سلمان كه محمدي است آقایش علي است
|
شيعه همه جا رهبر و مولاش علي است
امشب به کعبه فاطمه پروانه علی است
امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علی است
باور کنید جان به تن کعبه آمده
شیعه همه جا بوَد علیدوست
نور ازلی مبارکت باد
بی مِهر تو قبول صلوة و صیام نیست
/www.madayeh.com
.
نیستم بیگانه، هستم آشنایت یا علی از ازل دل داده بر مهر و ولایت یا علی تا جمال خویش را در کعبه حق ظاهر کند پرده گیرد از جمال دلربایت یا علی
|
|
زندگی را نمکی نیست به جز حب علی (ع)
|
زندگی را نمکی نیست به جز حب علی (ع)
http://www.ansaralreza.blogsky.com/category/cat-13/
اگر سازی وضو با آب زمزم دگر سجاده گردد عرش اعظم اگر ضرب المثل گردد خضوعت به حمد و قل هو الله و رکوعت مبادا بر نماز خود بنازی ولایت گر نداری بی نمازی
علی روح نبی خیر الانام است گلی روئیده در بیت الحرام است الا اهل حسد چشمانتان کور علی المرتضی اول امام است
افواج فرشتگان که دلباخته اند محراب علی را به سما ساخته اند آنانکه زمنکران مولا هستند خود را به ته جهنم انداخته اند
نقطه سر خط با شتاب بنویسید با خط درشت بی حساب بنویسید تکلیف شب شماست در دفتر دل صد مرتبه از ابوتراب بنویسید
هر کس که شود داخل حصن حیدر
قدرت حق .سیرت حق .مرد اعجاز آفرین
کعبه با آن عظمت زایشگه شیر خداست
(حمید سبزواری) میدان بلاغت است دیوان علی کس چون بنهد قدم به میدان علی هر نکته که بوی عشق می آید از آن یا زان محمد است یا زان علی
خواهم نظری که جز خدا نشناسد جز دست خدا گره گشا نشناسد جز عشق علی و یازده فرزندش راهی به دیار آشنا نشناسد
ای دل به علی نگر خدا را بشناس وز روی علی رمز ولا را بشناس خواهی که مقام عشق را بشناسی برخیز و علی مرتضی را بشناس
گفتم ز چه کعبه را به عالم شرف است وان خانه مطاف اهل دل صف به صف است گفتا که گهر مایه ی ارج صدف است این عاصمه زادگاه میر نجف است
ای آمده در کعبه ز مادر به وجود وی رفته به مسجد ز جهان وقت سجود از آمدن و رفتن تو دانستم سرمایه ی زندگی قیام است و ُقعود
تا بر لب خویش نام حیدر داریم کی بیم ز دشمن ستمگر داریم از مهر علی و یازده فرزندش ما، گِردِ دیار خویش سنگر داریم
با یاد علی به موج آتش زده ایم از نجد زبانه تا مراکش زده ایم در مکتب او چو قامت افراخته ایم سیلی به حرامیان سرکش زده ایم
ای تیغ کجت قبله نمای دل ما سرپنجه ی تو گره گشای دل ما تو شیر حقی، دست حقی، مرد حقی ای نام بلندت آشنای دل ما
با نام علی به پهنه رو آوردیم بر خصم شکستِ سو بسو آوردیم هر چند که قطره قطره خون بخشیدیم صهبای ظفر سبو سبو آوردیم
«نظمی» به ولایتت تمامی خوش باش خوش باش قبول خاص و عامی خوش باش گر شاهی هفت کشور از تست مناز ور بر در ِ مرتضی غلامی خوش باش
تا حبّ علی و آل او یافته ایم کام دل خویش مو به مو یافته ایم وز دوستی علی و اولاد علی است در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم
از دین نبی شکفته جان و دل من با مهر علی سرشته آب و گل من گر مهر علی به جان نمی ورزیدم در دست چه بود از جهان حاصل من
«نظمی» نفسی مباش بی یاد علی گوش دل خویش پرکن از نادعلی در هر دو جهان اگر سعادت طلبی دامان علی بگیر و اولاد علی
سر دفتر عالم معانی است علی وابسته ی اسرار نهانی است علی نه اهل زمین که آسمانی است علی فی الجمله بهشت جاودانی است علی
شایسته ترین مرد خدا بود علی در شأن نزول هل اتی بود علی هرگز به علی خدا نمی باید گفت لیک آینه ی خدا نما بود علی
بنیان کـَن ِ منکر و مناهی است علی رونق ده دین و دین پناهی است علی در دامنش آویز که در هر دو جهان سرچشمه ی رحمت الهی است علی
آن گفت به قرب حق مباهی است علی وین گفت که سایه ی الهی است علی از «نظمی» ناتمام پرسیدم گفت چون رحمت حق نامتناهی است علی
|
|
|
دل خانه ی حق شده ز عهدی ازلی با تشكر از خدادادي |