آمد رمز سرمستی هماره لیله میلاد نگاره شب طلوع رخ یاره رخ یاره رخ یاره طلوع فجر شام تار آمد به باغ فاطمه بهار آمد حسین حسین یا ابن الزهرا وصفش فراتر از این ابیاته ناخدای فلك نجاته اوکه قتیل الابراته ابراته ابراته به ملک دل امیر واربابه حسین حسین ترانه آبه حسین حسین یا ابن الزهرا مهرش با گل وجودم عجینه وصف كربلاش روبس اینه بهشت خدا روزمینه روزمینه روزمینه بدین امید زنده وپابستم رسد به كربلای او دستم حسین حسین یا ابن الزهرا
عزادارى، احیاء خط خون و شهادت
زندانى كردن (نور) در حصار شب، شیوه كهن ستمگران حاكم، در برخورد و مقابله با (حق) بوده است. خطّ فكرى و سیاسى امامان شیعه، از همین رو همواره از سوى قدرتها، مورد تضییق و محدویت و انزواى تحمیلى قرار گرفته بود.
طبیعى است كه در چنان شرایط، نوشتن و گفتن و سرودن و نشر تفكر و راه و خطّ آنان، از اسلوبهاى مؤ ثّر شیعه به حساب مى آمد و پیروان حق، با زبان و قلم و شعر و مرثیه و اشك و عزادارى، در (احیاء امرائمّه) و زنده نگهداشتن حماسه ها و بیان فضایلشان تلاش مى كردند.
در آن عصر خفقان، طرح (خط امامان)، نوعى مبارزه سیاسى - اجمتاعى بود و خطرها در پى داشت.
ذكرها و یادها، جهاد بود
جلسات انس و دیدار شیعیان، وسیله اى براى الهام گیرى و یافتنِ محورهاى (وحدت مكتبى) به حساب مى آمد و شعر و مرثیه و نوحه و گریستن و عزادارى بر شهیدان كربلا و سیدالشهدا و مظلومیّت اهل بیت علیهم السّلام در آن عصرِ (نتوانستن)ها، ابعادى از مساءله زنده نگهداشتن مشعل حق و دعوت به (نور) و (ایمان) بود.
سروده هاى موضعدار شاعران شیعى، آنچه كه به اهل بیت مربوط مى شد، بطورعمده دو محور اساسى داشت:
1 - مدایح
2 - مراثى
استفاده ازمدح و مرثیه، همواره بعنوان اهرمى در دفاع ازحق ومبارزه باحكومتهاى جور، مورداستفاده قرار مى گرفت.
برپایى مراسم سوگوارى براى ائمّه و احیاى خاطره شكوهمند و الهام بخش حیات و جهاد و شهادتشان، همواره در تاریخ، حركت آفرین و بیدارگر بوده است.
سنّت شعر گفتن و مرثیه خواندن و گریستن و گریاندن در مجالس سوگ اهل بیت نیز، مورد تشویق و دستور امامان بود، چرا كه عزادارى، رساندن صداى مظلومیّت آل على به گوش مسلمانان بود و رسالتى عظیم داشت. اقامه مجالس به یاد آنان، بیان رنجهاى جانكاه پیشوایان حق و خون دلهاى ائمه عدل، فاش ساختن و آشكار كردنِ ناله مظلومانه آنان در هیاهوى پرفریب اغواگران بود و عزادارى براى شهید، انتقالِ فرهنگ شهادت به نسلهاى آینده تلقّى مى شد... و این خط همچنان ادامه یافت، تا اكنون " 1 ".
در اینگونه مجالس، احساس و عاطفه، به كمك شعور مى آید و مكتب عاشورا زنده مى ماند و اشك، زبان گویاى احساسهاى عمیق یك انسان متعهّد و پاى بند به خطّ حسینى و كربلایى است.
اشك، دلیل عشق است و نشانه پیوند.
اشك، زبان دل است و شاهد شوق.
دلى كه به حسین علیه السّلام و اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله عشق دارد، بى شك در سوگ آنان مى گرید و با این گریه، مهر و علاقه درونى خود را نشان مى دهد و گریه بر حسین علیه السّلام تجدید بیعت با (كربلا) و فرهنگ شهادت است و امضاى راه خونین شهیدان.
