موسسه معتبر گالوپ در یک نظرسنجی اهمیت مذهب در زندگی مردم 143 کشور جهان و همچنین ایالت های مختلف آمریکا را برآورد کرد.این نظرسنجی بر روی حدود یک هزار فرد بالغ در هر یک از کشورهای جهان و در فاصله سال های 2006 تا 2008 صورت گرفت که نتایج آن به تازگی توسط گالوپ اعلام شده است.گالوپ در این نظرسنجی از مخاطبان پرسیده است: « آیا مذهب نقش مهمی در زندگی روزانه شما دارد؟»
موسسه معتبر گالوپ در یک نظرسنجی اهمیت مذهب در زندگی مردم 143 کشور جهان و همچنین ایالت های مختلف آمریکا را برآورد کرد.این نظرسنجی بر روی حدود یک هزار فرد بالغ در هر یک از کشورهای جهان و در فاصله سال های 2006 تا 2008 صورت گرفت که نتایج آن به تازگی توسط گالوپ اعلام شده است.گالوپ در این نظرسنجی از مخاطبان پرسیده است: « آیا مذهب نقش مهمی در زندگی روزانه شما دارد؟»
مذهبی ترین کشور های جهان
در این میان 83 درصد پاسخگویان در ایران به این سئوال جواب مثبت دادند و از این رو ایران در بررسی گالوپ در زمره یکی از مذهبی ترین کشورهای جهان قرار گرفته است.
یافته های این نظرسنجی نشان می دهد کشورهای مصر، بنگلادش، سری لانکا، اندونزی و کونگو در بین مذهبی ترین ملت های جهان قرار دارند به طوری که بالغ بر 98 درصد یا بیشتر ساکنان این کشورها نقش مذهب را در زندگی خود پررنگ دانستند.
در مقابل استونی، سوئد، دانمارک، نروژ و جمهوری چک در زمره کشورهایی قرار دارند که مذهب کمترین نقش را در زندگی مردمان آن ایفا می کند. در این کشورها کمتر از 21 درصد به سئوال مذکور پاسخ مثبت دادند. درصد برخی کشورهای دیگر در این نظرسنجی به شرح زیر است (اعداد نشان دهنده درصد افرادی است که مذهب را در زندگی خود مهم تلقی کرده اند):
لبنان: 86 درصد - هند و عراق: 79 درصد - کره جنوبی، کانادا و تایوان: 45 درصد – اسراییل و سنگاپور: 50 درصد – اتریش: 55 درصد – سوییس: 42 درصد
همچنین در این نظرسنجی، 50 ایالت آمریکا از نظر اهمیت مذهب در زندگی مردم آن با یکدیگر مقایسه شده است. در بین ایالت های آمریکا، می سی سی پی با 85 و ورمونت با 42 درصد دارای بیشترین و کمترین افراد مذهبی بوده اند. نتایج بدست آمده برای برخی دیگر از ایالت های آمریکا نیز به شرح زیر است:
آلاباما: 82 درصد – کارولینای جنوبی: 80 درصد – لوییزانا و آرکانزاس: 78 درصد – اوکلاهاما: 75 درصد – تگزاس: 74 درصد – نوادا: 54 درصد – واشنگتن: 52 درصد – ماساچوست: 48 درصد
و اما شاد ترین مردم دنیا
دانمارکی ها شاد ترین و خوشحال ترین مردم جهان میباشند.
بر پایه ی یک مطالعه جدید در دانشگاه میشیگان آمریکا و به گفته بیزنیس ویک،مردم دانمارک با وجود بحران های جهانی با داشتن یک سیستم دموکراتیک و کامیاب،خوشحال ترین مردم جهان هستند.
این در حالیست که ثروتمند ترین کشور جهان یعنی آمریکا در رتبه 16 و بریتانیا نیز در بین 97 کشور در رتبه 19 میباشند.دانمارک یک کشور سرد و زمستانی،کشوری که روزگاران دور مکان زندگی وایکینگ ها و شکسپیر و هلمت بود هم اکنون با داشتن اقتصاد و تجارتی آزاد،سیستمی دموکراتیک،سطح بالای آموزش و پرورش،امنتیت اجتماعی بالا و یک سرزمین ایده آل برای پذیرش مهاجران،سرزمینی شاد برای مردمانش میباشد.
No. 1: Denmark
زوج دانمارکی
کیت ویال یک آمریکایی که بیش از 30 سال در دانمارک زندگی کرده می گوید:گرایش مردم دانمارک در یک واژه خلاصه میشود و آن(شادی)میباشددر جایگاههای بعدی به ترتیب کشور های زیر قرار دارند:
دانمارک , پورتوریکو, کلمبیا, ایرلند شمالی. , ایرلند جنوبی, سوییس, هلند, کانادا, اتریش
حکایت است که پادشاهی از وزیر خداپرستش پرسید:
بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد، و چه کار می کند؟ و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی.
وزیر سر در گریبان به خانه رفت. وی را غلامی بود که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟ و او حکایت بازگو کرد. غلام خندید و گفت: ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد. وزیز با تعجب گفت: یعنی تو آن می دانی؟ پس برایم بازگو.
- اول آنکه خدا چه می خورد؟
غم بندگانش را. که می فرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفریدم. چرا دوزخ را بر می گزینید؟
- آفرین غلام دانا.
- دوم خدا چه می پوشد؟
رازها و گناه های بندگانش را.
- مرحبا ای غلام
وزیر که ذوق زده شده بود سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به پادشاه بازگو کرد. ولی باز در سوال سوم درماند، رخصتی گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت و سومین را پرسید.
غلام گفت: برای سومین پاسخ باید کاری کنی.
- چه کاری؟
- ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم.
وزیر که چاره ای دیگر ندید، قبول کرد و با آن حال به دربار حاضر شدند.
پادشاه با تعجب از این حال پرسید ای وزیر این چه حالیست تو را؟
و غلام آنگاه پاسخ داد که این همان کار خداست که وزیری را در خلعت غلام و غلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید.
پادشاه از درایت غلام خوشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد.
1- عبادت هفتاد جزء است که بهترین جزء آن طلب روزی حلال است.
2- هر کس لقمه حلال بخورد، فرشته ای بالای سر او میایستد و برای او طلب مغفرت می نماید تا از خوردن دست بکشد.
3- هر کس غذای حلال بخورد خداوند قلب او را تا چهل روز نورانی می گرداند.
و در مورد اجتناب از غذای حرام و کسب حرام هم روایات زیادی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد شده از آن جمله:
1- هر کس از راه غیر حلال مالی بدست آورد، توشه اش به سوی آتش است.
2- خدای تعالی می فرماید: «هر کس توجهی نکند که از چه راهی درهم و دینار به دست می آورد من هم توجهی نمی کنم که از چه دری او را داخل آتش کنم».
3- وقتی لقمه حرام در شکم کسی واقع شد، هر فرشتهای در آسمانها و زمین او را لعنت می کنند.
4- عبادت همراه با حرامخوری مانند ساختمان بر روی شن یا بر روی آب است.
منبع: بحار الانوار، ج 103، باب 1، ص 1 تا 18.
تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروس خوان می روم و صلاة ظهر می آیم و شانس دیده شدن را از دست می دهم!
تقصیر خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!
تقصیر بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بیاید!
تقصیر مامان است… مگر نمی گویند مادر را ببین دختر را بگیر؟!
تقصیر پسر عموست که نفهمید عقد دختر عمو و پسرعمو را در آسمان ها بسته اند!
تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من خواستگاری کند!
تقصیر مادر شوهر عمه است، می دانم که بختم را او بسته!
تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند!
تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند!
تقصیر تلویزیون است که توی همه سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کنند و اصلا به مشکلات ما جوان های ازدواج نکرده نمی پردازد!
تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می کنند!
تقصیر دولت است که فکری برای حل بحران ازدواج جوان ها نمی کند!
تقصیر مجلس است که به جای سربازی اجباری، پسرها را مجبور به ازدواج اجباری نمی کند!
تقصیر عراق است که کلی از پسرهای آماده ازدواج ما را به کشتن داد!
تقصیر انگلیس است، این که اصلا گفتن ندارد. همه می دانند که همیشه و همه جا کار، کار انگلیس است!
تقصیر سازمان ملل است که روی سردرش نوشته شده "بنی آدم اعضای یکدیگرند" اما مشخص نکرده که مثلا من بنی عضو کی هستم؟!
تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گمشده ام به هم برسیم!
تقصیر قمر است که روز به دنیا آمدن من در عقرب بوده!!!
دعای خانم ها: خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم، صبر بده تا تحملش کنم، اما قدرت نده که میزنم لهش میکنما!
