آغاز امامت و ولایت حضرت مهدی علیه السلام
روز هشتم ربيع الاول مصادف است با روز شهادت امام حسن عسكري(ع) و آغاز امامت حضرت مهدي(عج)
در تقویم سال 1393 روز هشتم ربيع الاول روز چهارشنبه 10دی است.
چکیده:
روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام حسن عسکری علیه السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید. این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادت شان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند. خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند. به گفته مورخان، در روز شهادت امام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود.
عثمان بن سعید عمری، به نمایندگی از حجت بن الحسن علیه السلام متصدی غسل و کفن و دفن حضرت شد و بر اساس گفته شیخ صدوق، خود امام زمان علیه السلام با کنار زدن عمویش جعفر که قصد نمازگزاردن داشت، بر بدن پدر بزرگوارش نماز خواند.
حکومت عباسی از مدت ها پیش بر اساس سخن رسول الله صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام مبنی بر این که مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، امام یازدهم را زیر نظر داشت و مراقب بود تا فرزندی از ایشان نماند، ولی امام یازدهم با پنهان نگه داشتن خبر ولادت فرزندش این نقشه را باطل کرده بود. پس از شهادت امام کم کم خبر فرزندی به نام مهدی علیه السلام پخش شد و تلاش چند باره خلیفه عباسی برای یافتن امام مهدی علیه السلام به نتیجه نرسید.
عثمان بن سعید، نائب اول امام بود و با آغاز غیبت ولی عصر علیه السلام توقیعات حضرت را به شیعیان می رساند. از همین زمان بود که شیعیان برای نخستین بار طعم غیبت را چشیدند. آغاز غیبت صغرا مصادف با آغاز امامت حضرت مهدی علیه السلام بود تا مردم آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناک غیبت آشنا شده، بتوانند تا آن زمان که به اشتباه خود پی میبرند و به وظایف خود در برابر امامان آگاه میشوند، همچنان دیندار بمانند. در دوران غیبت صغرا چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام علیه السلام و شیعیان را به عهده داشته و چنانکه خواهیم دید، همه آنها معروف و سرشناس بودهاند. آنان احکام دین را از وجود اقدس امام زمان علیه السلام گرفته و در اختیار شیعیان میگذاشتند.
سؤالات [کتبی و شفاهی] ایشان را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شیعیان میرسانیدند و همچنین، وجوه شرعی شیعیان را با وکالتی، که از امام داشتند، میگرفتند [و به حضرت تحویل میدادند یا با اجازة ایشان مصرف میکردند] آنان جمعی بودند که امام حسن عسکری علیه السلام در زمان حیات خود عدالتشان را تأیید فرمود و همه را به عنوان امین امام زمان علیه السلام معرفی کرد و بعد از خود، ناظر املاک و متصدی کارهای خویش گردانید، و آنها را با نام و نسب به مردم معرفی نمود.
در تقویم سال 1393 روز هشتم ربيع الاول روز چهارشنبه 10دی است.
چکیده:
روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام حسن عسکری علیه السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید. این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادت شان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند. خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند. به گفته مورخان، در روز شهادت امام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود.
عثمان بن سعید عمری، به نمایندگی از حجت بن الحسن علیه السلام متصدی غسل و کفن و دفن حضرت شد و بر اساس گفته شیخ صدوق، خود امام زمان علیه السلام با کنار زدن عمویش جعفر که قصد نمازگزاردن داشت، بر بدن پدر بزرگوارش نماز خواند.
حکومت عباسی از مدت ها پیش بر اساس سخن رسول الله صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام مبنی بر این که مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، امام یازدهم را زیر نظر داشت و مراقب بود تا فرزندی از ایشان نماند، ولی امام یازدهم با پنهان نگه داشتن خبر ولادت فرزندش این نقشه را باطل کرده بود. پس از شهادت امام کم کم خبر فرزندی به نام مهدی علیه السلام پخش شد و تلاش چند باره خلیفه عباسی برای یافتن امام مهدی علیه السلام به نتیجه نرسید.
عثمان بن سعید، نائب اول امام بود و با آغاز غیبت ولی عصر علیه السلام توقیعات حضرت را به شیعیان می رساند. از همین زمان بود که شیعیان برای نخستین بار طعم غیبت را چشیدند. آغاز غیبت صغرا مصادف با آغاز امامت حضرت مهدی علیه السلام بود تا مردم آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناک غیبت آشنا شده، بتوانند تا آن زمان که به اشتباه خود پی میبرند و به وظایف خود در برابر امامان آگاه میشوند، همچنان دیندار بمانند. در دوران غیبت صغرا چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام علیه السلام و شیعیان را به عهده داشته و چنانکه خواهیم دید، همه آنها معروف و سرشناس بودهاند. آنان احکام دین را از وجود اقدس امام زمان علیه السلام گرفته و در اختیار شیعیان میگذاشتند.
سؤالات [کتبی و شفاهی] ایشان را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شیعیان میرسانیدند و همچنین، وجوه شرعی شیعیان را با وکالتی، که از امام داشتند، میگرفتند [و به حضرت تحویل میدادند یا با اجازة ایشان مصرف میکردند] آنان جمعی بودند که امام حسن عسکری علیه السلام در زمان حیات خود عدالتشان را تأیید فرمود و همه را به عنوان امین امام زمان علیه السلام معرفی کرد و بعد از خود، ناظر املاک و متصدی کارهای خویش گردانید، و آنها را با نام و نسب به مردم معرفی نمود.
امامت حضرت مهدی (عج) از نگاه اهل بیت علیهم السلام
1) امامت حضرت مهدی (عج) از نگاه علی علیه السلام :
علامه مجلسی در کتاب بحار از اصبغ بن نباته روایت کرده که گفت : وارد شدم بر علی علیه السلام در حالیکه غمناک بود و چوبی در دست داشت و آهسته آهسته بر زمین می کوبید.
