با اینكه كشور ما پیشینهای غنی و عالی در خوشنویسی دارد و فهرست بلندبالایی از خوشنویسانی داریم
ه با انواع خطها كلام خدا را كتابت كردهاند و میكنند و آن را با تذهیب زیباتر و پرجلوهتر ارائه میدهند، باز هم خط عثمانطه، یكی از خوشنویسان بنام عرب طرفداران خود را دارد و بسیاری از هموطنان ما نیز، هنگام تهیه قرآن كریم، دنبال نسخهای به خط این هنرمند خوشذوق میگردند.
این خوشنویس كه نام كاملش «عثمان عبده حسینطه» است، 75 سال پیش در یكی از روستاهای اطراف حلب در كشور سوریه به دنیا آمد. او از كودكی و پیش از آنكه به دبستان پا بگذارد، با خط و خوشنویسی آشنا شد.
عثمانطه در خانوادهای مذهبی بزرگ شده و پدرش كتابخانهای بزرگ داشته است. خودش تعریف میكند كه پدرش علاقه به كتاب را در وجود او پرورش داده است. اوایل در كتابخانه پدر پرسه میزده و كتابها را نگاه میكرده. كمكم دنبال تشخیص نام كتاب روی جلد بود و بعد نام مؤلف توجهش را جلب كرد.
تفاوت نوع نگارش نام كتاب و نام مؤلف و خط متن كتاب، كنجكاوی عثمانطه كوچك را برانگیخت تا مثل كودكان دیگر هر روز با انبوه سؤالها و انواع چراها سراغ پدر برود. پدرش باحوصله ماجرای خط و خوشنویسی و انواع خط را برایش تعریف و آرامآرام او را با انواع خطها آشنا میكرده است.
او میگوید پدرش در جواب سؤالهای او كه چه كسانی و كجا خط متن و جلد كتابها را مینویسند، به او میگوید كه این خوشنویسها در شهر كار میكنند و هر كدام برای خودش دفتر كاری دارد. جواب پدر توی كله كوچك عثمانطه می نشیند.
وقتی پدر، عثمانطه را در دبستانی در شهر حلب ثبتنام كرد، او از فرصت استفاده كرد و سراغ خطاطان شهر رفت و با اینكه هنوز خیلی كوچك بود، ساعتها از اوقات فراغتش را در محل كار خوشنویسان میگذراند و به دستهای آنان و قلمهایشان خیره میشد و در ریزهكاریها و ظرافتهای كارشان دقت میكرد.
هفت، هشت ساله بود كه خط زیبایش توجه همه را در مدرسه به خود جلب كرد. او هنوز هم نمونههایی از نوشتههای آن سن و سال خود را نگه داشته است.
با اینحال، میگوید: «به خاطر فضای مذهبی خانه، از كودكی قرآن را حفظ كرده بودم و با این كه نوشتن قرآنكریم با خطی خوش، آرزوی هر خطاط مسلمانی است تا 30 سالگی جرئت نكردم به این كار دست بزنم. بعد از اینكه هم تحصیلاتم را در زبان عربی و علوم قرآنی به پایان بردم و هم در مراكز هنری دمشق، خوشنویسی و نقاشی و تذهیب را بهطور رسمی آموختم، آنوقت نوشتن كلام خدا را آغاز كردم.»
اولین بار، بهطور رسمی، حدود 40 سال پیش، وزارت اوقاف سوریه عثمانطه را به كتابت قرآنكریم موظف كرد. خودش این مرحله را اینطور توصیف میكند: «بعد از این كه برای نخستین بار قرآنكریم را خوشنویسی كردم، یكجور حالت ترس مرا فرا گرفت؛ با اینكه من همه تلاشم را كرده بودم و قرآنخوانها از كار من خوششان آمده بود. از آن به بعد هر بار كه نوشتن قرآنكریم را به پایان میرسانم، دلم میخواهد زود نوشتن یك نسخه دیگر را شروع كنم و اینطور شد كه سه یا چهار نسخه قرآنكریم را در دمشق نوشتم.»
عثمان طه در حال كتابت قرآن كریم
21 سال پیش زندگی عثمانطه وارد مرحلهای تازه شد. او از كار خود در وزارت اوقاف سوریه بازنشسته شد و به دعوت مراكز فعال در چاپ و توزیع قرآنكریم به عربستان سعودی رفت. او با مجتمع ملك فهد برای چاپ قرآنكریم در مدینه منوره به توافق رسید كه بهعنوان خطاط رسمی آن مجتمع مشغول كار شود.
عثمانطه میگوید: «از وقتی به این مجتمع پیوستهام بیش از 10 نسخه قرآنكریم كتابت كردهام. بیشتر این نسخهها را به روایت حفص نوشتهام كه اهالی كشورهای مسلمان منطقه، قرآنكریم را به این روایت میخوانند. یك نسخه هم به روایت ورش برای اهالی مغرب، یك نسخه به روایت قالون برای اهالی لیبی، نیجر، نیجریه و مالی، و یك نسخه هم به روایت دوری برای مردم مسلمان مركز افریقا، سودان و سومالی كتابت كردهام.»
او هر روز ساعت 8 صبح كارش را شروع میكند و ساعت 12 ظهر دست از كار میكشد. دفتر كارش، دفتری وسیع است كه روشنایی خوبی دارد. در این دفتر همه وسایل كارش در دسترس اوست. وقتی مشغول كار است، اگر وارد دفترش بشوید او را میبینید كه پشت یكی از میزها روی ورقی تمركز كرده و با دقت زیاد مشغول نوشتن است و چنان غرق كار شده است كه متوجه ورود شما نخواهد شد.
عثمانطه میگوید: «قرآن كریم را روی میز مخصوص متحركی كتابت میكنم كه قابلیت چرخش در زاویههای گوناگون دارد تا بتوانم راحتتر كار كنم. نور هم طوری تنظیم میشود كه از سمت چپ بتابد تا قسمتی را كه در حال نوشتنش هستم روشن كند و سایهاش روی این قسمت نیفتد.»
او از انواع قلمهای نی، فلزی و چوبی در اندازههای گوناگون استفاده میكند و با مركب چینی مینویسد كه هم سیاهیاش شدید است و هم ماندگاریاش بالاست؛ طوری كه اگر از متن نوشته شده با این مركب، خوب نگهداری شود، تا هزاران سال كیفیت خود را حفظ میكند.
.: RASEKHOON.NET:.