تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:33 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

ساخت نخستین مسجد با سبک معماری چینی در استان کلانتان مالزی به تازگی به پایان رسید.

به گزارش مجله ایرانیان مالزی، ساخت این مسجد در مساحت حدود چهار هکتار در سال دو هزار و پنج آغاز شد و هشت میلیون و هشتصد هزار رینگیت معادل حدود دو و نیم میلیون دلار هزینه داشته است. این مسجد گنجایش یک هزار نفر را دارد.

مسجد سلطان اسماعیل پترا سیلور جوبیلیSultan Ismail Petra Silver Jubilee که ساکنان محلی به آن «مسجد پکن» نیز می‌گویند، در دو طبقه با معماری به سبک بنای مذهبی بودایی در خاور دور ساخته شده است که مشابه بنای نیو جی Niu Jie در محله مسلمان نشین پکن است. سبک‌های معماری هند و ازبک نیز در این مسجد استفاده شده است.

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:26 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

درباره این که حجرالاسود از کجا آمده است، روایات فراوانی وجود دارد مبنی بر این که حجرالاسود هنگام هبوط حضرت آدم بر زمین، از بهشت آمده است، و آن گاه که حضرت آدم از بهشت رانده شد و در زمین حیران و سرگردان بود و هیچ انیس و مونسی نداشت، ناگهان چشمش به این سنگ که بسیار درخشنده و سفید بوده است خورد، و احساس کرد این سنگ برای او بسیار مأنوس است. سبب آن در روایات بسیاری، چنین بیان شده است. هنگامی که حضرت آدم(ع) در بهشت زندگی می نمود، این سنگ بسیار زیبا در کنار جایگاه آن حضرت قرار داشته و حضرت آدم هنگام رفت و آمد او را با پا به این سو و آن سو میزده است. لذا در هنگام مشاهده آن در زمین، حضرت آدم با این سنگ، احساس انس و الفت کرد و آن را در آغوش گرفت و بوسید و آن را همراه خود از سرزمین هند، که محل هبوط آدم از بهشت بوده است، به سوی سرزمین مکه

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:22 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

امام صادق (ع) فرمود : اسراف آنستکه که انسان ؛ مالش را از بین ببرد و به بدنش صدمه بزند ((مثل سیگار کشیدن)) عرض شد پس اقتار چیست ؟ فرمود : اینست که غذایت نان و نمک باشد در صورتیکه قدرت داری غذای مناسب تری بخوری. مجموعه الاخبار باب171 حدیث1

امام صادق (ع) فرمود : کسی که آبی را از نهر فرات برای خوردن بردارد و بعد از نوشیدن ، زیادی آنرا بیرون بریزد اسراف کرده است. مجموعه الاخبارباب 171حدیث 3

امام صادق (ع) فرمود : پائین ترین مرتبه اسراف عبارتست از : 1- دور ریختن آبیکه از آشامیدن اضافه آمده است .2-اینکه لباس کار و لباس بیرونی،یکی باشد.3-به دور انداختن هستۀ خرما پس از خوردن خرما((چون از هسته خرما مادۀ غذایی برای شتران تهیه می شد)) . وسائل الشیعه جلد 2 باب28صفحه 384


 

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:19 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

قرآ ن‌ راهنما به‌ بهترین‌ آئین‌هاست‌

 

  أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم‌

 

 بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحیم‌

 

 وَ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَی‌ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

 

 وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدآئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ ا لاْ نَ إلَی‌ قِیامِ یَوْمِ الدّینِ

 

 وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم‌


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:17 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

نامه اعمال انسان
كلمه «طائر»، كنایه از عمل انسان است، زیرا اعمال انسان همچون پرونده عمل هر كس، از خیر و شر، به گردنش آویخته مى شود.
در قرآن بارها به مسئله نامه عمل اشاره شده و در آیات مختلف نكاتى مطرح گردیده است، از جمله:
1. نامه عمل براى همه است. (كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ)
2. در آن نامه چیزى فروگذار نشده است. (لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا كَبِیرَةً) (كهف، آیه 49)
3. مجرمان از آن مى ترسند. (فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ) (كهف، آیه 49)
4. خود انسان با خواندن نامه عملش، حاكم و داور است. (اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْیَوْمَ عَلَیْكَ حَسِیباً) (اسراء، آیه 14)
5. رستگاران، كتابشان به دست راست داده مى شود و دوزخیان به دست چپ. (أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمِینِهِ... بِشِمالِهِ) (الحاقه، آیه 19)

