حزن نوح
حضرت جبرئيل (ع ) بنام آن حضرت ( حسين(( ع ))) ميخى به كشتى حضرت نوح (ع ) كوبيد.
از موضع ميخ نورى درخشيد و رطوبتى مانند خون از آن ظاهر شد كه موجب حزن و اندوه حضرت (ع ) و نوحه او گرديد.(1)
قطره اى اشك تو يك دريا عطش
هرم لبهاى تو يك صحرا عطش
در نگاه گرم تو حس مى شود
يك جهان ايثار، يك دنيا عطش
تانبينى عاشقان را تشنه كام
آمدى درياى غيرت با عطش
تا كوير خشك لبهاى تو ديد
سوخت چون خورشيد سر تا پا عطش
تشنه بيرون آمدى تا از فرات
بى تو دارد آب هم حّتى عطش
بى تو در ميخانه خُمّ مى شكست
علقمه شد بزم غم ، سقّا عطش
بعد تو روح بلند عاطفه
قطره قطره آب ميشد با عطش (2)
یامجیر