تاريخ : سه شنبه 3 آذر 1388  | 10:34 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا كریمخان را ملاقات كند...
سربازان مانع ورودش می شوند!

خان زند در حال كشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟

پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد كه مرد را به حضورش ببرند...

مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد:
چه شده است چنین ناله و فریاد می كنی؟

 

مرد با درشتی می گوید:
دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم !

 

خان می پرسد:
وقتی اموالت به سرقت میرفت تو كجا بودی؟!

 

مرد می گوید:
من خوابیده بودم!!!

خان می گوید:
خب چرا خوابیدی كه مالت را ببرند؟

مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد كه استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود ...

 

مرد می گوید:

 

من خوابیده بودم ، چون فكر می كردم تو بیداری...!

 

خان بزرگ زند لحظه ای سكوت می كند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران كنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم...







نظرات 0