(400 نكته از تفسیر نور)







نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:16 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

شبیه حیات برزخى
مطالبى که در این سطور - از زبان اولیاى دین- مى‏نگاریم، بیانگر شمه‏اى از حقایق شگفت انگیز جهان برزخى است.
در آغاز این گفتار، توجه شما خوانندگان عزیز را به تشبیه برزخ با دنیا جلب مى‏کنیم؛ تا بتوانیم ترسیمگر چهره‏اى - هر چند ناقص - از حیات برزخى باشیم.
عالم و دانشمند ربانى، مرحوم « فیض کاشانى » (متوفى‏۱۰۹۱ه. ق) در کتاب نفیس و ارزشمند « الْمُحجَّهُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْإحیاء » در این باره چنین مى‏نویسد:
«دنیا، همچون زندان تاریکى است که انسان در آن حبس باشد و برزخ همانند بستان وسیع و گسترده‏اى است که انواع درختان سر به فلک‏کشیده، گلهاى زیباى عطرآگین، پرندگان خوش الحان و... در آن باشند». (۱)
پیامبر گرامى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با تعبیرى بسیار زیبا و دقیق -به مضمون زیر- دنیا و برزخ را چنین تشبیه نموده است:


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:13 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
پروردگارا، من به هر خیری که تو نازل فرمائی نیازمندم.

 

 

رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ
پروردگارا بریز بر ما شكیبایى را و استوار ساز پاهاى ما را و یارى كن ما را بر گروه كافران‏
[/u]بقره /250

[تصویر: 1255794103.jpg]

 

 

 







نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:11 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

 

 

(صالح) گفت: «اى قوم من! چرا براى بدى قبل از نیكى عجله مى‏كنید (و عذاب الهى را مى‏طلبید نه رحمت او را)؟! چرا از خداوند تقاضاى آمرزش نمى‏كنید تا شاید مشمول رحمت (او) شوید؟!» (46)

آنها گفتند: «ما تو را و كسانى كه با تو هستند به فال بد گرفتیم!» (صالح) گفت: «فال (نیك و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعیین مى‏گردد)؛ بلكه شما گروهى هستید فریب‏خورده! (47)

و در آن شهر، نه گروهك بودند كه در زمین فساد مى‏كردند و اصلاح نمى‏كردند. (48)

آنها گفتند: «بیایید قسم یاد كنید به خدا كه بر او ( صالح) و خانواده اش شبیخون مى زنیم (و آنها را به قتل مى‏رسانیم؛) سپس به ولى دم او مى‏گوییم: ما هرگز از هلاكت خانواده او خبر نداشتیم و در این گفتار خود صادق هستیم!» (49)

آنها نقشه مهمى كشیدند، و ما هم نقشه مهمى؛ در حالى كه آنها درك نمى‏كردند! (50)

بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كردیم؛ (51)

این خانه‏هاى آنهاست كه بخاطر ظلم و ستمشان خالى مانده؛ و در این نشانه روشنى است براى كسانى كه آگاهند! (52)

و كسانى را كه ایمان آورده و تقوا پیشه كرده بودند نجات دادیم! (53)سوره نمل

 

 

 

 

 







نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:10 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

« نقل است كه عبدالله در حرم بود ... ساعتی در خواب شد. به خواب دید كه دو فرشته از آسمان فرود آمدند. یكی از دیگری پرسید كه امسال چند خلق آمده اند؟ یكی گفت: ششصدهزار. گفت: حج چند كس قبول كردند؟ گفت از آنِ هیچ كس قبول نكردند!
عبدالله گفت چون این شنیدم اضطرابی در من پدید آمد. ... پس آن فرشته گفت: در دمشق كفشگری نام او علی بن موفق است. او به حج نیامده است؛ اما حج او قبول است و همه را بدو ببخشیدند و این جمله در كار او كردند.

