کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
شهدای کربلا (مسلم بن عوسجه) از کتاب یا حسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

http://www.noorfatema.org/up/uploads/12777855321.gif

شهدای کربلا (مسلم بن عوسجه) از کتاب یا حسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/img_20151019_224114.jpg

 

 

مسلم بن عوسجه فرزند سعد از قبیله بنی اسد ، مردی شریف، عابد، زاهد و از اصحاب رسول خدا به شمار می رفت ، جنگجویی دلاور، قاری قرآن، عالم و مردی پرهیزکار، با وفا، ایثارگر و شریف بود.سوار کاری شجاع که نامش در جنگ‌ها و فتوحات اسلامی زبانزد مسلمانان بود. مسلم در کوفه می زیست و از کسانی بود که از کوفه برای امام حسین علیه السلام نامه نوشت و به عهد و پیمانش وفادار ماند. او با ورود مسلم بن عقیل به کوفه، برای امام (ع ) بیعت گرفت و در محاصره قصر عبیدالله بن زیاد نقش حساس و کلیدی ایفا کرد. او وکیل مسلم بن عقیل در کوفه بود و مسؤلیت جمع آوری اموال و خرید سلاح و گرفتن بیعت از مردم را بر عهده داشت .پس از دستگیری مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و شهادت آن دو بزرگوار، مدتی مخفیانه زیست، تا اینکه خبر ورود امام (ع) به کربلا در میان مردم کوفه منتشر شد. حبیب بن مظاهر از طرف امام حسین (ع) بوسیله پیک مخصوص به کربلا دعوت شده بود،هنگامی که از خانه بیرون آمد. مسلم بن عوسجه را بر در مغازه عطاری دید که ایستاده است . حبیب پرسید: برای چه ایستاده ای؟ گفت: می خواهم حنا بخرم و خضاب کنم! حبیب گفت: مگر نمی دانی که امام حسین( ع) وارد کربلا شده است، بشتاب تا خود را به آن حضرت برسانیم و او را یاری کنیم.مسلم بن عوسجه با شنیدن این خبر سر از پا نشناخت. بدون درنگ آماده سفر کربلا شد و به همراه حبیب بن مظاهر به سرعت به قافله حسینی پیوست.گفته شده است که خانواده اش نیز همرا ه وی بودند،او شب عاشورا در پاسخ به فرمایش امام (ع) که فرمودند: من بیعتم را از شما برداشتم و هرکس می خواهد در این تاریکی شب برود، گفت: به خدا قسم اگر هفتاد مرتبه مرا بکشند، بسوزانند، ریز ریز کنند و دوباره زنده شوم هرگز از تو دست بر نمی‌دارم و جانم را فدای تو خواهم کرد، چگونه در راه تو کشته نشوم در حالی که این تنها برای یک‌بار است و عزّتی جاودانه دارد. روز عاشورا نیز هنگامی که فرمان حمله‌ی همه جانبه سپاه عمر سعد صادر شد، مسلم بن عوسجه در جانب چپ سپاه امام حسین( ع )می‌جنگید و دلاورانه حمله می برد ،وی حدود پنجاه تن از جنگجویان ابن سعد را به خاک افکند و همچنان با شمشیر خود به قلب سپاه دشمن می‌زد. از شدّت نبرد گرد و غبار زیادی بلند شد، ساعتی گذشت، گرد و غبار تا حدودی فروکش کرد، پیکر نیمه جان مسلم بر زمین کربلا افتاده بود. امام حسین (ع )به سوی او شتافت و فرمود: ای مسلم خدا تو را رحمت کند .آن گاه حبیب بن مظاهر به بالینش رفت و او به حبیب گفت: تو را به این مرد سفارش می کنم که جان خود را فدای او کنی. و با دست خود به امام (ع ) اشاره کرد.حبیب پاسخ داد: قسم به خدای کعبه چنین خواهم کرد. همسر و فرزندان مسلم بن عوسجه نیز در حماسه کربلا حضور داشته اندو در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند.

 

منبع : کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

barrud.rasekhoonblog.com

 

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||






[ شنبه 30 آبان 1394  ] [ 5:19 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4050878 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب