تاريخ : پنج شنبه 9 تیر 1390  | 5:55 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

محمد مصطفی (ص) در چه مقام و منزلتی است که

خداوند به جان او سوگند خورده است ؟ « لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون » (1)
    ترجمه : « به جان تو قسم ، آنان در مستی خود حیران و سرگردانند »
    او در چه بلندائی است که حرمت مکه به وجود مقدس اوست .
    «لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد » (2)
    ترجمه : « من به این شهر سوگند نمی خورم و حال آنکه تو در این شهر سکونت داری » او چه عزیزی است نزد پروردگار خود که افزون بر آن رحمت عامه جهان شمولی و جاودانه اش ، تا در قید حیات بودند خداوند به برکت وجودشان امت را از عذاب ایمنی بخشید .
    « و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم و ... » (3)
    ترجمه : « خداوند آنان را تا مادامی که در بین آنها هستی عذاب نمی کند و ... »
    او چه آبرومندی است که خداوند به برکت دعاهای او از لغزشهای امت در می گذرد « ... و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفرلهم الرسول لوجدوالله توابا رحیما » (4)
    ترجمه : « اگر آنان که بر خود ستم روا داشتند ، نزد تو آیند و از خدا طلب بخشش کنند و پیامبر اکرم (ص) هم برای آنان درخواست بخشش نماید ، خداوند را توبه پذیر و مهربان می یابند »

ایشان را چه نفسی ملکوتی است صلواتشان برای مومنان ، مایه تسکین دل خواهد بود .
    « ... وصل علیهم ان صلواتک سکن لهم » (5)
    ترجمه : « بر ایشان صلوات فرست که به درود تو مایه تسکین آنان است » ایشان چه مقام و شخصیتی دارند که حفظ حرمتشان نشانه ایمان دل و بی احترامی به ایشان « حتی » در صدا زدن و سخن بلند کردن در محضرشان موجب حبط و نابودی اعمال نیک است .
    « یا ایها الذین امنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لاتشعرون ، ان الذین یغضون اصواتهم عند رسول الله اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی لهم مغفره و اجر عظیم » (6)
    ترجمه : « ای اهل ایمان صدایتان را بالاتر از صدای پیغمبر بلند نکنید که اعمال نیکتان محو و باطل شود و شما فهم نکنید آنان که نزد رسول خدا به صدای آرام و آهسته سخن بگویند آنان را در حقیقت خدا دلهایشان را برای مقام رفیع تقوی آزموده و آمرزش و اجر عظیم نصیب فرموده است . »
    اگر خداوند « یکی از » علل غائی آفرینش را آزمون بندگانش قرار داد تا مشخص شود کدام یک نیکوترین عمل را نمایش می گذارند .
    « الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا و هو العزیز الغفور »
    ترجمه : « (7) خدایی که مرگ و زندگی آفرید تا شما بندگان را بیازماید که کدام یک عملش نیکوتر است و او خدائی مقتدر و آمرزنده است »
    و از سوی دیگر مصداق اتم « احسن عمل » در آیه شریفه نیز همان کسی است که خود قرآن او را معرفی کرده یعنی همان شخصیت عظیمی که بر بلندای « خلق عظیم » ایستاده است پس هستی به خاطر وجود او آفریده شده و او هم کسی جز حضرت ختمی مرتبت (ص) بنده شایسته و رسول جهانی او نیست ، آری اگر نبود آفرینش نمی بود « لولاک ما خلقت الافلاک »

 


 

  پی نوشت ها:

    1 – حجر – آیه 72
    2 – بلد – آیه 1 – 2
    3 – انفال – آیه 33
    4 – نساء – آیه 64
    5 – توبه – آیه 64
    6 – حجرات – آیه 2
    7 – ملک – آیه 2

 








نظرات 0