منبع: گروه مشاوران جوان شهرداری کاشمر
ترشیز کهن (کاشمر)
ترشیز کهن
ترشیز به معنای شهر نیرومند است یا به معنای شهر دارای چهار بخش(دژ) است که به گفته ی حمد الله مستوفی شهر کوچک ترشیز حصاری ((بغایت حصین)) دارد و دارای چهار قلعه ی مستحکم است.
ترشیز ناحیه و شهری است ک در قدیم در جنوب غربی مشهد در استان خراسان بوده, امروزه ناحیه ای به نام ترشیز وجود ندارد و ویرانه های شهر در حدود 15 کیلومتری جنوب غربی شهر خلیل اباد باقی است.
تاریخچه ی کاشمر
این شهرستان دیر زمانی است با نام عمومی ترشیز شناخته می شد(قبلآ سه شهرستان کاشمر_بردسکن_خلیل اباد در کنار هم به عنوان یک شهرستان با مرکزیت کاشمر بوده است) این منطقه بر حاشیه جاده ابریشم واقع شده,از این رو قدمتی به گستره تاریخ دارد.
وجه تسمیه کاشمر: کشمر,کشمیر, کیشمار,کشمار,و در بعضی کاخجر به معنی کاج بزرگ که اشاره به همان سرو معروف است. نامهای دیگری را مانند بست,ترشیش,طرثیث و سلطان اباد به ان اطلاق می دهند.برای کاشمر در کتب تاریخی 25نام داده ند.سنبل اصلی این شهر سرو کشمر است که در بسیاری از کتب از سرو کاشمر به عنوان یک جایگاه اصیل و مهم یاد شده و خواستگاه حضرت زرتشت, پیامبر ایرانی است( کشمر نام روستایی با برج وبارو واز توابع شهرستان خلیل اباد است) توضیحاتی مختصر در زیر خواهد امد.
بافت های کاشمر
_بافت قدیم و سنتی کاشمر
در شمال شرقی این شهرستان هوا سرد و مرطوب و زمستان های ان طولانی است. شمال این منطقه دارای اب و هوای معتدل و قسمت های جنوبی به علت مجاورت با کویر دارای اب و هوای بسیار گرم و ابی شور می باشد.ارتفاعات شمالی این شهرستان از خواف شروع شده و از شمال تربت حیدریه می گذرد و دارای کوه ها مربوط به دوران چهارم زمین شناسی و دارای قله مخروطی اتشفشانی در شمال قریه ریوش است.
1_محلات شهر
2_بازار و معبر اصلی
3_ارگ شهر
4_حصار ارو های شهر و دروازه های ان
بزرگترین و فعال ترین محله ی کاشمر , شهر کهنه بود , که بیشتر ان در جنوب بازار قدیم و خیابان 17شهریور کنونی فیض اباد قدیم قرار داشته است. گرداگرد ان را بارو و خندق فرا گرفته بود.محله شهر نو همان گونه که از ان پیداست در پی توسعه شهر کهنه بوجود امده و در مرکز ان مسجد جامع بنا شده است. از نظر بافت وجوه مشترکی با محله شهر کهنه دارد.قطعات زمین در شهر کهنه و نو دارای بافت منظم و بسیار کوچک و فشرده است.خانه ها بیشتر یک طبقه و دارای صحن حیاط می باشند. مصالح مصرفی در ان ها خشت خام و اجر با سقف های چوبی و طاق گهواره ای هستند. فشردگی بافت های شهر سنتی از جمله کاشمر علاوه بر پاسخ گویی به شرایط نامساعد اقلیمی مزایای دیگری را نیز در بر داشته است. از جمله : کاهش قابل توجه شبکه ی ارتباطی و حمل و نقل شهری ,به حداقل رساندن مصرف انرژی با به کارگیری نیروهای طبیعیت مثل سیستم های انفعال خنک کنندگی (بادگیرها) استفاده از زمین باقی مانده برای کشاورزی ,پیوندهای اجتماعی. و نهایتآ حفاظت از محیط زیست مجموعه ی بازار نیز در مسیر دروازه های مهم شهر یعنی دروازه ی تربت و سبزوار قرار داشته و بخشی از بافت اصلی شهر را تشکیل می داده است.
جغرافیا ی کاشمر
_موقعیت،حدود و وسعت
کاشمر یکی از شهرستان های استان پهناور خراسان است که با مساحت 4370/9 کیلومتر مربع در فاصله ی 217 کیلومتری جنوب غربی مشهد واقع شده است. شهر کاشمر مرکز این شهرستان و بزرگترین نقطه ی شهری ان در عرض جغرافیایی 14 35 شمالی و 28 58 طولی شرقی قرار دارد. ارتفاع این شهر از سطح دریا1052متر است.
شهرستان کاشمر, از شمال به شهرستان های نیشابور و سبزوار , از شرق به تربت حیدریه, از جنوب به گناباد و از غرب به بردسکن محدود می شود.
چنانچه استان را از شمال تا جنوب به دو قسمت تقسیم نماییم,شهرستان کاشمر در نیمه ی شمالی واگر استان را به سه قسمت شمالی, مرکزی و جنوبی تقسیم کنیم, شهرستان کاشمر در خراسان مرکزی قرار میگیرد
جمعیت کاشمر در چند سال اخیر رشد چشمگیری داشته جمعیت کاشمر در سال 1375" 160 هزار بوده و امسال 186هزار نفر بوده و پیش بینی میشود پیشرفت چشم گیر خواهد داشت
اثار تاریخی ثبت شده توسط سازمان میراث فرهنگی
در شهر کاشمر تعداد 12 اثر تاریخی به ثبت رسیده است که 8 اثر در بافت فرسوده واقع شده و یک اثر نیز دارای حریم بوده که حریم ان در بافت فرسوده قرار می گیرد.
