تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1388 | 5:04 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
در زیارت جامعه كبیره آمده است : شما ائمه دین ، در راه خدا جهاد كردید و حق جهاد را به انجام رساندید.
در زیارت امام حسین علیه السلام بخصوص آمده است : شهادت مى دهم كه تو (اى حسین) در راه خدا جهاد كردى و حق جهاد را به جا آوردى. بله امام مامور به جهاد مخصوصى شد كه به هیچ كس قبل از ایشان چنان تكلیف نشده بود ، كه خصوصیات آن از این قبیل است :
1 - جهاد در ابتداى امر ، یك به ده بود ، نه اینكه یك نفر با بیشتر از ده نفر جهاد كند. سپس خداوند در این حكم تخفیف داد و شرط وجوب جهاد را یكى به دو نفر مقرر فرمود ، اما خداوند براى امام حسین علیه السلام مقابله یك نفر را ، با سى هزار یا بیشتر مقرر فرمود.
2 - جهاد بر كودكان و سالخوردگان واجب نیست ، اما در واقعه كربلا بر كودكان مانند قاسم و فرزند آن پیرزن و حتى بر كودكى چون عبدالله بن الحسن و پیر سالخورده اى مانند حبیب بن مظاهر جایز گردید.
3 - در جهاد باید ظن و گمان بر كشته شدن نباشد ، اما امام علیه السلام به قتل خود و اصحابش علم داشت ، و به اصحاب فرمود : گواهى مى دهم كه همه شما كشته مى شوید و بجز فرزندم على كسى نجات پیدا نمى كند.
دشمنان امام در جنگ با آن حضرت احكام جنگ را هم رعایت نكردند كه در این باره موارد بسیارى است ؛ از جمله :
الف) جنگ در ماه هاى حرام ممنوع است ، اما آنها رعایت نكردند و در ماه حرام با امام حسین علیه السلام جنگیدند.
ب) در جنگ نباید كودكان و زنان كشته شوند ؛ ولى آنان كودكان را كشتند ، حتى آن كودك شیرخوار را هم وقتى كه امام از آنها براى او آب خواست ، به شهادت رساندند.
ج) مزارع را نباید سوزاند ، ولى دشمنان امام تعدادى از خیمه هاى اهل بیت آن حضرت را در زمانى كه هنوز امام زنده بود به آتش كشیدند و قصد داشتند خیمه ها را اهلش بسوزانند و بعد از شهادت آن حضرت خیمه ها را به آتش كشیدند.
د) در صورتى كه جنگ تن به تن شرط باشد - ولو با كفار - نباید به یك باره هجوم صورت پذیرد.
ه) نبرد را قبل از ظهر آغاز نكنند ، بلكه عصر آغاز نمایند تا اینكه كشتار به طول نینجامد و شب بین آنها حایل گردد.
و) نباید سرى از معركه خارج شود ، اگر چه بریدن سر كافر و چرخاندن آن در صحنه نبرد جایز است ، اما نباید از میدان جنگ به مكان دیگرى برده شود ، حتى اگر كافر باشد.
ز) مقتول صاحب نام و بزرگى را نباید عریان كرد ، حضرت على علیه السلام وقتى عمروبن عبدود را به قتل رساند - با اینكه او تجسم تمام كفر بود - تكه اى از لباس او را بیرون نیاورد ، حتى زره او را كه اولا لباس محسوب نمى شود و ثانیا بى نظیر بوده است ، از تنش بیرون نیاورد. وقتى به على علیه السلام پیشنهاد آن كار شد ، فرمود : او بزرگ قوم خودش است ، دوست ندارم حرمتش هتك شود. به همین خاطر وقتى خواهرش آمد و ملاحظه كرد كه بدن برادرش را لخت نكرده اند و دانست كه قاتل برادرش حریف بزرگوار و شخص جلیل القدرى چون على علیه السلام بوده است ، خوشحال شد و گفت : اگر قاتل تو غیر از على بود، تا ابد گریه مى كردم.
ح) حتى اگر مقتول از كفار هم باشد ، مثله كردن او جایز نیست. على علیه السلام حتى از مثله كردن شقى ترین شخص روى زمین از اول خلقت تا آخر آن ، یعنى ابن ملجم نهى فرمود و گفت : اگر من از دنیا رفتم او را مثله نكنید.
این حكم نزد كفار و بت پرستان در دوران جاهلیت حتى درباره مسلمانانى كه با آنان مى جنگیدند ، نیز وجود داشته و امرى ثابت بوده است. به عنوان مثال وقتى ابوسفیان در جنگ احد بر سر جنازه شهداى مسلمان آمد و جسد حمزه را دید بالاى سرش حاضر شد ، نیزه را بر دهان آن حضرت نهاد و او را شماتت كرد و گفت : این سزاى تو است ، اما چون ملاحظه كرد كه انگشتان او را بریده اند و شكمش را پاره پاره كرده و جگرش را بیرون آورده اند ، با صداى بلند فریاد زد : اى پیروان محمد در میان كشتگان شما شخصى است كه مثله كرده است ، به خدا سوگند من چنین دستورى ندادم و به آن راضى نبودم. اما پسر معاویه به پسر سعد نوشت : وقتى حسین را كشتى ، بدن او را زیر سم اسب ها قرار بده ، مى دانم كه بعد از مرگ دیگر به ما آسیبى نمى رساند ، اما من به این گفته خود پایبند هستم كه هر گاه حسین را بكشم با او این معامله را خواهم كرد.
ط) نباید زنان و كودكان اسیر حتى از كفار را بر كشته هاى آنان عبور داد ، به همین خاطر پیامبر (ص) وقتى بلال ، صفیه اسیر را بر كشتگان یهود عبور داد و بدنش شروع به لرزیدن كرد ، او را مورد عتاب قرار داد. اما این مصیبت بزرگ بر اسیران آل محمد وارد شد و نه تنها آنها را از كنار شهیدان آغشته به خون عبور دادند ، بلكه آنها را همراه كشتگان حركت دادند ؛ آن هم مدتى طولانى بیش از یك ماه و در حالى كه سرهاى شهیدان در معرض دیدشان قرار داشت.
ى) در صورتى كه زنان اسیر از كفار ، از دختران و بزرگان و سلاطین باشند ، نباید آنها را در بازار به معرض فروش گذاشت و آنان را به مجالس برد و چهره هاى آنها را مانند دیگر زنان كافر ، عریان به دیگران نشان داد ؛ اما در روایتى از امام باقر علیه السلام دیدم كه فرمود :
وقتى اسیران ما را به شام آوردند صورت هاى آنان آشكار بود و شامیان گفتند ما اسیرانى به این زیبایى ندیده ایم و در مجلس یزید آن شامى گفت : یزید ! این دختر اسیر را به من ببخش.
منبع : کتاب خصائص الخصیصه
.: RASEKHOON.NET:.