عرضه داشتم یا امیرالمؤمنین به زمین میل پیدا کرده اید ؟ فرمود : هرگز به زمین دنیا رغبت نکرده ام لکن در فکر این هستم که مولودی که یازدهمین نفر از اولاد من می باشد و نامش مهدی است ، زمین را پر از عدل و داد می کند ، همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد. و از برای او غیبتی باشد که بعضی از مردم گمراه شوند ...
2) امام عصر (عج) به روایت امام حسن مجتبی علیه السلام :
شیخ صدوق در اکمال الدین خود از ابو عقیصا روایت کرده که می گوید : پس از آنکه امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد بعضی از مردم به خدمت آن حضرت رفته و او را به جهت صلح با معاویه ملامت می کردند.
حضرت خطاب به ایشان فرمود : وای بر شما آیا نمی دانید آنچه من انجام دادم (یعنی صلح با معاویه ) برای شیعیان من بهتر است از آنچه آفتاب بر آنها طلوع و غروب می کند ؟ آیا نمی دانند من امام واجب الاطاعه هستم و به فرموده رسول خدا صلّی الله و علیه و آله و سلّم یکی از دو سید جوانان اهل بهشتم ؟ عرض کردند : بلی می دانیم ؟ فرمود : آیا نمی دانید که خضر کشتی را شکست ، بچّه را کشت و دیوار را به پا کرد و حضرت موسی علیه السلام چون از حکمت کار با اطلاع نبود خشگمین شد در حالیکه در نزد خداوند حکمت و مصلحتی در کار بود ؟
آیا نمی دانید که از ما اهل بیت کسی نیست که در گردن او بیعت حکومت زمان او برگردنش نباشد مگر حضرت مهدی (عج) که حضرت عیسی علیه السلام پشت سر او نماز می خواند و خداوند متعال ولادت او را مخفی و وجودش را از انظار مردم و پنهان می دارد تا اینکه احدی را برگردن او بیعتی نباشد ؟ پس چون امام نهم از اولاد برادرم امام حسین (علیه السلام) متولد شود ، خداوند غیبت او را طولانی گرداند ، سپس به قدرت کامله خود او را در سن و سال جوانی کمتر از چهل سال ظاهر سازد ، آنگاه معلوم شود که خدای تعالی بر همه چیز قادر و تواناست .
3) امام زمان (عج) از نگاه امام حسین علیه السلام :
مرحوم صدوق به سند خود از همدانی روایت کرده که گفت : از امام حسین علیه السلام شنیدم که فرمود : مهدی این امن امام نهم از اولاد من است و او کسی است که صاحب غیبت است و میراث او را در حال حیات قسمت می کنند.
4) امام زمان (عج) به روایت امام زین العابدین علیه السلام :
مرحوم صدوق از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده که فرمود: منظور از کلمه باقیه که در آیه «وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیَهً فی عَقَبِه» آمده امامت است که خداوند آن را تا روز قیامت در نسل امام حسین علیه السلام قرار داده و مهدی ما را دو غیبت باشد، یکی از دیگری طولانی تر است .
غیبت اولش شش سال و شش ماه و شش روز باشد و غیبت دوم بقدری طولانی می شود که اکثر مردم از اعتقادی که به آن حضرت دارند بر می گردند و در آن ثابت نمی مانند مگر کسیکه یقینش قوی باشد.
5) امام زمان (عج) از نگاه امام باقر علیه السلام :
مرحوم مجلسی در بحار از ابوحمزه ثمالی روایت کرده که می گوید : روزی در خدمت امام باقر علیه السلام بودم فرمود :ای ابا حمزه از چیزهای حتمی و مسلم ، قیام مهدی ما است که هرکس در آن شک کند با کفر وارتداد خدا را ملاقات می کند. بعد فرمود : پدر و مادرم به فدای کسی باد که نامش نام من است و کنیه اش کنیه من است و او امام هفتمین است بعد از من، به حق پدرم سوگند که او زمین را پر از عدل و داد می کند هنگامی که پر از ظلم و جور شده باشد .
6) امام زمان(عج) به روایت امام صادق علیه السلام :
مرحوم صدوق در کمال الدین از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: هرکس بمیرد در حالیکه پیوسته در انتظار ظهور مهدی (عج) بوده باشد . در اجر و ثواب مانند کسی است که در رکاب حضرت مهدی (عج) و خیمه او بسر می برد، بلکه بالاتر، مانند کسی است که در رکاب رسول خدا صلّی الله و علیه و آله و سلّم جهاد کرده باشد. و در حدیث دیگری فرمود: هر گاه سه نام از امامان معصوم به این ترتیب محمد و علی و حسن را مشاهده کردید، چهارمین آنها مهدی موعود می باشد .
7) امام زمان (عج) از نگاه امام کاظم علیه السلام :
مرحوم صدوق در کتاب اکمال به سند خود از یونس بن عبدالرحمان روایت کرده که می گوید : به موسی بن جعفر علیه السلام عرضه داشتم یابن رسول الله آیا قائم بر حق شمایید؟ فرمود: من قائم بر حق هستم ولیکن قائمی که زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد و عده ای به سبب این غیبت طولانی از دین خارج می شوند و برخی ثابت می مانند.
بعد فرمود: خوشا به حال شیعیانی که در زمان غیبت او به محبت ما چنگ زده و در دوستی ما و دشمنی دشمنان ما ثابت قدم می مانند . ایشان از ما و ما از ایشان هستیم و نیز آنها به امامت ما راضی و ما به شیعه بودن ایشان مسروریم و به خدا قسم که ایشان در روز قیامت در درجه ما هستند.
8) امام زمان(عج) از نگاه امام هشتم علیه السلام:
مرحوم صدوق رحمه الله در کتاب عیون به اسناد خود از ابن محبوب روایت کرده که گفت : امام هشتم علیه السلام به من فرمود: یکی از حتمیات فته شدیدی است که تمام مردم به آن مبتلا می شوند یعنی غیبت قائم ما که چهارمین نفر از اولاد من باشد و پدر و مادرم به فدای او که هم نام و شبیه جدم رسول خدا صلّی الله و علیه و آله و سلّم می باشد که بر مؤمنین رحمت و بر کافران عذاب و نقمت خواهد بود.
