کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

روایتی دیگر از مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در مورد حماسه سوسنگرد

 

 

 

 


 

روایتی دیگر از مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در مورد حماسه سوسنگرد

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبری معظم انقلاب از جمله مسئولین مملکتی هستند که بسیاری از اوقات گرانبهای خود را در جبهه های حق علیه باطل گذارنده و خاطرات تلخ و شیرینی را از روزهای حماسه و مقاومت به خاطر دارند که بسیار شنیدنی و آموزنده است.

کمتر عملیاتی بدون حضور ایشان در کنار فرماندهان رزم شکل گرفته است و در کمتر برهه‌ای از جنگ جای ایشان را در میادین نبرد خالی می‌دیدیم.

رهبر معظم انقلاب در بیان خاطراتشان در سوسنگرد فرمودند:

این شهر دو بار محاصره شد. در مرحله اول عراقی ها توانسته اند وارد سوسنگرد شوند و نیروهای ما را از داخل این شهر عقب بزنند و حتی فرماندار هم برای آنجا معین کنند. مدتی بعد نیروهای ما حمله کردند و آنها را وادار به فرار مفتضحانه نمودند. قبل از محاصره، مجدد بنده و تعدادی از آقایان مثل شهید مدنی و آقای موسوی اردبیلی به آنجا رفتیم و نماز جماعت و سخنرانی برپا کردیم.

در سوسنگرد خانم عرب مسنی زندگی می کرد که همسرش نابینا بود. ایشان با وجود اینکه چهل یا پنجاه سال داشتند، خیلی شجاعانه و در حقیقت مردوار از شهر دفاع می‌کردند. معروف بود که او با چوب دستی چند سرباز عراقی را انداخته است. از این موضوع جالب که بگذریم، موضوع فتح سوسنگرد مطرح می شود. قضیه فتح به این ترتیب بود که پیش از آن عراقی ها سوسنگرد را بتدریج محاصره می کردند. ما فقط کنترل سوسنگرد را در اختیار داشتیم. محور سوسنگرد – بستان کاملا دراختیار عراقی ها بود. آنها به صورت نیم دایره اطراف سوسنگرد بودند. علاوه بر این، نیروهایشان را از « دب حردان » یعنی غرب اهواز به طرف شمال، یعنی «کرخه کور» (کرخه نور ) نزدیک کردند.

سپس از کرخه کور عبور کرده و محور حمیدیه- سوسنگرد را قطع کردند. به این ترتیب سوسنگرد کاملا در محاصره قرار گرفت. ما فقط یک راه به داخل شهر داشیم و آن هم راه کرخه بود. کم کم این راه هم مورد محاصره قرار گرفت و یا زیر آتش دشمن رفت. داخل سوسنگرد هم جز معدودی نیروهای سپاهی و ارتش کسی را نداشتیم. آخرین باری که ما به آنجا رفتیم یک سرگرد نیروی هوایی به نام «فرتاش» را به عنوان فرمانده نیروهای مستقر در سوسنگرد گذاشتیم.

عصر روز 23 آبان ماه، سرهنگ سلیمی از سوسنگرد به من اطلاع داد که شهر به شدت تحت فشار است و امکانات غذایی و نظامی وجود ندارد. دشمن هم در صدد تحرک می‌باشد. پیش از آن قرار بود که عملیات محدودی بشود و از فشار دشمن بکاهد، ولی انجام نشد.

خبر رسید که بچه ها آذوقه ندارند. آنها گفتند: ما آذوقه نداریم اما سوپر مارکت های خود شهر که مال مردم است و آنها در مغازه ها را بسته و رفته‌اند یک چیزهایی دارد و بعضی‌ها می‌گویند برویم از اینها استفاده کنیم تا از گرسنگی رها شویم. لکن ما حاضر نیستیم، چون متعلق به مردم است و راضی نیستند. من دیدم که واقعاً اینها فرشته‌اند و مقام بشریت برایشان کم است. زیرا سوپر مارکتی که صاحب آن از شهر رفته و الآن هم اگر بفهمند این جناب سروان نیروی هوایی از شهر و خانه اش دفاع می‌کند و می‌خواهد از آن استفاده نماید، با کمال میل حاضر است خودش برود و توی سینی هم بگذارد و با احترام به آنها بدهد، تا استفاده کنند. لذا از ما اجازه می‌خواستند.

این بود که ما گفتیم: « بروید ، باز کنید و هر چه گیرتان می‌آید، بخورید. هیچ اشکالی ندارد. »

مسئله‌ای که خیلی در این امر تأثیر کرد، پیغام مرحوم اشراقی داماد حضرت امام (ره ) بود. ایشان از تهران با من تماس تلفنی گرفت و من موضوع را بطور تلویحی گفتم و اصرار کردم که امام (ره ) هم نظری بدهند و ایشان دقایقی بعد خبر آوردند که امام (ره ) فرموده اند. «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود و تیمسار فلاحی هم شخصاً باید مباشر عملیات باشد» بهر حال نیروهای ارتش هم به حق فداکاری کردند و برادران سپاهی نیز انصافاً حماسه آفریدند و بالآخره با همت همه آنان سوسنگرد آزاد شد.

 

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

 

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 






[ چهارشنبه 27 آبان 1394  ] [ 9:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4062435 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب