یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن و شنیدن به بهانه توست که شرمنده ایم .میدانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .می دانیم کوتاهی ها ، نادانی ها و سستی های ما ، ستم هائی است که در حق تو کرده ایم .یعقوب به پسران گفت : به جست و جوی یوسف برخیزید ،و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .به ما گفته اند اگر به جست وجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست که به دیدارت آییم .اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم . ای یوسف زهرا ! خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ، ما و خاندان ما نیز گرفتاریم
ادامه مطلب
تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهوونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی
تو امید انتظاری تو دلای ناامید
مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید
چه غریبونه گذشتند جمعه های سوت و کور
هنوزم اما نرسیدی ای تجلی ظهور
با تو ام، با تو که گفتی، تکیه گاه عاشقایی
میدونم یه دنیا نوری، ساده ای، بی انتهایی
مث لالایی بارون، تو کویر بی صدایی
تو خود عشقی، میدونم، ناجی فاصله هایی
تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهوونه یه هر عاشق باسه زنده بودنی
تو امید انتظاری تو دلای ناامید
مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید
عمریه دلم گرفته گله دارم از جدایی
غایب همیشه حاضر تو کجایی، تو کجایی
اللهم انا نرغب الیک فی دولة کرِیمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله
چرا هیشه پنج شنبه ها منتظر میمونیم
ای منتظرغمگین مباش قدری تحمل بیشتر
گردی به پا شد از افق گویا سواری میرسد
کجاست منتظر تو چه انتظار عجیبی
ادامه مطلب
السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام
به بارگاه نگاهت بهار میِبینم
بهار را بدرت جان نثار میبینم
به بال عشق تو بتوان بر اوجها پر زد
فـلـک بـه نـام تـو انـدر مـدار میبینم
ادامه مطلب
السلام علیک یا صاحب الزمان
«دیـــگر بیــــا
»
قاصدك
مثل همیشه
با تمام شبنم چشمان خود
آب و جارو می كند
شهر دلم را جمعه ها
من به طول جاده های بی سوار انتظار
لاله می كارم بیا
ای تو اقیانوس بی پایان شوق
بی تو دیگر یاس ها هم بی قراری می كنند
پس كدامین روز جمعه باز می گویی
بگو
لاله های عشق را در كوچه قربان می كنم
جمعه های عمر من در حسرت دیدار تو
رو به پایان می رود
ای تمام وسعت آدینه ها
جان دلهای غریب و منتظر
دیگر بیا........
سیده سكینه حسینی حصاری
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
تشنة نگاه
کوچهها تشنة نگاه تواَند
عاشق جلوة پگاه تواَند
تو مگر آیت خداوندی
همه چشمانتظار راه تواَند
در طلوع دوبارة خورشید
مست دیدار روی ماه تواَند
تو شمیم طلوع گلهایی
اشک چشمان ما گواه تواَند
جلوة دلکش نماز تویی
مسجد و کعبه جلوهگاه تواَند
ای نگاه تو راز بیداری
عالمی در یَد پناه تواَند
دل و جانم فدای روی تو باد
کوچهها تشنة نگاه تواَند
بــى مهـــــر روى تو در دیده نور نیســــت
در محفـلى كه ذكر تو نبود ســرور نیـــــست
مانقد عمر بانتظار قدومت سپـــــــرده ایم
بنماى رخ كه عاشق مسكین صبور نیــست
ظلمت سراست مهد زمین بى حضور تو
در غیــــبت زمـــــانه بجز ظــلم و زور نیــست
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی !
مَاذا وَجَدَ مَن فَقَدَک وَ مَا الّذِی فَقَدَ مَن وَجَدَک
معبود من چه یافته آنکه تو را نیافته و چه به دست نیاورده آنکه تو را یافته است؟
باز هم غروب سرخ و دلگیر آدینه به تاریکی شب منتهی شد و لحظه قبض و سنگینى روح بر قلب
باز هم فارغ از تمام افکار زمینى با دلى آکنده از عشق به افق سرخ و خونین چشم دوخته و دلتنگ دیدار تو ، چشمهایم دیگر از اشک پر شده و افق را تار مىبینم و درخشش آسمان در قطرات اشکم محو مىشود، دلم طاقت نمىآورد مىخواهم فریادى از عمق جان برآورم و به همه بگویم دیگر تاب این همه انتظار ندارم ناگهان طنین دل نواز الله اکبر گوش را نوازش داد و دوباره اذان فراق را سر دادم و با ندای قد قامت اذان ، قامت بی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بستم ...