9) امام زمان (عج) به روایت امام جواد علیه السلام :
مرحوم صدوق به اسناد خود از عبدالعظیم حسنی روایت کرده که می گوید: بر آقای خود امام جواد علیه السلام وارد شدم و خواستم بپرسم که آیا قائم همان مهدی است یا غیر او ؟ ناگاه آن حضرت بر من سبقت گرفت و فرمود : ای ابوالقاسم به درستیکه قائم همان مهدی (عج) است که واجب است در زمان غیبتش انتظار او را کشیدن و در زمان ظهورش اطاعت او را کردن و او امام سوم از اولاد من است. قسم به آن خدایی که محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم را به پیغمبری فرستاد و ما را به امامت منصوب کرد اگر از دنیا نماند مگر یک روز آن روز را طولانی خواهد کرد تا اینکه آن حضرت خروج کند و زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد.
10) امام زمان (عج) از نگاه امام هادی علیه السلام :
مرحوم صدوق در کتاب عیون و اکمال از ابی هاشم جعفری روایت کرده که می گوید : امام هادی علیه السلام فرمود : خلیفه بعد از من پسرم حسن است ولی چه خواهید کرد با خلف بعد از خلف ؟ عرض کردم فدایت شوم از چه جهت؟ از این جهت که شخص او را نمی بینید و ذکر نامش بر شما حلال نباشد. عرض کردم پس او را به چه نامی بخوانیم؟ فرمود: بگویید حجه آل محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم .
چرا به امام عصر قائم گفته می شود ؟
مرحوم مجلسی در جلد 51 بحار ص 28 از ثمالی روایت کرده که می گوید : از امام باقر علیه السلام سؤال کردم یابن رسول الله آیا همه شما قائم به حق نیستید ؟ فرمود : چرا همه ما قائم به حق هستیم.
پرسید پس چرا به حضرت مهدی (عج) قائم گفته می شود (وهیچ یک از شما به این لقب خوانده نمی شوید؟) فرمود: هنگامی که جدم حسین علیه السلام به شهادت رسید ملائکه در مصیبت جدم گریه و زاری پرداختند و خطاب به پروردگار عالم گفتند: بارالها، پروردگارا آیا از قاتل برگزیده خود و فرزند برگزیده ات حسین علیه السلام صرف نظر می کنی و او را مجازات نمی کنی ؟ از طرف پروردگار عالم خطاب رسید ای ملائکه های من آرام باشید و بی تابی نکنید، به عزت و جلالم قسم از قاتلین او انتقام خواهم گرفت ولو بعد از سالیان دراز باشد. در این هنگام پرده حجاب برداشته شد و فرشتگان امامان بعد از حسین علیه السلام را دیدار کردند و فرشتگان با دیدن ائمه دیدند یکی از آنها ایستاده، خداوند خطاب به فرشتگان فرمود: به وسیله آن کسی که قائم است (یعنی به نماز ایستاده) از قاتلین امام حسین علیه السلام انتقام خواهم گرفت (از این جهت که حضرت مهدی (عج) به نماز ایستاده بود و خداوند او را قائم خطاب کرد، این لقب به او اختصاص یافته است.)
گفتن نام امام زمان (عج) کفر است : ابن رئاب از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : صاخب الامر را به اسم صدا کردن کفر است و کسی که اسم او را بیان کند کافر است .
11) امام زمان (عج) از نگاه امام حسن عسگری علیه السلام :
مرحوم صدوق رحمه الله در کتاب اکمال الدین به سند خود از موسی بن جعفر بغدادی و او از امام عسگری علیه السلام روایت کرده که فرمود : گویا می بینم شما را که اختلاف کنید بعد از من درباره فرزندم حضرت مهدی (عج) آگاه باشید به درستیکه اگر کسی بعد از رسول خدا به همه امامان اقرار کند ولی پسرم مهدی را قبول نداشته باشد مانند کسی است که همه پیامبران را قبول داشته ولی حضرت محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم را منکر باشد و منکر حضرت محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم مانند کسی است که همه پیامبران را انکار نماید، زیرا اطاعت اولین ما مانند اطاعت آخرین ما است و منکر آخرین ما مانند منکر اولین ما است. به درستی که پسر من حضرت مهدی را غیبتی است طولانی که مردم در خصوص او دچار شک و تردید می شوند مگر کسی که خدا او را از این مهلکه نگه دارد.
علامه مجلسی در کتاب بحار از اصبغ بن نباته روایت کرده که گفت : وارد شدم بر علی علیه السلام در حالیکه غمناک بود و چوبی در دست داشت و آهسته آهسته بر زمین می کوبید.
عرضه داشتم یا امیرالمؤمنین به زمین میل پیدا کرده اید ؟ فرمود : هرگز به زمین دنیا رغبت نکرده ام لکن در فکر این هستم که مولودی که یازدهمین نفر از اولاد من می باشد و نامش مهدی است ، زمین را پر از عدل و داد می کند ، همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد. و از برای او غیبتی باشد که بعضی از مردم گمراه شوند ...
2) امام عصر (عج) به روایت امام حسن مجتبی علیه السلام :
شیخ صدوق در اکمال الدین خود از ابو عقیصا روایت کرده که می گوید : پس از آنکه امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد بعضی از مردم به خدمت آن حضرت رفته و او را به جهت صلح با معاویه ملامت می کردند.
