مقدمه
برمبنای حکمت الهی ورعایت مصالح جهان خلقت ، خداوند قادر متعال باب علم به سوی آینده را به روی ما بسته است، وعلم مطلق از آن خداونداست، بنا بر این هیچ کس به طور دقیق نمی داند که در آینده تاریخ چه مسائلی پیش خواهد آمد وچه حوادثی اتفاق می افتدو جزئیات آن چیست ،ونتیجه آن چه خواهد شد، آنچه را دانشمندان پیشگوئی می کنند نوعا موارد علمی کوچک ومحدودی است که خداوند اسباب ووسائل آن را در اختیار بشر قرار داده است واز راه پیشرفت علم وتجربه، به نتایجی رسیده است ، مانند عمل سونو گرافی که پسر بودن یادختر بودن طفل را در برهه ای از زمان بار داری مشخص می کند، واین ها منافاتی با انسداد راه علم به آینده برای بشر ندارد زیرا در این گونه موارد نیز هزاران مجهول برای او وجود دارد که توضیح داده خواهد شد، قرآن کریم نیز در این باب ده ها مورد به صراحت اعلام نموده است : إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ [1] ، هما نا تنها او درمورد آسمان ها وزمین غیب میداند و علم غیب در انحصار خداوند است، به طور مثال اگر در هما ن مورد فوق بخواهیم بیان کنیم که انسان پسر بودن یادختر بودن جنین را تشخیص می دهد باید بگوئیم علاوه بر آن مورد جزئی نسبت به یک جنین که انسان علم به آن پیدا نموه است ، تنها پرودگار عالمیان می داند ،میلیون ها سال آینده چه افرادی در پشت این جنین رشد خواهند کرد ودر رحم کدام مادران پرورش خواهند یافت وکجا متولد خواهند شد نحوه تولدشان چگونه خواهد بود ،اسامی آنها چیست ، چند سال عمر خواهند کرد ،جایگاه اجتماعی آنان چه خواهد بود ، رنگ چهره ، موی سر ،اخلاق ، رفتار ، شغل ، چگونگی ،ازدواج ، تعداد نفس ها ، ضربان قلب ،نحوه زندگی ،مریضی ، زمان فوت ومحل دفن آنهارا باهزاران موارد اختصاصی ومنحصر به فرد هرکس چیست ؟ ، چیزی که انسانها همیشه از علم به آن عاجزند. (البته برخی افراد همانند انبیاء وائمه ع) به اذن خداوند می توانند علم به آینده داشته باشند اما این یک استثناء است آنهم بااراده پروردگار تحقق می یابد ) لکن باب علم نسبت به گذشته را برای انسان باز گذاشته است وبرای رسیدن به آن برنامه ها و دستورالعمل هائی را صادر فرموده است که ، یکی ازآنها آموزه های اخلاقی تربیتی اسلام درمورد سیر وسفراست ، فسیروا فی الارض[2]،مسافرت های هدف مند، هجرت برای خدا،وبه فرموده امیرالمؤمنین ع) وسر فی دیارهم و آثارهم[3] ، هجرت برای دیدن آثار وافعال واعمال گذشتگان ،هجرت برای شناخت ومعرفت ،برای عبرت گرفتن ، برای اندوختن پند واندرز ، برای تصمیم نسبت به آینده تاریخ ، برای بهتر زیستن ،برای فردائی روشن همراه با آگاهی وبصیرت ، سیر دونوع است گاهی سیر فکری است ،یعنی انسان در گوشه ای می نشیند، بدون رنج سفر،پرداخت هزینه مادی و صرف وقت ، باخودش خلوت می کند ،تمرکز می نماید فکرش را در همه دنیا از اول خلقت تا امروز سیر می دهد ،آثار دیگران را بررسی می کند، زندگی ستمگران وجباران تاریخ وسرنوشت آنها می بیند ، حرکت انبیاء واولیاء وصالحان را از نظر می گذراند ،وجه مشترک آنان فناء ظاهری است ،مرگ همه را به کام خود کشیده ودر زیر خاک پنهان نموده است ، لکن قضاوت تاریخ بر زبان مردم، لعن ونفرین برای بد کاران و ستمگران است و یاد خیر و نیک برای ، نیکان که هریک، تا ابد باقی است، و نوع دیگر، سیر جسمی وفکری باهم است ، ودر برخی موارد ، اهمیت این نوع از سفر به حدی می رسد که خداوند برمبنای حکمت متعالیه خود آن را لازم دانسته وسفررا الزامی واجباری قرار می دهد ، مانند وجوب سفر حج برای افراد توان مند ،وبه راستی که یکی از بهترین سفرها است ،سیر جسمی وفکری باهم ، تمرین جسم است همراه با تفکر وتعقل واندیشه ، ودر این لحظه دست نیاز به درگاه او برآورده ودعا می کنیم ، واز خداوند می خواهیم که ، تا زنده ایم ، هر سال قسمت کند وپس از فوت با پیامبرش ص) محشور گرداند، خدای بزرگ و کریم براین بنده ناچیز ،این حقیر سراپا تقصیر ،منت نهاد و اولین توفیق تشرف را در سن بیست ونه سالگی سال هزار وسیصد وشصت وسه هجری شمسی در جمع دوستان بسیار خوبی نصیبم کرد واکنون حدود سی سفر به عنوان روحانی وخادم زائرین مشرف شده ام ،تجارب واطلاعاتی نیز به دست آورده ام ،یکی از چیز هائی که دراین سفر زیبا وپر برکت ، مردم بی صبرانه ، مشتاق شنیدن آن بودند تاریخ اماکن متبرکه مکه ومدینه وفلسفه وجودی آنها بود ، نظر به اینکه اینجانب نیز برحسب وظیفه این مطالب را در جمع زائرین کاروان ها بیان می کردم، این اطلاعات اندک وناقص ، مورد استقبال واقع شده و تعداد زیادی از دوستان و هم سفری ها پیشنهاد می کردند آنهارا جهت بهره برداری بیشتر مکتوب نمایم ،لکن شدت کار ها ی روز مره ومسؤلیت های اجرائی ، کمبود وقت ونبودن فرصت این اجازه به من نمی داد،در نهایت تصمیم گرفتم در حا شیه همه امور ،اقدام به جمع آوری نوشته ها ویاد داشتها ی متفرقه خود نموده و دریک سفر غیر جسمانی خود را به عنوان روحانی کاروان درجمع زائرین حرمین شریفین فرض نموده، حرکت نوشتاری خود را آغاز کنم وهم گام با آنها مطالبی را اعم از مشاهدات عینی ، تحلیل ها و برداشت ها ی شخصی با استفاده از منابع تاریخی و روائی مکتوب نمایم واین نوشته را با همین عنوان نام گذاری کنم ، به یقین این اثر دارای نقایص فراوانی است ، که آن را با دیده اغماض خواهید نگریست وانتقادات وارشادات سازنده خود را جهت تکمیل آن از ما دریغ نخواهید فرمود،