کد خبر: 466195
نظرات: 3
تاریخ مخابره : ۲۳/۰۱/۱۳۹۴ - ۱۰:۳۷
همسر مهربان من 8؛
وقتی «صیاد» در آشپزخانه را به روی همسرش بست!
هرچی از پشت در آشپزخونه خواهش کردم فایده نداشت. در رو بسته بود و می گفت: «چیزی نیست الان تموم میشه»...
سرویس مقاومت جام نیـوز؛
هرچی از پشت در آشپزخونه خواهش کردم فایده نداشت. در رو بسته بود و می گفت: «چیزی نیست الان تموم میشه».
وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده. کف آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سر جاشون، روی اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل.
گفتم: «با این کارها منو خجالت زده می کنی». گفت: «فقط خواستم کمکی کرده باشم».
شهید علی صیاد شیرازی