تاريخ : یک شنبه 29 آذر 1388 | 9:30 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

مالک بن انس که در مدينه بود مىگويد:من مىرفتم نزد جعفر بن محمد (و کان کثير التبسم) و خيلى زياد تبسم داشت، يعنى به اصطلاح خوشرو بود و عبوس نبود، و از آدابش اين بود که وقتى اسم پيغمبر را در حضورش مىبرديم رنگش تغيير مىکرد (يعنى آنچنان نام پيغمبر به هيجانش مىآورد که رنگش تغيير مىکرد.)
من زمانى با او آمد و شد داشتم. بعد، از عبادت امام صادق عليه السلام نقل مىکند که چقدر اين مرد عبادت مىکرد و عابد و متقى بود. آن داستان معروف را همين مالک نقل کرده که مىگويد در يک سفر با امام با هم به مکه مشرف مىشديم، از مدينه خارج شديم و به مسجد شجره رسيديم، لباس احرام پوشيده بوديم و مىخواستيم لبيک بگوييم و رسما محرم شويم.
من زمانى با او آمد و شد داشتم. بعد، از عبادت امام صادق عليه السلام نقل مىکند که چقدر اين مرد عبادت مىکرد و عابد و متقى بود. آن داستان معروف را همين مالک نقل کرده که مىگويد در يک سفر با امام با هم به مکه مشرف مىشديم، از مدينه خارج شديم و به مسجد شجره رسيديم، لباس احرام پوشيده بوديم و مىخواستيم لبيک بگوييم و رسما محرم شويم.
همانطور سواره داشتيم مُحرم مىشديم، ما همه لبيک گفتيم، من نگاه کردم ديدم امام مىخواهد لبيک بگويد اما چنان رنگش متغير شده و آنچنان مىلرزد که نزديک است از روي مرکبش به روى زمين بيفتد، از خوف خدا .
من نزديک شدم و عرض کردم: يابن رسول الله ! بالاخره بفرماييد، چارهاى نيست، بايد گفت. به من گفت: من چه بگويم؟! به کى بگويم لبيک؟!اگر در جواب من گفته شد: «لا لبيک» آن وقت من چه کنم؟!
اين روايتى است که مرحوم آقا شيخ عباس قمى و ديگران در کتابهايشان نقل مىکنند، و همه نقل کردهاند.
راوى اين روايت چنانکه گفتيم مالک بن انس امام اهل تسنن است. همين مالک مىگويد:
من نزديک شدم و عرض کردم: يابن رسول الله ! بالاخره بفرماييد، چارهاى نيست، بايد گفت. به من گفت: من چه بگويم؟! به کى بگويم لبيک؟!اگر در جواب من گفته شد: «لا لبيک» آن وقت من چه کنم؟!
اين روايتى است که مرحوم آقا شيخ عباس قمى و ديگران در کتابهايشان نقل مىکنند، و همه نقل کردهاند.
راوى اين روايت چنانکه گفتيم مالک بن انس امام اهل تسنن است. همين مالک مىگويد:
«ما رأت عين و لا سمعت اذن و لا خطر على قلب بشر افضل من جعفر بن محمد»؛
چشمى نديده و گوشى نشنيده و به قلب بشر خطور نکرده مردى با فضيلتتر از جعفر بن محمد .
چشمى نديده و گوشى نشنيده و به قلب بشر خطور نکرده مردى با فضيلتتر از جعفر بن محمد .
منبع:کتاب سيرى در سيره ائمه اطهار،مرتضى مطهرى. صص 132-131.
.: RASEKHOON.NET:.