اگر مىخواهید که از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را!
آقاى رئیس جمهور حدودش در قانون اساسى چه هست، یک قدم آن ور بگذارد من با او مخالفت مىکنم. اگر همه مردم هم موافق باشند، من مخالفت مىکنم. آقاى نخست وزیر حدودش چه قدر است، از آن حدود نباید خارج بشود. یک قدم کنار برود با او هم مخالفت مىکنم. مجلس حدودش چه قدر است، روى حدود خودش عمل کند. شوراى نگهبان حدودش چه قدر است؛ قوه قضاییه حدودش چى است؛ قوه اجرائیه. قانون معین شده است. نمىشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط مىکنى قانون را قبول ندارى! قانون ترا قبول ندارد. …

***
این مردم اسلام را مىخواهند. اگر پایتان را از اسلام کنار بگذارید این طلبه اى که اینجا نشسته با کمال قوا با شما مخالفت مىکند. همه ملت اسلام هم اسلام را مىخواهند.
من اول سال به آقایان عرض کردم که این سال خوب است سال اجراى قانون باشد. باید حدود معلوم بشود. آقاى رئیس جمهور حدودش در قانون اساسى چه هست، یک قدم آن ور بگذارد من با او مخالفت مىکنم. اگر همه مردم هم موافق باشند، من مخالفت مىکنم. آقاى نخست وزیر حدودش چه قدر است، از آن حدود نباید خارج بشود. یک قدم کنار برود با او هم مخالفت مىکنم. مجلس حدودش چه قدر است، روى حدود خودش عمل کند. شوراى نگهبان حدودش چه قدر است؛ قوه قضاییه حدودش چى است؛ قوه اجرائیه. قانون معین شده است. نمىشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط مىکنى قانون را قبول ندارى! قانون ترا قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسى پذیرفت، که ما شوراى نگهبان را قبول نداریم. نمىتوانى قبول نداشته باشى. مردم رأى دادند به اینها، مردم شانزده میلیون تقریباً یا یک قدرى بیشتر رأى دادند به قانون اساسى. مردمى که به قانون اساسى رأى دادند منتظرند که قانون اساسى اجرا بشود؛ نه هر کس از هر جا صبح بلند مىشود بگوید من شوراى نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسى را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئیس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، و لو بر خلاف رأى شما باشد. باید بپذیرید، براى اینکه میزان اکثریت است؛ و تشخیص شوراى نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست، میزان است که همه ما باید بپذیریم. من هم ممکن است با بسیارى از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم.
لکن وقتى قانون شد [تصویب] خوب، ما هم مىپذیریم. بعد از اینکه یک چیزى قانونى شد دیگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحریک بکند، مفسد فى الارض است؛ و باید با او دادگاهها عمل مفسد فى الارض بکنند. و اگر نه، رأى مىدهد آرام. با رأى آرام هیچ کس مخالف نیست. شما مىگویید که نخیر، اینکه گفتند اینها اشتباه کردند؛ ولى ما در مقام عمل قبول داریم. رأیمان این است که این جورى نیست؛ اما در عمل ملتزم هستیم.
این هیچ مانعى ندارد. البته مسائل اگر مسائل اسلامى باشد، اگر در رأى هم مخالف باشید، باید تو سرتان زد! اما اگر یک مسائل سیاسى هست، مسائل [دیگر] هست، مىگویید اینها اشتباه کرده اند، بسیار خوب، ممکن است یک میلیون جمعیت هم اشتباه بکنند؛ این اشکال ندارد؛ اما در عین حالى که اعتقادتان این است که اینها اشتباه کرده اند، در عین حال باید بپذیرید. چاره ندارید. شما هم که وکیل شدید فرض کنید از تهران یا از جاى دیگر، خوب، عده کثیرى مىگویند که این لیاقت نداشته است! این نباید، خوب نبود بشود، اما حالا که اکثریت شد، پذیرفته اند. این مردم بیچاره همه چیز را قبول دارند؛ این من و شما هستیم که هر جا بر خلاف مصلحت ما باشد اساس را مىگوییم قبول نداریم. هر جا هر کس بر خلاف من است این اصلًا مسلمان هم نیست و هر که بر وفق من است، اگر شمر هم باشد این ابوذر است! این یک مطلبى است که در باطن ذات هر کس هست. اصلاح کنید خودتان را. در باطن ذات همه هست که آن که با من خوب است خوب است؛ و آن که با من بد است بد. نه آنکه به حسب حکم خدا خوب است و به حسب واقع خوب است، نخیر، آنى که با من خوب است آن میزان است. آن قانون میزان است که براى من باشد؛ و آن مجلس میزان است که براى من باشد؛ و آن ارتش میزان است که براى من باشد! آن که براى من نباشد آن فاسد است! این یک چیزى است که در قلب همه است، اختصاص به یکى و دو تا ندارد. هر کسى هر چیزى را براى خودش مىخواهد همه مردم هر چیزى را براى خودشان مىخواهند، الّا آنهایى که بالاتر از این طبقات هستند. البته هر کس این طور است. اما در مقام تدبیر امور یک مملکت و در مقام اداره یک مملکت، باید همه شماها و همه کسانى که دست اندر کار هستند و همه ملت بپذیرند آن چیزى را که، قانون اساسى پذیرفته است. بپذیرند آن چیزى را که مجلس به آن رأى مىدهد و شوراى نگهبان آن را موافق قانون و موافق شرع مىداند.
باید بپذیرند اینها را. اگر مىخواهید که از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را. نگویید هى قانون، و خودتان خلاف قانون بکنید! بپذیرید قانون را. همه تان روى مرز قانون عمل بکنید. اگر همه روى مرز قانون عمل بکنند، اختلاف دیگر پیش نمىآید.
***
زمان: صبح ۶ خرداد ۱۳۶۰/ ۲۲ رجب ۱۴۰۱
مناسبت: سالگرد تأسیس مجلس شوراى اسلامى
حضار: نمایندگان مجلس شوراى اسلامى
مرجع: صحیفه امام خمینی(ره)، جلد ۱۴، صفحه ۳۷۷
***

barrud.rasekhoonblog.com
وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وبلاگ بررود
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
barrud.persianblog.ir
بررودکریز
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||