تاريخ : پنج شنبه 30 مهر 1388  | 1:55 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

داستان درباره ی یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود. او پس از سالها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد .

ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود. شب ، بلندی های کوه را در برگرفته بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود اصلا دید نداشت ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود .


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 30 مهر 1388  | 1:51 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

خانم جوانی با لباسهای کهنه و مندرس و   با نگاهی گرفته   وارد خواروبار فروشی محله شد   تقریباْ شلوغ بود و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد. به نرمی گفت شوهرش بیمار و مریض است و نمیتواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند .


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 30 مهر 1388  | 11:07 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

راهکارهائی برای بهتر بودن

مدیریت خود

« دانش شخص آغاز اصلاح شخص است»

1- فکر کنید... باید راه بهتری وجود داشته باشد.

2- اقدام کنید.3-

آن را دنبال کنید.

4- آینده، الان است.5-

جرات داشته باشید، کمی ریسک هم لازمه زندگی است.

6- ذهن خود را 6 تا 9 درصد خالی نگه دارید.7-

نگرش مثبت نتیجه بخش است.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 29 مهر 1388  | 3:17 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

ادیسون در سنین پیری پس از اختراع لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد… این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود. در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانهاست! آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود… پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند! پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟ رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟ حیرت آور است! من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟ پسر حیران و گیج جواب داد: پدر! تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟! چطور می توانی؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟ پدر گفت: پسرم! از دست من و تو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد… در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر می کنیم، الآن موقع این کار نیست. به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت! توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراعات بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری، او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.







نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388  | 2:10 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

دزدهای ناشی در ایران

تمام این ماجراها واقعی است

هر كاری شانس می‌خواهد، حتی دزدی و كلاهبرداری. معلوم نیست بعضی از مجرم‌ها با این هوش سرشار و شانس شكفته با چه رویی می‌روند سراغ كار خلاف. یكی وسایلش را جا می‌گذارد، آن یكی یادش می‌رود قبلا هم از همین جا دزدی كرده و یكی دیگر از بخت خوشش یقه یك بوكسور را می‌گیرد. این هشدار كاملا جدی است: اگر نمی‌توانید روی اقبال‌تان حساب باز كنید یا موقع تقسیم هوش در صف دیگری ایستاده بودید، لااقل دور تبهكاری را خط بكشید. این طوری هم خودتان راحت‌ترید، هم آن بنده خداهایی كه قرار است گیر شما بیفتند. پلیس هم دردسر نمی‌كشد و آمار پرونده‌های قضایی بالا و بالاتر نمی‌رود.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388  | 12:12 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

حمامی که تنها با یک شمع گرم میشد

 

سرگرمی.فشن.دیدنیها  elima.mihanblog.com

 

حمام شیخ بهایی یكی از شاهكارهای معماری و مهندسی جهان است. ایران زمین از داشتن چنین فرزندانی به خود می‌بالد.
 
حمام شیخ بهایی مربوط به دوره صفویه است كه با مهندسی شیخ بهایی ساخته شده است، سیستم گرمایی این حمام از شاهكارهای مهندسی با استفاده از قوانین فیزیك و شیمی محسوب می‌شود.
 
آب این حمام با سیستم "دم و گاز" یعنی از گاز متان فاضلاب مسجد جامع و چكیدن روغن عصارخانه شیخ بهایی كه در مجاورت حمام قرار دارد روشن می‌شده است.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1388  | 12:04 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

·       می دانستی خواب کمتر از 6 ساعت و بیشتر از8 ساعت خطر ابتلا به دیابت را افزایش می دهد.

·        کوسه دارای 3500دندان می باشد که از هیچ یک از آنها استفاده نمی کند.

·        بدن انسان برای حفظ تعادل خود درحال ایستادن از 300 عضله استفاده می کند.

·        یک  موش کور قادر به حفر تونلی به طول 9 کیلومترتنها در یک شب می باشد.

·        تقریبا نیمی از کل نشریات جهان در دو کشور آمریکا و کانادا منتشر می گردد.

