاله خیزد*
پر لاله وگل بشود همه جا ، همه جا ، چون گلستان *
در کوه ودشت ، در بیابان * غران چو یکی شیری که رها گشته از بند *
پیکر ما غرقه در خون * در جهان است رهنما مان *
برخاک وطن خون گربچکد بار دیگر *
حجت الاسلام والمسلمین والمسلمین علی اسماعیلی مشهد مقدس