تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 11:55 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

شعری از «ابن سینا» در بیان فضائل مولا علی (ع)

به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا


که دریا شد از آن صحرا، که صحرا شد از آن دریا

 

زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژده یوسف


زحسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شدبینا

 

علیُ عالیُ اعلا، ولیُ والیُ والا


وصی سید بطحا،به حکمش جمله مافیها

 

حدیثی خاطرم آید که می فرمود پیغمبر


به اصحابش شب معراج سِر لیله الاسرا

 

به طاق آسمان چهارمین دیدم من از رحمت


هزاران مسجدی اندر درون مسجدالاقصی

 

به هر مسجد هزاران طاق، بر هر طاق محرابی


به هر محراب صد منبر به هر منبر علیپیدا

 

زپیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن، گفتند


که دیشب با علی بودیم جمله جمع دریک جا

 

تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر


به غیر از خود ندیدم هیچ کس در نزدآن مولا

 

اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر


نشسته بودم اندر خدمتش در گوشه ایتنها

 

به گوش فاطمه خورد این سخن گفتا علی دیشب


که تا صبح از درون خانه بیرون پاننهاد اصلا

 

که ناگه جبرئیل آمد سلام آورد بر احمد


که ای مسند نشین بارگاه قرب اوادنی

 

اگر چه بر همه ظاهر شدم بر صورتی اما


ولیت از همه بگذشت و با ما بود دربالا

 
 

 







نظرات 0