کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
 
 
پنجشنبه 15 مهر 1395 :: نويسنده : احمد

 

 


 

آرامگاه حبیب،

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وی فرزند مظاهراست، چهارده سال پیش از هجرت پبامبر اکرم ص) در خاندان بزرگ بنی اسد در یمن به دنیا آمده وسال نهم هجری با خانواده اش به مدینه هجرت نموده و آنجا ساکن شده است. مدت کوتاهی از نوجوانی خود را در زمان پیامبرص) گذراند،به رغم اختلاف سنی حدود ده تا سیزه سال با حسین ع) او را بعنوان دوست خودش انتخاب کرده بودودرمقابل این کودک بسیار فروتن بود. درجنگ های جمل، صفین و نهروان در رکاب امیرالمؤمنین ع) بود و از شاگردان آن حضرت در علوم قرآنی به شما ر می آمد. او حافظ قرآن بود وهر شب یک ختم قرآن داشت . امام علی ع) او را علم ،منایا و بلایا، آموخته بود، علمی که از عاقبت زندگی افراد خبر می داد. پس از پایان جنگ،جمل کوفه را برای زندگی خود انتخاب کرد. پس از شهادت علی ع وی تقریبا 54 سال سن داشت و در کنار امام مجتبی ع) و در سایه آن حضرت بود. هنگام خروج امام حسین ع) از مدینه به مکه و دعوت مردم کوفه از آن حضرت، حبیب هم جزو دعوت کنندگان آن حضرت بود نخستین دعوتنامه با امضاى چهارتن از بزرگان کوفه براى امام نوشته و به مکه ارسال شد; امضا کنندگان، عبارت بودند از: سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد و حبیب بن مظاهر.پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه . حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه، دو تن از فعالترین کسانى بودند که بطور پنهانى و دور از چشم جاسوسان حکومتى، براى مسلم بن عقیل از مردم بیعت مى‏گرفتند و خود را تمام وقت، وقف نهضتى کرده بودند که بنا بود به رهبرى امام حسین(ع) انجام گیرد. آن روزها مسلم در خانه مختار ثقفى بود و مردم بطور مرتب مى‏آمدند و با مسلم بن عقیل براى یارى حسین(ع) بیعت مى‏کردند. ابن زیاد، حاکم جدید کوفه وقتى به این شهرآمد و اداره امور را به دست گرفت، کار بیعت مخفیانه تر شد و شرایط سخت‏ترى پیش آمد، ولى حبیب همچنان از عناصر اصلى نهضت مسلم بود; تا اینکه اوضاع، دگرگون شدوقیام زودرس مسلم پیش آمد و مردم از اطراف مسلم پراکنده شدند. واوتوسط ابن زیاد به شهادت رسید، در این شرایط بود که قبیله و عشیره حبیب بن مظاهر و مسلم‏بن عوسجه، آن دو را گرفته و پنهان کردند، تا از گزند خون آشامان ابن زیاد درامان بمانند زیرا ابن زیاد چهره‏هاى مؤثر درنهضت کوفه را شناسایى، دستگیر و زندانى یا اعدام مى‏کرد ، حبیب به دنبال دریافت نامه امام حسین ع) توسط پیک و شنیدن خبر ورود امام حسین ع) به کربلا، خود را از کوفه به آنجا رساند،و پس از آن که یاران کم امام و زیادی دشمنان را مشاهده کرد، از ایشان اجازه خواست تا قبیله ،بنی‎اسد را که در نزدیکی کربلا سکونت داشتند به یاری امام ع) دعوت کند. امام ع) به او اجازه داد. وی به میان قبیله خود آمد و از آنها درخواست کرد که پسرِ دختر پیامبر خدا ص) را یاری کنند تا شرف دنیا و آخرت برای آنها باشد. او را نود مرد اجابت کردند. شخصی که از قبیله، حّی، بود به عمر بن سعد خبر داد که گروهی به سوی امام ع) رهسپار شده‎اند. ابن سعد چهارصد مرد جنگی را به سپاه،ازرق، ملحق ساخت. این گروه با آن مردان حق در بین راه درگیر شدند و در این نزاع و جدال، جماعتی از بنی‎اسد کشته شدند. وقتى آن گروه از بنى اسد دیدند که با جمعیت اندکشان یاراى مقابله و ایستادگى در برابر انبوه سواران دشمن را ندارند. ناگزیر در تاریکى شبانه به خانه‏هاى خویش برگشتند. حبیب به سوی امام حسین ع) بازگشت و آن حضرت را از آن چه اتفاق افتاده بود، با خبر کرد. امام فرمود: هر چه خدا خواهد، همان شود، و نیرویى جز قوت پروردگار نیست. شب عاشورا فرارسید در آن شب حبیب ، شادمان و خرسند بود. به گونه‎ای که به او خرده گرفتند: ای برادر! این ساعت زمان شوخی نیست. حبیب در پاسخ گفت: کجا از این جا سزاوارتر برای سرور خواهد بود؟ در حالی که تنها فاصله ما با حورالعین، حمله این قوم بر ماست تا که شمشیرها را از نیام برکشند.او تا آخرین لحظه وفاداری خود را به امام زمانش ابراز کرد هنگامی که ابوثمامة وقت نماز را به امام ع) یادآوری کرد، حضرت در حق او دعای خیر کرد و فرمود: به آنها بگویید از جنگ دست بردارند تا نماز بگزاریم. در این حال، یکی از افراد سپاه ابن سعد به نام ،حصین بن تمیم، فریاد برآورد که نماز او (حسین ع ) پذیرفته نخواهد بود. حبیب از این گفتار برآشفت و گفت: گمان می کنی نماز آل رسول ع) قبول نمی‎شود، ولی نماز تو پذیرفته می‎شود؟ حصین که تاب شنیدن این حقیقت را از حبیب نداشت، بر او حمله‎ور شد و حبیب نیز دست به شمشیر برد و با ضربه‎ای به صورت اسب او کوبید، وباوی نبردی سخت کرد و او را به زمین زد. بنا به روایتی ، بین 30 تا 61 نفر از دشمنان را کشت تا این که شمشیری بر فرق او اصابت کرد و یکی هم با سرنیزه به او حمله کرد و حبیب بر زمین افتاد و موهای سفید صورتش از خون رنگین شد وسرانجا به شهادت رسید و سر او را از بدنش جدا کردند‍.او هنگام شهادت حدود هشتاد سال داشت طایفه بنی اسد گرچه در آن لحظه نتوانستند به یارى امام بشتابند، ولى همچنان با اخلاص و آمادگى، هوادار اهل بیت ع) ‏بودند، و پس از پایان ماجراى عاشورا و به اسارت رفتن اهل بیت ع)، به سرزمین خونین کربلا آمدند، تا آن جنازه‏هاى مطهر را به خاک بسپارند. امام سجاد(ع) هم به صورت ناشناس براى راهنمایى آنان در شناسایى و دفن پیکر شهدا، به آن محل آمد ، حبیب، یکی از خوش شانس ترین شهدای تاریخ کربلا است زیرا هشتاد سال از خدا عمر گرفته ،محضر پیامبر گرامی اسلام ص) و امیر المؤمنین ع) را درک کرده است ، همه امور مربوط به دنیارا از قبیل ازدواج ، داشتن فرزند ،دامادی پسران وعروسی دختران، وشاید نوه ونتیجه را، پشت سر گذاشته وبعد از همه اینها مرگ سرخ آنهم در رکاب بهترین اشخاص یعنی فرزند فاطمه س) حسین بن علی ع) نصیبش گردیده است،گوارایش باد،قبر،او در ده متری ضریح مطهر امام حسین ع) قرار دارد .وهر کس به زیارت امام حسین ع) وشهدای کربلا می رود هنگام ورود وخروج چشمش به ضریح دلنشین این پیر، مجاهد فرزانه می افتد ودر حقیقت درهر تشرفی، دوبار اورا زیارت می کند.

7- آرامگاه ابراهیم المجاب ازفرزندان موسی بن جعفر ع)

درون حرم حسینی ع) پس از زیارت ضریح شش گوشه ، انسان فقط انتظاردیدن قبور مطهر سایر شهدا کربلا را دارد ، دنبال قبر حبیب می گردد ، از گودی قتلگاه وبقیه شهدا می پر سد ناگاه ضریح کوچکی در گوشه ای از حرم توجهش را جلب می کند ، او کیست ،کدام شهید است ،درچه معرکه ای به شهادت رسیده در رکاب کدامین امام ع) بوده است ،اما با اندک تأ ملی متوجه می شود که او شهید کربلا نیست ،لکن فرهیخته ای از همین خاندان است ، انسان شریفی است از نسل موسی بن جعفر ع) که مس وجود او با کیمیای پاسخ حسینی طلا گردیده است وعیار آن طوری است که بدلی محسوب نمی شود ودر همان ویترین شهدای تمام عیار کربلا قرار گرفته است ،واین حادثه می خواهد به زائرین بفهماند که نه تنها وجود مقدس حسینی ع) قبل از شهادت مس وجودی افراد متعددی از قبیل حربن یزید ریاحی وزهیر بن قین بجلی را طلاکرده است بلکه پس از شهادت نیز هرکس خالصانه بیاید طلا خواهد شد ومی تواند در ردیف شهدای کربلا قرار گیرد، وآن شخص والا مقام فقیری است دل شکسته ، عابدی دل داده ،زاهدی روشن ضمیر،نوه امام هفتم ع) فرزند سید محمد عابد ،پسر امام موسی بن جعفر ع) است ،او درسال 247 هجری قمری به کربلا آمد ودر آنجا سکونت گزید وهنگام زیارت روبه مرقد امام حسین ع) باعبارت السلام علیک یاجداه سلام کرد واز درون ضریح با عبارت وعلیک السلام یاولدی پاسخ شنید واز همین روی سید مجاب نامیده شد .وشما ای زائر گرامی اگر با لقمه حلال ، قلبی پاک ،و دلی شکسته سلام کنی انشاء الله پاسخ خواهی شنید.زیرا اینها خاندان کرمند،

"وگفته شده است که ابراهیم نابینای کوفی است که به سلام او پاسخ داده شده است"

 

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (42) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 






[ پنج شنبه 15 مهر 1395  ] [ 11:12 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4064580 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب