یک موی علی را به جهان نفروشیم
علی آیینه مشهور قرآن
بود در هل اتی منظور قرآن
اگر باشد علی قرآن ناطق
بود نهج البلاغه نور قرآن
روز قیامت که همه خسته ایم
بال و پر از بار گنه بسته ایم
ما همه درد که بشکسته ایم
با تو علی ، ما همه دل بسته ایم
پس به دل سوخته فاطمه
کن تو سفاعت زبرای همه
خورشيد چراغكي زرخسار عليست
مه نقطه كوچكي زپرگار عليست
هركس كه فرستد به محمد صلوات
همسايه ديوار به ديوار عليست
در همه جا هر زمان علی علی گفته ام
با نفس گل فشان علی علی گفته ام
خاک نشینم ولی از مدد آسمان
با همه عرشیان علی علی گفته ام
همتای علی در دوجهان بی همتاست
زهراست محمد و ومحمد زهراست
ما باده به عشق مرتضی می نوشیم
از عشق ولای او چو خم در جوشیم
به دشمن او بگو بمیرد زحسد
یک موی علی را به جهان نفروشیم
عمریست که دم بدم علی می گویم
در حال نشاط و غم علی می گویم
تا حال علی گفته ام و ان شاء الله
تا آخر عمر هم علی می گویم
کی توان ترک تو ای قبله دلها کردن
که محال است دگر مثل تو پیدا کردن
ما غیر علی در دو جهان یار نداریم
داریم علی را به کسی کار نداریم
جز دوستی حیدر کرار نداریم
بی او همه هیچیم و خریدار نداریم
روزی که سرشتند به عالم گل ما را
دادن همان لحظه به حیدر دل ما را