تاريخ : یک شنبه 6 دی 1388 | 6:28 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
پس از انقلاب اسلامی شاعرانی با تكیه بر فرهنگ تشیع به میدان آمدند؛ جریانات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دفاع از رهبران مذهبی و سیاسی را در دو قالب «نیمایی» و « سنتی» دستمایهی هنر خود كردند و بدین ترتیب « ادبیات پایداری یا مقاومت» را همچنان پویا و زنده حفظ كردند.
در ادامه قسمت قبلی این مقاله به معرفی بعضی دیگر از شاعرانی كه تحت تأثیر كلام «محتشم» و یا بهرهگیری از شعر «محتشم» آثاری به وجود آورند، كه هم ارادت آنان را به حضرت امام حسین(ع) نشان دهد و هم در زمینه «شعر مذهبی» اثری به یادگار بگذارند، میپردازیم.
مشفق كاشانی
عباس كیمنش، معروف به «مشفق كاشانی» در سال1304 شمسی در كاشان متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران راه یافت و به اخذ درجهی فوق لیسانس در رشتهی امور اداری و بودجه نائل شد.
مشفق كاشانی علاوه بر چندین مجموعه شعر، مقالات بسیاری در زمینههای ادبی و تحقیقی و عرفانی و سیاسی منتشر كرده است.
مشفق كاشانی در «مخمسی» تركیببند « محتشم كاشانی» را تضمین كرده است؛ برای آشنایی با این اثر، فقط پنج مصرع اول را مثال میآوریم.
از موج فتنه چشم جهان غیرتیم است
وز تند باد حادثه پشت فلك خم است
«باز این چه شورش است كه در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا وچه ماتم است.»
همانگونه كه پیش از این اشاره شد، پس از انقلاب اسلامی شاعرانی با تكیه بر فرهنگ تشیع به میدان آمدند؛ جریانات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دفاع از رهبران مذهبی و سیاسی را در دو قالب «نیمایی» و « سنتی» دستمایهی هنر خود كردند و بدین ترتیب « ادبیات پایداری یا مقاومت» را كه از گذشته، شاخهای در ادبیات بوده است، همچنان پویا و زنده حفظ كردند.
این شاعران در قلمرو و اندیشهشان در موضوعات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دفاع از رهبران مذهبی وسیاسی، به نوعی واقعه عاشورا و حماسهی خمینی را به موضوعات مورد علاقهشان پیوند زدند.
گرچه به نظر میرسد كه قالب « نیمایی» عرصهی اندیشههای اینان نیست و برای بیان مقصود هنوز قالبهای سنتی از اعتباری برخوردارند، با این حال تنی چند از اینان در قالب «نیمایی» و بیشترشان در قالب « سنتی» آن هم در دو قالب «غزل» و « مثنوی» (به بیان مقصود پرداختهاند و باز به یاد بیاوریم ك) همان گونه كه اشاره شد ورود سیل لغات و تركیبات تازه كه در شعر اینان وجود دارد، نمیگذارد قالبهای سنتی، شعر آنان را از زمانه دور كند، تازگی این لغات و تركیبات شعر اینان را به قلمرو شعر امروز میآورد.
نگاهی به دفترهای شعر شاعرانی كه صاحب دفتری هستند و نگاهی به مجلههای ادبی – كه نگاه كردن به آنها كار بسیار دشواری است – از بس پراكنده و دور از دسترساند – نشاندهنده این نكتهست كه بسیاری از این شاعران بیش از هر چیزی به قوت، سختگی، پختگی، رسایی، رشاقت و زیبایی كلام تسلط دارند و صد البته بسیاری نیز فقط بیان احساسات پاك و صادقانهشان را بیان كردهاند، بی آن كه چیزی از تعریف شعر بدانند یا به قالبها و اوزان آشنا باشند.