یارو میره از این ماشینا میخره که فرمونش سمت راسته. بهش میگن حالا ازش راضی هستی؟ میگه: راضی که هستم، فقط هر وقت تف میکنم میخوره تو صورت زنم!
یارو داشته یکی رو بدجور میزده و هی داد میزده کمک کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، تو چرا کمک میخوای؟ میگه آخه این گفته اگه بلند شم لهت میکنم!
یارو میره عیادت یکی از دوستاش، وقتی میخواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن میگه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید، که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها!
یارو رادیولوژیست بوده، به مریض میگه: تو عکستون یک شکستگی بزرگ در دنده راستتون دیدم، اما اصلاً نگران نباشید خودم با فتوشاب درستش کردم!








مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود.
ابلیس را دید که با انواع طنابها به دوش درگذر است.
کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس ، این طنابها برای چیست؟
جواب داد: برای اسارت آدمیزاد.
طنابهای نازک برای افراد ضعیف النفس و سست ایمان ،
طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند.
سپس از کیسه ای طناب های پاره شده را بیرون ریخت و گفت:
اینها را هم انسان های باایمان که راضی به رضای خدایند و اعتماد به نفس داشتند، پاره کرده اند و اسارت را نپذیرفتند.
مرد گفت طناب من کدام است ؟
ابلیس گفت : اگر کمکم کنی که این ریسمان های پاره را گره زنم،
خطای تو را به حساب دیگران می گذارم …
مرد قبول کرد .
ابلیس خنده کنان گفت :
عجب ، با این ریسمان های پاره هم می شود انسان هایی چون تو را به بندگی گرفت
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .
وقتی کسی را دوست دارید ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .
وقتی کسی را دوست دارید ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیا ست .
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .
وقتی کسی را دوست دارید ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .
وقتی کسی را دوست دارید ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .
وقتی کسی را دوست دارید ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .
وقتی کسی را دوست دارید ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .
وقتی کسی را دوست دارید ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .
وقتی کسی را دوست دارید ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .
وقتی کسی را دوست دارید ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .
وقتی کسی را دوست دارید ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .
به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟
بررسی ادعاهای حاکی از رویت بازدیدکنندگان فضایی :
بسیاری از مردم عامی و بر خی از دانشمندان دانشگاهی نیز بر آنند که دست کم بر خی از موارد رویت UFO(فرضیه ی یوفو این است که موجودات فضایی نه تنها به زمین آمده اند بلکه هنوز هم در این جا هستندواثرات آن ها قابل رویت است )ناشی از فعالیت های موجودات فضایی است . نظر سنجی های اخیر نشان می دهد که تقریباً 57درصد مردم معتقدند که یوفو ها واقعی هستند و نه فقط تخیلات افراد . این رقم در میان افراد درگیر در علوم کاربردی و مهندسان کمتر از26سال به 80درصد افزایش می یابد . روشن است که حتی در صورت اثبات کامل وجود یوفو ها به هر طریق ممکن تین امر به منزله ی اثبات وافعی وجود بازدید کنندگان فرازمینی نیست . مثلاً این امکان هست که یوفونوعی پدیده ی جوی باشد که به درستی درک نشده است ، یا نتیجه ی نوعی فناوری سری زمینی یا حتی شکلی از حیات یا پدیده ای طبیعی که هنوز فراتر از قلمرو علم امروز ماست . اما در این کتال از دید عموم گزارش های مربوط به یوفوها را در پرتو شواهدی بررسی می کنیم که متناسب با موضوع دیدار فرازمینیان از زمین باشد .
بسیار ی از مواردی که اغلب طرفداران یوفو به عنوان مدرکی کاملاً متقاعد کننده از آن ها یاد می کنند باتحقیقی دقیق و مفصل به سادگی با توضیحی عادی آسیب پذیر می شوند . شاید معروف ترین مورد ثبت شده از موارد یوفو ماجرای به اصطلاح آدم ربایی زوج نیو همپشایری ، بارنی و بتی هیل باشد . آن دو مدعی اند در حال رانندگی در منطقه ی خلوت در وایت مانتز در شب 19و 20 سپتامبر 1961 ، باشئ پرنده ی اسرار آمیزی بر خورد کردند که لابد خاطرات ضمیر خود آگاه آنان را دست کاری کرد ، وموجب شده است که دو ساعت از طول سفرشان را از یاد ببرند . آنها وقتی مورد معالجه ی روانی دکتر بنیامین سیمون ، روانپزشکی برجسته در بستون قرار گرفتند هر دو تحت تاثیر هیپنو تیزم همان داستان به اصطلاح ربوده شدن به دست موجودات بیگانه ی انسان گونه و همچنین قرار گرفتن تحت معاینه ی بدنی در درون وسیله ی نقلیه ای اسرار آمیز را بازگو کردند . گزارش خانواده ی هیل تا کنون موضوع کتابی پر فروش و مجموعه ی تلوزیونی قرار گرفته است که در یک مجله ی معتبر ملی به شکل پاورقی دنباله دار منتشر شده است ، و از سوی محققان به اصطلاح علمی یوفو شناسی به منزله ی مدرکی برای واقعیت دیدار کنندگان بیگانه از زمین ده ها بار نقل شده است .
این مطلب رو از کتاب (موجودات فضایی کجا هستند ؟) نوشتم که نویسنده هاش
بن زوکرمن
مایکل اچ . هارت
هستند و ترجمه ی پیمان اسماعیلیان خامنه ست.
البته این داستان به همین جا ختم نمیشه که ممکنه بقیه اش رو بعداً براتون بزارم .
اگر جرم ستاره ی سوخته و در حال فرو ریختن بیش از سه برابر خورشید باشه هیچ چیز نمیتونه عمل انقباض رو متوقف کنه و نیروی گرانش هم که به طور عدی ضعیف ترین نیروی طبیعت به حساب میاد بر همه چیز غلبه می کنه . چون طبق نسبیت عام گرانش انحنا دهنده ی فضا و زمانه فضای دور ستاره همچین خم میشه که فضا-زمان روی هم تا میخوره و ستاره از جهان ما ناپدید میشه و چیزی که به جا میمونه یه حفره ی سیاه یا همون سیاه چاله ی خودمونه . از لحاظ نظری کاملاً منطقیه که فرض کنیم سیاه چاله ها اجسام معمولی هستند (خواستید نخونید: یه مطلب میخوندم که وجود سیاه چاله رو نقض کرده بود اما نمی دونم چند سال یا ماه یاروز پیش تو سایت گذاشته بودن ولی جالبه که تو این کتاب که سال 66 تازه تو ایران ترجمه و چاپ شده با این اطمینان از قطعی بودن این امر و به خصوص عادی بودن حرف میزنه )پس مسئله ی حقیقی پاسخ دادن به این سوالات هستش که مثلاً یه سیاه چاله شبیه چیه؟اگه یه وقت یکیش رو دیدیم چه طوری تشخیص بدیم؟و...
و سرنخ اولیه هم برای جواب دادن به این گونه سوالات اینه که یه سیاه چاله یه میدان گرانشی بی نهایت شدید داره.
اگه پرتو های نور از نزدیکی یه سیاه چاله رد بشن دور تراش یه کم مسیرشون خمیده میشه و نزدیکتراش بیشتر تا جایی که گروهی از این پرتو ها اگه با زاویه ی خاصی تابیده بشن در یک مدار دایره ای دور سیاه چاله میچرخن و به این مدار دایره ای دایره ی فوتون یا کره ی فوتون میگیم.البته این مدار دایره ای خیلی نا پایداره و اگه یه فوتون یه کم (خیلی ناچیز منظورمه)انحراف پیدا کنه پرتو به سرعت به سمت داخل یا بیرون سیاه چاله پیچ میخوره.(البته اگه در مورد هندسه های نا اقلیدسی چیزی بدونین میفهمین که مسیر خمیده ی یا مارپیچی فوتون ها در واقع مسیر مستقیم در یه فضای خمیده است)سیاه چاله یه افق حادثه داره که اگه از داخل اون هیچ چیز نمی تونه از اون جا فرار کنه حتی نوری که به صورت قائم از سطح سیاه چاله به بیرون تابیده بشه.و اگه بازم به جلو رفتن ادامه بدیم(یعنی به داخل سیاه چاله پیش بریم)به جایی میرسیم که گرانش بی نهایته و همه چی له شدهو هیچ ماده ای قابل تشخیص نیست و این جا ما به یکتایی رسیدیم..
این رو از نسبیت و کیهانشناسی نوشته ی کافمنو ترجمه ی دکتر تقی عدالتی و بهزاد قهرمان گذاشتم.
.: RASEKHOON.NET:.