کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

یک شنبه

10 آذر 1387

1 ذیحجه 1429

30.Nov.2008

ـ اشاره

ـ گفتار مجری

ـ چراغ راه

ـ نکته ها

ـ زلال قلم

ـ کوتاه و گویا

ـ آورده اند که...

ـ شکرستان

ـ نظر شما چیه؟

ـ کتابستان

اشاره

فاطره ذبیح زاده

ایت الله سید حسن مدرس، یکی از مردان بزرگ و کم نظیر تاریخ ایران است. شهید مدرس ضمن توجه به حوزه های علوم اسلامی، ازآن جاکه سیاست را برای خدمت به اسلام و زنده کردن عدالت اسلامی و ارزش های آن می دانست، براساس وظیفه دینی، وارد مبارزه و فعالیت های طاقت فرسای سیاسی شد و با همین نیت خداپسندانه، از جان خود گذشت. در دوران استبداد صغیر، تلاش زیادی به منظور تدارک و تقویت مشروطه خواهان انجام داد و در مقابل حاکم مستبد اصفهان ایستادگی کرد. در دوره دوم قانون گذاری، از طرف مراجع نجف به عنوان یکی از مراجع طراز اول انتخاب و وارد مجلس شورای ملّی شد. از جمله رخدادهای این دوره، تحمیل اولتیماتوم روسیه مبنی بر اخراج مورگان شوستر امریکایی از ایران بود، که استقلال میهن را به هیچ می گرفت و (شهید) مدرس، شدیداً با پذیرش آن مخالفت کرد.

هم زمان با جنگ جهانی اول، هنگامی که نیروهای متّفقین با زیر پا گذاشتن موضع بی طرفی ایران، وارد کشور شدند و تهران در معرض اشغال نظامی نیروهای روس و انگلیس قرار گرفت، مدرس به همراه گروهی از دوستانش به کرمانشاه مهاجرت کردند و در آنجا به منظور برخورد با اشغالگران، دولت موقتی تشکیل دادند و موفق به بسیج ملّت و مبارزه با اشغالگران و جلوگیری از تقسیم ایران گردیدند.

(شهید مدرس)، پس از بازگشت از مهاجرت و روی کار آمدن کابینه وثوق الدوله، به هنگام قرارداد 1919 م. با انگلیسی ها، رهبری مبارزه را به عهده گرفت و مانع اجرای این قرارداد گردید. پس از سقوط کابینه سید ضیا، در مجلس چهارم، شهید مدرس برای دومین بار به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس حضور داشت. در این دوره مدرس با رضاخان وارد مقابله شد. سردار سپه پس از سقوط کابینه سید ضیا، وزارت جنگ را به دست گرفت و در تمام امور لشکری و مالی مداخله می کرد و مانع لغو حکومت نظامی تهران بود. کاسه صبر مدرس لبریز شد و در جلسه 12 مهر 1301، متهورانه، سردار سپه را به باد انتقاد گرفت و به کارهای خلاف قانون او اعتراض کرد. رضاخان که در رویای حکومت مطلقه بر ایران بود، نخست به کمک طرفدارانش در مجلس، رژیم جمهوری را به شکل غیرقانونی مطرح کرد که با رنج ها و سختی های مدرس و پشتیبانی مردم و مراجع از او، رضاخان در رسیدن به هدفش ناکام ماند. پس از آن مدرس همچنان با فزون خواهی و برنامه های غیرقانونی رضاخان روبه رو بود و به همین سبب در 7 مرداد 1303 به کمک هم فکرانش، سردار سپه را استیضاح کردند.

پس از پایان حکومت قاجار و انتقال حکومت به رضاخان، مدرس باز هم منزوی شد و از هر راه ممکن تلاش می کرد رضاخان را از نوکری بیگانگان و به باددادن سرمایه مملکت منصرف کند. سرانجام در 16 مهر 1307، دو روز پس از بازگشایی هفتمین دوره مجلس، مأموران دولتی، وحشیانه به منزل مدرس هجوم بردند و شبانه ایشان را از تهران خارج کردند و به سوی مشهد بردند. سپس از آنجا به شهر خواف بردند و در وسط پادگان نظامی شهر، سکونت دادند. در این دوره از او به شدت مراقبت می شد تا با کسی تماس برقرار نکند و از ضروری ترین امکانات زندگی محروم بود. پس از نُه سال، به کاشمر منتقل شد و در هنگام افطار، در 26 رمضان 1357 برابر دهم آذرماه 1316 به دست مأموران رضاخان به شهادت رسید.

گفتار مجری

با نگاهی گذرا به تاریخ، درمی یابیم که از اوائل قرن بیستم در سراسر دنیای اسلام، ردپای شوم اجانب به چشم می خورد؛ از شمال آفریقا تا خاورمیانه و تا خاور دور. اما در میان آن همه سیاهی ها و تاریکی ها، ستارگان پرفروغی که منجی دنیای اسلام و مسلمان ها بودند، مایه امید و غرور حق طلبان هستند. از جهاد و مبارزه سید جمال الدین اسدآبادی در شمال آفریقا، از فریاد و فتوای میرزای شیرازی و علمای بزرگ نجف و از علما و آزادی خواهان در ایران اسلامی[1] در میان این چهره ها، شهید مدرس، چهره تابناک این مقطع از تاریخ ایران است که زندگی پربار و منش سیاسی الهی او می تواند الگوی خوبی برای همگان و به ویژه سیاستمداران باشد.

اولین ویژگی بارزی که از این عالم مجاهد و والامقام در خلال حیات سیاسی اش به گونه ای برجسته به یادگار مانده، روح بزرگ مقاومت و سازش ناپذیری او در برابر قدرت های شیطانی و پایمردی در مقابل استبداد و استعمار است. مخالفت شهید مدرس با قرارداد 1919 و ایستادگی او در برابر کودتاچیان و دشمنی او با دولت و حکومت رضاخان، همگی در راستای مبارزه با نفوذ بیگانگان در ایران بود.

مدرس، مانند همه مجتهدین و علمای باتقوا و مبارز اسلامی در تمام زندگی اش، هرگز به دنیا و زندگی و مادیات و مقام، به عنوان ارزش و هدف نگاه نکرد؛ لذا در سراسر زندگی مبارزاتی آن مرد بزرگ، ذره ای ضعف و ترس و محافظه کاری مشاهده نمی شود. شهید مدرس در اوضاع و احوال زمان خود تصور می کرد از طریق مجلس بتواند کشور را به عزت و عظمت و استقلال برساند، ملت را بیدار کند و از سلطه بیگانه برهاند؛ از همین رو، با تمام توان وارد میدان شد و از جان خود گذشت.

یکی دیگر از ویژگی های آن شهید بزرگوار، تیزبینی و هوش سیاسی و قدرت تشخیص توطئه هاست. او قبل از آنکه خطرهای عمده ای برای مملکت رخ دهد، از روی نشانه ها، زودتر از همه متوجه خطر می شد و به خواب هایی که بیگانگان برای ایران و ملّت ایران می دیدند، پی می برد. مخالفت مدرس با طرح فریبنده جمهوری خواهی رضاخان، یکی از بارزترین این نمونه هاست.

شهید مدرس، چه در زمانی که اکثریت مجلس با او بودند و از او الهام می گرفتند و چه زمانی که در مجلس، با یاران صمیمی اش در اقلیت بود، یک مطلب برای او همواره صادق بود و آن اینکه، در همه زمان ها، نظرات و دیدگاه های مدرس در مجلس تعیین کننده بود. نفوذ کلامش فوق العاده بود. وقتی در مجلس مطلبی را عنوان می کرد، استیضاحی را مطرح می نمود، درباره مسائل مهم روز نطق می کرد، دوست و دشمن، همه را مجذوب خود می کرد؛ تا آنجا که اگر بر اثر شلوغی صحن مجلس، برخی نمایندگان کلام او را نمی شنیدند، بعداً از هم جویا می شدند که مدرس چه گفت؟

چراغ راه

حضرت امام خمینی (ره)

«(شهید مدرس) مجاهدی عظیم الشأن و متعهدی برومند و عالم بزرگواری که در دوران اختناق رضاخانی می زیست. زمانی که قلم ها شکسته و زبان ها بسته و گلوها فشرده بود او از اظهار حق و ابطال باطل دریغ نمی کرد».[2]

«این عالم ضعیف الجثه با جسمی نحیف و روحی بزرگ و شاداب از ایمان و صفا و حقیقت و زبانی چون حیدر کرار، رویارویشان ایستاد و فریاد کشید و حق را گفت و جنایات را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان کذایی تنگ و روزگارشان را سیاه کرد و عاقبت جان طاهر خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد».[3]

ایت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)

«مرحوم ایت الله شهید آقای مدرس در عالم اسلام کاری کردند که جز از عهده ائمه اطهار(ع) از هیچ عالم و مجتهد(ی) در تاریخ اسلام برنیامده و نمی اید. زندگی او علی وار و شهادتش کاملاً شبیه امام جعفر صادق (ع) بود. مدرس ثابت کرد که تاریخ زندگی ائمه ما کاملاً با حقیقت وفق می دهد».[4]

امام خمینی(ره): «یک آدم اگر موافق تعلیم قرآن درست شود یک وقت می بیند که یک مدرس از کار در می اید که یک مدرس مثل یک گروه است، جلوی قدرت رضاخان آن قدرت شیطانی می ایستد».[5]

بنیان گذار جمهوری اسلامی: «شما منتخبین مجلس، که از پشتیبانی جدّی ملّت عزیز برخوردارید باید با کمال قدرت در مقابل قدرت های شیطانی... بایستید و از هیچ قدرتی غیر از قدرت خداوند قادر نهراسید و جز به مصالح کشور به چیز دیگری فکر نکنید».[6]

در وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره) خطاب به نمایندگان مجلس آمده است:

«از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری با هم مجلسان خود رفتار کنند( و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل ایید».

مجلس در نگاه امام خمینی(ره)

امام در آستانه افتتاح مجلس شورای اسلامی در 4/3/59 خطاب به نمایندگان فرمود:

«تمام ملّت خلاصه در وجود شما آقایان است... مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است. مجلسی است که باید متفکرین، آقایان مسایلی که مایحتاج ملّت است و کشور است در میان بگذارند... آنچه دلخواه اسلام است تصویب شود و همه چیزش اسلامی باشد، اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم...».

امام که از میان مردم برخاسته است در توصیف مجلس چنین می فرماید:

«مجلس تنها ملجایی است که برای یک ملّت است. مجلس قوه مجتمع یک ملّت است در یک گروه. تمام قوای یک ملت در یک مجتمع است. و مجلس از همه مقاماتی که در یک کشور هست بالاتر است، بنابراین یک همچو مقامی را نشکنید».[7]

نکته ها

در اینجا، به برخی از مبانی اندیشه سیاسی شهید مدرس اشاره می کنیم:[8]

1. تفکر ضد امپریالیستی سید و ضرورت دفاع از مصالح کشور

مدرس رویکرد سیاسی ایران را دوستی با همه دولت ها چه همسایه، چه غیر آن عنوان می کند و این دوستی در صورتی ادامه خواهد داشت که تعرضی از سوی آنها صورت نگیرد؛ ایشان می فرماید:

«همان گونه که به صدر اعظم عثمانی گفتم، اگر کسی بدون اجازه دولت ایران، از سر حدّ ایران تجاوز کند و وارد خاک کشور شود، بدون توجه به لباس و دین او، آن شخص را کشته، سپس در صورت علم یافتن بر مسلمان بودن او، بر مقتول نماز خوانده و دفنش خواهیم کرد».

2. اتحاد دین و سیاست یا تفکر ضد سکولاری مدرس

سخن معروف مدرس: «دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست» نشان آن دارد که طرح جدّی یکی بودن دین و سیاست، زیرساخت مجموعه آراء و اندیشه های مدرسِ شهید را تشکیل می داد:

ایشان برخلاف نوگراها که به تقلید کورکورانه از غرب دین و سیاست را جدا می شمردند می فرمود:

«فکر می کردم چرا ممالک اسلامی رو به ضعف نهاده و ممالک غیراسلامی رو به ترقّی؟ چندین روز فکر کردم و بالاخره فهمیدم که ممالک اسلامی، سیاست و دیانت را از هم جدا کرده اند. ولی ممالک دیگر سیاستشان عین دیانتشان یا جزو آن است... لهذا در ممالک اسلامی، اشخاصی که متدین هستند، دوری می کنند از اشخاصی که داخل سیاست هستند. آنها که دوری کردند، ناچار همه نوع اشخاص رشته امور سیاست را در دست گرفته، لهذا (مملکت) رو به عقب می رود».

3. شهید مدرس و قانون گرایی سازگار با شریعت

شهید مدرس بر اجرای دستورهای اسلام تأکید داشت و می فرمود:

«باید جدّ و جهد کرد که یک سر مویی قوانین ما از حدود اسلامیه تجاوز نکند».

4. جایگاه مجلس در اندیشه سیاسی شهید مدرس

ایشان می فرماید: «قانون اساسی مملکت این پیش بینی را کرده است که مجلس شورای ملّی هرچه بزرگ تر و با جلالت تر باشد، از برای پیشرفت امور مملکت و سیاست داخله و خارجه انفع است».