حضرت خطاب به ایشان فرمود : وای بر شما آیا نمی دانید آنچه من انجام دادم (یعنی صلح با معاویه ) برای شیعیان من بهتر است از آنچه آفتاب بر آنها طلوع و غروب می کند ؟ آیا نمی دانند من امام واجب الاطاعه هستم و به فرموده رسول خدا صلّی الله و علیه و آله و سلّم یکی از دو سید جوانان اهل بهشتم ؟ عرض کردند : بلی می دانیم ؟ فرمود : آیا نمی دانید که خضر کشتی را شکست ، بچّه را کشت و دیوار را به پا کرد و حضرت موسی علیه السلام چون از حکمت کار با اطلاع نبود خشگمین شد در حالیکه در نزد خداوند حکمت و مصلحتی در کار بود ؟
آیا نمی دانید که از ما اهل بیت کسی نیست که در گردن او بیعت حکومت زمان او برگردنش نباشد مگر حضرت مهدی (عج) که حضرت عیسی علیه السلام پشت سر او نماز می خواند و خداوند متعال ولادت او را مخفی و وجودش را از انظار مردم و پنهان می دارد تا اینکه احدی را برگردن او بیعتی نباشد ؟ پس چون امام نهم از اولاد برادرم امام حسین (علیه السلام) متولد شود ، خداوند غیبت او را طولانی گرداند ، سپس به قدرت کامله خود او را در سن و سال جوانی کمتر از چهل سال ظاهر سازد ، آنگاه معلوم شود که خدای تعالی بر همه چیز قادر و تواناست .
3) امام زمان (عج) از نگاه امام حسین علیه السلام :
مرحوم صدوق به سند خود از همدانی روایت کرده که گفت : از امام حسین علیه السلام شنیدم که فرمود : مهدی این امن امام نهم از اولاد من است و او کسی است که صاحب غیبت است و میراث او را در حال حیات قسمت می کنند.
4) امام زمان (عج) به روایت امام زین العابدین علیه السلام :
مرحوم صدوق از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده که فرمود: منظور از کلمه باقیه که در آیه «وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیَهً فی عَقَبِه» آمده امامت است که خداوند آن را تا روز قیامت در نسل امام حسین علیه السلام قرار داده و مهدی ما را دو غیبت باشد، یکی از دیگری طولانی تر است .
غیبت اولش شش سال و شش ماه و شش روز باشد و غیبت دوم بقدری طولانی می شود که اکثر مردم از اعتقادی که به آن حضرت دارند بر می گردند و در آن ثابت نمی مانند مگر کسیکه یقینش قوی باشد.
5) امام زمان (عج) از نگاه امام باقر علیه السلام :
مرحوم مجلسی در بحار از ابوحمزه ثمالی روایت کرده که می گوید : روزی در خدمت امام باقر علیه السلام بودم فرمود :ای ابا حمزه از چیزهای حتمی و مسلم ، قیام مهدی ما است که هرکس در آن شک کند با کفر وارتداد خدا را ملاقات می کند. بعد فرمود : پدر و مادرم به فدای کسی باد که نامش نام من است و کنیه اش کنیه من است و او امام هفتمین است بعد از من، به حق پدرم سوگند که او زمین را پر از عدل و داد می کند هنگامی که پر از ظلم و جور شده باشد .
6) امام زمان(عج) به روایت امام صادق علیه السلام :
مرحوم صدوق در کمال الدین از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: هرکس بمیرد در حالیکه پیوسته در انتظار ظهور مهدی (عج) بوده باشد . در اجر و ثواب مانند کسی است که در رکاب حضرت مهدی (عج) و خیمه او بسر می برد، بلکه بالاتر، مانند کسی است که در رکاب رسول خدا صلّی الله و علیه و آله و سلّم جهاد کرده باشد. و در حدیث دیگری فرمود: هر گاه سه نام از امامان معصوم به این ترتیب محمد و علی و حسن را مشاهده کردید، چهارمین آنها مهدی موعود می باشد .
7) امام زمان (عج) از نگاه امام کاظم علیه السلام :
مرحوم صدوق در کتاب اکمال به سند خود از یونس بن عبدالرحمان روایت کرده که می گوید : به موسی بن جعفر علیه السلام عرضه داشتم یابن رسول الله آیا قائم بر حق شمایید؟ فرمود: من قائم بر حق هستم ولیکن قائمی که زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد و عده ای به سبب این غیبت طولانی از دین خارج می شوند و برخی ثابت می مانند.
بعد فرمود: خوشا به حال شیعیانی که در زمان غیبت او به محبت ما چنگ زده و در دوستی ما و دشمنی دشمنان ما ثابت قدم می مانند . ایشان از ما و ما از ایشان هستیم و نیز آنها به امامت ما راضی و ما به شیعه بودن ایشان مسروریم و به خدا قسم که ایشان در روز قیامت در درجه ما هستند.
8) امام زمان(عج) از نگاه امام هشتم علیه السلام:
مرحوم صدوق رحمه الله در کتاب عیون به اسناد خود از ابن محبوب روایت کرده که گفت : امام هشتم علیه السلام به من فرمود: یکی از حتمیات فته شدیدی است که تمام مردم به آن مبتلا می شوند یعنی غیبت قائم ما که چهارمین نفر از اولاد من باشد و پدر و مادرم به فدای او که هم نام و شبیه جدم رسول خدا صلّی الله و علیه و آله و سلّم می باشد که بر مؤمنین رحمت و بر کافران عذاب و نقمت خواهد بود.
9) امام زمان (عج) به روایت امام جواد علیه السلام :
مرحوم صدوق به اسناد خود از عبدالعظیم حسنی روایت کرده که می گوید: بر آقای خود امام جواد علیه السلام وارد شدم و خواستم بپرسم که آیا قائم همان مهدی است یا غیر او ؟ ناگاه آن حضرت بر من سبقت گرفت و فرمود : ای ابوالقاسم به درستیکه قائم همان مهدی (عج) است که واجب است در زمان غیبتش انتظار او را کشیدن و در زمان ظهورش اطاعت او را کردن و او امام سوم از اولاد من است. قسم به آن خدایی که محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم را به پیغمبری فرستاد و ما را به امامت منصوب کرد اگر از دنیا نماند مگر یک روز آن روز را طولانی خواهد کرد تا اینکه آن حضرت خروج کند و زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد.