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
السلام علیک یا صاحب الزمان
به بهانه وداع با ماه محرم
در خم گیسوی تو
محمدرضا حبیب الهی
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدای
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
ای خدای علی اصغر!
نسزد که بی تابی کند کودک عطشان جانمان که تشنه ی توست؟
ای خدای رقیه!
در این خرابه ی تاریکی ها، سر به دامان مهر که بگذارد دل خسته و سیلی خورده ی ما که منزل به منزل در پی توست؟
ادامه مطلب
امام حسین علیه السلام فرمود:هر کس ما را برای خدا دوست بدارد روز قیامت ما و او همراه یکدیگر این طور(انگشتان خود را جفت کرده اشاره فرمود)بر پیامبران وارد خواهیم شد و هر کس که برای دنیا ما را دوست داشته باشد تنها در این دنیا است که خوب و بد با هم می باشند.
حتی خدا میان حسینیه ی غمش
سوگند خورده است به ماه محرمش
شب های قدر محترم و با فضیلتند
اما نمی رسند به شب های ماتمش
این دستمال گریه پر از نور می شود
وقتی به دست روضه ی خورشید می دمش
چشمی که از برای تو گریان نمی شود
باید حواله داد به دست جهنمش
التماس دعا
مقدمه
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى مى فرمايد:
(....وقتى ((لهوف )) آمد، تقريبا همه مقاتل ، تحت الشعاع قرار گرفت اين روايت بسيار گوياوبسيار دقيق و خلاصه انتخاب شده است .
شهيد محراب آيت الله قاضى تبريزى رحمة الله مى فرمايد:
كتاب لهوف سيد ابن طاوس - رحمة الله عليه - نقلياتش بسيار مورد اعتماد است لذاچكيده اي ازروايت اين عالم رباني رابازگومينماييم حضرت امام حسين عليه السّلام بعدازامتناع ازبيعت آل ابوسفيان باياران خود راهي سفر مكه معظمه گرديدندوقتي اهل كوفه مطلع شدندكه حضرت ازپايگاه ظلم دورگشته وازدعوت ظالمان امتناع نموده همه در خانه سُليمان ين صُرَد خُزاعى مجتمع گرديدند
و چون جمعيت ايشان كامل گرديد، سليمان بن صرد برخاست و خطبه اى خواند و در آخر خطبه خود گفت : اى گروه شيعيان ! شما دانستيد كه معاويه ازميان رفته و فرزند آن نابكاربه جاى پدر حاكم گرديده شما، شيعيان او هستيد و از پيش ، شيعه پدر بزرگوار آن حضرت بوده ايد و امروز وظيفه ماست كه به ياري آن رهبربشتابيم وظالم رانابودكنيم حال ازشمامي خواهم وفاداري خود را به آن حضرت بنويسيد؛ وپشتيبانيتان راجهت ياري اعلام نماييد
ادامه مطلب
در مکتب وحی، آنچه بیشترین و بالاترین جایگاه ارزشی را دارد، «عشق به خدا» است. این محبت، از معرفت سرچشمه میگیرد و آن که خدا را شناخت، در او فانی میشود و محبت آن محبوب ازلی و ابدی، سلطان اقلیم وجودش میشود و اوست که فرمان میراند و عبد، عاشقانه و مشتاقانه اطاعت و امتثال میکند.
بعد عرفانی دین، دلدادگی ویژهای است که میان بنده و خالق پدید میآید و نتیجه آن، «صبر»، «رضا»، «تسلیم»، «شوق»، «اخلاص»، «یقین»، «اطمینان نفس»، «قرب به حق»، و اینگونه جلوههای مقدس است. در سایه این تجلی الهی است که بنده، «خود» را نمیبیند و جز «او» را نمیشناسد و جز «پسند» او را نمیجوید.