 

 

چون این بشنیدم از خواب درآمدم و گفتم به دمشق باید شد و آن شخص را زیارت باید كرد. پس به دمشق شدم و خانه ی آن شخص را طلب كردم و آواز دادم. شخصی بیرون آمد. گفتم: نام تو جیست؟ گفت: علی بن موفق. گفتم: مرا با تو سخنی است. گفت: بگوی. گفتم: تو چه كار كنی؟ گفت: پاره دوزی می كنم. پس آن واقعه با او بگفتم. گفت: نام تو چیست؟ گفتم: عبدالله مبارك. نعره بزد و بیفتاد و از هوش بشد. چون به هوش آمد گفتم: مرا از كار خود خبرده.
گفت: سی سال بود تا مرا آرزوی حج بود و از پاره دوزی سیصدوپنجاه درم جمع كردم. امسال قصد حج كردم تا بروم. روزی سرپوشیده ای كه در خانه است حامله بود. مگر از همسایه بوی طعامی می آمد. مرا بگفت برو و پاره ای بیار از آن طعام. من رفتم به در خانه ی آن همسایه. آن حال خبر دادم. همسایه گریستن گرفت. گفت بدان كه سه شبانه روز بود كه اطفال من هیچ نخورده بودند. امروز خری مرده دیدم. بار از وی جداكردم و طعام ساختم؛ بر شما حلال نباشد.
چون این بشنیدم آتش در جان من افتاد. آن سیصدوپنجاه درم برداشتم و بدو دادم. گفتم نفقه ی اطفال كن؛ كه حج ما این است . . . »

 


(تذكرة الاولیا، ج1صص168و169)

 







نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:07 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

1- قال الله عزّوجلّ:
به‌راستی در‌می‌گذرم از مردمان مسلمانی كه ولایت امام عادلی را كه از جانب خداوند است پذیرفته‌اند.(كافی1/376)
2- قال الله عزّوجلّ:
تندی نكن با كسی كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندی نكنم.(كافی2/303)
3- قال الله عزّوجلّ:
در نهان و نیز هنگام شادمانی به یاد من باش تا در غفلت‌ها به یادت باشم.(امالی صدوق/254)
4- قال الله عزّوجلّ:
ای آدم! آن‌چه بین من و توست: از تو دعا و از من اجابت.(الخصال1/244)
5- قال الله عزّوجلّ:
ای آدم! هركدام از فرزندان تو قصد انجام كار نیكی كند، اگر انجام ندهد یك كار نیك و اگر انجام دهد، ده برابر نوشته خواهد شد.(كافی2/440)

6- قال الله عزّوجلّ:


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 3:06 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

دعا هم آغوش پرمهر و همان آستانه رحمت است که به روی ما باز است.همین که خداوند اذن و اجازه داده که با او صحبت کنیم و به نجوا و نیایش بایستیم و او حرفهای ما را گوش بدهد و دعای مارا اجابت کند، نهایت لطف او درباره ماست. این فرصت را باید مغتنم شمرد و تا دریچه دعا به رویمان باز است، با خالق و معبود نیایش و نجوا کرد.

 

باید دانست که همیشه فرصت عمل و توبه نیست، همیشه هم دعا مقبول درگاه خدا قرار نمی گیرد و بعد از مرگ، نه مجالی برای عمل و دعاست و نه خواسته ای مورد توجه قرار می گیرد.

 

امام علی(ع):خداوند، کلید گنجینه ها (ی رحمتش) را در دستان تو قرار داده است که به تو اجازه داده از او درخواست کنی، تاهرگاه بخواهی درهای نعمتش را با دعا بگشایی و باران رحمتش را طلب نمایی. پس اگر اجابت دعایت به تأخیر افتاد، این تأخیر تو را نا امید نسازد.

 

بر داشته ام دو دست از بهر دعا    ای شاه دو عالم بنگر سوی گدا

 

دادی به من اذن ذکر نامت از لطف          ورنه تو کجا و من بی رتبه کجا؟اگر رحمت و مغفرت و رزق الهی شامل بندگان می شود، در سایه دعا و نیایش و درخواست از آستان اوست. اقتضای بندگی ما تضرّع و ناله و درخواست و اظهار نیاز است و مقتضای پروردگاری او کرم و رحمت و بزرگواری. دعا هم در این میان نقش واسطه وکلید را ایفا می کند، تا بنده نیازمند را به دریای سخا و عطای الهی متّصل سازد.

 

یک ذرّه ز فقر خویش اظهار کنیم       چندان که خدا غنی و ما محتاجیم

 

 







نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 12:41 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

بقلم الداعیة عبد الدائم الكحیل

(وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ)[یس: 38]

 و خورشید در جاى خود در حرکت است این یك اندازه خداى عزیز و دانا ست.

در زمـان پیامبر اسلام محمد صلى الله علیه وسلم  و تا پیش از اختراع تـلـسـکـوپ کـسـی خورشـیدی و ماهی غیر ماه و خورشیدی که می بینیم را نمی شناخت.  از زمـان اختراع و بکارگیری تـلـسـکـوپ (هـزار جهار صد سال پس) تا کـنون (در منظومه شمسی) دهـها مجرات کشف شـده است ولكن قرآن كریم در این باره پیشتر از همه خبر داده بود.