1- باغمزار (ارامگاه سید حمزه) 1382/3/10
2- حوض حاج نظام تربتی (بهشیر حاج نظام) 1383
3- کاروانسرای امین 1383
4- مدرسه حاج سلطان العلما 1383
5- مسجد جامع کاشمر 1380/12/25
6- مسجد حاجی جلال 1383
7- مقبره افتخار التجار 1383
8- مقبره سید اسماعیل نبوی 1383
9- منزل احمد پناه 1383
ضوابط و مقررات و مؤلفه های معماری مربوط به ساختمان سازی و نماسازی شهری بر حسب انواع بدنه ها و ساختمان ها
انچه امروزه در فضاهای شهری ما به چشم می اید, اشفتگی و اغتشاش در سیمای بصری است که این اشفتگی بیش از هر چیز به سبب بی توجهی معماران به محیط در مقیاسی کلان تر از طراحی یک ساختمان منفرد است. مقیاسی که ساختمان را به محیط دربردارنده اش پیوند می دهد و ان را همچون جزئی وابسته به کل می بیند. امری که در فضا های شهری معاصر شهرهای ایرانی بدان پرداخته نشده است.پرداختن به این موضوع پرداختن به طراحی شهری است.حرفه ای که پیوند دهنده و ایجاد کننده رابطه میان ابنیه در فضاهای شهری است و در این میان از ابزار های متعدد بهره می گیرد.یکی از این ابزار ها ارائه اصولی کاربردی در امر ساخت و ساز و احترام سازندگان به این اصول است.
امری که در گذشته و در رابطه با فضاهای شهری قدیم به صورت امری نانوشته مورد تبعیت سازندگان ابنیه بود و به نوبه خود موجب ایجاد فضاهای شهری گذشته دچار احساس دل اندوهی هستند وبه ان فضاها احساس تعلق بیشتری دارند.
توسعه و گسترش شهر از سال 1347 به بعد بیشتر به صورت افقی و در امتداد خیابان های اصلی شهر در مسیر شرق_غربی و یا شمالی-جنوبی بوده است. شبکه بندی و احداث خیابان های جدید با وجود تبعیت از محدوده ی اراضی کشاورزی به جهت اهمیت دسترسی اتومبیل, بیشتر دارای نظم هندسی هستند ساختمان سازی بیشتر تقلیدی از شیوه های متداول در شهر های بزرگ است ,که عملکردی ضعیف و ناهمگون با دیگر نقاط شهری دارد.این معماری که بر اساس معماری سنتی و بومی منطقه ساخته نشده , جواب گوی نیاز های اقلیمی منطقه نیست . هر چه به طرف شمال پیش می رویم و به اب هوای کوه پایه ای نزدیکتر می شویم . گسترش شهر به ان سمت بیش از سایر نقاط مشاهده می کنیم بیشتر ساکنان این منطقه را کارمندان دولت و شاغلین امور اداری تشکیل می دهند . به عبارتی شهر جدید بخش رشد یافته خارج از شهر قدیمی است که شهر سنتی را احاطه کرده و در اطراف ان گسترش می یابد. این قسمت ها شدیدا با شهر قدیمی در تضاد است . به طوری که شهر جدید در یک ناحیه بزرگ و به صورت غیر متراکم با خیابان های عریض گسترش یافته است و اغلب بر اساس یک الگوی شبکه ای (شترنجی) انتظام یافته است.
<گویند زرتشت ,دو درخت سرو به طالع سعد در دو محل به دست خود کاشت,یکی در دهکده کشمر و دیگری در دهکده فریومد از روستاهای توس(طوس)خراسان. به مرور این درخت بلند و سپر و پرشاخ شده و دیدن ان موجب شگفتی بینندگان میشد. چون وصف این سرو ها در مجلس متوکل عباسی ، خلیفه عهد ، بیان شد، او که مشغول به عمارت در جعفریه سرمن رای،مشهور به سامره بود به خاطرش افتاد که ان سرو را قطع کرده ،به بغداد بیاورند. حکمی به طاهربن عبدالله بن طاهر ذوالیمینین که ان درخت را قطع کرده در گردونها نهند، شاخهای ان را در نمد گرفته بر شتران بار کرده و برسانند. چون جماعت زرتشتیان از ان اطلاع یافتند،پنجاه هزار دینار طاهر پیشنهاد کردند که درخت را قطع نکند چرا که نشانی است اشکار از بزرگواری زرتشت. عبدالله قبول نکرده به قطع درخت حکم کرد و استاد حسین نجار نیشابوری معمور بریدن سرو شد. دور ان درخت 27 تازیانه وهر تازیانه ارشی و ربع ارشی بوده است . و گفته اند در سایه ی ان درخت ،زیاده از ده هزار گاو و گوسغند قرار می گرفتند.و چون درخت بیوفتاد در ان حدود زمین بلرزید ،به کاریزها و بنا ها خلل راه یافت. و اصناف مرغان بیرون از حد و حصر از شاخسار ان درخت پریدن کردند ؛ چنانکه اسمان پوشیده گشت و مرغان به عنواع اصوات خویش نوحه و زاری می کردند وصدای مختلف در می اوردند.>