باری در آثار: ریاضی یزدی، خوشدل تهرانی، شهریار، موسوی گرمارودی، علی معلم، محمد علی مجاهدی، پرویز خرسند، سهیل محمودی، قیصر امین پور، سید حسین حسینی، ساعد باقری، پرویز بیگی، حسین منزوی، نصرالله مردانی، علیرضا قزوه، محمود شاهرخی، صفا لاهوتی، عبدالحبار كاكایی، رضا اسماعیلی، یدالله گودرزی، محمد جواد شفق، ابوالحسن ورزی، فاطمه راكعی، سپیده كاشانی، اكبر دخیلی، علی انسانی، محمدرضا محمدی نیكو، سلمان هراتی، بهمن صالحی، حسین اسرافیلی و دیگران درخت برومند شعر معاصر امروز (گیرم در همان قالبهای سنتی) بارورتر شده است و در بسیاری از شعرهای این شاعران ارادت به حضرت امام حسین(ع) و خاندان مطهرش و نیزواقعهی جانسوز كربلادستمایهی بیان و كلام شده است.
دلیل توجه این شاعران به واقعه عاشورا نشاندهنده آن است كه والاترین و روشنترین تجلیات عرفانی در وجود حضرت امام حسین(ع) و یارانش به ظهور رسیده است.
مثلاً از میان آن همه مفاهیم و سخنان والای عرفانی – توحیدی كه از ایشان به ما رسیده است، كافی است به دعای عرفه مراجعه كنیم تادریابیم آن حضرت در باب عرفان نظری، چه مباحث گران قدری را ضمن دعا و نیایش خویش مطرح كرده است و نیز زندگی و سرنوشت آن حضرت لبریز از دقایق بسیاری است كه عملاً نمونه والای معرفت و عرفان است.
همینها موجب شده كه حضرت امام حسین(ع) را طبق تعریفی كه از انسان كامل داریم – آن چنان كه كسانی چون: محی الدین عربی و عزیز الدین نسفی – بیان داشتهاند، نمونهی والای انسان كامل بدانیم. به همین دلیل برای شاعران جای فخر و مباهات است كه به شرح عرفانی آن انسان كامل – حضرت سیدالشهداء(ع) - بپردازند.
فرصت این تحقیق و نگارش آن چنان نیست كه از هر یك از شاعرانی كه نام بردیم نمونههایی بیاوریم، فقط به اشارتی و سطر یا سطرهایی بسنده میكنیم تا خواننده خود در جستجوی دفترهای شعر این شاعران برآید و شعرهایشان را مطالعه كند و نیز ذكر این نكته لازم است كه نگارنده فقط در موضوع «عاشورا» و «حضرت امام حسین(ع)» نمونههایی میآورد و گرنه این شاعران حضرت علی اكبر(ع) – هجده سالهی ارغوانی – و حضرت سجاد(ع) – آن ساقهی سبز دعا – و حضرت ابوالفضل (ع) – دستهای مهربان علقمه – و حضرت زینب (س) – آن اسوهی استقامت و صبوری – شعرهایی سرودهاند.
زندهیاد حسین منزوی، در شعری با عنوان:« سیاوش زیبا» چنین میسراید:
ای خون اصیلت به شنگها، نه غدیران
افشانده شرفها به بلندای دلیران
جاری شده از كرب و بلا، آمده و آنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران
سهیل محمودی، در شعری با عنوان « اوج عطش»میسراید:
تو با تنهاییات از خود فرا رفتی به تنهایی
وی در خود فرو ماندیم ما جمع تماشایی
تو در اندازههای ناگزیر ما نمیگنجی
تو را هم با تو میسنجیم در عزم و شكیبایی
محمدرضا محمدی نیكو، در شعری با عنوان « شمشیر و شهادت» میسراید:
ای پیچیده شبی در دل این كوچه صدایت
یك جهان پنجره بیدار شد از بانگ رهایت
تا قیامت همه جا محشر كبرای تو برپاست
ای شب تار عدم، شام غریبان عزایت
یدالله گودرزی، در شعری با عنوان « در مصاف گلوی تو» میسراید:
خورشید سربرهنه برون آمد چون گرمی آتشین و، سراسر سوخت
آیینههای عرش ترك برداشت، قلب هزار پارهی حیدر سوخت
از فتنههای فرقهی نوبنیاد، آتش به هر چه بود و نبود افتاد
تنها نه روح پاك شقایق مرد، تنها نه بالهای كبوتر سوخت!