·        نوشابه های زردرنگ زیان بارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند.

·        مهندسین در نظر دارند تونل زیر آبی بین لندن و نیویورک احداث کنند که که مسافرت   بین این دو شهر درکمتر از یک ساعت انجام بگیرد.

·        225 میلیون سال طول می کشد که کهکشان راه شیری یکبار دور خود بچرخد.

·      اگر تار عنکبوت به کلفتی مغز یک مداد به هم تنیده شود می تواند سنگینی یک هواپیمای بزرگ بوینگ را تحمل کند







نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 27 مهر 1388  | 8:14 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
چگونه انگلیسی فراگیریم      

چه چیزی برای فراگیری صحیح زبان لازم است؟

شاید شما همه‌ی نکات فراگیری زبان را بدانید، ولی اگر آنها اجرا نکنید، چیزی زیادی یاد نخواهید گرفت. واقعیت این است که اگر می‌خواهید به خوبی انگلیسی صحبت کنید، باید کمی زندگی روزمره‌تان را تغییر دهید. در اینجا چند نمونه از کارهایی که می‌توانید انجام دهید آورده شده است:


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : یک شنبه 26 مهر 1388  | 3:34 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

برای اینکه بدانی ده سال چقدر ارزش دارد از یک سالخورده بپرس.
برای اینکه بدانی چهار سال چقدر ارزش دارد از یک رئیس جمهور بپرس.
برای اینکه بدانی یک سال چقدر ارزش دارد از یک دانش آموز مردودی دبیرستان بپرس.
برای اینکه بدانی نه ماه چقدر ارزش دارد از یک از مادری که نوزاد سالم به دنیا اورده بپرس.
برای اینکه بدانی یک ماه چقدر ارزش دارد از یک مادری که نوزاد نارس به دنیا آورده بپرس.
برای اینکه بدانی یک هفته چقدر ارزش دارد از یک از سردبیر یک هفته نامه بپرس.
برای اینکه بدانی یک ساعت چقدر ارزش دارد از دوستی که منتظر گذاشتیش بپرس.
برای اینکه بدانی یک دقیقه چقدر ارزش دارد از کسی که از قطار یا هواپیما جامانده بپرس.
برای اینکه بدانی یک ثانیه چقدر ارزش دارد از کسیکه از تصادف جان سالم به در برده بپرس.
برای اینکه بدانی یک هزارم ثانیه چقدر ارزش دارد از کسیکه مدال طلای المپیک گرفته بپرس.







نظرات 0
تاريخ : یک شنبه 26 مهر 1388  | 3:20 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

مردی بود منافق اما زنی مومن و متدین داشت. این زن تمام کارهایش را با “بسم الله ” آغاز میکرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک میشد و سعی میکرد که او را از این عادت منصرف کند.روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد.

زن آن را گرفت و با گفتن ” بسم الله الرحمن الرحیم ” در پارچه ای پیچید و با ” بسم الله ” آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد ، شوهرش مخفیانه  آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و ” بسم الله ” را بی ارزش جلوه دهد. سپس به مغازه ی خود برگشت.

در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد . آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده کند.

زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید که همان کیسه ی طلا که پتنهان کرده بود درون شکم اوست. آن را برداشت و با گفتن ” بسم الله ” در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه آمد و کیسه ی زر را از زن طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن ” بسم الله ” از جای برخاست و کیسه ی زر را آورد. شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده ی شکر الهی بجا آورد و از جمله ی مومنین و متقین گردید.

