هفت گفتار از امام هادي
ريشهها و نتايج تکبر
در سيرهي تربيتي امام هادي عليهالسلام براي تربيت نفوس و زدودن صفات ناپسند از وجود آدمي به زمينهها و ريشههاي خودپسندي اشاره شده است. آن حضرت ميفرمايد: «مَنْ اَمِنَ مَکْرَ اللَّهِ وَ أَلِيمَ أَخْذِهِ تَکَبَّرَ حَتَّي يَحِلَّ بِهِ قَضَاوُهُ وَ نَافِذُ أَمْرِهِ وَ مَنْ کَانَ عَلَي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ هَانَتْ عَلَيْهِ مَصَائِبُ الدُّنْيَا وَلَوْ قُرِضَ وَ نُشِرَ؛[1] هر کس از مکر و مؤاخذهي دردناک خداوند، خود را در امان احساس کند، تکبر ميورزد تا اينکه با قضا و تقدير خداوند مواجه گردد؛ اما انساني که بر دليل روشني از پروردگارش دست يافته است، مصيبتهاي دنيا بر او سخت نخواهد بود؛ گرچه قطعه قطعه شده و [اجزاء بدنش] پراکنده شود.»
طبق اين رهنمودِ ارزشمند، هر شخصي در راه رسيدن به تکامل و مقام والاي انسانيت لازم است که هرگز از وجود خداوند متعال و محاسبه و مؤاخذهاش غفلت نکند. غفلت از خداوند و روز معاد، انسان را به انواع مفاسد دچار ميکند و در حقيقت از خدا فراموشي به خود فراموشي تنزل يافته، هدف خود را در زندگي گم ميکند. چنين فرد غافلي از خود هرگز نميپرسد که:
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود
به کجا ميروم آخر ننمايي وطنم
اما اگر انسان خود را در پرتو نور الهي قرار دهد و از نسيم رحمت حق بهرهور گردد، هرگز در مقابل حوادث و مصائب دنيوي مغلوب نميگردد؛ چرا که به پشتوانهاي قوي همچون نيروي حق تکيه زده و در حصاري محکم پناه گرفته است.
بنابراين، ريشهي مهم لغزشها، خطاها و آلوده شدن به صفات ناپسند، همان غفلت از خداوند و خودفراموشي است که اشخاص را از رسيدن به اهداف والاي انساني باز ميدارد.
امام دهم عليهالسلام در روايتي ديگر به عواقب زيانبار صفت ناپسند تکبر اشاره کرده و در اين مورد هشدار داده و فرموده است: «مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَيْهِ؛[2] هر کس از خود راضي باشد، غضب کنندگان بر او بسيار خواهند شد.»
صفت تکبر انسان را نه تنها در معرض خشم مردم، بلکه مورد غضب خداوند نيز قرار ميدهد که در قرآن فرمود: «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِينَ»؛[3] «خداوند گردنکشان [و متکبران] را دوست ندارد.»
عذاب جهنم و محروميت از الطاف الهي از ديگر رهاوردهاي تکبر است.
خويشتن را بزرگ ميبيني؟
راست گفتند يک دو بيند لوچ
در روايت آمده است که روزي حضرت سليمان بن داود عليهماالسلام امر کرد که تمام پرندگان و انس و جن به همراه او بيرون آمده، در بساط شگفت انگيز سليمان عليهالسلام جاي گيرند. دويست هزار نفر از بني آدم و دويست هزار نفر از جنيان با او بودند. بساط او به قدري بلند شد که صداي تسبيح ملائکه را در آسمانها شنيد. سپس بساط او آن قدر پايين آمد که کف پايش به دريا رسيد. در آن حال، ندايي آسماني به اصحاب سليمان عليهالسلام گفت: اگر در دل فرمانرواي شما (سليمان عليهالسلام) ذرهاي تکبر بود، بيشتر از آنچه بلند کردهاند، او را به زمين فرو ميبردند.[4] .
ز خاک آفريدت خداوند پاک
پس اي بنده افتادگي کن چو خاک
تواضع سر رفعت افرازدت
تکبر به خاک اندر اندازدت
پی نوشته ها :
[1] تحف العقول، ص 483.
[2] بحارالانوار، ج 69، ص 316.
[3] نحل / 23.
[4] معراج السعاده، ص 270؛ محجة البيضاء، ج 6، ص 213.