ادامه مطلب
آقاى سید محمود عطاران نقل كرد كه سالى در ایام عاشورا در میان دسته سینه زنان، جوانى زیبا در اثناء زنجیر زدن به زنها نگاه مىكرد، من طاقت نیاوردم، غیرت كردم و او را سیلى زدم و از صف خارج كردم.
چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و به تدریج شدت كرد، تا اینكه به ناچار كار به دكتر كشید، دكتر گفت: علت درد را نمى فهمم ولى روغنى داد تا دردش را ساكن كند.
روغن را بكار بردم اما اثرى نكرد، بلكه هر لحظه درد شدیدتر و ورم و آماس دست بیشتر مىشد، به خانه آمدم و فریاد مىكردم، شب خواب نرفتم، آخر شب لحظه اى به خواب رفتم، حضرت شاهچراغ علیه السلام را دیدم به من فرمود: باید آن جوان را راضى كنى، فهمیدم كه علت درد چیست هر طور بود آن جوان را پیدا كردم و معذرت خواستم تا بالاخره راضى شد، درست در همان لحظه درد ساكن شد و ورمها تمام شد، و معلوم شد كه من خطا كرده ام و بدگمانى بوده است و بى جهت به عزادار سیدالشهداء علیه السلام توهین كرده بودم
پس از انقلاب اسلامی شاعرانی با تكیه بر فرهنگ تشیع به میدان آمدند؛ جریانات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دفاع از رهبران مذهبی و سیاسی را در دو قالب «نیمایی» و « سنتی» دستمایهی هنر خود كردند و بدین ترتیب « ادبیات پایداری یا مقاومت» را همچنان پویا و زنده حفظ كردند.
در ادامه قسمت قبلی این مقاله به معرفی بعضی دیگر از شاعرانی كه تحت تأثیر كلام «محتشم» و یا بهرهگیری از شعر «محتشم» آثاری به وجود آورند، كه هم ارادت آنان را به حضرت امام حسین(ع) نشان دهد و هم در زمینه «شعر مذهبی» اثری به یادگار بگذارند، میپردازیم.
ادامه مطلب
تأثیری كه حادثه كربلا و قیام حسین بن علی (علیهماالسلام) بر اندیشه مردم جهان، حتی غیر مسلمانان داشته، بسیار است. عظمت قیام و اوج فداكاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده كه اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند.
تأثیری كه حادثه كربلا و قیام حسین بن علی (علیهماالسلام) بر اندیشه مردم جهان، حتی غیر مسلمانان داشته، بسیار است. عظمت قیام و اوج فداكاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده كه اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند. نقل سخنان همه آن كسان كتاب قطوری میشود. به ویژه كه برخی از نویسندگان غیرمسلمان مستقلا كتابهایی درباره این حادثه نوشتهاند. در اینجا تنها تعدادی اندك از این نظرها (از مسلمان غیرمسلمان) آورده میشود:[1]
ادامه مطلب
چارْلز دیكنْز (نویسنده معروف انگلیسی)
اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حكم می نماید كه او فقط به خاطر اسلام، فداكاری خویش را انجام داد.
توماس ماساریك :
ادامه مطلب
ادامه مطلب
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می شود
امشب بود بر پا اگر، این خیمه ی خون خدا
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می شود
ادامه مطلب
از امام حسین پرسیدند: چگونه صبح کردی؟
فرمود: صبح نمودم در حالیکه پروردگارم بالای سرم و آتش، پیش رویم، مرگ، جوینده ام و حساب الهی فراگیرم می باشد و چنین روزی من، در گرو کردار خویشم، نه آنچه دوست دارم پیدا می کنم، و نه آنچه نمی پسندم از خود می رانم و همه کارها در اختیار دیگری است. اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد از من می گذرد. بنابراین کدام فقیری از من نیازمندتر است
شخصی از امام حسین پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت.
گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است.
پرسید: میان آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: یک دعای مستجاب.
پرسید : میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ی سیر یک روز آفتاب.
پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود: بی نیازیش از مردم.
پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمود: در پیران هرزگی و بیعاری است، در قدرتمندان،درنده خویی، در شریفان، دروغگویی، در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.
.: RASEKHOON.NET:.