یکی از نکات در خور توجه، تأثیر عمیق مرحوم مدرس بر افکار و اندیشه های امام خمینی(ره) بنیان گذار انقلاب اسلامی است. در بیانات امام، تجلیل و احترام ویژه ایشان به مدرس کاملاً مشهود است. اینکه روحانیان باید وارد عرصه سیاست شوند، آن هم به تفصیل و نه اجمال و نیز روحیه پر از شهامت آن شهید در مقابل استکبار و دشمنان اسلام از ویژگی های برجسته مرحوم مدرس بود که امام همواره در بیانات خود از آن یاد کرده اند.[9]

یکی از نشانه های هوش سیاسی شهید مدرس و قدرت تشخیص توطئه ایشان، مخالفت با طرح جمهوری خواهی رضاخانی است. ایشان می گوید: «من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حکومت صدر اسلام هم جمهوری بوده است. ولی این جمهوری که می خواهند به ما تحمیل کنند بنا به اراده ملّت نیست، بلکه انگلیسی ها می خواهند به ملّت ایران تحمیل کنند و رژیم حکومتی را که صد درصد دست نشانده و تحت اراده خود باشد، در ایران برقرار سازند».[10]

زلال قلم

این روزها، کوچه پس کوچه های پرهیاهوی تاریخ را در پی شمیم حضور مردی می گردیم که قلم از بیان آفتاب بلند ایستادگی و زلال بی مانند مردم داری و ساده زیستی اش درمانده است. رود کلام در حواشی نام مدرس جاری است؛ او که نخل وجودش ریشه در مکتب، فقه و فقاهت داشت. یکّه مرد عصر خود که به حق مرد دین و سیاست و قهرمان آزادی نام گرفته است.

نام «مدرس» را هزار باره تکرار می کنیم که او مدرس توأمان سیاست و دیانت است. پیرمرد نحیفی که یک تنه در مقابل کوران حوادث رضاخانی ایستاد و در راه دفاع از میهن و ملت، ذره ای آشوب به دل دریایی اش راه نداد. مدرس قله بلند آزادی ها و سرو نجیب ملت بود. راه بهارستان را که می پیمود، تنها، سرفرازی اسلام و ایران در دلش می جوشید و بس! برای همین فریادش پشت اجنبی ها را می لرزاند و شعله در جان مستکبران می انداخت.

سید شهید، به معنای راستین کلمه، «امین ملّت» بود. می فرمود: ««من» یعنی همهه ملّت، من اتکاء به همه ملّت دارم چون اطلاع از حالشان دارم...».

چه قبل از نمایندگی، چه زمانی که وکیل ملّت بود و چه در تبعید و زندان رضاشاه، ساده زیستی و خلوصش مثال زدنی بود. لباس تنش همیشه همان پارچه کرباس بافت وطن باقی ماند و اثاث مختصر خانه اش مایه حیرت سیاستمداران عصرش بود. می فرمود: «انسان قانع هیچ وقت تسلیم زور نمی شود و در برابر زر و زیور دنیا وسوسه نمی گردد»[11] و همین راز ماندگاری و پایداری خلل ناپذیرش بود.

بی تردید، ستارگان فرزانه ای چون شهید مدرس، سندی از گنجینه پرعیار علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع اند. در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده اند که بر تارک جبین شان، خون شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب اسلامی و مردمی را می توان سراغ گرفت که در آن حوزه و روحانیت پیش کسوت شهادت نبوده اند، بر بالای دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگ فرش حوادث خونین به شهادت نایستاده است؟

مجلس نماد اقتدار مردم است. برای مردمی که تاریخی آکنده از استبداد و دیکتاتوری را در پشته خاطرات خود دارد، حضور سبز مجلسی که وکلایش از دل ملّت برخاسته اند، مایه غرور و غنیمت و منشأ شکوفایی و فضیلت است. آن گاه که نمایندگان، امین، متعهّد و متخصص باشند، صداقت و شهامت سرلوحه اعمال و خیرخواهی مردم دغدغه همواره شان خواهد بود. مردان و زنانی که عزم آن دارند تا نگاه تیزبین و بازوی پرتوان شان بر زوایای امور کشور احاطه داشته باشد و درد جامعه را چون زخمی بر پیکر خویش ببینند.

به راستی اگر نمایندگان ملّت باور کنند که مجلس «خانه خلق و عصاره فضایل ملّت» است، چه زود خواهد رسید روزی که ایران گلستان شود!