10) امام زمان (عج) از نگاه امام هادی علیه السلام :
مرحوم صدوق در کتاب عیون و اکمال از ابی هاشم جعفری روایت کرده که می گوید : امام هادی علیه السلام فرمود : خلیفه بعد از من پسرم حسن است ولی چه خواهید کرد با خلف بعد از خلف ؟ عرض کردم فدایت شوم از چه جهت؟ از این جهت که شخص او را نمی بینید و ذکر نامش بر شما حلال نباشد. عرض کردم پس او را به چه نامی بخوانیم؟ فرمود: بگویید حجه آل محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم .
چرا به امام عصر قائم گفته می شود ؟
مرحوم مجلسی در جلد 51 بحار ص 28 از ثمالی روایت کرده که می گوید : از امام باقر علیه السلام سؤال کردم یابن رسول الله آیا همه شما قائم به حق نیستید ؟ فرمود : چرا همه ما قائم به حق هستیم.
پرسید پس چرا به حضرت مهدی (عج) قائم گفته می شود (وهیچ یک از شما به این لقب خوانده نمی شوید؟) فرمود: هنگامی که جدم حسین علیه السلام به شهادت رسید ملائکه در مصیبت جدم گریه و زاری پرداختند و خطاب به پروردگار عالم گفتند: بارالها، پروردگارا آیا از قاتل برگزیده خود و فرزند برگزیده ات حسین علیه السلام صرف نظر می کنی و او را مجازات نمی کنی ؟ از طرف پروردگار عالم خطاب رسید ای ملائکه های من آرام باشید و بی تابی نکنید، به عزت و جلالم قسم از قاتلین او انتقام خواهم گرفت ولو بعد از سالیان دراز باشد. در این هنگام پرده حجاب برداشته شد و فرشتگان امامان بعد از حسین علیه السلام را دیدار کردند و فرشتگان با دیدن ائمه دیدند یکی از آنها ایستاده، خداوند خطاب به فرشتگان فرمود: به وسیله آن کسی که قائم است (یعنی به نماز ایستاده) از قاتلین امام حسین علیه السلام انتقام خواهم گرفت (از این جهت که حضرت مهدی (عج) به نماز ایستاده بود و خداوند او را قائم خطاب کرد، این لقب به او اختصاص یافته است.)
گفتن نام امام زمان (عج) کفر است : ابن رئاب از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : صاخب الامر را به اسم صدا کردن کفر است و کسی که اسم او را بیان کند کافر است .
11) امام زمان (عج) از نگاه امام حسن عسگری علیه السلام :
مرحوم صدوق رحمه الله در کتاب اکمال الدین به سند خود از موسی بن جعفر بغدادی و او از امام عسگری علیه السلام روایت کرده که فرمود : گویا می بینم شما را که اختلاف کنید بعد از من درباره فرزندم حضرت مهدی (عج) آگاه باشید به درستیکه اگر کسی بعد از رسول خدا به همه امامان اقرار کند ولی پسرم مهدی را قبول نداشته باشد مانند کسی است که همه پیامبران را قبول داشته ولی حضرت محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم را منکر باشد و منکر حضرت محمد صلّی الله و علیه و آله و سلّم مانند کسی است که همه پیامبران را انکار نماید، زیرا اطاعت اولین ما مانند اطاعت آخرین ما است و منکر آخرین ما مانند منکر اولین ما است. به درستی که پسر من حضرت مهدی را غیبتی است طولانی که مردم در خصوص او دچار شک و تردید می شوند مگر کسی که خدا او را از این مهلکه نگه دارد.
آغاز امامت امام زمان(عج)، زمانی برای شادی منتظران
بر اساس تعالیم اسلامى یكى از وظایف مهم هر مسلمان، انتظار ظهور حضرت قائم(عج) است؛ انتظار تحقق وعده الهى بر حاكمیت صالحان و تشكیل دولت اهل بیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است. اما آیا هیچ مىدانید كه پاداش این انتظار چیست و چه ثمرى براى منتظران دارد؟
امام صادق(علیه السلام) در روایت زیر به این پرسش پاسخ مىدهند: «الا اخبركم بما لا یقبلالله عزوجل من العباد عملا الا به؟ فقلت: بلى. فقال: شهادة ان لا اله الا الله، و ان محمدا عبده [و رسوله] و الاقرار بما امرالله، و الولایة لنا، و البراءة من اعدائنا - یعنی الائمة خاصة - و التسلیم لهم، و الورع و الاجتهاد و الطمانینة، و الانتظار للقائم - علیهالسلام - ثم قال: ان لنا دولة یجیىء الله بها اذا شاء. ثم قال: من سره ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده كان له من الاجر مثل اجر من ادركه، فجدوا وانتظروا، هنیئا لكم ایتها العصابة المرحومة.(1)
سپس [امام] فرمود: براى ما دولتى است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مىسازد. آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مىدارد از یاران حضرت قائم(عج) باشد باید كه منتظر باشد و در این حال به پرهیزكارى و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالى كه منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم(عج)، بپا خیزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت خداوند! آیا شما را خبر ندهم به آنچه كه خداى صاحب عزت و جلال، هیچ عملى را كه جز به آن عمل، از بندگان نمىپذیرد؟ گفتم: بله. فرمود: گواهى دادن به این كه هیچ شایسته پرستشى جز خداوند نیست و این كه محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده او است، و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزارى از دشمنانمان - یعنى خصوص امامان - و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزكارى و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم(عج) .
براى منتظران زمان غیبت همین پاداش بس كه نام آنها در زمره یاران امام عصر(عج)، و از جمله كسانى ثبت شود كه آن حضرت را به هنگام ظهور همراهى مىكنند.