ماییم و نوای بی نوایی                   بسم الله اگر حریف مایی







نظرات 0
تاريخ : یک شنبه 26 مهر 1388  | 3:11 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

آورده اندكه شبی هارون الرشید خواب دید كه همه دندان های او ریخته و از دهان او بیرون افتاده است. از خواب گزاری تعبیر خواب خود پرسید. معبر گفت: زندگانی امیر دراز باد، تعبیر این خواب آن است كه همه خویشان تو پیش از تو بمیرند. هارون الرشید بی نهایت رنجیده خاطر شد و دستور داد كه آن خوابگزار را صد چوب بزنند.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : شنبه 25 مهر 1388  | 11:44 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
ماوراء (8) انرژی درمانی
ماوراء (8) انرژی درمانی


نویسنده : استاد اصغر طاهرزاده


جایگاه انرژی درمانی :

انرژی درمانی هم یک نوع هیپنوتیزم است . اگر کسی دستش طوری درد می کند که نمی تواند بالا بیاورد ، در واقع نفس او اراده ی قوی در حرکت دادن دستش ندارد در نتیجه دست او ضعیف شده و متقابلاً اراده او برای مقابله با ضعف دست او نیز ضعیف شده است و لذا نمی تواند دست خود را بالا بیاورد . حالا فردی که با تمرکز می تواند اراده خود را به او منتقل کند ، به شخص القاء می کند که تو می توانی دست خود را بالا بیاوری ، و این تصور را در خیال او تثبیت می کند . اگر نفس او این تلقین را پذیرفت ، دست خود را بالا می آورد ، و اگر درمان درد او به این است که چند روز دستش را تکان بدهد ، تکان می دهد و بعد هم که این خیال رفت ، چون چند روز دست خود را تکان داد ، دستش خوب می شود ، ولی تاثیر

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : شنبه 25 مهر 1388  | 11:42 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
ماوراء (9) بستن بخت
ماوراء (9) بستن بخت


نویسنده : استاد اصغر طاهرزاده


جایگاه بخت بستن :

سوال : آیا بخت بستن یک واقعیت است یا توهم ؟
جواب : شما دوباره به آیه ای که قبلا هم مطرح شد توجه کنید ، می فرماید : « و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله » (32) هیچ جادوگری نمی تواند هیچ ضرری به کسی برساند مگر به اذن خدا . پس به این معنی که کسی اراده کند بخت

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : شنبه 25 مهر 1388  | 11:39 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
ماوراء (10) دعانویسی
ماوراء (10) دعانویسی

نویسنده : استاد اصغر طاهرزاده


جایگاه دعانویس :

سوال : آیا کار دعانویس هم مثل کار جادوگر و رمال است ؟
جواب : خیر ؛ ما در سیره ی ائمه معصومین « علیهم السلام» داریم که دعایی را می نوشتند و در عین اینکه می خواندند ، نزد خود می گذاشتند ، حتی از امام رضا « علیه السلام » داریم که دعایی را در یقه ی خود گذاشته بودند ، که به حرز امام رضا « علیه السلام » مشهور است . مرحوم شیخ عباس قمی « رحمه الله علیه » در حاشیه ی مفاتیح الجنان حرزهایی را که ائمه «علیهم السلام » استفاده می کردند آورده است . پس اگر خود شما یا کس دیگری دعایی را بنویسید و به امید دفع فتنه نزد خود نه دارید ، کار درستی است ، منتها باید دقت بفرمایید که طرفی که برای شما دعا می نویسد ، واقعاً از متون مورد اعتماد استفاده کند نه اینکه چیزهایی را به نام دعا از خودش درآورده باشد . نگهداری قرآن در نزذ خود یک نوع وسیله ی دفع فتنه است و یک نوع حرز به حساب می آید .
بر همین اساس قدیمی ها قرآن های بسیار کوچک را در محفظه ای که آب به آن نرسد قرار می دادند و به گردن کودکان می انداختند . دعا و قرآن ؛ هم خواندش خوب است و هم نزد آدم باشد خوب است ولی این خط کشیدن ها که به نام دعا می دهند چیز مطمئنی نیست . عزیزانی که اذیت می شوند یا فکرشان مشغول موضوعات ناراحت کننده است ، از حرز حضرت زهرا«سلام الله علیها» یا حرز امیرالمومنین « علیه السلام » و یا حرز امام رضا « علیه السلام » و امثال آنها استفاده کنند .

ادامه مطلب




نظرات 0

تعداد کل صفحات : 102 :: 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 >