کوتاه و گویا

رهبر معظم انقلاب: «امروز ما مدیون همه آن انسان های بزرگ از جمله شیخ فضل الله و بهبهانی و مدرس تا شهدای انقلاب در سی سال اخیر و شهدای مجلس شورای اسلامی می باشیم».

امام خمینی(ره): «مدرس زنده است تا تاریخ زنده است».

دهم آذرماه، سالروز شهادت عالم مبارز و آزادی خواه، پیرمرد پرهیزکار عرصه سیاست، که شعار «دیانت عین سیاست و سیاست عین دیانت»یادگار اوست، گرامی باد.

ایت الله سید حسن مدرس، ستاره درخشانی بود که در قلب ظلمانی ترین شب تاریخ این مرز و بوم، در آسمان دین و سیاست این مملکت طاغوت زده درخشید و جاودانه شد.

سلام بر مدرس، اسوه بیداری که تاب خفتگی و خموشی سرزمین خود را نداشت و آه مظلومانه ملّت بر شانه های مسئولیت او سنگین می آمد!

دشمنان این آب و خاک بدانند تا خون مدرس بر خاک وطن می جوشد، ملّت زنجیر طغیان اهریمن را بر دست و پای خود تاب نمی آورد!

اینک هر کودک وطن، این زمزمه مدرس پیرش را در گوش خود دارد که «ما صاحب خانه هستیم و صلاح خود را خودمان بهتر تشخیص می دهیم».

آورده اند که ...

موکل

نقل است روزی، مرحوم مدرس در راهی که از مجلس شورا به منزل می رفت به بقالی محل می رفت تا ماستی تهیه کند. موقعی که بقال مشغول کشیدن ماست بود، مدرس به شرح مسائل سیاسی و آنچه در مجلس گذشته بود پرداخت و به نطق هایش در مجلس اشاره کرد.

وکیل دیگری که در کنارش بود به اعتراض گفت: آقا برای چه اینها را به بقال می گویی؟

مدرس گفت: «چون این موکل من است و باید بداند و حق آن است که مردم از مسائل سیاسی و اجتماعی و روابط کشورها خبر داشته باشند».[12]

مثل همه

شهید مدرس، آخرین فرزندش، فاطمه بیگم را بسیار دوست داشت. در یکی از روزها این دختر دلبندش به بیماری حصبه مبتلا می شود و در تب می سوزد. پزشک معالج اصرار دارد که باید فرزند مدرس به شمیران (به خاطر خوش آب و هوایی) انتقال یابد تا شاید معالجات مؤثر واقع شود.

مدرس در پاسخ می گوید: «همه فرزندان این مملکت، فرزندان من هستند، نمی پسندم که فرزندم به جای خوش آب و هوا منتقل شود و دیگران در محیط گرم تهران و جاهای دیگر در شرایط سختی به سر ببرند، مگر اینکه برای همه آنان چنین شرایطی فراهم شود».[13]

لیاقت

مدرس غالباً نامه هایی که می نوشت، روی کاغذ پاکت تنباکو و کاغذهایی بود که در آن روزگار قند در آن می پیچیدند. یکی از وزیران نامه ای از مدرس دریافت کرد و آن را اهانت به خود دانست. روزی یکی از آشنایان مدرس نزد او آمد و دسته ای کاغذ آورد و به مدرس گفت: «جناب وزیر این کاغذها را فرستادند که حضرت آقا مطالب خود را روی آن مرقوم فرمایند».

مدرس گفت: «عبدالباقی! چند ورق از آن کاغذهای مرغوب خودت را بیاور».

فرزند مدرس فوری بسته ای کاغذ آورد. مدرس به آن شخص گفت: «آن بسته کاغذ وزیر را بردار و این کاغذها را هم روی آن بگذار. سپس روی تکه کاغذ قند نوشت: «جناب وزیر! کاغذ سفید فراوان است ولی لیاقت تو بیشتر از این کاغذ که روی آن نوشته ام نیست».

زنده باد مدرس!

مدرس که پس از شکست طرح جمهوری رضاخانی، همچنان با فزون خواهی و برنامه های غیرقانونی رضاخان روبه رو بود، تصمیم به استیضاح سردار سپه گرفت. در جلسه استیضاح، با ورود مدرس به مجلس، هواداران سردار سپه شعار «مرده باد مدرس» سر دادند. ولی مدرس با شجاعت تمام در حضور رضاخان فریاد زد: «زنده باد مدرس، مرده باد سردار سپه».

