السلام علیک یا ابا عبدالله
به روی نیزه ولی لب به صوت قرآن داشت
سر بریده ی بی جان به روی نی جان داشت
سری که خود همه ی آیه های قرآن بود
زمین مقابل او حکم بند و زندان داشت
صدای صوت خوشش پشت کوه می لرزاند
فرات غم زده و حالتی خروشان داشت
وباز معجزه اش روی نیزه ها می رفت
سری که عطر نگاهش نسیم ایمان داشت
تمام شام پر از بوی آیه ها می شد
سکینه تشنه و زینب دلی پریشان داشت