ساعد باقری، در شعری با عنوان « شكفتن در بهار زخم» میسراید:
چه رود است این كه از آن سوی سدهای زمان جاریست
خروشان، موج در موج از كران تا بیكران جاریست
كه میداند چه خواهد رست از این باران خون آلود
كه گویی از گلوی پارهی هفت آسمان جاریست
مسلم فدایی، در شعری با عنوان « به اسطورهی عزت وآزادگی» میسراید:
از خامی و خاموشی دژخیمهایی كه ما بودیم، ما، ای دوست!
كم كم به خاكستر گراییدند، دلها، علمها، خیمهها، ای دوست!
كریم رجبزاده، در شعری با عنوان «از حریق سبز یاد تو» میسراید:
از حریق سبز یاد تو، جهان آتش گرفت
آسمان خون گریه كرد و كهكشان آتش گرفت
نام تو راز غریب ارغوان و آتش است
تا به لب آوردمش، دیدم زبان آتش است
علیرضا قزوه، در شعری با عنوان « غزلی ناتمام» میسراید:
شور به پای كند خون تو در هر مقام
میشكنم بیصدا در خود، هر صبح وشام
در رگ عطشانتان، شهد شهادت به جوش
میشكند تیغ را، خندهی خون در قیام
قیصر امین پور – یكی از بهترین شاعران ابیقبیله – در شعری با عنوان « تصویر» میسراید:
قلم از غم، ولی بیتاب دارد
كه این تصویر از خون قاب دارد
گلوی تشنهی خون خدا را
لب تیغی دریغا آب دارد
بهمن صالحی – كه پیشتر و قبل از انقلاب در شعر نیمایی نام آشنایی بود – درشعری با عنوان « پیام عاشورا» میسراید:
بشنو ای دل نكتهای عبرت فزا
روز عاشورا زبور مرتضا
آن زمان كز خون یاران حسین
بود رنگین دشت خون كربلا
بانگ میزد شیر میدان جهاد
برگروه كافران و اشقیا:
- گر نماند جز به قفلم استوار
بر بسیط خاك، آیین خدا
پس فرود آیید در این كارزار
بر سرم پیوسته، ای شمشیرها
سید حسن حسینی، در شعری با عنوان « تفسیر قرآن» میسراید:
شوریده سری كه شرح ایمان میكرد
هفتاد و دو فصل سرخ، عنوان میكرد
با نایی بریده نیز، بر منبر نی
تفسیر خجستهای زقرآن میكرد
سید علی موسوی گرمارودی – یكی از شاعران مقتدر، كه از پیش از انقلاب اسلامی، در شعرش حق و عدالت را میستود و ظلم و ستم را دشمن میدانست – در شعری در قالب نیمایی با عنوان « خطخون» میسراید:
درختان را دوست میدارم
كه به احترام تو قیام كردهاند
و آب را
كه مهر مادر توست
خون تو شرف را سرخگون كرده است
شفق، آینهوار نجابتت
و فلق محرابی،
كه تو در آن
نماز صبح شهادت گزاردهای.
آه! ای مرگ تو معیار!
مرگت چنان زندگی را به سخره گرفت
و آن را بیقدر كرد
كه مردنی چنان،
غبطهی بزرگ زندگانی شد!
و سرانجام این نوشته را با شعری از «محمدرضا شفیعی كدكنی» - استاد بزرگ دانشگاه، محقق و پژوهشگر بزرگ ادبیات فارسی – به پایان میبریم.
ایشان، در شعری با عنوان « چهرهی عشق» میسراید:
باز در خاطرهها، یاد تو ای رهرو عشق
شعلهی سركش آزادگی افروخته است
یك جهان بر تو و بر همت و مردانگیت
از سرشوق و طلب، دیدهی جان دوخته است
نقش پیكار تو، در صفحهی تاریخ جهان
میدرخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب
آن كه از مكتب آزادگیت درس آموخت
پیش آمال ستمگر ز چه تسلیم شود!
زور و سرمایهی دشمن نفریبد او را
كه اسیر ستم مردم دژخیم شود
زان فداكاری مردانه و جانبازی پاك
جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود.
نویسنده:منصور ملكی
منبع:پایگاه اینترنتی خیمه
.: RASEKHOON.NET:.