امام صادق(علیه السلام) در روایت زیر به این پرسش پاسخ مىدهند: «الا اخبركم بما لا یقبلالله عزوجل من العباد عملا الا به؟ فقلت: بلى. فقال: شهادة ان لا اله الا الله، و ان محمدا عبده [و رسوله] و الاقرار بما امرالله، و الولایة لنا، و البراءة من اعدائنا - یعنی الائمة خاصة - و التسلیم لهم، و الورع و الاجتهاد و الطمانینة، و الانتظار للقائم - علیهالسلام - ثم قال: ان لنا دولة یجیىء الله بها اذا شاء. ثم قال: من سره ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده كان له من الاجر مثل اجر من ادركه، فجدوا وانتظروا، هنیئا لكم ایتها العصابة المرحومة.(1)
سپس [امام] فرمود: براى ما دولتى است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مىسازد. آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مىدارد از یاران حضرت قائم(عج) باشد باید كه منتظر باشد و در این حال به پرهیزكارى و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالى كه منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم(عج)، بپا خیزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت خداوند! آیا شما را خبر ندهم به آنچه كه خداى صاحب عزت و جلال، هیچ عملى را كه جز به آن عمل، از بندگان نمىپذیرد؟ گفتم: بله. فرمود: گواهى دادن به این كه هیچ شایسته پرستشى جز خداوند نیست و این كه محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده او است، و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزارى از دشمنانمان - یعنى خصوص امامان - و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزكارى و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم(عج) .
براى منتظران زمان غیبت همین پاداش بس كه نام آنها در زمره یاران امام عصر(عج)، و از جمله كسانى ثبت شود كه آن حضرت را به هنگام ظهور همراهى مىكنند.
تأملی در باب طول عمر امام زمان(عج)
امام زمان(عج) منجی عدالت گستری است که به امر حق تعالی سالها از نظرها پنهان و با ظهور وی حق بر جهان حاکم میشود، آگاهان برای ظهور وی لحظهشماری کرده، با بصیرت دینی و خودسازی زمینه آنرا فراهم میآورند.
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان در شب جمعه، نیمه شعبان سال 255 یا 256 هجری بوده است.
در زمان امامت حضرت هادی(ع) اخباری منعکس شد مبنی بر اینکه بزودی فرزندی تولد می یابد که کاخ جباران و ستمکاران را سرنگون و عدل و داد را حاکم می کند .
این اخبار و نگرانی از ظهور مصلحی که پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می کند، حکامان وقت را بر آن داشت که به هر نحو ممکن از تولد نوزاد در آن سالها جلوگیری کنند ، همانند نمرود و فرعون، غافل از اینکه با خواست و اراده خداوند متعال نمی توان مقابله کرد .
در چنین شرایطی حضرت مهدی تولد یافت اما از نظرها مخفی ماند مگر چند شیعه خاص که به حضور آن حضرت می رسیدند.
حضرت مهدی (عج) پنهان می زیست تا امام حسن عسکری (ع) در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری به شهادت رسید . در این روز بنا به سنت اسلامی می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد تا خلفای ستمگر عباسی نتوانند جریان امامت را تمام شده اعلام و یا بدخواهان آنرا از مسیر اصلی منحرف کنند و وراثت معنوی و رسالتاسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند .
جعفر، برادر امام یازدهم که به جعفر کذاب معروف بود قصد داشت از موقعیت استفاده کرده و به عنوان جانشین بر پیکر امام نماز بگزارد که در این هنگام حضرت مهدی(عج) بر پیکر پدر حاضر شد.
خبر وجود امام عصر خیلی زود در همه جا پیچید و ستمکران را به تکاپو واداشت تا امام را یافته و آن حضرت را به منظور راحتی ستمکاریهای خود از میان بردارند .
به همین دلیل مشیت الهی بر این بود که حضرت از نظرها پنهان شود تا از گزند ستمکاران مصون مانده و شیعیان از وجود پرخیر و برکت آن حضرت محروم نگردند و امام(عج) از ظاهرها نهان اما انوار هدایتش همگان را نویدبخش باشد.
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان در شب جمعه، نیمه شعبان سال 255 یا 256 هجری بوده است.
در زمان امامت حضرت هادی(ع) اخباری منعکس شد مبنی بر اینکه بزودی فرزندی تولد می یابد که کاخ جباران و ستمکاران را سرنگون و عدل و داد را حاکم می کند .
این اخبار و نگرانی از ظهور مصلحی که پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می کند، حکامان وقت را بر آن داشت که به هر نحو ممکن از تولد نوزاد در آن سالها جلوگیری کنند ، همانند نمرود و فرعون، غافل از اینکه با خواست و اراده خداوند متعال نمی توان مقابله کرد .
در چنین شرایطی حضرت مهدی تولد یافت اما از نظرها مخفی ماند مگر چند شیعه خاص که به حضور آن حضرت می رسیدند.
حضرت مهدی (عج) پنهان می زیست تا امام حسن عسکری (ع) در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری به شهادت رسید . در این روز بنا به سنت اسلامی می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد تا خلفای ستمگر عباسی نتوانند جریان امامت را تمام شده اعلام و یا بدخواهان آنرا از مسیر اصلی منحرف کنند و وراثت معنوی و رسالتاسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند .
جعفر، برادر امام یازدهم که به جعفر کذاب معروف بود قصد داشت از موقعیت استفاده کرده و به عنوان جانشین بر پیکر امام نماز بگزارد که در این هنگام حضرت مهدی(عج) بر پیکر پدر حاضر شد.
خبر وجود امام عصر خیلی زود در همه جا پیچید و ستمکران را به تکاپو واداشت تا امام را یافته و آن حضرت را به منظور راحتی ستمکاریهای خود از میان بردارند .
به همین دلیل مشیت الهی بر این بود که حضرت از نظرها پنهان شود تا از گزند ستمکاران مصون مانده و شیعیان از وجود پرخیر و برکت آن حضرت محروم نگردند و امام(عج) از ظاهرها نهان اما انوار هدایتش همگان را نویدبخش باشد.
مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال طول کشید ( از سال 260هجری تا سال 329 ) که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت می رسیدند و پاسخ نامه ها و سؤالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام را داشتند چهار تن بودند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروف هستند .
نخستین نایب خاص حضرت مهدی عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود .
دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید .
سومین سفیر، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد .
ابوالحسن علی بن محمد سمری چهارمین سفیر و نایب امام حجت بن الحسن است که در سال 329 هجری قمری درگذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است .
نخستین نایب خاص حضرت مهدی عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود .
دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید .
سومین سفیر، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد .
ابوالحسن علی بن محمد سمری چهارمین سفیر و نایب امام حجت بن الحسن است که در سال 329 هجری قمری درگذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است .
غیبت بلند یا غیبت کبری یا نیابت عامه
این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد و تا امروز ادامه دارد که دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است .
در زمان نیابت عامه ، امام ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر، فرد شاخصی که شرایط و ویژگیها در همه ابعاد بر او صدق کند، نایب عام امام عصر باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا .
به همین دلیل در هیچ دوره ای پیوند امام با مردم گسیخته نشده است . امروز که دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد در رأس جامعه قرار می گیرد و مردم به او مراجعه میکنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت مهدی (عج) .
در زمان نیابت عامه ، امام ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر، فرد شاخصی که شرایط و ویژگیها در همه ابعاد بر او صدق کند، نایب عام امام عصر باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا .
به همین دلیل در هیچ دوره ای پیوند امام با مردم گسیخته نشده است . امروز که دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد در رأس جامعه قرار می گیرد و مردم به او مراجعه میکنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت مهدی (عج) .
بلندی عمر امام با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن به آنها اشاره شده و در کتابهای تاریخی نیز آمده نظیر عمر نوح(ع)، موضوع عجیب و پیچیده ای نیست .
در قرآن کریم آمده است: وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ؛ و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آنها را در حالى که ستمکار بودند فرا گرفت.(سوره عنکبوت، آیه 14)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِین، لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ و اگر او (حضرت یونس) از زمره تسبیحکنندگان نبود قطعا تا روزىکه برانگیخته مىشوند در شکم آن [ماهى] مىماند. (سوره صافات، آیات 143 و 144)
تورات نیز در شرح زندگی پیشینیان به عمرهای طولانی برخی از آنها اشاره دارد: حضرت آدم 920 ، شیث پسر آدم 912، انوش پسر شیث 905 ، لمک 777 و حضرت نوح 950 سال عمر کردند.
فلاسفه اعتقاد دارند بهترین دلیل برای امکان چیزی، واقع شدن آن است.
ضمن اینکه بی تردید تأملی در کائنات و آنچه در اطراف ما قرار دارد، تأکیدی بر قدرت بیکران خالق هستی بخش است وپس شک نیست اینکه خداوند اراده کند بنده ای بسیار بیشتر از سایرین عمر کند، به هیچ عنوان غیرممکن، بعید و عجیب نیست.
در قرآن کریم آمده است: وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ؛ و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آنها را در حالى که ستمکار بودند فرا گرفت.(سوره عنکبوت، آیه 14)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِین، لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ و اگر او (حضرت یونس) از زمره تسبیحکنندگان نبود قطعا تا روزىکه برانگیخته مىشوند در شکم آن [ماهى] مىماند. (سوره صافات، آیات 143 و 144)
تورات نیز در شرح زندگی پیشینیان به عمرهای طولانی برخی از آنها اشاره دارد: حضرت آدم 920 ، شیث پسر آدم 912، انوش پسر شیث 905 ، لمک 777 و حضرت نوح 950 سال عمر کردند.
فلاسفه اعتقاد دارند بهترین دلیل برای امکان چیزی، واقع شدن آن است.
ضمن اینکه بی تردید تأملی در کائنات و آنچه در اطراف ما قرار دارد، تأکیدی بر قدرت بیکران خالق هستی بخش است وپس شک نیست اینکه خداوند اراده کند بنده ای بسیار بیشتر از سایرین عمر کند، به هیچ عنوان غیرممکن، بعید و عجیب نیست.
امام صادق(ع) فرمود: "موضوع غيبت سرّي است از اسرار خداوند و غيبي است از غيوب الهي، چون خدا را حکيم مي دانيم بايد اعتراف کنيم که کارهايش از روي حکمت صادر مي شود؛ گرچه تفصيلش براي ما مجهول باشد."
از اين حديث به خوبي آشکار مي شود که علت و فلسفه اصلي غيبت، جزء اسرار الهي است و جز ائمه اطهار(ع) کسي نمي داند؛ آنها هم مأذون به بازگو کردن آن نبودند. ولي در پاره اي از روايات2 بعضي از حکمت هاي آن بيان شده که به آنها اشاره مي کنيم.
از اين حديث به خوبي آشکار مي شود که علت و فلسفه اصلي غيبت، جزء اسرار الهي است و جز ائمه اطهار(ع) کسي نمي داند؛ آنها هم مأذون به بازگو کردن آن نبودند. ولي در پاره اي از روايات2 بعضي از حکمت هاي آن بيان شده که به آنها اشاره مي کنيم.
حکمت هاي غيبت و سرّي از اسرار الهي
غيبت امام مهدي(عج) سري از اسرار الهي است که فلسفه اصلي آن بر بندگان مخفي و پوشيده است و تنها بعد از ظهور حضرت روشن خواهد شد.
گروهي که ايمان محکمي ندارند باطنشان ظاهر مي شود و کسانيکه ايمان در اعماق دلشان ريشه کرده به واسطه انتظار فرج، صبر بر شدايد و ايمان به غيبت، ارزششان معلوم مي گردد.
امام موسي بن جعفر(ع) مي فرمايد: "براي صاحب الامر ناچار غيبتي خواهد بود، به طوري که گروهي از مومنين از عقيده برمي گردند. خدا به وسيله غيبت، بندگانش را امتحان مي کند."
امام موسي بن جعفر(ع) مي فرمايد: "براي صاحب الامر ناچار غيبتي خواهد بود، به طوري که گروهي از مومنين از عقيده برمي گردند. خدا به وسيله غيبت، بندگانش را امتحان مي کند."
پيغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بارها به مردم گوشزد کرده بودند که دستگاه ظلم و ستم عاقبت به دست مهدي موعود(عج) برچيده مي شود و کاخهاي بيدادگري را واژگون خواهد کرد وجود مقدس امام زمان(عج) همواره مورد توجه دو گروه قرار مي گرفت.