ادامه مطلب
اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت
چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید
تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت
به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم
یواشکی من و این چشم های مانده به راهت
هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم
صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت
چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت
نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر اهت
چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت
چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت
چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت
به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت
شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی
خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت
تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند
به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت
دعاترین دعاها همین دعای نگار است
امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن، تیر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ها
دوباره صبح، ظهر، نه!غروب شد نیامدی
*******
بیا برای فرج روز و شب دعا کنیم
عزیز فاطمه، مهدی دلش پر زخون است
بیا که بهر خدا از خدا حیا کنیم
*******
بیا و خلوت ما را صفای دیگر ده، نشان خیمه خود را به چشم نو کرده
برای اینکه بمانم همیشه منتظرت، خلوت نیت و اشک سحر مکرر ده
برای عاقبت ما چه میکنی مولا تو خیر عاقبتم را به نام مادرده
الهم عجل لولیک الفرج
*******
مهدی جان!سئوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم
*******
منشا جود و سخاوت، موج دریای وفا
لعل رخشان ولایت، گوهرتابان علی
منبع مهر و محبت، صاحب لطف و کرم
افتخار شیعیان، آیت الرحمان علی
*******
آقا بیا به خاطر باران ظهور کن
ما را از این هوای سراسیمه دور کن
وقتی برای بدرقه عشق می روی
از کوچه های خسته ما هم عبور کن
حضرت مهدی(عج) فرمودند: «همانا من برای شیعه ای که مصیبت جد شهیدم را یاد کند و سپس برای تعجیل در فرج و تایید ( امر من ) دعا نماید، دعا خواهم کرد» / بسم الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَةِ بْنِ الْحَسنْ، صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِه، فى هذِهِ السّاعَةِ وَ فى كُلِّ ساعَةِ، وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً، حَتّى تُسْكِینَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِعَهُ فیها طَویلا ً برحمتک یا ارحم الراحمین / یا وصی الحسن ، والخلف الحجة ، أیها القائم المنتظر المهدی ، یا ابن رسول الله یا حجة الله على خلقه ، یا سیدنا ومولانا ، إنا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بك إلى الله ، وقدمناك بین یدی حاجاتنا ، یا وجیها عند الله ، اشفع لنا
عند الله
بسماللهالرحمنالرحیم السلام علیك یا صاحبالزمان سلام مناجات مشتاقان به نام خداى بخشاینده مهربان خدایا اگر توشه ام براى پیمودن راه بسوى تو اندك است ولى گمانم به توكل و اعتماد بر تو نیكوست و اگر جرم و گناهم مرا از كیفر تو ترسناك كرده ولى امیدم به من نوید ایمنى از انتقامت را مى دهد و اگر گناهم مرا در سر راه كیفرت قرار داده ولى اعتماد خوبى كه به تو دارم مرا به پاداش نیكت آگاه كرده و اگر غفلت و بى خبرى مرا از آمادگى براى شرفیابى درگاهت به خواب عمیقى فرو برده ولى معرفت و آگاهى از كرم و بخششهایت مرا بیدار كرده و اگر زیاده روى در نافرمانى و سركشى میان من و تو را تیره ساخته ولى مژده آمرزش و خوشنود شدنت مرا به همدمى و انس با تو كشانده از تو خواهم به تابشهاى جمالت و به انوار ذات مقدست و زارى كنم به درگاهت براى جلب عواطف مِهرت و دقائق احسانت كه حقیقت بخشى به گمانم در آنچه از تو آرزومندم از بخشش فراوان و احسان نیكو در مورد تقرب به تو و نزدیكى به حضرتت و بهره مند شدن از تماشاى جمالت و اینك من خود را در معرض نسیم جانبخش لطف و توجهت درآورده و خواهان باران جود و
ادامه مطلب
بسماللهالرحمنالرحیم السلام علیك یا صاحبالزمان سلام «آیا كسى هست كه مرا یارى كند تا بسى نالة فراق و فریاد و فغان طولانى از دل بركشم؟ كسى هست كه جزع و زارى كند؟ آیا چشمى مى گرید تا چشم من هم با او مساعدت كند و زار زار بگرید؟ اى پسر پیغمبر آیا به سوى تو راه ملاقاتى هست؟ آیا امروز به فردایى مى رسد كه به دیدار جمالت بهره مند شویم؟ آیا كى شود كه بر جویبارهاى رحمت درآییم و سیراب شویم؟ كى شود در چشمه آب زلال (ظهور) تو، ما غرقه شویم؛ كه عطش ما طولانى گشت؟ كى شود كه ما با تو صبح و شام كنیم تا چشم ما به جمالت روشن شود؟ كى شود كه تو ما را و ما تو را ببینیم، هنگامى كه پرچم نصرت و پیروزى در عالم برافراشتهاى؟ آیا خواهیم دید كه ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روى زمین را پر از عدل و داد كرده باشى؟ و دشمنانت را كیفر خوارى و عقاب بچشانى و سركشان و كافران و منكران خدا را نابود گردانى و ریشه متكبّران عالم و ستمكاران جهان را از بیخ بركنى، تا با خاطر شاد ما به الحمد لله رب العالمین لب برگشاییم.» فرازی از دعای پر فیض ندبه اللهم عجل لولیكالفرج

چرا لاغر شدن بسیار سختتر از چاق شدن است؟
دانشمندان معتقدند دلیل اصلی این موضوع در گذشته نهفته است. همه ما انسانها در دورههایی تکامل پیدا کردیم که کمبود غذا بسیار بیشتر از فراوانی آن بوده است.در نتیجه بدن ما شتاب بسیار زیادی برای چاق شدن و افزایش وزن دارد و برعکس در زمینه از دست دادن وزن بسیار کندتر عمل میکند.به دلیل همین شیوه تکامل پیدا کردن ، زمانی که در ما غذایی را در اطراف خود میبینیم ، بدن بیشتر تمایل دارد حس اشتهای ما را تحریک کند تا این که تمایل به میانه روی و کمخوری داشته باشد و این بدان معناست که چاق شدن بسیار راحتتر از لاغر شدن است.
ادامه مطلب
2. امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که هنگام وضو نام خدا را بر زبان جارى کند، گویا غسل کرده است .
.: RASEKHOON.NET:.