رضاخان خشمگینانه گلوی مدرس را فشرد و فریاد زد: «آخر تو از جان من چه می خواهی؟»

مدرس با لهجه اصفهانی جواب داد: «من می خواهم که تو نباشی».

رضاخان در آن لحظه آرزوی دیرینه اش را با خشمی که نشان از شدت ضعف او در برابر مدرس بود به زبان آورد که: «شما محکوم به اعدام هستید. شما را از بین خواهم برد».[14]

شکرستان

زمانی که نصرت الدوله وزیر دارایی بود، لایحه ای تقدیم مجلس کرد که به موجب آن، دولت ایران یکصد سگ از انگلستان خریداری و وارد کند. او شرحی درباره خصوصیات این سگ ها بیان کرد و گفت: «این سگ ها شناسنامه دارند، پدر و مادر آنها معلوم است، نژادشان مشخص است و از جمله خصوصیات دیگر آنها این است که به محض دیدن دزد او را می گیرند».

مدرس طبق معمول دست روی میز زد و گفت: مخالفم!

وزیر دارایی گفت: «آقا، ما هر چه لایحه می آوریم شما مخالفید. دلیل مخالفت شما چیست؟»

مدرس جواب داد: «مخالفت من به نفع شماست. مگر شما نگفتید، این سگ ها به محض دیدن دزد، او را می گیرند؟ خوب آقای وزیر به محض ورودشان، اول شما را می گیرند. پس مخالفت من به نفع شماست».

نمایندگان با صدای بلند خندیدند و لایحه مسکوت ماند.

نظر شما چیه؟

در حال حاضر، وظیفه مجلس و نمایندگان آن چیست؟

پاسخ: رشته اصلی کار مجلس، هدایت از طریق قوانین و نظارت برای جلوگیری از یک فساد نهادینه در حکومت است. یکی دیگر از وظایف مهم مجلس کارآمد کردن نظام اسلامی ماست. اینک که به لطف الهی، در ایران حکومت مشروع اسلامی مستقر شده است باید تلاش کرد تا بر کارآمدی این نظام افزوده شود. اگر بخواهیم راه مدرس ادامه پیدا کند، باید مجلس جایی برای تکیه ملت و رهبری باشد.

ویژگی های یک مجلس کارآمد چیست؟

پاسخ: باید در مجلس پخته ترین حرف ها و بهترین ایده ها ارائه شود که نمایندگان باید تلاش کنند آنها را به دست بیاورند. باید بهترین حرف ها، ایده ها و طرح ها مطرح شود تا هم کارآمدی نظام بالاتر برود و هم از فساد و اشتباه جلوگیری شود.

کتابستان

1. ذبیح زاده، علی نقی، مرجعیت و سیاست در عصر غیبت، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ج 4.

2. همایش بزرگداشت شهید مدرس (مجموعه مقالات)، بهار 85 ، دانشگاه آزاد اسلامی اردستان.

3. یادواره شهید مدرس، آذرماه 71، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.

4. گلی زواره، غلام رضا، داستان های مدرس، موسسه انتشارات هجرت، چاپ اول 1373.

5. مدرسی، علی، مرد روزگاران، نشر هنر ایران، 1374.

6. معراجی پور، محبوبه، برق غیرت، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آذر 1382.

پی نوشتها

[1]. نک: مرجعیت و سیاست در عصر غیبت، ج 4، فصل شانزدهم.

[2]. صحیفه نور، ج 19، ص 64.

[3]. همان.

[4]. نقل از: علی مدرسی، مرد روزگاران، مدرس شهید نابغه ملی ایران، صص 44 و 46.

[5]. صحیفه نور، ج 6، ص 231.

[6]. صحیفه نور، ج 12، ص 121.

[7]. نک: صحیفه امام، ج 12، ص 200.

[8]. نک: علی نقی ذبیح زاده، مرجعیت و سیاست در عصر غیبت، ج 4، صص 214 ـ 217.

[9]. یادواره شهید مدرس، آذر 71، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس.

[10]. مرجعیت و سیاست در عصر غیبت، ج 4، ص 205.

[11]. غلام رضا گلی زواره، داستان های مدرس، ص 29.

[12]. داستان های مدرس، صص 97 و 98.

[13]. همان، صص 47 و 48.

[14]. مدرسی قاعلی، مرد روزگاران، صص 202 – 204.

 






[ جمعه 6 آذر 1394  ] [ 12:45 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4081442 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب