اشعار_آئینی | چهل روز میشود
1
چهل روز میشود كه شدم جبرئیل تو
ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو
چهل روز میشود كه فقط زار میزنم
كوچه به كوچه نام تو را جار میزنم
چهل روز میشود كه بدون توأم حسین
حالا پی نتیجهی خون توأم حسین
چهل روز میشود كه حسین همه شدم
حیدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم
مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند
در پیش من، تمام، به زانو در آمدند
آثار مرگ در بدنم هست یا حسین
پس روز اربعین منم هست یا حسین
آبی كه تر نكرد لب تشنهی تو را
حالا نصیب خاك مزارت شده اخا
چهل روز پیش بود همین جا سرت شكست
این جا دل من و پدر و مادرت شكست
چهل روز پیش بود به گودال رفتی و
از پشت، نیزه خوردی و از حال رفتی و
از تل زینبیه رسیدم كه وای وای!
بالا سرت نشستم و دیدم كه وای وای!
شاعر: علی اکبر لطیفیان