تاريخ : سه شنبه 26 مرداد 1389  | 11:42 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

اگر جرم ستاره ی سوخته و در حال فرو ریختن بیش از سه برابر خورشید باشه هیچ چیز نمیتونه عمل انقباض رو متوقف کنه و نیروی گرانش هم که به طور عدی ضعیف ترین نیروی طبیعت به  حساب میاد بر همه چیز غلبه می کنه . چون طبق نسبیت عام گرانش انحنا دهنده ی فضا و زمانه فضای دور ستاره همچین خم میشه که فضا-زمان روی هم تا میخوره و ستاره از جهان ما ناپدید میشه و چیزی که به جا میمونه یه حفره ی سیاه یا همون سیاه چاله ی خودمونه . از لحاظ نظری کاملاً منطقیه که فرض کنیم سیاه چاله ها اجسام معمولی هستند (خواستید نخونید:  یه مطلب میخوندم که وجود سیاه چاله رو نقض کرده بود اما نمی دونم چند سال یا ماه یاروز پیش تو سایت گذاشته بودن ولی جالبه که تو این کتاب که سال 66 تازه تو ایران ترجمه و چاپ شده با این اطمینان از قطعی بودن این امر و به خصوص عادی بودن حرف میزنه )پس مسئله ی حقیقی پاسخ دادن به این سوالات هستش که مثلاً یه سیاه چاله شبیه چیه؟اگه یه وقت یکیش رو دیدیم چه طوری تشخیص بدیم؟و...

و سرنخ اولیه هم برای جواب دادن به این گونه سوالات اینه که یه سیاه چاله یه میدان گرانشی بی نهایت شدید داره.

اگه پرتو های نور از نزدیکی یه سیاه چاله رد بشن دور تراش یه کم مسیرشون خمیده میشه و نزدیکتراش بیشتر تا جایی که گروهی از این پرتو ها اگه با زاویه ی خاصی تابیده بشن در یک مدار دایره ای دور سیاه چاله میچرخن و به این مدار دایره ای دایره ی فوتون یا کره ی فوتون میگیم.البته این مدار دایره ای خیلی نا پایداره و اگه یه فوتون یه کم (خیلی ناچیز منظورمه)انحراف پیدا کنه پرتو به سرعت به سمت داخل یا بیرون سیاه چاله پیچ میخوره.(البته اگه در مورد هندسه های نا اقلیدسی چیزی بدونین میفهمین که مسیر خمیده ی یا مارپیچی فوتون ها در واقع مسیر مستقیم در یه فضای خمیده است)سیاه چاله یه افق حادثه داره که اگه از داخل اون هیچ چیز نمی تونه  از اون جا فرار کنه حتی نوری که به صورت قائم از سطح سیاه چاله به بیرون تابیده بشه.و اگه بازم به جلو رفتن ادامه بدیم(یعنی به داخل سیاه چاله پیش بریم)به جایی میرسیم که گرانش بی نهایته و همه چی له شدهو هیچ ماده ای قابل تشخیص نیست و این جا ما به یکتایی رسیدیم..

این رو از نسبیت و کیهانشناسی نوشته ی کافمنو ترجمه ی دکتر تقی عدالتی و بهزاد قهرمان گذاشتم.







نظرات 0