حضور در منطقة عملیاتی خیبر
برای شرکت در همایش دادستانهای پاسداران به تهران آمده بودم. عملیات خیبر شروع شده بود. در آن زمان حضرت آیت الله العظمی خامنهای دام ظله به عنوان رئیس جمهور بودند. قرار بود جمع دادستانها ملاقاتی را با ایشان داشته باشیم. پس از ملاقات سئوال کردیم از عملیات چه خبر؟ ایشان بزرگواری کردند و ما را به اتاق دیگری فرا خوانده و پردهای را عقب زدند. پشت پرده یک کالک عملیاتی بود. شخصاً به توجیه کالک عملیاتی و نقطة آغاز عملیات و موقعیت نیروهای خودی و نیروهای دشمن پرداختند و مناطق پیشروی نیروها را با آنتن مخصوصی که در دست داشتند، نشان دادند و از نتایج به دست آمده تا آن لحظه اظهار رضایت نمودند. پس از آن اینجانب در معییت آقای علی شمس که از همکاران قضایی بودند، از تهران عازم منطقة عملیاتی جنوب شدیم و به منطقهای بنام رطه که از نیروهای خراسان بیشتر بچههای تیپ بیست ویک امام رضا(علیه السلام) آنجا بودند، رفتیم. البته رفتن مشکل بود، چون منطقة عملیاتی بود و زیر آتش دشمن و بدون هماهنگی قبلی وکارت تردد مخصوص اجا زه عبور نمی دادند؛ لکن آقای محسن ضیائی از پاسداران سپاه مشهد که آنجا مسئو لیت اعزام نیروها را داشت، مرا میشناخت اجازه رفتن داد. مسیر را باید با قایق از روی هور العظیم طی میکردیم. در منطقه رطه که آن طرف آب و داخل سرزمین عراق بود، روستائی بود به نام روستای همایون که به تصرف بچهها در آمده بود و یک تیر بار بالای پشت بام یکی از منازل نصب کرده بودند. دو گردان از نیروهای تیپ که فرماندهی یک گردان را شهید شریف و فرماندهی گردان بعدی را اصغر برقبانی بعهده داشتند و در همان محدوده مستقر بودند، از آنها بازدید بعمل آورده و با تک تک بسیجیان احوالپرسی کردیم. شهید طاهریان پسر آقای علی اصغر طاهریان از روستای خودمان نیز در بین نیروهای گردان بود و از دیدن یکدیگر خیلی خوشحال شدیم.
منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی