
دیدار ملامهدی نراقی و سید بحرالعلوم
وقتی کتاب شریف جامعالسعادات از مرحوم ملا مهدی نراقی انتشار یافت، آوازة این کتاب زود در سراسر حوزههای علمیه رسید و بعد از آن بود که مرحوم نراقی سفری به عتبات عالیات ائمه عراق داشتند. در آن زمان رسم بر آن بود که وقتی عالمی از ایران وارد نجف میشد، علمای نجف برای دیدن و خوشآمدگویی به دیدار او میرفتند و طبیعتاً بعد از مدتی هم آن عالم ایرانی برای بازدید و قدردانی و تشکر، خدمت علمای نجف میرسید.
معروف است که مرحوم نراقی وقتی به نجف مشرف شد علمای مطرح به دیدن ایشان رفتند، به جز سید بحرالعلوم! بعد از مدتی مرحوم نراقی برای دیدن سید بحرالعلوم به مجلس درس ایشان میرود، اما سید عنایتی به او نمیکند. و باز بعد از آن جناب نراقی به منزل سید بحرالعلوم رفت؛ در حالی که فروتنی و اغماض بیش از حدّ وی برای اطرافیان او سنگین بود. در آغاز این جلسه نیز با اینکه مرحوم نراقی میهمان سید بحرالعلوم بود، سید عنایت و توجهی به او نمیکند، اما وقتی بزرگواری مرحوم نراقی را میبیند و اینکه شخصیتی چون او در دیدار بر وی پیشی جسته، ناگهان سید از جای برمیخیزد و مرحوم نراقی را در آغوش میکشد و نزدیک خود مینشاند و میگوید: بنده کتاب جامعالسعادات شما را مطالعه کردهام و از جایگاه والای این اثر باخبرم، ولی میخواستم ببینم که صاحب این اثر آیا در میدان عمل هم توفیق چشمگیری دارد و به این مطالب عامل است
و یا فقط مطالب را جمعآوری نموده است؟ و از این رو هنگامی که شما به نجف آمدید. من به دیدن شما نیامدم و هنگامی که در درس من شرکت کردید، باز من از اکرام و محبت به شما روی برتافتم و میخواستم بدانم که در قبال این بیمهریها چه عکسالعملی از خود نشان میدهید؟ و امروز هم در کمال ناباوری دیدم که چگونه با کرامت نفس و بزرگواری، چیزی از من به دل نگرفتهاید و متوجه این واقعیت شدم که شما در مرحلة اول، خودتان به رهنمودهای اخلاقی عمل کردهاید و بعد برای هدایت دیگران به تألیف این کتاب اخلاقی ارزشمند پرداختهاید. بحمدالله من شما را عالمی عامل، مهذّب و خودساخته یافتم
شرط خوبی نسیت تنها جان من گفتار خوب
خوبی گفتار داری بایدت رفتار خوب