يکي مظلومان و ستمديدگان که متاسفانه هميشه عده آنان زياد بوده و هست. آنان به قصد تظلم و اميد حمايت و دفاع دور وجود امام زمان(عج) جمع شده تقاضاي نهضت و دفاع مي کردند و هميشه عده زيادي اطراف امام(ع) را احاطه کرده و انقلاب و غوغايي برپا بود.
گروه دوم زورگويان و ستمکاران خونخوار که بر ملت محروم تسلط يافته و در راه رسيدن به منافع شخصي و حفظ مقام خويش از هيچ عمل زشتي پروا ندارند و حاضرند تمام ملت را فداي مقام خود کنند.
اين گروه چون وجود مقدس امام مهدي(عج) را سد راه منافع و مقاصد شوم خود مي ديدند ناچار بودند وجود مقدس آن جناب را از ميان بردارند و خودشان را از اين خطر بزرگ برهانند. در اين تصميم اساسي با هم متحد شده تا قطع ريشه عدالت و دادخواهي هرگز از پاي نمي نشستند و خداوند حكيم به وسيله غيبت امام دوازدهم(عج) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است.
يکي مظلومان و ستمديدگان که متاسفانه هميشه عده آنان زياد بوده و هست. آنان به قصد تظلم و اميد حمايت و دفاع دور وجود امام زمان(عج) جمع شده تقاضاي نهضت و دفاع مي کردند و هميشه عده زيادي اطراف امام(ع) را احاطه کرده و انقلاب و غوغايي برپا بود.
گروه دوم زورگويان و ستمکاران خونخوار که بر ملت محروم تسلط يافته و در راه رسيدن به منافع شخصي و حفظ مقام خويش از هيچ عمل زشتي پروا ندارند و حاضرند تمام ملت را فداي مقام خود کنند.
اين گروه چون وجود مقدس امام مهدي(عج) را سد راه منافع و مقاصد شوم خود مي ديدند ناچار بودند وجود مقدس آن جناب را از ميان بردارند و خودشان را از اين خطر بزرگ برهانند. در اين تصميم اساسي با هم متحد شده تا قطع ريشه عدالت و دادخواهي هرگز از پاي نمي نشستند و خداوند حكيم به وسيله غيبت امام دوازدهم(عج) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است.
براي ظهور امام مهدي(عج) به عنوان خاتم الاوصيا و منجي بشريت و تحقق يک انقلاب همه جانبه در سطح جهان، علاوه بر وجود رهبري شايسته، قطعاً زمينه و آمادگي جهاني نيز لازم است؛ بنابراين مي توان فقدان آمادگي جهان را يکي از فلسفه ها و حکمتهاي غيبت امام مهدي(عج) برشمرد.
اساساً مساله غيبت در گفتار معصومين(ع) به عنوان يک سنت الهي مطرح شده است که در ميان انبياء پيشين و اوصياي آنها معمول بوده است. بنابر روايات، صالح پيامبر در سن پيري از ميان قومش غايب شد و غيبت او مدتي به طول انجاميد. به طوريکه چون به ميان قومش بازگشت وي را نشناختند.
موسي(ع) نيز مدتي غايب بود و در طي اين مدت بني اسراييل در حيرت و سرگرداني و رنج بسيار به سر مي بردند تا بار ديگر موسي(ع) به نزد آنها بازگشت. چنين غيبتهايي درباره حضرت يونس، يوسف و برخي ديگر از پيامبران نيز ذکر شده است. بنابراين مساله به مانند سنت جاريه اي تلقي شده است که در باره امام زمان(عج) در امت خاتم الانبيا نيز مصداق پيدا مي کند.
در آخر، ذکر يک نکته ضروري است و آن اينکه دانش بشري براي کشف بسياري از امور يارا نيست و توان فهم آنها را ندارد.
بسياري از اسرار نظام خلقت هنوز براي ما مجهول است و خداوند متعال که در گفتارش جاي هيچ شک و ترديدي نيست در کتاب خود از اين موضوع اينچنين خبر داده است : " و از دانش تنها مقدار بسيار کمي به شما داده شده است"7 و همچنين امام صادق(ع) در باره علت غيبت امام مهدي(عج) مي فرمايند : " بي گمان براي قائم آل محمد غيبتي است که بطلان خواهان در آن شک مي کنند.
" سپس از آن حضرت سوال شد چرا آن حضرت غيبت مي کنند؟ ايشان جواب دادند : " براي امري که ما اجازه بيان آن را براي شما نداريم".
موسي(ع) نيز مدتي غايب بود و در طي اين مدت بني اسراييل در حيرت و سرگرداني و رنج بسيار به سر مي بردند تا بار ديگر موسي(ع) به نزد آنها بازگشت. چنين غيبتهايي درباره حضرت يونس، يوسف و برخي ديگر از پيامبران نيز ذکر شده است. بنابراين مساله به مانند سنت جاريه اي تلقي شده است که در باره امام زمان(عج) در امت خاتم الانبيا نيز مصداق پيدا مي کند.
در آخر، ذکر يک نکته ضروري است و آن اينکه دانش بشري براي کشف بسياري از امور يارا نيست و توان فهم آنها را ندارد.
بسياري از اسرار نظام خلقت هنوز براي ما مجهول است و خداوند متعال که در گفتارش جاي هيچ شک و ترديدي نيست در کتاب خود از اين موضوع اينچنين خبر داده است : " و از دانش تنها مقدار بسيار کمي به شما داده شده است"7 و همچنين امام صادق(ع) در باره علت غيبت امام مهدي(عج) مي فرمايند : " بي گمان براي قائم آل محمد غيبتي است که بطلان خواهان در آن شک مي کنند.
" سپس از آن حضرت سوال شد چرا آن حضرت غيبت مي کنند؟ ايشان جواب دادند : " براي امري که ما اجازه بيان آن را براي شما نداريم".