خورشید ستاره‌ای است از ستارگان رشته اصلی که 5 میلیارد سال از عمرش می‌گذرد. در حدود 109 برابر قطرى زمین كه در فاصله 150 میلیون كیلومتر زمین واقع شده است این ستاره کروی شکل بوده و عمدتا از گازهای هیدروژن و هلوم تشکیل شده است. وسعت این ستاره 1.4 میلیون كیلومتر (870000 مایل) است. جرم این ستاره 7 برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین 750 برابر جرم تمام سیاراتی است که به دورش می‌چرخند. و 9،99 منظومه شمسى را تشكیل مى دهد.

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 12:39 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 چون نماز امتیاز و شأن و ویژگى خاص و مهمى  در بین سائر عبادات داشت خداوند آنرا بدون واسطه و میانجى در شب إسراء و معراج با مخاطب قرار دادن مستقیم رسول الله (ص) بر او و امتش فرض گرداند .

و به اینخاطر بود كه رسول الله (ص) وقتى أمر مهم و یا حادثه اى رخ مى داد مانند خسوف(خسوف: گرفتن ماه، یا از نظر پنهان شدن ماه در شبهائى كه باید ماه دیده شود، در فارسى: ماه گرفتگى، و ماه گرفت هم مى گویند) (فرهنگ عمید)  ماه و كسوف (کسوف: گرفته شدن آفتاب، تاریك شدن قرص خورشید) (فرهنگ عمید) .آفتاب بلا فاصله به اداى نماز بر مى خواستند، تا اینكه رحمت خداوندى شامل حال آنها شده و مشكل آنها حل شود، پس ما باید به رسول الله (ص) اقتداء و تأسى كنیم و آن عمل را انجام دهیم . 

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 12:38 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

پیامبر صلى الله علیه و سلم می فرماید: ( تصافحوا یذهب الغِلُّ ) یعنی: «با هم دست دهید، تا کینه ها برطرف شوند.» [مالك]

یکی از آداب معاشرت زندګی ، سلام ، مصافحه ، احوالپرسی  و شیوه دست دادن  در حین سلام می باشد. سلام و دست دادن در تعلیمات اسلامی یکی از نشانه دوستی و صمیمیت بشمار   رفته ودین اسلام    هدایات  وتعلیمات  خاصی  را در مورد  صادر فرموده است .

پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وسلم  میفرماید :

دست دادن سلام را کامل می نماید. « ما من مسلمَیْن یلتقیان فیتصافحان إلا غفر لهما قبل أن یفترقا »   ( ابوداود )   یعنی: «دو مسلمان با هم روبرو نمی شوند که مصافحه نمایند، مگر قبل از   اینکه از هم جدا شوند، گناه شان آمرزیده می شود » .   

  خواننده محترم !                                     

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 18 دی 1388  | 12:36 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

علامة مجلسی در «بحارالأنوار» و شیخ علی حائری یزدی در کتاب «الزام الناصب» از «احتجاج» طبرسی نقل کرده‌اند که سلمان فارسی پس از سه روز بعد از رحلت رسول خدا(ص) برای مردم خطبه‌ای خواند و در آن خطبة خطاب به مردم چنین گفت:



«ستایش خدای را که مرا بعد از آنکه حق را انکار می‌نمودم، به دین خود هدایت فرمود، چه آنکه من آتش کفر را شعله ور می‌ساختم و آن را بالا می‌بردم و از آن بهره‌ای داشتم تا اینکه خدای عزّوجلّ محبّت تُهامه (یعنی سرزمین مکّه) را به دلم انداخت. پس در حالی که گرسنه و تشنه بودم، قومم مرا طرد کرده بودند، دستم خالی بود، مرکبی نداشتم که بر آن سوار شوم و مالی در دستم نبود که مرا توانایی بخشد، بیرون آمدم و حالم آن گونه بود که بود، تا به حضور رسول خدا(ص) شرفیاب شدم و آنچه را که می‌دانستم شناختم و علائمی را که دربارة رسول خدا اطّلاع داشتم، دیدم. پس خداوند به وسیلة او مرا از آتش نجات داد و در دنیا به آن معرفتی که به وسیلة آن به دین مبین اسلام داخل شدم، رسیدم.

 


ادامه مطلب




نظرات 0

تعداد کل صفحات : 11 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >